⬆️⬆️
0⃣6⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
شهیدی که امام حسین به او مژده شهادتش را داد.
💠 نترس ! درد نداره ... عزیز من !🔥
خودش می گفت :
دو شب هست که خواب میبینم تکفیری ها روی سینه ام نشستند تا سرم رو جدا کنند...😨
منم فریاد می زدم ، #امام_حسین (علیه السلام) آمدند
و گفتند:
"نترس ! درد نداره ... عزیز من !
#سرتو جدا می کنند 💥اما دردی حس نخواهی کرد چون #فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت
چند روز بعد توی #عملیات زخمی شد و داعشی ها اسیرش ⛓کردند . همانطور که توی خواب دیده بود سر از تنش جدا کردند😭 .
" #عز_الدین بی سر فقط هفده سالش !!بود "
🌸 #مدافع_حریم_بانوی_دمشق 🌸
✨ #شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین ✨
📖برگرفته از کتاب #مدافعان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دوست شهید که داشته باشی 😍 نیازی به عشقهای بیخودی نداری؛ میدونی یکی حواسش بهت هست 😇 ، یکی که اومده ت
🍃🌺🍃🌺
دل آمد و بار #عشق بردوش گرفت
فریاد #هجوم رنگ خامـــوش گرفت
از بال #فرشتگان دعا می بارید
وقتی که خدا تورا در #آغوش گرفت
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهیــد_گمنـــــامــ🕊....
⚜آرام آرام #قاصدکهای رسیده از سفری دور ، همراه نسیمی مهربان🍃 به دشت آلاله ها🌷 می رسند .
⚜هر قاصدک بر گلبن لاله ای🌷 می نشیند تا خستگی و #رنج این سفر دور و دراز را برای لاله اش بازگو کند .
⚜ #فرشتگان به ضیافت این دشت می آیند و بالهایشان را فرش راه قاصدکها می کنند.
💥امــا!
⚜کمی آنطرف تر، دل خستگانی💔 که به پهنای دل آسمان #گریسته_اند تابوتهایی خالی⚰ را بر دوش خود حمل می کنند.با اینکه تابوت خالیست ⚡️اما سنگینی عجیبی را بر پشتشان احساس می کنند😣
⚜صاحبان آن تابوتها همان #قاصدکهاهستند که سبکبار! به سمت مقصدخویش پروازکرده اند🕊⚡️اما چرا آنطرفتر صدای #گریه می آید⁉️
⚜آن همه غم و سوختگی سینه برای چیست؟
انگار هر کسی #نجوایی در گوش تابوتی دارد و روی آن چیزی می نویسد✍
🌾شعر می نویسند؟
🌾آرزوها و #امیدها را می نویسند؟
🌾از دل تنگی ها💔وقصه هجران می سرایند؟
🌾از سختی هایی که کشیده اند؟
🌾از #نامردی ها و ناجوانمردی ها؟
🌾از کسانی که #حرمت نان و سفره را نگه نمی دارند؟
⚜از بی درد ها ی بی غم و غصه که برای #خوشگذرانی دو روزه دنیا کبوتر ها🕊 را در قفس زندانی کردند و به پرواز بی سرانجام آنان می خندند؟! 😔
🌾از #لگدهایی که روی خونهای پاکـ✨ کوبیده شده!؟
♨️اما نه!📛⛔️
⚜از رد پای #خون گریزی نیست🚫این خونها پاک شدنی نیستند❌مگر می شود فراموش کرد 🔅آن همه پاکی
🔅آن همه صفا و صمیمیت
🔅رشادت
🔅شجاعت
🔅جوانمردی
🔅و آن همه عشق خدایی را!!!
و او همچنان می نویسد✍.............
⚜اما پهنه تابوت به وسعت همه درد دلهایش نیست❌ چرا که تابوت نیز دلتنگ #پیکریست که از دیار غربت به دیار غربت!سفر می کند...
⚜تو فرزند کدام #نسل_پاکی؟
تو از کدامین دشت روییده ای قاصدکـ🕊!؟
چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟
کدام دست ناپاک #خون_پاک تو را ریخته؟
⚜به کجا سفر می کنی؟
دور از خانه و شهر خویش؟!
دور از دستهای پینه بسته #پدر و قلبـ💔 شکسته #مادر!؟
⚜سبز و آباد باد! آن خاکی که سینه اش را آرامگاه #پیکرپاک تو کرده و خوش بر آن آسمانیـ🌥 که سایه بان آن خاک شده!
و ما
#باز_هم_شرمنده_ایم😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [1] 🌐 قسمت 1⃣ #حضرت_آدم_علیه_السّلام 1⃣ #آفرینش_آدم علیه السلام و #ا
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت [2]
2⃣ #آدم علیه السّلام و #فرشتگان
🔸داستان فرشتگان و آدم علیه السّلام از زمانی آغاز می شود که خداوند اراده خود را بر قراردادن #خلیفه ای در زمین آشکار نمود:
🍀وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً 🍀(بقره ؛30)
🔹(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [نماینده ای] قرار خواهم داد.🔹
🔸به دنبال این اعلام، ملائکه که تا آن زمان تنها خود را به عنوان موجودات ملکوتی خداوند می شناختند ذات ربوبی را مورد خطاب قرار داده و پرسیدند:
🍀قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ 🍀
🔹فرشتگان گفتند: «پروردگارا! آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؟! (اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم، و تو را تقدیس می کنیم.»🔹
🔸این که این فرشتگان درگاه الهی از کجا می دانستند که بشر در زمین به افساد و خونریزی خواهد پرداخت موضوعی است که بدان پاسخ های گوناگونی داده شده است.
🔸اما شاید لطیف ترین تعبیر در خصوص تفسیر این آیات باشد که موضوع فساد و خونریزی از نفس اعلام خداوند و از خود آیات پیشین-البته از دیدگاه ملائکه-قابل برداشت است.
🔸 فرشتگان با شنیدن کلمه “ارض” آنجا که فرمود” انی جاعل فی الارض خلیفه” به دلیل ویژگی های زندگی در زمین و مسأله ی تعلق به عالم خاک و تزاحم زندگی مادی چنین دریافتند که زندگی این مخلوق در زمین همانند پیشینیانش توأم با فساد و خونریزی خواهد بود.
🔸 در این صورت جریان خلافت وی برای ایشان امری کاملاً غریب می نمود. ظاهراً این گروه از فرشتگان از بعد دوم و #ملکوتی این آفریده الهی در این مقطع غافل بودند.
🔸 خداوند در پاسخ ایشان به نکته ای اشاره می کند که درک آن برای ما بسیار مهم است:
🍀قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ 🍀
🔹پروردگار فرمود: من حقایقی را می دانم که شما نمی دانید.🔹
🔸 خداوند به موضوع مهم علم و به ویژه علم به اسماء در پاسخ اشاره می کند و به ملائکه می فهماند که این #خلیفه_الهی از علم خداوندی بهره خواهد برد و به وسیله آن به این مقام دست خواهد یافت.
🔸 در ادامه آیات همین موضوع اتفاق می افتد.
🍀وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ 🍀(بقره؛ 31)
🔹سپس #علم_اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!🔹
🔸خداوند حکیم و دانا اسمائی را به آدم علیه السّلام می آموزد و سپس آن را بر ملائکه عرضه کرده و از آنان می خواهد که آن اسماء را معرفی کنند. با اظهار عجز فرشتگان و خبر دادن آدم علیه السّلام از آن اسماء نه تنها مسأله #خلیفه_اللهی آدم علیه السّلام در میان فرشتگان تثبیت می شود که وی به عنوان معلم ملائکه مطرح می گردد.
🔸در این که آن #اسماء چه بوده اند روایات و تفاسیر متعددی وارد شده است.
🔹🔹🔹 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🦋یکی از #دوستانش👥 عباس را در خواب می بیند :
🦋این مدتی که #اینجا هستم ، #فرشتگان 🌸به من تعظیم می کنند...
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب #قسمت_بیستم_وپنجم 💢پس خودت را #مهیا کن زینب... که حادثه
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
#قسمت_بیست_ششم
💢براى #رقیه ماجرا #متفاوت است...
او از #جنگ و #میدان و #دشمن و🐲 #شهادت ، هنوز چیزى نمى داند.
دخترى که در تمام عمر سه ساله خویش جز #مهروعطوفت ندیده است ،
دخترى که در تلاقى آغوشها، پایش به زمین نرسیده است، چگونه مى تواند با مقوله هایى مثل جنگ و محاصره و دشمن ، آشنا باشد.
🖤او پدر را عازم سفر مى بیند،...
سفرى که ممکن است #طولانى هم باشد. اما نمى داند که چرا خبر این سفر، اینقدر دلش💗 را مى شکند، اینقدر بغضش را بر مى انگیزد و اینقدر اشکهایش😭 را جارى مى کند.نمى داند چرا این سفر پدر را اصلا دوست ندارد. فقط مى داند که باید پدر را از رفتن باز دارد. با #گریه مى شود، با خنده 😄مى شود،
💢با شیرین زبانى مى شود، با تکرار کلامهایى که همیشه پدر دوست 🌺داشته ، مى شود، با کرشمه هاى کودکانه مى شود، با #بوسیدن دستها مى شود،
با نوازش کردن گونه ها مى شود،
با حلقه کردن بازوهاى کوچک ، دور گردن پدر و گذاشتن #چشم بر لبهاى پدر مى شود، با هرچه مى شود، او نباید بگذارد، پدر، پا از خیمه🏕 بیرون بگذارد.
با هر ترفندى که دخترى مثل رقیه مى تواند، پاى پدرى مثل حسین را سست کند، باید به میدان بیاید....
🖤 او که در تمام عمر سه سال خویش ، هیچ خواهش نپذیرفته نداشته است ،
بهتر مى داند که با #حسین چه کند تا او را ازاین سفر باز دارد. و این همان چیزى است که تو تاب دیدنش را ندارى...
دیدن جست و خیز ماهى کوچکى بر خاك در تحمل تو نیست.بخصوص اگر این ماهى کوچک ، قلب💛 تو باشد، #دردانه تو باشد، #رقیه تو باشد.از خیمه بیرون مى زنى...
💢و به خیمه ⛺️اى خلوت و خالى پناه مى برى تا بتوانى #بغضت را بى مهابا رها کنى و به آسمان🌫 ابرى ☁️چشم مجال باریدن دهى.نمى فهمى که زمان چگونه مى گذرد و تو کى از هوش مى روى و نمى فهمى که چقدر از زمان در بیهوشى تو سپرى مى شود.احساس مى کنى که سر بر #زانوى_خدا گذاشته اى
و با این حس ، باورت مى شود که رخت از این جهان بر بسته اى و به دیدار خدا شتافته اى . حتى وقتى #رشحات آب را بر روى گونه ات احساس مى کنى ، گمان مى کنى که این قطرات کوثر است که به پیشواز چهره تو آمده است.
🖤با حسى آمیخته از #بیم و #امید، چشمهایت را باز مى کنى... و #حسین را مى بینى که #سرت را به روى #زانو گرفته است و با #اشکهایش😢 گونه هاى تو را طراوت مى بخشد.یک لحظه آرزو مى کنى که کاش زمان متوقف بشود و این حضور به اندازه عمر همه کائنات ، دوام بیاورد.حاضر نیستى هیچ بهشتى را با زانوى حسین ، عوض کنى
و حتى هیچ کوثرى را جاى سرچشمه چشم حسین بگیرى.حسین هم این را خوب مى داند
💢و چه بسا از تو به این #آغوش ، مشتاق تر است ، یا محتاج تر!
این شاید تقدیر شیرین #خداست براى تو که وداعت را با حسین در این خلوت قرار دهد و همه #چشمها را از این #وداع آتشناك ، بپوشاند.هیچ کس تا ابد، جز خود خدا نمى داند که میان تو و حسین در این لحظات چه مى گذرد.
حتى #فرشتگان از بیم آتش 🔥گرفتن بالهاى خویش در هرم این وداع به شما نزدیک نمى شوند.
🖤هیچ کس نمى تواند بفهمد که #دست_حسین با قلب 💜تو چه مى کند؟هیچ کس نمى تواند بفهمد که #نگاه_حسین در جان تو چه مى ریزد؟
هیچ کس نمى تواند بفهمد که #لبهاى_حسین بر پیشانى تو چگونه تقدیر را رقم مى زند.فقط آنچه دیگران ممکن است ببیند یا بفمند این است که #زینبى_دیگر از خیمه بیرون مى آید.
#زینبى_که_دیگرزینب_نیست ...
#ادامه_دارد.....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣4⃣#قسمت_چهل_نوهم
💢... #ضجه مى زنند و #آلودگان به این خون را #نفرین و #لعنت مى کنند.
چون هنگامه #شهادت عزیزانت فرا مى رسد، #خداوند بادستهاىخود،#ارواحشان را مى ستاند و #جانهایشان را به بر مى گیرد و #فرشتگان را از #آسمان_هفتم فرو مى فرستد، با #ظرفهایى از جنس یاقوت و زمرد، مملو از #آب_💧حیات ، انباشته از پارچه هاى جنانى و آکنده از عطرهاى رضوانى.
#ملائک ، بدنها را به #آب_حیات ، #غسل مى دهند و #کفن و #حنوطشان را با پارچه ها و عطرهاى بهشتى به انجام مى رسانند و #صف_درصف بر آنان نماز مى گذارند.
🖤آنگاه خداوند متعال ، #قومى را بر مى انگیزد که از دید کفار، ناشناسند و نه در گفتار و نه درنیت و اندیشه و رفتار به این خون ، آلوده نیستند. این قوم به #دفن_بدنهاى_معطر مى پردازند و #پرچمى بر فراز قبر سید الشهدا مى افرازند که نشانه اى براى #اهل_حق است و وسیله اى براى #رستگارى مومنان. و هر روز و شب🌙 #صدهزارفرشته از آسمان🌫 فرود مى آید و آن #مقبره شریف را در بر مى گیرد، بر آن #نماز مى گذارد، خداوند را #تسبیح مى کنند و براى #زائران آن بقعه ، #بخشش مى طلبند.
نام_زائران_امتت را که به خاطر #خدابه
💢خاطر #تو، به زیارت ، مشر اند،
#مى_نویسد و نام #پدرانشان را و #خاندانشان را و #اهالى_شهرشان را و از #نورعرش_خدا بر پیشانى آنها نشانه اى مى گذارند که : '' این #زائر قبر #برترین_شهید و فرزند
#بهترین_انبیاست.
و #درقیامت این #نور در سیماى آنان تابان است. و زیباترین #راهبر و نشان ، آنچنانکه بدان شناخته مى شوند و دیگران #خیره این روشنى مى گردند.''
🖤جبرئیل گفت : (یا رسول االله ! در آن زمان #تو در میان #من و #میکائیل ایستاده اى و #على #پیش_روى ماست و آنقدر #فرشتگان اطرافمان را گرفته اند که در حد و حساب نمى گنجد و هر که در آنجا به این نور، منور است ، خداوند از عذاب و #سختیهاى آن روز در امانش مى دارد. این #حکم_خداست و #پاداش اوست براى کسى که خالصا لوجه الله قبر تو را، یا على تو را، یا حسن و حسین تو را زیارت کند.... از این پس ، #مردمانى خواهند آمد #مغضوب و #ملعون خداوند که تلاش مى کنند این #مقبره و نشانه را #ازمیان_بردارند اما #خداوند راه بر آنان #مى_بندد و #ناکامشان مى گرداند.)
💢پیامبر فرمود: دریافت این خبرها بود که مرا غمگین و گریان کرد.
این فقط #سجاد نیست... که از شنیدن این #حدیث ، جان مى گیرد و #روح_تازه اى در کالبد مجروح وخسته اش دمیده مى شود....
تداعى و نقل این حدیث ،....
حال تو را نیز دگرگون مى کند و #قوتى خارق العاده در تار و پود وجودت مى ریزد. آنچنانکه بتوانى #راه_دشوارکربلا تا #کوفه را در زیر بار شکننده #مصیبت و #مسؤلیت طى کند و خم به ابرونیاورى.
🖤آیا این همان #کوفه اى است که تو در آن ، #تفسیرقرآنى 📖مى گفتى؟!
آیا این همان کوفه اى است که کوچه هایش ، #خاك_پاى تو را مریدانه به چشم مى کشید؟
یا این همان کوفه اى است که #زنانش ، زینب را #برترین بانوى عالم مى شمردند و #مردانش بر #صلابت عقیله بنى هاشم سجود مى بردند؟
نه ، باور نمى توان کرد...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
.
خدا
بـه #فرشتگان فرمود :
بیـاوریدشـان!
اینها سهمشان
#پرواز است🕊♥️
#شهیدسلیمانی | #شهیدالمهندس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🍃"ارزش و #کمال انسان به اختیاری بودن آن است، همین امتیاز است که انسان را به مقام والا می رساند و مسجود #فرشتگان می سازد. برای به #خدا رسیدن زمان و مکان مشخصی وجود ندارد و انسان برای خدا در هر لحظه و هر مکانی که می تواند باید این کار را انجام دهد."
🍃راست میگفتی؛ برای به خدا رسیدنِ تو زمان و مکان محدودیتی نداشت، فرقی نمیکرد کردستان باشی و درگیر جنگ با #کومله ها، یا #پادگان ارتش باشی و در حال آموزش. هر جا که بودی بوی خدارا استشمام و بر سر #عهد و پیمان هایت استواری میکردی.
🍃کم کم حس کردی، #جبهه ها سکوهای بلندی برای پرتاب به سوی خدا هستند؛ پادگان ارتش را رها کردی و به سمت جنوب پر کشیدی؛ مجروح میشدی اما نمیگذاشتی منطقه خالی از حضورت باشد. آنچنان جانانه به پای این خاک #فداکاری میکردی که برای بدست آوردنِ سر تو #جایزه تعیین کرده بودند؛ از بس #جسور بودی و بی باک...
🍃جسارتت را هم خدا خریدار شد و منطقه ی عین خوش همان سکوی پرتاب تو شد، تورا به #آسمان پرتاب کرد و همانکه دستت به دست خدا رسید، شهید نامیده شدی💚
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_ظهراب_سلطانی
📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش
🥀مزار شهید : گلزار شهدای رهنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢یکی از #دوستانش عباس را در خواب می بیند:
💢این مدتی که اینجا هستم، #فرشتگان به من تعظیم می کنند😍
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh