آیت الله بهجت میگفتن . . .
هر موقع یهو دلتنگ حرم شدی و گریه کردی
فکرنکنی خودتیها..!
ما کجا، یاد ابیعبدالله کجا...
پس بدون هر موقع یاد آقا افتادی
اول امام حسین نگاهی بهت کرده(:
برادرمخواهرم...
هرجادیدیداریکممیاری
سریعادستبهدامناهلبیتشو!
مطمئنباشکهجوابمیده!
اصلاناامیدیچهصیغهایه!
بچهشیعه
بایدتازمانظهورآقاش
اینقدربدوعه...اینقدرامیدوارباشه
کهمثلشهیدچمران...
#تلنگرانه
الاناینوخوندموخیلیبهخودماومدم!
حاجآقافاطمینیامیگنحدیثداریمکهاگرکسی،
پشتسربرادرمومنشحرفیبزنهکهاحترامشپایین
بیاد،ازولایتاللهخارجمیشه.
خارجشدنازولایتخداشوخینیسترفقا
اونوقتماراحتپشتسرهمدیگهحرفمیزنیم،
تهمتمیزنیم،عیبهایهمروفاشمیکنیم،
آبرومیبریم..
#مراقبباشیم(:
#تلنگرانه
〖 دقتکردیوقتےشارژِگوشیمون؛
درحالتِاخطارِچقدرسریعمیزنییمبہشارژ؟!
الانهم؛زمانِغیبت؛
توحالتِوضعیتقرمزه
بایدسریعتقوامونوبزنیمبہشارژ...
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ♡
#انتشارپستثوابجاریہ✨
اگرمانتو؎تنگوڪوتاھبپوشۍوچادرتو
چارتاقبازبذار؎!
اگرچادرسرتڪنۍودستتتاآرنجمعلوم
باشہ!
اگرچادرسرڪنۍوروسر؎جیغوزرقو
برقۍسرڪنۍ!
اگرچادرسرڪنۍوولویہنمہموهاتوبیرون
بریز؎!
اگرچادرسرڪنۍورژقرمزبزنۍویہڪیلو
آرایشروخودتخالۍڪنۍ!
اگرچادرسرڪنۍوڪفشهایلایتبپوشۍ!
اگرچادرسرڪنۍوساپورتبپوشۍوچادرو
ڪلاجمعڪنۍببر؎بالا!
اگرچادرسرڪنۍوزلبزنۍتوچشمنامحرم!
اگرچادرسرڪنۍوقهقهہبزنۍجلوچشم
نامحرم!
اگرچادرسرڪنۍوانگشتربہچہگندگۍ
دستتڪنۍ!
اگرچادرسرڪنۍوبرقالنگوهاتادوفرسخ
اونورتروبگیرھ!
اگرچادرسرڪنۍولاڪرنگوارنگبزنۍ!
خلاصہاینڪهاگرچــــادرسرڪنۍولۍ
عفــــیــــفنباشۍ...
حضرتزهــراۜشـــفاعتتڪهنمۍڪنہ هیــــــچ،شــــڪایتهممۍڪنہ!
اونوقتہڪهمیشۍمصداقخســـرالدنیـا
والاخــرھ!💔🖐🏻
ببیــندختـــرخوب!🙂
ارزشندارھبہقیمتخلـقخداپابذار؎رو
دستـوراتخـدا...
نگـاھڪنببینخـداازتچـۍخواستہ!
یـادتباشہ...
✔اونموهایۍڪهبیرونمیریز؎..
✔خندھها؎ازتہدلت
✔زینتها؎ظاهریت
همـہوهمـہاول«امانت»خداست
بعدهمفقـطبرا؎«یڪنفـرھ»!
ڪسیڪهقرارھتمامزندگیتوباهاشبہ
شـراڪتبذار؎!
ازهمیـنحالاعهـدببندباخودتڪهامانتدار
خـوبۍباشۍواینـوبدونڪههـرچقـدر
بیشتـرازالانمتعهـدباشـۍ،خـداهمڪسیـو
براتمیفرستہڪهبہهموناندازھمتعهـد
باشه!
چادر؎هااگرپهلوشوندرددیـننداشتہ
باشہزهـراییۜنیستند..!
#چوعلۍخواهۍفاطمھباش
#چوفاطمھخواهۍعلۍباش🌱
🦋🌻ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🌻🦋
آواے عاشقے
#چریک_تنها #پارت_پنجم .|آغاز مـبارزه|. سید علی که از اول جوانی سری پرشور داشت و مبانی ظلم و بیداد
#چریک_تنها
#پارت_ششم
.|آغاز مبارزه|.
پس از واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، سید علی اندرزگو دستگیر و تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت و با اینکه در زیر شکنجه بیهوش شده بود،کوچکترین کلامی که بتواند شکنجه گران را به مقصودشان رهنمون سازد بر زبان نیاورد.
سید علی آن زمان در بازار تهران در مغازه برادرش به نجاری و صندوق سازی اشتغال داشت.
او به جلسات حاج صادق امانی که یکی از هیئتهای تشکیل دهنده مؤتلفه بود،راه یافت و در پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) به فعالیت پرداخت.
در اسفند ۱۳۴۲،کابینه حسنعلی منصور بر سر کار آمد پس از بحثهای فراوان، لایحه کاپیتولاسیون را به تصویب رساند.این لایحه ایران را به مستعمرهای برای نظامیان آمریکایی تبدیل میکرد. یعنی اگر در کشور ما یک نظامی آمریکایی، مرجع تقلید ما را میکشت، دادگاههای ایران اجازه محاکمه آن نظامی را نداشتند و باید برای محاکمه به دادگاههای آمریکا منتقل میشد! چیزی که امروزه در کشور ژاپن شاهد آن.هستیم نظامی آمریکایی به دختر ژاپنی تجاوز کرده و قتل انجام میدهد اما هیچ دادگاهی در ژاپن حق محاکمه اورا ندارند!
امام خمینی (ره) در ۴ آبان ماه ۱۳۴۳، سخنرانی شدیدالهنی علیه این لایحه ایراد کردند و متعقبا دستگیر به ترکیه تبعید شدند.
گروههای انقلابی به این نتیجه رسیدند که برای دفاع از امام و حذف کاپیتولاسیون، اعدام انقلابی حسنعلی منصور را طرح ریزی کنند.
از طرفی سید علی که در جلسات حاج صادق حضور داشت، تحت تاثیر شهید امانی، مشغول فعالیتهای پنهانی شد. در این دوران سید علی در درس حجت الاسلام میرزاعلی اصغر هرندی، با رضا صفار هرندی و محمد بخارایی آشنا شده بود، با آنان ارتباطی تشکیلاتی برقرار کرد و به عنوان رابط شهیدان بخارایی، صفار هرندی و نیک نژاد با با شهید صادق امانی وارد عمل شد.
او پس از مدتی در شاخه نظامی به فعالیت پرداخت. دوستانش متوجه شدند که این سید جوان،فوق العاده توانایی بالا در حرکتهای انقلابی و نظامی دارد و توانایی اطلاعاتی و رازداری او بسیار بالاست.
_نوشتهشدهدرگروهفرهنگیشهیدابراهیمهادی_
آواے عاشقے
#چریک_تنها #پارت_ششم .|آغاز مبارزه|. پس از واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، سید علی اندرزگو دستگیر و تحت ش
#چریک_تنها
#پارت_هفتم
.|اقدامعملی|.
با تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه و نجف، نهضت انقلابی، حالتی دوگانه یافت؛ بخشی از مبارزان فعال، پس از تبعید امام، تصمیم به ترک ایران و فعالیت در کنار ایشان گرفتند و حلقههای مبارزان در خارج از کشور را شکل دادند.
