و چون کار او بلند شد سخن او در حوصلهٔ اهل ظاهر نمی‌گنجید. حاصل، هفت بارش از بسطام به در کردند. شیخ می‌گفت: «چه بوده است؟» گفتند: «تو مردی بدَی. تو را بیرون می‌کنیم.» شیخ می‌گفت: «نیکا شهرا ، که بَدش بایزید بود!» ذکر #بایزید بسطامی تذکرة‌الاولیاء عطّار https://eitaa.com/TAMASHAGAH

بااو... به او، بی خویش،نجوا کردم #بایزید بسطامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH

یک ذره؛ حلاوتِ او ؛در دلی بهتر از هزار قصر، در فردوسِ اعلی. #بایزید بسطامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH

از دِهی عبور کردم که در آنجا راهبه ای بود. گفتم:آیا مکانی پاک یافت می شود، که نماز بگزارم؟ پاسخ داد قلب ات را پاک کن،و در هر کجا که خواستی، نماز کُن. #بایزید بسطامی #تذکره الاولیاء عطار🌿 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

🌾🌾 هرگز تو را یاد نکردم مگر از سر غفلت و هرگز تو را عبادت نکردم مگر از سر سستی #بایزید https://eitaa.com/TAMASHAGAH

شَرِبتُ الحُبّ کأس بعد کأس فَما نَفَدَ الشّراب و ما رویتُ [من، عشق را، قدح‌قدح نوشیدم نه او تمام شد و نه من سیراب] #بایزیدِ بسطامی سلاااام مهربانان وقتتون دلخواه جان و جهانتان آباد💐✋ @TAMASHAGAH

سوار باش و پیاده ی تن ! #بایزید بسطامی @TAMASHAGAH

سی هزار سال در فضای #وحدانيتِ او پريدم سی هزار سال ديگر در #الوهيت پريدم و سي هزار سال ديگر در #فردانيت چون #نود هزار سال به سر آمد، #بايزيد را ديدم و #من هر چه ديدم همه #من بودم. #بایزید_بسطامی #تذکره_اولیاء_عطار

الهی! تا با توام، بیشتر از همه‌ام و تا با خودم ، کمتر از همه‌. #بایزید بسطامی

گفت: شبی دل خویش می‌طلبیدم و نیافتم. سحرگاه ندایی شنیدم که: ای بایزید! به جز از ما چیزی دیگری می‌طلبی! تو را با دل چه کار است... #بایزید بسطامی @TAMASHAGAH

⭕️ خواب و رویا «انسان سر من است و من سر او» #حدیث قدسی «بس عجب در خواب روشن می‌شود دل درون خواب روزن می‌شود» بسیاری از دقایق و نکات عجیب در عالم خواب آشکار می شود. قلب در هنگام خواب، دریچه ای به عالم ملکوت می شود. «آنک بیدارست و بیند خواب خوش عارفست او خاک او در دیده‌کش» آن کس که در بیداری، خواب های خوش می بیند، یعنی در حال بیداری، احوال شریف عالم غیب را مشاهده می کند، او حقیقتاً عارف است و جا دارد که خاک پای او را مانند سرمه به چشمانت بکشی. #خواب و رویا در میان صوفیان و عارفان اهمیت والایی دارد. «پیش او بنشست و می‌پرسید حال یافتش درویش و هم صاحب‌عیال» #بایزید بسطامی نزد آن پیر نشست و احوالش را پُرسید و بایزید متوجّه شد که او تنگدست و عیالوار است. «گفت عزم تو کجا ای بایزید رخت غربت را کجا خواهی کشید» آن پیر پرسید: ای بایزید تو قصد داری کجا بروی؟ و ساز و برگ کوچ و سفر را به کجا خواهی بُرد؟ «گفت قصد کعبه دارم از پگه گفت هین با خود چه داری زاد ره» بایزید گفت: قصد دارم صبح زود به سوی کعبه رهسپار شوم. پیر گفت: توشه سفر چه‌ داری؟ #شرح مثنوی شریف استاد کریم زمانی @TAMASHAGAH

#بایزید بسطامي گفت: دو حرف یاد گیر! از علم چندینت بس: که بداني خداي بر تو مطلع است و هرچه مي کني مي ‌بیند ودیگر اینکه بداني ،خداوند از عمل تو بي نیاز است... و گفت : یا چنان نماي که هستي یا چنان باش که مي نمایي #تذکره_الاولیاءعطار @TAMASHAGAH