هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد
نهلد کشتهٔ خود را کشد آن گاه کشاند؟
چو دم میش نماند ز دم خود کندش پر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او
نکشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند به که ماند به که ماند به که ماند
هله خاموش که بیگفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
#کلیات شمس/غزل ۷۶۴
@TAMASHAGAH
چون تو خواهی که جایی روی،
اوّل دلِ تو میرود و میبیند
و بر احوالِ آن، مُطلّع میشود،
آن گه دل باز میگردد
و بَدَن را میکِشاند.
فیه_ما_فیه🍃
@TAMASHAGAH
4_5782762628967302451.mp3
5.02M
سُلطانِ مَنی ، سُلطان مَنی
وَنْدَر دل و جان ، ایمانِ مَنی
در من بِدَمی ، من زنده شَوَم
یک جان چه بُوَد؟ صد جانِ مَنی
نانْ بیتو مرا زَهر است ، نه نان
هم آبِ مَنی ، هم نانِ مَنی
هم شاهِ مَنی ، هم ماهِ مَنی
هم لَعْلِ مَنی ، هم کانِ مَنی
باغ و چَمَن و فردوسِ مَنی
سَرو و سَمَنِ خندانِ مَنی
#مولانای جان
✨✨✨✨✨
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها راه رهایی از بتهای ذهنی #عشق است.
عشق آن شعلهست کو چون بر فروخت
هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت
#مولانای جان
#دکتر دینانی
✨✨✨
هر بار که تو عاشق شوی پیامبری به دنیا خواهد آمد،
جهان از بی عشقی ست که کافر شده است.
اگر میخواهید مردگان زنده شوند و بیماران شفا یابند، باید که شربت دوست داشتن به ایشان بدهید.
آدمها از بیعشقی است که بیمار میشوند،
آدمها از بیعشقی است که میمیرند.
ایمان نام دیگر عشق است و مومنان همان عاشقانند این را پیامبری به من گفت که به جرم عشق بر صلیبش کشیدند.
#عرفان نظر آهاری
@TAMASHAGAH
🤍
چون بندگانِ خدا را خدمتی کنند
مِهری میجنبد،
کارشان از آن مِهر میگشاید
#مقالات_شمس🍃
@TAMASHAGAH
🔅
دنیا نه جای آسایش است،
بلکه جای آزمایش است
یکی را همتِ بهشت،
یکی را دولتِ دوست
ای من به فدای آن که
همتش، همه اوست.
#خواجه_عبدالله_انصاری
@TAMASHAGAH
ای برتر از هر آنچه تو را نام
با ما سخن بگوی دگر بار
بیمُنجی و میانجی و پیغام
دیریست واژههای تو را خلق
روی لبان زشتِ زیانکار
بر مرکبی ز عربده بینند
آمیخته به دودی، از اوهام
دیگر کلام تو «کلمه» نیست
آن هدیهای که بود «در آغاز»
نتوان در آن به دیده درآورد
آن ترّی و طراوت و الهام
با ما سخن بگوی برهنه
بیمُنجی و میانجی و پیغام
آنسان که با شکوفهی بادام
#شفیعی_کدکنی
@TAMASHAGAH
" جان که اندر وصف گرگی مانَد او
چون ببیند روی یوسف را بگو "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
🍃🍃🍃🍃
📘اگر روح و جان آدمی پرورش نایافته و گرگ صفت باشد و با پلیدی های خودش نجنگد ، چگونه می تواند روی زیبایی خودش که همان یوسف درون ش هست را دریابد
@TAMASHAGAH
مرا جانی در این قالب وانگه جز توم مذهب
که من از نیستی جانا به عشق تو برون جستم
اگر جز تو سری دارم سزاوار سر دارم
وگر جز دامنت گیرم بریده باد این دستم
#مولانای_جان ✨
@TAMASHAGAH
فکر تو نقش است و فکرِ اوست جان!
نقدِ تو قَلب است و نقدِ اوست کان!
او تویی! خود را بجو در اویِ او!
کو و کو گو! فاخته شو سویِ او!
#مثنوی_مولانا دفتردوم
آنچه که تو در فکر و اندیشه خودت داری مانند یک نقش ظاهری میمونه ولی آنچه که خدا در نظر داره مانند جان و روح میمونه ( تو مسائل پیرامون خود را ساده میبینی و تعقل عمیقی نداری ولی خداوند از عمق و درون مسائل آگاهی داره)
در واقع او خود تو هستی پس وجودت را در او جستجو کن و خودت را در وجود خدا پیدا کن و ببین ومانند پرنده فاخته به سوی خدا برو و برایه او آواز کو کو سر بده
( شناخت خود منوط به شناخت خداوند است زیرا تو جزوی از او هستی و حیات تو وابسته به اوست)
@TAMASHAGAH
تخمی است دوستی که در آب و گل تو نیست
شمعی است روی گرم که در محفل تو نیست
چون سرو در سراسر این باغ دلفریب
آزاده ای کجاست که پا در گل تو نیست؟
#صائب_تبریزی
@TAMASHAGAH
" امتحان خود چو کردی ای فلان
فارغ آیی ز امتحان دیگران "
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
🍃🍃🍃🍃
📘اگر به مراقبت و آزمودن خود بپردازی،از جستجو در رفتار دیگران دوری می کنی...
@TAMASHAGAH
عهد کردم گر از این غم به در آیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم
#حافظ
@TAMASHAGAH
🤍🕊
عشقِ او درآمد
و هر چه دونِ او بود، برداشت
تا یگانه ماند،
چنان که خود یگانه است
#شیخ_بایزید_بسطامی
@TAMASHAGAH
🔅
سحر که به نماز میایستی،
گهگاه صدایت گرچه خوش است
بیش از اندازه بلند میشود!
نمازت را اگر برای خدا میخوانی
بدان که او بیصدا نیز میشنود
و اگر برای همسایگان میخوانی
بدان که بانگت را
هر چه بلندتر کنی کوتهبینتری!
عبادت کاریست که
انسان در خلوت میکند
و به زمزمه یا در دل نه به فریاد.
📚 #مردی_در_تبعید_ابدی
#نادر_ابراهيمی
@TAMASHAGAH
🤍
مرا به حال خودم ای غزل! رها مگذار
مرا ز لذت شبهای خود جدا مگذار
یک امشبی که من از بخت در کنار توام
دریچههای زمان را ببند، وامگذار
ادب به محفل عشاق، دست و پاگیر است
به من بگو تو و نام مرا شما مگذار
زمین به چشم من ای رهگذار آیینه است
به رویِ خویشتن اینگونه ساده پا مگذار!
من و تو نیز به تقصیر مبتلا هستیم
همیشه حادثه را گردن خدا مگذار
اگر صداست که بعد از من و تو میماند
بمیر شاعر و از خود اثر به جا مگذار!
🍃🍃🍃🍃🍃
@TAMASHAGAH
❤️🔥🕊
چون تو جانان منی
جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری
کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جانِ ما گر درفزاید حُسنِ تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که:
دل گم کردهای؟!
این چنین طرّاریت با من مسلّم کی شود...
#عطار
@TAMASHAGAH
🔅نشناختنِ خود، بلای عالَم بشری است!
#مولانا در تمثیلی کوتاه و لطیف این مطلب را به خوبی بیان کرده است:
گفت با درویش، روزی یک خسی
که تو را اینجا نمیداند کسی
گفت او گر مینداند عامیام
خویش را من نیک میدانم کیام!
