eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
309 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۹(بخش۴) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 به هوش باشيد! در آن هنگام که با شتاب به سراغ اعمال زشت مى رويد، نابود کننده لذّات و برهم زننده خواسته ها و قطع کننده آرزوها را به ياد آوريد; و براى اداى حقّ واجب خداوند، و نعمت هاى بى شمار و احسان هاى بى پايانش، از او يارى بطلبيد.  🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۹۹(بخش۴) ♨️درهم کوبنده لذّات: امام(عليه السلام) در پايان اين خطبه بليغ و فصيح و نافذ، اشاره به دونکته مى فرمايد که بحثهاى گذشته را کامل و جامع مى سازد: نخست، اشاره به مرگ ☠است که يادآورى آن از عوامل بسيار مهم بيدارى انسانهاست. ✅مى فرمايد: «به هوش باشيد! در آن زمان که با شتاب به سراغ اعمال قبيح مى رويد نابود کننده لذّات و برهم زننده خواسته ها و قطع کننده آروزها را به ياد آوريد! (أَلاَ فَاذْکُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ، وَ مُنَغِّصَ الشَّهَواتِ، وَ قَاطِعَ الأُمْنِيَاتِ، عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ). 👈در اين جا، امام(عليه السلام) از مرگ به سه عنوان ياد کرده است: 1⃣نخست «نابود کننده لذّتها;» چرا که بسيارى از مردم، يک عمر زحمت مى کشند تا وسايل زندگى و عيش و نوش و لذّت را ازهر جهت فراهم سازند و درست اين در زمانى است که نشانه هاى مرگ به صورت انواع بيماريها ظاهر شده است. اضافه بر اين، بسيار ديده شده که مجالس عيش و نوش، در يک لحظه، با يک حادثه به مجلس عزا مبدّل گشته است و عجب اينکه هيچ تضمينى درباره هيچ کس درباره اين خطرها وجود ندارد.😢 2⃣ديگر: «گلوگير کننده شهوات و خواستها»; چرا که مرگ - همان مرگى که تاريخ و زمان معيّنى ندارد و به هيچ وجه قابل پيش بينى نيست - در آن لحظه که انسان جرعه شهوات و کاميابى ها را سر مى کشد، گلويش را مى فشارد و به همه چيز پايان مى دهد⚠️ 3⃣سوّم: «قطع کننده آرزوها»; چرا که آروزهاى انسان به قدرى دامنه دار است که هرگز پايان نمى پذيرد; بلکه گاه با گذشت عمر - همانند سايه هايى که نزديکى غروب آفتاب گسترده تر مى شود - دامنه دارتر مى گردد و تنها چيزى که آروزها را قطع مى کند، مرگ است و مرگ! 👈اين تعبيرات به قدر کوبنده و هشدار دهنده است که هر انسانى را تحت تأثير قرار مى دهد و جالب اينکه مى فرمايد: «از مرگ زمانى ياد کنيد که به اعمال قبيح حمله ور مى شويد» (زيرا کلمه «مُساوره» از مادّه «سور» (بر وزن غور) به معناى پريدن و حمله کردن است)😢 اشاره به اينکه بسيار مى شود که زشتى ها آن چنان زرق و برق دارد و هواى نفس آن را تزيين مى کند که انسان مانند جانور درنده اى که به صيد خود حمله مى کند و بر آن مى پرد به سراغ آن مى رود 😣و در اين لحظه ياد مرگ مى تواند عامل بازدارنده اى باشد. و در دومين نکته، همگان را توصيه مى کند که به ياد نعمت هاى خدا باشند که آن، عامل بازدارنده ديگرى است در برابر گناه; ✅مى فرمايد: «براى اداى حقّ واجب خداوند و نعمت هاى بى شمار و احسان هاى بى پايانش، از او يارى بطلبيد!» (وَ اسْتَعِينُوا اللهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ، وَ مَا لاَ يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ). شکر مُنعم (سپاسگزارى در برابر بخشنده نعمت ها) نه تنها انسان را به معرفة الله رهنمون مى شود; بلکه در اداى واجبات و ترک محرّمات نيز، عامل مؤثّرى است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۰(بخش۱) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 ستايش مخصوص خداوندى است که فضل و بخشش خود را در تمامى مخلوقات منتشر ساخته، و دست جود و سخايش را به سوى آنان گشوده است! او را در تمام کارهايش ستايش مى کنيم و براى رعايت حقوقش از او يارى مى طلبيم. و گواهى مى دهيم که جز او معبودى نيست و محمّد بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان حق را آشکارا بيان کند، و به تبيين اوصافش بپردازد. او با امانت رسالت خويش را ادا کرد و با راستى و درستى به راه خود ادامه داد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۰ 💠خطبه در يك نگاه: اين خطبه را امام عليه السلام در آغاز خلافت خود بيان فرمود و در آن، نخست به حمد و ثناى الهى مى پردازد و از رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و خدمات برجسته آن حضرت و لزوم اطاعت و پيروى از وى سخن مى گويد. سپس، با اشاره سربسته اى، به پيشگويى وضع خود و مردم عراق مى پردازد و در آخرين بخش از خطبه، درباره عظمت آل محمّد عليهم السلام سخن مى گويد و از بركات وجودى آنها بحث مى كند و اينكه هدايت هاى آنها استمرار دارد و هر زمان يكى از آنان مى رود، ديگرى به جاى او مى نشيند. 🚩با پرچم حق همراه باشيد: بى شک، هدف اصلى خطبه، بيان اوصاف رسول الله(صلى الله عليه وآله) و خدمات آن حضرت و مقامات اهل بيت او است; ولى از آن جا که به مضمون حديث معروف که: «إِنَّ کُلَّ خُطْبَة لَيْسَ فِيهَا تَشَهُدٌ فَهِىَ کَالْيَدِ الْجَذْمَاءِ; هر خطبه اى که در آن شهادتين نباشد، مانند دست قطع شده است🖐» امام(عليه السلام) سخن خود را با حمد و ثناى الهى و شهادت به الوهيّت پروردگار و نبوّت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) آغاز مى کند، تا دل هاى شنوندگان در پرتو اين دو شهادت، نور و صفا يابد✨ و آماده پذيرش مطالب آينده خطبه شود. مى فرمايد: ✅«ستايش مخصوص خداوندى است که فضل و بخشش خود را در تمامى مخلوقات منتشر ساخته و دست جود و سخايش را به سوى آنان گشوده است».(الْحَمْدُ للهِِ النَّاشِرِ فِي الْخَلْقِ فَضْلَهُ، وَ الْبَاسِطِ فِيهمْ بِالْجُودِ يَدَهُ). 👈سپس به گسترش دامنه حمد و ستايش او اشاره کرده، ✅ مى فرمايد: «ما او را در تمام کارهايش ستايش مى کنيم، و براى رعايت حقوقش از او يارى مى طلبيم!». (نَحْمَدُهُ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ، وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى رِعَايَةِ حُقُوقِهِ). 👈تعبير به «جَميعِ اُمُور»اشاره به آن است که نه تنها در نعمت و کاميابى و سلامت و رفاه او را حمد و سپاس مى گوييم; بلکه، در بلا و شدّت و مصيبت، و به هنگام هجوم طوفان حوادث نيز، شاکر و سپاسگزاريم. چرا که، 1⃣ اوّلا مى دانيم هر کارى مى کند، موافق حکمت و نهايت مصلحت است، حتّى مصايبى که براى آزمايش ما، يا به عنوان کفّاره گناهان ما، يا سبب بيدارى ما از خواب غفلت است. 2⃣و ثانياً، اين حوادث، سبب مى شود که ما اجر صابران، و پاداش شاکران را ببريم و اين خود نعمت ديگرى است. 👈و جمله «وَ نَسْتَعِينُهُ...» اشاره به اين حقيقت است که براى اطاعت فرمان او، و رعايت حقوقش، نيز بايد از او يارى بجوييم; که بدون يارى او، کارى از ما ساخته نيست و اين همان چيزى است که شب و روز در نمازها مى گوييم: «إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعِينُ». امام(عليه السلام) بعد از اين حمد و ثنا، شهادت به الوهيّت او مى دهد ✅و مى گويد: «گواهى مى دهيم، جز او معبودى نيست». (وَ نَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ غَيْرُهُ). زيرا هنگامى که پذيرفتيم همه نعمت ها از سوى او است، عبوديّت و پرستش نيز تنها شايسته ذات پاک او خواهد بود. ✅سپس امام مى افزايد: «و گواهى مى دهيم که محمّد (صلى الله عليه وآله) بنده و فرستاده اوست». (وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ). تکيه بر عبوديّت، قبل از رسالت، علاوه بر اينکه هرگونه شرک را از مؤمنان دور مى سازد، اشاره به اين است که مقام عبوديّت، از مقام رسالت نيز برتر و بالاتر است! 😳 زيرا، بنده کامل و خاصّ خدا کسى است که تمام وجودش متعلّق به او باشد; به جز او نينديشد و غير از او را نخواهد و اين، اوج تکامل انسان است و مقامى فراتر از آن نيست و همان است که شايستگى لازم براى رسالت را فراهم مى سازد. به دنبال آن، در پنج جمله، اوصافى را براى پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) بيان مى کند که بسيار پرمعنا و پربار است; ✅ مى فرمايد: «او را فرستاد تا فرمان حق را آشکارا بيان کند، و به شرح و تبيين اوصافش بپردازد. او با امانت، رسالت خويش را ادا کرد; و با راستى و درستى به راه خود ادامه داد، و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذارد». (أَرْسَلَهُ بَأَمْرِهِ صَادِعاً، وَ بَذِکْرِهِ نَاطِقاً، فَأَدَّى أَمِيناً، وَ مَضَى رَشِيداً; وَ خَلَّفَ فِينَا رَايَةَ الْحَقِّ). 👈امام(عليه السلام) در اين چند جمله، به ابعاد خدمات پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) اشاره مى کند: از يک سو، اشاره به ابلاغ اوامر و نواهى حق مى فرمايد; که به طور شفاف و روشن و آشکار و بدون پرده پوشى همه را بيان فرمود. و از سوى ديگر، آنچه براى معرفة الله و شناخت پروردگار لازم بود، تشريح کرد. از سوى سوم، در ابلاغ اين ماموريّت ها نهايت امانت را رعايت کرد. و از سوى چهارم، خودش نيز در عمل، اين راه را بپيمود و سرمشقى براى همگان شد. و از سوى پنجم، به فکر نسل هاى آينده بود و پرچم حق را که همان کتاب و سنّت باشد، در ميان مردم به يادگار گذاشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۰(بخش۲) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذارد. پرچمى که هر کس از آن پيشى گيرد از دين خارج شود! و هر کس از آن عقب بماند، هلاک گردد! و آن کس که همراه و ملازم آن باشد (به سر منزل سعادت) مى رسد. راهنماى اين پرچم، با تأنّى سخن مى گويد و دير به پا مى خيزد; امّا هنگامى که به پا خاست، با سرعت و قاطعيّت پيش مى رود. امّا زمانى که شما تحت فرمان او در آييد و با انگشت به سوى او اشاره کنيد (و همه تسليم فرمان او گرديد) مرگ او فرا مى رسد و دورانش سپرى مى شود و بعداز او، مدتى در انتظار خواهيد بود، تا خداوند شخصى را ظاهر کند که شما را جمع نمايد و پراکندگيتان را به جمعيّت مبدّل سازد. بنابراين، به چيزى که نيامده، دل نبنديد و نسبت به آنچه گذشته، مأيوس و نگران نباشيد! زيرا آن کس که پشت کرده، ممکن است يکى از پاهايش بلغزد و ديگرى برقرار ماند. سپس هر دو با هم، به جاى خود باز گردد و ثابت شود (و پيروزى بيافريند). 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۱۰۰(بخش۲) ✅«پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) پرچم حق🏳 را در ميان ما به يادگار گذارد». (وَ خَلَّفَ فِينَا رَايَةَ الْحَقِّ). 👈در تفسير «رَايَةَ الْحَقِّ» (پرچم حق) در ميان مفسّران گفتگوست; بعضى آن را به قرآن مجيد، و بعضى به کتاب و سنّت و بعضى به قرآن و عترت - که در حديث ثقلين آمده است - تفسير کرده اند. 🔅ولى با توجه به جمله هايى که از «دَلِيلُهَا مَکِيثُ الْکَلاَمِ...» شروع مى شود، مناسبتر از همه آن است که «راية حق» همان کتاب و سنّت باشد (زيرا کتاب الله، دعوت به سنّت هم نموده است). ✅سپس مى افزايد: «پرچمى که هر کس از آن پيشى گيرد از دين خارج شود، و هر کس از آن عقب بماند هلاک گردد، و آن کس که ملازم آن باشد (به سر منزل سعادت) مى رسد». (مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ، وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ). 👈جمله هاى سه گانه بالا درباره نحوه برخورد گروههاى سه گانه مردم با حق و واقعيّت است: 1⃣گروهى اهل افراطند و از حق پيشى مى گيرند و در بيراهه ها سرگردان و گمراه مى شوند; مانند خوارج که به گمان خود مى خواستند در عمل کردن به قرآن، از امام زمان خود پيشى بگيرند و با کارهاى احمقانه، گرفتار تضاد شدند. يا همچون کسانى که در عصر پيامبر هنگامى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در سفر روزه خود را افطار کرد، آنها گفتند: ما چنين نخواهيم کرد و احترام ماه رمضان را بايد حفظ کنيم!😳 که آنها به نام «عُصاة» (گردنکشان) ناميده شدند. 2⃣گروه ديگر، تفريط کاران هستند که چند قدمى به دنبال حق مى روند و سپس تنبلى و سستى و هوا پرستى آنها را از ادامه پيروى از حق باز مى دارد. 3⃣گروه سوم، ملازمان حقّند; که نه بر آن پيشى مى گيرند و نه از آن عقب مى مانند; هميشه در ظلّ و سايه حق گام بر مى دارند و به سر منزل مقصود مى رسند. ✅در ادامه سخن، به مسئله مهم ديگرى پرداخته مى فرمايد: «راهنماى اين پرچم (داراى اين اوصاف است:) با تأنّى سخن مى گويد، و دير به پا مى خيزد، امّا هنگامى که به پا خاست با سرعت و قاطعيّت پيش مى رود!». (دَلِيلُهَا مَکِيثُ الْکَلامِ، بَطِيءُ الْقِيَامِ، سَرِيعٌ إِذَا قَامَ). 👈تعبير به «دَليلُها» آيا اشاره به کسى است که «حامل رايت»، يعنى پرچمدار است؟ و يا آن کس که پيشاپيش لشکر حرکت مى کند و آشنايى کامل به جاده دارد و آنها را در مسير صحيح هدايت مى کند؟🤔 ✔️احتمال اوّل نزديکتر به نظر مى رسد; چرا که پرچمدار عهده دار بخشى از راهنمايى نيز مى باشد و به هر جا مى رود آحاد لشکر موظّفند به دنبال او حرکت کنند. ولى دليل و راهنما (اگر نيازى به وجود او باشد،) دليل و راهنماى لشکر و قافله است، نه راهنماى پرچم که در عبارت بالا آمد. ✔️درهر حال، منظور از اين تعبير - به تصريح غالب شارحان نهج البلاغه - شخص اميرمؤمنان يا همه اهل بيت عصمت(عليهم السلام) است; چرا که آنها به مقتضاى «حديث ثقلين» همواره با قرآن بودند و قرآن با آنها و هيچگاه از هم جدا نمى شدند و نمى شوند; و اميرمؤمنان على(عليه السلام) همان کس است که به گواهى روايات شيعه و اهل سنّت پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) به او فرمود: «أَنْتَ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَکَ حَيْثُمَا دَارَ; تو با حق هستى و حق با توست، هرگونه گردش کند.» 👈او کتاب ناطق بود و مفسّر قرآن مجيد و بيانگر سنّت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله). تعبير به «مَکِيثُ الْکَلاَمِ» به اين معنا نيست که او کم سخن مى گويد; بلکه مفهومش اين است که با تأنّى و دقّت و تفکّر سخن مى گويد و به تعبيرى ديگر: هميشه سنجيده سخن مى گويد. 👈و توصيف او به «بَطِيءُ الْقِيَامِ، سَرِيعٌ إِذَا قَامَ» تأکيد بر اين معنا است که اعمال او نيز، همچون گفتارش سنجيده است; شتابزده براى انجام کارى قيام نمى کند; امّا هر زمان، وقت کارى فراهم شد فرصت را از دست نمى دهد. قاطعانه بر مى خيزد و بدون ترديد به انجام آن مى پردازد! هر کس با زندگى اميرمؤمنان على(عليه السلام) آشنا باشد، وجود اين اوصاف را آشکارا در حضرتش مى بيند.👌 بارها بعد از پيامبر (صلى الله عليه وآله) افراد سرشناسى آمدند و حضرتش را دعوت به قيام کردند، امّا چون شرايط آماده نبود و دشمن سوء استفاده مى کرد، نپذيرفت; ولى در آن زمان که شرايط فراهم گشت، ترديدى به خود راه نداد. در بيانات آن حضرت نيز شواهد روشنى بر اين اوصاف ديده مى شود. ✅سپس اضافه مى فرمايد: «زمانى که شما تحت فرمان او در آييد، و با انگشت به سوى او اشاره کنيد (و همه تسليم فرمان او گرديد،) مرگ او فرا مى رسد، و دورانش سپرى مى شود». (فَإِذَا أَنْتُمْ أَلَنْتُمْ لَهُ رِقَابَکُمْ، وَ أَشَرْتُمْ إِلَيْهِ بِأَصَابِعِکُمْ، جَاءَهُ الْمَوْتُ فَذَهَبَ بِهِ). 👈اشاره به اينکه: او زحمت فراوانى مى کشد، تا شما را زير پرچم خويش گردآورد و رهبرى او براى شما آن چنان مسلّم شود، که از هر سو به او اشاره کنيد; ولى بعد از فراهم شدن مقدّمات پيروزى و اتّحاد شما، دست
✅در تأييد همين سخن، در جمله هاى بعد مى افزايد: «بنابراين، به چيزى که نيامده دل نبنديد و نسبت به آنچه گذشته، مأيوس و نگران نباشيد; زيرا آن کس که پشت کرده، ممکن است يکى از پاهايش بلغزد و ديگرى برقرار ماند; سپس هر دو باهم به جاى خود باز گردد، ثابت شود (و پيروزى بيافريند)». (فَلا تَطْمَعُوا فِي غَيْرِ مُقْبِل، وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ مُدْبِر، فَإِنَّ الْمُدْبِرَ عَسَى أَنْ تَزِلَّ بِهِ إِحْدَى قَائِمَتَيْهِ، وَ تَثْبُتَ الأُخْرى، فَتَرْجِعَا حَتَّى تَثْبُتَا جَمِيعاً). 👈در واقع امام(عليه السلام) به بيان دو قاعده کلّى مى پردازد که در پيشامدها و حوادث سخت بايد به آن توجه داشت: 1⃣نخست اين که، نبايد در اين گونه مواقع گرفتار خوش بينى افراطى شد و دل به چيزى بست که هنوز مقدّمات آن فراهم نشده و به دنبال آن قيام نسنجيده اى صورت گيرد. 2⃣و ديگر اين که، شکست ها و مشکلات نيز نبايد مايه يأس گردد و آن را امام(عليه السلام) تشبيه به کسى مى کند که در جادّه اى حرکت مى کند و ناگهان يک پاى او مى لغزد; مردم خيال مى کنند براى هميشه سقوط کرد! ولى چيزى نمى گذرد که بر پاى ديگر تکيه مى کند و پاى اوّل را به جاى خود مى آورد و آماده حرکت مى شود.