با شهدا گم نمی شویم
#رفیق_شهید میدونم هممون عاشق شهدا هستیم اما هر کدوم از ما به یکی از شهدا ارادت ویژه ای داریم بیشتر
منتظرتونیم، قرعه کشی 8خردادماه
#برشی_از_کتاب
#آقای_شهردار
مهدی، خشاب سلاحش را عوض كرد. نورالله به آرامی سربلند كرد و از فـراز تپـه
به روبه رو نگريست. ناگهان صدای چند شليک بلند شد و گلوله اي به تخته سنگی
كه مهدی و نورالله پشت آن پناه گرفته بودند، خورد و تكـه هـای سـنگ بـه اطـراف
پاشيد. مهدی، دست نورالله را كشـيد. نـورالله بـر زمـين غلتيـد. باريكـ های خـون از
پيشانياش می جوشيد.
ـ چی شد، نورالله؟
نورالله، دست به پيشانی گرفت و گفت: «چيزی نيست. فكر كنم تكه ای سنگ به
پيشانی ام خورده».
مهدی، پايين پيراهنش را كند و پيشاني نورالله را بست. صدای احمد از بالا بلنـد
شد.
ـ دارند فرار ميكنند، آقا مهدی!
مهدی سريع بلند شد. رگباری به سوی افراد ضـد انقـلاب شـليک كـرد و فريـاد
كشيد: «نگذاريد فرار كنند. بزنيدشان».
بار ديگر صدای شليک گلوله ها، كوهستان را پر كرد. مهدی و نورالله گربـه وار بـه
پايين سرازير شدند. پشت سرشان، احمد و هاشم می آمدند.
صبح زود بود كه به مهدی خبر رسيد. تعدادی از نيروهای ضد انقلاب بـه يكـی از
روستاهای اطراف اروميه آمدهاند. مهدی، نيروهايش را آماده كرده و سوار بر جيپ بـه
سوی روستا رفته بودند؛ اما زمانی به روستا رسيدند كه ضد انقلاب گريخته بود. چنـد
زن بر گرد سه نعش شيون می كردنـد و چنـگ بـه صورتشـان مـی زدنـد. آن سـه، از
بسيجيان روستا بودند كه مسئوليت حفاظت از روستا را داشتند. در كنار جـاده نيمـه
تمامی كه به سوی روستا می آمد، پنج نفـر از بچـه هـای جهادسـازندگی اعـدام شـده
بودند. مهدی فرصت را از دست نداد و به همراه نيروهـايش بـه تعقيـب اشـرار رفـت.
ساعتی بعد، در نزديكی رودخانه ای به آنها رسيدند و نبردی سخت آغاز شد.
مهدی دريافت كه اشرار ميخواهند از رودخانة كف آلـود و پرخـروش بگذرنـد. رو
به هاشم كه راكت انداز بر دوش داشت، فرياد زد: «هاشم، بزن!»
هاشم كه نفس نفس ميزد، چند نفس عميق كشـيد، لـرزش دسـتان خسـته اش را
گرفت و آر،پی، جی را رو به آنها نشانه رفت.
ـ يا مهدی...
موشک باردی سفيد به سوی اشرار به پرواز درآمد و لحظه ای بعد در نزديكی آنها
منفجر شد و باران سنگ و ماسه را بر سر آنها باراند. چنـد نفـر بـر زمـين غلتيدنـد.
مهدی پا تند كرد. يكي از اشرار كه مجروح شده بود، برگشت؛ اما گلوله هـای مهـدی
سينه اش را دراند و او به پشت در رودخانه پرت شـد. دو نفـر ديگـر بـه آب زدنـد و
همراه جريان شديد آب رفتند. نيروهای مهدی به سويشان شليک كردنـد؛ امـا آنهـا
ديگر از تيررس گذشته بودند. مهدی به جنازه ها رسـيد. سـه نفـر بودنـد؛ خـونين و
بی جان. صدای آذرخش در كوهستان پيچيد. مهدی به آسمان نگاه كـرد. بـاران آغـاز
شد. رودخانه پر صدا و خروشان در زير بارش قطرات باران قوت گرفت.
مهدی با دل نگرانی گفت: «رودخانه خيلی پرزور شده».
#قصه_فرماندهان
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
بند ۵۰
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که اگر رحمتت شامل نمیشد، مرا به هلاکت انداخته بود، و مرا به دار فنا و نابودی میکشانید؛ و اگر هدایت تو نبود مرا به گمراهی میبرد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
#استغفار_هفتاد_بندی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
شهیدحسینعلی عالی در کلام شهید حاج قاسم سلیمانی:
شهید عالی شاید کمتر از 19 سال سن داشت. شب عملیات روی سیمهای خاردار میخوابید و به بچّهها اصرار و التماس میکرد که از روی او رد شوند. اینها شهدای حقیقی اصول دین بودند. یعنی همهی اصول دین در وجود آنها تبلور پیدا کرده بود.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سی_شب_با_شهدا
شب دوم:
درس طاقت بر امتحان الهی از شهید محمد ابراهیم همت
#عند_ربهم_یرزقون
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فرازی ازوصیت نامه
«بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه...
أشهد أن لا إله إلاَّ الله و أشهد أن محمد رسول الله واشهد ان امیرالمومنین علی واولاده المعصومین حجج الله شهادة ایمان و ایقان و اخلاص.
هر فرازی را فرودی در پیش است و هر اوجی را حضیضی و هر طلوعی را غروبی پی میآید، مگر آنکه این فراز متصل به مبدأ هستی بخش و معطی وجود باشد و سرانجام و فرجام همه عمرها مرگ است و دنباله آن حیات غیر دنیوی و وصل به برزخ و قیامت، که باطن و عمیقتر از آنست که اگر در این دنیا خود به قیامت نروی با مرگ دنیوی به آنجا خواهند برد و چه خوب است که انسان بمیرد تا قبل از آنکه بمیرانند یعنی در باطن خود سفری کرده باشد و خود را شناخته باشد تا از آنجا به سوی پروردگار رحمن و رحیم صعود نماید.
یکی از راههای بسیار عالی این وصول به حق شهادت و جهاد با مال و جان است که واقعاً از عمق وجود و قیامت نفس شهید بر میآید و البته این مرتبه مستلزم ایمان و تقوا و تعیین است که خداوند در بین مردم کم تقسیم نموده است.
باری غرض از نوشتن این مطالب این نیست که در این راه توانستهام کاری بکنم، چون واقعاً (بینیوبینالله) من خود را حقیرترین و مستمندترین بندگان خدا میدانم از هر جهت که کمالی در آن باشد و این مطلب را در این موقعیت برای تذکری به خود میدهم.
ولیاقت نصیحت کسی را نیز ندارم همانطور که امام خمینی بدین مضمون میفرماید کسی که خود صحیح نیست نمیتواند دیگران را تصحیح نماید
"شهیدعلی اکبر شاه مرادی"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
رسیدن نفتكشهای ایرانی به ونزوئلا تحقير مقامات كاخ سفيد است
#ونزوئلا
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
«امام جعفرصادق (علیهالسلام)»میفرمایند:
اَفضلُ الاَعمالِ: اَلصلاةُ لِوَقتِها وَ بِرُالوالدیَنِ وَ الجهادُ فی سبیلِ الله.
افضل اعمال (سه چیز است): نماز اول وقت، نیکی و محبت به والدین و جهاد در راه خدا.
(وسائل، ج ١١، ص ١٢)
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
در گوشمان می خواند که رفیق شهید انتخاب کنید.
می گفت:
"برو تو گلستان شهدا، یکی شون بهت چشمک میزنه، همون رفیقته."
خودش هم با حاجاحمد کاظمی طرح رفاقت بسته بود. جمله هایش را روی تابلو می نوشت.
از میانشان این در ذهنم حک شد:
"خدایا! با تمام وجود درک کردم که عشق واقعی تویی و شهادت تنها راه رسیدن به این عشق است."
"شهیدمحسنحججی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
عاشق جبهه و جنگ بود، آخرین بار که همدیگر را شب تولد شهید مسعود عسگری در خانه خواهرم دیدیم به من گفت: «به ما نگویید مدافعان حرم، چون جنگ سوریه و عراق که تمام شود به ما میگویند حالا که حرمی در خطر نیست، حالا اینها چه کار میکنند؟ ما مدافعان حرم نیستیم، ما زمینهساز ظهور هستیم، ما تا ظهور آقا امام زمان (عج) به مبارزه ادامه میدهیم، حالا میخواهد سوریه و عراق باشد و یا جنگ با خود اسرائیل در فلسطین اشغالی باشد، هر جا ندای مظلومی بلند شود ما آنجاییم، هر جا که برای زمینهسازی ظهور آقا احتیاجی به ما باشد ما آنجاییم، پس از همین حالا یاد بگیرید فقط نگویید مدافعان حرم، چون شکر خدا امروز حرمها در امنیت است ما زمینه ساز ظهوریم، این را به همه بگو.
"شهید مصطفی نبی لو"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#رفیق_شهید5⃣
یه نکته و البته یه اندرز واسه طلّاب گرامی از زبان شهید محمد هادی ذوالفقاری :
وصیت من به طلاب این است که اگر برای رضای خدا درس می خوانند وهدف دارند ،بخوانند. اگر این طور نیست نخوانند.
چون می شود کار شیطانی .بعد شهریه ی امام را هم می گیرند ؛دیگر حرام در حرام می شود و مسئولیت دارد.
اگر می توانند درس بخوانند (ادامه دهند )البته همه اش درس خواندن نیست ،عبودیت هم هست باید مقداری از وقت خود را صرف عبادت کنند ؛چون طلبه ی باتقوا کم داریم اول تزکیه ی نفس بعد درس
پنجمین ارسالی
کاربر هادی عشق من
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab