eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
⬆️⬆️ 0⃣6⃣1⃣ 🌷 شهیدی که امام حسین به او مژده شهادتش را داد. 💠 نترس ! درد نداره ... عزیز من !🔥 خودش می گفت : دو شب هست که خواب میبینم تکفیری ها روی سینه ام نشستند تا سرم رو جدا کنند...😨 منم فریاد می زدم ، (علیه السلام) آمدند و گفتند: "نترس ! درد نداره ... عزیز من ! جدا می کنند 💥اما دردی حس نخواهی کرد چون از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت چند روز بعد توی زخمی شد و داعشی ها اسیرش ⛓کردند . همانطور که توی خواب دیده بود سر از تنش جدا کردند😭 . " بی سر فقط هفده سالش !!بود " 🌸 🌸 ✨ ✨ 📖برگرفته از کتاب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند #گل بودم و از شاخه جدایم کردند گفتم: که #فرشتگان چه کردندت؟ گفت: روزی خور سفره #خدایم کردند 🔗 #سلام،صبحتون شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دوست شهید که داشته باشی 😍 نیازی به عشق‌های بیخودی نداری؛ میدونی یکی حواسش بهت هست 😇 ، یکی که اومده ت
🍃🌺🍃🌺 دل آمد و بار #عشق بردوش گرفت فریاد #هجوم رنگ خامـــوش گرفت از بال #فرشتگان دعا می بارید وقتی که خدا تورا در #آغوش گرفت #شهید_حسین_معزغلامی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊....  ⚜آرام آرام رسیده از سفری دور ، همراه نسیمی مهربان🍃 به دشت آلاله ها🌷 می رسند . ⚜هر قاصدک بر گلبن لاله ای🌷 می نشیند تا خستگی و این سفر دور و دراز را برای لاله اش بازگو کند . ⚜ به ضیافت این دشت می آیند و بالهایشان را فرش راه قاصدکها می کنند. 💥امــا! ⚜کمی آنطرف تر، دل خستگانی💔 که به پهنای دل آسمان تابوتهایی خالی⚰ را بر دوش خود حمل می کنند.با اینکه تابوت خالیست ⚡️اما سنگینی عجیبی را بر پشتشان احساس می کنند😣 ⚜صاحبان آن تابوتها همان که سبکبار! به سمت مقصدخویش پروازکرده اند🕊⚡️اما چرا آنطرفتر صدای می آید⁉️ ⚜آن همه غم و سوختگی سینه برای چیست؟ انگار هر کسی در گوش تابوتی دارد و روی آن چیزی می نویسد✍ 🌾شعر می نویسند؟ 🌾آرزوها و را می نویسند؟ 🌾از دل تنگی ها💔وقصه هجران می سرایند؟ 🌾از سختی هایی که کشیده اند؟ 🌾از ها و ناجوانمردی ها؟ 🌾از کسانی که نان و سفره را نگه نمی دارند؟ ⚜از بی درد ها ی بی غم و غصه که برای دو روزه دنیا کبوتر ها🕊 را در قفس زندانی کردند و به پرواز بی سرانجام آنان می خندند؟! 😔 🌾از که روی خونهای پاکـ✨ کوبیده شده!؟ ♨️اما نه!📛⛔️ ⚜از رد پای گریزی نیست🚫این خونها پاک شدنی نیستند❌مگر می شود فراموش کرد 🔅آن همه پاکی 🔅آن همه صفا و صمیمیت 🔅رشادت 🔅شجاعت  🔅جوانمردی 🔅و آن همه عشق خدایی را!!! و او همچنان می نویسد✍............. ⚜اما پهنه تابوت به وسعت همه درد دلهایش نیست❌ چرا که تابوت نیز دلتنگ که از دیار غربت به دیار غربت!سفر می کند... ⚜تو فرزند کدام ؟ تو از کدامین دشت روییده ای قاصدکـ🕊!؟ چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟ کدام دست ناپاک تو را ریخته؟ ⚜به کجا سفر می کنی؟ دور از خانه و شهر خویش؟! دور از دستهای پینه بسته و قلبـ💔 شکسته !؟ ⚜سبز و آباد باد! آن خاکی که سینه اش را آرامگاه تو کرده و خوش بر آن آسمانیـ🌥 که سایه بان آن خاک شده!  و ما 😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نمیـدانم چه #رازے اسـت ڪه هروقـت عڪس هایتان را #نگاه میڪنم😍 و هر چہ میڪنم باز هم #خجالت از اعمالم تمام #وجودم را فرامیگیرد😔❤️ ڪاش زود #دستم را بگیرید #فرشتگان به خاڪ نشستہ #شهدا_گاهی_نگاهی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [1] 🌐 قسمت 1⃣ #حضرت_آدم_علیه_السّلام 1⃣ #آفرینش_آدم علیه السلام و #ا
❣﷽❣ 💠💠 و [2] 2⃣ علیه السّلام و 🔸داستان فرشتگان و آدم علیه السّلام از زمانی آغاز می شود که خداوند اراده خود را بر قراردادن ای در زمین آشکار نمود: 🍀وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً 🍀(بقره ؛30) 🔹(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [نماینده ای] قرار خواهم داد.🔹 🔸به دنبال این اعلام، ملائکه که تا آن زمان تنها خود را به عنوان موجودات ملکوتی خداوند می شناختند ذات ربوبی را مورد خطاب قرار داده و پرسیدند: 🍀قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ 🍀 🔹فرشتگان گفتند: «پروردگارا! آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؟! (اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم، و تو را تقدیس می کنیم.»🔹 🔸این که این فرشتگان درگاه الهی از کجا می دانستند که بشر در زمین به افساد و خونریزی خواهد پرداخت موضوعی است که بدان پاسخ های گوناگونی داده شده است. 🔸اما شاید لطیف ترین تعبیر در خصوص تفسیر این آیات باشد که موضوع فساد و خونریزی از نفس اعلام خداوند و از خود آیات پیشین-البته از دیدگاه ملائکه-قابل برداشت است. 🔸 فرشتگان با شنیدن کلمه “ارض” آنجا که فرمود” انی جاعل فی الارض خلیفه” به دلیل ویژگی های زندگی در زمین و مسأله ی تعلق به عالم خاک و تزاحم زندگی مادی چنین دریافتند که زندگی این مخلوق در زمین همانند پیشینیانش توأم با فساد و خونریزی خواهد بود. 🔸 در این صورت جریان خلافت وی برای ایشان امری کاملاً غریب می نمود. ظاهراً این گروه از فرشتگان از بعد دوم و این آفریده الهی در این مقطع غافل بودند. 🔸 خداوند در پاسخ ایشان به نکته ای اشاره می کند که درک آن برای ما بسیار مهم است: 🍀قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌ 🍀 🔹پروردگار فرمود: من حقایقی را می دانم که شما نمی دانید.🔹 🔸 خداوند به موضوع مهم علم و به ویژه علم به اسماء در پاسخ اشاره می کند و به ملائکه می فهماند که این از علم خداوندی بهره خواهد برد و به وسیله آن به این مقام دست خواهد یافت. 🔸 در ادامه آیات همین موضوع اتفاق می افتد. 🍀وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ 🍀(بقره؛ 31) 🔹سپس را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!🔹 🔸خداوند حکیم و دانا اسمائی را به آدم علیه السّلام می آموزد و سپس آن را بر ملائکه عرضه کرده و از آنان می خواهد که آن اسماء را معرفی کنند. با اظهار عجز فرشتگان و خبر دادن آدم علیه السّلام از آن اسماء نه تنها مسأله آدم علیه السّلام در میان فرشتگان تثبیت می شود که وی به عنوان معلم ملائکه مطرح می گردد. 🔸در این که آن چه بوده اند روایات و تفاسیر متعددی وارد شده است. 🔹🔹🔹 ... 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃🌸 گفتم: به کجا⁉️ گفت: صدایم کردند گلـ🌷 بودم و از شاخه #جدایم کردند گفتم: که #فرشتگان چه کردندت؟ گفت: روزی خور سفره خدایم💫 کردند #شهید_سجاد_طاهرنیا #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋یکی از 👥 عباس را در خواب می بیند : 🦋این مدتی که هستم ، 🌸به من تعظیم می کنند... 🌷 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب #قسمت_بیستم_وپنجم 💢پس خودت را #مهیا کن زینب... که حادثه
📚 ⛅️ 💢براى ماجرا است... او از و و و🐲 ، هنوز چیزى نمى داند. دخترى که در تمام عمر سه ساله خویش جز ندیده است ، دخترى که در تلاقى آغوشها، پایش به زمین نرسیده است، چگونه مى تواند با مقوله هایى مثل جنگ و محاصره و دشمن ، آشنا باشد. 🖤او پدر را عازم سفر مى بیند،... سفرى که ممکن است هم باشد. اما نمى داند که چرا خبر این سفر، اینقدر دلش💗 را مى شکند، اینقدر بغضش را بر مى انگیزد و اینقدر اشکهایش😭 را جارى مى کند.نمى داند چرا این سفر پدر را اصلا دوست ندارد. فقط مى داند که باید پدر را از رفتن باز دارد. با مى شود، با خنده 😄مى شود، 💢با شیرین زبانى مى شود، با تکرار کلامهایى که همیشه پدر دوست 🌺داشته ، مى شود، با کرشمه هاى کودکانه مى شود، با دستها مى شود، با نوازش کردن گونه ها مى شود، با حلقه کردن بازوهاى کوچک ، دور گردن پدر و گذاشتن بر لبهاى پدر مى شود، با هرچه مى شود، او نباید بگذارد، پدر، پا از خیمه🏕 بیرون بگذارد. با هر ترفندى که دخترى مثل رقیه مى تواند، پاى پدرى مثل حسین را سست کند، باید به میدان بیاید.... 🖤 او که در تمام عمر سه سال خویش ، هیچ خواهش نپذیرفته نداشته است ، بهتر مى داند که با چه کند تا او را ازاین سفر باز دارد. و این همان چیزى است که تو تاب دیدنش را ندارى... دیدن جست و خیز ماهى کوچکى بر خاك در تحمل تو نیست.بخصوص اگر این ماهى کوچک ، قلب💛 تو باشد، تو باشد، تو باشد.از خیمه بیرون مى زنى... 💢و به خیمه ⛺️اى خلوت و خالى پناه مى برى تا بتوانى را بى مهابا رها کنى و به آسمان🌫 ابرى ☁️چشم مجال باریدن دهى.نمى فهمى که زمان چگونه مى گذرد و تو کى از هوش مى روى و نمى فهمى که چقدر از زمان در بیهوشى تو سپرى مى شود.احساس مى کنى که سر بر گذاشته اى و با این حس ، باورت مى شود که رخت از این جهان بر بسته اى و به دیدار خدا شتافته اى . حتى وقتى آب را بر روى گونه ات احساس مى کنى ، گمان مى کنى که این قطرات کوثر است که به پیشواز چهره تو آمده است. 🖤با حسى آمیخته از و ، چشمهایت را باز مى کنى... و را مى بینى که را به روى گرفته است و با 😢 گونه هاى تو را طراوت مى بخشد.یک لحظه آرزو مى کنى که کاش زمان متوقف بشود و این حضور به اندازه عمر همه کائنات ، دوام بیاورد.حاضر نیستى هیچ بهشتى را با زانوى حسین ، عوض کنى و حتى هیچ کوثرى را جاى سرچشمه چشم حسین بگیرى.حسین هم این را خوب مى داند 💢و چه بسا از تو به این ، مشتاق تر است ، یا محتاج تر! این شاید تقدیر شیرین براى تو که وداعت را با حسین در این خلوت قرار دهد و همه را از این آتشناك ، بپوشاند.هیچ کس تا ابد، جز خود خدا نمى داند که میان تو و حسین در این لحظات چه مى گذرد. حتى از بیم آتش 🔥گرفتن بالهاى خویش در هرم این وداع به شما نزدیک نمى شوند. 🖤هیچ کس نمى تواند بفهمد که با قلب 💜تو چه مى کند؟هیچ کس نمى تواند بفهمد که در جان تو چه مى ریزد؟ هیچ کس نمى تواند بفهمد که بر پیشانى تو چگونه تقدیر را رقم مى زند.فقط آنچه دیگران ممکن است ببیند یا بفمند این است که از خیمه بیرون مى آید. ... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 9⃣4⃣ 💢... مى زنند و به این خون را و مى کنند. چون هنگامه عزیزانت فرا مى رسد، بادستهاىخود، را مى ستاند و را به بر مى گیرد و را از فرو مى فرستد، با از جنس یاقوت و زمرد، مملو از 💧حیات ، انباشته از پارچه هاى جنانى و آکنده از عطرهاى رضوانى. ، بدنها را به ، مى دهند و و را با پارچه ها و عطرهاى بهشتى به انجام مى رسانند و بر آنان نماز مى گذارند. 🖤آنگاه خداوند متعال ، را بر مى انگیزد که از دید کفار، ناشناسند و نه در گفتار و نه درنیت و اندیشه و رفتار به این خون ، آلوده نیستند. این قوم به مى پردازند و بر فراز قبر سید الشهدا مى افرازند که نشانه اى براى است و وسیله اى براى مومنان. و هر روز و شب🌙 از آسمان🌫 فرود مى آید و آن شریف را در بر مى گیرد، بر آن مى گذارد، خداوند را مى کنند و براى آن بقعه ، مى طلبند. نام_زائران_امتت را که به خاطر 💢خاطر ، به زیارت ، مشر اند، و نام را و را و را و از بر پیشانى آنها نشانه اى مى گذارند که : '' این قبر و فرزند . و این در سیماى آنان تابان است. و زیباترین و نشان ، آنچنانکه بدان شناخته مى شوند و دیگران این روشنى مى گردند.'' 🖤جبرئیل گفت : (یا رسول االله ! در آن زمان در میان و ایستاده اى و ماست و آنقدر اطرافمان را گرفته اند که در حد و حساب نمى گنجد و هر که در آنجا به این نور، منور است ، خداوند از عذاب و آن روز در امانش مى دارد. این و اوست براى کسى که خالصا لوجه الله قبر تو را، یا على تو را، یا حسن و حسین تو را زیارت کند.... از این پس ، خواهند آمد و خداوند که تلاش مى کنند این و نشانه را اما راه بر آنان و مى گرداند.) 💢پیامبر فرمود: دریافت این خبرها بود که مرا غمگین و گریان کرد. این فقط نیست... که از شنیدن این ، جان مى گیرد و اى در کالبد مجروح وخسته اش دمیده مى شود.... تداعى و نقل این حدیث ،.... حال تو را نیز دگرگون مى کند و خارق العاده در تار و پود وجودت مى ریزد. آنچنانکه بتوانى تا را در زیر بار شکننده و طى کند و خم به ابرونیاورى. 🖤آیا این همان اى است که تو در آن ، 📖مى گفتى؟! آیا این همان کوفه اى است که کوچه هایش ، تو را مریدانه به چشم مى کشید؟ یا این همان کوفه اى است که ، زینب را بانوى عالم مى شمردند و بر عقیله بنى هاشم سجود مى بردند؟ نه ، باور نمى توان کرد... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
. خدا بـه فرمود : بیـاوریدشـان! این‌ها سهمشان است🕊♥️ | 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃"ارزش و انسان به اختیاری بودن آن است، همین امتیاز است که انسان را به مقام والا می رساند و مسجود می سازد. برای به رسیدن زمان و مکان مشخصی وجود ندارد و انسان برای خدا در هر لحظه و هر مکانی که می تواند باید این کار را انجام دهد." 🍃راست میگفتی؛ برای به خدا رسیدنِ تو زمان و مکان محدودیتی نداشت، فرقی نمیکرد کردستان باشی و درگیر جنگ با ها، یا ارتش باشی و در حال آموزش. هر جا که بودی بوی خدارا استشمام و بر سر و پیمان هایت استواری میکردی. 🍃کم کم حس کردی، ها سکوهای بلندی برای پرتاب به سوی خدا هستند؛ پادگان ارتش را رها کردی و به سمت جنوب پر کشیدی؛ مجروح میشدی اما نمیگذاشتی منطقه خالی از حضورت باشد. آنچنان جانانه به پای این خاک میکردی که برای بدست آوردنِ سر تو تعیین کرده بودند؛ از بس بودی و بی باک... 🍃جسارتت را هم خدا خریدار شد و منطقه ی عین خوش همان سکوی پرتاب تو شد، تورا به پرتاب کرد و همانکه دستت به دست خدا رسید، شهید نامیده شدی💚 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : عین خوش 🥀مزار شهید : گلزار شهدای رهنان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢یکی از عباس را در خواب می بیند: 💢این مدتی که اینجا هستم، به من تعظیم می کنند😍 🌷 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh