⭐️
کس، به گوشِ سر خویش
سخنِ حق نشنیده بود مگر موسی
خدا ندا داد او را که یا موسی...
موسی بیقرار شد طاقتش برسید
و صبرش برمید...
صبر با مهر کی برآید !
موسی از سر سوز و وله و بی طاقتی
گفت: خواننده را شنوانیدی
أین اطلبک؟ کجات جویم؟
ندا آمد که ای موسی
چنانک خواهی میجوی که من با توام،
نزدیک ترم به تو از جان تو در کالبد تو
و از رگ جان تو به تو
و از سخن تو به دهن تو...
گفتم صنما مگر که جانان منی
اکنون که همی نگه کنم جان منی
بی جان گردم اگر ز من بر گردی
ای جانِ جهان تو کفر و ایمان منی
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند از تَرک های روحت
نوری می تاباند 🔅
🦋
شب گر به جای شمع نشینی میان جمع
پروانهٔ وجود مرا شعلهور کنی
آگه شوی ز خاک ریاضتکشان عشق
گر در بلای هجر، شبی را سحر کنی
بویت اگر به مجمع روحانیان رسد
آن جمع را ز موی خود آشفتهتر کنی
مُردند عاشقان ز نخستین نگاه تو
حاجت بدان نشد که نگاه دگر کنی...
فروغی بسطامی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤
أُحِبُّكَ حُبَّيْنِ،
من تو را با دو عشق دوست دارم
حُبَّ الهَوى و حُبَّاً لِأَنَّكَ أهلٌ لِذاك
عشق به عشق تو و عشق به این خاطر
که تو شایسته آن هستی.
فَأمَّا الَّذي هُوَ حُبُّ الهَوى
اما آن عشقی که دوست داشتن عشق توست:
فَشُغْلي بِِذكْرِكَ عَمَّنْ سِواك
همان مشغول بودن من به یاد تو،
از هر آن که جز تو است.
وَ أمَّا الَّذي أنتَ أهلٌ لَهُ
و اما، آن عشقی که تو شایسته آن هستی
فَلَسْتُ أرَى الْكَوّنَ حَتَّى أراك
[چنان است که] از آن هنگام که تو را دیدهام،
دیگر دنیا را نمیبینم
نیایشی از بانو رابعه عدویه
اجرا: سامی یوسف
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️
چشمم از آیینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
#حضرت_حافظ
#دکتر_کاکاوند
#کتاب_باز
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
نور تویی سور تویی دولت منصور تویی
مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا
قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی
روضهٔ امید تویی راه ده ای یار مرا
روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی
پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا
#مولانای جان
لحظه ای به درون سفر کن، سفر ِدل قشنگ است ،آنجاست که در می یابید:
شما ظرف اید , قدح اید , شما باده ی عشق اید , و آنچه در شماست ,
شرابی مست کننده است
چه کسی می تواند از این می ناب
مست گردد ؟
چه کسی می تواند در این عمق ژرف سفر کند ؟آیا کسی برای رفتن هست ؟
همه ی "من های ما "قدرت نفوذ تا یک حد خاصی را در این اقیانوس دارند
ولی هر چه پایین تر می رویم
من های ما یکی ، یکی محو می شوند
و وقتی که به ژرفا برسیم
منی باقی نخواهند ماند .
پس چه کسی باید این شراب کهن را نوش کند ؟چه کسی باید مست شود ؟
وقتی که تن نباشد جان می ماند و این جان است که قدح را می گیرد ،می ناب را می نوشد
آنگاه در " مستی" جان هم محو می شود
می افتد ،آنچه می ماند ،"جانان" است
و اکنون این جانان است که مست می کند و این مستی همیشگی است .
این جانان است که در شادی بیکرانه می تواند بماند
این مستی جانان است که بمانند وجد
در ما تجلی می کند
این قهقه های شادی اوست که تمام نمی شود
و ما اینبار سر از ژرفا به بلندای , بلند می کنیم ...
چون خورشید که طلوع می کند ، خدا در ما طلوع می کند و همه ی بیکرانگی را در ما می بارد
و هر آنچه کنی بوی بیکرانگی می دهد
آنچه برای مان می ماند عشقی است که در ذات مان می پیچد
می رقصد...
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜
هزار و یک نام دارد،
از آنجا که تو شنودهای...
اما از آنجا که عاشقان دیده اند،
در هر ذره صدهزار نامتناهی عجایب دارد
و از هر ذره صدهزار هزار
تجلیِ جمال و جلال کند...
#عین_القضات_همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💫
مستیِ شراب محبت خدا به تو
آن است که :
تو او را دوست می داری
و هنگامی که تو او را دوست داشتی
و این شراب محبت را نوشیدی ،
خواهی فهمید که
محبت و عشق تو به او
درست همان، محبت و عشق او به توست
و اوست که تو را
از محبت خودش سرمست کرده
و این همان تجلی معرفت است
#شیخ_ابن_عربی
#عشق_و_عرفان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهتر عالم و سید بنی آدم (ص)
چنین می فرماید که:
هر کس که سر از جامه خواب بردارد
و غم دین بود که در دل او بود،
و اندوه اسلام بود که در سینۀ او بود،
و عشق حق تعالی بود که در جان او باشد،
حق جل و علا به حکم کرم و فضل،
عنایت ازلی را بفرستد تا کفایت ابدی او کند.
ای که هر نااهلی را
در درون خود، عشق اندوختهای،
این پراکندگی تا کی؟
ای که دل خود را به
هزار بازار عشق دیگران بفروخته ای
این آشفتگی تا چند؟
دل به بازار من آورده و بفروختهای
دلِ بفروخته مفروش به بازار دگر
جان و تن و دل را
در آتش عشق ما بگداز ...
#مجالس_پنجگانه_سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_6041806645053359654.mp3
3.33M
♥️
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یك دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
#قیصر_امین_پور
#علیرضا_قربانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت بی چون که تو را نعمت هستی داده،
درون تو جز یک دل ننهاده است
تا در محبت او صرف کنی،
نه آن که یک دل را به صد پاره کنی
و هر پاره را در پی مقصدی آواره...
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن
#جامی
#قاآنی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌸
جز هوا نسپرم آنگه که هوای تو کنم
جز وفا نشمرم آنگه که جفای تو کشم
به خدای ار تو به دین و خردم قصد کنی
هر دو را گوش گرفته به سرای تو کشم
ور تو با من به تن و جان و دلم حکم کنی
هر سه را رقص کنان پیش هوای تو کشم
#سنایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خداوندا...
در هیچ لحظه تنهایم مگذار
که جرأت تنها ماندن
و تنها جنگیدن در من نیست.
خداوندا...
در هیچ نفسی
دست محبتت را از روی سرم برندار
که بی مهر تو
ذلیلم
هیچم ،
کم از هیچم
📚 بر جاده های آبی سرخ
📝 نادر ابراهیمی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💔
آه
و هزار آه...
اگر جمالش در خیال آید و بماند...
ماندن خیال با عشق
مرهمِ زخم بُود
و این رمزی لطیف است...
#عین_القضات_همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خداوند_جل جلاله_بر دل من ندا کرد که :
بنده من، مهمان مرا حق بگزار
گفتم :الهی ، من ندانم که
حقِ مهمانان تو چگونه گزارم؟
فرمود: کسانی که به سلامی به مهمانی تو آیند ،
باید که علیکم السلام بیابند
پس خداوند تعالی مرا گفت که :
هر چه بینی که من با تو کردم ،
با خلق من ، آن کن
گفتم : الهی ! من با خلق تو آن نتوانم کرد !
خداوند فرمود :«از من یاری خواه».
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
📚نورالعلوم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️
من از عالم تو را تنها گزینم
روا داری که من غمگین نشینم؟
دل من چون قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم
به جز آنچ تو خواهی، من چه باشم؟
به جز آنچ نمایی، من چه بینم؟
گه از من خار رویانی گهی گل
گهی گل بویم و گه خار چینم
مرا تو چون چنان داری، چنانم
مرا تو چون چنین خواهی، چنینم
#حضرت_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
❤️عشق، بسط دهنده وجود آدمی
🔅متن:
چندان که مهمان بیش شود، خانه را بزرگ تر کنند
و آرایش بیشتر شود و طعام، بیش سازند.
نمی بینی که چون طفلک را قدکِ او کوچک است،
اندیشه او نیز که مهمان است لایق خانه قالب اوست؟
غير شیر و دایه نمی داند. و چون بزرگ تر شد
مهمانان اندیشه ها افزون شوند از :
عقل و ادراک و تمیز و غیره،خانه بزرگ تر گردد.
و چون مهمانان عشق آیند، در خانه نگنجند
و خانه را ویران کند و از نو عمارت ها سازد.
پرده های پادشاه و بردابرد پادشاه و
لشکر و حَشَم او در خانه او نگنجد،
و آن پرده ها لایق این در نباشد.
و آن پرده ها را چون در آویزند، همه روشنایی ها دهد
و حجاب ها بردارد و پنهان ها آشکار گردد،
به خلاف پرده های این عالم که حجاب می افزاید.
آن پرده ها به عکس این پرده هاست...
🔅شرح:
مولانا به زبان تمثیلی عشق را هادم هستی مجازی و شخصیت کاذب آدمی می داند. عشق هر چند در ابتدا ویران می کند ولی با پیوند دادن به معشوقِ جاودان،عاشق را به جاودانگی و بسط شخصیت می رساند.
چیست توحید خدا؟ آموختن
خویشتن را پیش واحد سوختن
گر همی خواهی که بفروزی چو روز
هستیِ همچون شبِ خود را بسوز
هستی ات در هست آن هستی نواز
همچو مس در کیمیا اندر گداز
🔅مولانا اندیشه های نو را به مهمان
و وجود آدمی را از به مهمانخانه ای تشبیه می کند
که احوال و افکار بدانجا درمی آیند؛
اما دیر زمانی درنگ نمی کنند و می روند.
از این رو اهل غفلت از حضورش دلتنگ و بی تاب می شوند ولی عارفان روشن ضمیر بر این مهمان نورسیده مرحبا گویند و مقدم اش را گرامی دارند
دکتر کریم زمانی #شرح_کامل_فیه_ما_فیه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
ابوسعید خراز گفت :
قلوب عارفان، آکنده از محبت دوست شده
و با او به پرواز در می آیند
و به آهنگ دیدارش شیدا می گردند
پس چه بسیار مشتاقِ دلباختهٔ سوخته
که پروردگارش را می جوید
و جز به او آرام نمی گیرد
و جز همو همدلی نمی خواهد
شیخ ابونصر سراج
اللمع فی التصوف
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️
جلوهٔ بخت تو دل میبَرد از شاه و گدا
چشم بد دور
که هم جانی و هم جانانی
گر چه دوریم به یاد تو قدح میگیریم
بُعد منزل نبُود در سفر روحانی
سَر عاشق که نه خاکِ در معشوق بود
کی خلاصش بُود از محنت سرگردانی
ای نسیم سحری خاکِ درِ یار بیار
که کند #حافظ از او دیدهٔ دل نورانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
پرنده،
بذر گلی را به سنگ داد
سنگ از آسمان باران خواست
باران آمد و بذر گل را بوسید
در محلِ بوسه، گلی رویید
عاشقی از راه رسید
گل را چید و به معشوق داد
معشوق، گل را به گیسو زد
بادی آمد و
بوی گیسو را با خود برد
از آن روز،
شهر بوی عشق به خود گرفت
شیرکو بیکس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️
من همین قدر که با حال و هوایت گه گاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزل شور انگیز
که همین شوق مرا خوب ترینم کافیست
#محمد_علی_بهمنی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_5942661431013934509.m4a
5.99M
«نیست شو»
#مولانای جان
#علیرضا_قربانی
من ذرّه و خورشید لقایی تو مرا
بیمار غـــمام عین دوایی تو مرا
بیبـال و پـر اندر پی تو میپَرَّم
من کَه شدم چو کهربایی تو مرا...
