eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
18 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
📗📗 ❤️ > 💜> . 👈2 . ...... ادامه 💐 بهشتیان نیز زیبا وصف شده است : درخشندگی ، سپیدی ، ، گشایش ، سرسبزی ، بهره‌مندی و تنعم و سرور و شادی از بهشتیان در قرآن است . 🌈 و آبرومندان که رخی دارند و جاودانه در رحمت الهی اند : * یوم تبیضّ وجوه ..... و امّا الّذین ابیضت وجوهم ففی رحمت الله هم فیها خالدون * ( آل عمران ۱۰۶ - ۱۰۷ ) 💐 هایی گشاد و خندان دارند که بشارت و فلاح در سیمایشان پیداست : * وجوه یومئذ مسفره * ضاحکه مستبشره * ( عبس ۳۸-۳۹ ) 🌈آنان از خویش راضی و خشنود و دربهشتی بلند مرتبه در الهی غوطه ورند : * وجوه یومئذ ناعمه * لسعیها راضیه * فی جنّه عالیه * ( غاشیه ۸-۱۰ ) 💐 و شادی و و بهره مندی از این نعمت در چهره هاشان هویداست : * تعرف فی وجوههم نضره النّعیم * (مطففین ۲۴ ؛ نیز انسان ۱۱ ) 🌈 هیچ گرد و غبار ذلتی بر روی آنان نیست که خود سبب است : * و لا یرهق وجوههم قتر و لا ذلّه اولئک اصحاب الجنّه هم فیها خالدون * (یونس ۲۶ ) 💐 و از همه مهمتر آنکه و زیبایی در چهره آنها پیداست : * وجوه یومئذ ناضره * ( قیامت ۲۲ ) 🌈 بهشتیان بابیان و جنس آنها زیبا و سفت شده است : * و لباسهم فیها حریر * ( حج ۲۳ ؛ فاطر ۳۵ ) * یلبسون ثیابًا خضرًا من سندس و استبرق * ( کهف ۳۱ ) ؛ * علیهم ثیاب سندس و خضر و استبرق * ( انسان ۲۱ ) 💐 لطیف و نرم حریر افزون بر زیبای آن مورد نظر این وصف هاست . 🌈* سندس * واژه معرب از فارسی به معنای لطیف و نازک است و * استبرق * ضخیم است . 💐رنگ سبز نیز به و شادابی سرور بهشتیان اشاره دارد . ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh
✨دائره المعارف قرآن کریم✨ 🍀> 👈صحف ابراهیم 🌺قرآن دوبار از ابراهیم علیه‌السلام یاد کرده و بخشى از آن‌ها را آورده است. ( نجم/۳۶ ـ ۵۲ ؛ اعلى/۱۴ ـ ۱۹ ) تعبیر « » با لفظ جمع مى‌رساند که کتاب آسمانى ابراهیم، داراى ( بر اساس بعضی از روایات ۱۰ و به نقلی ۲۰ صحیفه ) بوده است . 👈ملت ابراهیم 🌸 « ابراهیم » هشت بار در قرآن به کار رفته است. 🌺مقصود از ابراهیم چنان که از آیه ۱۶۱ انعام نیز استفاده مى‌شود، آیین است. 🌸از آیات قرآن مى‌توان کلّى آیین ابراهیم علیه‌السلام را در ابعاد و عملی ترسیم کرد . ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 نور (محسن قرائتی)💫 جلد 3 - صفحه 263 سوره‌ى اين سوره هفتاد وپنج آيه دارد و در مدينه نازل شده است. اين سوره به دليل كلمه‌ى «انفال» كه در آغاز آن آمده، همچنين به دليل بيان كردن احكام انفال و ثروت‌هاى عمومى، به «انفال» نامگذارى شده است. نام ديگر اين سوره، «بدر» است، زيرا بيشتر آياتش پيرامون جنگ بدر است اوّلين نبرد مسلمانان با مشركان مى‌باشد و مسلمانان از امدادهاى الهى و نصرت خدا برخوردار شدند. همچنين در اين سوره، ويژگى‌هاى سپاه حقّ و باطل نيز بيان شده است و درسهايى از تاريخ پيامبر اسلام و چگونگى رفتار آن حضرت با مسلمانان و مسائلى همچون انفال، بيت‌المال، احكام جهاد، غنائم، اسيران و خمس و چگونگى تقسيم آن، ماجراى هجرت و ليلةالمبيت، صفات مؤمنان واقعى، جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و ... بيان شده است. جلد 3 - صفحه 264 کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔹 نور (محسن قرائتی)💫 إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى‌ وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ وَ لكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‌ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ «42» (به ياد آوريد) زمانى كه شما در جانب پايين بوديد و دشمنان در جانب بالا (بر شما برترى داشتند) و كاروان (تجارى ابوسفيان) از شما پايين‌تر بود و اگر قرار قبلى (براى جنگ هم) مى‌گذاشتيد، به توافق نمى‌رسيديد. (زيرا هم بالادست شما دشمن بود، هم پايين شما و شما بين دو صف مخالف بوديد و هرگز تن به چنين جنگى نمى‌داديد.) ولى (خداوند شما را در برابر عمل انجام شده قرار داد) تا كارى را كه خدا مى‌خواست، تحقّق بخشد، تا هركس (به گمراهى) هلاك مى‌شود، از روى حجّت و آگاهى هلاك شود و هر كس (به هدايت) حيات يافت، از روى دليل، حيات يابد و همانا خداوند شنوا و داناست. نکته ها «عدوة» از «عدو» به معناى حاشيه، كنار و اطراف است. كلمه‌ى «دنيا» از «دُنُوّ» به معناى پايين و نزديك‌تر و «قصوى» و «اقصى» به معناى دورتر و بالاتر است. كه اين دو بيانگر جلد 3 - صفحه 324 منطقه‌ى عملياتى جنگ بدر است كه مسلمانان نزديكتر از كفار به مدينه بوده‌اند يا آنها در منطقه‌اى پايين‌تر و پست‌تر و دشمنان در بلندى و ارتفاع بوده‌اند. در جنگ بدر، كفّار نه تنها از نظر سلاح و تعداد نفرات و آمادگى روحى و جسمى برترى داشتند، بلكه از نظر منطقه‌ى استقرار نيرو نيز برتر بودند و مى‌توانستند از كنار درياى احمر، راهى براى فرار پيدا كنند، ولى خداوند مسلمانان را كه تنها به قصد مصادره‌ى اموال كفّار آمده بودند، با آنان روبرو ساخت و چاره‌اى جز درگيرى نبود و تنها لطف خدا مسلمانان را به پيروزى رساند. جنگ بدر ترسيمى از جنگ بدر، در آيات ابتداى سوره تااينجا، امدادهاى الهى را بهتر نشان مى‌دهد: 1. در جنگ بدر شما به فكر مصادره‌ى اموال بوديد و آمادگى جنگى نداشتيد. «تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ» «آيه 7» 2. جنگ كه پيش آمد، بعضى ناراحت بوديد. «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ» «آيه‌ى 5» 3. برخى از مرگ مى‌ترسيديد. «كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ» «آيه‌ى 6» 4. پريشان بوديد و استغاثه مى‌كرديد. «تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ» «آيه‌ى 9» 5. براى تطهير از ناپاكى‌ها و سفت‌شدن زمين ريگ‌زار، باران فرستاديم. «آيه‌ى 11» 6. اطاعت كامل از فرماندهى نداشتيد. «قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ» «آيه‌ى 21» 7. برخى از شما قبلًا خيانت كرده بودند. (مانند ابولبابه) «آيه‌ى 27» 8. رهبرتان در معرض تهديدها و توطئه‌ها بود. «يَمْكُرُ بِكَ» «آيه‌ى 30» 9. اگر كار به اختيار شما مى‌بود، با اين همه مشكلات، به توافق نمى‌رسيديد. «لَاخْتَلَفْتُمْ» و نمونه‌هاى ديگر كه همه نشان مى‌دهد پيش‌آمد جنگ بدر، يك طرح الهى براى نمايش قدرت مسلمانان و ضربه‌زدن به روحيّه‌ى كفّار و مشركان بوده است. به همين دليل در آيه‌ى قبل، روز جنگ بدر، «روز فرقان» ناميده شد، زيرا آنقدر امدادهاى غيبى نازل شد كه حقّ و حقيقت براى همه روشن شد و با اين وصف، هركس بى‌توجّهى كرد، از روى عناد و لجاجت بود. «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ» جلد 3 - صفحه 325 پیام ها 1- يادآورى حوادث گذشته و امدادهاى الهى و تحليل و بررسى آنها لازم است. إِذْ أَنْتُمْ‌ ... 2- آنجا كه خداوند بخواهد، همه‌ى عوامل ضعف را بر طرف مى‌كند. «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا» 3- پيروزى مسلمانان در جنگ بدر، حجّتى روشن بر عليه شرك و دليلى واضح بر حقّانيّت توحيد و اسلام است. لِيَقْضِيَ اللَّهُ‌ ... لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‌ ... 4- هدايت و ايمان آگاهانه ارزشمند است، همان گونه كه هلاكت و گمراهى آگاهانه بسيار زشت است. لِيَهْلِكَ‌ ... عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‌ ... عَنْ بَيِّنَةٍ 5- اسلام بر برهان و دليل‌هاى روشن استوار است و چنين مكتبى مايه‌ى حيات است. «وَ يَحْيى‌ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ» 6- خداوند از پيش پيروزى مسلمانان را رقم‌زده بود، لذا صحنه‌ها و تصميم‌ها دگرگون شد، «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا» از همين‌جا مى‌توان او را شناخت كه به همه چيز شنوا و آگاه