eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
482 عکس
147 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
باید چه کرد این همه غم را؟ گودال قتلگاه همین‌جاست، اینجا که جمع خون و جنون است اینجا که شروه‌خوان عزیزان، اینجا که دشت شیون و خون است تَق‌تَق صدای تیر می‌آید، جای اذان نفیر می‌آید دشمن رسیده تا لب مقتل، آه این صدای پای قشون است باید چه کرد این همه غم را؟ خون را، شهید را و حرم را شاهِ چراغ! حال دلم را از من سراغ گیر که چون است درد آمده که مرد بگرید، بر جسم‌های سرد بگرید مرهم به غیر اشک ندارد، زخمی که از شماره فزون است جز آه در بساط ندارم، آهی که کاخ ظلم بسوزد با این شرار خانه‌برانداز، دشمن به حدّ مرگ زبون است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسن انتخاب زنم که آینگی حُسن انتخاب من است زبان مادری‌ام شعر بی‌نقاب من است به لمس شاپرکی تازه می‌شود جانم خمیدن قد گل‌بوته‌ای عذاب من است همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل کار پر ثواب من است همین حضور، همین از نفس نیفتادن به‌روز واقعه معنای انقلاب من است سؤال می‌کنی از حاصل صبوری‌هام و خنده‌های خوش کودکم جواب من است منم که دیده به فردای روشنی دارم و چشم کودک من سوی آفتاب من است منم که می‌شکفم در زلال پاکی‌ها که خار چشم همه دشمنان حجاب من است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکری از باد او لشکری از ابر و باد و آسمان دارد هنگامۀ جنگ است و او دشمن‌کُشان دارد او را سپاهی هست از ریگ بیابان‌ها او صف به صف، سربازهایی بی‌نشان دارد خاکستری بر جاست از اهریمنان، انگار هر دانه شن در سینه‌اش آتشفشان دارد تاریخ مبهوت است، دشمن از کجا خورده این تیرهای غیب جا در لامکان دارد آری، همان که وعدۀ نصرت به ما داده یاری‌گرانی از کران تا بی‌کران دارد صحرا به صحرا، پرچمش در باد می‌گوید: هر کس که آمد زیر این بیرق، امان دارد در راه دین، این سرزمین تنها نمی‌ماند تا چشم بر بالابلند آسمان دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرخ‌ترین جادۀ دنیا برخیز اگر مانده برای تو توانی برخیز که خود را به صف ما برسانی ای باد مسیرت اگر از کوی دمشق است باید که قدم تا قدمش روضه بخوانی راه حرمش سرخ‌ترین جادۀ دنیاست بر خاک تپیدند چه گل‌های جوانی مانند نسیمی که گذر می‌کند از باغ رفتی و نمانده‌ست تو را ردّ و نشانی هر لاله که بو برده از این هجمۀ پاییز کارش شده در داغ غمت جامه‌درانی حرف از تو شد و باز کلام از نفس افتاد ماندم که تو را وصف کنم با چه زبانی ای عشق، غزل مرثیه‌ای تازه بیاور هم‌قافیه با «حاج حسین همدانی» ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تلألو «الله اکبر» این آیه‌های سورۀ حشر است، هان! به‌گوش! در صور می‌دمند، هلا خفتگان، به‌هوش! بالابلندِ مأذنه‌ها با اذان خوش است زیباتر آن‌که مسجدالاقصی زند خروش میدان پر از تلألو «الله اکبر» است مهلت تمام! زوزۀ بیدادها خموش! سردار! صبح سورۀ اَسرا دمیده است جای تو خالی است در این بزمِ نوش‌نوش طوفان شده‌ست، جان برادر! کجاستی؟ دستی برآر تا که بگیری علم به دوش بسیار زخم دیده و سر خم نکرده است جانم به استقامت این خاک سخت‌کوش این فتح ناب، از نفحات شهادت است بوی بهار می‌دهد این دشت لاله‌پوش ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
