eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺯ مولانای_جان ﭼﻮﭘﺎنیﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻛﻪ ﺑﺰ ﭼﺎﻻﻙ ﺍﺯ ﺟﻮﻱ ﺁﺏ بپرد نشد که نشد. ﺍﻭ میﺩﺍﻧﺴﺖ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺰ ﺍﺯ ﺟﻮﻱ ﺁﺏ ﻫﻤﺎﻥ ﻭ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﻳﻚ ﮔﻠﻪﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻭ ﺑﺰ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﻤﺎﻥ . ﻋﺮﺽ ﺟﻮﻱ ﺁﺏ ﻗﺪﺭﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﻴﻮﺍﻧﻲ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥﺑﮕﺬﺭﺩ ﻧﻪ ﭼﻮﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺗﻦ ﻭ ﺑﺪﻧﺶ ﻣﻲﺯﺩ ﺳﻮﺩﻱ ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻭ ﻧﻪﻓﺮﻳﺎﺩﻫﺎﻱ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﺨﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ . ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﻳﺪﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻣﻲﮔﺬﺷﺖ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﭘﻴﺶﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﭼﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﻲﺩﺍﻧﻢ . ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭼﻮﺏ ﺩﺳﺘﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﻱ ﺁﺏﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺁﺏ ﺯﻻﻝ ﺟﻮﻱ ﺭﺍ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﻛﺮﺩ . ﺑﺰ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﺏ ﺟﻮﻱ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺁﻥ ﭘﺮﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻠﻪ ﭘﺮﻳﺪند . ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﻣﺎﻧﺪ . ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮﻱﺩﺍﺷﺖ؟ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﺛﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﻭ ﺣﻴﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﻲﺩﻳﺪﮔﻔﺖ : ﺗﻌﺠﺒﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﻱ ﺁﺏ ﻣﻲﺩﻳﺪ، ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﭘﺎﺭﻭﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ .    ﺁﺏ ﺭﺍ ﻛﻪ ﮔﻞ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻮﻱ ﭘﺮﻳﺪ . ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﻭ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﺗﺎﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﻭ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺭﻗﺺ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻦ ﮐﻪ “ ﺧﻮﺩ ” ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﭘﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﯾﺶ ﺷﻬﻮﺕ ﺑﺮﮐﻨﯽ ﺭﻗﺺ ﻭ ﺟﻮﻻﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪ ﺭﻗﺺ ﺍﻧﺪﺭﺧﻮﻥ “ ﺧﻮﺩ ” ﻣﺮﺩﺍﻥ کنند. @TAMASHAGAH
جهانی طالب بهشت شده‌اند، و یکی طالب عشق نیامده ،از بهر آنکه بهشت نصیب نَفس و دل باشد؛و عشق، نصیب جان و حقیقت. هزار کس طالب مُهره باشند و یکی طالب دُر و جوهر نباشد آن کس که به مجاز قدم در عشق نهد، چون به میانه عشق رسد گوید: که من می‌دانستم که قدم درنمی‌باید نهادن، لاجرم ، بباید کشیدن. @TAMASHAGAH
🍃🍃🍃 روزی از بارگاه الهی به حضرت موسی (ع) عتاب شد که چرا وقتی بیمار شدم به عیادت من نیامدی؟ موسی (ع) عرض کرد: پروردگارا توکه از هر نقص و عیبی منزّهی بیماری چیست که تو را دچار کند؟ من مقصود تو را درک نتوانم کردن، تو خود، مقصود را بیان فرما۔ حق تعالی فرمود: یکی از بندگان خاص من بیمار شده، مگر نمی دانی که او منم؟ مولانا در این حکایت عرفاني «اتحاد ظاهر و مظهر» را بیان می کند. 🔆آمد از حق سویِ موسی این عتاب کِای  طلوعِ  ماه  دیده تو ز  جِیب از بارگاه الهی به موسی این خطابِ پُر عتاب در رسید که: ای کسی که تابش ماه را از گریبان خود دیده ای. اشاره به معجزه یدبیضاء، باید عتاب راعِتیب خواند تا قافیه با جِیب مناسب آید. 🔆مُشرِقت کردم ز نورِ ایزدی من حقم، رنجور گشتم، نآمدی من با نور الهی، تو را تابان کردم. منم حق، بیمار شدم، به عیادت من نیامدی. شرح مثنوی شریف استاد کریم زمانی @TAMASHAGAH
🔆گفت: سُبحانا تو  پاکی از  زیان این چه رمز ست ؟ این بکن یارب بیان حضرت موسی(ع) عرضه داشت: ای خداوند پاک از هرگونه نقصان و کاستی، تو از هر زیان و گزندی منزّهی. این چه رازی است؟ این راز را بیان بفرما. 🔆باز فرمودش که در رنجوریَم چُون نپُرسیدی تو از رویِ کَرم؟ حضرت حق تعالی دوباره به موسی فرمود: در ایّامِ بیماری من چرا از روی کرم و جوانمردی به عیادت من نیامدی و حال مرا نپرسیدی؟ 🔆گفت: یارب نیست نُقصانی تو را عقل گُم شد. این سخن را برگُشا حضرت موسی عرضه داشت: پروردگارا، تو کاستی ونقصانی نداری. و عقلم در این خصوص سرگشته و حیران شده. پس خدایا معنی و مقصود از این کلام را بیان بفرما. 🔆گفت: آری بندۂ خاصِ گُزین گشت رنجور، او مَنَم، نیکو ببین خداوند فرمود: بله، یکی از بندگان خاص و برگُزیده من بیمار شده، او در حقیقت منم، این نکته دقیق را خوب بنگر. شرح مثنوی شریف استاد کریم زمانی @TAMASHAGAH
🌱چون نیست کسی در دو جهان دمسازت کس نتواند شناخت هرگز رازت 🌱در حاضریت ز خویش غایب شدهام ای حاضر غایب! ز که جویم بازت «عطار»مختارنامه کلام_عارفان @TAMASHAGAH
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش @TAMASHAGAH
❄️❄️ زمستان و تموز احوال جسم است نه جسمیم این زمان،ما روح فردیم جان @TAMASHAGAH
4_5814704734539352765.mp3
18.98M
موسیقی سنتی همراز حسام الدین @TAMASHAGAH
همه عالم در توست؛ چون خود را دانستی همه را دانستی! 🍃 @TAMASHAGAH
هوالنور🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دلستان ! ما را از آنانى قرارده که درختهای اشتیاق در باغ‌های سینه‌هایشان ریشه دوانده و شعله‌های عشق تو آتش به دل‌هایشان زده و رایحه جمال تو پرنده افکارشان رااوج تازه بخشیده. آنانی که در مزارع قرب تو به چراگاه مکاشفه آمده‌اند و از چشمه عشق تو با جام‌های لطف تو می‌نوشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنده ی من ! وقتی که مرا به خاطر بیاوری ،نزد تو می‌آیم . قدسی @TAMASHAGAH
🌱 بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم شوق است در جدایی و جور است در نظر هم جور بِهْ که طاقت شوقت نیاوریم روی ار به روی ما نکنی حکم از آنِ تو است بازآ که روی در قدمانت بگستریم ما را سری است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم گفتی: «ز خاک بیش‌ترند اهل عشق من» از خاک بیش‌تر نه، که از خاک کم‌تریم ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم نه بوی مهر می‌شنویم از تو ‌ای عجب! نه روی آن‌که مهر دگر کس بپروریم از دشمنان بَرند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟ ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم سعدی تو کیستی؟ که در این حلقۀ کمند چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم   کلیات سعدی، غزلیات، به‌ تصحیح محمدعلی فروغی، تهران: هرمس، ١٣٩٩، چاپ چهارم،. ص ٨١١ ✅ سلام ودرود بر نیک اندیشان کانال تماشاگه جان روزتون به مهر و نیکی حال دلتان خوب✋ @TAMASHAGAH
ﮐﺎﺭِ ﻃﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﺰ ﻋﺸﻖ ﻧﻄﻠﺒﺪ. ﻭﺟﻮﺩِ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﺍﺳﺖ، ﺑﯽ ﻋﺸﻖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ؟ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﻣﻤﺎﺕ ﺑﯽ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﯾﺎﺏ . ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺮﻣﻢ ﺑﺎﺩﺍ ﺍﮔﺮ ﺑمﺎﻧﻢ ﺯﻧﺪﻩ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺷﻮﻡ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﺖ ﻣﯿﺮﻡ ﻭﺍﻥ ﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻢ ﺯﻧﺪﻩ @TAMASHAGAH
هر طایفه با قومی خویشی و نسب دارند من با غم عشق تو خویشی و نسب دارم بیرون مشو از دیده ای نور پسندیده کز دولت نور تو مطلوب طلب دارم جان غزل ۱۴۵۴ @TAMASHAGAH
4_5812244774840740456.ogg
8.62M
حکایتی ، قولی ، غزلی... راوی ساعد باقری @TAMASHAGAH
چشمی که جمال تو ندیده‌‌ست ،چه دیده ‌ست؟ كسی كه به جمال یار برسد با دل در هر چيز جلوه حق را می بيند و به شكر می رسد. نقطه مقابل »، »  است. چيزی جز پوشاندن حق نيست و كسی كه تقدس اجزای هستی را ناديده ميگيرد كافر است. @TAMASHAGAH
⭕️ضحاک نباش هر آدمی در نهادش دارد ، که اگر او را نیاموزد و و ، را می تواند که به آتش کشد. ضحاکی زهرآگین در روان دارد و نرُسته بر شانه های خویش. را نمی توان کشت، زیرا که از کشته ی ضحاک، هزار ضحاک تر سر بر خواهد کرد. را باید مهار کرد؛ ضحاک، این اژدهای نگون بخت را باید که کرد. ضحاکِ خویش را ! ضحاکِ خویش را بیاموز! ضحاکِ دیگری را نیز! ما همه واژگون بختیم اما باید که از این سرنوشتِ سرنگون بیرون بیاییم و چاره نیست جز آنکه را کنیم. @TAMASHAGAH
🔅گذشت 📖چهل حکمت از کنفوسیوس @TAMASHAGAH
🔅{توکّل} : توکّل در لفظ به معنیِ کار و بارِ خود به کسی واگذاردن است و در اصطلاحِ اهل الله از عالی‌ترین مقامات عرفانی است و مراد از آن واگذار کردنِ امور به وکیلِ جهانِ هستی است. ابن عربی گوید: توکّل اعتمادِ قلب است به خداوند بی‌آن که از فقدانِ علل و اسبابِ طبیعی، پریشانی و اضطرابی بر متوکّل عارض آید(فتوحات مکیه، ج۲،ص۱۹۹) سهل‌بن عبدالله تُستری گوید: اولْ مقام اندر توکّل آن است که پیشِ قدرتِ حق، چنان باشی که مُرده پیشِ مُرده شوی. جنید بغدادی نیز توکّل را این‌گونه بیان می‌دارد: اعتماد کردنِ قلب به خدا در همه حال.(شرح منازل‌السائرین، ص۷۴) نظر کلی در باب توکل این است که سعیِ بنده چون در طولِ مشیّت الهی است معارض با توکّل نیست:     در حَذَر، شوریدنِ شور و شر است        رو توکّل کن، توکّل بهتر است     با قصا پنجه مزن ای تند و تیز!      تا نگیرد هم قضا با تو ستیز     مُرده باید بود پیشِ حکمِ حق       تا نیاید زخم، از ربّ‌ الْفلق       گفت آری گر توکّل رهبرست    این سبب هم سنّتِ پیغمبرست         گفت پیغمبر به آواز بلند        با توکّل زانوی اُشتر ببند      رمزِ الکاسب حبیبُ الله شنو    از توکّل در سبب، کاهل مشو      نیست کسبی از توکّل خوب‌تر چیست از تسلیم، خود محبوب‌تر؟                                (دفتر اول،۹۰۸ به بعد)                              @TAMASHAGAH
عاقل از سر بِنهَد این هستی و باد » چون شنید انجامِ فرعونان و عاد » ور بِنَنهَد ، دیگران از حالِ او » عبرتی گیرند از اِضلالِ(۱) او » (۱) اضلال : گمراهی دفتر اول 📘داستان‌هایی که میشنویم از قوم هایی همچون فرعون و عاد و غیره و نتیجه کار آنها برای این است که غرور و خودبینی را از خود دور کنیم و ببینیم که عاقبتی ندارد  وگرنه خودمان میشویم عامل عبرت برای سایرین @TAMASHAGAH
دوست داشتن خداوندی که هیچ ‌نقصی در او ‌راه ندارد، سهل است. آنچه سخت است،دوست داشتن انسان‌های فانی است با همه‌ی خطا و ثوابشان. فراموش مکن آدمی هر چیزی را به اندازه‌ای می‌فهمدکه نسبت به آن عشق دارد! پس تا زمانی که برای دیگران از صمیم قلب آغوش نگشایی و به خاطر خالق،مخلوق را دوست نداشته باشی،نه می‌توانی چنان که شایسته است بفهمی و ‌نه به شکلی لایق دوست بداری! شافاک @TAMASHAGAH
گر به عرش رَوى هیچ سود نباشد، و اگر بالای عرش رَوى و اگر زیرِ هفت طبقهء زمین، هیچ سود نباشد. درِ دل می باید که باز شود. جان كندن همه انبیا و اولیا و اصفیا برای این بود این می جُستند. همه عالم در یک کس است چون را دانست، را دانست. @TAMASHAGAH
کتاب انیس کنج تنهایی کتاب است فروغ صبح دانایی کتاب است کتاب خوب، بهترین رفیق سفر، مونس حضر، همخوابه‌ی بهتر، مصاحب غم‌خوار، مشاور صدیق، عقده‌گشای قلوب مکدر، پرورش دهنده‌ی جسم، نوازشگر روح، روشن کننده‌ی فکر، سازنده‌ی عقل، دهنده فضایل، کشنده‌ی خباثت، راهنمای معاش، رهنمون آسایش، طبیب شفابخش هر درد پنهان و آشکار بوده وخواهد بود. کتاب تجربیات دیگران را سخاوتمندانه دراختیار ما می گذارد. هنگام خواندن یک رمان خوب یک کتاب شعر ارزشمند ،یک نمایشنامه ی خوب گذر زمان را حس نمی کنی. کتاب تاریخ واقعی سبب می شود آزموده ها را دوبارتجربه نکنیم. خوشابه‌حال مردم زمان ما که نعمت کتاب به فراوانی آب و هوا در اختیارشان قرار گرفته است. و می‌توانند از منافع آن برخوردار شوند. کم‌سعادت آن مردمی که از جهل و بی‌خبری مواهب کتاب را نادیده گرفته بدان بی‌اعتنایی می‌کنند. بی اعتنایی به کتاب اهمیت ندادن به فکر واندیشه ی بشری است . 🍃🍃 @TAMASHAGAH
گفتا تو از کجایی کآشفته می‌نمایی گفتم منم غریبی از شهر آشنایی گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری گفتم بر آستانت دارم سر گدایی گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی گفتم که خوش نوایی از باغ بی‌نوایی گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی گفتم به مِی پرستی جستم ز خود رهایی گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی گفتم که توبه کردم از زهد و پارسایی گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم گفتم به از ترنجی لیکن به‌دست نایی گفتا چرا چو ذرّه با مهر عشق بازی گفتم از آن که هستم سرگشته‌ای هوایی گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند گفتم حدیث مستان سرّی بود خدایی "خواجوی‌ کرمانی" @TAMASHAGAH