هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگچهاردهم🌴
اكنون ابن زياد توانسته است، با نيرنگ و حيله وارد شهر كوفه شود و در فرماندارى شهر منزل كند.
شب از نيمه گذشته است; امّا صداى اسب ها به گوش مى رسد! اينها به كجا مى روند؟
به خانه مختار.
براى چه؟
براى دستگيرى مسلم.
ابن زياد دستور داده است تا سربازانش به خانه مختار حمله كنند و مسلم را دستگير نموده و نزد او آورند.
من خيلى نگران هستم.
خدايا! تو نگهدار مسلم باش!
سربازان وارد خانه مى شوند، ولى اثرى از مسلم پيدا نمى كنند.
هيچ كس نمى داند مسلم كجاست؟
سربازان با عصبانيّت رو به مختار مى كنند و مى گويند: "مسلم كجاست؟".
مختار مى گويد: "مسلم بعد از اين كه خبردار شد، ابن زياد به كوفه آمده است با من خداحافظى كرد و از منزل من بيرون رفت".
سربازان به نزد ابن زياد برگشته و به او خبر مى دهند كه نتوانسته اند، مسلم را پيدا كنند.
ابن زياد عصبانى مى شود و دستور مى دهد تا عدّه اى از ياران سرشناس مسلم را دستگير كنند و بعضى از آنها را به قتل برسانند.
آرى، امشب گروهى از ياران مسلم به شهادت مى رسند.
ابن زياد مى خواهد از مردم زهر چشم بگيرد.🔷🦋🔷🦋🔷🦋🔷🦋
<========●●●●●========>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<==≈=====●●●●●========>
💭
در من کوچه ایست
که با تو در آن نگشته ام
سفریست که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است که
با تو به سر نکرده ام و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام...
#افشین_یداللهی
🌹🌷
دورتومیگردیمانشاللھ_۲۰۲۲_۰۸_۲۷_۱۴_۲۰_۵۵_۰۹۸.mp3
5.41M
شش گوشه ات را میبوسم از دور
سیدمھدیمیرداماد
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
www.vaezin.com_۲۰۲۲_۰۸_۲۷_۱۶_۴۱_۱۷_۰۱۶.mp3
3.26M
چه رفتید کربلا چه نرفتید...چه میخواید برید پیاده روی، چه نه؛ این صوت رو گوش کنید!!!
حجت الاسلام محرابیان
پیشنهاد میشه!
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام صبح زیباتون بخیر
🌹🌷🔷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@delneveshte_hadis110
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
#ماهنقرهای🔹
#داستانواقعی 🦚
#پارتدویستچهلسوم
هرچند به این بی خبری با امید نگاه میکردم چون اگر خدایی نکرده اتفاقی برای مادرم افتاده بود تا حالا خبرش به گوشم میرسید،اما بازم اضطراب همه وجودمو گرفته بود،همش ترس اینو داشتم که هر لحظه در باز شه و برام خبر مرگ آنامو بیارن، اینجوری تا آخر عمرم هم آتاش رو نمیبخشیدم که بهم اجازه نداد برای بار آخر ببینمش و کنارش باشم و هم خودمو چون احتمال میدادم آنام رو نحسی چله بری که ناپاک کرده بودم گرفته باشه !
از خورد و خوراک افتاده بودم همه ی غذایی که در طول روز میخوردم با ارفاق چند قاشق بیشتر نبود،که اونم به اصرار و زور ساره قورت میدادم،از طرفی وضعیت مادرم و از طرف دیگه میدونستم تنها دو روز دیگه به تموم شدن عده مونده و اگه تا اون موقع اورهان حرکتی نمیکرد باید خودمو به دستای آتاش میسپردم که برام از مرگ بدتر بود،دلم میخواست میتونستم خودم داد بزنم و بدون آوردن هیچ دلیلی بگم طلاق میخوام اما این کار مساوی بود با امضا کردن حکم مرگم،نه تنها من بلکه هیچ زنی اجازه همچین گستاخی نداشت،اینو سهیلا همون شب ورودم در خطاب به زیور گفت که در مورد طلاق گرفتن فرحناز حرف میزد،حس میکردم قصد داره منو بترسونه تا یه وقت فکر طلاق به سرم نزنه،آخه خوب میدونست اگه من رسما ناموس آتاش بشم از چشم اورهان هم می افتم چون اورهان خیلی غیرتی بود محال بود به ناموس برادرش نگاه بد بندازه،اما از طرفی هم حرف حساب میزد خودم توی دهمون دیده بودم که سر زنی که به خاطر عصبی بودن شوهرش میخواست طلاق بگیره چه بلایی آورده بودن!
کوک آخر رو به پارچه زدمو عروسک رو روی طاقچه گذاشتمو با دیدن لبخندش که با کوک قرمز روی صورتش ایجاد کرده بودم لبخندی چند ثانیه ای روی لبم نشست،حتما احمد خیلی ازش خوشش میومد،البته اگه اجازه داشتم دیگه برادرمو ببینم،آهی کشیدمو مشغول جمع کردم خرده پارچه ها از روی زمین شدم که ضربه ای به در خورد و بلافاصله باز شد نگاهم به چهره ی پر از اضطراب ساره گره خورد!
با وحشت از جا بلند شدم:-ساره از آنام خبری شده؟🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
ما؛
درس تاریخ آیندگانیم!
آن هم اگر حوصله کنند
در یک زنگ تفریح،
برای امتحان مدرسه،
سرنوشتمان را ورق بزنند...
☘#عبرت
✍️#محمدجوادمحمودی
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
سرشک دیده دلیلست و رنگ چهره علامت
که در فراق تو، جانم چه جور برد و ملامت
بیا، که از سر رغبت به نام عشق تو کردم
سرای سینه به کلی و مُلک دل به تمامت
#اوحدی
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
آهنگ ها
تنهایی را
تسکین می دهند
اما تسکین درد
تسکین تنهایی نیست...
#نادر_ابراهیمی
📚بار دیگر شهری که دوست می داشتم
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
به نام خدایی که باقیست
و همه چیز، غیر او فانیست
شروع کارها با نام مشکل گشایت:
یاٰ مَنْ هُوَ یَبقیٰ وَ یَفنیٰ کُلُّ
الهی به امید لطف و کرمت💚
🔷🦋❤️💐🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@hedye110
🏴🖤🏴
#سلام_امام_زمانم💔
دیروز ڪربلا و غم غربت حسین ع
امروز یڪ جهان و غم غربت شما
دیروز بے وفایے و حالا بہ لطف ما
تمدید مے شود ز گنـہ غیبت شمـا
#یا_قدیم_الاحسان_بحق_الحسین (ع)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
#ماهنقرهای🔹
#داستانواقعی 🦚
#پارتدویستچهلچهارم
سری تو اتاق چرخوند و وقتی مطمئن شد هیچ کس به جز منو خودش توی اتاق نیست درو پشت سرش بست دستی زیر لباسش کرد و کاغذی بیرون کشید و با دستای لرزونش به سمتم گرفت:-خانوم جان ببخشید بی اجازه داخل شدم،اورهان خان اینو دادن بدم به شما بفرمایین!
دستمو روی سینه گذاشتم،نفس عمیقی کشیدمو نامه رو از دستش گرفتم!
ساره سری پایین انداخت و در حالیکه از ترس رنگ به رو نداشت گفت:-اورهان خان سفارش کردن بعد از اینکه نامه رو خوندین از بین ببرینش،من برم دیگه میترسم کسی ببینتم،با اجازه خانوم!
بعد از رفتن ساره با امید به اینکه اورهان راهی برای رها شدنم پیدا کرده باشه نامه رو باز کردم،نامه کوتاهی بود به نظر نمیرسید توضیحی داده باشه،دست و پا شکسته با همون سواد کمم شروع به خوندن کردم و چند دقیقه ای طول کشید تا منظورشو بفهمم:(بقچتو آماده کن وقتی فانوس جلوی در روشن شد،آروم بیا بیرون، همین امشب فراریت میدم)
چشمام از تعجب گرد شد،فکر کردم درست معنی حرفاشو نمیفهمم،آخه زدن این حرف از اورهان بعید بود،با شک نامه رو چندین بار خوندم،اما دقیقا همون کلمات نوشته شده بود،اگه ساره این نامه رو نیاورده بود حتما شک میکردم که دسیسه ای چیزی باشه،اصلا به کجا فرار میکردم؟اگه قرار بود فرار کنم چرا اصلا تا الان صبر کردم،حتی با خوندن و فکر کردن بهش هم تنم میلرزید چه برسه به انجام دادنش خوب میدونستم اگه موقع فرار بگیرنم کمترین مجازاتم زنده زنده خاک کردنمه ولی حتما اورهان فکر همه چیز رو کرده که همچین حرفی زده شاید راه دیگه ای جز فرار ندارم!
هنوز درگیر نامه بودم که با باز شدن ناگهانی در وحشت زده و بی اختیار نامه روی توی دستم مچالش کردم و دستامو گرفتم پشت سرمو سر بلند کردم و با دیدن کسی که روبه روم ایستاده بود خون توی تنم منجمد شد،بی اختیار لب زدم:-آتاش...🔵🔵🔵🔵
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
Morteza Ashrafi - Chi Shode [128].mp3
3.13M
☑️مرتضی اشرفی 💠چیشده
#آهنگ
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴
#تُ هر جایِ جهان باشی،
برات از دور می میرم ..
#کامران_رسول_زاده
#محرم
#سلامبرحسین
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🏴🖤🏴