🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (5) 🌹شهیدی که بعد از تفحص به درخواست خودش گمنام ماند🌹 تو ❣فکه❣ دنبال پیکر #شهد
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (6)
💠تفحصی عجیب در فکه
🔹همراه بچههاي گروه تفحص لشكر عاشورا، در منطقه #فكه، همانجايي كهروزي در بهار سال 62 عمليات #والفجر يك انجام شده بود، خاكريزها و شيارها را ميگشتيم تا #شهيدان بر جاي مانده را بياييم، روي يكي از خاكريزها باصحنه جالب و #باورنكردني اي روبه رو شديم.
🔸بسجي اي آرپي جي زن، روي #زانو نشسته بود تا #تانك رو به رويش را بزند، ولي بلافاصله پس از شليك موشك، گلوله تك تيراندازان عراقي #پيشاني اش را شكافته و او كه روبه جلو افتاده بود، در همان حال لوله آرپي جي به صورت عمود بر زمين مانده و بدن او متكي بر آرپي جي، به حالت #نيمه_سجده رويخاكريز مانده بود،
🔹آرام و آهسته، #استخوانهايش را جمع كرديم و اندام مطهرش را با خود آورديم، واقعا صحنه عجیبی بود.
منبع:سایت آوینی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
دلم #شهادت مےخواهد اما...
من چه کرده ام که مزدش شـــــهادت باشد؟😔
تمام کارهایم خالص است مثل "شهید سعید چشم براه" که حضرت زهرا س بخاطر #خلوصش او را به فرزندی قبول کرد؟!!😔
نمازهایم را مانند شهــــــدا عاشقانه مےخوانم؟
#نماز_شبم ترک نمےشود؟!😭
اخلاق خوبی دارم؟؟😔
نه..
شهــــــادت، از آنِ #خودساخته هاست نه من که امروز صبح تصمیم مےگیرم خوب باشم و تا ظهر یادم رفته است..😔
🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 7⃣2⃣ 💠 هدیه بسیجی ها در شب تولد صدام! 📌خاطره ای از #شهید_علی_چیت_سازیان🌷 👆عکس باز شو
🌷 #یاد_یاران 8⃣2⃣
💠 خانم بهشتی!
📌خاطره ای از
#شهید_آیت_الله_دستغیب🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
3⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 خواب #امام_زمان(عج) و نوید شهادت
🌷يك روز او را بسيار #سرحال ديدم، پرسيدم: «چه شده؟ اينطور سرحال شدى!» پاسخ داد: «ديشب وقتى #استتار كرده بوديم، در خواب، صحراى وسيعى را در مقابلم ديدم و #آقايى را كه صورتش مى درخشيد.» به احترام ايشان ايستادم و سؤال كردم «آقا #عاقبت ما چه مى شود؟» فرمودند: «#پيروزى با شماست ولى اگر پيروزى واقعى را مى خواهيد، براى #فرج من دعا كنيد.»
🌷باز پرسيدم: «آقا من #شهيد مى شوم؟ فرمودند: «اگر بخواهى، بله. تو در همين مسير شهيد مى شوى، به اين نشانى كه از سينه به بالا چيزى از بدنت باقى نمى ماند. به #برونسى بگو پيكرت را به قم ببرد و به خانواده برساند.»
🌷اين #طلبه وصيتنامهاش را نوشت و از شهيد برونسى خواست كه هر وقت شهيد شد، جنازهاش را به قم برساند. چند روز بعد #دشمن متوجه حضور ما شد و ما را به #گلوله بست. طلبه ى جوان شهيد شد و از سينه به بالا، چيزى از بدنش نماند.
📚 كتاب ١٥ آيه، صفحه ٩١
راوى: محمد قاسمى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 کلیپ_صوت_مهدوی
💽میخوای به ظهور امام مهدی(عج) کمک کنی قدم اول منتظر خودسازیه
👌راه های خودسازی..
🎤 استاد_پور_مسعود
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#مهم
سومین سالگرد وبزرگداشت شهیدان مدافع حرم
#مصطفی_و_مجتبی_بختی
سخنران:حضرت آیت الله طباطبایی
پنجشنبه ۲۱\۴
ساعت ۱۸ - ۱۹:۳۰
#مشهد_حرم_مطهر_رضوی
#عکس_باز_شود
@ShahidNazarzadeh
1_5008211340657950766.mp3
4.34M
#پیشنهاد_ویژهدانلود ✅
#شورحجاب🌸😍
تقدیم بہ همہ ے خواهران چادرے👩
عالیه👌👌
⬅ #سیدرضانریمانے
همین چادری که سر میکنی
دلا میبره تا چادر خاکی..
😍🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدی که بعد از ۱۲ سال در حالی تفحص شده که دشمنان دست و پاهای او را با سیم تلفن بسته بودند. 🌹🍃🌹🍃 @
💠 #فکه_روایتهایی_ناتمام_دارد
🔰 #فکه روایتها دارد از بودن و ماندن، روایتهایی #ناتمام برای همیشه، آنجا هم گنجی تمام نشدنی است و روایت میکند از کسانی که بر روی رملها #تشنه جان دادند، کسانی که خود را گذرگاه کردند برای به سلامت عبور کردن #همرزمانشان و آنهایی که با دست و پای بسته⚔ به #شهادت 🕊فیض نائل شدند.
🔰در حالی که گروههای جستوجوی #مفقودین در خاک #فکه به دنبال شقایقهای پنهان🌷 میگشتند، جمعی از شهدا را پیدا میکنند؛ در این میان با پیکر #شهیدی مواجه میشوند که مربوط به عملیات « #والفجریک» است؛ این شهید 🕊بعد از ۱۲ سال در حالی تفحص شده که دشمنان دست و پاهای او را با سیم تلفن ☎️بسته بودند.
و او آرام در میان خاکها خفته بود😌.
#تفحص_این_شهید
در اردیبهشت ۱۳۷۳/ درارتفاع ۱۱۲فکه
صورت گرفته است✔️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸دستم را گرفت،
از #خوابگاه برد بیرون.
روبه روی خوابگاه زنجان خانههایی بود
که معلوم بود از قدیم مانده؛🏚
از زمان آلونکنشینها.
🔹 #همیشه چشمم به این خانهها میافتاد👀،
اما هیچ وقت فکر نکرده بودم به آدمهایی که توی این #آلونکها زندگی میکنند.
🔸اوضاعشان خیلی #خراب بود.
رفتیم جلوتر.
از یکی از خانهها #خانمی آمد بیرون،
سه تا بچهی قد و نیم قد هم پشت سرش.👩👧👦
#مصطفی تا چشمش به بچهها افتاد،
قربان صدقهشان رفت☺️.
🔹خانه در واقع،
یک اتاق #خرابهی_نمناک بود.🙁
در 🚪نداشت؛
پرده جلویش آویزان بود.
🔸از تیر چراغ برق سیم کشیده بودند و #یک چراغ💡 جلوی در روشن کرده بودند.
🔹مصطفی گفت:
«ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن.
ما ازشون #غافلیم.»
🔸چند وقتی بود بهشان سر میزد.😊
برنج و روغن میخرید🍱 و برایشان میبرد.
وقتی هم که خودش #نمیتوانست کمک کند،
چندتا از بچهها را میبرد که آنها #کمک کنند.
#دانشمند_هستهای_شهید_مصطفی_احمدی_روشن
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 8⃣2⃣ 💠 خانم بهشتی! 📌خاطره ای از #شهید_آیت_الله_دستغیب🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNaz
🌷 #یاد_یاران 9⃣2⃣
💠 قبرش را از قبل انتخاب کرده بود
📌خاطره ای از
#شهید_جواد_محمدی_منفرد🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم5⃣6⃣ ☘🌹استاد پناهیان؛ ⭕همه اهل جهنم بوی بهشت به مشامشان میرسه به جز
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم6⃣6⃣
☘🌹استاد پناهیان:
خدا میخواهد تو خودت را محکم کنی،
در تواضع !!!
✅ پس من رفتم سر نماز ،
اتفاقا هر موقع خدا اذان گفت ،
موذن اذان گفت ،
من حالش و نداشتم ، رفتم سر نماز ،
👈بهترتکبرم خوردمیشه .
خدایا میخواستی بزنی ؟
ماکه کتک خورده تیم ، الله اکبر...
دیدی کار خودش و کرد؟
ببین من چه جور مودب وایسادم
دلم جای دیگه س ها ،
اما زیر سنگ آسیاست تکبر دلم ،
👈داره آدم میشه
🔰 توجهت به خدا باشه ،
البته طول میکشه تا ما توجهمون به خدا جلب بشه هااا ،
بذار آدم بشیم ، همینکه مودبانه داریم نماز میخونیم ،
داریم کم کم آدم میشیم .
یه مدتی مودبانه نماز بخون تکبر از دلت میره،
بخدا دیگه به هیچ منبری هم احتیاج نداری ،
یه دفعه ای خدا از دلت طلوع خواهد کرد ،
بعد یه دفعه ای شروع میکنی خدا رو دوست داشتن ،
انقده عااااااشق خدا میشی
اشک میریزی گلوله گلوله در فراق خدا ،
خدایاااااا ، کی میشه من ببینمت ؟
همه تعجب میکنند ، میگن مگه تو دیوانه ای ؟
میگی دلم برای خدا تنگ شده،
ادامه دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 عیبےندارد #خاڪ هم باشے قبول است یڪچفیہ ویڪ ساڪ هم باشے قبول است برگردتنھایڪ #بغل باباےمن باش
5⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_محمد_بلباسی❤️🕊
💠 نظم
🔹خیلی ساکت و #مظلوم بود. خیلی هم نظم داشت،
هر وقت از مدرسه میآمد خانه، اولین کاری که میکرد #پلهها را تمیز میکرد و #کفشها را دستمال میکشید،
بعد دستهایش را میشست و جلوی آفتاب خشک میکرد.
#بسیار کمک حال من بود طوری که وقتی #مهمان میآمد لذت میبردم از اینکه همه چیز یکدست و #سفره منظم چیده شده.
خودش غذا نمیخورد تا مهمانها غذایشان تمام شود».
✍ راوی: #مادر شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اگه طاقتشو نداری نگاه نکن 🔻دلگویه دختر #شهید_محمد_بلباسی #شهدا_شرمنده_ایم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺
#خوابش رو دیدم گفتم چی اون دنیا خیلی بدردتون خورد؟ گفت تو دنیا خیلی کارهای #خوب انجام دادم ولی بدردم نخورد، چیزی که خیلی به کارم اومد همین #خدمت_به_خلقه، همین اردوهای جهادی.
#همسر_شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_بلباسی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
براي بچهها شڪلات آورده بودند. مصطفي ميگفت: هرڪس شکلاتش رو بہ من بده براش قرآن مےخونم.
هرچہ اصرار ڪردیم، علتش را نگفت!
☜من هم گفتم: بہ شرطے ڪہ براي من یاسین بخونے.
مدتي بعد بہ دیدار خانوادهے شهیدي در بوشهر رفتیم
وضع مالي مصطفي طورے نبود ڪہ بتواند براے آنها چیزے بخرد.
شڪلاتها را درآورد و بہ بچهها داد خجالت ڪشیدم از اینڪه گفته بودم برایم یاسین بخواند.
#شهید_مصطفی_شمسا
@shahidNazarzadeh