eitaa logo
شعر انقلاب
2.9هزار دنبال‌کننده
559 عکس
178 ویدیو
3 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌میری تو هرگز مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بی‌شمار است؟ پیشانی تو، ماهِ پیشانی‌بلندم آیینه‌ای از شش‌جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابان‌های این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد پهلوان من شکار است انگشترت مثل خودت در هم شکسته مانده نگینی که مرا سنگ مزار است.. با خود نگفتند آرزو داری، جوانی؟ در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟ جان می‌دهی اما نمی‌میری تو هرگز جان می‌دهی و مرگ از تو در فرار است تو می‌روی ای آرمان من، ولی باز با رفتن تو آرمانت برقرار است از کربلای تو هزاران لاله خیزد یاد تو تکرار شکوهِ این تبار است این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را این روضه از روز دوشنبه برقرار است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خونی تازه آن دشمن بی‌حیای بی‌آوازه امروز دوباره ریخت خونی تازه مردان بلندهمتِ با غیرت! محتاج شماست شهر بی‌اندازه ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مدافع حرم امروز وطن پیش‌قدم می‌خواهد در معرکه‌ها تیغ دو دم می‌خواهد برخیز برادر رشیدم برخیز خاک تو مدافع حرم می‌خواهد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دلیل راه راه از بیگانه می‌جستیم، آخر گم شدیم خانۀ خود را نمی‌دیدیم و سر در گم شدیم کوچۀ تاریخ ما تکرار خود ناباوری‌ست ما مکرّر ما مکرّر ما مکرّر گم شدیم پایمان در مسجد اما دستمان بر جام بود بی وضو در کوچۀ الله اکبر گم شدیم ای یتیم خانۀ همسایه از ما دور شو فقر پیدای تو را دیدیم و در زر گم شدیم با علی بودیم، تا وقتی علی عمّار داشت شهر را گشتیم امّا بی ابوذر گم شدیم با شهیدان تا کنار جبهه آری بوده‌ایم خط در آتش ماند و ما سنگر به سنگر گم شدیم ما گلوی زخمیِ بی‌سیمِ بی فرمانده‌ایم حاج قاسم! حاج قاسم! ما که دیگر گم شدیم تا شهیدان بینمان بودند مقصد گم نبود بی شهیدان یک به یک معبر به معبر گم شدیم ای برادر! عشق - این آتش - دلیل راه بود هرچه در ما بیشتر افروخت کمتر گم شدیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
باز شهیدم کن مثل گل لاله، شعله‌ور از بادم چون گل شیپوری، زادۀ فریادم جوشش خونم من، شعرم و پر دردم کو قلم سرخی، تا کند ایجادم سینه سپر کردم، باز شهیدم کن تا که ببینم در، معرکه جان دادم منتظر سنگم، تا که شوم تکثیر تا که ببینی با، آینه همزادم خون مرا دشمن، چون‌که به ناحق ریخت پاک شدم همچون لحظۀ میلادم اسلحۀ دشمن، جهل خودی‌ها شد جهل خودی‌ها آه، کی رود از یادم مرثیۀ شیراز، مرثیۀ مشهد روضه همان روضه‌ست، زخمی الحادم حرف شهادت شد، حاجت من را داد من که دخیلی بر پنجره فولادم آه پر از درد شاهچراغم من در دل این مجلس اشک گوهرشادم قلب پدر مجروح، جسم پسر خونین ناله بلند است آه، شاخۀ شمشادم چادر خونین را، کاش نمی‌دیدم روضه چه سنگین شد، از نفس افتادم این شب پاییزی، می‌رود اما من منتظر صبحِ نیمه خردادم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شکوفاتر آیینه شکست و باز، زیباتر شد دریا که به صخره خورد، دریاتر شد هر زخم که با تبر به این سرو زدند آن زخم جوانه زد، شکوفاتر شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای وطن ای بی‌قرار، ای غم سرشار، ای وطن ای زخم‌خورده از در و دیوار، ای وطن چادرنمازِ خونیِ گلدار، ای وطن شمشیرِ در نیام گرفتار، ای وطن تاریخِ موبه‌مو شده تکرار، ای وطن این شعر نیست، این غم آتش گرفته‌ای‌ست این اشک نیست، زمزم آتش‌گرفته‌ای‌ست این شِکوِه نیست، پرچم آتش‌گرفته‌ای‌ست این خیمۀ محرّم آتش گرفته‌ای‌ست آتش تو را مباد سزاوار، ای وطن.. در عین سرو بودنِ خود، سایه‌افکن است در اوج سربلندی و عزّت، فروتن است کاری که در رشادت مردان میهن است، چیزی شبیه حضرت عباس بودن است برخیز پا به پای علمدار، ای وطن گاهی اگر به دشت، نسیم ملایمیم مانند کوه در شب طوفان مقاومیم تا زنده‌ایم، ریشه‌کَنِ ظلم و ظالمیم یک انتقام سخت، بدهکار قاسمیم ای داغدارِ قافله‌سالار، ای وطن معشوق را شکفته و خندان که دیده است خندان میان خیل سواران که دیده است از سمت جاده‌های خراسان که دیده است این‌قدر کوچه‌های چراغان که دیده است چشم‌انتظارِ لحظۀ دیدار، ای وطن ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز جنگ منطقه جنگ رسانه‌هاست... 📹 شعرخوانی استاد 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سروهای رشید رو به آیینه، پیش شاهچراغ یک‌به‌یک شمع‌ها شهید شدند سویِ چشم سپیدۀ فردا نورِ پیشانی امید شدند رنگ و روی صدایشان خون بود دست‌های دعایشان خون بود همه سرتابه‌پایشان خون بود این‌چنین شد که روسفید شدند فصل پاییز بسته بود کمر تا شود سهم باغ خون جگر هر یک از سروها به رغم تبر قد برافراشته، رشید شدند همه راهی شدند تا خورشید زیر پا ماند سایۀ تردید بوده‌اند آن‌چنان که «عاشَ سَعید» آخر عمر هم سعید شدند جهل این‌بار هم مرکّب بود باز آشوب و غم لبالب بود گرچه آغاز غصهٔ شب بود اولِ صبحِ روزِ عید شدند با صدای گلوله خواب شدند شب تاریک را جواب شدند ناگهان سوختند و آب شدند شمع‌ها این‌چنین شهید شدند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقوق بشر! آشفته نمی‌شود چرا خواب جهان؟ از دور نیفتاده چرا چرخ زمان؟ آیینۀ خون شد حرم شاهچراغ! این است حقوق بشر مدّعیان؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
باب‌الرضا در وسعتى از صحن تو ديدم اجابت را بر قامت گلدسته‌ها، باران رأفت را در آستان نور تو، «جاى ملالى نيست» بايد به‌جا آورد هردم شكر نعمت را از فتنه‌هاى بى امان بايد پناه آورد شاهِچراغ اينجا بشويد گرد غفلت را در آستان تو كبوترها سبكبال‌اند گردِ حرم دارند امّيد شفاعت را در حوضِ خون، آرى كبوترها ادا كردند لب‌تشنه با خون گلو، غسل شهادت را السّابقون السّابقون، از عشق مى‌گفتند آن عاشقانى كه چشيدند اين زيارت را.. بابِ شهادت باز شد در اين حرم يعنى آقا نشان دادى خودت راه سعادت را آقا خلاصه زائرانت خوب فهميدند باب‌الرضا هم مى‌دهد رزق شهادت را.. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
داغِ دل با دل بستن به صِدقِ گفتارِ کلاغ شش هفته تبر زدند بر پیکرِ باغ از کاشتن کینه چه خواهد رویید؟ جز داغِ نشسته بر دلِ شاهچراغ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab