eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت سوم. ساعت ۱ بود که گفتند سوار اتوبوسها بشیم. یه نفر اضافه بود. هیچ کس دلش نمی‌ اومد بگه پیاده بشه! نه مدیر و نه مسافرها. تا تونستیم او را جا بدیم. دلمان مثل چی می‌لرزید. اما بالاخره بعد ۴۵ دقیقه تمام شد و یک نفس راحت کشیدیم... بعد از این قسمت نوبت ماجرا شروع شد . نمیدونستم کدام مرز و چطوری هست. آدم یاد برزخ میفته.... منتظری ببینی بالاخره نتیجه نکیر و منکر چی میشه و کدام طرفی میری. حسین جان ... آقای من .... زندگیمو دستت دادم .... احساس خاصی تو این بامداد صبح شنبه وجود داره ... یاد آن روایت افتادم که با اولین قدم که برمیداره و از منزل خارج میشه همه پاک میشه... پس باشم که دوباره نامه عملم رو کثیف نکنم توی مسیر که وسط اتوبوس دراز کشیدم به زیر اندازی که روش خوابیده بودم فکر کردم. حدود هفته پیش یه بنده خدایی که مهاجرت کرده بود خارج کشور، جزو وسایل آفرود و تفریحشون بود و چون نمی‌خواست با خودش ببره ، بهم داده بود. یه نگاهی بهشون کردم و تو دلم گفتم اشیا هم عاقبت بخیری دارند ... بعد یه عمر استفاده در تفریحات مادی حالا تو مسیر ، زیر انداز زائران شده.... دستی بهش کشیدم و گفتم چقدر التماس خدا کردی که عاقبت بخیرت کنه؟! چشمهایم را که بستم گفتم خدایا منم بخیر کن..... با هر تکان ماشین چشمهایم یک بار باز و بسته میشد و هر بار یه یا ..... من آن تو راه را می‌خوام.... اگر بهم نخندید باید بگم آنقدر جا تنگ بود که یاد قبر و فشار افتاده بودم..... اما چه لحظات سخت قشنگی که میدونی بعدش دیدار مولایت است... کاش توی هم بدونی که هر لحظه مولایت علیه السلام وارد میشود! 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f