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
قمری
جان صفتی
در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر
هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این؟
دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست این
بگذر
هیچ مگو
#مولانای جان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مریدِ پیرِ مغانم نمیشناسَندَم
قلندرِ دو جهانم نمیشناسَندَم
نشان زِ نام نپرسم به عشقِ گُم نامی
بری زِ نام و نشانم نمیشناسَندَم
به پشتِ پردهی عزلت نشستهام عمری
زِ چشم خلق نهانم نمیشناسَندَم
هزار درد بُوَم زین زمانهی نامرد
هزار مردِ زمانم نمیشناسَندَم
نه از ولایتِ جانم نه از دیارِ تنم
بریده از تن و جانم نمیشناسَندَم
غریبِ راهنشینم کس آشنایم نیست
گدایِ شاهنشانم نمیشناسَندَم
زِ پانشسته سمندم زِ همگسسته کمند
بههمشکسته کمانم نمیشناسَندَم
جهاننماست نهانم نمودِ جام جمم
نماد فرّ کیانم نمیشناسَندَم
جز این سرای نجویم شناسم این سرِ کوی
زِ کوی خویش مرانم نمیشناسَندَم
#مظاهر_مصفا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"جنگ عقل و عشق یک جنگ زرگری"
آیا زیبایی مُولد عشق است
یا عشق مولد زیبایی است؟
هرکجا زیبایی هست، عشق هست
و هرجا که عشق وجود دارد، زیبایی نیز هست.
عاشق در معشوق، جز زیبایی نمی بیند و اصلا محال است که عاشق باشد و زیبایی نبیند.
زیبایی نیز نمی تواند اثر نداشته باشد،
مگر می شود جایی زیبایی باشد و عشق به دنبالش بوجود نیاید؟!
عشق و زیبایی به یک اندازه دارای اهمیت اند و نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد.
البته جناب حافظ می گوید:
"در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش بر همه عالم زد"
ظاهر بیت این است که،اصالت را به حُسن می دهد.
اما هم حُسن و هم عشق آنجا هستند که معرفت هست.
عشق و زیبایی بدون معرفت هیچ معنای معقولی ندارد به همین دلیل، عشقِ هر عاشقی به اندازه معرفت (آگاهی) اوست.
"زیبایی ، عشق و معرفت"...
مثلثی است که سه جنبه از یک حقیقت اند.
#دکتر_دینانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
کیست آن ماه منور که چنین میگذرد
تشنه جان میدهدو ماءمعین میگذرد
سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
نتوان گفت که زیباتر از این میگذرد
حور عین میگذرد در نظر سوختگان
یا مه چارده یا لعبت چین میگذرد
کام از او کس نگرفتست مگر باد بهار
که بر آن زلف و بناگوش و جبین میگذرد
مردم زیر زمین رفتن او پندارند
کآفتابست که بر اوج برین میگذرد
پای گو بر سر عاشق نه و بر دیده دوست
حیف باشد که چنین کس به زمین میگذرد
هر که در شهر دلی دارد و دینی دارد
گو حذر کن که هلاک دل و دین میگذرد
از خیال آمدن و رفتنش اندر دل و چشم
با گمان افتم و گر خود به یقین میگذرد
گر کند روی به ما یا نکند حکم او راست
پادشاهیست که بر ملک یمین میگذرد
#سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی
شاهد آنست که بر گوشه نشین میگذرد
https://eitaa.com/TAMASHAGAH