فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو و مهتاب و مین
به زیر نور ماه آن شب شمردم زخمهایت را
تو و مهتاب و مین اما ندیدم دست و پایت را
تنت را در میان خاک و خونها یافتم اما
نمییابم در این صحرا سر از تن جدایت را
مرا از آن سوی معبر به خود میخواندی اما من
میان تیر و ترکش باز گم کردم صدایت را
شهادت آرزویت بود و با شبگریههای خود
به گوش آسمانها میرساندی این دعایت را
چه آسان از میان سیمهای خاردار نفس
گذر دادی رساندی تا خدا روح رهایت را
شهید من، رفیق لحظههای تلخ و شیرینم!
چه میشد با خودت میبردی آن شب مبتلایت را
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #شهدا | #شهید_علی_چیتسازیان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بسیجیان علی
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شهدا | #بسیجی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطشکن
امام خواست به این انقلاب جان بدهد
به حافظان وطن دست پرتوان بدهد
امام خواست که ما کربلانشان باشیم
علی اکبر و عباس این زمان باشیم
به یُمن چشم غزلخوان او بسیج شدیم
امام گفت و به فرمان او بسیج شدیم
عیار ما به عیار بسیج بالا رفت
شکوه نام وطن تا به آسمانها رفت
شبی که لشکر شیطان به ما شبیخون زد
سپاه وحشی دجال پنجه در خون زد
بهار شهر گرفتار دیو سرما شد
شبی که پای حرامی به خاک ما وا شد
بسیج بود که چون رعد آتشین میشد
به یک نگاه ولی آبروی دین میشد
بسیج بود که چون کوه استوار آمد
به پاسداری این شهر، بیقرار آمد
همیشه خطشکن سنگر جهاد، بسیج
کجا به لشکر شیطان مجال داد بسیج؟
کدام پای حرامی ز خاک دور نشد؟
کدام فتنه به دست بسیج کور نشد؟
بسیج ریشه در آیین آسمان دارد
به نورِ حبّ وطن عشق بیکران دارد
سوار صبح به ما راه را نشان دادهست
مسیر سبز ظهور از دل همین جادهست
همیشه پا به رکاب حضور خورشید است
کسی که چشم به راه ظهور خورشید است
بسیج هیمنۀ آخرالزمانی ماست
شناسنامۀ بیداری جهانی ماست
✍🏻 #سیدعلی_حسینی_ایمنی
🏷 #شعر_پایداری | #بسیج
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرو
در سایۀ او وطن چه بیباک شدهست
با او پشت دشمن دون خاک شدهست
دیروز امام ما نهالش را کاشت
امروز بسیج، سرو چالاک شدهست
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #شعر_پایداری | #بسیج
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چهرۀ گلگون خوبان
سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
بیا ای دل که وقت گریۀ بیاختیار آمد
به جز جان دادن و دل باختن راهی نمیماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند
جراحتها به تنها جامۀ دیدار میدوزد
بکش ما را، ز خون ما چراغ لاله میسوزد
بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر
خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را
کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد
چراغ عقل ابراهیمها در شعله روشن باد
خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که میماند خوشا عقلی که جانکاه است
ز جان تن میزند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را..
خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه
ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را..
به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت
یکی بر ره نشسته صخرهواری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره میخندد
اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست
حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن
بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد
هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست
دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است
✍🏻 #علیمحمد_مؤدب
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
رازهای سر به مُهر
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود
همان که هر سحر با خندههایش گریهها کردی
عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی
اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی
دلت میخواست جنگیدن کنار حاج قاسم را
ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی
شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را
به این امّید عمری، عشقبازی در خفا کردی
سرِ تنهاییات را کوه بر دامن گرفت آخر
کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟
تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود
تو با خون خودت آن رازها را برملا کردی
زیارت آرزویت بود و دل بستی به آن یک عمر
شهادت راه را وا کرد و عزم کربلا کردی
✍🏻 #محمد_خادم
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
العِلمُ نور
هم به در هشدار باید داد هم دیوارها!
صاعقه این بار باشد پاسخ رگبارها
این تلآویو عاقبت تلی از آتش میشود
حیف حیفا گر نگردد شهرک آوارها
باید آخر انتقام خون یاران را گرفت
از خیانتکارها و از جنایتکارها..
تو شهیدی زنده بودی لحظههایت شاهدند
بارها، دیدی شهادت را به چشمت، بارها
با شهادت دورۀ گمنامیات پایان گرفت
جلوهگر شد از دل آثار تو ایثارها
روز تشییعت چه عالی جلوه کرد «اَلعِلمُ نور»
چون ستاره روی دوش لشکر سردارها
«يَرفَعِ اللَّهُ الّذِينَ آمَنُوا مِنكُم» گواه
رتبۀ علمت فراتر بود از پندارها
کار تو عمری «جهاد فی سبیل الله» بود
اجر تو «جنات تجری تحتها الانهار»ها
عصر جمعه رفتی اما باز صبح جمعهای
باز میگردی میان جمع پرچمدارها
یادگار حیدر کرار، یار ذوالفقار
میرسد با لشکری از مالک و عمارها
علم را از عالم آل محمد داشتی
در شهادتنامه هم امضای مشهد داشتی
✍🏻 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آزاده
بسیجی باش تا آزاده باشی
برای عاشقی آماده باشی
پر از صدق و صفای حاج قاسم
پر از اخلاص فخریزاده باشی
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #بسیجی | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مطلع صدها حماسه
خونی که شد از پیکر هر لاله جاری
سرتاسر این باغ را کرد آبیاری
با هر شهیدی قدرت ما بیشتر شد
این است در اسلام رمز پایداری
گیرم ترور کردند دانشمندها را
اما چه سود از جهل دشمن غیر خواری؟
داغ شهیدان مطلع صدها حماسهست
فتح بزرگی هست با هر سوگواری
کشتند فخریزاده را اما چه حاصل؟
ما جمله فخریزادهایم و شهریاری
از چشمهای احمدیروشن بپرسید
آیا کماکان زندهای؟ میگوید: آری
ای انقلاب سرخ! آخر پرچمت را
روزی به دست صاحب خود میسپاری
✍🏻 #علی_سلیمیان
🏷 #دانشمند_شهید | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شروع بهار
به چشم تنگ زمستان اگر شکوه تو خار است
به گوش خود بسپارد که این شروع بهار است
ز خونت ای گل پرپر، هزار غنچه بروید
به باغ شاهد این ادعا هزار هزار است..
به تشنهکامی این خاک پاسخیست دمادم
رگِ گلوی من و تو که همچو حرف قصار است
به شهریاریِ شهر شرف رسیدی و... روشن،
دو چشم عشق که مردن به جز به معرکه عار است..
شکستن گل اگرچه نشانده غم به دلِ باغ
به جاده لاله نشاندن به پیشوازیِ یار است
✍🏻 #محمدرضا_وحیدزاده
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_شهریاری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در پهنۀ آسمان چه دیدهست شهید؟
لبخند زدهست و پر کشیدهست شهید
گفتیم که مرگ نقطۀ پایان است
دیدیم به پایان نرسیدهست شهید
✍🏻 #صادق_میرصالحیان
🏷 #شهدا | #شهادت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مردان خدا
..این عطر دلانگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده
شب رفت و نوشتند به دامان سپیده
«از خون جوانان وطن لاله دمیده»
با همت و جانبازی و ایثار دلیران
مجد و عظمت خیمه برافراشت در ایران
ما روی سخن، با دل بیدرد نداریم
ما واهمه از مردم نامرد نداریم
ما فرصت تردید و عقبگرد نداریم
ما چشم به تیری که خطا کرد نداریم
با همت ما میشکند پای اجانب
ما دین نفروشیم به دنیای اجانب
زنهار که گل دستخوش خار نگردد
تاریخ دگرگون شده تکرار نگردد
اغیار به گِرد حرم یار نگردد
با سادهدلی بار کسی بار نگردد
عبرت نگرفتیم مگر زآنچه به ما رفت
در دورۀ مشروطه و ملّی شدن نفت؟
آن روز در این کشور، یک مرد به پا خاست
افزود به قدر وطن از هستی خود کاست
وقتی که به او ضربه زدند از چپ و از راست
«گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست»
مردانه به جانها هیجان داد «مُدرّس»
تسلیم شهادت شد و جان داد «مُدرّس»
مردان خدا پاکدل و پاکسرشتند
در مزرع دل بذر محبت همه کشتند
یاران شهیدی که خریدار بهشتند
رفتند و به خون بر ورق لاله نوشتند
در مکتب توحید تَوَکَّلتُ عَلی الله
یک ملت و یک مذهب و یک رهبر و یک راه
✍🏻 #محمدجواد_غفورزاده
🏷 #شعر_پایداری | #شهید_آیتالله_مدرس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنها که میگفتند میمانند، برگشتند
«تنها» به پایان میرسد این راه بیپایان
📹 شعرخوانی #مجتبی_حاذق
🏷 #میرزا_کوچکخان_جنگلی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ذکر یونسیه
جنگل هنوز کوچکِ نام توست
ذکرت همیشه زمزمۀ دریاست
تو میرزای جنگل و دریایی
تا بود و هست خاطرهات زیباست
جنگل هنوز بوی تو را دارد
کوه است شرمسار قدمهایت
یخ زد غمت در آن شب بورانی
اما هنوز داغ دلت آنجاست
شعریست نام کوچک تو یونس
دنیا نهنگ بود و دلت دریا
زندانی نهنگ نمیمانی
تا ذکر یونسیه بر آن لبهاست
صد سال هم که بگذرد از یادت
شور حماسه میوزد از جنگل
دردیست در نگاه عمیق تو
دردی که داغدیدۀ عاشوراست
راه حسین مکتب آزادیست
سرلوحۀ قیام تو آن مکتب
آزادگی مرام شهیدان است
سر خم نکردهای تو، سرت بالاست
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #میرزا_کوچکخان_جنگلی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح دریا
چون سیل ز پیچ و تاب صحرا میرفت
همراه سحر به فتح دریا میرفت
بیتاب نظیر جوشش چشمۀ دور
این رود به جستوجوی دریا میرفت
✍🏻 #سلمان_هراتی
🏷 #میرزا_کوچکخان_جنگلی
🇮🇷 @Shere_Enghelab