eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ بحث در آیات قرآنی در شأن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و اینکه یکی از شئون سلام‌الله‌علیها در قرآن بنابر روایات بودن حضرتشان است؛ آیا لیلة القدر مرتبهٔ زمانی است یعنی در این موجود است اعم از اینکه ما بدان علم داشته باشیم یا نه؟ که برخی روایات بدین معنا ناظر است؛ یا اینکه غرض آن شأن و مرتبه‌ای است که انسان به قدر خود وقوف پیدا کند؟؛ و یا اینکه هر دو مطلب با هم تقارن دارد؟؛ جلسه قبل بیان شد که بنا بر نظر برخی بزرگان مثل و غیره لیلة القدر آن شأنی است که انسان در حال، در نفس الأمر، دارد و بدان شأن خود وقوف پیدا کند که این مهم است؛ انسان اگر بهانه تراشی را کنار بگذارد می‌فهمد که چه کاره است ولی این مسأله مشکل است: بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦ بَصِيرَةٌ (۱۴) وَ لَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِيرَهُ :۱۵؛ یکی از شئون همین است که می‌فهمی چه کاره هستی؛ ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ كَفَیٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا :۱۴؛ "اقرأ کتابک" به یک معنا در مورد قیامت است که در آن وقت می‌فهمی چه کاره‌ای و به یک معنا اگر کسی در این عالم به شأن خود وقوف پیدا کند قیامت شخصی او به پا شده است؛ تبیین اینکه اینقدر با انسان بازی می‌کند که کسی به راحتی نمی‌فهمد چه کاره است؛ اگر کسی متوجه شد که چه کاره است به لیلة القدر وجودی خودش رسیده است که این خودش شأنی پوشیده است و این یکی از عنایات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که به شخص رسیده است تبیین معنای دیگری در باب لیلة القدر؛ مطلب با کردن آن متفاوت است؛ بین علما مشهور است: الحفظ و الذکاء لا یجتمعان؛ در کسی که هم حفظش قوی است و هم در ایشان قوی است را می‌گویند همانند و در معاصرین مرحوم آیت‌الله شیخ محمد حسین اصفهانی ( )؛ از امور پوشیده بر ما این است که: علت اینکه انسان گاهی چندین بار یک مطلب علمی را می‌خواند و نمی‌فهمد ولی بعد از برهه‌ای همان مطلب را می‌فهمد چیست؟ برخی علت را و برخی و برخی سلسله‌ای از و را دخیل می‌دانند؛ فیوضاتی جریان پیدا می‌کند که وقتش است خودت را متصل به آن‌ها کنی: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن يُصِيبَكُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا حدیث ۲۱۲۳۴؛ تبیین مطلب با مثالی در باب اشتغال؛ از بلاهای دوره ما دنبال میز گشتن بسیاری از افراد برای است؛ کلامی از مرحوم آشیخ : یکی دو سه بار در مسائل بهت لبخند می‌زنه، از این لبخند را گرفتی، موفق می‌شوی و می‌روی جلو، اگر این لبخند را نگرفتی تا آخر عمر تو بدو، آن بدو؛ این مسأله مذکور را می‌گویند؛ تبیین توفیق به معنای وفق شرایط و علل و اسباب با انسان؛ در مسائل و گاهی علل و شرایط فراهم است که همان توفیق است؛ وصف مرحوم آیت‌الله میرزا ملقب به ؛ برخی اساتید در استدلال خود در مباحث خود گاهی به نظریات در مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی استدلال می‌کردند؛ مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی گاهی در مباحث معنوی در حالی‌که پشب دست خود می‌زدند، می‌گفتند: «افسوس من خام می‌میرم.» ساقیا یک جرعه‌ای زان آبِ آتش‌گون که من در میانِ پُختگانِ عشقِ او خامم هنوز علت افسوس خوردن آمیرزا مهدی آشتیانی از زبان خودشان؛ انسان وقتی بخواهد کاری را نکند هزار می‌آورد؛ روی طنابش ارزن پهن کرده است ؛ إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ حدیث ۲۱۲۳۴؛ یکی از بی‌شمار علت می‌تواند انسان را از کاری باز بدارد که ما به آن‌ها علم نداریم و نقل جریانی در این مسأله من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به اینکه یک سلسله علل و عوامل باید محقق بشود تا انسان در برهه‌ای از زمان به مطلبی برسد، آیا این برهه مال همین انسان است یا نه؟ و تبیین این مطلب با مثال؛ هر کسی یک فلز وجودی دارد که اگر مناسب با فلز وجودی خودش شخصی را مثلاً برای علم‌آموزی در حوزه پیدا نکند، به جایی نمی‌رسد، که شرایطی مثل استاد و شاگرد و غیره دارد که یکی از شرایط فلز وجودی شخص زمان خودش است؛ نقل کلام کسی در مورد به‌عنوان قرن ؛ بحث زمان در میان
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِی لَيْلَةٍ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ (۳) فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ :۴ بحث در آیات قرآنی در شأن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و اینکه یکی از شئون سلام‌الله‌علیها در قرآن بنابر روایات بودن حضرتشان است؛ إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ :۴۹؛ دو جهت بحث: ۱) که منتهی به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌شود و ۲) حیثیاتی که سبب شناخت شخص به جایگاه شخصی خودش می‌شود و بحث حیثیت که حیثیتی از حیثیات علیه‌السلام است که در اینجا هم بحث منتهی می‌شود به صدیقه کبری سلام الله علیها؛ ادامه بحث قبل در مورد سوره عصر: بسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ وَ ٱلْعَصْرِ :۱؛ سوگند به عصر هر کسی بدین بیان که یکی از معانی این بیان شده که هرکسی یک زمانی دارد؛ برخورد انسان در زندگی با لبخندهایی که اگر قدرشان را بداند به نتیجه می‌رسد ولی با با این‌ها برخورد کند و بیاورد و دنبالش نکند ممکن است کارش به جایی برسد که به جایی نرسد دور مجنون گذشت و نوبت ماست هر کسی پنج روز نوبت اوست دوران یعنی اینکه بفهمد اندازه خودش چه است و بلندپروازی نکند بسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ وَ ٱلْعَصْرِ :۱؛ معنای دیگر والعصر به امام زمان علیه‌السلام: عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف). ج۲۴ص۲۱۴؛ و بروز و کمال در عصر ظهور امام زمان علیه‌السلام؛ انسان در مقام بودن است: وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی ٱلْأَرْضِ خَلِيفَةً :۳۰؛ خلافت الهی بدین معناست که و الهی در انسان به ظهور و بروز برسد طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت سوگند به عصری که انسانیت در آنجا محقق می‌شود؛ توسط برخی افراد؛ تبیین معنای روایت مطلع شدن به وظایف شرعی مردم از طریق کف دست در زمان ظهور: مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام إِنَّهُ إِذَا تَنَاهَتِ الْأُمُورُ إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ رَفَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كُلَّ مُنْخَفِضٍ مِنَ الْأَرْضِ وَ خَفَّضَ لَهُ كُلَّ مُرْتَفِعٍ مِنْهَا حَتَّى تَكُونَ الدُّنْيَا عِنْدَهُ بِمَنْزِلَةِ رَاحَتِهِ فَأَيُّكُمْ لَوْ كَانَتْ فِي رَاحَتِهِ شَعْرَةٌ لَمْ يُبْصِرْهَا ج۲ص۶۷۴؛ کامل شدن مردم در زمان ظهور: الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الْمُثَنَّى الْحَنَّاطِ عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ مَوْلًى لِبَنِي شَيْبَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ. ج۱ص۲۵ یک معنای والعصر است؛ امکان جمع معانی مختلف والعصر به علت ناظر به شئون مختلف بودن؛ منفعت برای : ... قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ يَقَعُ لِشِيعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ صلی‌الله علیه وآله وسلم إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ يَا جَابِرُ هَذَا مِنْ مَكْنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ فَاكْتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ... ج۱ص۲۵۳؛ روایتی پیرامون عدم ضرر غیبت به حال یک شیعه؛ برکات غیبت و برکات ظهور معنای دیگر والعصر و عصر، خود است؛ در معانی گذشته: (عصر زندگی شخص و عصر ظهور و عصر غیبت) هر کدام مقطعی از زمان است ولی این معنای اخیر فرق دارد بدین تبیین: باب در ؛ عصر یعنی فشردن، فرش نجس پس از آب‌کشی باید عصر و دلک شود؛ والعصر یعنی سوگند به فشردهٔ انسانیت که فشردهٔ انسانیت ذات شریف بقیة الله الأعظم صلوات الله علیه است که عصارهٔ همهٔ خوبی‌ها است