eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
486 عکس
148 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگلی از سرو در های و هوی باد و در آرامش باران ریشه دواندم از گذشته تا همین الان از گیسوی آشفته‌ام برگی نمی‌ریزد از پیکر من شاخه‌ای نشکسته در طوفان بر شانه‌های خسته‌ام گنجشک‌ها خوابند من کیستم؟ نیمی درختم، نیمه‌ای انسان حاشا اگر در گوشه‌ای آرام بنشینم فرقی ندارد کنج خانه، گوشۀ زندان در سایه‌ام همسایه‌ها آرام می‌گیرند آرام می‌گیرند از تبریز تا تهران آن‌ها که می‌گفتند می‌مانند، برگشتند «تنها» به پایان می‌رسد این راه بی‌پایان راه پس و پیش مرا بن‌بست می‌بینند این سو به دریا می‌رسم آن سو به کوهستان جمع تبرها، اَرّه‌ها، اَرّابه‌ها جمع است این سال‌خورده سرو تنها مانده در میدان آتش گرفته نیمی از من در تنور نان آتش گرفته نیمی از من بر سر قلیان من؛ جنگلی از سروهای چکمه پوشیده من زنده‌ام‌، امضا؛ ارادتمند؛ کوچک‌خان ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن‌ها که می‌گفتند می‌مانند، برگشتند «تنها» به پایان می‌رسد این راه بی‌پایان 📹 شعرخوانی 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بزرگِ نسل ما کنار خانقاهی، سری ز تن جدا بود شبیه بید مجنون دو گیسویش رها بود میان برف و بوران دلش شکست و افتاد کسی که پشت مردم چو سنگ آسیا بود دوباره بعد صد سال مرور کردم او را هنوز روبه‌رویش در بهشت وا بود درست بعد صد سال سری زدم به تاریخ هنوز قسمت او دروغ و ناروا بود :: درون کیسه، خالو! سر بریدۀ کیست؟ مده به کم‌بهایان سری که کیمیا بود سر بریده دیدم میان برف و طوفان سری بریده، آری، از آن میرزا بود گرسنگان تالش سر تو را بریدند اگرچه خان خلخال رفیق با شما بود نه روز فتح تهران، نه بعد جنگ منجیل رکب نخورد از نفس کسی که با خدا بود نه انقلاب اکتبر، نه نارفیق بابی خود خود خودش بود، رها رها رها بود دلی به رنگ خون داشت، سری به رنگ آتش نه سحر موسوی داشت، نه در کفش عصا بود دلی به رنگ داغ از شهید کربلا داشت یکی ز شیعیان علی مرتضی بود سر بریده‌ای داشت شبیه سَرور عشق عبای غرق خونش غروب کربلا بود نگاه کردم او را، شراره داشت چشمش نگاه کردم او را، چه‌قدر آشنا بود به گوش بیدها باد شبانه نوحه می‌خواند که میرزای کوچک، بزرگ نسل ما بود ندیده چشم گیلان، بزرگ‌تر ز کوچک بزرگ هست تا هست، شهید بود تا بود ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن‌ها که می‌گفتند می‌مانند، برگشتند «تنها» به پایان می‌رسد این راه بی‌پایان 📹 شعرخوانی 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ذکر یونسیه جنگل هنوز کوچکِ نام توست ذکرت همیشه زمزمۀ دریاست تو میرزای جنگل و دریایی تا بود و هست خاطره‌ات زیباست جنگل هنوز بوی تو را دارد کوه است شرمسار قدم‌هایت یخ زد غمت در آن شب بورانی اما هنوز داغ دلت آنجاست شعری‌ست نام کوچک تو یونس دنیا نهنگ بود و دلت دریا زندانی نهنگ نمی‌مانی تا ذکر یونسیه بر آن لب‌هاست صد سال هم که بگذرد از یادت شور حماسه می‌وزد از جنگل دردی‌ست در نگاه عمیق تو دردی که داغ‌دیدۀ عاشوراست راه حسین مکتب آزادی‌ست سرلوحۀ قیام تو آن مکتب آزادگی مرام شهیدان است سر خم نکرده‌ای تو، سرت بالاست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح دریا چون سیل ز پیچ و تاب صحرا می‌رفت همراه سحر به فتح دریا می‌رفت بی‌تاب نظیر جوشش چشمۀ دور این رود به جست‌وجوی دریا می‌رفت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab