eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.5هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 🦚 آتاش وحشت زده نگاهی بهم انداخت و گفت:هی...هیچی داداش،به خدا کاری نکردم مگه ندیدی عمه هم گفت از وقتی اومده حالش بده؟!میخواستم آرومش کنم که تو اومدی! اورهان نگاه چپ چپی به آتاش انداخت و نگران کنارم نشست و دستشو گذاشت روی کمرمو گفت:-خوبی؟ با بغض نگاهی بهش انداختمو تا خواستم چیزی بگم چشمم خورد به آتاش که پشت سرش برام خط و نشون میکشید:کجا رو نگاه میکنی؟پرسیدم خوبی؟ سری تکون دادمو گفتم:-خوبم! -چشمات چرا سرخه؟ -سرما خوردم برای اونه! دبه ی آب رو بالا گرفت و گفت یکم بزن صورتت حالت جا میاد،با دستای لرزونم مشتمو پر از آب کردمو با ضرب به صورتم پاشیدم،لرزم بیشتر شد،اورهان دندون قروچه ای کرد و دم گوشم با خشم گفت:-کی گفت تو بیای؟ نگاهی مظلوم بهش انداختم یعنی اونم دوست نداشت دیگه منو ببینه:-مجبور شدم! -بازم این دلیل مسخره! صدای آتاش دوباره تنم رو لرزوند:-داداش تو برو من مراقبش هستم! وحشت زده گوشه کتک اورهان رو گرفتم دلم نمیخواست دوباره با آتاش تنها بشم:اینجا سردمه میخوام برم داخل!  وحشت زده گوشه کت اورهان رو گرفتم دلم نمیخواست دوباره با آتاش تنها بشم:اینجا سردمه میخوام برم داخل! اورهان نگاهی به چشمامو و دستی که به کتکش گذاشته بودم و انداخت و سری تکون داد و رو به آتاش گفت:-حالش خوب نیست بهتره توی این هوای سرد بیرون نمونه! -باشه داداش خودم میبرمش تو برو به کارت برس امروز مراسم خواستگاریته! قبل از اینکه اورهان حرفی بزنه آتاش دستشو گذاشت روی کمرمو با مهربونی رو بهم گفت:-اگه میبینی حالت خوب نیست طبیب خبر کنم؟و در گوشم آروم زمزمه کرد:-شانس آوردی به اورهان چیزی نگفتی وگرنه روزگار آقاتو سیاه میکردم،میدونی که من تهدیدامو چطوری عملی میکنم! بیحال تر از این بودم که واکنشی نشون بدم،اورهان با عصبانیت رو ازش گرفت،اما انگار نگرانی بهش اجازه نمیداد بذاره بره،پشت سرمون آروم آروم قدم برمیداشت چهرشو نمیدیدمو نمیدونستم چه حالیه ولی هر چی بود حالش از منی که قرار بود براش برم خواستگاری بهتر بود،نمیدونستم دختری که قراره اورهان رو برای همیشه مال خودش کنه کیه اما حدس میزدم سهیلا باشه، برام فرقی نداشت به جز من مال هر کس دیگه ای میشد میمردم، برای لحظه ای جلوی چشمام سیاه شد و ناچارا به آتاش تکیه زدم!💧💧💧💧 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