گمنام با بستن سربند تو آرام شدند در جادۀ عشق، خوش‌سرانجام شدند از داغ غمت، خوشا شهیدانی که با پهلوی تیرخورده گمنام شدند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زنده‌تر از دیروز هی چشم به فردای زمین می‌دوزی افتاد سرت به پای این پیروزی هر چند که امروز شهیدت کردند ای شیخ نمر، زنده‌تر از دیروزی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به یاد این همه شهید بگو که وارث شکوه نخل‌های بی‌سری نشان بده که از تبار لاله‌های پرپری نشان بده که از تمام صخره‌ها، صبورتر نشان بده که از تمام قلّه‌ها فراتری اگر شب از هزار سو به قصد هجمه آمده‌ست نشان بده تو بار نور را به شانه می‌بری نشان بده که حرف‌های پوچ و پر فریب را هر آن‌قدَر گران؛ به یک پشیز هم نمی‌خری به یاد «حاج قاسم» و «ابوعلی» و «صابری» به یاد این همه شهید «کشوری» و «لشکری» بایست مثل نخل در مصاف تندبادها نشان بده که پای کار این نظام و رهبری ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این تازه شروع قصۀ ما و شماست نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور «سالی که نکوست از بهارش پیداست» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکری از باد او لشکری از ابر و باد و آسمان دارد هنگامۀ جنگ است و او دشمن‌کُشان دارد او را سپاهی هست از ریگ بیابان‌ها او صف به صف، سربازهایی بی‌نشان دارد خاکستری بر جاست از اهریمنان، انگار هر دانه شن در سینه‌اش آتشفشان دارد تاریخ مبهوت است، دشمن از کجا خورده این تیرهای غیب جا در لامکان دارد آری، همان که وعدۀ نصرت به ما داده یاری‌گرانی از کران تا بی‌کران دارد صحرا به صحرا، پرچمش در باد می‌گوید: هر کس که آمد زیر این بیرق، امان دارد در راه دین، این سرزمین تنها نمی‌ماند تا چشم بر بالابلند آسمان دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به یاد این همه شهید بگو که وارث شکوه نخل‌های بی‌سری نشان بده که از تبار لاله‌های پرپری نشان بده که از تمام صخره‌ها، صبورتر نشان بده که از تمام قلّه‌ها فراتری اگر شب از هزار سو به قصد هجمه آمده‌ست نشان بده تو بار نور را به شانه می‌بری نشان بده که حرف‌های پوچ و پر فریب را هر آن‌قدَر گران؛ به یک پشیز هم نمی‌خری به یاد «حاج قاسم» و «ابوعلی» و «صابری» به یاد این همه شهید «کشوری» و «لشکری» بایست مثل نخل در مصاف تندبادها نشان بده که پای کار این نظام و رهبری ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
اسماعیل که گفته قصۀ ما رو به پایان است اسماعیل؟ همین‌ جا نقطۀ آغاز دوران است اسماعیل سر از دریای خون بردار، علم را بر زمین مگذار که گاه شروه‌خوانی، گاه طوفان است اسماعیل هنوز آیینه‌ها در قتلگاه غزه زیر تیغ... و زینب بر بلندی‌های جولان است اسماعیل بخوان با حلق پر خونت، بگو با روی گلگونت که عالم حجله‌گاه سربه‌داران است اسماعیل شهادت نقطۀ وصل «ابوالعبد» است با معبود مبادا جا بمانی، عید قربان است اسماعیل ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قافله‌سالار داغ تازه‌ست، زمان هرچه که تکرار شود دم به دم می‌رود این عشق که بسیار شود خواب غفلت بپرد از سر هر چشمی که با نسیم حرم امن تو بیدار شود قبل هر چیز دلم در پی یک هم‌سفر است آه اگر اشک عزای تو مرا یار شود عارفی آمده تا طیّ منازل بکند شاعری آمده تا میثم تمّار شود جان فدای لب عطشان تو، لب تر کن تا بانگ لبّیک از آفاق پدیدار شود می‌کشاند همه را پشت سرش وقتی که «بوی پیراهن تو قافله‌سالار شود» من به شوق حرمت گام در این راه زدم غم ندارم که جهان بر سرم آوار شود هان! مگر فلسفۀ خلقت سر جز این است یا سر نی برود یا که سرِ دار شود؟ اربعین ذکر لب عشق دعای فرج است کاشکی راه رسیدن به تو هموار شود ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سروهای زخم‌خورده نمردم و چه روزها که دیدم نمردم و چه داغ‌ها چشیدم چه سوگ‌ها سروده، زنده ماندم چه بارها به شانه‌ام کشیدم شبانه از سکوت تلخ اخبار چقدر عرض تسلیت شنیدم نگاه سروهای زخم‌خورده جنون، جنون شاخه‌های بیدم چه شام وحشتی! چرا از این خواب نمی‌پریدم و نمی‌پریدم شبیه‌ نخل بی‌ثمر شکستم شبیه برگِ شعله‌ور خمیدم من از جهان، همان دمی که خنجر سر تو را برید، دل بریدم بریده و خمیده و شکسته به ظهر روز واقعه رسیدم اگرچه روی تل زمین نخوردم اگرچه بوسه از گلو نچیدم تو رفتی و من، این من پریشان که سوختم در آتشت، شهیدم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کرب‌وبلای ما هم غزه، هم لبنان، هم شام، هم ایران یک آرمان داریم، یک روح، یک پیمان در جادۀ بیروت، هم‌راه «مُغنیّه» پای جبل عامل، هم‌گام با «چمران» تنها سلاح ماست مردانه جنگیدن بی‌ خُود، بی جوشن، در شام بمباران تا بر زمین خون «سیدحسن» جاری‌ست فریاد می‌جوشد از قلب این میدان «سیدحسن» یعنی از پا نیفتادن وقتی تبرزار است دنیای دژخیمان لب باز کن ای مرد، ای واژه واژه درد همسایۀ «میثم»، هم‌مسلکِ «سلمان» دریایی و زنده‌ست، قلب پر آشوبت ای گونه‌هایت سرخ، از سیلی طوفان.. ظهر است و عاشوراست، در علقمه غوغاست کرب‌وبلای ماست: هم غزه، هم لبنان ✍🏻 🏷 شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این تازه شروع قصۀ ما و شماست نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور «سالی که نکوست از بهارش پیداست» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرخ‌ترین جادۀ دنیا برخیز اگر مانده برای تو توانی برخیز که خود را به صف ما برسانی ای باد مسیرت اگر از کوی دمشق است باید که قدم تا قدمش روضه بخوانی راه حرمش سرخ‌ترین جادۀ دنیاست بر خاک تپیدند چه گل‌های جوانی مانند نسیمی که گذر می‌کند از باغ رفتی و نمانده‌ست تو را ردّ و نشانی هر لاله که بو برده از این هجمۀ پاییز کارش شده در داغ غمت جامه‌درانی حرف از تو شد و باز کلام از نفس افتاد ماندم که تو را وصف کنم با چه زبانی ای عشق، غزل مرثیه‌ای تازه بیاور هم‌قافیه با «حاج حسین همدانی» ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
میان معرکه... هلا سعادت ما این است میان معرکه جان دادن بزرگْ‌عادت ما این است میان معرکه جان دادن پناه دشمن ما شیطان پناه ما کف این میدان ببین! رشادت ما این است میان معرکه جان دادن.. طلوع خون سر یحیاست شروع قصهٔ ما اینجاست بدان ولادت ما این است میان معرکه جان دادن اذان به وقت جنون زیباست وضو به خاک و به خون زیباست بگو عبادت ما این است میان معرکه جان دادن ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دست در دست هم شهید شدن در هیاهوی خون و خاکستر وه! چه زیباست روسفید شدن سرخ مانند پارۀ آتش، سخت چون سورۀ حدید شدن.. جنگ یعنی عروسکی زخمی بغل دختری یتیم شده جنگ یعنی شروع بمباران، خیره در رقص باد و بید شدن نو به نو رخت تیره پوشیدن به غم روزگار خندیدن وسط شعله‌ها جوانه زدن محو آینده‌ای جدید شدن صحبت از جسم نیست، جان اینجاست نقطۀ صفر بی‌کران اینجاست همه فکر به چشم آمدن‌اند منم و جشن ناپدید شدن بنشینید خسرو و شیرین بنگرید آی لیلی و مجنون عشق در آخرالزمان این است: دست در دست هم شهید شدن ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab