eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
228 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال توبه
🔴یه مطلب مهمی رو که جا داره ۱۰۰ صفحه راجع بهش بنویسم رو توی چند خط خلاصه بگم: ✍الان وقت کوبیدن نامزدهای "انقلابی ریاست جمهوری نیست! 🍃ممکنه شما به هر دلیلی از یکی خوشتون نیاد، اشکال نداره... اما نباید بزنیم تخریبش کنیم به نفع کاندیدای خودمون! ❄️ شما از کاندیدای خودت حمایت کن، کارهاشو پررنگ به مردم نشون بده و معرفیش کن... اما نفر بعدى جبهه انقلاب رو نکوب و تخریب نکن! 💥چرا؟ 🔴چون یک درصد حتی احتمال بدید کاندیداها به یک اجماع واحد برسن که مثلا به نفع یکی برن کنار ♻️اون وقت اگر اجماع روی کسی بشه که شما ۲۰ روز وقت گذاشتی تخریبش کردی و ازش همه جا بین حتی ۲۰ نفر بد گفتی و کاندیدای خودت هم به نفعش داره میره کنار میخوای چیکار کنی؟! راه پس و پیش داری دیگه؟!! میتونی بری اون ۲۰ نفر رو مجاب کنی که به کسی که تا الان تخریبش میکردی برن رای بدن؟؟ 🔆اون وقت که حالا اون کاندید رو از چشم یه عده انداختی اگر اونا نرن بهش رای بدن و رای ها شکسته بشه و برعکس از جبهه اصلاح طلبها یکی که همشون روش نظر مثبت دارن بهش رای بدن و بیاد بالا اون وقت میخواید چیکار کنید؟!! 🔺اون موقع که دوباره زحمات شهید رئیسی از بین بره با روی کار اومدن رئیس جمهور بی کفایت.. .. چجوری میخواید جبران کنید این ضربه ای که به سهم خودتون به انقلاب زدید رو؟؟ 🔶نکنیم از این کارای ناپخته و هیجانی ای که بعدا دودش توی چشم بره و دل حضرت آقا رو به درد بیاره... بصیرت داشته باشیم.. کاندیداهای انقلابی رو نکوبیم هرچند از بعضیا گله داشته باشیم. 🔵چون همونا باز انقدر خدمات و خوبیهایی دارن که روی کار اومدنشونم هزاربار بهتر از روی کار اومدن جبهه @Tobeh_Channel
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالیباف: کناره‌گیری من شایعه است؛ به عهدی که با مردم بستم، تا پایان ادامه خواهم داد. اگر قرار بود کنار بکشم، در مجلس می‌ماندم پ.ن: بشخصه معتقدم این کار خوبی است بشرطی که جلیلی هم تا آخر بماند و عیار هر یه نفر مشخص شود. 🔎پشت‌پرده‌ها در ıllıllı صریح نیوز ıllıllı 🇮🇷 صریح و دقیق🔽 @SarihNews
‏‎ 🔻 اکثر کسانی که موج تخریب و تفرقه راه انداخته اند. همان ‎ ی که خود را طرفدار آقای ‎ معرفی می کنند و نعره کشان یقه ی هر دگراندیشی را می گیرند. همانها که همه را منافق و مجاهد و کمونیست می خوانند و در دروغ و تهمت و لجن پراکنی مرزی نمی شناسند از قضا و کاملا بر حسب اتفاق یا «اقتصاد دان» و «اقتصاد خوان» هستند یا «مشاور اقتصادی» و «تحلیلگر اقتصادی» یا «سیگنال فروش» و یا حداقل طرفداران «بازار آزاد». به عبارتی همگی از قماش ‎ های وطنی محسوب می شوند که برای سهم خواهی آمده اند. برای بیرون راندن و ارعاب و تهدید هر عدالت خواه و هرکس که پایبند به آرمان های بنیادین ‎ و حامی ‎ است. نقاب دروغ و تزویر و ریای مذهبی شان را باور نکنید و فریب نخورید. حتی یکی شان حتی برای نمونه یکی شان نه نامی از فلسطین می برد و نه کلمه ای از سر صدق در حمایت از فلسطین می نویسد. در پست های قدیم شان بگردید لگد پرانی و فحاشی به فلسطین را قطعاً خواهید یافت. اینان رهروان بزرگانشان و امثال ‎ هستند که حاضر نشد امروز در مراسم ‎ مرگ بر آمریکا بگوید! به همه ی دوستان و جوانانی که صادقانه پیرو خط انقلاب هستند: 🔻نقاب اسلام و قرآن و امام حسین را از این دروغگویان باور نکنید. 🔻با هرکس، با هر اکانتی که پرچم فلسطین نداشت و صادقانه از فلسطین دفاع و حمایت نکرد مرزبندی کنید. 🔻امروز اسم رمز ‎ و پرچمش 🇵🇸 یعنی دروغ یاب و رسوا کننده ی ‎ فریب نخورید و همدیگه رو پیدا کنید! ✍سامان
هدایت شده از کانال توبه
🔴نحوه تشخیص اینکه هنگام ظهور از یاران امام زمان عج هستیم یا نه؟! 💠استاد قرائتی: آیا امام خمینی مستضعفین را به حكومت نرساند؟ آیا امام خمینی دین خدا را احیا نكرد؟ 🔴آن هایی كه به و انقلاب كمك نكردند، قطعاً به امام زمان هم كمك نخواهند كرد. 🔰چون اگر بنده بچه ام را فرستادم و شما در گوشش زدی، اگر خودم هم بیایم در گوش من هم می زنی! 🔆هركس با انقلاب هست حق دارد بگوید: یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورك! ای امام زمان ظهور كن. 🔴تو برای چه كردی كه حالا می گویی: امام زمان بیا؟؟ چقدر به امام كه می خواست شاه را بردارد، كمك كردی؟ ✅ آنهایی كه انقلابی نیستند، یاحجة ابن الحسن هایشان مایه و ریشه ندارد، دروغ می گویند... 💠 حالا ممكن است افرادی هم باشند كه تمام كتاب هایی را كه راجع به امام زمان است، مطالعه كرده باشند و به تمام مستحبات عمل كنند. 💥اما وظیفه اول این است كه اهداف را بشناسیم. هدف امام ما چیست؟ @Tobeh_Channel 🎞حجت الاسلام والمسلمین قرائتی به نقل از آرشیو سایت درس هایی از قرآن.
یادمان باشد که ما داده ایم یک بیابان مردِ داده ایم یادمان باشد پیام دست نااهلان نیفتد 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🛑چگونه افراد نجات یافته و مومن کشتی حضرت نوح، باز فریب خوردن و گمراه شدن؟ 🌿داستان زیر را بخوانید: 🌹حضرت نوح وقتی با گروه باایمان از طوفان جان سالم به در برد تا مدتها مردم زندگی عالی ای داشتن وشکر خدارو میکردند. 🍂سالها گذشت و نسل جدید که زندگی قبل از طوفان نوح ندیده بود روی کار آمد 🍁قدیمی ها از دنیا رفتن.. و شیطان که بستر را مناسب دروغ میدید به شکل پیرمردی خیرخواه شروع به تعریف از جریانات دروغینی کرد که: زمانهای گذشته که چقدر همه چیز عالیتر از الان بوده و مردم چه خوش بودن و مشکلی نبوده و ... 🍃 انقدر گفت تا نسل جوان کم کم حرفهای جذاب این پیرمرد رو باور کردن و فریب خوردن و دوباره به‌ فساد کشیده شدن.. 🛑و تاریخ همینجور ادامه پیدا کرده تا الان.. 🔥در هیچ دوره ای بیکار نمیمونه! ✍حتما شما هم بارها و به کرات شنیدید که همه چی زمان شاه و پهلوی گل و بلبل بوده و حالا زمان انقلاب انقدر گرونی اومده و.... ✍اما این وظیفه نسل امروز هست که هوشیار و اهل تحقیق باشد و بتواند تشخیص بدهد که: اگر زمان همه چیز انقدر عالی بود و گرسنگی و سختی نبود پس چرا تمام مردم ایران علیهش قیام کردن؟!
هدایت شده از کانال توبه
✍️ طبق حدیث امام باقر علیه‌السلام (الغیبه نعمانی صفحه ۲۷۳)، مراحل انقلاب ایرانیان بدین ترتیب است: 1️⃣ قبل از ظهور، و حکومتی در تشکیل میشود که هدف اصلی خود را زمینه‌سازی حکومت امام عصر میداند (و لا يَدفَعونَها إلَّا إلى صاحِبكُم) 2️⃣ در مواجهه با دشمن، دو مرتبه خویش را از راه طلب میکنند (يَطلُبونَ الحَقّ ثُمَّ يَطلبونَ الحَقّ) 3️⃣ اما دشمن، حق آنها را نمیدهد (فَلا يُعطونه) 4️⃣ در مرتبه‌ی سوم، ایرانیان وقتی ممانعت دشمن در دادن حق‌شان را می‌بینند (فإِذا رَأَوا ذلك‏)، این‏بار خود را از راه طلب میکنند (سُيوفَهُم على عواتقهم) که دشمن مجبور به قبول آن میشود (فَيُعطونَ ما سَألُوه) 5️⃣ اما ایرانی‌ها برخلاف اصرار بر گرفتن حق خویش در دو مرتبه قبلی، از پذیرش حق خود اجتناب میکنند! (فَلَا يَقْبَلونَه) 6️⃣ سپس کرده آماده‌ی نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در و در آستانه‌ی ظهور خواهند شد. (حَتَّى يَقُومُوا) 7️⃣ در نهایت را به حضرت تقدیم میکنند (و لا يَدفعونها إِلّا إلى صاحبكُم) ➖➖➖➖➖➖➖
🔴 فرازهایی از سخنان ناب و بی نظیر امام روح الله: ♦️ آنهایی که خواب امریکا را می‌بینند خدا بیدارشان کند. 📚 صحیفه امام، جلد ۱۹، صفحه ۲۳۰ ♦️ حضرت روح الله: كرارا گفته ام كه روحانی نمای غير مهذب از خطرناكتر است... 📚 صحیفه امام، جلد ۱۷، صفحه ۹۰ ♦️ سازش با ظالم، ظلم به مظلومین است/ آنهایی که به ما می گویند سازش کنید یا جاهل هستند یا مزدور 📚 صحیفه امام، جلد ۱۸، صفحه ۵۰۰ ♦️ شما هم عمال آمریکائید منتها ملتفت نیستید. یک عاملی داریم که مستقیماً از سفارت دستور می گیرد، یک عاملی داریم که برای او کار کند و خودش نمی فهمد، خود آدم نمی فهمد که برای کی دارد کار می کند. 📚 صحیفه امام، جلد ۱۳، صفحه ۷۶ ♦️ هر چه بیشتر ما خضوع بکنیم برای ظالم، ظالم بیشتر فشار می‌آورد. وقتی که مهیا بشویم برای جلوگیری از ظالم، ظالم عقب می‌نشیند. هر چه زیادتر بیاورید، او عقبتر می‌نشیند. یک قدم شما که عقب بنشینید، او جلو می‌آید. یک قدم شما جلو بروید، او عقب می‌رود. این است. 📚 صحیفه امام، جلد ۱۰، صفحه ۱۳۰ ♦️ آنهايى كه در خانه‏ هاى ، راحت و بی ‏درد آرميده ‏اند و فارغ از همه رنجها و مصيبتهاى جان فرساى ستون محكم و پابرهنه‏ هاى محروم، تنها حوادث بوده‏ اند و حتى از هم دستى بر آتش نگرفته ‏اند، نبايد به مسئوليت هاى تكيه كنند، كه اگر به آن جا راه پيدا كنند چه بسا انقلاب را يكشبه بفروشند، و حاصل همه زحمات را بر باد دهند، چرا كه اينها عمق راه طى شده را نديده ‏اند و فرق و سينه نظام و ملت را به دست از خدا بيخبران مشاهده نكرده ‏اند و از همه زجرها و غربتهاى مبارزان و التهاب و بيقرارى كه براى و دل به درياى بلا زده‏اند، غافل و بيخبرند... 📚صحيفه امام، جلد ‏۲۰، صفحه ۳۳۴ ♦️ می‌خواهی باشی؟ همه این حرفها تمام می‌شود، جنگ هیچ نمی‌شود؛ پیوند کن با شوروی، باز هم نمی‌شود! اما چی؟ این است که یک ملت عقب مانده و تا آخر توسری خورده . 📚 صحيفه امام، جلد ‏۱۹، صفحه ۲۰۰ ♦️ تا قطع تمام وابستگی ها به تمام ابرقدرت های شرق و غرب، مبارزات آشتی ناپذیرانه ملت ما علیه مستکبران ادامه دارد... 📚 صحیفه امام، جلد ۱۱، صفحه ۲۶۵ ♦️ دوام و قوام ايران بر پايه سياست نه شرقى و نه غربى استوار است و عدول از اين سياست، به اسلام و مسلمين و باعث عزت و اعتبار و كشور و ملت قهرمان ايران خواهد بود. 📚 صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۱۵۵ ♦️ تا خیانت بزرگان نباشد، دولتهای خارج نمی توانند تصرف بکنند. هست که اسباب این می‌شود که اینها راهشان را باز می‌کنند؛ این خیانت است که راه آنها را باز می‌کنند. اگر یک دولت غیرخائن باشد، راه باز نمی‌شود بر آنها که بیایند منافع ما را ببرند. 📚 صحیفه امام، جلد ۸، صفحه ۳۵۲ ♦️ آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه و را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به نشینی توجه بکند. آن روز است که برای خودو برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود. ما در طول مشروطیت از این کاخ نشین ها خیلی صدمه خوردیم. 📚 صحیفه امام، جلد ۱۷، صفحه ۳۷۶ ♦️ از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این‌ زودی ها نجات نخواهیم یافت. 📚 صحیفه امام، جلد ۱۵، صفحه ۴۴۶
✍️ 💠 ساعت از یک بامداد می‌گذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمه‌شب رؤیایی، خانه کوچک‌مان از همیشه دیدنی‌تر بود. روی میز شیشه‌ای اتاق پذیرایی ساده‌ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر نبود دلم می‌خواست حداقل به اینهمه خوش‌سلیقگی‌ام توجه کند. 💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی‌اش را می‌دیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس می‌شد. می‌دانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی‌اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی‌اش همیشه خلع سلاحم می‌کرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی خوندی، بسه!» 💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!» لحن محکم وقتی در لطافت کلمات می‌نشست، شنیدنی‌تر می‌شد که برای چند لحظه نیم‌رخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. 💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت باز بود و ردیف اخبار که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این می‌خوای کنی؟» و نقشه‌ای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«می‌خوام با دلستر انقلاب کنم!» نفهمیدم چه می‌گوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی‌مقدمه پرسید :«دلستر می‌خوری؟» می‌دانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمی‌خوام!» 💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه می‌رفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه بی‌نتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم می‌رسید!» با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه‌ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچه‌بازی فرق داره!» 💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی می‌دانست چه می‌گوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچه‌بازی می‌کردیم! فکر می‌کنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به ضربه زدیم!» در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس‌ها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و درافتادیم!» 💠 سپس با کف دست روی پیشانی‌اش کوبید و با حالتی هیجان‌زده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریه‌ای یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیال‌انگیز آن روز‌ها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمی‌دونی وقتی می‌دیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی می‌شدم! برا من که عاشق بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!» در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!» 💠 تیزی صدایش خماری را از سرم بُرد، دستم را رها نمی‌کرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر قید خونواده‌ات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترک‌شون کردم!» مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی‌توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :« هم به‌خاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»... ✍️نویسنده: 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
✍️ 💠 صورت و گلوی پاره سعد یک لحظه از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت، در تمام این مدت از حضورش متنفر بودم و باز دیدن جنازه‌اش دلم را زیر و رو کرده بود که روی تخت بیمارستان از درد و وحشت آن عکس، غریبانه گریه می‌کردم. از همان مقابل در اتاق، طاقتش را تمام کرده بود که کنار تختم آمد و از تمام حرف دلش تنها یک جمله گفت :«مسکّن اثر کنه، می‌برم‌تون خونه!» 💠 می‌دانستم از حضور من در بیمارستان جان به لب شده و می‌ترسید کسی سراغم بیاید که کنار تختم ایستاده و باز یک چشمش به در اتاق بود تا کسی داخل نشود. از تنهایی این اتاق و خلوت با این زن خجالت می‌کشید که به سمت در برگشت، دوباره به طرفم چرخید و با صدایی آهسته عذرخواست :«مادرم زانو درد داره، وگرنه حتماً میومد پیش‌تون!» و دل من پیش جسد سعد جا مانده بود که با گریه پرسیدم :«باهاش چیکار کردن؟» 💠 لحظاتی نگاهم کرد و باورش نمی‌شد با اینهمه سعد، دلم برایش بتپد که با لحنی گرفته پاسخ داد :«باید خانواده‌اش رو پیدا کنن و به اونا تحویلش بدن.» سعد تنها یکبار به من گفته بود خانواده‌اش اهل هستند و خواستم بگویم که دلواپس من پیش‌دستی کرد :«خواهرم! دیگه نباید کسی بدونه شما باهاش ارتباط داشتید. اونا خودشون جسد رو به خانواده‌اش تحویل میدن، نه خانواده‌اش باید شما رو بشناسن نه کس دیگه‌ای بفهمه شما همسرش بودید!» 💠 و زخم ابوجعده هنوز روی رگ مانده بود که با لحنی محکم اتمام حجت کرد :«اونی که به خاطر شما یکی از آدمای خودش رو کشته، دست از سرتون برنمی‌داره!» و دوباره صدایش پیشم شکست :«التماس‌تون می‌کنم نذارید کسی شما رو بشناسه یا بفهمه همسر کی بودید، یا بدونه شما اونشب تو بودید!» قدمی را که به طرف در رفته بود دوباره به سمتم برگشت و قلبش برایم تپید :«والله اینا وحشی‌تر از اونی هستن که فکر می‌کنید!» 💠 صندلی کنار تختم را عقب‌تر کشید تا نزدیکم ننشیند و با تلخی خاطره خبر داد :«می‌دونید چند ماه پیش با مرکز پلیس شهر تو استان درعا چیکار کردن؟ تمام نیروها رو کشتن، ساختمون رو آتیش زدن و بعد همه کشته‌ها رو تیکه تیکه کردن!» دوباره به پشت سرش چشم انداخت تا کسی نباشد و صدایش را آهسته‌تر کرد :«بیشتر دشمنی‌شون با شما ! به بهانه آزادی و و اعتراض به حکومت شروع کردن، ولی الان چند وقته تو دارن شیعه‌ها رو قتل عام می‌کنن! که چندسال پیش به بهانه توریستی بودن حمص اونجا خونه خریدن، حالا هر روز شیعه‌ها رو سر می‌برن و زن و دخترهای شیعه رو می‌دزدن!» 💠 شش ماه در آن خانه زندانی سعد بودم و تنها اخباری که از او می‌شنیدم در گسترده مردم و سرکوب وحشیانه رژیم خلاصه می شد و حالا آن روی سکه را از زبان مصطفی می‌شنیدم که از وحشت اشکم بند آمده و خیره نگاهش می‌کردم. روی صندلی کمی به سمتم خم شد تا فقط من صدایش را بشنوم و این حرف‌ها روی سینه‌اش سنگینی می‌کرد که جراحت جانش را نشان چشمان خیسم داد :«بعضی شیعه‌های حمص رو فقط به‌خاطر اینکه تو خونه‌شون تربت پیدا کردن، کشتن! مساجد و حسینیه‌های شیعه رو با هرچی و کتاب دعا بوده، آتیش زدن! خونه شیعه‌ها رو آتیش می‌زنن تا از حمص آواره‌شون کنن! تا حالا سی تا دختر شیعه رو...» 💠 غبار گلویش را گرفت و خجالت کشید از جنایت در حق شیعیان حرفی بزند و قلب کلماتش برای این دختر شیعه لرزید :«اگه دستشون بهتون برسه...» باز هم نشد حرفش را تمام کند که دوباره به صندلی تکیه زد، نفس بلندی کشید که از حرارتش آتش گرفتم و حرف را به هوایی دیگر کشید :«دکتر گفت فعلاً تا دو سه ماه نباید تکون بخورید که شکستگی دنده‌تون جوش بخوره، خواهش می‌کنم این مدت به این برادر اعتماد کنید تا بتونم ازتون مراقبت کنم!» 💠 و خودم نمی‌دانستم در دلم چه‌خبر شده که بی‌اختیار پرسیدم :«بعدش چی؟» هنوز در هوای نگرانی‌ام نفس می‌کشید و داغ بی‌کسی‌ام را حس نکرد که پلکی زد و با مهربانی پاسخ داد :«هر وقت حالتون بهتر شد براتون بلیط می‌گیرم برگردید پیش خونواده‌تون!» نمی‌دید حالم چطور به هم ریخته که نگاهش در فضا چرخید و با سردی جملاتش حسرت روزهای آرام را کشید :«ایران که باشید دیگه خیالم راحته! سوریه هم تا یک سال پیش هیچ خبری نبود، داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم که همه چی به هم ریخت، اونم به بهانه ! حالا به بهانه همون آزادی دارن جون و مال و ناموس مردم رو می‌کنن!»... ✍️نویسنده: 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💦⚡داستان آب و برق رایگان رو اول عباس امیرانتظام مطرح کرد، نه امام خمینی. (که معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت ایران در سال ۱۳۵۷ بوده) توی "۸ اسفند ۵۷" تو روزنامه‌ها چاپ شد، بعدش امام خمینی "۱۰ اسفند" تو مدرسه فیضیه گفت که مردم نباید فقط دنبال مسائل مادی باشن. یعنی خلاصه‌اش اینه که وعده آب و برق رایگان از اول حرف امیرانتظام بود نه امام خیمنی! 😉 ⁉️این پست رو بفرست برای اون دوستت که همیشه میگه پس چرا هیچوقت آب و برق مجانی نشد!؟ ⚠️اصلا تو نظرت چیه؟ خودت تاحالا صحبت اصلی و کامل امام خمینی رو شنیده بودی؟ ‌ 🌍 شناخت مغالطه‌ها و مطالعه‌ی دقیق تاریخ لازمه تا به حقیقت نزدیک بشیم، چون تحریف‌های تاریخی می‌تونن سال‌ها افکار عمومی رو تحت تأثیر قرار بدن. 🧠 🔻 💢@amoofidel
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ عاقبت به وحشی 🔺 دکتر سعید لیلاز، اصلاحطلب، درباره‌ی و با ترامپ و روش مذاکراتی عجیب و روش کشورداری مضحک و دولت فعلی، چه گفت؟ ✍ به والله؛ اگر در هر کشور دیگری، خیانتی مانند نفهمیدن تفاوت لیفت و ساسپند، توافقنامه‌ی سراسر ذلت‌بار برجام و بند اسنپ‌بک یا رخ داده بود، بانیان آن را تا کنون هزار بار محاکمه کرده بودند. ✍ آقای قوه‌ی محترم قضایی؛ من در این مملکت هیچکاره‌ام. در کمال احترام و ادب، فقط نقل قول مردم کف جامعه‌رو به شما منتقل میکنم که اگر تاکنون نشنیده‌اید، بشنوید: ✍ بخشی از میگن مگه میشه چنین بزرگی در انجام بشه، اما هیچکس بازخواست نشه! مردم میگن اینا همشون، راست و چپ، دستشون تو یه کاسه هست وگرنه باید ظریف و روحانی و امثالهم، حداقل می‌شدن! به قرآن، مردم ایران عاشق مملکت‌شون هستند، عاشق انقلاب‌شون هستند، عاشق ایران‌شون و مقدسات هستند. اما اگر فحشی به رهبری و مقدسات میدن، بخاطر اهمال و مسامحه‌ی امثال شماست و عدم با احمق‌هایی که حتی برای خرید پفک برای نوه‌هاشون، وقت بیشتری صرف می‌کردند و قرارداد بهتری با بقّال سر کوچه‌شون می‌بستن! بخدا که شما هم مقصرید در ازای هر بدبینی و نامیدی از و رهبری و کشور، و ریزش ملت از اعتقاداتشون ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷🇵🇸🇾🇪 @sedaye_zohoor313 🏴🚩