eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
674 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ گونه شناسی جریان های فکری و دین پژوهشی از منظر استاد خسروپناه 💠جریان های فکری و دین پژوهشی را با مثلث دغدغه ای سه ضلعی یعنی: دغدغه انحطاط مسلمین، فرهنگ و تمدن غرب، میراث سنت اسلامی ایرانی می توان این گونه دسته بندی کرد: 🔹 روشنفکری سکولار: میان اسلام و مدرنیته نمی توان آشتی داد و دین عامل انحطاط مسلمین بوده و بر حفظ مدرنیته اصرار دارند. این دسته معمولا مدرنیته و غرب را یک هویت یکپارچه و تجزیه ناپذیر می دانند که یا بر اصالت غرب و گرایش لیبرالیستی اصرار می ورزند و یا اینکه اصالت را به شرق و گرایش‌های مارکسیستی و سوسیالیستی می‌دهند. 🔹روشنفکری دینی: میان اسلام و مدرنیته سازگاری وجود دارد که رویکرد آن متفاوت است: 🔻روشنفکری دینی علم گرایانه مثل آیت الله طالقانی، دکتر سحابی و مهندس بازرگان. 🔻روشنفکری دینی جامعه گرایانه مثل دکتر شریعتی. 🔻روشنفکری دینی با رویکرد فلسفه تحلیلی و هرمنوتیک فلسفی مثل دکتر سروش. 🔹 روشنفکری معنویت گرا که پروژه عقلانیت و معنویت را مطرح می سازد؛ جمع دین و مدرنیته را ممکن نمی داند و لزوم مدرنیته را نیز می پذیرد ولی بر ضرورت معنویت اصرار دارد. 🔹 دین و مدرنیته قابل جمع نیست و رویکردی تجدد ستیزانه دارند: 🔻تجدد ستیزی هایدگری 🔻تجدد ستیزی اخباری(سنتی) که رویکرد درون متون دینی دارد. 🔹 سنت گرایی: میان دین و مدرنیته جمع نمی کنند ولی به شدت دو گفتمان پیشین تجددستیز نیستند؛ بلکه معتقدند باید با سنت به تولید علوم مقدس و اصلاح تجدد پرداخت. 🔹فرهنگستان علوم اسلامی: اجتماع دین و مدرنیته را باور ندارند و در عین حال با رویکرد فلسفه درصدد تاسیس علوم دینی هستند مثل استاد میر باقری. 🔹 جریان روشنفکری دینی تحول‌گرا: دغدغه اسلام و مدرنیته و مسئله انحطاط مسلمانان را دارد که با بهره‌گیری از عقلانیت اسلامی به صورت مطلق داوری نمی کند و بر این باور است که باید به تولید علم دینی دست یافت به گونه ای که هم الهیات اسلامی تثبیت گردد و هم طبیعت با روش شناسی اسلامی شناسایی شود. این گفتمان به نمایندگی علامه طباطبایی و استاد مطهری آغاز شد و امروزه توسط فضلا و اساتید جوان ادامه دارد و نقش و کارکرد خود را در موسسه ها و پژوهشگاه هایی مانند پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، موسسه امام خمینی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، موسسه امام صادق و ...ظاهر می کنند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۰ فروردین ۱۴۰۰
✍جریان شناسی فکری جهان تشیع ⁉️پرسش جدی این است که جهان اسلام چگونه و چه تعاملی باید با جهان مدرن داشته باشد. این جریان ها و رویکرد ها در تلاش پاسخ به این سوال هستند. 1⃣ رویکرد کلامی: در سنت اسلامی ما از گذشته بود و هم اکنون هم حیات دارد که خود سه گرایش دارد: 🔹اخباری مسلکی 🔹کلامی اجتهادی، که مشرب خواجه نصیر الدین طوسی را قبول دارند و عمدتا متاثر از کشف المراد هستند. اصول فقه رو قبول دارند ولکن در مسائل اعتقادی فلسفه رو مبنای فکری قرار نمی دهند بلکه نصوص دینی معیار و مبنا در اجتهاد است. 🔹تفکر تفکیکی که خود شاهد سه نسل است: 🔸نسل اول ضد فلسفه و منطق مثل میرزا مهدی اصفهانی 🔸نسل دوم منطق را قبول دارد اما مباحث فلسفی را نمی پذیرد مثل میرزا جواد آقا تهرانی و آقا مجتبی قزوینی. 🔸نسل سوم از آیت الله سیدان شروع شده که منطق را قبول دارد و اگر نظریه فلسفی تعارض با نصوص داشت اجازه تأویل نصوص وجود دارد اما تاویلات فلاسفه را قبول ندارند. این رویکرد تفکیکی دغدغه پلورالیزم و تعارض علم و دین و دغدغه چالش های معاصر را ندارند. 2⃣ رویکرد فلسفی که خود سه گرایش است: 🔹تفکر مشائی که الان هم موجود است مثل آیت الله مصطفوی که ادعا دارند حکمت اشراق و متعالیه از گوهر تفلسف جدا شده اند. 🔹تفکر اشراقی 🔹تفکر حکمت متعالیه یا همان نوصدرایی که عمدتا این گرایش حاکم است و امروزه شبهات الهیات مدرن را پاسخ می دهند و با مبانی حکمت متعالیه می خواهند تولید علوم انسانی اسلامی کنند. 3⃣ رویکرد عرفانی با مبنای وحدت وجود و تکثر و تشکیک در تجلیات مطرح است. امثال شاگردان خاص آیت الله حسن زاده آملی که با این مباحث می خواهند مسائل امروز انسان معاصر را پاسخ دهند. 4⃣ رویکرد نواندیشی و روشنفکری غرب گرای مدرن: این افراد بین روشنفکری دینی و نواندیشی دینی فرق می گذارند. روشنفکری دینی آن است که نظریات فلسفی و مدرن و پسا مدرن را می گیرند و بر نصوص دینی تحمیل می کنند و دین را هم محدود می کنند. در نواندیشی دینی شواهد را از نصوص دینی پیدا می کنند و دیگر دین را محدود نمی کنند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۹ مهر ۱۴۰۰
🔆سرشت روشنفکری 🔸مرز میان روشنفکری، به عنوان نوعی فعالیت اجتماعی، با سایر فعالیت های اجتماعی مشابه آن، مانند فعالیت های عالمان و محققان و اساتید دانشگاه، یا سیاست مداران و فعالان سیاسی، یا فن سالاران ( = تکنوکرات ها)، کجا است و چه چیزی به روشنفکری شأن و تعین خاص و تمایز بخش میدهد؟ 🔹پاسخ گویی به این پرسش در گرو توجه به نکاتی است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۳ آبان ۱۴۰۰
✍ شأن و تعین خاص روشنفکری(۱) 🔹می توان گفت که همه افعال ارادی که آدمی، در سرتاسر عمر، انجام می دهد، به لحاظ غایت، در سه دسته جای می گیرند: الف) شغل،حرفه یعنی همه ی کارهایی که بی واسطه یا با واسطه برای کسب درآمد انجام می گیرند. انسان برای آنکه بتواند به زندگی ادامه دهد و نیز برای آن که اخلاقی زیستنش نیازمند استقلال او است و یکی از مهمترین وجوه استقلال، استقلال مادی و مالی، یعنی بی نیازی اش از دیگران، است چاره ای جز کسب در آمد ندارد و برای کسب درآمد از پرداختن به شغل،حرفه ناگزیر است و برای آن که بتواند متکفل شغل،حرفه ای شود، گریزی از تخصص یافتن در یک علم یا فن یا هنر ندارد و، بنابراین، باید در علم یا فن یا هنری آموزش ببیند. ب) علقه پردازی، یعنی همه کارهایی که برای برآوردن خواسته ها و یا نیازهای خود شخص انجام می گیرند و از این جهت، خودگزینانه (egoistic) اند. هر یک از ما چندین و چند نوع علقه دارد که به حکم این که شخصیت و منش هیچ دو فردی عین هم نیست، با انواع علایق هر کس دیگری کمابیش تفاوت هایی دارند. علقه پردازی ها نه فقط دیناری کسب درآمد نمی کنند، بل، بخش کمابیش بزرگی از درآمد هر کس را مصروف خود می کنند. ج) رایگان بخشی، یعنی همه کارهایی که برای برآوردن خواسته ها و یا نیازهای سایر موجودات، غیر از خود شخص فاعل، انجام می پذیرند و از این رو، دیگر گزینانه (altruistic)اند. کسی که، بی در نظر داشتن هیچ گونه سودی برای خود، به فقیری کمک مالی می کند یا به یاری مظلومی می رود یا به حیوان تشنه ای آب می دهد به رایگان بخشی دست یازیده است. اخلاقی زیستن و اخلاقی رفتار کردن، به معنای دقیق کلمه، یعنی به تفکیک از رفتارهایی که به حکم سایر منابع هنجارگذار انجام می گیرند (رفتارهای مطابق با قانون، مناسک و شعایر دینی، عرف و عادات و آداب و رسوم، و مصلحت اندیشی)، مصداق رایگان بخشی است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۳ آبان ۱۴۰۰
✍ شأن و تعین خاص روشنفکری(۲) 💠 اصلاح ساحت فرهنگی مصداق رایگان بخشی یک روشنفکر 🔹رایگان بخشی، یعنی زندگی و رفتار اخلاقی، چنان که اشاره شد، معطوف به برآوردن خواسته ها و یا نیازهای دیگران و از جمله همنوعان است. اما خود رایگان بخشی به هم نوعان عموما و هم میهنان خصوصا از دو راه تحقق می یابد: 🔻تغییر و اصلاح محیط بیرونی آنان، یعنی تغییر و اصلاح محیط اجتماعی یا طبیعی آنان 🔻دیگری تغییر و اصلاح ساحت درونی شان، یعنی تغییر و اصلاح باورها یا احساسات و عواطف یا خواسته هایشان. 🔸اگر شما برای روستاییانی فقیر جاده احداث کردید یا سامانه آبرسانی پدید آوردید و یا مردابی را خشکاندید و به زمین کشاورزی تبدیل کردید، تغییر و اصلاحی در محیط طبیعیشان حاصل آورده اید، و اگر تنظیمات و مقررات مثلا نهاد خانواده یا نهاد اقتصاد یا نهاد سیاست یا نهاد حقوق را دگرگون کردید و بهبود بخشیدید تا شهروندان جامعه تان درد و رنج و آزار و آسیب کمتر ببینند تغییر و اصلاحی در محیط اجتماعی پدید آورده اید. این هر دو نوع تغییر و اصلاح در محیط بیرونی انسان ها صورت گرفته اند و اگر شما در اقدام به این تغییر و اصلاح ها فقط قصد سود رسانی به آنان، و نه به خودتان داشته اید کارتان مصداق رایگان بخشی و اخلاقی زیستی است. 🔸اما اگر، فقط به نیت بهبود بخشی به وضع و حال و کار و بار مردم، به تغییر و اصلاح باورها یا احساسات و عواطف یا خواسته هاشان پرداختید، چرا که تشخیص داده اید که لااقل بخشی از بدی روز و روزگارشان به جهت باورهای غیر مطابق با واقع یا احساسات و عواطف نابجا یا خواسته های نامعقول آنان است، در این صورت، تغییر و اصلاحی در ساحت درونی انسان ها ایجاد کرده اید و باز، کارتان مصداق رایگان بخشی و اخلاقی زیستی است. ▪️حاصل آنکه رایگان بخشی یا از راه اصلاح محیط طبیعی یا از راه اصلاح محیط اجتماعی (که هر دو اصلاح محیط بیرونی اند) یا از راه اصلاح ساحت فرهنگی (که اصلاح ساحت درونی است) امکان پذیر می شود. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۸ آبان ۱۴۰۰
AudioCutter_جامعه‌شناسی‌سیاسی۱۰آبان۴۰۰دورکیم.m4a
3.44M
🎙صحبت های استاد عزیزم حجت الاسلام دکتر حسن غفاری فر سر کلاس که حس کردم اشتراکش خالی از لطف نیست. 🔹به نظرم مشکل خیلی از طلاب خوش فکر و مستعد ما هست، بنده به شخصه استفاده تام کردم چون واقعا از مشکلات طلبگیم بوده و هست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲۳ آبان ۱۴۰۰
✍ روشنفکری دینی چیست؟ 🔹روشنفکری دینی طیف فکری رقیب اسلام سنتی است که خاستگاه دینی (اسلام شیعی) داشته، مخاطبانی دینی دارد، دو دغدغه‌ی اصلیش مدرنیته یا تجدد از یک‌سو و دین به‌طور کلی از سوی دیگر است، در مرز‌های دین فعالیت می‌کند یا کرده است، ماتریالیست نیست، و آثار خود را علی الاغلب در قالب خطابه ایراد می‌نماید. 🔸برجسته‌ترین وجه جامع این طیف خواستگاه‌ دینی اولیه‌ی آن (اسلام شیعی) و رقابت سنگین با اسلام سنتی (فقهای حوزوی) است. علاوه بر آن این طیف مخاطبان خود را از میان دین‌داران یارگیری کرده است. تردیدی نیست که مولدان و مصرف‌کنندگان این طیف صبغه‌ی دینی داشته‌اند. مشخصا مسلمان شیعه بوده‌اند، و لبه‌ی تیز نقد آن‌ها متوجه شریعت‌مداران و فقیهان بوده و هست. بحرانی که به این طیف میدان داده است بحران اسلام سنتی است. علمای اسلام سنتی فرزند دوران تجدد نیستند. آنها نتوانسته‌اند پاسخ‌گوی پرسشهای زمانه‌ی خود باشند. طبیعی است که کسانی بخواهند این نقیصه را جبران کنند. 🔻دغدغه‌ی اصلی این آغازگران دینی، تجدد یا مدرنیته از یک‌سو و مطالعات دینی از منظر متجددانه از سوی دیگر بوده و هست. با قصد مدرن کردن دین یا معرفت دینی فعالیت خود را آغاز کردند. رعایت الگوهای مدرن و دین‌داری را در آن الگوها تنظیم کردن کارکرد اصلی این طیف بوده است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱ آذر ۱۴۰۰
