eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
312 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❥✺﷽ ✺❥ دوستانمان را توجیه کنیم هنوز برخی انقلابی‌ها اصرار دارند بر حضور در فضای تلگرام! روشنگریِ استاد کارشناس ارشد فضای مجازی را در خصوص سیاست‌های پشت پرده‌ی صاحبان بشنوید. بابا تلگرام میخواد ملت رو بدبخت کنه چرا نمیفهمید به چه زبونی بگیم پاکش کنید 😔 هر کسی واقعا به فکر کشورش هست این پیام رسان رو پاک کنه. توجیه هم نکنید که شماره نداریم و کسی اینجا نیست. اکثرهم لایعقلون قرآن رو هم قبول ندارید بزارید بقیه در جهل مرکب باشن شما نباشید😔 @alafvalafv ⛔️فوروارد اجباری
دوستان در گروه👇👇 سلام من کم کم پاکش میکنم مطالبم را بیارم این طرف😊 لبخند امام زمان نصیبت🌷❤️❤️👏👏 ضمنا من خیلی ناراحت بودم واسه مطالب و کانالهایی که توی تلگرام جا گذاشتم. اما از همشون که دل کندم خدا خیلی بهتر جلوی پام گذاشت. مطالب عالی و دوستانی عالیتر مثل شما خوبان🌷 پس شک نکن تلگرامت رو پاک کن👌👏👏👏
-نامه۹(بخش۲) 🔹آنها که اسلام را يارى دادند: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه آنچه را در بخش قبل به اجمال بيان فرموده بود، به تفصيل بيان مى فرمايد و نشان مى دهد چه اشخاصى از بنى هاشم در راه اسلام فداکارى کردند و شربت شهادت نوشيدند، در حالى که کسانى را که معاويه به عنوان پيشگامان و فداييان اسلام نام مى برد، هيچ کدام به اين مقام نرسيدند❌ ✅مى فرمايد: «هرگاه آتش جنگ شعله ور مى شد و دشمنان حمله مى کردند، رسول خدا اهل بيت خود را پيشاپيش لشکر قرار مى داد و بدين وسيله اصحابش را از آتش شمشيرها و نيزه ها مصون مى داشت» 👆جمله هاى مذکور نشان مى دهد که بر خلاف روش فرماندهان در دنياى امروز که فرزندان و نزديکان خود را به عقب جبهه مى برند و بيگانگان را در صفوف مقدم وا مى دارند، پيغمبراکرم عزيزترين بستگان خود را در صف مقدم قرار مى داد تا ثابت کند چه اندازه به هدف خود معتقد است و در راه آن فداکارى مى کند.💯 سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن نام سه نفر از بستگان نزديک خود را که در سه جنگ مهم از جنگ هاى اسلامى شربت شهادت نوشيدند ذکر مى کند; نخستين آنها «عبيدة بن حارث» (پسر عموى پيغمبر که در روز بدر شهيد شد) و دوم حمزه عموى پيغمبر که روز احد به شهادت رسيد و سومين نفر جعفر بن ابى طالب پسر عموى ديگرش که در روز جنگ موته به افتخار شهادت نايل شد ✅مى فرمايد: «عبيدة بن حارث روز بدر شهيد شد و حمزه در روز احد و جعفر در موته شهيد شد»; (فَقُتِلَ عُبَيْدَةُ بْنُ الْحَارِثِ يَوْمَ بَدْر وَقُتِلَ حَمْزَةُ يَوْمَ أُحُد وَقُتِلَ جَعْفَرٌ يَوْمَ مُؤْتَةَ). 👈ماجرای شهادت هر سه نفر، در پایان خواهد آمد. امام(عليه السلام) در ادامه اين نامه به صورت کنايه اى که از تصريح رساتر است اشاره به نفس مبارک خود مى کند که او هم مشتاق شهادت در راه اسلام بود; ولى خدا نخواست و اجلش فرا نرسيده بود ✅مى فرمايد: «کسى هم بود که اگر بخواهم مى توانم نامش را ببرم که دوست داشت همانند آنان شهادت نصيبش شود; ولى اجل آن گروه (عبيدة بن حارث و حمزه و جعفر) به سر رسيده بود و مرگ او به تأخير افتاد» 👈اين جمله بر همان چيزى تأکيد مى کند که بارها از امير مؤمنان على(عليه السلام) شنيده شده بود که مى گفت من به شهادت علاقه مندترم از کودک شيرخوار نسبت به پستان مادرش و يا اينکه در پايان جنگ احد امام(عليه السلام) خدمت پيغمبر آمد و غمگين بود و عرضه داشت: جمعى از مسلمانان (از جمله عمويم حمزه) شهيد شدند ولى شهادت نصيب من نشد.😭 پيغمبر فرمود: «يا عَلىّ أبْشِرْ فَإنّ الشَّهادَةَ مِنْ وَرائِکَ; اى على بشارت باد بر تو، شهادت در انتظار توست (تو هم شهيد راه خدا خواهى شد)». آن گاه امام بعد از آنکه دليل برترى و فداکارى خود و خاندانش را بر ديگران روشن ساخت، از گردش روزگار که در واقع به معناى مردم روزگار است اظهار شگفتى مى کند که او و خاندانش را با اين همه فضيلت در رديف کسانى قرار مى دهد که هرگز چنين سوابقى را نداشته اند، ✅مى فرمايد: «شگفتا از اين روزگار که مرا هم سنگ کسانى قرار مى دهد که هرگز چون من براى اسلام تلاش نکردند و سابقه درخشانى چون من ندارند، همان سوابقى که هيچ کس به مثل آن دسترسى پيدا نکرده است» ❎بعضى چنين پنداشته اند که اين جمله اشاره به اين است که مردم، آن حضرت را با معاويه مقايسه کرده اند در حالى که منظور امام(عليه السلام) اين نيست. نظر امام(عليه السلام) در واقع به نامه معاويه است که خلفاى سه گانه پيشين را در نامه اش مطرح کرده و فضيلت آنان را به رخ امام(عليه السلام) کشيده است وگرنه معاويه در نامه اش هيچ اشاره اى به سوابق خود در اسلام ننموده، زيرا اصولاً سوابقى نداشت و اگر هم داشت، سابقه اى جز سوء او و خاندان ابوسفيان، دشمن شماره يک اسلام نبود.😏 به هر حال امام(عليه السلام) از مردم روزگار و از جمله معاويه ابراز شگفتى مى کند که چگونه او را با خلفاى پيشين مقايسه مى کنند. اين سخن در واقع هماهنگ با چيزى است که در خطبه شقشقيه آمده است که مى فرمايد: چه زمانى در مورد مقايسه من با خليفه اوّل و برترى من بر او شک و ترديد واقع شد تا بخواهند مرا قرين اين اشخاص (اعضاى شوراى معروف عمر براى خلافت بعد از او) قرار دهند». ✅سپس در ادامه همين سخن امام(عليه السلام) چنين مى فرمايد: «مگر اينکه کسى ادعاى فضايلى براى آنها کند که من از آن فضايل آگاه نيستم و گمان نمى کنم خدا هم از آن آگاه باشد (زيرا اصلاً چنين چيزى وجود نداشته تا خدا از آن آگاه باشد)» آن گاه در پايان اين فراز از نامه بعد از روشن شدن سوابق اهل بيت و مخالفان، خدا را شکر و سپاس مى گويد و مى فرمايد: ✅«و خدا را در هر حال شکر مى گويم»; (وَالْحَمْدُ للهِِ عَلَى کُلِّ حَال).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃حقیقت زندگی خوش به حال منتظران تو! مزۀ زندگی را می‌فهمند! ما که هر چه قدر نفس کشیدیم طعم زندگی را نچشیدیم. بارها گفته‌ام که همیشه می‌ترسم پیش از آن که زندگی کنم، بمیرم. کسانی از مرگ می‌ترسند که زندگی نکرده‌اند. اینها از مرگی به مرگ دیگر منتقل می‌شوند وقتی مرگ اوّل وحشتناک است معلوم است که مرگ دوم چقدر رعب‌نگیز است. آنها که اوّل زندگی می‌کنند و بعداً می‌میرند مرگ برایشان ورود به یک زندگی برتر است و وقتی زندگی اوّل،‌ برایشان شیرین است معلوم است که زندگی دوم شیرین‌تر است. من از مرگ می‌ترسم پس معلوم است زندگی نکرده‌ام. زندگی را به من بچشان تا این قدر از مرگ نترسم. باز هم رسیدم به انتظار تو من برای نهراسیدن از مرگ باید هر چه زودتر منتظر تو شوم و برای منتظر تو شدن باید دلم را از هر چه محبّت غیر توست پاک کنم. آقا! من آبرویم را خیلی دوست دارم. بارها روزگار به من ثابت کرده حاضرم دینم را بدهم، آبرویم را نه. هر چه دلت بخواهد توجیه روی توجیه بلدم تا محبّتی را که به آبرویم دارم طوری نگاه کنم که از سر و رویش دین و خدا ببارد امّا وقتی خوب نگاه می‌کنم به این محبّت می‌بینم روزی اگر بین تو و این آبرو مخیّر شوم ... چه قدر بد که باید بگویم آبرو را انتخاب می‌کنم؛ تو را نه. باید چه کار کرد برای کندن ریشۀ محبّت این آبرو. آبرویی که بر تو ترجیح داده شود مایۀ بی‌آبرویی در نزد خداست. چرا آن آبرو را می‌بینم، این بی‌‌آبرویی را نه؟ تو اگر بیایی شاید اوّلین سرمایه‌ای که از من بخواهی، آبرویم باشد اگر تو آبرویم را خواستی و من دو دستی آن را چسبیدم باید چه خاکی به سر بریزم؟ فکری به حالم کن آقا! حال و روزم خراب است. زباله‌دان دلم آلوده‌تر از آنی است که فکر می‌کردم این زباله‌دان هر چیزی بشود منتظر تو نخواهد شد. تا دلم زباله‌دان است، طعم زندگی را نخواهم چشید. راضی نشو بدون زندگی مرگم فرا برسد. شبت بخیر حقیقت زندگی! 🌷 شب 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۱۰(بخش اول) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۱۰(بخش۱) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 📜از نامه آن حضرت (ع) به معاويه: چه مى كنى اگر اين حجابهاى دنيوى، كه خود را در آنها پوشيده اى، به كنارى روند دنيايى كه آرايه هايش به زيبايى جلوه گرند و خوشيها و لذتهايش فريبنده است. دنيا تو را به خود فراخواند و تو پاسخش دادى، و تو را در پى خود كشيد و از پى او رفتى و فرمانت داد و اطاعتش كردى. چه بسا، بناگاه، كسى تو را از رفتن باز دارد، به گونه اى كه هيچ سپرى تو را از آسيب او نرهاند. پس عنان بكش و از تاختن باز ايست، و براى روز حساب توشه اى برگير، و براى رويارويى با حادثه اى كه در راه است، دامن بر كمر زن، و به سخن گمراهان گوش فرامده. و اگر نكنى تو را از چيزى كه از آن غافل مانده اى، مى آگاهانم. تو مردى هستى غرقه در ناز و نعمت. شيطانت به بند كشيده و آرزوى خويش در تو يافته است و اينك در سراسر وجود تو چون روح و خون در جريان است. اى معاويه، از چه زمان شما زمامداران رعيّت و واليان امر امّت بوده ايد و حال آنكه، نه در دين سابقه اى ديرين داريد و نه در شرف مقامى رفيع. پناه مى بريم به خدا از شقاوتى دامنگير. و تو را بر حذر مى دارم از اين كه، همچنان، مفتون آرزوهاى خويش باشى و نهانت چون آشكارت نباشد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹  
🚩توصیه امام رضا علیه‌السلام برای روزهای پایانی ماه شعبان #روزهای_آخر_ماه_شعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ببینید| ماه رمضان سرآغاز سال جدید سلوکی است؛ خود را برای سال نو آماده کنیم! استاد فیاض‌بخش
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
بسم الله الرحمن الرحیم برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۱۰(بخش اول) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی #نامه۱۰
-نامه۱۰(بخش۱) 📨از نامه هاى امام(عليه السلام) به معاویه. 📜نامه در یک نگاه: این نامه در حقیقت از چهار بخش تشکیل یافته است: 1⃣در بخش اوّل امام(علیه السلام) معاویه را نصیحت مى کند و نسبت به سرنوشتش در قیامت و عواقب کارهایش هشدار مى دهد، هر چند او را اسیر شیطان مى داند و امید چندانى به هدایت او ندارد. 2⃣در بخش دوم این نکته را به معاویه گوشزد مى کند که چگونه مى خواهد زمامدارى امّت اسلامى را بر عهده بگیرد درحالى که نه سابقه درخشانى در اسلام دارد و نه از خانواده شریف و با تقوایى است. 3⃣در بخش سوم این نکته را گوشزد مى فرماید که چرا دعوت به جنگ کرده اى مردم را رها کن و تنها به میدان بیا و با من نبرد تن به تن کن تا تکلیف مسلمانان روشن گردد و گذشته تاریخ اسلام را که طعم شمشیر را بر جد و برادر و دایى ات نشاندم به یاد تو آورد. 4⃣بالاخره در بخش چهارم بهانه خونخواهى عثمان را مطرح مى فرماید و مى گوید: تو به خوبى مى دانى چه کسى قاتل عثمان بوده است چرا به سراغ او نمى روى؟ در پایان مى فرماید: مى بینم که در میدان جنگ، ضجه و ناله لشکرت بلند مى شود و شکست بعد از شکست دامنت را مى گیرد و سرانجام به کتاب خدا پناه مى برى در حالى که به آن ایمان ندارى.😏 🔸نگاهى به آينده تاريک: اين نامه آغازى دارد که مرحوم سيّد رضى آن را در نهج البلاغه نياورده است. امام(عليه السلام) در آغاز اين نامه بعد از حمد و ثناى الهى و اشاره به زودگذر بودن دنيا و زندگى آن، خطاب به معاويه مى فرمايد: اى معاويه تو ادعاى چيزى مى کنى که اهلش نيستى; نه در گذشته و نه در حال. نه دليل بر مدعاى خود (لياقت حکومت بر مسلمانان) دارى و نه شاهدى از قرآن مجيد و نه سخنى از پيغمبر اسلام (صلى الله عليه وآله). 👈 آنگاه دست او را گرفته و به عواقب زندگى دنيا برده و وقوف او را در قيامت در پيشگاه خدا در نظرش مجسم مى کند شايد از خطاهاى خود باز گردد و در صراط مستقيم گام نهد; مى فرمايد: «چه خواهى کرد آن گاه که لباسهاى (پر زرق و برق)👕👑 اين دنيا را که در آن فرو رفته اى از تنت برگيرند، دنيايى که با زينت هايش خود را جلوه داده و با لذت هايش (تو را) فريب داده است»; (وَکَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَکَشَّفَتْ عَنْکَ جَلاَبِيبُ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ دُنْيَا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزِينَتِهَا وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا). سپس مى افزايد: «اين دنيا تو را فرا خواند و اجابتش نمودى و زمامت را به دست گرفت و به دنبالش رفتى، فرمانت داد اطاعتش کردى»; (دَعَتْکَ فَأَجَبْتَهَا، قَادَتْکَ فَاتَّبَعْتَهَا، وَأَمَرَتْکَ فَأَطَعْتَهَا). امام(عليه السلام) در اين عبارات تشبيهات جالبى براى دنيا فرموده، زرق و برق دنيا را به لباسهاى رنگارنگى تشبيه کرده که در تن مى پوشند و يا چادرى که به سر مى کشند. زينت هاى دنيا را فريبنده و لذت هايش را مايه جلب و جذب به سوى آن شمرده. هوس بازان و کسانى که از ماهيّت دنيا بى خبرند به زودى به سوى آن جلب مى شوند و براى اينکه بتوانند به اين زينت ها و لذات ادامه دهند سر بر فرمان دنيا مى نهند و اوامرش را اطاعت مى کنند. ⬅آن گاه امام(عليه السلام) به عاقبت اين ماجرا اشاره کرده مى فرمايد: «بدان اين دنياى فريبنده به زودى تو را وارد ميدان نبردى مى کند که هيچ سپرى در آنجا تو را نجات نخواهد داد حال که چنين است از اين امر (حکومت) کناره گير و آماده حساب الهى شو و دامن را در برابر حوادثى که بر تو نازل ميشود در هم پيچ و به حاشيه نشينان فرومايه گوش فرا نده»; (وَإِنَّهُ يُوشِکُ أَنْ يَقِفَکَ وَاقِفٌ عَلَى مَا لاَ يُنْجِيکَ مِنْهُ مِجَنٌّ، فَاقْعَسْ عَنْ هَذَا الاَْمْرِ، وَ خُذْ أُهْبَةَ الْحِسَابِ، وَ شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ، وَلاَ تُمَکِّنِ الْغُوَاةَ مِنْ سَمْعِکَ). امام(عليه السلام) در اين عبارات، هم ريشه انحرافات را براى معاويه بازگو مى کند و هم راه درمان اين درد را نشان مى دهد👌; مى فرمايد: بهترين راه اين است که از حکومت شام کنار بروى و آماده حساب الهى شوى. ✅جمله «شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ» يا اشاره به حوادث دردناکى است که در همين دنيا دامان معاويه و طرفدارانش را مى گرفت و يا اشاره به حوادث روز قيامت است (احتمال دوم مناسب تر به نظر مى رسد) و در هر حال چون اين حوادث قطعى الوقوع بوده به صورت فعل ماضى بيان شده است.
۱۰(بخش۲) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 ادامه نامه ی امام به معاویه: تو مرا به جنگ دعوت کردى (اگر راست مى گويى) مردم را کنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشکر را از جنگ معاف کن تا بدانى چه کسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه کسى پرده بر ديده او افتاده است؟! من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، و بر مغز آنها کوبيدم و همان شمشير اکنون با من است و با همان قلب (و همان جرأت و شهامت) با دشمنم روبه رو مى شوم من نه بدعتى در دين گذاشته ام نه پيامبر جديدى انتخاب کرده ام من بر همان طريقى هستم که شما پس از آنکه با اکراه آن را پذيرفتيد با ميل خود ترکش کرديد! 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
-نامه۱۰(بخش۲) 🔸همواره بر طريق هدايت گام بر مى دارم: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه به پاسخ بخش ديگرى از نامه معاويه مى پردازد; معاويه با کلمات زننده و جسورانه و بى ادبانه امام(عليه السلام) را تهديد به جنگ مى کند 😠و حضرت را به عنوان کسى که بر چشمش پرده افکنده شده و قلبش زنگار گرفته نام مى برد. 😳 راستى عجيب است کسى که از بازماندگان عصر جاهليّت و فرزند سرسخت ترين دشمنان اسلام است به کسى که تمام وجودش از کودکى تا پايان عمر در خدمت اسلام بوده و شجاع ترين مرد عرب شمرده مى شود اين گونه جسورانه سخن بگويد.😏 ✅به هر حال مى فرمايد: «تو مرا به جنگ دعوت کردى (اگر راست مى گويى) مردم را کنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشکر را از جنگ معاف کن تا بدانى چه کسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه کسى پرده بر ديده او افتاده است»; (وَقَدْ دَعَوْتَ إِلَى الْحَرْبِ، فَدَعِ النَّاسَ جَانِباً وَ اخْرُجْ إِلَيَّ، وَ أَعْفِ الْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْقِتَالِ، لِتَعْلَمَ أَيُّنَا الْمَرِينُ عَلَى قَلْبِهِ، وَالْمُغَطَّى عَلَى بَصَرِهِ). امام(عليه السلام) بى آنکه معاويه را صريحاً به تعبيراتى که خودش داشته خطاب نمايد، پاسخ دندان شکنى به معاويه مى دهد که اگر در تهديد به جنگ صادق است، به جاى اينکه خون هاى مسلمانان از دو طرف ريخته شود تک و تنها به ميدان بيايد و در برابر امام(عليه السلام) قرار گيرد💪 و به يقين معاويه پاسخى براى اين پيشنهاد نداشت، زيرا هرگز خود را مرد چنين ميدانى نمى دانست. 📚مرحوم مغنيه از کتاب الامامة والسياسة نکته جالبى در اينجا نقل کرده که هنگامى که اين پيام به معاويه رسيد عمرو بن عاص به معاويه گفت: آيا تو مى ترسى به ميدان على بروى؟ والله من مى روم، هرچند هزار بار کشته شوم; لذا در ايام صفين عمرو بن عاص در برابر على(عليه السلام) به ميدان آمد و امام(عليه السلام) نيزه اى بر او زد و او به زمين افتاد در اينجا عمرو براى نجات خود چاره اى جز اين نديد که لباس خود را بالا بزند و عورتش را آشکار سازد،🙈 زيرا مى دانست امام(عليه السلام) حيا مى کند و باز مى گردد و از کشته شدن نجات مى يابد. به همين دليل بعد از آن معاويه به عمرو بن عاص مى گفت: دو چيز تو را از مرگ نجات داد: اوّل عورتت و دوم حياى على بن ابى طالب.😊 ✅سپس امام(عليه السلام) در تأييد اين سخن مى فرمايد: «من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، من بر مغز آنها کوبيدم و همان شمشير اکنون با من است و با همان قلب (و همان جرأت و شهامت) با دشمنم روبه رو مى شوم»; (فَأَنَا أَبُوحَسَن قَاتِلُ جَدِّکَ وَأَخِيکَ وَخَالِکَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْر، وَذَلِکَ السَّيْفُ مَعِي، وَبِذَلِکَ الْقَلْبِ أَلْقَى عَدُوِّي). مى دانيم که «عتبة بن ربيعة» پدر هند که مادر معاويه بود روز جنگ بدر در برابر «عبيدة بن حارث» (پسر عموى على(عليه السلام)) قرار گرفت، امام(عليه السلام) به کمک عبيده شتافت و او را به قتل رساند، برادر معاويه به نام «شيبة بن ابوسفيان» در برابر حمزه قرار گرفت و امام(عليه السلام) به کمک حمزه او را به خاک افکند و دايى معاويه که «وليد بن عتبه» نام داشت به تنهايى در برابر امام(عليه السلام) قرار گرفت و امام(عليه السلام) او را بر خاک افکند. 👈با توجّه به اينکه «شدخ» به معناى شکستن چيز تو خالى است، اين تعبير امام(عليه السلام) بيانگر اين حقيقت است که جد و برادر و دايى معاويه که در روز جنگ بدر کشته شدند جمجمه هايى توخالى داشتند که خالى از مغز متفکّر بود. در حالى که معاويه در نامه اش الفاظ تند و داغ ولى تو خالى به کار مى برد، على(عليه السلام) تعبيراتى ملايم تر و آميخته با قوت و قدرت واقعى ذکر مى کند. 👌معاويه دعوت به جنگ گروه ها مى کند، على(عليه السلام) او را به جنگ تن به تن; يعنى معاويه را فرا مى خواند. معاويه بى آنکه ادعاى خود را با مدرکى تاريخى تأييد کند، سخن مى گويد و على(عليه السلام) دست او را گرفته به سوابق تاريخى روشن و آشکار از جنگ بدر مى برد و به او گوشزد مى کند که من همان على بن ابى طالبم و شمشيرم همان شمشير و قلب نيرومندم همان قلب است و شجاعتم همان شجاعت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۱۱رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۱۱ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 📃سفارشى از آن حضرت (ع) هنگامى كه سپاهى بر سر دشمن مى فرستاد: چون بر دشمن فرود آمديد يا دشمن بر شما فرود آمد، بايد كه لشكرگاهتان بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا در بين رودخانه ها باشد تا شما را پناهگاه بود و دشمن را مانع. و بايد كه جنگتان در يك سو باشد يا دو سو. و ديده بانها بر سر كوهها و تپه ها بگماريد تا مباد، كه دشمن از جايى كه مى ترسيد يا خود را در امان مى دانيد، بناگاه، بر شما تاخت آورد. بدانيد كه مقدمه لشكر، همان چشمان لشكر است، و چشمان مقدمه، طلايه داران هستند. از پراكندگى بپرهيزيد. چون فرود مى آييد همه فرود آييد، و چون كوچ مى كنيد همه كوچ كنيد. هنگامى كه شب در رسيد، نيزه ها را گرداگرد خود قرار دهيد. به خواب مرويد يا اندك اندك بخوابيد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
-نامه۱۱ از وصايا و سفارشهاى امام(عليه السلام) است به سپاهى که آنها را به سوى دشمن فرستاد. 📜نامه در یک نگاه: این نامه بخشى از نامه اى است که امام(علیه السلام) براى دو نفر از فرماندهان لشکر هنگام حرکت به سوى صفین مرقوم داشت و گفته شده که امام(علیه السلام)، مالک اشتر را امیر بر هر دو فرمانده قرار داد. امام(علیه السلام) در این نامه تمام امور مهمّى را که مربوط به روش هاى لشکرکشى و موضع گیرى در برابر دشمن است و چگونگى استفاده از فرصت ها و پرهیز از کمین دشمن و چگونگى حمایت از لشکر در شب ها به هنگام استراحت و مسائل دقیق دیگرى از این قبیل را بیان فرموده است. به راستى دقت نظر امام(علیه السلام) به قدرى عمیق است که برنامه تنظیمى حضرتش در هر عصر و زمان براى لشکریان اسلام قابل استفاده است.👌💯 🔸آرايش صحيح لشکر: امام(عليه السلام) در اين نامه و دستورالعمل، هفت فرمان مهمّ جنگى را براى آرايش صحيح لشکر و پيروزى بر دشمن بيان فرموده که دقت نظر آن حضرت را در مسائل مربوط به فرماندهى لشکر نشان مى دهد. 1⃣نخست مى فرمايد: «هنگامى که به دشمن رسيديد يا او به سراغ شما آمد، لشکرگاه خود را در جلوى تپه ها يا دامنه کوه ها يا کنار نهرها قرار دهيد تا سبب حفاظت و ايمنى شما گردد و بهتر بتوانيد از پيش رو به دفاع بپردازيد»; (فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوّ أَوْ نَزَلَ بِکُمْ فَلْيَکُنْ مُعَسْکَرُکُمْ فِي قُبُلِ الاَْشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ، أَوْ أَثْنَاءِ الاَْنْهَارِ، کَيْمَا يَکُونَ لَکُمْ رِدْءاً وَ دُونَکُمْ مَرَدّاً. امام(عليه السلام) در بيان دليل اين دستور به دو نکته اشاره مى کند; ▫نخست اينکه اين گونه موضع گيرى به شما کمک مى کند ▫ و ديگر اينکه مانع حمله دشمن است. 2⃣سپس امام(عليه السلام) به دستور دوم اشاره کرده مى فرمايد: «و بايد همواره پيکار شما با دشمن از يک سو يا دو سو باشد (نه بيشتر، زيرا تعدّد جهات باعث تجزيه لشکر و تشتّت قوا و آسيب پذيرى آن مى شود)»; (وَلْتَکُنْ مُقَاتَلَتُکُمْ مِنْ وَجْه وَاحِد أَوِ اثْنَيْنِ). 👈به همين دليل يکى از دام هاى دشمنان در گذشته و امروز اين بوده که براى در هم شکستن مخالفين خود جبهه هاى متعدّدى در جنگ هاى نظامى يا سياسى بگشايند تا نيروى مخالف را تجزيه و متشتّت کنند. ممکن است منظور از دو جبهه، دو جبهه مختلف مثلاً شرقى و غربى نباشد، بلکه دو جبهه باشد که به اصطلاح امروز به صورت دايره⭕ و گاز انبرى🔧 پيش مى رود و نتيجه اش ممکن است به محاصره کامل دشمن بينجامد. 3⃣آن گاه در سومين دستور مى فرمايد: «مراقبان و ديدبان هايى بر قلّه کوه ها و روى تپه ها و بلندى ها قرار دهيد مبادا دشمن از جايى که محل خطر يا مورد اطمينان شماست ناگهان به شما حمله کند»; (وَاجْعَلُوا لَکُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي الْجِبَالِ، وَمَنَاکِبِ الْهِضَابِ، لِئَلاَّ يَأْتِيَکُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَکَانِ مَخَافَة أَوْ أَمْن). امام(عليه السلام) در اين دستور دو نقطه حساس را مورد توجّه قرار داده است; يکى قلّه کوه ها 🌄و ديگر فراز تپه ها 🗻و بلندى ها، چرا که اشراف بر تمام اطراف دارند و قرار دادن ديده بان در آنجا جلوى حمله هاى غافلگيرانه را مى گيرد. 👈تعبير به «مَکَانِ مَخَافَة أَوْ أَمْن» ناظر به اين است که حمله غافلگيرانه دشمن ممکن است از محلى باشد که انتظار آن نمى رود يا محلى که انتظار آن مى رود، بنابراين بايد ديده بان ها تمام اين نقاط را زير نظر داشته باشند. 4⃣در چهارمين دستور اشاره به يکى از تقسيمات مهم لشکر کرده مى فرمايد: «و بدانيد مقدمه لشکر چشم هاى لشکرند، و چشم هاى مقدّمه، پيشگامان و نيروى اطلاعاتى لشکرند»; (وَاعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُيُونُهُمْ، وَعُيُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلاَئِعُهُمْ). ✅در گذشته چنين معمول بود که هرگز انبوه لشکر همه با هم حرکت نمى کردند بلکه گروهى از زبده ها را به عنوان مقدمه به فاصله اى جلوتر مى فرستادند و در ميان اين گروه افراد زبده ترى بودند که پيشاهنگان و طلايه داران بودند که در واقع به عنوان نيروهاى اطلاعاتى زبردست لشکر عمل مى کردند و به محض آگاهى از وضع دشمن، فرمانده اصلى لشکر را با خبر مى ساختند تا بتوانند موضع گيرى صحيحى داشته باشند. 5⃣در دستور پنجم آنها را به شدت از تفرقه برحذر مى دارد مى فرمايد: «از پراکندگى و تفرقه سخت بپرهيزيد، بنابراين هنگامى که توقف کرديد و پياده شديد، همه با هم پياده شويد و هرگاه کوچ کرديد همه با هم کوچ کنيد»; (وَإِيَّاکُمْ وَالتَّفَرُّقَ: فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً، وَإِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً). با توجّه به اينکه امام(عليه السلام) اين دستورات را به «زياد بن نضر حارثى» و «شريح بن هانى» که سرکرده مقدمه لشکر بودند بيان مى کند منظور اين است که👈 مقدمه لشکر به صورت پراکنده عمل نکنند و همه با هم باشند تا ضعف و فتور به آنها دست ندهد. 6⃣حضرت در ششمين دستور شيوه
آسايش شبانه لشکر را بيان کرده و مى فرمايد: «و هنگامى که پرده هاى تاريکى شب شما را پوشاند، نيزه داران را با نيزه به صورت دايره اى در اطراف لشکر قرار دهيد (و لشکر در وسط آن استراحت کند)»; (وَإِذَا غَشِيَکُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّةً.) اين همان چيزى است که در دنياى امروز نيز چه در ميدان جنگ و چه در غير آن افرادى را مى گمارند که به اصطلاح کشيک 💂دهند و از لشکر يا اماکن حساس در داخل شهرها و پادگان ها مراقبت به عمل آورند و به محض اينکه احساس خطرى کنند، زنگ هاى بيدار باش را به صدا در بياورند و امروز به عنوان نيروى حفاظت از آن ياد مى شود. 7⃣در هفتمين و آخرين دستور به بدنه لشکر نيز توصيه مى کند که هنگام استراحت شبانه به سراغ خواب عميق نروند همانند کسانى که آسوده در خانه هايشان در بستر مى خوابند. مى فرمايد: «ولى خوابتان بايد بسيار سبک و کوتاه باشد 😴همچون شخصى که آب را جرعه جرعه مى نوشد و يا مضمضه مى کند»; (وَلاَ تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلاَّ غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً). ✅درست شبيه کسى که در انتظار مسافر يا ميهمان يا فرد عزيز ديگرى است که شب وارد مى شود اندکى مى خوابد و بيدار مى شود سپس مى خوابد و باز بيدار مى شود. لشکر اسلام نيز در مقابل دشمن بايد اين گونه استراحت کنند مبادا دشمن با شبيخون ضايعات فراوانى به بار آورد. اين معنا تشبيه به جرعه جرعه نوشيدن يا مضمضه آب در دهان است.👌👌 👈البتّه اين نکات دقيق هفتگانه در بيان امام(عليه السلام)، دستوراتى درباره مقدمات لشکر و مسير راه است; امّا تاکتيک هاى مربوط به ميدان جنگ را در بعضى از خطبه ها بيان فرموده است. (به خطبه 11 در جلد اوّل صفحه 487 و خطبه 66 در جلد سوم صفحه 91 به بعد و خطبه 124 جلد پنجم صفحه 258 به بعد مراجعه شود). سوال امشب: ❓❓❓اینکه مولا در ابتدای نامه می فرمایند:لشکریان را در تپه ها یا دامنه کوه ها و ... مستقر کنید ، اینکار چه فایده ای برای لشکریان دارد؟
...بیایید همه با هم تا صبح ظهورش هر صبح جمعه ندبه بخوانیم و ناله ی " این الطالب بدم المقتول بکربلا" رو به عرش برسونیم
1_25361522.mp3
3.24M
دعای ندبه توصیه امام عصر به دعای ندبه : یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان مشرف می شود و از ایشان می پرسد: فرج شما کی خواهد رسید؟ می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» ملاقات با امام زمان ص 45
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹پاسخ سوال: 1⃣مفهوم جمله روشن است، زيرا دشمن در چنين شرايطى نمى تواند از پشت سر حمله کند و مفهوم جمله ممکن است اين باشد که اگر لشکرگاه در دامنه شيب دارى باشد، حرکت به سوى دشمن آسان تراست وحرکت دشمن به سوى لشکر اسلام سخت تر، البتّه اين سخن تنها در مورد دامنه کوه ها و تپه ها صادق است. 2⃣اين احتمال نيز در معناى «مردّ» وجود دارد که منظور از «مردّ» محل بازگشت بوده باشد يعنى هرگاه گروهى از شما بخواهند ساعتى عقب نشينى کرده و استراحت کنند و آماده حمله مجدّد شوند، دامنه کوه ها و مانند آن محل بازگشت خوبى براى آنان خواهد بود. 3⃣اين نکته را نيز نبايد از نظر دور داشت که اتخاذ چنين موضعى فايده سومى نيز دارد و آن اينکه افراد بزدل و ترسو از لشکر خودى کمتر مى توانند فرار کنند، زيرا پشت سرمانعى وجود دارد.
موضوع بحث استاد کاشانی فضائل امیرالمومنین بود، که بخاطر اون حرف آقای عراقچی درباره افغان‌ها، موضوع بحث رو موقتا تغییر دادن و قبیله گرایی و نژادپرستی رو مطرح کردن. خیلی به‌روز هستن ایشون راستی سه شب سه شب فایلها رو قرارمیدم👇
4_5958294781258892808.mp3
18.04M
موضوع: مبارزه با قبیله گرایی در سیره امیرالمؤمنین استاد