است. «إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ» @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 💠 سوره ى توبه💫 اين سوره كه نهمين سوره ى قرآن كريم است، يكصد و بيست ونه آيه دارد و در سال نهم هجرى نازل شده است. «1» قسمت هايى از آن قبل از جنگ تبوك، بخشى در حال جنگ و قسمت ديگر، بعد از آن نازل شده است. مشهورترين نام هاى اين سوره در روايات، «توبه» و «برائت» است. «توبه»، از آن جهت كه در اين سوره، بارها از توبه ى انسان و بازگشت لطف الهى سخن به ميان آمده است و «برائت»، بدان جهت كه اين سوره با اعلام برائت از مشركان آغاز شده است. برخى مفسّران به خاطر ارتباط مطالب اين سوره با سوره ى «انفال»، اين سوره را دنباله ى آن دانسته وگفته اند: به همين دليل نيازى به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» نداشته است، ولى به عقيده ى ما كه از اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته ايم، اين سوره، مستقّل است و نداشتن «بِسْمِ اللَّهِ» به خاطر لحن قهرآميز آن نسبت به مشركان است، زيرا كلمه ى «بِسْمِ اللَّهِ»، نشان رحمت و امان است و اين سوره با اعلام تنفّر از مشركانِ پيمان شكن آغاز شده است. چنانكه حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «بِسْمِ اللَّهِ» براى امان دادن و برائت براى رفع امان است. «2» در اهميّت اين سوره همين بس كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سوره هاى برائت و توحيد، همراه با هفتاد هزار صف از فرشتگان نازل شد. (1). تفسير نورالثقلين. (2). تفسير مجمع البيان. بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «1» (اين آيات اعلام جدائى و) بيزارى و برائتى است از سوى خدا و پيامبرش، نسبت به مشركانى كه با آنان پيمان بسته‌ايد. نکته ها از اين كه براى اين سوره در روايات، نام‌هاى «برائت» و «توبه» آمده است، مى‌فهميم كه جزء سوره‌ى انفال نيست، بلكه سوره‌اى مستقلّ است. از اين كه سوره، به دليل محتواى قهرآميزش بدون‌ «بِسْمِ اللَّهِ» شروع شده است، مى‌فهميم كه‌ «بِسْمِ اللَّهِ» در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنكه به عنوان تشريفات و يا ...، در اوّل هر سوره بيايد. اعلام برائت، به خاطر پيمان‌شكنى كفّار بود كه در آيه‌ى 7 و 8 مطرح شده است، و گرنه قانون كلّى، مراعات پيمان‌هاست و تا طرفِ مقابل به پيمان وفادار باشد، بايد آن را نگهداشت. چنانكه در آيه‌ى 4 آمده است: «إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى‌ مُدَّتِهِمْ» به ميثاقتان با مشركانى كه پيمان نشكسته و توطئه‌اى نكرده‌اند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانيد. به علاوه مسلمانان به دليل ضعف، تن به آن پيمان دادند، وگرنه خواسته‌ى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سريعتر شرك است. جلد 3 - صفحه 373 @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 💠 سوره‌ى يونس‌💫 دهمين سوره‌ى قرآن كريم كه در اوايل بعثت در مكّه نازل شده است، «يونس» نام دارد. اين سوره يكصد ونه آيه دارد و عمده‌ى مطالب آن، پيرامون توحيد و حقّانيّت قرآن، پاسخ به منكران وحى، بيم دادن مشركان، بيان عظمت آفرينش و آفريدگار، ناپايدارى دنيا و توجّه دادن به آخرت است. سوره‌ى قبل، يعنى توبه، رفتار منافقان و كيفر آنها را بيان مى‌كرد؛ اين سوره به بيان رفتار مشركان پرداخته است. جلد 3 - صفحه 534 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان. الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «یونس ایه1» الف، لام، را، اين است آيات كتاب استوار و حكمت‌آميز. نکته ها امام صادق عليه السلام درباره‌ى حروف مقطّعه‌ى‌ «الر» فرمودند: (الف) رمز أنا، (لام) رمز اللّه و (راء) رمز رئوف است؛ يعنى أنا اللّه الرؤف. «1» و در روايت ديگرى مى‌خوانيم كه اين حروف همان متشابهات قرآن است. «2» پیام ها 1- قرآن، مقام والايى دارد. «تِلْكَ» اشاره به دور است. 2- قرآن، كتاب حكيم است؛ هم حَكَم و داور است، هم داراى مطالب حكيمانه است و هم محتواى محكمى دارد. (تاريخ و گذشت زمان و دشمن، خللى در قرآن وارد نمى‌كند) «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نورالثقلين. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 535 @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 💠 سوره ى هود💫 اين سوره در سال هاى آخر حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه نازل شده است، سال هايى كه به جهت وفات حضرت ابوطالب و حضرت خديجه مسلمانان در شرايط بسيار سختى بسر مى بردند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سوره ى هود مرا پير كرد. «1» زيرا آيه ى استقامت در اين سوره نازل شده است: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» «2» همان گونه كه به تو دستور داده شده پايدارى و صبر كن و ياران تو نيز بايد پايدارى كنند. امّا بى صبرى ياران پيامبر صلى الله عليه و آله آن حضرت را زجر مى داد. محتواى اين سوره كه يكصدوبيست وسه آيه دارد، تاريخ پيامبران و به خصوص حضرت نوح عليه السلام و توجّه به مسائل اعتقادى است. از دقّت در تاريخ انبيا استفاده مى شود كه حركت انبيا يك جريان مستمر تاريخى است، نه يك حادثه ى زودگذر. تاريخ پيامبران و اقوام آنان قانون مند است و مطالعه ى آن رمز سقوط يا عزّت ملّت ها را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه دين از جامعه جدا نيست و سرنوشت جامعه بستگى تمام به دين و آئين مردم آن جامعه دارد. در اين سوره پنج مرتبه نام حضرت هود عليه السلام آمده است كه برابر با تكرار اين نام در باقى قرآن است. (1). تفسير نمونه؛ بحار، ج 92، ص 198. (2). هود، 112. تفسير نور، ج‏4، ص: 16 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ به نام خداوند بخشنده ‏ى مهربان. الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «هود آیه1» الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است. أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ « هود آیه 2» كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم. نکته ها قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمى‌تواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مى‌سازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مى‌كند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مى‌بينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مى‌كنيم. قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصل‌ها و سوره‌هاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است. قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستان‌ها و جلد 4 - صفحه 17 مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است. قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همه‌ى مطالبش محكم و استوار است. پیام ها 1- قرآن كتاب بس مهم است. («كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است) 2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانه‌ى عظمت آن است. «آية» 3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمى‌تواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مى‌شود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ» 4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است) 5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مى‌باشد. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ 6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ 7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ 8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحه‌ى پيام همه‌ى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ» 9- فلسفه‌ى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌ 10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونه‌ى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌ 11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ» 12- شيوه‌ى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 18 @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 💠 سوره يوسف💫 سوره يوسف از سوره هاى مكّى و داراى يكصد ويازده آيه است. نام حضرت يوسف، 27 مرتبه در قرآن آمده كه 25 مرتبه آن در همين سوره است. آيات اين سوره، به هم پيوسته و در چند بخش جذاب و فشرده، داستان زندگى يوسف را از كودكى تا رسيدن او به مقام خزانه دارى كشور مصر، عفت و پاكدامنى او، خنثى شدن توطئه هاى مختلف عليه او و جلوه هايى از قدرت الهى را مطرح مى كند. داستان حضرت يوسف عليه السلام فقط در همين سوره از قرآن آمده، در حالى كه داستان پيامبران ديگر در سوره هاى متعدّد نقل شده است. داستان حضرت آدم و نوح هر كدام در دوازده سوره، داستان حضرت ابراهيم در هيجده سوره، داستان حضرت صالح در يازده سوره، داستان حضرت داوود در پنج سوره، داستان حضرت هود و سليمان هر كدام در چهار سوره و داستان حضرت عيسى و زكريّا هر كدام در سه سوره ذكر شده است.«1» داستان حضرت يوسف در تورات، سِفر پيدايش از فصل 37 تا 50 نيز نقل شده است، امّا در مقايسه با آنچه در قرآن آمده، به خوبى اصالت قرآن و تحريف تورات معلوم مى گردد. در ميان آثار ادبى نيز داستان يوسف و زليخا، دلدارى «1». تفسير حدائق. تفسير نور، ج 4، ص: 144 جايگاهى برگزيده است كه از آن جمله مى توان منظومه يوسف و زليخا، از نظامى گنجوى و يوسف و زليخا منسوب به فردوسى را نام برد. قرآن در داستان يوسف عليه السلام بيشتر به شخصيّت خود او در گذر از كوران حوادث مى پردازد، در حالى كه در داستان پيامبران ديگر، بيشتر به سرنوشت مخالفان و لجاجت و هلاكت آنان اشاره نموده است. در برخى روايات، از آموزش سوره يوسف به زنان و دختران نهى شده است، ولى به نظر برخى صاحب نظران، اين روايات اسناد قابل اعتمادى ندارند.«1» و از طرفى آنچه استناد اين نهى است، طرح عشق از سوى زليخا همسر عزيز مصر است كه با بيان قرآنى، نقطه منفى در آن وجود ندارد. (1). تفسير نمونه. تفسير نور، ج 4، ص: 145 @Targomeh
سوره کهف "تفسیر نور (محسن قرائتی ) إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7» البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مى‌كنند. وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8» و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است، به صورت خاك و زمينى بى‌گياه قرار مى‌دهيم. نکته ها «صعيد» به خاك و مطلق روى زمين گفته شده است. «جُرُز»، زمين بى‌گياه است. خداوند، كلمه‌ى‌ «لِنَبْلُوَهُمْ» مربوط به مسئله‌ى آزمايش مردم را در ميان دو كلمه‌ى‌ «جَعَلْنا» و «لَجاعِلُونَ» قرارداد كه يكى مربوط به سرسبزى زمين است و ديگرى مربوط به بى‌گياهى آن، تا اشاره باشد به اينكه آزمايش و امتحان مردم در لابلاى سبزى و شادابى و خشكى و غم‌ها مى‌باشد، امّا آنچه مهم است عملكرد انسان و پيروزى اوست. در روايات مراد از «أَحْسَنُ عَمَلًا» كار عاقلانه و همراه با تقواست كه ذخيره‌ى قيامت نيز شده باشد. «1» پیام ها 1- دليل ايمان نياوردن كفّار، سرمستى به جلوه‌هاى دنياست. لَمْ يُؤْمِنُوا ... جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً 2- همه‌ى آنچه روى زمين است، باغها، گل‌ها، ميوه‌ها، حيوانات، آبها، معادن، رنگ‌ها، بوها، زينت زمين است. «زِينَةً لَها» امّا براى انسان‌هاى رشد يافته، ايمان، زينت و آرايش است. «2» «1». تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 361 و ج 3، ص 243. «2». «حَبّب اليكم الايمان و زَيّنه فى قلوبكم». حجرات، 7. جلد 5 - صفحه 143 3- زينت‌ها، وسيله‌ى آزمايش است. «زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ» تا معلوم شود چه كسى فريفته شده و خود را مى‌فروشد و چه كسى با قناعت و زهد و برخورد كريمانه، آنها را مقدّمه‌ى عمل صالح قرار مى‌دهد. 4- آزمايش، نشانه‌ى اختيار انسان است. «1» «لِنَبْلُوَهُمْ» 5- كيفيّت عمل مهم است، نه مقدار و كمّيت آن. «أَحْسَنُ عَمَلًا»، نه «اكثر عملا» 6- زيبايى گل‌ها و طبيعت فانى است، ولى كار نيك ماندگار است. أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ... صَعِيداً جُرُزاً 7- به زيبايى‌هاى ظاهرى دنيا مغرور نشويم، كه همه با خاك يكسان مى‌شود. «صَعِيداً جُرُزاً» «1». آزمايش در مواردى بكار مى‌رود كه انسان قدرت انتخاب داشته باشد." @Targomeh
سوره کهف "تفسیر نور (محسن قرائتی) ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً «3» براى هميشه در آن (اجر الهى و بهشت) ماندگارند. وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً «4» و تا (كتاب الهى و پيامبر) به آنان كه گويند: خداوند براى خود فرزندى گرفته است، هشدار دهد. ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً «5» آنان و پدرانشان هيچ علمى به اين سخن (يا به خداوند) ندارند. اين كلمه‌اى كه از دهانشان بيرون مى‌آيد، تهمت بزرگى است و جز دروغ نمى‌گويند. نکته ها با آنكه هشدار در آيه‌ى قبل نيز آمده بود، امّا به خاطر اهميّت انحراف مشركان در مورد فرزند گرفتن خدا، انذار تكرار شده است. با توجّه به آيات ديگر قرآن، اتّهام فرزند داشتن خدا، تهمتى بزرگ و شايع ميان مشركان بوده است. مسيحيان هم «أب، ابن و روح القدس» مى‌گفتند. يهوديان نيز «عُزَيْرٌ» را فرزند خدا مى‌دانستند و مشركان، فرشتگان را دختران خدا مى‌پنداشتند. در حالى كه اين عقيده نه موافق با واقعيّت است و نه منطبق با عقل. پیام ها 1- عمل دائم، پاداش دائم دارد. در آيه‌ى قبل‌ «يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ» نشانه دوام عمل بود و در اين آيه‌ «ماكِثِينَ» يعنى پاداش دائم مى‌باشد. 2- انسان علاقه به زندگى هميشگى وماندگار دارد، و خداوند آن را در قيامت قرار داده است. «ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً» 3- از ويژگى نعمت‌هاى الهى در آخرت، جاودانگى آنهاست و در قيامت، مرگ و فنا نيست. «ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً» 4- اصلاح عقيده‌ى مردم، از وظايف انبياست. «يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا» جلد 5 - صفحه 141 5- جهل و ناآگاهى، بستر انحراف است. قالُوا ... ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ‌ 6- عقايد بايد بر اساس علم باشد و از عقيده بدون علم انتقاد شده است. «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ» 7- كسى كه ايمان نداشته باشد، به خالق خود نيز تهمت مى‌زند. كَبُرَتْ كَلِمَةً ... 8- فرزند داشتن خداوند، تهمتى بى‌اساس است. «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ» 9- نسبت دادن فرزند به خدا، هم شرك است، هم تشبيه نابجا و هم نيازمند دانستن خدا به جانشين و همكار. كَبُرَتْ‌ " @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 سوره رعد اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و سه آيه دارد. با توجّه به طرح موضوع تسبيح رعد آسمان در آيه 13 اين سوره، رعد ناميده شده است. مطالبى پيرامون عظمت قرآن، توحيد، آفرينش آسمان‌ها و زمين، تسخير ماه و خورشيد، آفرينش ميوه‌ها و گياهان، معاد و عدل الهى، مسئوليّت مردم، وفاى به عهد و صله رحم، صبر و ترك انتقام‌جويى، كسب آرامش واقعى در پرتو ايمانِ به خدا و سرنوشت شوم مخالفان انبيا عليهم السلام در اين سوره آمده است. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 312 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ به نام خداوند بخشنده مهربان‏ المر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ «رعد آیه1» الف لام ميم را، آن آيات كتاب (آسمانى) است و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرو آمده، حقّ است، ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند. پیام ها 1- قرآن، كتابى بسيار با عظمت است. «تِلْكَ» 2- نزول كتب آسمانى، براى تربيت مردم است. «أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» 3- در قرآن، باطل راه ندارد. أُنْزِلَ إِلَيْكَ‌ ... الْحَقُ‌ 4- محور، حقانيّت است نه اكثريّت. بى توجّهى و ايمان نياوردن اكثريّت مردم، دليل بر باطل بودن راه نيست. «الْحَقُّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ» 5- اكثريّت مردم حقّ‌گرا نيستند. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ» 6- رهبر بايد بداند كه بسيارى از مردم به او ايمان نمى‌آورند، پس با آمادگى بيشترى با اين مسأله روبرو مى‌شود. (مفهوم كلّ آيه) تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 313 @Targomeh
💠 نور (محسن قرائتی)💫 جلد 4 - صفحه 381 _سوره _ابراهيم‌ اين سوره پنجاه و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است، البتّه آيه‌هاى 28 و 29، در مورد كشته‌شدگان بدر، در مدينه نازل شده است. در اين سوره مطالبى درباره‌ى رسالت انبيا و موعظه‌ها وبشارت‌ها ودعاهاى حضرت ابراهيم عليه السلام مطرح شده است. به فرموده‌ى روايات تلاوت اين سوره بركاتى دارد كه از جمله‌ى آنها در امان بودن از بلا و فقر و جنون است. اين سوره به دليل بيان مطالبى درباره‌ى حضرت ابراهيم عليه السلام سوره «ابراهيم» ناميده شده و مانند سوره‌هاى قبلش يونس، هود، يوسف با «الر» آغاز شده است. اوّلين آيه‌ى اين سوره‌ها درباره اوصاف قرآن است. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 382 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ به نام خداوند بخشنده مهربان. الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «ابراهیم آیه1» الف، لام، را، (اين) كتابى است كه آن را به سوى تو نازل كرديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكى‌ها (ى شرك وجهل) به سوى نور (ايمان) خارج كنى. به سوى راه خداوند عزيز حميد. نکته ها خارج كردن مردم از ظلمات به نور، در قرآن بارها تكرار شده است؛ گاهى به خدانسبت داده شده. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «1» گاهى به پيامبران نسبت داده شده. «أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «2» وگاهى به كتاب نسبت داده شده است. «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» تشبيه كفر و تفرقه و جهل و شرك و شك به «ظلمات» بخاطر آن است كه انسان در آن حالت‌ها متحيّر است، مثل زمانى كه در تاريكى به سر مى‌برد. نور وسيله بينايى، بيدارى، حركت ورشد است همانگونه كه همه‌ى اينها در كتاب آسمانى و راه خدا موجود است. كِتابٌ‌ ... إِلَى النُّورِ ... إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ «1». بقره، 257 «2». ابراهيم، 5. جلد 4 - صفحه 383 پیام ها 1- قرآن به تنهايى كافى نيست، براى هدايت مردم رهبر الهى نيز لازم است. «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ» 2- فلسفه‌ى نزول كتاب‌هاى آسمانى و بعثت انبيا، نجات بشر از ظلمت‌هاست. لِتُخْرِجَ النَّاسَ‌ ... از ظلمت جهل به نور علم، از ظلمت كفر به نور ايمان، از ظلمت تفرقه به نور وحدت و از ظلمت گناه به نور تقوا. 3- مايه‌ى تبليغ و ارشاد بايد قرآن باشد. كِتابٌ‌ ... لِتُخْرِجَ‌ 4- ظلمت‌ها بسيارند، امّا نور يكى است. حقّ يكى، ولى باطل زياد است. الظُّلُماتِ‌ ... النُّورِ (نور مفرد و ظلمات جمع آمده است.) 5- پيامبران وكتاب‌هاى آسمانى وسيله‌ى هدايتند، اصل هدايت با اذن خداست. «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» 6- راه خدا، راه عزّت و سربلندى و كمال است. «إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» @Targomeh