✍ شأن و تعین خاص روشنفکری(۳) 🔹روشنفکری نه شغل و حرفه است، نه علقه پردازی. روشنفکری نوعی از رایگان بخشی و اخلاقی زیستی است، آن نوعی که به اصلاح ساحت درونی، یعنی به اصلاح فرهنگ یکایک شهروندان جامعه، می پردازد. در هر جامعه هستند کسانی که، نه به حکم شغل و حرفه و نه از سر علقه پردازی، بلکه به انگیزه اخلاقی زیستی و رایگان بخشی به اصلاح محیط طبیعی یا محیط اجتماعی انسان ها می پردازند و هستند کسانی که به همان انگیزه اخلاقی زیستی به اصلاح ساحت درونی، و نه محیط های بیرونی، انسان ها دست می یازند. هر سه گروه اخلاقی اند اما فقط این گروه اخیر روشنفکرند. 🔸پیش فرض مهم روشنفکری این است که لااقل بخشی کمابیش بزرگ از درد و رنج و آزار و آسیبی که انسان ها متحمل می شوند ناشی از فرهنگ خود آنان، یعنی برخاسته از باورهای کاذب یا احساسات و عواطف نابجا یا خواسته های نامعقول خودشان است. 🔻روشنفکر، با این پیش فرض، در عین حال که رایگان بخشانی را که به اصلاح محیط بیرونی آدمیان، اعم از محیط طبیعی یا محیط اجتماعی آنان می پردازند، به هیچ روی تخطئه نمی کند، بر این باور است که حتی با اصلاح تمام عیار محیط بیرونی انسان ها نیز کار آدمیان به سامان نمی شود و بارشان به منزل نمی‌رسد چراکه بشر فقط سیلی خورده ی اوضاع و احوال بیرونی نیست، بلکه وضع و حال درونی اش نیز خاکستر نشین اش کرده است. برای رفع فلاکت و ادباری که گریبان گیر زندگی بشر شده است باید هم محیط بیرونی اش را اصلاح کرد و هم ساحت درونی اش را. روشنفکر، خود، اصلاح ساحت درونی را بر عهده می گیرد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۸ آذر ۱۴۰۰
✍خدمات و برکات روشنفکری(علی ما اُدّعیَ) 💠 خدمات و برکات روشنفکری دینی در صحنه‌ی تفکر ایران در چهار دهه‌ی اخیر نه تنها بی‌تأثیر نبوده بلکه پدیده‌ای مؤثر بوده است که حساسیت‌ هایی را در جریان سنتی برانگیخته، آن ها را با پرسش های جدیدی مواجه کرده است. استبداد دینی را نیز به عکس‌العمل‌های محدودکننده، تضییقات، سانسور و تبعید واداشته است. بی‌تردید این طیف در میان نسل جوان و تحصیل‌ کرده هواخواهانی دارد. 🔸رواج تفکر انتقادی در حوزه‌ی دین در ایران و تفکر انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی بویژه علوم اسلامی در ایران ضعیف یا غائب بوده است. در تفکر دینی این روش مبارک کمتر مطرح بوده و به همت روشنفکری دینی به‌ عنوان سنتی مستحسن جا انداخته شد. 🔹نگاه تاریخی داشتن به دین مورد دیگر است. دین در طول تاریخ تکوین پیدا کرده است و افراد و نسل های فراوانی در ساخته شدن آنچه دین نام دارد سهیم بوده‌اند. امر تاریخی قابل نقد و بحث است و فاقد قداست است. تکثر در فهم دینی محصول این دو اصل مبارک بوده که کاری سترگ است. 🔸 مورد بعد شتاب‌ بخشیدن به روند سکولاریته در ایران است. سکولاریته معلول شرائط متعددی است. این طیف به چنین روند مبارکی تسریع بخشیده است. مرادم از سکولاریته جدایی نهاد دین از دولت است. اهمیت این رویکرد در حکومت تئوکراتیک و ربانی‌ سالار ولایت مطلقه فقیه که رهبر را منصوب الهی و خلیفه‌ی رسول خدا و نایب امام غایب می‌داند و دیانتش عین سیاستش است، کاری است کارستان. 🔹مطرح کردن امکان فهم‌های گوناگون از متن واحد، قرائت‌پذیری دین، و در سایه‌ی آن نقد بنیادی تفکر سنتی از ابعاد مختلف، و عیان کردن ضعف این فهم از دین در عرصه‌های گوناگون نیز از برکات روشنفکری است. این خدمات مغتنم و ارزشمند هستند که در مورد هرکدام می‌توان به تفصیل سخن گفت. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۱ آذر ۱۴۰۰
