139605290656.mp3
592K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_جواد علیه السلام
🔺هیئتی/ زمینه
چقد سخته که ، تو خونه ی خودم غریبم
چقد سخته که ، بدون یار و بی حبیبم
چقد سخته که ، همسر بد شده نصیبم ۲
🔸کنج حجره / بی کس و تنها افتادم
یه نفر حتی ندارم تا که / برسه به دادم
وای (3) امون از غریبی، ای دل ای دل...
اثر کرده زهر ، داره میسوزه جگر من
میخندن همه ، کنیزا بالای سر من
الهی بیاد ، بابام کنار بستر من ۲
🔸از بی آبی / بی جونمو خشکه لبهام
گریونم و یاد لبهای خشک / و بی جون سقام
وای (3) امون از غریبی، ای دل ای دل...
دم آخری رو خاک حجره پریشونم
یه عمره غمه کرببلاس قاتل جونم
به یاد حسین واسه خودم روضه میخونم ۲
🔸ای بی کفن / جلو چشای مادرت
زیر و رو کردن چقد با نیزه / بدن بی سرت
وای (3) یاحسین یا حسین، جانم جانم...
شعر و سبک/ یاسین زندی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
139605290652.mp3
772.9K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_جواد علیه السلام
🔺هیئتی/ زمینه
دست و پا زدنهاش ، دل می سوزونه
از حالش معلومه آقا ، که نمیمونه
شبیه مادرش آقام ، خیلی جوونه
🔸وای / یه مرد تنها / تنها تو خونشه فقط داره حبیبه
ولی بمیرم / جوادالائمه تو خونه هم غریبه
🔹امونش برید
تو حجره چی دید
دید دارن خنده می کنن
چه مصیبتی کشید
وای وای وای غریب آقام آقام...
نفس نفسای، آخر آقاست
تو حجره تشنه لب شده، غریب و تنهاست
پاره تن رضا و، نور چش زهراست
🔸وای / بغض تو گلوشه / جگرسوزه این صحنه ای که روبروشه
سری به نیزه / میگیره جونشو همین روضه یه گوشه
🔹با دل غمین
ناله داره حزین
پیش چشماش داره میریزه
آب و روی زمین
وای وای وای غریب آقام آقام...
خودم رو دادم، با حرمت عادت
چند وقته که منو آقا، نکردی دعوت
همه دارن میرن، چرا، نیام زیارت
🔸آی / میون مرقد / پر میگیرم میشم کبوتر رو گنبد
تُو صحنت آقا / محاله که پر نزنم تا حرم مشهد
🔹دستم دامنت
دستم و کرمت
با هیچ جایی عوض نمیشه
هوای حرمت
وای وای وای غریب آقام آقام...
شعر و سبک/ محمد رضا رازقی پور
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🏳️ سالروز #ازدواج_امیرالمؤمنین_حضرت_زهرا علیهما السلام، مبارک
🔺رباعی
از دور، دو نور، خوش خبر می آیند
مانند ستاره ی سحر می آیند
دست علی و فاطمه در دستِ هم است
این دو چِقَدَر به یکدگر می آیند
شاعر/ مهدی مقیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#ازدواج_امیرالمؤمنین_حضرت_زهرا علیهما السلام
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در درست های مولا بود
به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد، اینچنین فرمود
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانواده ی من احترام بگذارید
برای فاطمه سنگ تمام بگذارید
و روی زخم دلش التیام بگذارید
جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت
شنیده می شود از آسمان صدایی كه...
كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه...
نبود هیچ كسی جز خدا، خدایی كه...
نوشت نام تو را، نام اشنایی كه
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه تكلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درك خاك مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت
چرا كه روی زمین واژه ی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف این چنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژه ها كشیده تو را
گمان كنم كه تورا، اصلا آفریده تو را
كه گرد چادر تو آسمان طواف كند
و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف كند
ملك ببیند و آنگاه اعتراف كند
كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند
كتاب زندگی ات را مرور باید كرد
مرور كوثر و تطهیرو نور باید كرد
در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود
درون خانه ی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است
به حكم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشك علی ساختی، به نان علی
از آسمان نگاهت ستاره می خواهم
اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
كنار شعر دو ركعت نشسته بنویسم
شكسته آمده ام تا شكسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری كن و اینبار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توأیم
هنوز هم كه هنوز است بی قرار توأیم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توأیم
كنار حضرت معصومه در كنار توأیم
فضای سینه پر از عشق بی كرانه ی توست
كرم نما و فرود آ كه خانه خانه ی توست
شاعر/ سیدحمیدرضا برقعی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#ازدواج_امیرالمؤمنین_حضرت_زهرا علیهما السلام
ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است
در بین نوکران علی جا شدن خوش است
دریا علی و قطره تمامی کائنات
قطره به قطره راهی دریا شدن خوش است
ما بی علی محلّی از اِعراب نیستیم
با مرتضی هر آینه معنا شدن خوش است
یک «یا علی» بگو که مسیحا دمت کنند
یک «یا علی» بگو که مسیحا شدن خوش است
قبله علی و قبله نما فاطمه بُوَد
در روبروی کعبه فقط تا شدن خوش است
سوگند می خورم به علی که در این جهان
تنها گدای حضرت زهرا شدن خوش است
سلمان شدن همان و سلیمان شدن همان
با نوکری فاطمه آقا شدن خوش است
«تنها گلی که سر سبد خلق عالم است
روح دو پهلوی نبی الله خاتم است»
آمد کسی که خیر کثیر پیمبر است
خیر کثیر نه، نه به والله کوثر است
بی فاطمه که شیر خدا همسری نداشت
بی شک و شبهه فاطمه همتای حیدر است
وقتی علی و فاطمه آیینه ی هم اند
با این حساب فاطمه هم مرد خیبر است
حتی ابونعیم و سیوطی نوشته اند:
از مریم و خدیجه و حوا هم او سر است
من مانده ام که روز جزا او چه می کند
با چادری که سایه ی صحرای محشر است
محشر مقام فاطمه محشر به پا کند
روز جزا شفاعت او چیز دیگر است
او مادر حسین و حسن... مادر همه است
روز تولدش به خدا روز مادر است
«اخلاص و قدر و فاطر و نور و تبارک ست
میلاد با سعادت کوثر مبارک است»
زهرا همان که آینه ی کردگار بود
خورشید، در مقابل نورش غبار بود
سلمان چه دید؟ دید که می چرخد آسیاب
وقتی که او مقابل پروردگار بود
نُه سال نَه ... که از ازل ... آغاز بی زمان
حیدر،«خدای عشق»، به عشقش دچار بود
هر چار فصل عمر علی از وجود او
اصلاً خزان نداشت تماماً بهار بود
«تکبیر» و «حمد» و گفتن «تسبیح» جای خود
تسبیح او به ذکر «علی» در شمار بود
زهرا نگو بگو اسد شیر حق، علی
با تیغ خطبه اش دو جهان تار و مار بود
حامی محکم و پر و پا قرص مرتضاست
حیدر بدون فاطمه بی ذوالفقار بود
«وقتی که ذوالفقار علی رام فاطمه است
حتماً «وَ إن یکاد» علی نام فاطمه است»
خورشید مصطفی که ضُحایش زبانزد است
مصداق هل اتاست، عطایش زبانزد است
جبریل هم ز سفره ی او رزق می گرفت
زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است
بیتش شده محل عبور و مرور وحی
پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است
حورا الانسیه شدنش جای بحث داشت
از بس که این فرشته ... نمایش زبانزد است
آیینه ای که پرتو او را کسی ندید
رفته به مادرش که حیایش زبانزد است
همسایه از دعای شبش نور می گرفت
در بین خاص و عام، دعایش زبانزد است
یک پنجم زمین به صداقش در آمده
با این حساب، لطف خدایش زبانزد است
آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت
اصلاً عجیب نیست بهایش زبانزد است
«مریم اگر دو وعده غذاش آسمانی است
زهرا همیشه مائده هاش آسمانی است»
ای مادری که خلقت عالم به نام توست
دنیا هنوز محو شکوه مقام توست
آدم به اسم اعظم تو ارتقا گرفت
این هم یکی ز معجزه ی ختم نام توست
«یا فاطرُ به فاطمه» ذکر گشایش است
این تازه گوشه ای ز فیوضات عام توست
ای کوثری که ساقی تو مرتضی بُوَد
تنها نه او ... که کلّ جهان مست جام توست
حتّی نبی که اوج مقامش مُبرهن است
با پا شدن به پای تو در احترام توست
آیات هل اتی که نشانی ز بندگی است
یک چشمه از سحاب ثواب صیام توست
روزی سه بار کار تو شمس الضّحایی است
با این حساب رونق ما از قوام توست
یک آسیاب دستی و یک قطعه ی حصیر
این ها همان جهیزیه های امام توست...
...این ها نشان دهنده ی زهد و کرامت است
یعنی که سادگی و قناعت پیام توست
مادر! اگر چه رنج فراوان کشیده ای
می آید آن زمان که دو عالم به کام توست
با پهلوی شکسته و کودک به روی دست
می آیی و تقاص مدینه کلام توست
«این بیت آخر است نوشتم برای تو
هستی من فدای تو و بچه های تو»
شاعر / محمد فردوسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#ازدواج_امیرالمؤمنین_حضرت_زهرا علیهما السلام
صدای به هم خوردن بال و پر بود
گمانم که جبریل آن دور و بر بود
نگاهش به در بود مهمان بیاید
صدای در آمد، علی پشت در بود
علی بود امّا نه مثل همیشه
که رخسارش از شبنم شرم تر بود
گُل افتاد بر گونه ی حیدر امّا
مگر خواستگاری از او خوبتر بود؟!
علی خواست لب وا کند، لب فروبست
نگفت و محمّد خودش با خبر بود
فداها ابوها، نگاهش به زهراست
به نوری که در خانه اش جلوه گر بود
به زهرا که قالو بلی خواند و خندید
به زهرا که شاد از قضا و قدر بود
علی رفت و زهرا جهیزیّه می خواست
علی مردِ میدان و جنگ و خطر بود
زره داشت، شمشیر و اسب و دگر هیچ
که داراییِ او همین مختصر بود
زره شد جهیزیّه ی عشق اما
از آن روز زهرا برایش سپر بود
شاعر/ محسن ناصحی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
📚 بسته شعر و سبک #نوای_دل
🔺ویژه شبهای جمعه
شامل/ مناجات امام حسین علیه السلام | زمزمه | زمینه| سنگین |واحد تند | تک سرپا | شور | مناجات امام زمان عجل الله فرجه الشریف
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_با_خدا
مرا از بند اين دنيا رها کن
رها از اين همه چون و چرا کن
دلم را زير و رو کن با نگاهی
دلم را با نگاهی کربلا کن
ببين اين اشک و اين شور و نوا را
خدايا دوست دارم روضه ها را
بگير از من هر آنچه خواهی اما
نگير از من حسين و کربلا را
رها کن قلب من را از غم امشب
نگاهی کن به اشک شوقم امشب
اگر کامل کنی احسان خود را
شوم کرب و بلایی من هم امشب
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
داغت همیشه بر جگر داغدار ماست
تا بامداد روز جزا این قرار ماست
بوی بهشت می شنود از درون خاک
هرکس عبورش از روی سنگ مزار ماست
دریا که اختیار ز طوفان گرفته است
پیوسته غرق گریه ی بی اختیار ماست
آوارگان خانه به دوش ولایتیم
هر جا رویم شهر محبت دیار ماست
ما سینه را به سینه زدن سرخ کرده ایم
پای تو سر به سنگ زدن افتخار ماست
هر جا ندای "ینصرنی" از تو بشنویم
"لبیک یا حسین" به پاسخ شعار ماست
ما را ز گیر و دار جهنم هراس نیست
دوزخ ز اشک دیده ی ما لاله زار ماست
با ما شرار خشم جهنم چه میکند
جایی که سیدالشهدا در کنار ماست
شاعر / غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
بر پا بشود محشر کبری شب جمعه
آید ز حرم ناله ی زهرا شب جمعه
یک هفته نگه داشته غم های دلش را
تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه
زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته
با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه
با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی
تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه
پیراهن خونی شده بر دست بگیرد
آشفته شود عرش معلّا شب جمعه
مادر گره ی معجر خود باز نموده
در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه
آن موی به هم ریخته که در پَسِ در سوخت
گردد ته گودال هویدا شب جمعه
این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و
یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه
شاعر/ قاسم نعمتی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
222.7K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسین علیه السلام
🔺هیئتی/ زمینه
عمرم تُو عاشقی سِیر میشه
عاقبت من به خیر میشه
اگر باشم در خونه ی
ارباب خوبم...
به یاد صحن و سرای عشق
به یاد کرب و بلای عشق
دلم می گیره بهونه ی
ارباب خوبم...
🔸من به دعای مادرت سینه زنِ تو شدم آقا
از وقتی که یادم میاد میومدم به این روضه ها
روزیم کن آقا که بِشَم مُحرمِ حرم کربلا
آقام آقام ای آقا...ثارا...
🔹ببار ای بارون ببار
شبیه مجنون ببار
به حال ما خون ببار
ای بارون
سعادت زندگی من
شیرینیِ بندگیِ من
حلاوت ذکر قدسیِ
ارباب حسینه...
خراب وادیِ میخونه
بی نوای درِ این خونه
آبرو دار و عزیزترین
تُو عالمینه...
🔸خدا روزی رو نیاره که جدا بِشم از این بساط
آقا ایشالا که بشم فدای همه ی نوکرات
آرزومه که بمیرم گوشه ی حرم کربلات
آقام آقام ای آقا...ثارا...
🔹ببار ای بارون ببار
شبیه مجنون ببار
به حال ما خون ببار
ای بارون
همیشه مأنوسِ عشقتم
والِه و پابوس عشقتم
شهید صحرای ماریه
غریب مادر...
شب غمم نداره سحر
تن تو مونده بدونِ سر
جرم و گناهش آخه چیه
ای قوم کافر...
🔸شما گفتید آقا بیاد، کوفیای بَد و نانجیب
نامردیِ که عزیز فاطمه بشه اینجا غریب
بمونه بین قتلگاه بی کفن و خَدُّ التّریب
آقام آقام ای آقا...ثارا...
🔹ببار ای بارون ببار
شبیه مجنون ببار
به حال ما خون ببار
ای بارون
شعر و سبک/ امیر عباسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
356.5K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسین علیه السلام
🔺هیئتی/ سنگین
یه رویاست برام کربلا، میمیرم نیام کربلا
میخوام اربعین از نجف، پیاده بیام کربلا
نگاه تو واسه منه، به گنبد حواس منه
نوشته تو تقدیر من، حرم رزق خاص منه
🔸نگیری ازم گریه هامو
نَبُری از این روضه پامو
بازم داشته باش تو هوامو
🔹کم ندارم چیزی با حسین، خوبیتو گفتم هرجا حسین
غمی نمی مونه تُو دلم، با گفتن ذکر یا حسین
حسین حسین، ای جانم حسین...
بیا خواهشم رو ببین، نزن رومو آقا زمین
یه سال که میگم منو، ببر کربلا اربعین
چه حالیه تو کربلا، جوونیمو میدم برات
همین خوبه شکر خدا، که میلیونی زائرا
🔸عجب خاطرات و شبایی
عجب و جاده و موکبایی
میخوام که بشم کربلایی
🔹هر گره ای رو وا میکنه، زندگیمو زیبا می کنه
کرب و بلا مونو اربعین، امام رضا امضا می کنه
حسین حسین، ای جانم حسین...
به شام و به زینب قسم، اینه حاجت آخرم
روی قبر من حک بشه، شهید دفاع از حرم
به عشقت نفس می کشم، به این آرزو دلخوشم
توی زینبیه می خوام،که تشییع جنازه بشم
🔸فدا عشق و ایثار زینب
که شیعه ست بدهکار زینب
عجب لشکری داره زینب
🔹عجب شکوهی و چه عزتی، با هر زبون و ملیتی
تو هر جای دنیا که باشیم، به اهل بیتیم ما غیرتی
سیدتی یا زینب مدد..
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
185.8K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسین علیه السلام
🔺هیئتی/ واحدتند
هم گدای، آشنای، روضه های، تو منم من
هم فدای، کربلای، باصفای، تو منم من
🔸مهر من تربت کربلاته
قبله ی من یه گوشه نگاته
روسپیده تو روز قیامت
هرکسی مشکی پوشه عزاته
حسین و دارم دیگه غم ندارم
تو هر دوعالم چیزی کم ندارم
بوی تربت، سوی هیئت، دلامونو می کِشونه
بوی سیبت، مژده میده، که زیارت، روزیمونه
🔸فرق نداره جوونی و پیری
دستامونو همیشه می گیری
توی عالم نمیشناسم آقا
من به غیر از تو نعم الامیری
حسین و دارم دیگه غم ندارم
تو هر دوعالم چیزی کم ندارم
شعر/ یوسف رحیمی
سبک/ مجتبی حاجی پور
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
247.8K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسین علیه السلام
🔺هیئتی/ شور پایانی
در نزده، درو به روم وا کردی
دلمو شیدا کردی
چی بگم آقا جون غوغا کردی
هرچه بدی کردم تو خوب تا کردی
سفارشم رو به زهرا کردی
چی بگم آقا جون غوغا کردی
🔸دنیا منو گذاشت، تو پیله ی خودم
با بال روضه هات آسمونی شدم (2)
🔹اشاره کن تا پیش پات سرمو بدم - حسین
چطور جواب این همه کرمو بدم - حسین
ثارالله حسین اباعبدالله...
زندگیمو از پای منبر دارم
لقب نوکر دارم
هم دنیا دارم هم محشر دارم
هر کی دوستت داره بیشتر دارم
به عَلم و پرچم باور دارم
هم دنیا دارم هم محشر دارم
🔸شبیه ساحلِ دریای خوبیات
وسعم نمیرسه جبران کنم برات
🔹جز اینکه اشک چشمای ترم و بدم - حسین
چطور جواب این همه کرمو بدم - حسین
ثارالله حسین اباعبدالله...
شعر و سبک/ علی اکبر حائری
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
266.3K
🎵سبک عزاداری
#مناجات_امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
🔺هیئتی/ زمزمه پایانی
ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد، وقت است که باز آیی
چون مهر به نور خود، پیدا و پنهانی
با آنکه ز من دوری، نزدیک تر از جانی
مولا یا اباصالح...
در حُسن تو مبهوتم، از صوت تو حیرانم
تو حضرت داوودی، یا یوسف کنعانی
من زخم و تویی مرهم، من درد و تویی درمان
من خشکی و تو دریا، من تشنه تو بارانی
مولا یا اباصالح...
ما مست و سرافرازیم، ما عاشق و جانبازیم
هرکسی به کسی نازد، ما بر شهدا نازیم
یاران چو غربانه، رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
جانم ابی عبدالله...
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
کی می شود به حال خرابم دعا کنی؟
نام مرا میان قنوتی صدا کنی
عمریست کوچه گرد دیار محبتم
شاید دلت بسوزد و شاید عطا کنی
با درد همنشینم و با غصه همدمم
شافی تویی شود که مرا هم دوا کنی
سر تا به پا غرق گناه و ضلالتم
آقا تویی که با بدیم خوب تا کنی
خواهم که جان دهم به رکابت امیر عشق
آیا شود که حاجت من را روا کنی؟
ای زائر شکسته دل شهر غصه ها
کی میشود که قسمت من کربلا کنی؟
شاعر/ ن - قبادی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت #امام_باقر علیه السلام، تسلیت
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ أَطَاعَ اللهَ»
به راستی شیعۀ ما کسی است که خدا را اطاعت کند.
📚 الأمالی للطوسی | ص۲۷۳
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
آنکس که اطاعت از خداوند کند
او شیعۀ راستین ما خواهد بود
شاعر/ حسین شنوائی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_باقر علیه السلام
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه...
تو طفل روی ناقۀ عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
شاعر/ علی انسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_باقر علیه السلام
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
منشأ کل کمال و باقر کل علوم
هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام
اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب
آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام
این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا
زخم دل را میدهی با یک نگاهت التیام
ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم
از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام
در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو
پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام...
کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان
روز در چشم یزید بیحیا آمد چو شام
لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت
تشت رسوایی او افتاد از بالای بام
تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی
گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام
خیمههای آل عصمت را که آتش میزدند
میدویدی در بیابان اشکریز و تشنهکام...
ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود
از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام
بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق
از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام
گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش
گاه زد زخم زبان و گاه میزد اتهام
حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک
مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام
بسکه بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم
دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام
تا به صحرای منا گریند بهر غربتت
حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام
دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع
کردهاند این گریه را بر من حرامیها حرام
در کنار قبر بیشمع و چراغت روز و شب
هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام
از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال
وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام
بر تو میگریم که بردی کوه غم از کودکی
بر تو میگریم که شد با خون دل عمرت تمام...
شاعر/ علی انسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_باقر علیه السلام
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
ساحت مستجاب سجّاده!
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم
در غروب غریب دلتنگی
ناگهان حال تو مشوّش شد
ماه من! روی زین زهرآلود
پیکرت سوخت غرق آتش شد
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها، نه، نه!
قاتلت خندههای حرمله بود
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
غمگین زمین، گرفته زمان، تیرهگون هواست
امروز روز گریه و امشب شب عزاست
تا خوشههای بغض، گل گریه میدهند
از تنگنای سینۀ ما نالهها رهاست
در سوگ آفتاب مدینه، به سوز و آه
با صاحبالزمان دل ما نیز همنواست
داغیست سینهسوز غم باقرالعلوم
گر خون بگریَد از غم او آسمان رواست...
هم وارث تمامی اوصاف حیدر است
هم مخزن تمامی اسرار مصطفاست
ذکرش امیدبخش دلِ هرچه ناامید
نامش شفادهندۀ هر درد بیدواست
ای روح آسمانی از این داغ جانگداز
فریاد خاک امشب تا عرش کبریاست
سوزی که قطره قطره تو را آب کرد و سوخت
این زهر نیست بلکه همان داغ کربلاست
ای جان ما فدای غم غربت بقیع
قبرت بقیع نیست که در سینههای ماست...
امشب هزار پنجره دل گریه میکنیم
با غربت بقیع، دل شیعه آشناست
شمعی به روی تربت پاک تو نیست... آه
اینجا مگر نه این که مزار امام ماست
تنها نه از غم تو مدینه عزا گرفت
در بارگاه قدس کنون محشری بهپاست
امشب «خروش»! آن نفس حق که تا سحر
دریای گریه را به خروش آورد کجاست؟
شاعر/ عباس شاهزیدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
عاقبت آه کشيدم نفس آخر را
نفس سوخته ی خاطره ای پرپر را
روضه خوانی مرا گرم نمودی ای زهر
روضه ی آن همه گل آن همه نيلوفر را
آخرين حلقه ی شبهای محرم هستم
شکر ای زهر نديدم صحری ديگر را
باورم نيست هنوز آنچه دوچشمم ديده
باورم نيست تماشای تن بی سر را
باورم نيست غروب و حرم و آتش را
ديدن سوختن چار قد دختر را
غارت خود و عَلَم غارت گهواره و مشک
غارت پيرهن و غارت انگشتر را
ذوالجناحی که ز يالش به زمين خون می ريخت
نیزه هايی که ربودند سر اصغر را
آه از گوشه ی ويرانه که دق مرگ شديم
تا که همبازيه من زد نفس آخر را
کمک عمه شدم تا بدنش خاک کنيم
بين زنجير نهان کرد تنی لاغر را
شاعر/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
از سوز تشنگی جگرم ناله می کند
نذر حسین، روضه ی ده ساله می کند
یاد لبان خشک و عطش خورده ی حسین
بین دو نهر آب مرا واله می کند
آری منای من شده یک عمر خون دل
این غم مرا شبیه به آلاله می کند
امروز یاد کرب و بلا می کشد مرا
در گلشن بقیع، مرا لاله می کند
من آشنای کعب نی و تازیانه ام
زخمم نظر به گریه ی غسّاله می کند
از بس که سر به پیش نگاه ترم شکست
چشمم عجیب همدمی ژاله می کند
نوری که بود شاهدم از قتلگاه سرخ
حالا چه سبز دور سرم هاله می کند
این مادر است و این پدر و جدّ اطهرم
زهرا مرا خلاص ز قتّاله می کند
شاعر/ محمود ژولیده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
نوحه؛ عطر جاودان.mp3
1.51M
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_باقر علیه السلام
🔺هیئتی/ نوحه
پای دَرسَت شیعه جان گرفت
جانها عطری جاودان گرفت
ای که نامت آسمانی اَست
رفتی، قلبِ آسمان گرفت
🔸ای ماهِ آسمان دلها
جا داری در میان دلها
یا باقرالعلوم، یابن الزهرا...
داغت بر دل داغی آشناست
هرجا هردم بیرقت بهپاست
ما با یادت گریه میکنیم
ای که یادت یادِ کربلاست
🔸خورشید نیزهها را دیدی
آری تو کربلا را دیدی
یا باقرالعلوم، یابن الزهرا...
دیدم عمری تربت تو را
دارم دردِ غربت تو را
باز ای مولا از چه رو شکست
جهلِ دشمن حرمت تو را؟
🔸دلتنگ مرقد تو ماییم
روزی تا صحن تو میآییم
یا باقرالعلوم، یابن الزهرا...
شعر/ علی مؤیدی
سبک/ ...
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امام_هادی علیه السلام
خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی
هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس
گمگشتهایم و مشعلۀ کاروان تویی
کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق
حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی
مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک
مستیفزای جان و دل عاشقان تویی
جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست
جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی
با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنیست
مهمان هر امام شوم، میزبان تویی
شاعر/ محمدمهدی سیار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |