هنوز منتظری تا زمانه با تو بسازد؟!
چه انتظارِ بعیدی، چه آرزویِ محالی...
#محمد_شریف
•••┈✾~🔥~✾┈•••
بانو حکیمان بر سرت در اختلافند
باید به جای فلسفه گیسو ببافند
#محمدتقی_عزیزیان
وضعیت اعصابم جوریه که:
اگه بیشتر از پنج ثانیه نگام کنی پاچتو میگیرم😑
و وضعیت احساساتم جوریه که:
اگه نگام نکنی میزنم زیر گریه.🥲
🚶♂😐
دوباره در کف باغ کدام خوشبینی؟
نشستی از دهنش غنچهغنچه میچینی
نمیشناسیام از بس پر است دور و برت
منم! همان که تو را دوست داشت، میبینی؟
اگر بپرسی از احوال ما، خدا را شکر
خوشیم بعد تو با خندههای تزئینی!
پس از تو شیطنت عاشقانه یادم رفت
نوشتهام فقط از شعرهای آئینی
شعار نیست که گفتم من و دلم بیتو
نباش تا که بمیریم هر دو تضمینی
چه وعدهها که ندادی برام که آنی
چه غصهها که نخوردم مدام که اینی
چه ضربهها که نخوردم منی که خوشبینم
چه انگها نزدی چون همیشه بدبینی
ببخش اگر که سبکبازیام تو را رنجاند
شما که خوب و عزیزی! شما که سنگینی!
#نفیسه_نعمتی
ديوارهاى كافه شاهد بودند،
كه چقدر آمدم و
بهشان زل زدم و
تنهايى ام را دود كردم و
تلخ نوشيدم و...
تو را تمنا كردم...!
#علي_قاضي_نظام
اگر زُلفت به هر تاری اسیر تازهای دارد
مبارک باشد اما دلبری اندازهای دارد
#مجذوبتبریزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با درود 🌸🍂
پگاه دومین روز هفته پر شور .
مسرور باشید و شادمان به مهر
شفاف ، چون زلال چشمه ها
سرفراز چون دماوند کوه
به هر بامداد ، و هر لحظه ...♥️
صبحتون بخیر☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باغ را، غوغای گنجشکان مست،
نرم نرمک، برمیانگیزد ز خواب
تاک، مست از بادهی بارانِ شب،
میسپارد تن به دستِ آفتاب...
#فریدون_مشیری
صبح بخیر🤍🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری
با اختلاف بسیار زیاد،
بهترین و جنجالی ترین شعر
در وصف حال چگونگی پیشرفت و خدمت مسئولان کشور و آقازاده های آنها به مردم که سالن از شنیدن آن منفجر شد و حضار چندین و چند بار تشویق کردند! 👏
آنقدر شنیدنی است
که باید بیش از یک بار گوش کرد
و برای بیش از یک نفر فرستاد
جهت شاد کردن دوستان لطفاً نشر دهید😁
#شعر_خوانی
#مسلم_حسنشاهی
آذر كه نشسته بر سر آزارم
از فصلِ خزانِ بیغزل بیزارم
غم سر نشود، سرم نگیرد سامان
بر شانهی تو مگر كه سر بگذارم
#فرشته_خدا_بنده
به دست، کیسهٔ غم را گرفتهام بروم
دلم گرفته، دلم را گرفتهام بروم...
#محمد_سلمانی
راه کج بود نشد تا به ديارم برسم
فال من خوب نيامد که به يارم برسم
#سدعلیرکنالدین
شنیدم راستی مادر شدی بهبه مبارکهاست
و این را گفت و مرد از لابلای بیکسی رد شد
خیابان را به قصد قربت تنها شدن طی کرد
سپس دیوانه مردی که به خود هرگز نیامد شد
سه سال قبل، یک زن آنور گوشی، کمی پتپت
الو احمد حلالم کن و این را گفت و بعد از آن
غمی تا بینهایت در وجودش خفت و بعد از آن
دگر گلهای شادی بر لبش نشکفت و بعد از آن
سکانس اول بازی، حدود پنج سال قبل
دو تا چشم سیاه از روبهرویش رد شدند و بعد
دو خونخوار قشنگ از خیالآمد شدند و بعد
تمام خواستنها در دلش بیحد شدند و بعد
سکانس بعد ماندن بر سر راهی که میآید
و نقل قول بیمرزی برای دوستش حامد
ندیدی چشمهایش را چنان زیباست انگاری
در او جمعاند ایزد بانوان بابل و آکد
سکانس بعد، بوشهر اولین حرف اولین دیدار
کمی پتپت کمی خسخس ،تو بالشت پرم میشی
و خندید و جنوب از لابلای خندهاش سر رفت
نخن مو خیلی میخوامت عروس مادرم میشی
سکانس بعد دل بستن به ابعاد جنون یعنی
نماز عاشقی خواندن وضو کردن به خون یعنی
به فکر تیشه افتادن به یاد بیستون یعنی
به شوق سرکشی کردن زدن از خود برون یعنی
سکانس بعد با حامد نشستن درد دل کردن
کوکا پولم کمه میترسم از دستش بدُم حیفه
نمیشه دست خالی یا تک و تنها برُم حیفه
به مولا سختمه ای اول کاری بگُم حیفه
سه سال بعد یک نامه به صرف شام و شیرینی
درست اینجا خدا در انتهای قصه هقهق کرد
کبوترهای رو نامه یکی حامد یکی مریم
و راوی هم هجا بعد هجا بعد هجا دق کرد
#احمد_جم
برایم دلنشینی، دلبری، آنقدر دلخواهی
که من حتی در آغوش تو، دلتنگ توام گاهی
#علیرضانورعلیپور