تا نسوزی ، عشق را هرگز نمیفهمی که چیست
گاه بخشیدن ، گهی آغوش و گه درد و غم است
#بیدل دهلوی
@TAMASHAGAH
می رود کز ما جدا گردد ولی
جان و دل با اوست،هر جا میرود
#رهی معیری
@TAMASHAGAH
دير شد! بازآكه ترسم ناگهان پرپر شود؛
دسته گل هایی كه از شوق تو در دل بسته ام
#شفیعی کدکنی
@TAMASHAGAH
عارفان را نقد شربت میدهی
زاهدان را مست فردا میکنی
مرغ مرگاندیش را غم میدهی
بلبلان را مست و گویا میکنی
زاغ را مشتاق سرگین میکنی
طوطی خود را شکرخا میکنی
آن یکی را میکِشی در کان و کوه
وین دگر را رو به دریا میکنی
#مولانای_جان ✨
@TAMASHAGAH
این دم او را خواه و باقی را بمان
تا تو باشی وارث ملک جهان "
#مثنوی_مولانا دفترپنجم
🍂🍂🍂
📘خدا را بخوان و از دیگران دست بکش.آنگاه خواهی دید که بر سر ملک جهان امیر هستی ...
@TAMASHAGAH
گفتم:
ای عشق من از چیزِ دگر میترسم
گفت:
آن چیز دگر نیست
دگر هیچ مگو
من به گوش تو
سخنهایِ نهان خواهم گفت
سَر بجنبان که بلی
جُز که به سَر، هیچ مگو
#غزل_مولانا
@TAMASHAGAH
مال ایشان خون ایشان دان یقین
زانکه مال از زور آید در یمین
#مثنوی_مولانا
🍁🍁🍁
📘پول مردم مانند خون آنهاست چون پول از زور بازو حاصل میشود و اگر حق کسی را بخوری مثل این است که خون او را خورده ای
@TAMASHAGAH
ما را سفری فتاد بی ما
آنجا دل ما گشاد بی ما
آن مَه که زِ ما نهان همی شد
رُخ بر رُخ ما نهاد بی ما
ماییم همیشه مست بی مِی
ماییم همیشه شاد بی ما
بی ما شده ایم شاد، گوییم
ای ما که همیشه باد بی ما
درها همه بسته بود بر ما
بگشود چو راه داد بی ما
#غزل_مولانا
🍂🍂🍂
📘اگر قادر باشیم از من و من پرستی دست برداریم درهای زیادی برویمان گشوده خواهد شد
شادی واقعی را درک خواهیم کرد
به عمق هستی پی خواهیم برد
روی آن معشوق واقعی که همواره بر ما پوشیده بود عیان خواهد شد
در آن شادی واقعی آرزو خواهیم کرد که همیشه
این "من پرستی" و "خود را دیدن" از ما دور باشد
@TAMASHAGAH
" مردم هنگامه افزون تر شود
کدیه و توزیع نیکوتر رود "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
🍂🍂🍂
📘هر چه مردم معرکه پسند بیشتر شوند،
معرکه گیران به رونق کسب ومنفعت
خود امید بیشتری پیدا می کنند...
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱
اگر بناست كه لطف كسی به ما برسد
خدا كند فقط از جانب شما برسد...
@TAMASHAGAH
4_5994696819525817617.mp3
8.1M
به زندگیای که آدمها به نمایش میذارن
غبطه نخورید، یه فروشنده
قشنگترین جنسهاشو تو ویترین میچینه!
@TAMASHAGAH
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست
زرق نفروشم و زهدی ننمایم کان نیست
ای که منظور ببینی و تأمل نکنی
گر تو را قوت این هست مرا امکان نیست
#حضرت_سعدی
@TAMASHAGAH
از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند
چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند
🍃🍃
پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری می رود
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من دخترش را به وی نداد.
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر می گوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند
دختر گفت:
پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
@TAMASHAGAH
زاهد دلسنگ را از گوشه محراب خود
ساکن میخانه کردی، دلربایی بیش از این؟
#سجاد سامانی
@TAMASHAGAH
بارِ سنگی بر خری که می جهد
زود بر نِه پیش از آن کو برنهد
#مثنوی_مولانا
🍁🍁
📘به عنوان مثال خری که می جهد و جفتک می اندازد،زود باری بر پشتش بگذار پیش از آنکه او باری بر تو نهد.[اگر خر نفست را با طاعت و ریاضت و ذکر حق مشغول نکنی او تو را به خودش مشغول کند.پس پیش از آنکه نفس اماره بر پشت تو بار گناه و عصیان نهد ،تو بار طاعت را بر پشتش بنه].
@TAMASHAGAH
🍂
گر سوختنم باید، افروختنم باید
ای عشق بزن در من، کز شعله نپرهیزم...
#هوشنگ_ابتهاج
🍂
@TAMASHAGAH
تو از خواری همینالی
نمیبینی عنایتها؟!
مخواه از حق عنایتها
و یا کم کن شکایتها...
#مولانای_جان 🌹
@TAMASHAGAH
بدان که دیدار محبوب،
مطلوب عاشق است.
لیکن، رعایت آداب دیدار نشانه هایی دارد؛
بر جای باش
بدین سو و آن سو منگر
با تمام وجود مهیا باش
که بوی یار
بسیار دل انگیز است.
شیخ ابن عربی🌱
@TAMASHAGAH
هر کجا، چشمیست بینا، بارگاهِ عشقِ تُست!
هر کجا، گوشیست والا، عاشقِ آوازِ تُست….
#سنایی_غزنوی
@TAMASHAGAH
فراق آن قد و قامت، قیامت است، قیامت
شکیب از آن لب شیرین، غرامت است، غرامت
به خدمت تو رسیدن، صباح روی تو دیدن
سعادت است، سعادت، سلامت است، سلامت
من از کجا و سلامت؟ که عشق روی تو ورزم
که بر سلامتِ عاشق، ملامت است، ملامت
دمی که بیتو برآرم، ز عمر خود نشمارم
که زندگانی باطل، ندامت است، ندامت
همام بر سر کویت هوای باغ ندارد
که در میان بهشتش اقامت است، اقامت
#همام_تبریزی
@TAMASHAGAH
🍁
ققنوس ،مرغ خوشخوان ،آوازه ی جهان
آواره مانده از وزش بادهای سرد،
برشاخ خیزران
بنشسته فرد
نیما یوشیج
نیما همان ققنوس است
همان آواره مانده از بادهای سرد
(حمله ی مدافعان شعر سنتی)
.شاعرطبیعت است وبه سادگی و یک رنگی وسرسختی طبیعت.
گویا تهران قفسی بوده است.
برای این شاعر کوهستانی که حتی در سردترین ایام هوس رفتن یوش به سرش می زد.
نیما دوران کودکی رادربین شبانان و آرامش کوهستانی و زندگی کوچ نشینی گذراند.
نیما تاپایان عمردلداده ی طبیعت ماند وهمچون طوطی مولانا درعشق به هندش که طبیعت شمال بود.نالید.
نیما می نویسد مراقبت وتشویق یک معلم خوش رفتار مرا به شعرکشاند.
عشق به صفورا دختر ایلیاتی که به ناکامی کشید .
درپرورش ذوق شعریش به خصوص افسانه و شعریادگار
کاملا محسوس است.
بعدازمدتی نیما ازبند اشعارعاشقانه رها می شودو به شعراجتماعی روی می آورد.
اشعارنیمه سنتی نیما پلی است به سوی شعرنو.
نخستین شعر آزاد نیما ققنوس است که
ققنوس خودنیماست ومرغ افسانه ای بهانه ای بیش نیست.
ققنوس پرنده ای است که خودرا می سوزاند تا از خاکسترش تخمی و پرنده ای جوان ترمتولدشود.
نیما هم خودرا درمعرض حمله ها وتیرهای زهراگین سرزنش می سوزاند
تاشعرنومتولدشود.
شعر نیمایی تعهدو مسوولیت اجتماعی را به دوش شاعرمی گذارد.
درنامه هایی که به برادرش لادبن می نویسد.
دلی پر درد از رنجهای زمانه ی خودش دارد نیما می نویسد.(مایه ی اصلی شعر من رنج است)
بعداز نیما بار تعهد را شاگردانش به دوش کشیدند.
اخوان، شاملو ،سایه ،فروغ ،سهراب، شفیعی ودیگران راه نیما را ادامه دادند.
زبان نیما کمی پیچیده است ولی روانی آن را میراث داران او تجربه کردند.
ویژگیهای شعرنیما را می توان به اختصار اینگونه برشمرد.
🔹قالب آزادنیمایی است و قبلا تجربه نشده است.
🔹وزن همان وزن عروضی ولی طول مصراعها مساوی نیست.
🔹نیما از قافیه، خلاقانه استفاده می کند.
🔹اولین شاعری که به وفور از اصطلاح محلی استفاده می کندو زندگی واقعی اش رابه تصویرمی کشد.
🔹شاعرطبیعت است به خصوص طبیعت شما ل ایران.
🔹نیما بازبانی سمبلیک به مسایل اجتماعی و سیاسی زمان خود می پردازد.
واین رسم تازه ای می شودبرای پیروانش
که راه او را ادامه دادند.
قبلا از نیما یا هم زمان با نیما در ایران
دیگران هم به نوکردن و تغییر شعرفارسی پرداختندولی خلاقیت .اگاهی عمیق به
مسایل اجتماعی را نداشتند.
آنهاجوهر
پدیده های اجتماعی رانمی شناختند.
صبر و بردباری و آرامش نیما در مقابل هجمه ی مخالفان شعرنوقابل توجه است.
نیما درکتاب ارزس احساسات یا درنامه هایش دیدگاههای بدیعی درباره ی
شعردارد.که راهگشای شناخت شعر نیمایی است.
درسال ۱۳۹۶ دفتری از اشعار منتشر نشده ی نیما با نام (صدسال دیگر)
به کوشش سعید رضوانی ومهدی علیایی
از انتشارات فرهنگستان زبان وادب فارسی منتشر شد.
دراین دفتر توجه ی خاص نیما را به طبیعت اطرافش وزندگی خودش مشاهده می کنیم .
اشعاری با نام ،ترنج ،گل شب بو ،بانگ خروس ،مرغ وکبوتر، عبور کلاغ ،نشان می دهد که نیما همچنان با طبیعت بسر می برد.
وشیفته طبیعت است...
@TAMASHAGAH