💬
من هي؟
لا أعرفُ شيئًا
الحُبّ بأن لا تعرف شيئًا...
او کیست؟
چیزی نمیدانم
عشق یعنی اینکه چیزی ندانی...
#مظفر_النواب
ꜥꜤ🕯≀
•
حوالی ساعت ۱۰ شب بود یادم افتاد :
خودمو پشت دَر جا گذاشتم رفتم کہ
برش گردونم ، درو که باز کردم دیدم
نیستش، فرار کرده بود !
خوب میشناسمش ، بیچاره خیلی دلتنگ بود، بخاطر همین گذاشت رفت . .
هیچوقتم برنگشت الان چند سالی میشه
کـہ پیداش نکردم فردا میرم یه آگهی توی
صفحه اول روزنامه ها میزنم :
+خودم کجاست ؟!
خواهشمندم خودم را به من باز گردانید !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام 😊✋
روز تون بخیر و شادی ☕🌸😊
🌸 روز تون پراز قشنگی
💕 امیـدوارم
🌸 ساعاتی مملو از
💕عشـق و ایثار
🌸 دقایقی لبریز از مهربانی
💕 و پر از خیر و برکت
🌸در کنار خانواده
💕 در انتظارتون باشه🙏
هر چند که تازه میکنی دردم،
ای صبح، سلام بر تو، خوش بر دم...
#مهدی_اخوان_ثالث
#نورمبارک
هیچ چیز بر بوی آنکه دوستش داریم غالب نمی شود
حتی اگر همه ی فرانسه را
در یک شیشه عطر جمع کنند!😉
#محمود_درویش
•••┈✾~🫠~✾┈•••
مینشستم صبح تا شب روبروی چشمهاش
میشنیدم عشق را از گفت و گوی چشمهاش
پیش سختیهای دنیا کارمان لبخند بود
سخت عادت داشتم با خلق و خوی چشمهاش
کاسبی میکرد با جان خودش روی موتور
جملهی قابل ندارد بود توی چشمهاش
دستهایش سالهای سال از دود و غبار
آب را بر آب زد با شست و شوی چشمهاش
خانهای ساده، دوتا فرزند، شغلی بیخطر
جمع میشد در همینها آرزوی چشمهاش
آرزویش با تصادف در خیابان پهن شد
کم شد از تابیدن خورشید سوی چشمهاش
کاشکی با خود مرا زیر تریلی برده بود
عینکی بودم که دیگر نیست روی چشمهاش
#علی_فرزانه_موحد
چگونه زان گل رعنا دو چشم بردارم؟
که هم بهار نگاه است و هم خزان نگاه
#صائب_تبریزی
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق
پیله ی رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت،به پروانه نمی آید عشق
#فاضل_نظری
میخواستم فقط تو بمانی، که خب نشد
من را به حال خوش برسانی، که خب نشد
اصلا بنای درد دلم با کسی نبود
دیدم من عاشقم، تو همانی، که خب نشد
با این امید بر تو نوشتم گذشته را
محرم شوی، غمی بتکانی، که خب نشد
اشکم چکید پیش تو با این امید که
من را به سینهات بکشانی، که خب نشد
محبس نبودم و نکشیدم قفس برات
میشد تو هم مرا بپرانی، که خب نشد
زورم رسید از تو جهان را جدا کنم
گفتم اگر تو هم بتوانی... که خب نشد
من سیل عشق بودم و تو در برابرم
ملزم به مِهر قطرهچکانی، که خب نشد
القصه من به حدّ پرستش رساندمت
میشد خدای قصّه بمانی... که خب نشد
#مریم_صفری