وای اگر برعکس بودی درد و ریش
او بُدی بینایِ من، من کورِ خویش
(تفسیر موضوعی مثنوی معنوی)
✍ #دکتر_کریم_زمانی
@TAMASHAGAH
🤍🕊
در روزگار بیعشق،
من منتهای عشقم
بر چهرهام نظر کن،
درد آشنای عشقم
در خود شکستهام من،
از خود گسستهام من
با قامتی خمیده، با صورتی تکیده،
من مبتلای عشقم
زنده به یاد عشقم،
در غربت غریبم
بر جادههای متروک،
من جای پای عشقم
من یادگار عشقم، آیینه دار عشقم
در این فنای مطلق، رمز بقای عشقم
آه ای عزیز دیرین! ای دور دلپذیرم!
در غیبت ترانه؛ آواز عاشقانه؛
نام مرا صدا کن!
من خود صدای عشقم
✍ #فریدون_فرحاندوز
@TAMASHAGAH
بیا که چشم به راهی برید امانم را
به لب رساند غم انتظار جانم را
بیا و وحشتی از شب مکن که چون دو چراغ
دلم به راهِ تو آویخت دیدگانم را
#حسینمنزوی
@TAMASHAGAH
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
#حافظ 💐
@TAMASHAGAH
عشق صیدیست که در هر صفتی دارد حسن
نیموحشی خوش و نارام خوش و رام خوشست
#طالب_آملی🍃
@TAMASHAGAH
❤️🔥🕊
معشوق من...!
سودای من آیا به سر داری
وز حال و روز من، هنوز آیا خبر داری؟
با من خیالت همره است امشب
وز حال و روز من
ـ اگر تو نیستی ـ
او آگه است امشب
امشب شب شوریدگیها
و خرابیها و مستیهاست
امشب شب آزادی
از قید بلندیها و پستیهاست...
#حسین_منزوی🌱
@TAMASHAGAH
🍃
خندهی سرخ تو دارد تب حوایی را
آدمی نیست که نشناخته رسوایی را
یوسف مصر، دلش شور تو را خواهد زد
تو اگر کوک کنی ساز زلیخایی را
باید از هرچه دوات است، سیامشق کند
میرعماد آن خط ابروی چلیپایی را
با چه حالی به تماشا بنشینم امشب
این به هم ریخته گیسوی تماشایی را
تو اگر لطف کنی چند غزل بنشینی
مفتخر میکنی امشب من و تنهایی را
✍حسین زحمتکش
@TAMASHAGAH
💫
شنیدن این کلمات بایزید بسطامی که از تجربهای پُرحرارت و رشکآور حکایت دارد کافی است تا دل از ما ببَرَد و ما را تا ابد شیفتهی زمزمههای عارفان کند:
«به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین تر شده. چنانکه پایِ مرد به گِلزار فرو شود پایِ من به عشق فرو شد.»
به این کلمات نگاه کنید و روح خود را در تجربهی بیمانندی که فراپشت این کلمات است گرم کنید.
در ضمیر بایزید چه رخ داده بود؟
چشم او از چه کیفیتی برخوردار شده بود؟
آن کیفیت را طلب کنید. «مرا کیفیت چشم تو کافی است». بیرون میرود و همه جا را خیس از بارش عشق مییابد.
همه جا تَر و مرطوب از عشق. راه میرود و احساس میکند در گُلزار عشق راه میرود.
آیا نمیارزد که یک عمر، آستانهنشین چنین حال و هوایی باشیم؟
بیایید از خدا چشم طلب کنیم..
همهی دانشهای ما در قیاس با چشمی که به تعبیر شاعر «از حادثهی عشق، تر است»، بیذوق و کممقدارند.
ما برای تماشای عشق، به دو دیدهی تَر، به دو چشمِ شسته نیازمندیم.
برای شما چشمانی آرزو میکنم که زندگی را مقدس ببیند..
و چهرهی پنهان عشق را در بارش باران و شکفتن یک گل، تماشا کند..
بیایید موجودات را تکریم کنیم..
انسان را تکریم کنیم..
با تکریم و عشق بیدریغ، خدای نهفته در جانها را بیدار میکنیم..
✍#صدیق_قطبی
@TAMASHAGAH