🌷شهید نظرزاده 🌷
بـه چـه سـرگرم ڪــنم دیده و دل را دل تو را میطلبد دیده تو را میجوید #شهید_نظر_میکند_به_وجهالله...
چقدر #خاطرهی ناتمام دارم من
که اسم تک تکشان #حکمت است
و تقدیر است!
نمی دانمـ⭕️ حکمت و یا تقدیر
چه بوده..
هر چه هست
⇜مدتی نیامدنت
⇜مظلومیتت
⇜ #شهادتت
صبری عظیم میطلبد😔
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (11) 💠ما را هم ببريد.... 🔸شیرین ترین خاطره ام، #جانبازی_ام بود در سال 1370. می
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (12)
💠ماجراے توسل بچه های تفحص
به #حضرت_زهرا(سلام الله علیها)
🔰بچه ها روزها خاک هاے منطقه را زیر و رو مے ڪردند و شب ها🌙 از خستگے و با ناراحتے به خاطر پیدا نڪردن #شهدا، بدون هیچ حرفے منتظر صبح مے ماندند😔 یڪے از دوستان معمولاً توے خط براے عقده گشایے، نوار #مرثیه ے حضرت زهرا (سلام الله علیها) را مے گذاشت📻 و اشک ها😭 ناخودآگاه سرازیر مے شد
🔰من پیش خودم گفتم: « #یا_زهرا! من به عشق مفقودین به این جا آمده ام، اگر ما را قابل مے دانے، #مددےڪن ڪه شهدا🌷 به ما نظر ڪنند، اگر نه، ڪه برگردیم تهران😢»
🔰روز بعد #فڪه خیلے غمناک بود و ابر سیاهے🌫 آسمان را پوشانده بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا (سلام الله علیها) #متوسل شدند، هر ڪس زمزمه اے زیر لب داشت. در همین حال یک «بند انگشت» نظرم را جلب ڪرد😧 خاک را ڪنار زدم، یک تڪه #پیراهن نمایان شد. همراه بچه ها خاک ها را با بیل⛏ برداشتیم و پیڪر #دو_شهید ڪه در ڪنار هم👥 صورت به صورت یڪدیگر افتاده بودند، آشڪار شد😀
🔰پس از جستجوے خاک ها #پلاک هایشان نیز پیدا شد. لحظه اے بعد بچه ها متوجه آب💧 داخل یڪے از قمقمه ها شدند و با فرستادن #صلوات، جهت تبرک از آن نوشیدند. وقتے پیڪرها را از زمین بلند ڪردند، در ڪمال تعجب دیدند پشت پیراهن #یکی از دو شهید🌷 نوشته شده:
⭕️«مے روم تا #انتقام_سیلےزهرا بگیرم.»⭕️
📱منبع: سایت تبیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹 #حاج_حسین_یکتا بچهها اصرار بر امر #حق داشتہ باشید. یہ چیزی رو فهمیدید خوبہ، ولش نڪنید؛ #سختہ
رفیق
کجا یه #گناه رو به خاطر
روی گلِ
#یوسفِ_زهرا(س)
ترک کردی و ضرر کردی؟
رفیق
دارن برا #ظهور_امامِ_عصر_عج
یارگیـرے میڪنن...
حواست باشه...!
#جانمونی ازقافله 🙂☝️
🎤 #حاجحسین_یڪتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
Mojtaba Mamezani Khodaei Khoda Gharibe_(www.new-song.ir).mp3
6.71M
🎵 #یک_تلنگر_بسیارزیبا👌👌
✨ خدایی خدا غریبه😭😭
#خداااا_شهیدم_کن😭😭
🎤🎤 #مجتبی #رمضانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خَلاص شدن هنــر #خالِص شدن می خواهد و تــو #هنرمندی اے شَهیــد یادم بده چگونہ از #بند دنیـا خود
هر که از
روی #ارادت
پا نهـد در راہ عشق ❤️
عالمـ🌷ـی پیش آیدش
ڪز هـر #دوعالم بگذرد . . .
#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هر که از روی #ارادت پا نهـد در راہ عشق ❤️ عالمـ🌷ـی پیش آیدش ڪز هـر #دوعالم بگذرد . . . #پاسـدار_م
4⃣8⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
⚜سهشنبه بود ،ساعت دو و بیست دقیقه. یک کوله داشت🎒 که هر وقت میخواست برود سفر از آن استفاده میکرد. آن سال از من خواسته بود که #شال_عزایی که دو ماه محرم و صفر روی شانهاش بود را نشویَم.
⚜آن را همانطور همراه با چفیه در ساکش💼 گذاشت. دو دست #لباس هم بیشتر از من نخواست❌ برادر کوچکترش هم بود، موقع خداحافظی احساسی داشتم، میدانستم که دارد به #جنگ میرود.
⚜سرش را انداخت پایین و از در خارج شد🚪 دیگر نتوانستم تحمل کنم یکباره به او گفتم: #بایست تا با هم خداحافظی کنیم. دستش را گذاشت روی در و نگاهی #عمیق به من کرد.
⚜دویدم به سمتش آینه #قرآن را برداشتم و از زیر آن که ردش کردم به سمت ماشین🚗 رفت. وقتی رفت به سمت ماشین طاقت نیاوردم و با #تشر گفتم: حسن برگرد من با تو روبوسی نکردم. برگشت، خواستم صورتش را ببوسم اجازه نداد🚫
⚜دستهایم را گذاشت روی #صورتش
و بعد روی سینهاش کشید و عقب رفت.
اتفاقا همرزمش بعد از #شهادت به من گفت: که از حسن پرسیده: چطور با #مادرت خداحافظی کردی⁉️ که جواب داده است: #نگذاشتم صورتم را ببوسد، ترسیدم پاهایم برای رفتن سست شود😔
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(46) در طی چند مورد داستان های یهودکشی که پیشتر بدان اشاره شد، ظاهراً جر
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(47)
4⃣ سرزمین پنجم: کورش و آزادی یهود
تا اینجا چهار سرزمین مهم و تأثیرگذار را در سطح راهبردی در جریان تمدن بشر بر روی زمین بررسی کردیم: عراق به عنوان مرکز تمدنی، فلسطین به عنوان مرکز تبلیغی، حجاز به عنوان مرکز جغرافیایی و مصر به عنوان مرکز فرهنگی جهان. هر چهار سرزمین در منطقه خاورمیانه امروز قرار دارند و از غرب تا شرق محدوده نیل تا فرات را در بر گرفته اند.
اما در این برهه از تاریخ و با استقرار حزب شیطان در عراق، با سرزمین پنجمی آشنا می شویم که برخلاف چهار سرزمین پیش گفته، خارج از محدوده فوق و در شرق رود فرات واقع شده است:
ایران و به تعبیر آن روز، پارس یا فارس، در حالی که در غرب رود نیل تمدن قابل توجهی مبتنی بر آموزه های ادیان الهی به چشم نمی خورد، در شرق فرات گنجینه ای از فرهنگ ها و تمدن های گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است. با این حال این حزب هیچ گاه در شعار خود از فرات و عراق آنسوتر نرفته است. سبب این امر را بایستی حائل شدن این سرزمین میان عراق و سرزمین های شرقی تر دانست که امروزه به نام شرق خاورمیانه و نهایتاً خاور دور شناخته می شوند.
این سرزمین همواره در حاشیه کانون بحران خاورمیانه به عنوان مهد تمدن و فرهنگ، سرزمین خداپرستی و صلح بوده، اگرچه به همین دلیل همواره مورد تعدی و تاخت و تاز قرار گرفته است.
در عین حال هیچ دوره ای را در تاریخ این سرزمین سراغ نداریم که اشغالگران آن توان مقابله با فرهنگ غنی مردمان اش را داشته و مدت زیادی دوام آورده باشند.
این کشور هیچگاه مستعمره نبوده است. شاید به سبب برخورداری از همین ویژگی ها باشد که این سرزمین و قوم ساکن آن را در کلام پیامبر خدا و امامان معصوم علیهم السّلام، به عنوان زمینه سازان ظهور و وزیران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می شناسیم. این چنین ویژگیهای بی شک قوم حامل آن و سرزمین شان را در کانون توجه حزب شیطان قرار می دهد.
به هر حال در کشاکش وقایع تاریخی مهم منطقه، در این سرزمین اتفاق بزرگی رخ می دهد، اتفاقی که تاریخ این سرزمین را تا دوران معاصر به شدت تحت تأثیر خود قرار داده است.