بخشی از مبارزان نیز در کشور ماندند و به تداوم نهضت در داخل پرداختند مسئله مهم در داخل کشور، فرایند تحول آرام در جمعیتی بود که مرجع تقلید خود را در تبعید میدید.
یک شاخه از این جمعیتها که بیشتر تحت نفوذ حاج صادق امانی بود از دست پروردههای فکری و اخلاقی او بودند، با اطلاع حاج مهدی عراقی، آرام آرام به سوی اقدامات نظامی گرایش یافتند.
این گروه پس از تبعید امام(ره) ابتدا خواستار اقدامی جدی علیه رژیم شاه شدند، ولی به درخواست شهید مهدی عراقی و دیگران به منظور برنامهریزی دراز مدت و اقدامات اصولی، صبر پیشه کردند.
این گروه به تدریج پس از تهیه اسلحه و مواد منفجره لازم، به تمرینات نظامی پرداختند. در همین زمان، مسئله اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخست وزیر وقت مطرح شد. چرا که او طراح لایحه ننگین کاپیتولاسیون بود.او عنصر خودفروختهای بود که از حمایت انگلیس و آمریکا، هر دو برخوردار و مجری سیاست غرب در ایران بود.
قرار شد دست جنایتکار او از صحنه کشور کوتاه گردد تا درس عبرتی باشد برای دیگران کسانی که سند بندگی ایران را به امضا می نشستند.
_نوشتهشدهدرگروهفرهنگیشهیدابراهیمهادی_
- اسم پسرتو چی میذاری؟
+ علی.
- پسر بعدیت؟
+ امیرعلی.
- بعدیش؟
+ محمدعلی.
- چهارمیش چی؟
+ علی اصغر.
- ای بابا، بعدش؟
+ علی اکبر.
- یه چیز بذار توش علی نباشه.
+ حیدر ♥️:)))
#حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من شیعهم حیدر آقامه 💛✨
مست نجف(1).mp3
2.18M
«⸾⸾🎼💚»
❥ılı.lıllılı.ıllı.ılı.lıllılı.ıllı.ılı.lıllılı.ıllı
━━━━●──────────
⇆ㅤㅤ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ↻
••
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
«مست نجف عاشق اینه بره پیوسته نجف!♫!
نمیشه از دست گدا خسته نجف»
ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ
آواے عاشقے
« ❤️🪴 »
آمدے روے زمین ، عالم دگرگون شد علے
هرکسے خواهد کہ برخیزد، بَرَدنام تورا . . .!
#کلام_شهید
شهـــید ابراهیم هادی:
همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم
#شهیدانه
#تلنگرانه
یکی ازبچه ها گفت:
دلم شکسته!
یه چیزی بگو ..
یه چیزی یادم اومد ؛
خدامون میگه:
«أنا عندَ القلوبِ المُنكسرة
|منهمدمقلبای شکستم| 💔»
#شهیدانه
گمنامۍ . .
تنهابراۍشهدانیستمیتونۍ
زندهباشۍوسربازحضرتزهرا‹س›
باشۍامایہشرطداره؛بایدفقط
براۍخداکارکنۍنہخلقخدا
+وچہقشنگاستگمنامۍ!'
آواے عاشقے
#چریک_تنها #پارت_هفتم .|اقدامعملی|. با تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه و نجف، نهضت انقلابی، حالتی
#چریک_تنها
#پارت_هشتم
.|اقدامعملی|.
سید علی اندرزگو به همراه دیگر افراد شرکت کننده در این عملیات دور هم جمع شدند. او اولین نفری بود که دست روی قرآن گذاشت و سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون خود نسبت به نهضت و آرمان های اسلامی آن وفادار بماند
آنها مبارزان معتقد و مسلمان بودند که بدون اذن مرجعیت هیچ کاری نمیکردند، در سال ۴۳ هم به جهت عدم دسترسی به امام، خدمت آیت الله میلانی رفتند. آنها اجازه انجام این عملیات را خواستند و پس از موافقت ایشان، برنامهریزی را شروع کردند.
مسئولیتها تقسیم شد. گروهی مسئولیت شناسایی را به عهده گرفتند عدهای دستاندرکار تهیه ابزار لازم شدند و تعدادی نیز به عنوان مجری حکم الهی تعیین گردیدند.
نقش شهید اندرزگو به خاطر توانایی بالایی که داشت، به عنوان ناظر و تمام کننده تعیین شد. او باید خودروی نخست وزیر را متوقف میکرد و در ادامه عملیات، اگر گلولههای شهید بخارایی به منصور اصابت نکرد، سید علی باید کار را تمام میکرد.
رژیم شاهنشاهی پس از جنایات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و تصویب طرح کاپیتولاسیون و تبعید حضرت امام، به خیال خود، تمام مخالفین را سرکوب کرده بود، اما این بار دست انتقام الهی از آستین هیئتهای موتلفه اسلامی بیرون میزد.
در شب قبل از عملیات، مجریان طرح در منزل شهید صفار هرندی جمع شدند و برای آخرین بار طرح عملیات را مرور کردند. بعد از بررسی وسایل اسلحهها و انتخاب بهترین شیوه عمل راههای فرار، دیگر احتمالات موجود مورد بررسی قرار گرفت.
سپس به دعا و مناجات پرداختند. بعد برای اینکه رژیم فاسد و یا گروههای ملی گرا، یا چپیها و.... نتوانند از این حرکت استفاده کنند و یا به خود نسبت دهند، قطعنامهای تهیه کردند و نوارهایی را به عنوان انگیزه عمل و وصیتنامه پر کردند که متاسفانه این اسناد پس از دستگیری آنان به دست مامورین شهربانی افتاد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اثری از آن به دست نیامد.
_نوشتهشدهدرگروهفرهنگیشهیدابراهیمهادی_
آواے عاشقے
#چریک_تنها #پارت_هشتم .|اقدامعملی|. سید علی اندرزگو به همراه دیگر افراد شرکت کننده در این عملیات
#چریک_تنها
#پارت_نهم
.|اعدامانقلابی|.
روز موعود یعنی اول بهمن ١٣۴٣ فرا رسید. نخست وزیر در ساعت ١٠ صبح برای رفتن به مجلس شورای ملی وارد میدان بهارستان شد. شهید بخارایی کت مخمل راه راه بر تن داشت و خود را مانند نوجوانی غربزده آراسته بود.
سید علی اندرزگو که شاگرد نجار بود، لباس نو و اتو کشید پوشید.
او کراواتی که حاج صادق امانی برای رد گم کردن به او داده بود، به خود آویزان کرد! شهید نیکنژاد و شهید هرندی لباس عادی داشتند و هید حاج صادق امانی به عنوان مراقب عملیات، در تاکسی منتظر بود. همه چیز هماهنگ بود و عملیات آماده اجرا شد.
طبق اسناد؛ابتدا محمد بخارایی یک گلوله به طرف حسنعلی منصور شلیک می کند که به شکم او میخورد.
منصور خم میشود. گلوله دوم به گلوی منصور میخورد. گلوله سوم را که میخواهد به مغز او بزند اسلحه گیر میکند و محمد بخارایی فرار میکند.
پس از فرار شهید بخارایی، مرتضی نیکنژاد برای انحراف افکار مامورین از تعقیب بخارایی، اقدام به تیراندازی هوایی می نماید.
نظم میدان بهارستان به هم ریخته بود. برخی شاهدان و راویان این حادثه میگویند:
<در این زمان آقا سید علی اندرزگو با مهارتی هرچه تمام تر، کار را شروع کرد و خودش را جلوی ماشین پلیس انداخت!
_نوشتهشدهدرگروهفرهنگیشهیدابراهیمهادی_
آواے عاشقے
#چریک_تنها #پارت_نهم .|اعدامانقلابی|. روز موعود یعنی اول بهمن ١٣۴٣ فرا رسید. نخست وزیر در ساعت ١
یک پارت هم هدیه به مناسبت عید غدیر 💚