✍سکولاریسم فلسفی استحاله‌ی روشنفکری دینی؟! 🔹روشنفکری دینی در دفاع از سکولاریسم عینی یا سیاسی (جدایی نهاد دین از دولت) کارنامه‌ای نسبتا موفق دارد. بر اساس این دیدگاه دولت توسط منتخبین مردم بر مبنای قوانین عرفی جامعه را اداره می‌کند. متولیان دین وظیفه یا حقوق ویژه‌ای در امر دولت و سیاست ندارند. دولت هم مجاز به دخالت مثبت یا منفی در امر دین نیست. اما سکولاریسم رُویه‌ی دیگری هم دارد: سکولاریسم ذهنی یا فلسفی. در این رُویه‌ زندگی منهای خدا و دین و وحی ترسیم می‌شود. تقلیل نقش دین تا سرحد حذف کامل آن سرلوحه‌ی این رُویه‌ی سکولاریسم است. تأمل من درباره موضع روشنفکری دینی در قبال این امر است. 🔸اگر قرار است از سکولاریسم عینی (جدایی نهاد دین از دولت) دفاع شود از آن روست تا فضایی فراهم شود تا دین‌دار (هر دینی) و بی‌دین در فضایی سالم و رقابتی کالای خود عرضه کنند و مردم آزادانه و با اختیار و بصیرت باور دینی خود را انتخاب کنند و «بدون سوبسید حکومتی» مؤمنانه زندگی کنند و کسی به دلیل باور دینی‌اش محدودیت و تضییق نبیند. مسلمان شیعه‌ی معتقد به حکومت دینی در کنار مسلمان شیعه‌ی منکر حکومت دینی زندگی کند. مسلمان سنی در پایتخت شیعیان مسجد خاص خود داشته حق عبادت در به‌شیوه اهل سنت و جماعت داشته باشد. درویش مسلمان در خانقاه و حسینه‌اش بتواند عبادات خود را به شیوه‌ی فقرای معنوی برگزار کند. گرویدن به مسیحیت و اصولا هر تغییر دینی مجازات اعدام نداشته باشد. جوان بهایی به جرم بهایی بودن از تحصیل در دوره‌ی تحصیلات تکمیلی محروم نشود و سران بهایی به اتهام کلیشه‌ای جاسوسی برای اسرائیل (که چند دهه بعد از تبعید سرکرده‌ی این آئین به حیفا، غاصبانه تاسیس شده!) مجرم شناخته نشوند. در یک نظام سکولار نه شیعه بودن امتیاز است نه سنی و درویش و مسیحی و بهایی بودن عامل محرومیت از حقوق اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی. فضای رخوت‌زده‌ی تک صدایی جای خود را به فعالیت جدی رقابتی چندصدایی می‌دهد. به‌جای خفه کردن صدای «دیگری» اکنون مجبوری شنونده را قانع کنی که تو هم حرف شایسته‌ای برای عرضه داری. در چنین فضای رقابتی دیگر نمی‌توان به سلبیات و انتقادات از اسلام سنتی اکتفا کرد. 🔻پرسش من این است: روشنفکری دینی در چنین فضای رقابتی چه کالایی برای عرضه کردن دارد؟ یا چه کالای ایجابی عرضه کرده است؟ اگر رویکرد روشنفکران دینی به بلاموضوع شدن تدریجی دین و خدا و پیامبر و وحی و قرآن بیانجامد، یعنی اگر روند تدریجی این طیف سکولار کردن خود دین و تقلیل رو به حذف دین شده باشد، در این صورت دیگر چه جای استفاده از پسوند «دینی» برای روشنفکر باقی می‌ماند؟ اگر در محصولات جدید روشنفکری دینی، امر دین تدریجا همانند برف در آفتاب تموز آب می‌شود، و امر قدسی جای خود را به امور دیگری از قبیل فلسفه یا عقلانیت، عرفان، اخلاق، و معنویت می دهد، روشنفکری دینی باید صادقانه استحاله‌ی خود را به روشنفکری عرفانی، اخلاقی، فلسفی یا معنوی به اطلاع علاقه‌مندان و پیروان برساند. واضح است که مرادم عرفان دینی، اخلاق دینی، عقلانیت دینی و معنویت دینی نیست. در نقد «اسلام تک ساحتی» به‌تفصیل در این زمینه سخن گفته‌ام. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۹ دی ۱۴۰۰
✍نوش‌دارویی پس ازمرگ سهراب! 🔹بنا به گزارش خبرآنلاین، رییس جمهور در سفر اخیر خود به قم هنگامی که از فقیهان و مراجع دینی حوزۀ علمیه درخواست می‌کند برای حل مشکلات کشور راهکار ارائه کنند، آقایان شبیری زنجانی و جوادی آملی به جای پاسخ‌دادن‌های کلیشه‌ای و مبتذل و همیشگی، سنت‌شکنی می‌کنند و دست روی مهم‌ترین معضل و مشکل سیاسی و فرهنگی کشور می‌گذارند که بیش از چهل سال است کشور ایران را گرفتار کرده است. آن مشکل این است که از طرفی حجیت و مرجعیت علوم انسانی معاصر را که لازمۀ آن حکمرانی و ادارۀ دموکراتیک کشور و سپردن کارها به دست متخصصان اهل فن است انکار کرده‌اند و از طرف دیگر ارائۀ راهکارهای نهایی و تصمیمات بنیادی و حکمرانی را از سرسپردان فقیهان طلب کرده‌اند و غیر از فقیه‌سالاری چیز دیگری در صحنه باقی نگداشته‌اند. 🔸حالا پس از آنکه کشور ایران زیر فشار آن مشکل و معضل در طول چند دهه با انواع مشکلات کمرشکن و مسایل درهم‌پیچیده مواجه شده است دو مرجع دینی صدایشان بلند شده است. بنا به گزارش خبرآنلاین آقای جوادی آملی به رئیس جمهور یادآور شده که مدیریت و اقتصاد علم است و راه‌های حل مشکلات کشور را از این علوم باید جست، و اینکه کشور را کمیتۀ امدادی اداره کردن خلاف فرهنگ خلقت است. آقای شبیری هم در پاسخ طلب راهکار رئیس جمهور گفته‌اند ما اهل فن نیستیم که دربارۀ جرح و تعدیل مسائل نظر بدهیم. کاری که از دست بنده ساخته است دعا برای رفع مشکلات کشور است. 🔻آقای شبیری تصریح کرده که ارائۀ راهکار درباب حکمرانی کار فقیهان نیست و اهل فن آن کار دیگران هستند. این‌جانب وقتی دو جواب آن دو مرجع دینی را خواندم، بدون درنگ شعر معروف شهریار به یادم آمد که خطاب به معشوقۀ بی‌وفایش گفته است: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؛ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی/سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا». این سخنان که امروزان دو مرجع می‌گویند همان نوشداروی پس از مرگ سهراب است. کلیۀ کسانی‌که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون آن‌ها را با مارک لیبرالیسم و غرب‌زدگان کوبیده‌اند سخنشان همان بوده که امروز آن دو مرجع می‌گویند. ▪️نویسندۀ این یادداشت که در سال ۱۳۷۶ کتاب هرمنوتیک ، کتاب و سنت را منتشر کرد تمام حرفش در آن کتاب همین بود که با علم فقه نمی‌توان کشور را اداره کرد و فقیه‌سالاری مشکلات خواهد آفرید. پس از این هم راه‌حل اساسی آن معضل سیاسی و فرهنگی که گفته شد تفکیک نهاد دیانت از نهاد سیاست و مدیریت است، والسلام. محمد مجتهد شبستری ۱۴ دی ۱۴۰۰ 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۷ دی ۱۴۰۰
▪️روشنفکری به مثابه ضد روحانیت و دیانت 🔹در اجتماع ما کلمه روشنفکر امروز و به خصوص پس از انقلاب اسلامی طنین مذمومی یافته است. به گونه ای که کسانی که دم از روشنفکری می زنند، این شبهه در میان آنها می رود که مغازه تازه ای در برابر روحانیت و دیانت گشوده اند. 🔸البته این شبهه بدون سابقه و دلیل تاریخی نیست، چرا که در مغرب زمین نهضت روشنفکری نهضتی بود که علنا و مستقیم در برابر دیانت سر برافراشته بود. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲۱ دی ۱۴۰۰
✍️انتقاد به روشنفكران دينى ♦️يكى از مهمترين اشكالاتى كه به روشنفكران دينى ميشود، اين است كه: روشنفكران دينى، يك اعتقاد يا اعتقادات رايج مردم را (كه با آن مشغول زندگى هستند) سست يا از بين مى برند، ولى متأسفانه، "اعتقاد جديدى" جاى آن نمى نشانند. ♦️اشكال رو با تصور يك فرض، پاسخ مى دهم: فرض كنيد شخصى دارد در بيابانى، راه را اشتباه مى رود؛ و شما به وى توجه مى دهيد كه راهى كه مى رود، اشتباه است؛ و البته راه جايگزينى نيز ارايه نمى دهيد. ❓سؤال آيا ايستادن و حركت نكردن آن شخص (كه نتيجه گفته شما بوده است) براى اين شخص بهتر است؟ يا ادامه دادن وى در مسير و راه اشتباه؟ ♦️البته قابل توجه اين عزيزان، بايد بگويم: عدم اعتقاد به چيزى، خودش يك نوع اعتقاد است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱ بهمن ۱۴۰۰
⁉️به نظر شما این سخن از کیست؟ ⚠️ به جان تو اگر یک جلد از کتاب بحارالانوار را در هر ملتی انتشار بدهند و در دماغ های آنان این خرافات را استوار و ریشه‌دار دارند دیگر امید نجات از برای آن ملت دشوار است. 1⃣میرزا صالح شیرازی 2⃣میرزا فتحعلی آخوند زاده 3⃣میرزا آقا خان کرمانی 4⃣سید احمد کسروی 📊 با شرکت در نظر سنجی از جواب صحیح هم مطلع شوید: https://EitaaBot.ir/poll/i2pumc 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲ بهمن ۱۴۰۰
✍ روشنفکری و نقد سنت 🔹روشنفکری در گام اول با نقاد سنت متولد شد؛ در اروپا، روشنگران در مقابل کلیسا قرار گرفتند و بسیاری از احکام کلیسا را نادرست خواندند. کلیسایی که حوزه اقتدار مادی و معنوی عظیمی داشت و طی چند قرن تداوم یافته و تربیت شده و عرصه های مختلف سیاسی - اجتماعی را درنوردیده بود. کلیسای قرون وسطی برای همه چیز حدودی تعیین می کرد، از علم و معرفت گرفته تا مناسبات اجتماعی و اقتصادی؛ به شدت آزادی ستیز و تعقل ستیز بود. مهم تر آنکه قدرت اجرایی خواست های خود را نیز در اختیار داشت. 🔻نقد سنت عمدتا به مذهب و نگرش های مذهبی، امور قدسی شده نزد اجتماع و عقاید و باورهایی معطوف است که در یک جامعه رشد می کنند و بر تمام کنش های موجود در میان یک جامعه اثر می گذارند. 🔸گاهی از سنت گرایی به عنوان نقطه مقابل تجددگرایی سخن می رود فارغ از درستی یا نادرستی آن، این موضوع به معنای رجحان یکی بر دیگری است و حکایتگر دعوای تاریخی این دو نگرش است؛ به طوری که بخش مهمی از دعاوی روشنفکران و مخالفان آنان به این امر اختصاص یافته است. سنت گرایی نگاهی محافظه کارانه نسبت به تغییر دارد و روشنفکری همواره خواهان اصلاح و رفورم است و ابزار کار آن، نقد و نگاه تردید آمیز نسبت به سنت است. این امر در مواجهه با اسلام سنتی با عناوینی همچون روشنفکری دینی یا روشنفکری سکولار مطالعه می شود. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۱۸ بهمن ۱۴۰۰
✍دغدغه‌ی فرادینی و فرامذهبی؟ 🔹روشنفکران دینی غالبا همانند فیلسوفان دین به اسلام نگریسته‌اند. فلسفه دین مطالعه‌ی فلسفی امر دین است فارغ از باور به آن. فیلسوف دین می‌تواند دین‌ناباور باشد کما اینکه غالب فیلسوفان دین چنین‌اند. از فلسفه‌ی دین انتظار مؤمن‌پروری نباید داشت. آیا از روشنفکری دینی هم نباید انتظار پرورش مؤمن و باورمند داشت؟ آیا روشنفکری دینی حلقه‌ی واسطه و پل وصول به دین‌ناباوری است؟ در این صورت خوب است هر یک از روشنفکران محترم دینی مباحث دو سه سال اخیر خود درباره‌ی مباحث ایجابی و دفاع از دیانت و ایمان را عرضه بفرمایند. مباحث بسیار اندک ایجابی روشنفکری دینی مباحثی به‌غایت کلی هستند که درباره‌ی هر دینی – اسلام یا غیر اسلام – صدق می‌کنند. 🔸البته اسم روشنفکری دینی هم جز این نمی‌گوید! روشنفکری اسلامی که گفته نشده است! اگر روشنفکر دینی ادیان را همانند زبانها می‌داند به نحوی که هیچ زبانی بر زبان دیگر رجحانی دارد و این‌که کسی به زبانی سخن می‌گوید انتخابی نیست، اگر جای دیگر به دنیا آمده بود زبان دیگری داشت. مگر دین‌داری جز این است؟! تولد در این خانواده در این منطقه باعث این دین شناسنامه‌ای است، اگر جای دیگری متولد می‌شدیم دین دیگری داشتیم. پلورالیسم دینی معنایی جز تساوی همه ادیان در حقانیت و نجات ندارد. 🔻واضح است که روشنفکران دینی با چنین تلقی از دین (پلورالیسم دینی مدل جان هیک) هیچ دغدغه اسلامی نداشته باشند. البته شخصا مسلمانند و در زندگی شخصی آداب شرعی را هم رعایت می‌کنند و مناسک اسلامی را هم به‌جا می‌آورند، اما بحث در عادات و رسوم موروثی نیست، این امر شخصی است و اصلا مورد بحث من نیست، بحث در تفکر عرضه شده در فضای عمومی است. ▪️راستی در سالیان اخیر کدام بحث اسلامی (نه دینی عمومی) مطرح کرده‌اند؟ مباحث ایشان در باره‌ی بشری بودن وحی اتفاقا مؤیدی بر همین وجهه‌ی کلی و عمومی است. این‌گونه تبیین‌ها – فارغ از ضعف پایه‌های استدلالی و ناسازگاری با محکمات کتاب – اختصاصی به اسلام ندارد. اگر مکتوباتشان در این زمینه را به پایان برسانند نقد مکتوب آنها کمترین خدمت به این متفکران است. وقتی ضرورتی به پرداختن به مباحث اسلامی ندیده‌اند، به‌طریق اولی مباحث شیعی که جای خود دارد. پلورالیسم یادشده جایی برای هویت مذهبی هم باقی نگذاشته است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲۱ بهمن ۱۴۰۰
⁉️به نظرتان این سخنان ناظم الاسلام کرمانی ناظر به کدام عالم دوران مشروطیت است؟ تاکنون عالمی به این خوبی و آگاهی و صحت و انصاف ندیدیم. سیاست می داند؛ خطور خارجه را می خواند؛ به حقوق ملل عارف، به قوانین ممالک و دول واقف، ملت دوست، معارف خواه، وطن شناس، دولت خواه، به مواقف و مقتضیات عصر آگاه، با دانش و دوربین، موشکاف و جوانمرد، با ذوق و اهل درد برای وطن، شب و روز در چاره جویی و خیرگویی. 1⃣آخوند خراسانی 2⃣میرزای نائینی 3⃣سید عبدالله بهبهانی 4⃣سید محمد طباطبایی 📊 با شرکت در نظر سنجی از جواب صحیح هم مطلع شوید:(نظر سنجی به صورت شناور هست لازم نیست کد بزنید مستقیم میاره☺️)👇 https://EitaaBot.ir/poll/310z8i 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲۸ بهمن ۱۴۰۰
✍ داد و ستد علمی با اسلام‌پژوهان بین‌المللی ⁉️آیا روشنفکری دینی ایران با پدیده‌های موازی در شیعیان غیرایرانی، مسلمانان اهل سنت، مسیحیان کاتولیک و پروتستان، و یهودیان ارتباطی دارد؟ آیا از دستاوردهای نواندیشان این مذاهب و ادیان مطلع است؟ 🔹بی شک بین دستاوردهای روشنفکری دینی ایرانی و نواندیشان سنن دیگر دینی و مذهبی جهان قرابت و شباهت های فراوانی است. اطلاع و ارتباط و ارجاع و داد و ستد به فربهی نواندیشی دینی و مذهبی در سطح بین‌المللی می‌انجامد. علاوه برآن تحقیقات جدید حوزه‌ی اسلام خصوصا قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، و زندگی پیامبر در زبانهای اروپایی (خصوصا انگلیسی، آلمانی و فرانسوی) برای متخصصان مطالعات اسلامی مغتنم است. اگرچه این مطالعات توسط مستشرقینی شروع شد که درباره‌ی ابعاد مختلف فعالیت هایشان چون و چرای فراوان است، اما در چند دهه‌ی اخیر با نسل جدید از محققان اسلام‌پژوه غربی مواجهیم که خود را پسامستشرق می‌نامند که نسبتا منصفانه تحقیقات ژرف‌نگرانه‌ای در حوزه‌های مختلف اسلامی منتشر کرده‌اند. 🔸عدم اطلاع از دستاورد این محققان بین‌المللی نقص جدی علمای سنتی، اساتید دانشگاهی و روشنفکران دینی ایرانی است. این اطلاع با ارجاع مثبت یا منفی در آثار منتشر شده قابل رصد کردن است. ارجاع مثبت یعنی نقل آراء علمی ایشان در کتب و مقالات به عنوان مؤید و شاهد، ارجاع منفی یعنی نقل و نقد آن آراء. اگر در کتب و مقالات حوزه‌ی اسلام‌شناسی ارجاعی به این متفکران نباشد، یعنی یا از آنها غافلیم یا از ارزش علمی آنها غفلت کرده‌ایم. در هر دو صورت قابل مناقشه است. وقتی وارد چرخه‌ی ارجاع دادن و ارجاع داده شدن نشدیم یعنی در عرصه‌ی داد و ستد علمی حوزه‌ی اسلام‌شناسی حضور پررنگی نداریم و غائبیم. این داد و ستدها و ارجاعات دوجانبه میزان جدی بودن و جدید بودن دستاوردها را مشخص می‌کند. 🔻روشنفکری دینی به‌میزانی که از منبر مدرن، سنت شفاهی و خطابی، یادداشت‌های روزنامه‌نگاری فاصله بگیرد و به سنت دانشگاهی و انتشار کتاب علمی و اصولا کتابتِ وفادار به ارجاع نزدیک شود، مقام و منزلت بیشتری پیدا می‌کند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
۲ اسفند ۱۴۰۰