کورش که سرسلسله هخامنشیان دانسته شده، ظاهراً در سال 550 پیش از میلاد بر دولت ماد غلبه کرده و حکومتی مقتدر را در این سرزمین مستقر می سازد. وی تقریباً بلافاصله و با کسب آمادگی در سال 538 به کشور بابل حمله کرده و در نخستین اقدام پس از فتح، فرمانی را مبنی بر اعلام آزادی یهودیان صادر می کند که به “منشور آزادی نوع بشر” در مقابل “منشور حقوق بشر” مشهور شده است:
«کورش پادشاه فارس چنین می فرماید یهوه خدای آسمان ها جمیع ممالک زمین را به من داده و مرا امر فرموده است که خانه برای وی در اورشلیم که در یهودا است بنا نمایم. پس کیست از شما از تمامی قوم که خدایش با وی باشد او به اورشلیم که در یهودا است برود و خانه یهوه را که خدای اسرائیل و خدای حقیقی است در اورشلیم بنا نماید و هر که باقی مانده باشد در هر مکانی از مکان هایی که در آنها غریب می باشد اهل آن مکان او را به نقره و طلا و اموال و چهارپایان علاوه بر هدایای تبرّعی به جهت خانه خدا که در اورشلیم است اعانت نمایند.»
با توجه به سیری که تاکنون در تعقیب حوادث تاریخی در پیش گرفته بودیم، این مقطع از تاریخ تا حدی دارای ابهام و شک برانگیز می نماید.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. . .
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
سفرِ پر ماجرا_26.mp3
7.03M
#سفر_پرماجرا ۲۶
✨بعداز وفات؛ تو می مونی و خودت!
اگه الآن؛ از خلوت هات لذّت میبری
اونجا هم از تنها موندن با خودت نمی ترسی!
❤️عشق تنها همراهیه؛
که به خلوتهات اوج میده و تنهات نمیذاره👆👆
🎤🎤 #استاد_شجاعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹🕊مــادر سلام . . . آمدہ ام بعدِ سال هـا انگار انتظار، تو را پیر کردہ است🕊🌹 🌷دیدار مادر و فرزند
شهید علیرضا زیبرم در سوم شهریور ۱۳۴۶ در #شهرری به دنیا آمد.
او دانشجوی دورهی کاردانی در رشته مدیریت بود و چهارم خرداد ۱۳۶۷ در #شلمچه به شهادت رسید.
باز با گریه به آغوشِ تو برمی گردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن...
⭕️مراسم تشییع: پنجشنبه ۴ بهمن ساعت ۹:۳۰ صبح از میدان اصلی شهرری به سمت حرم سیدالکریم(ع) و سپس به سمت گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬👆 #روایت_آســـمانے 9⃣
مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور
این قسمت: کانال کمیل
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎬👆 #روایت_آســـمانے 9⃣ مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور این قسمت: کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹
#دل_نوشته📝
#ای_شهید...
دنیـ🌍ــا مشتش را باز کرد
تو #گلـ🌷 بودی
و من #پوچـ💭
#خدا تو را برد
و زمان⏱ مرا...
🌾ذره ذره کنار هم👥 قرار گرفتند و فرشی ساختند به وسعت #عرش، شاید برای چشمانمان تکراری باشند 💥اما خاک اینجا با دیگر خاک ها متفاوت است.
🌾خاک اینجا #زنده است، نفس میکشد، با ادمی صحبت میکند. معطر به عطر غسیل الملائکه😇 است، میزبان و شاهد قدم های پاک #دلاورانی بوده که پنج روز #بدون_غذا و با لب تشنه😪 درس ایثار و فداکاری را در سر فصل اصلی دفتر تاریخ📝 ثبت کردند..
🌾خاک اینجا کسی را در اغوش گرفته💞 که پا روی اشفته بازار هستی گذاشت و #دلبسته_خدا شد؛ عاقلانه فکر کرد😍 و عاشقانه عمل پهلوانی که در ژرفای ظلمات🌚 در بلندای #تپه بدون هیچ بیم و هراسی جلوی دشمن صدای ملکوتی اذان را سرود و توسلش به #حضرت_زهرا(س) او را از قطع نخاعی نجات داد...
🌾این خاک اغشته به ذره ذره👌 سلول های بدن کسی است که تمام عزتش #گمنام بودنشه، کسی نه ترسید❌نه تو دام هوس افتاد، کسی که #۲۲بهمن ۱۳۶۱ به قلبـ❤️ اسمان بی وقفه معبر زد...
