نگین سلیمان
حاشا که شعلۀ تو بسوزاند
ای دیو! این نگین سلیمان را
بر خاک ریخت خون شهید ما
تا نشکنند حرمت ایران را
آن سوی مرزِ واهمه جنگیده
هرجا که حرف خوف و خطر بوده
هرجا که جاده خوانده، سفر کرده
هرجا که تیغ سر زده، سر بوده
ای غیرت زمانۀ ما، ای مرد!
این خانه با نگاه تو ایمن شد
چون تیر آرش، از خط خونِ تو
مرز دقیق عشق معیّن شد
تو قلّۀ بلند دماوندی
ضحّاکها به دست تو در بندند
آنَک شکوه سلسلههای خشم
تا با تو روز رزم بپیوندند
تا هست، این شهید وطن زندهست
در هر شعار مرگ بر آمریکا
چیزی نمانده تا تپش این خشم
تا انفجار مرگ بر آمریکا
✍🏻 #علیمحمد_مؤدّب
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
صحن قدس
روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
وسعتِ «صحن جامع رضوی»
کشتزار خروش مردم بود
حاج قاسم میان جمعیت
با امام رئوف نجوا داشت
بر لبش آیۀ تبسم بود
این تبسم چقدر معنا داشت!
از همان دور، از دل تابوت
گفت: «سلطان طوس! ممنونم»
با دعای شما شهید شدم
من به این بارگاه مدیونم
او که پولادمرد میدان بود
باز پل زد به پنجرهفولاد
با همان دستِ از تن افتاده
دل خود را به دست آقا داد
مردی از «صحن انقلاب» آمد
گل پرپر، به شوق ریشه رسید
گل سرخی که ارباً اربا بود
انقلابیتر از همیشه رسید
«صحن رضوان» به وجد آمده بود
چون که زیباییاش دو چندان شد
خون «صحن غدیر» میجوشید
«صحن کوثر» گلابباران شد
«صحن آزادی» حرم هرگز
در حصار قفس نمیافتد
تا که آزادمردها باشند
«صحن قدس» از نفس نمیافتد
به شهید حرم نگاه کند
هر کسی که به عشق مشکوک است
«صحن جمهوری» امامرضا
ساعت آفتابیاش کوک است
بغض نقّارهخانه چندینبار
در غم خادمی عزیز شکست
با هیاهوی کفشداریها
روی تابوت او غبار نشست
غرفهها، بقعهها پر از حسرت
حجرهها غرق در پریشانی
همه زیر رواقها گفتند:
«مرحبا قاسم سلیمانی!»
یا امامِ رضا! منِ شاعر
کاش میشد ملازمت باشم!
دعبلِ تو که نه، ولی ای کاش
دعبلِ حاج قاسمت باشم!
✍🏻 #سیدمهدی_موسوی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
زندهتر از دیروز
هی چشم به فردای زمین میدوزی
افتاد سرت به پای این پیروزی
هر چند که امروز شهیدت کردند
ای شیخ نمر، زندهتر از دیروزی
✍🏻 #فائزه_زرافشان
🏷 #شیخ_نمر_باقرالنمر
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شیخ شهیدان شهر
نعرهزنان ایستاد بر سر میدان شهر
رِند خیابان عشق، شیخ شهیدان شهر
حیله و ترفند را، مکر و زد و بند را
کیست که رسوا کند در بِده بِستان شهر!
شیخ شبی با چراغ آمد و پیدا نکرد
گفت کجا گم شدی ایّهاالانسان شهر
زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت بر سر پیمان شهر
اینهمه نیرنگ چیست؟ قصّۀ امروز نیست
دوش به ما گفته بود پیر جماران شهر...
غیرت اگر گل کند، زین برِ دُلدُل کند،
بر سرِ نی کی رود قاری قرآن شهر
«سلسلۀ موی دوست حلقۀ دام بلاست
هر که در این حلقه نیست» نیست مسلمان شهر
شیردلان بعد از این از تو حکایت کنند
از تو روایت کنند تعزیهخوانان شهر
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شیخ_نمر_باقرالنمر
🗓 ۱۲ دیماه؛ سالروز شهادت شیخ نمر باقرالنمر توسط جلادان آل سعود [سال۱۳۹۴]
🇮🇷 @Shere_Enghelab
اَینَ عمّار
ای چشم! از آن دیدۀ بیدار بخوان
ای اشک! از آن چشمِ گهربار بخوان
یک سالِ تمام، اَینَ مالک خواندی!
آرام مگیر! اَینَ عمّار بخوان
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #علامه_مصباح_یزدی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عزیزِ سفرکرده
کجاست آن که دلش چشمهسار حکمت بود
کجاست آن که رخش آبشار رحمت بود
کجاست آن که وجودش نثار قرآن شد
کجاست آن که دلش آشنای عترت بود
کجاست آن که به یک عمر چون طلیعۀ صبح
صبور و صالح و صدیق و با صلابت بود
قسم به آیه «اللهُ نور» مثل صباح
چراغ باور و مصباح هر هدایت بود
شب از طهارت روحش هزار خاطره داشت
مگر که نافلۀ او هزار رکعت بود؟
چه عاشقانه گره خورد کربلا و نماز
به سجدههاش که با عطر مهر تربت بود
شب از ستارۀ اشکش فروغ کثرت داشت
اگرچه پرتویی از آفتاب وحدت بود
«وَ مَن یُهاجِر» قرآن در او تجلی کرد
مجاهدانه همه عمر گرم هجرت بود
همیشه در سر او شوق کار خالص بود
همیشه در دل او آرزوی خدمت بود
جهان دین و سیاست همیشه اذعان داشت
سیاستش همه آیینۀ دیانت بود
غبار فتنه چو برخاست او چنان عمار
بصیر و صاحب فکر و بلندهمت بود
شکست هیمنۀ فتنههای دوران را
به آن کلام که لبریز از صراحت بود
نشان اهل جهان داد پایداری را
همان که اسوۀ ایثار و استقامت بود
چه عاشقانه در این فاطمیه رحلت کرد
کسی که در دلش از فاطمه محبت بود
مگر قرار نهادهست با سلیمانی
برای سیزده دی که روز رحلت بود
اگرچه ماتم او موجب تأثر شد،
اگرچه ضایعۀ رحلتش خسارت بود،
همیشه در دل تاریخ نام او باقیست
که آن عزیزِ سفرکرده بینهایت بود
✍🏻 #جواد_محمدزمانی
🏷 #علامه_مصباح_یزدی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عمّار ولی
اَلسَّلام ای خادم اسلام و قرآن، اَلسَّلام
ای عَلَم در عِلم، ای علامۀ عالیمقام
علم را از نور مصباح هدایت یافتی
هرچه در توحید داری از ولایت یافتی
در هجوم فتنهها یار ولی بودی و بس
در تمام عمر عمّار علی بودی و بس
فلسفه، اخلاق، عرفان و کلامت یک طرف
آن حمایتهای دائم از امامت یک طرف
این ولایتمحوری مشهور عام و خاص بود
آبرو و اعتبارت در کف اخلاص بود
تو به منطق پرده از روی نفاق انداختی
تو به جدّ و جهد، دِینت را به دین پرداختی
ما که در آثار تو خیر فراوان دیدهایم
هرکجا جای تو خالی بود خسران دیدهایم
سرنوشتت آنچه عمری مینوشتی میشود
با شهیدان روح پاک تو بهشتی میشود
تو شهیدی زنده بودی، غربتت مشهود بود
شاهد مظلومی تو مهدی موعود بود
ای دل دریاییات، همواره «صَبّارٌ شَکور»
حکمت و علم تو از سرچشمۀ «اَلعِلمُ نور»..
اعتلای علمیات را تا قیامت، قم گواه
«يَرفَعِ اللَّهُ الّذِينَ آمَنُوا مِنكُم...» گواه
همدم علامه و تفسیر المیزان شدی
در حریم اهلبیت آکنده از قرآن شدی..
طرح نو آوردی و سقف فلک بشکافتی
نقشۀ این راه را، «طرح ولایت» یافتی
«راه حق» تو صراط المستقیم انقلاب
رسم تو خط امام و مکتبت اسلام ناب
فرقهای که طالب اسلام امریکاییاند
با وجود منطقت محکوم بر رسواییاند
باید اکنون در زکات علم تو همت گماشت
با همه آثار تو توفیق حشر و نشر داشت
ای مقاوم در هجوم فتنۀ خناسها
ای دلت مجروح از دست ولینشناسها
در مصاف خصمِ قرآن، تیغ برهان داشتی
تو مدادی افضل از خون شهیدان داشتی
ای قلم در دست تو تفسیری از «ما یسطرون»
ای عروجت معنی «انا الیه راجعون»
داغ ما در سالگرد حاج قاسم تازه شد
داغ رهبر در غم هجر تو بیاندازه شد
اینک «اَلحِقنی بِنور عِزّکَ الاَبهَج» بخوان
با امام عارفان همصحبت بهجت بمان
شاهد اوج جهاد و اجتهادت حیدر است
در جنان اجر تو «جامی از زلال کوثر» است..
✍🏻 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🏷 #علامه_مصباح_یزدی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهیدان
از جاری لطف آسمانها میگفت
از رحمت بیکران دریا میگفت
در محضر مادر شهیدان، با اشک
از مادری حضرت زهرا میگفت
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مکتب شهادت
به بوسه بر قدمت چشم من حسادت داشت
به حیرتم که چرا خاک این سعادت داشت؟
تو ای بهانۀ هستی، خمید پشت فلَک
به این بهانه که بر خلقتت ارادت داشت
تو سر رسیدی و دیدیم در حریم رسول
درخت سبز امامت، گُلِ ولادت داشت..
من از غروبِ غریبِ ستاره دانستم
که بر سجودِ تو خورشید و ماه عادت داشت
چو مینشست به سجّادۀ فلَک، خورشید
فقط به سوی تو پیشانیِ عبادت داشت
بمیرم آن صدفِ گوهرِ امامت را
که روی دامن خود، مکتب شهادت داشت
✍🏻 #غلامرضا_شکوهی
🏷 #شعر_فاطمی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خوشبخت، آن زنیست...
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته...
آنقدر سربلند و شریفی که از ازل
در طالع تو، لیلۀ اسرا گذاشته...
بیهوده نیست اینکه دری از بهشت را
تنها برای خاطر تو وا گذاشته
روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب
ردّ تو را در آینهها جا گذاشته
خوشبخت، آن زنیست که در طول زندگی
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته...
✍🏻 #سارا_جلوداریان
🏷 #شعر_فاطمی | #بانوی_مؤمن
🇮🇷 @Shere_Enghelab
لبریز صمیمیت
آن خانۀ ساده را که خوشبو میکرد
لبریز صمیمیتِ شببو میکرد
او شاه زنان بود، ولی نان میپخت
او گر چه فرشته بود، جارو میکرد
✍🏻 #ایوب_پرندآور
🏷 #شعر_فاطمی | #سبک_زندگی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شب قدر
ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیدهست؟
تا به امروز کسی مرتبهات را دیدهست؟
خلق از معرفت شأن تو عاجز ماندند
بیجهت نیست خدا فاطمهات نامیدهست
خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم
نور هم با تو خودش را همهجا سنجیدهست
نور چشمان پیمبر تویی و جلوۀ تو
آفتابیست که تا غار حرا تابیدهست
حکمتش چیست که ای اُمّ اَبیها! پدرت
بارها خم شده و دست تو را بوسیدهست؟...
سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر
ملک وحی، هرآیینه به خود بالیدهست
بانی رزق تویی، روح الامین میدانست
سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیدهست
هر زمانی که شدی خسته ـ به نقل از سلمان ـ
چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیدهست
چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر
سائلی رخت عروسی تو را پوشیدهست
به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد
نان افطار تو وصفش همهجا پیچیدهست
چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت:
«گوش این طایفه آواز گدا نشنیدهست»...
✍🏻 #مسعود_یوسفپور
🏷 #شعر_فاطمی | #سبک_زندگی
🇮🇷 @Shere_Enghelab