eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
2.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
17 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 صفات حروف 🔸 قسمت بیست و هشتم : صفت ، اماله ، خارج کردن حرف از حالت فتح به سوی کسره و «یا» را می‌گویند. 👈 اين واژه از حيث لغوي به معناي ميل دادن است و در اصطلاح علم  تجويد، ميل دادن فتحه به جانب كسره و الف بطرف ياء است. 🌸 البته در كتب تجويد ، اماله بمعاني ديگر نيز نگاشته شده از جمله ميل دادن كسره به ياء مانند بسم اللّه ولي مشهورترين آنها همانست كه گفته شد. 🔸اماله بر دو قسم است: صغري و كبري. 1- اماله صغري : آنست كه فتحه و الف اندكي به سمت كسره و ياء ميل داده شوند يعني بين فتحه و كسره يا بين الف و ياء مانند:  إِنَّا (بدرستيكه ما)- إِيَّاكَ (تو را)- كه فتحه ما بعد كسره در هر دو كلمه اماله مي شود. 2- اماله كبري : ميل دادن بسيار فتحه به طرف كسره و الف به جانب ياء است. 🌸وجود اين نوع إماله در قرآن و موارد آن با توجه به اختلاف قرائاتي كه وجود دارد مختلف مي شود. 🌸 مثلا در خصوص كلمه مجريها در آيه 41 سوره هود ، طبق روايت حفض از عاصم اماله كبري صورت مي گيرد يعني فتحه راء به كسره ادا مي شود و براي اينكه اماله حاصل گردد. بايد حرف مزبور اندكي كشيده شود. حمزه و كسائي و حفص كلمه مزبور را مصدر ميمي (بر وزن مفعل) دانسته و بشرح بالا اماله كبري نموده‏ اند قراء غير كوفي بضم ميم و الف بعد از راء «مجريها و مرسيها» قرائت كرده‏ اند تا هر دو كلمه مشابه باشند و ابوبكر كلمه اوّل را بفتح ميم و ترك اماله «مجريها» خوانده. ابو رجاء عطاردي بنا بر فاعليّت از إجري و إرسي از باب افعال بضم ميم و كسر راء «مجريها و مرسيها» خوانده تا صفت نام خدا باشد. عمر بن عبد الرحمن بن محيصن و ابو بكر آنرا اسم مكان دانسته و بفتح ميم و با الف بعد از راء و بدون اماله «مجراها و مرساها» قرائت كرده‏اند. ابو عمرو و كسائي در تمام قرآن كلمه كافِرِينَ را اماله كبري كرده و فتحه كاف را بكسر خوانده‏ اند. بنابراين معيار إماله كبري اختلاف قرائاتي است كه وجود دارد. 🔸 اما فائده اماله : سهولت و آساني تلفظ است، زيرا كه زبان با فتح بالا مي‏رود و با اماله پايين مي‏آيد، و پايين آوردن زبان سبك تر از بالا بردن آن است، و هر كس اماله داده روي همين جهت است‏. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🔸 در آیه 11 سوره مبارکه یوسف شکل «لوزی» روی کلمه *تامنا* کدام علامت تجویدی است؟ پاسخ اجمالی 👈علامت تجویدی لوزی در قرآن، برای آگاهی دادن به قاری قرآن بوده، تا به او تذکر داده شود که شیوه خواندن کلمه‌ای که این لوزی در کنارش قرار دارد، با قواعد کلی تجوید آن نوع از قرائت، متفاوت است. 🌸 این علامت از سوی گروهی از علمای لغت و قرائت در مصر برای کتابت قرآن موافق با روایت حفص از عاصم پیشنهاد شده، و تنها بر روی دو کلمه از قرآن قرار گرفته است: الف) «مَجْراها»: علامت لوزی بر روی این واژه بیان‌گر این است که کلمه «مجراها» با اماله کردن حرکت فتحه به سمت کسره باید ادا شود. 👈معنای لغوی «اماله» عدول و صرف نظر از یک چیز و رفتن به سمت چیز دیگری است. 🌸 در اصطلاح علوم قرآنی، به این معنا است که قاری قرآن، کسره را به سمت فتحه و الف را سمت یاء بکشاند. 👈 در «اماله کبرا» انحراف از حرکت و حرف، به طور کامل انجام می‌شود به عنوان مثال به جای موسا، موسی(با یاء) خوانده می‌شود. 👈ولی در «اماله صغرا»، به صورت حد وسط بین فتحه و کسره تلفظ می‌گردد. اماله در لهجه برخی از قبائل اهل نجد؛ مانند تمیم، قیس و اسد وجود داشته است. 👈ب) «لا تَأْمَنَّا» : این علامت نشان‌گر این است که واژه «تأمنا» را باید با صفت «اشمام» تلفظ کرد. 👈«اشمام» در اصطلاح قرائت قرآن، چهار معنا دارد: 1. خلط یک حرف با حرفی دیگر که در کلماتی؛ نظیر صراط و مصیطر انجام شده است که اصل آن «سین» بوده است. 2. خلط یک حرکت با حرکت دیگر؛ همان‌گونه که در مثل «قیل» حرف ضمه به کسره تبدیل شده است. 3. غنچه کردن لب‌ها (به حالت تلفظ حرف ضمه) بعد از این‌که حرف ساکن شده است. این مربوط به برخی از قرائت‌های قرآن (غیر از حفص از عاصم) می‌شود. 4. مخفی کردن حرکت به گونه‌ای که چیزی ما بین سکون و حرکت، تلفظ می‌گردد؛ مانند «تأمَنّا».  اصل این کلمه «تآمَنُنا» بود، ولی به این دلیل که در کتابت قرآن با یک نون نوشته شده، به سه صورت خوانده شده: ادغام دو نون در یکدیگر، ادغام و اشمام، اخفاء بدون ادغام که اصطلاحاً به آن «روم» گفته می‌شود. منظور از اشمام این است که به وسیله حرکت [لب‌ها] به حرف نون [مضمومی که ادغام شده] اشاره شود. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
18.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 صفات حروف🔸 (حق حرف) خلاصه ای از دروس گذشته 🎤 استاد محمد شایسته قالیبافان ( مشهد مقدس ) 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🔸صفات حروف 🔸 قسمت بیست و نهم : صفت ✅خروج ناگهانی هوا بدون مانع در هنگام تلفظ حرف هاء را صفت هوائیه می گویند. 👈 این صفت در واقع انفجار هوا جهت تلفظ صحیح حرف هاء می باشد ، در حالی که به صفت بحّه متوسل نمی شود. 💠حرف دارای این صفت عبارت است از :  «هـ»
🔸 صفات حروف 🔸 قسمت سی ام : و عدم اشباع‌هاء ضمير 👈 ضمير حرف يا كلمه‌اي است كه به جاي اسم مي‌آيد و ما را از تكرار آن بي‌نياز مي‌كند. مثلاً به جاي (كتاب حسن) مي‌‌گوييم «كتاب او»، (كتابش) «كتاب آن»، پس كلمه «او، ش، آن» جانشين اسم حسن شده است و «ضمير» مي‌باشد. 🌸 «هاء ضمير» عبارت است از: حرف هاء «ه ـه»كه در آخر كلمه مي‌آيد و معني «اوـ آن» مي‌دهد، مانند: لَهُ (براي او)، فيهِ (در آن). «اشباع» در لغت به معني «سير كردن» است و در اصطللاح قرائت عبارت است از : «تبديل حركت كوتاه به حركت كشيده ( حرف مدّي) مي‌باشد. مانند: بِهِ      كه خوانده مي‌شود             بِهي لَهُ      كه خوانده مي‌شود             لَهُو 🌸 حركت‌ هاءِ ضمير بعضي وقت‌ها بايد اشباع شود. 🔸موارد اشباع‌ هاءِ ضمير: هرگاه قبل از هاءِ ضمير مكسور «ـهِ ـ هِ» حركت كوتاه كسره (ـِ ـهِ، ـِ هِ) قرار گيرد، حركت كسره هاء ضمير اشباع شده و با صداي كشيده كسره «هي» خوانده مي‌شود، مانند: عِبادِهِ    كه خوانده مي‌شود    عِبادِهي لِقَوْمِهِ       كه خوانده مي‌شود    لِقَوْمِهي همچنين هرگاه قبل از هاء ضمير مضموم «ـهُ ـ هُ» حركت كوتاه فتحه يا ضمّه «ـَ ـهُ ـُ ـهُ» قرار گيرد، حركت ضمّه هاء ضمير اشباع شده و با صداي كشيده، ضمّه «هُو» خوانده مي‌شود، مانند: مَعَهُ      كه خوانده مي‌شود     مَعَهُو رَسُولُهُ   كه خوانده مي‌شود    رَسُولُهُو 👈 هاء ضمير موقعي اشباع مي‌شود كه پيش از آن صداي كوتاه باشد، حال اگر پيش از آن صداي كشيده و يا حرف ساكن باشد اشباع نمي‌شود، مانند: فيهِ، اِلَيْهِ، اَخُوهُ، عَنْهُ كه با صداي كوتاه معمولي خوانده مي‌شود. 👈 همچنين اگر بعد از هاء ضمير حرف ساكن يا تشديد دار قرار بگيرد، اشباع نمي‌شود، مانند: لَهُ الْحَمْدُ، نَصَرَهُ اللّهُ، دُونِهِ الْباطِلْ ، بِهِ الَّذينَ كه با صداي كوتاه معمولي خوانده مي‌شود. در بعضي از قرآن‌هاي با رسم‌الخط عربي بعد از هاءِ ضمير يك واو يا ياءِ كوچكي نوشته‌اند ودر بعضي از قرآن‌ها براي راهنمايي ما در جاهايي كه بايد هاءِ ضمير اشباع شود، حركت كسره و ضمه آن را به شكل دیگرى نوشته‌اند 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🔸صفات حروف🔸 این باب، از مباحث شیرین تجوید قرآن تقریبا به پایان رسید . 👈 یادآور میشویم که : در اصطلاح تجویدی ، صفت، عبارتست از : کیفیت تولید و خروج از مخرج آن 🔸 الف : صفات اصلی (متضادّة) «صفات اصلی» هر حرف ، به اتفاق مخرج آن شخصیت ویژه حرف را شکل می دهند. تعداد صفات اصلی 10 عدد است که در واقع از 5 زوج متضاد تشکیل شده است . صفات اصلی عبارتند از: 1- جَهر        ضد آن     2- هَمس 3- شِدَّة       ضد آن     4- رِخوَة 5- اِستِعلاء   ضد آن     6- استفال 7- اِطباق      ضد آن     8- اِنفتاح 9- اِصمات     ضد آن    10- اِذلاق   🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🔸 اما صفت عارضی : یعنی صفتی که جزء و ذات حروف نیست و دانستن آنها لازم است 👈 تعداد آن بیست حرف و بشرح زیر می باشد . 1 ـ قلقله   یعنی   جنبانیدن حرف . 2 ـ صفیر   یعنی   صوت . 3 ـ لین   یعنی   نرم اداء نمودن . 4 ـ مخفیه   یعنی   آهسته و پنهان . 5 ـ انحراف   یعنی   منحرف نمودن . 6 ـ تکریر   یعنی   تکرار حرف . 7 ـ نبّره   یعنی   اظهار همزه . 8 ـ تفّشی   یعنی   پاشیدن حرف . 9 ـ استطاله   یعنی   طلب درازی کردن . 10 ـ نفخ   یعنی   دمیدن . 11 - نفث یعنی دمیده شدن هوا 12 ـ بحّه   یعنی   فشار در گلو . 13 - خروره یعنی گرفتگی صدا 14 - عروره یعنی کشیده شدن حرف عین 14 - غروره یعنی کشیده شدن حرف غین 16 ـ غنّه  یعنی  صوتی که از بینی خارج میشود . 17 ـ اشباع   یعنی   سیر نمودن حرف . 18 ـ اماله   یعنی  دهان را میل ببالا نمودن . ز 19 - هوائیه یعنی انفجار هوا 20 - توسط یعنی بین شدت و رخوت 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🌸 شناخت صفات هر حرف 🌸 هرحرف چند صفت لازمی دارد : همزه : دارای هشت صفت لازمی است :جهر، شدت، انفتاح ، استفال ، اعتلال ، صمت ، سکون ، نبر با : دارای شش صفت لازمی : جهر، شدت ،انفتاح ، استفال ، قلقله ،ذلق تا: دارای شش صفت : همس ، شدت ،انفتاح ، استفال ،صمت ، سکون ثا: هفت صفت : همس ،رخوه ،نفث ،انفتاح ، استفال ، صمت ، سکون جیم : شش صفت : جهر، شدت،انفتاح ، استفال ، قلقله ،صمت حا:   هفت صفت : همس ،رخوه ،انفتاح ، استفال ، صمت ، سکون، بحه خا : شس صفت : همس ،رخوه ،انفتاح ، استعلاء، سکون ،صمت دال : شش صفت :جهر ،شدت ،انفتاح ، استفال ، قلقله ،صمت ذال : شش صفت : جهر، رخوه ،انفتاح ، استفال ، سکون ،صمت      راء: هشت صفت : جهر، توسط ،انفتاح ، استفال ،انحراف ، تکریر ،ذلق ، سکون زاء: هفت صفت : جهر،رخوه ، انفتاح ،استفال ، صفیر، سکون ،صمت       سین : هفت صفت : همس، رخوه ، انفتاح ، استفال ، صفیر ، سکون ،صمت       شین: هفت صفت : همس، رخوه ، انفتاح ، استفال ، تفشٌی ، سکون ، صمت        صاد : هفت صفت : همس، رخوه ، اطباق ، استعلاء ، صفیر، سکون ، صمت       ضاد : هفت صفت : جهر، رخوه ، اطباق ، استعلاء ، استطاله، سکون ، صمت        طا : شش صفت : جهر ،اطباق ، شدت، قلقله ، صمت، استعلاء        ظا : شش صفت : جهر ،رخوه ، اطباق ، استعلاء ، سکون ، صمت     عین : شش صفت : جهر ، توسط ،انفتاح، استفال ، سکون ، صمت    غین : شش صفت : جهر،رخوه ،انفتاح، استعلاء ، سکون ، صمت       فا: هفت صفت : همس ، رخوه ، انفتاح ، استفال ، نفخ ، سکون ،ذلق   قاف: شش صفت :جهر ، شدت ، انفتاح ، استعلاء ، قلقله ، صمت   کاف: شش صفت :همس ، شدت ، انفتاح ، استفال ، سکون   لام : هفت صفت : جهر ، توسط ،انفتاح، استفال ،سکون ، انحراف ، ذلق  میم :هفت صفت : جهر ، توسط ،انفتاح، استفال ،غنٌه ، سکون ، ذلق نون : هفت صفت : جهر ، توسط ،انفتاح، استفال ،غنٌه ، سکون ، ذلق واو : ده صفت : جهر ، توسط ،انفتاح، استفال ،مدٌ ،لین ، اعتلال، سکون ، صمت ،خفا ها  : هفت صفت : همس ،رخوه ،انفتاح، استفال ، سکون ، صمت ،خفا  یا : ده صفت : جهر،رخوه ،انفتاح، استفال ،مدٌ، لین ، اعتلال، سکون ، صمت ،خفا 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
46.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صفات حروف (صفات اصلی غیرمتضاد) 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🔸 . 🔸: 🔶حرف در آخر کلمه از سه نوع خارج نیست : 👈۱_هاء ۲_هاء ۳_هاء 1🔸هاء_ضمیر در آخر کلمه : هاء مضموم و یا مکسوری است که بکرات در قرآن دیده می شود و گاهاً در آخر آیات هم می بینیم و جایگزین اسم می شود. [ ضمیر مفرد مذکّر غایب ] و معنی او و آن میدهد.. (لَهُ =برای او * برای آن) میبینید او و آن اینجا وجود ندارد و بلکه هُ ( ضمیر برای شخص غایبی که در باره اش صحبت می کنیم) در است. و شخص غایب را می کند 👈(کِتَابِهِ =کتاب او ) و یا(نَصَرُوهُ = اورا یاری کردند ) ✅ هاء_ضمیر= از نظر اصطلاحی در قرآن : اینکه شما کسره هِ را انقدر سیر بدهی که تبدیل به یاء مدّی شود بِهِ=بِهِی و یا از هُ = واو مدّی حاصل شود لُهُ =لهُو 🔶⚜🔶⚜🔶 👈قبلاً عرض شده هر اصطلاحی که در تدریس از آن صحبت می شود : یک معنای لغوی دارد و یک معنای کاربردی ؛ که در اینجا بحث از اشباء و عدم اشباء هاء ضمیر می باشد... ✅ ابتدا = یعنی سیر کردن و پرکردن و مقصود از آن تبدیل حرف با صدای کوتاه به حرکات کشیده( حروف مدّی ) و ✅بلا اشباء : ضدّ اشباء را گویند و معنای آن اداء حرف با صدا و یا حرکت کوتاه است) 🔶ابتدا با شرایط عدم اشباء [ اگر خاطرتان باشد در دوره روخوانی گفتیم واو مدی در شش کلمه خوانده نمی شود ] و منظورمان أُ مضمومه بود أُو لَی =ضمه اشباء شد و واو = أُولَی امَا در کلمه اشباء چرا که ضمه اشباء نمی شه و ناچار واو تلفظ نمی شود و یا در کلمه جَاٶُو دقت بفرمایید اگر ما حرکت ضمه را از جَاٶو حذف کنیم دلیلی بر اشباء نداریم یعنی حرکتی وجود ندارد در واقع ضمه اشباء گردیده ولی در کلمه جَاٶُ ضمه اشباء نشد.. 🔶ذیلاً به موارد می پردازیم : 👇 ✅ شرایط عدم_اشباء (بلا اشباء) هاء_ضمیر الف : وقتی دو طرف یا یکی از طرفین هاء ضمیر؛ ساکن باشد: 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh
🌸 مثال : الف : اِليْهِ الْمَصِیرُ _ لَدَيْهِ خُبْرًا _ مِِنْ َدُونِهِ الْبَاطِلُ _ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ _ مَِنْهُ لَحْمًا _ و لَهُ الْحَُمْدُ 🔸ب : وقتی بعد از هاء ضمیر حرف مشدد بیاید: مثال : بِهِ الَّذينَ - مِنْ دُونِهِ الشَّفاٰعَةَ - لَهُ الذِّكْرٰي - اَنٌزَلَهُ الَّذي 🔸ج_ وقتی قبل از هاء_ضمیر یکی از حروف مدّی بیاید: مانند: اَنْزَلْناٰهُ اِلَيْكَ - اٰتَيْناٰهُ رَحْمَةً - فيهِ هُدًي - بالِغيهِ اِلاّٰ - وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ 🔶 اگر دو طرف هاء ضمیر متحرک باشد ؛ در این صورت هاء_ضمیر_اشباع می گردد ؛ یعنی اگر مکسور باشد به مدی و اگر مضموم باشد به واو مدی خوانده می شود: مثال : ( بِهِ وَلاٰ -> بِهي وَلاٰ )- ( فَلَهُ عَشْرُ -> فَلَهُو عَشْرُ ) في حُكْمِهِ اَحَداً - في حُكْمِهي اَحَداً اِنَّهُ لَقَوْلُ - اِنَّهُو لَقَوْلُ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً - مِنْ دوُنِهي مُلْتحَداً رَبُّهُ بِكَلِماتٍ - رَبُّهُو بِكَلِماتٍ مَواٰضِعِهِ وَ نَسُوا - مَواٰضِعِهي وَ نَسُوا قاٰلَ لَهُ صاٰحِبُهُ - قاٰلَ لَهُو صاٰحِبُه 🔶به اشباع نیز می گویند. 👈 در لغت به معنای بخشش و جایزه ؛ خویشاوندی و در اصطلاح کاربردی عبارت از: اشباع ضمّه و کسره به صورتی که از آنها واو_مدّی و یاء_مدّی حاصل شود. 🔶البته در صورتی که صدای واو مدّی به خود بگیرد ؛ به این کار نیز صله ے میم جمع گویند ؛ ( اَنْزَلْتُمْ -> اَنْزَلْتُمُوهُ) - ( قَتَلْتُمْ -> قَتَلْتُمُوهُمْ ) 🔶 لذا قاری به اختیار خود نمی تواند هر را صله دهد. ✅نکات و استثناءات_هاء_ضمیر : 🔶هاء ضمیر در دو کلمه ے " اَرْجِهْ "( سوره اعراف ۱۱۱) و(شعراء آیه ۳۶) و " فَاَلْقِهْ " ( در سوره نمل آیه ۲۸) نباید با اشتباه شود. 🔶 هاء ضمیر در " اَنْساٰنِيهُ "(کهف _۶۳) و " عَلَيْهُ اللهَ "( فتح _۱۰) که قاعدتاً باید مکسور باشد ؛ بر خلاف معمول با ضمّه خوانده می شود. 🔶 هاء ضمیر در عبارت " وَ_يَخْلُدْ_فيهِ_مُهاٰناً " ( فرقان _۶۹) به اشباه خوانده می شود =(فيـهي مُهاٰناً ) 🔶 هاء ضمیر در عبارت " يَرْضَهُ_لَكُمْ " ( زمر _۷ ) بر خلاف قاعده بلا_اشباع خوانده می شود. یعنی اشباع نمی شود. ✅ البته تمام موارد اشباء به جز استثناءات هاء ضمیر در قرآن آمده و به خوبی مشهود است چه در وسط آیات و چه در هنگام وقف که (بنا به سنّت نبیّ مکرم اسلام صلواة الله موظف به وقف می باشیم ) و اگر بخواهیم آیه را به آیه بعد وصل کنیم تمام قوانین و موارد اشباع و عدم_اشباع مدّ نظر باشد. و موارد خاصّ( استثناء) باید حفظ شود تا برای شما بزرگواری که علاقه مندانه جزء حاملان قرآن هستید دروس را مطالعه می فرمایید: 🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش ترجمه و روخوانی و تجوید بپيونديد: 👇👇 @Targomeh