🌾اری؛ اینجا #کانال_کمیل است❣
⇜کانالی که در اتاقک خاک گرفته مغزش رشادت ها و فداکاری های #ابراهیم را ثبت کرده است... ابراهیمی که پیکرش را به ذرات این خاک سپرد تا نبض وجود این خاک #تا_ابد بتپد..
🌾دیگر قلم را یارای نوشتن نیست✍ حتی قلم هم فریاد میزند ندیدم کسی را به اقایی تو، #ابراهیم❤️ و این صداست که می ماند و صدای او که# برای_همیشه ماندگار شد در ذهن من💬
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
﴾﷽﴿
📚 #داستان_واقعی
#راز_کانال_کمیل
✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭
1⃣ #قسمت_اول
🔻شروع جنگ
✨31 شهریور 1359 بود. رئیس جمهور عراق با توجه به اوضاع نابسامان و آشفته ی سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران از یک طرف و حمایت های همه جانبه نظام سلطه از سوی دیگر، قرارداد 1975 موسوم به الجزایر را رسما نقض نمود. او بر طبل جنگ نواخت و به خاک جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. بی ثباتی فضای سیاسی کشور در پی اقدامات خرابکارانه ضد انقلاب و ترورهای گسترده ی شخصیت های انقلابی و عالی رتبه ی نظام توسط منافقین، اوضاع کشور را به شدت بحرانی کرد. این شرایط و عوامل دیگر باعث شد در همان روزهای اول جنگ، ارتش بعث عراق چهار نعل بتازد و خاک وسیعی از کشور را اشغال نماید.
✨اما سران استکبار و رییسجمهور عراق از نقش و نفوذ رهبری ایران و قدرت ایمان و اراده ی مردم ما غافل بودند. همین غفلت آنان را به یک اشتباه راهبردی انداخت و در توهم پیروزی فرو برد! در چنین شرایطی، باید ناگریز برای بقای حکومت، به یکی از دو راه حل یارگیری سیاسی و یا تسلیم شدن متوسل شد. اما امام خمینی هوشیارانه با اتکا به خداوند و اعتماد به جوانان و مردم غیرتمند ایران و با علم به سختی ها و امتیازات بالقوه، راه سوم را با رویکرد جدیدی برگزید. رویکردی که سرمایه آن، جنگیدن با الهام از قیام خونین و جاوید عاشورا و مقاومت و دفاع در سایه ی عزت و غرور دینی بود. جنگیدنی که چه در آن بکشند و چه کشته شوند پیروزند.
✨رزمندگان و جان بر کف اسلام در مقابل این تهاجم ایستادند و سرانجام بخش هایی از مناطق اشغالی را آزاد کردند. با برکناری خائنان همچون بنی صدر از راس امور، انسجام نیروهای مردمی بیشتر شد. و مناطق آشغالی یکی پس از دیگری به دست غیورمردان سپاه اسلام فتح شد. امام از جان فشانی فرزندان خود راضی و فتح شان را فتح الفتوح خواند و دست و بازویشان را از دور بوسید و بر آن بوسه افتخار کرد. دشمن که با غرور خاصی جنگ را شروع کرده بود، حالا سرگردان در باتلاق زیاده خواهی خود به سختی دست و پا می زد. کارشناسان جنگی دنیا با حیرت عجیبی به توانایی نیروهای ایرانی خیره شده بودند. آنان از درک قدرت ایمان رزمندگان غافل بودند.
#ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✫⇠#راز_کانال_کمیل
✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭
2⃣ #قسمت_دوم
🔻هدف عملیات والفجر مقدماتی
✨دشمن در سال 1361 با یک عقب نشینی مصلحتی بر طبل آتش بس نواخت و بار تبلیغاتی مناسبی برای خود درست کرد. اما مسئولان هیچ گونه اعتمادی به صدام نداشتند. به همین دلیل آنها با حضرت امام دیدار و با استدلال های فراوان موضوع تعقیب و تنبیه متجاوز در خاک دشمن را با ایشان در میان گذاشتند. در نهایت امام موافقت کردند. با انتخاب این استراتژی، فرماندهان سپاه اسلام عملیات های گسترده ای به همین منظور طراحی کردند. که عملیات رمضان و والفجر مقدماتی از جمله این عملیات ها بود. موانع و استحکامات دشمن باعث عدم پیروزی عملیات رمضان شد. پس از چند ماه عملیات والفجر مقدماتی در آن برهه ی حساس از تاریخ جنگ، طراحی گردید.
✨در میان عملیات های تکلیف گرایانه و متکی به ایمان دوران پرشور دفاع مقدس، عملیات والفجر مقدماتی از جایگاه ممتاز و ویژه ای برخوردار است. والفجر مقدماتی در واقع صدای مظلومیت و رشادت فرزندان خمینی است که هر روز هزاران بار، در گوش عدالت خواه تاریخ تکرار می شود. تصرف شهر العماره عراق به عنوان هدف اصلی این عملیات در راستای تعقیب و تنبیه متجاوز مشخص شد. سپاه پاسداران و ارتش همه ی استعدادها و نیروهای خود را بسیج نموده و برای شرکت در این عملیات مهم و تاثیر گذار به منطقه ی عملیات اعزام نمودند.
#ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_199560102015927186.mp3
7.46M
🎵 آهنگ
همه سهمیهها مال شما...
بابای قشنگمو بهم بدین...😭😭
تا منم سر روی شونش بزارم
دیگه چیزی نمیخوام فقط همین...😭😭
👈تقدیم به فرزندان شهدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیکر پسرم⚰ هنوز برنگشته اما نگران نیستم، همین که پیش #حضرت_زینب(س) است خیالم راحت است. دوست دارم که
همیشه سخـت هارا می خواهیم
پر رنگهـا رامی بینیم...
وصـداهای بلند را می شنویم...
#غـافـل از اینڪه خوبهـا
آســان می آیند
بی رنگــــ می مانند...
وبی صـــدا می روند...
بلباسی، آسـان آمد، بی رنـگ ماند و بی صـدا رفـت...
#شهید_محمد_بلباسی🌷
#شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
5⃣8⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠غبطه شهید آیت الله دستغیب به نماز یک نوجوان رزمنده و معامله با او
♦️بچه ها باحال خراب شش روز در حال #دفاع بودند. نوجوانی که ترکشی💥 به سینه اش اصابت کرده بود جای زخم💔 را با دست #فشار می داد را باید میبردم عقب، سوار شد🚘 تا حرکت کردم صدای #اذان از رادیو ماشین بلند شد.
♦️ تصمیم گرفتم کمی با این #نوجوان حرف بزنم گفتم: برادر اسمت چیه❓ جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت زیر لب #چیزهای می گوید فکر کردم💭 لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده.
♦️کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم🚫 مدتی بعد #مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد. گفتم: چرا دفعه اول چیزی نگفتی⁉️ گفت #نماز می خواندم نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
♦️گفتم ما که رو به #قبله نیستیم❌ تازه پسرجون بدنت #پاک_نیست لباست هم که نجسه. گفت: حالا همین نماز📿 را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد.
♦️گفتم: نمازعصر را هم خوندی گفت: #بله گفتم: خب صبر می کردی زخمت را ببندند🤕 بعد لباست را عوض می کردی ان وقت نماز می خوندی گفت: #معلوم_نیست چقدر دیگه تو این دنیـ🌍ـا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش #باخدا.
♦️گفتم: بابا جون تو چیزیت نیست⭕️ یک جراحت مختصره زود #برمیگردی پیش دوستات. با خودم فکر کردم💬 یک الف بچه #احکام_نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با بدن خونی و #نجس تو ماشین🚘 که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه🚫
♦️دراورژانس🚑 پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا #خدا چی بخواد. با برانکارد🛌 آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش #جدی_نیست فقط سریع بهش برسید…
♦️بیست دقیقه ای⏰ آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست #اورژانس پرسیدم حال مجروح #نوجوان چطوره⁉️ گفتند: #شهیدشد🌷 با #آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت🕊….. تمام وجودم لرزید💓
♦️بعدها نواری📼 از شهید آیت الله #دستغیب شنیدم که 🍂پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: آهای #بسیجی خوب گوش کن🎧 چه می گویم من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این #معامله سرت کلاه برود !
🔊من دستغیب حاضرم یک جا #ثواب ✓هفتاد سال نمازهای واجب و ✓نوافل و روزه ها و ✓تهجدها و ✓شب زنده داری هایم را بدهم به #تو
♨️و در عوض #ثواب آن دو رکعت نمازی
را که تو در میدان جنگ #بدون_وضو؛ پشت به قبله با #لباس_خونی و بدن نجس🚫 خوانده ای از تو بگیرم آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی⁉️
📚خاطرات سردار شهید حسین همدانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh