eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و‌ إن أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، ومن حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ بررسی ترین از حیث و است و سریع‌ترین از حیث و و است/مشاهده اثر سریع خوبی و بدی/ بر اعمال نیک آشکار است که مشکل دیگران را رفع کند که سریع‌ترین نتیجه به خوبی برای انسان دارد. «و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه» بدتری بندگان خدا کسی است که به‌خاطر بدی‌اش دیگران از او کناره می‌گیرند/ این‌جا به معنای کلام درشت و آزاردهنده است. «و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم» هر بلائی که به آدمی وارد می‌شود نتیجه انسان است. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» درست در آدمی این نتیجه را برای او حاصل می‌آید که حرف بی‌جا نزند/جریانی از مرحوم آقای شیخ در مورد حرف بی‌جا زدن و جریانی از مرحوم آیت‌الله از علمای /وصف حال مجلس‌داری مرحوم حاج جد علامه /حرف بی‌جا زدن سبب حصول برای شخص می‌شود. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» خوب در شخص اگر باشد بیهوده گویی را کنار می‌گذارد/وصف حال برخی از اهل قدیم همچون مرحوم آمیرزا اسماعیل صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین و صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء روضه سلام الله علیها آتش زین ز هر طرف چرا زبانه می‌کشد ناله ز دل خدای من بانوی خانه می‌کشد میان دود و آتش است بانوی دلشکسته‌ام به امر حق بود که من به خانه‌ام نشسته‌ام فاطمه آرام دلم گریه کنم برای تو به حق حق به گوش دل می‌شنوم صدای تو تو بین دیوار و دری، پیش دو چشمان ترم میان خون شناوری فاطمه جان با پسرم حسین و زینبین من تو را نظاره می‌کنند مرا صدا که می‌زنند، تو را نشانه می‌کنند میان کوچه فاطمه شنیده‌ام عدوی تو به پیش چشم زینبم سیلی زده به روی تو فاطمه آرام دلم حبیبهٔ لم‌یزلی لب بگشا بهر خدا سخن بگو تو با علی زهرا جان زهرا جان زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من در بین آن دیوار و در دادی تو شش ماهه پسر آتش زدی بر جان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من گاهی حسینت نیمه شب از من کند مادر طلب بگرفته او دامان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من مسمار در خانه مگر تشنه خون بود کز سینهٔ زهرای جوان رفع عطش کرد بین در و دیوار مگویم که چه‌ها شد آن‌قدر بگویم به خدا فاطمه غش کرد زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان ۱۴۰۱٫۸/۲۹ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» ج۱ص۱۵۰ یکی از بدترین بدی‌ها است؛ مثال به ساخت در که از اول با محاسبه اشتباه ساخته شده؛ مثال‌هایی در مورد مشکلات عدم تدبیر یا تدابیر سوء در طول ؛ برخی از تدابیر سوء مثل از است/تشریح اینکه چرا شخص دورو و می‌شود/نتیجه دورویی و دوزبانی و بیچارگی است؛ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ :۱۹/یکی از بدترین بیماری‌های است؛ تبیین بی‌هویتی به اینکه انسان خودش نمی‌داند که چی است که نتیجه‌اش گاهی می‌شود انسان یا انسان سه شخصیتی و ؛ انسان دو شخصیتی نمی‌تواند زندگی خود را بکند؛ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ :۱۵۰/وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ :۱۹؛ بیماری بی‌هویتی هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی کسی‌که ندارد او دستاویز ندارد/از علل سختی‌های شخص این است که خود را جوابگوی به کسی نمی‌بیند؛ کسی‌که عروه و دستاویز نداشته باشد در جامعه با بی‌هویتی پیش می‌رود. از مواردی که از بی‌هویتی نشأت می‌گیرد دو رو شدن انسان است؛ انسان شریف و با و نه کسی را می‌کند و نه به کسی می‌زند چون تکلیفش با خودش مشخص است ولی انسان و دو رو در برابر هرکسی یک رفتاری دارد که در حقیقت دارد ریشه خودش را می‌زند برای همین حضرت علیه‌السلام می‌فرماید: «بئس العبد» این بد آدمی است. «بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه» دو رو و دو چهره در برابر خود تعریف زیاد از او می‌کند و در پشت سر او مشغول خوردن اوست، «یأکله إذا غاب عنه» یعنی او را می‌کند؛ وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ :۱۲. «إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» برخی بدی‌ها در انسان ریشهٔ بدی‌های دیگر می‌شود؛ در مسائل و در انسان‌ها اشتراک دیده می‌شود؛ علمای (به معنای خاص) ریشه‌یابی نمی‌کنند و سراغ ظاهر می‌روند که مثلاً غیبت نکن، تهمت نزن و امثالهم اما ریشه اینکه چرا انسان غیبت می‌کند در این علم نمی‌گنجد بلکه این ریشه‌ها در روانشناسی و مباحث معرفتی پیدا می‌شوند؛ خاطره‌ای از دوران کودکی استاد و عدم علاقه به غذا خوردن؛ تفاوت مدل طبابت اطبای و اطبای ؛ امام علیه‌السلام در این‌جا در مقام ریشه‌یابی امر است و می‌فرماید: بد بنده‌ای است که صاحب دو زبان و دو چهره است که نتیجه‌اش بی‌هویت شدن شخص است و جهت اینکه این‌طور شپده این است که کسی را ندارد که به او چنگ بزند و تکیه کندو مقتدای خودش کند بنابراین دنبال از راه دیگری است و در این موقع می‌گوید همه‌چیز باید مال من باشد تا من به آرامش برسم هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی بهتر از است و یکی از مقصودهای در کلماتش همین است که مورد انتقاد واقع شده است؛ جریانی از پدر مرحوم که بوده است؛ کریم و را تأیید نمی‌کند ولی در قبال هیچ آن را بهتر می‌داند؛ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا :۴۰؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله به خارج از کشور در مورد عدم تخریب جایگاه کلیسا و توصیه به مبارزه با منکرین اصل انسانی که هیچ چیزی را قبول ندارد و خودش بخواهد تدبیر کند «والله وراء القصد» و «عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ» و «وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ» :۲۰؛ این انسان این‌ها را نمی‌فهمد و فقط می‌گوید: «منم» و در این هنگام می‌خواهد همه‌چیز را تدبیر کند و این انسان در مقابل «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» :۱۵۶، می‌بیند چون همه‌چیز را در خودش می‌بیند و این شخص می‌شود و و ... «إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» اگر نعمت در دیگران ببیند می‌ورزد و اگر آن‌ها را مبتلا ببیند آن‌ها را خوار و ذلیل می‌کند؛ سنت کشی توسط این افراد؛ تمام این رذائل ریشهٔ دارد و ریشهٔ تمام روان‌پریشی‌ها خدا نداشتن است؛ انسان همه‌طلب است که یا بیرون خود اوست که (انا لله و انا الیه راجعون) یا در درون خود اوست
آیت الله شیخ عباس اخوان
که همه‌چیز را در خود می‌بیند و می‌گوید همه مال من است. از این مسأله و و و در می‌آید؛ انسان نمی‌تواند خودش سیر باشد و دیگران گرسنه باشند؛ نمونه‌ای از این افراد است که در قرآن کریم ذکر شده است. صلی الله علیک یا مولانا یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه شب اول رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۲ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و إنّ أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي، و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكبّ الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ جهت پرداختن به در این فقره این است قبلاً حضرت علیه‌السلام فرمودند آدم نمی‌تواند لطف و احسان به دیگران را تحمل کند؛ جهت مخالف حسد بر و نیکوکاری است؛ رذیله در شخص زودترین نتیجه در عمل بر و است؛ نتیجه اعمال برخی فوری و برخی دیرتر و برخی در این دنیا و برخی در آخرت ثمر می‌دهد؛ مقصود از نتیجه فوری یعنی بهتر و زودتر از دیگر موارد؛ زودرس‌ترین از جهت عبارت از و است؛ تقابل بر و نیکوکاری با بغی و سرکشی در فرمایش حضرت علیه‌السلام؛ بغی از حد و جایگاه خود تجاوز کردن و بالاتر رفتن در و امور است؛ علاقه سلطان به ؛ سلطنت بزرگ سلطان محمود غزنوی در بلاد و تحت سیطره در آوردن توسط سلطان محمود غزنوی؛ انسان مورد توجه معمولاً مورد است؛ نقلی از مرحوم آقای (پدر آیت‌الله )؛ حذر داشتن نزدیکی به بزرگان به علت حسد دیگران و تبعات این حسادت‌ها؛ جریان تلخ تاریخی ؛ پر است از جریان‌های حسادت به نزدیکان بزرگان؛ کلام قاجار در مورد محبوبیت به علت وزارت و قدرنشناسی خودش از ؛ حسد اطرافیان سلطان محمود به ایاز و سعایت از او؛ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَىٰ :۳۷؛ تنبه کریم به و اشخاص؛ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (۵) خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ (۶) يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ :۷؛ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا :۷۰؛ توجه به گذشته و ناچیزی خود سبب خوابیدن باد دماغ انسان می‌شود. ضرورت حد خود را شناختن؛ نقل از شخصی که ادعای بی‌جای شخصی در مورد تفسیر بهتر از تفسیر داشت؛ انسان و سرکش این‌قدر با درندگانی مثل خودش روبرو می‌شود که مجال سرکشی پیدا نمی‌کند و اگر هم بماند با دشمنان عجیبی روبرو می‌شود و این همان اسرع عقوبات است کن به اهل بغی می‌رسد. «و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه» نیش در ترین بندگان خدا؛ در فارسی کلمات رکیک است ولی در عربی دائره‌ای گسترده‌تر دارد مثل رک بودن بی‌جا که در موقعیت و جایگاه و با لحنی است که شخص دیگر شکسته شود که این فحش در عرب است؛ تفاوت با بی‌تعارفی؛ رذیله ؛ محاسن در انسان؛ غیر بی‌پروایی و حریم‌شکنی است؛ این افراد بدترین بندگان خدا چون به دروغ حریم برای خود می‌سازند تا کار خودشان پیش ببرند؛ تمام این رذائل حاصل عدم به خدای متعال است. السلام علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان آن سینه که مهر تو مه دارد روزی چه شبان سیه دارد قربان وفای دلی گردم کو جانب عشق نگه دارد اقلیم ملاحت را نازم کامروزه بمثل تو شه دارد در حلقۀ زلف خم اندر خم یک سلسله خیل و سپه دارد شاها دل غمزده ام گله‌ها زان صاحب تاج و کله دارد هر چند که بنده گنهکارم گر لطف کنی چه گنه دارد ای سرو سهی قد، مفتقرت عمریست که چشم بره دارد دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب دوم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۳ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ تقسیم به دو گروه دارای و بدون هدف؛ مردمان هدفمند برخی به هدف خود می‌رسند و برخی نمی‌رسند؛ اصل اساسی در گروه هدفمندی که به هدف خود رسیده‌اند این است که یا به کلی حواشی را از خود دور کرده‌اند و یا اینکه زوائد و حواشی را در زندگی‌شان به حداقل رسانده‌اند و دیگر اینکه تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند؛ زندگی موفق مرحوم در دوران تا جایی‌که گاهی به عنوان نایب‌السلطنه همراه پادشاه سفر می‌کرده است؛ از بقاع متبرکه اصفهان است که آقا حسین خوانساری و فرزندش در آن مدفونند؛ در علم آقا حسین خوانساری را به‌عنوان استاد الکل فی الکل عند الکل ذکر کرده‌اند؛ اثر معتبر مرحوم آقا حسین خوانساری به نام ؛ معاصرت آقا حسین خوانساری با و جریانی از دیدار ایشان با مرحوم آقا حسین خوانساری و تقدیم جبهٔ سلطنتی به ایشان و مذمت برخی بر مرحوم خوانساری در پی این کار و واکنش ایشان؛ جریان وصیت به در حضور یکی از خصوصیات افراد موفق عدم توقف ایشان در مسیر رسیدن به هدف خود در دامن مراد نبینی گل مراد بی ترک خواب راحت و بی نیش خار عشق مذمت در میان مگر اینکه خود شخص واقعاً جایگاهی بر اثر تلاش خود داشته باشد مثل آیت‌الله پسر ؛ جریان آقازادگی کردن آقا جمال خوانساری و ملاقات با ایشان و تحول در او بر اثر خود «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» «ما لا یعنی» یعنی آنچه که نیاز نیست که هر اندازه انسان به آنچه که نیاز نیست بپردازد به همان اندازه از موفقیت باز می‌ماند؛ ضرورت اکتفا به امور در ؛ شخص تا نباشد ثروتمند نمی‌شود؛ انسان به هر اندازه مشغول به زوائد شود از اصول می‌ماند و به هر اندازه به اصول بپردازد از زوائد می‌ماند؛ تشبیه زندگی انسان به مسافرت با قطار در مسافتی کوتاه یکی از امور «ما لا یعنی» گفتن‌های بیجاست؛ برخی افراد محافل مذهبی را به دید مکان تفریحی مذهبی نگاه می‌کنند و عمر خود را تلف می‌کنند. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از لوازم بهره‌مندی از ترک زوائد است که در زوائد یک مورد ترک سخن «ما لا یعنی» است؛ ارادت مرحوم آیت‌الله آقا به مرحوم آیت‌الله ؛ ذکر برخی خصوصیات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری عدم انحصار «ما لا یعنی» به سخن بیهوده و بی‌جا؛ توفیق مردن ؛ ِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلاً مُؤْمِناً قَالَ يُقَالُ لَهُ مُتْ أَيَّ مِيتَةٍ شِئْتَ إِنْ شِئْتَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ نَصْرَانِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ مَجُوسِي ج۷ص۲۷۳؛ جناب علیه‌السلام به فرزندان خود در مورد مسلمان مردن: وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ :۱۰۲؛ برخی انسان را از خارج می‌کند؛ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ :۱۰؛ جریان خوابی از شخصی که مورد عنایت قرار گرفته بود تا مسلمان بمیرد. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از زوائد که ترکش موجب موفقیت شخص می‌شود ترک سخن بی‌جا و بیشتر است. صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان شب چهارم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۵ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا يكون الرجل مؤمناً حتّى يكون خائفاً راجياً، و لا يكون خائفاً راجياً حتّى يكون عاملاً لما يخاف و يرجو.» ج۱ص۱۵۰ کلام حکیمانه (دانشمند پیش از باستان در ): انسان باید راه درست زندگی کردن را از جهان طبیعت بیاموزد؛ یک سلسله قواعد و قوانینی دارد که خدای متعال به او داده است که اگر حکیمانه به آن‌ها نگریسته شود انسان را راهنمایی به عالم می‌کند چون این قوانین از عالم توحید برخاسته است؛ یکی از قواعد مهم که از طبیعت می‌توان آموخت این است که انسان برای بهره‌وری از سلامت می‌بایست دو مطلب را لحاظ کند: ۱- به نسبت سلامتی خودش امیدوار باشد؛ ۲- نسبت به درست انجام ندادن وظیفه بیمناک باشد؛ بی‌جا از مریضی سبب دائم‌المرض بودن در مسائل روحی است؛ ضرورت مواظبت بر جسم؛ در معنویت هم اگر انسان بی‌جا نگران باشد مبتلا به می‌شود و اگر هیچ نگران نباشد منجر به و بی‌باک شدن می‌شود؛ خوشنودی انسان در صورت انجام دادن وظیفه و ترس انسان به سبب اینکه خدای متعال آیا از او پذیرفته است یا نه. «يا هشام لا يكون الرجل مؤمناً حتّى يكون خائفاً راجياً، و لا يكون خائفاً راجياً حتّى يكون عاملاً لما يخاف و يرجو.» انسان مؤمن نمی‌باشد مگر اینکه و باشد؛ نگرانی نسبت به خود و آن‌چه که بر عهدهٔ انسان است؛ امیدواری به آن‌چه که مورد نظر خداست انجام داده‌ام و امیدوار باشم که بعد از این بتوانم به لطف خدای متعال به وظایف خودم عامل باشم؛ و در انسان مؤمن اگر بر دیگری غلبه کند می‌تواند سبب فساد در انسان بشود؛ روایت دارد که مؤمن تا لحظه مرگش نمی‌داند که مورد لطف خدای متعال هست یا نه. «و لا يكون خائفاً راجياً حتّى يكون عاملاً لما يخاف و يرجو.» تعادل بین خوف و رجا با به آنچه مورد خوف و نگرانی است و آنچه که مورد امیدواری است؛ خوف و رجا عامل موفقیت انسان است اگر در محل خودش رعایت شود؛ اهمیت رعایت محل و موقعیت کردن. «يا هشام قال الله جلّ وعزّ: و عزّتي و جلالي و عظمتي و قدرتي و بهائي و علويّ في مكاني، لا يؤثر عبد هواى على هواه إلّا جعلت الغنى في نفسه، و همّه في آخرته و كففت عليه ضيعته، و ضمنت السماوات و الأرض رزقه، و كنت له من وراء تجارة كلّ تاجر.» مطلب بسیار ریشه‌ای و مهم عبارت فوق؛ دوگونه مواجهه انسان با امور روزمره که برخی با ناله کردن است و برخی با رضا؛ فراتر رفتن از نیازهای روزمره به سبب آرام کردن خود است؛ تلاش برای روز مبادا؛ جریانی پیرزن پولداری که برای روز مبادا گدایی می‌کرد؛ عدم اتمام تأمین دغدغهٔ روز مبادا برای انسان مگر برای اهل و ؛ جریان مریضی که به نوکرش گفت برو حکیم (طبیب) بیاور...؛ روز مبادای متعارف از تأسی به و انسان‌های فهمیده نشأت گرفته است؛ برای روز مبادای متعارف؛ روایتی پیرامون تدبیر در دارایی انسان. «يا هشام قال الله جلّ وعزّ: و عزّتي و جلالي و عظمتي و قدرتي و بهائي و علويّ في مكاني، لا يؤثر عبد هواى على هواه إلّا جعلت الغنى في نفسه، و همّه في آخرته و كففت عليه ضيعته، و ضمنت السماوات و الأرض رزقه، و كنت له من وراء تجارة كلّ تاجر.» یکتائی است ولی معنای التزامی‌اش یکتائی است. اولین بهره و اثر ایثار و زیر پا گذاشتن و رجحان دادن هوای خدای متعال و بی‌نیازی در خود آن شخص است و اینکه آسایش روحی پیدا می‌کند و نگرانی‌های بی‌جایی که دیگران دارند را او ندارد. اثر دیگر این است که و فکر او را در راه قرار می‌گیرد. اثر دیگر این است که خواسته‌های زندگی او کفایت می‌شود؛ خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین کشتی‌شکست‌خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون تپیدهٔ میدان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم، ز قحط آبْ سلیمان کربلا گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا آه از دمی که لشکر اعدا نکرده شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب پنجم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۶ https://eitaa.com/akavan110