👌 👈بنابراين، در حوادثِ سختِ اجتماعى، در برابر امواج خروشانِ حادثه، نبايد مأيوس شد و نسبت به حرکات نسنجيده، نبايد اميدوار بود. 📚جمعى از شارحان نهج البلاغه «غَيْرِ مُقْبِل» را اشاره به امامان غير از مهدى(عليه السلام) از اهل بيت (عليهم السلام) دانسته اند و اين که مى فرمايد: در آنها طمع نداشته باشيد، اشاره به اين است که شرايط قيام براى آنها فراهم نيست و «مُدْبِر» را اشاره به حضرت مهدى(عليه السلام) دانسته اند که نبايد از ظهورش در هيچ زمان مأيوس بود. ولى اين تفسير، با جمله هاى آخر اين قسمت از خطبه ابداً سازگار نيست! ❌چرا که لغزش يک پا و سپس تکيه کردن بر پاى دوم و بازگشتن پاى لغزيده به جاى خود، جز با تکلّف زياد بر آن حضرت تطبيق نمى کند. 👈اضافه بر اين، تعبير به «مُقْبِل» و «مُدْبِر» به صورت نکره نشان مى دهد که منظور بيان يک قاعده کلى است، نه اشاره به يک مصداق شخصى وگرنه مناسب بود با الف و لام ذکر شود.
✅در تأييد همين سخن، در جمله هاى بعد مى افزايد: «بنابراين، به چيزى که نيامده دل نبنديد و نسبت به آنچه گذشته، مأيوس و نگران نباشيد; زيرا آن کس که پشت کرده، ممکن است يکى از پاهايش بلغزد و ديگرى برقرار ماند; سپس هر دو باهم به جاى خود باز گردد، ثابت شود (و پيروزى بيافريند)». (فَلا تَطْمَعُوا فِي غَيْرِ مُقْبِل، وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ مُدْبِر، فَإِنَّ الْمُدْبِرَ عَسَى أَنْ تَزِلَّ بِهِ إِحْدَى قَائِمَتَيْهِ، وَ تَثْبُتَ الأُخْرى، فَتَرْجِعَا حَتَّى تَثْبُتَا جَمِيعاً). 👈در واقع امام(عليه السلام) به بيان دو قاعده کلّى مى پردازد که در پيشامدها و حوادث سخت بايد به آن توجه داشت: 1⃣نخست اين که، نبايد در اين گونه مواقع گرفتار خوش بينى افراطى شد و دل به چيزى بست که هنوز مقدّمات آن فراهم نشده و به دنبال آن قيام نسنجيده اى صورت گيرد. 2⃣و ديگر اين که، شکست ها و مشکلات نيز نبايد مايه يأس گردد و آن را امام(عليه السلام) تشبيه به کسى مى کند که در جادّه اى حرکت مى کند و ناگهان يک پاى او مى لغزد; مردم خيال مى کنند براى هميشه سقوط کرد! ولى چيزى نمى گذرد که بر پاى ديگر تکيه مى کند و پاى اوّل را به جاى خود مى آورد و آماده حرکت مى شود.👌 👈بنابراين، در حوادثِ سختِ اجتماعى، در برابر امواج خروشانِ حادثه، نبايد مأيوس شد و نسبت به حرکات نسنجيده، نبايد اميدوار بود. 📚جمعى از شارحان نهج البلاغه «غَيْرِ مُقْبِل» را اشاره به امامان غير از مهدى(عليه السلام) از اهل بيت (عليهم السلام) دانسته اند و اين که مى فرمايد: در آنها طمع نداشته باشيد، اشاره به اين است که شرايط قيام براى آنها فراهم نيست و «مُدْبِر» را اشاره به حضرت مهدى(عليه السلام) دانسته اند که نبايد از ظهورش در هيچ زمان مأيوس بود. ولى اين تفسير، با جمله هاى آخر اين قسمت از خطبه ابداً سازگار نيست! ❌چرا که لغزش يک پا و سپس تکيه کردن بر پاى دوم و بازگشتن پاى لغزيده به جاى خود، جز با تکلّف زياد بر آن حضرت تطبيق نمى کند. 👈اضافه بر اين، تعبير به «مُقْبِل» و «مُدْبِر» بتقدير او را از شما خواهد گرفت و شما بار ديگر پراکنده مى شويد و دشمنان مسلّط مى گردند.😰 👈جمله هاى بالا مى تواند اشاره به همان چيزى باشد، که اهل عراق در آن ماه که امام(عليه السلام) شربت شهادت نوشيد، بيش ازهر زمان ديگر، گرد آن حضرت جمع شدند; به گونه اى که يک صد هزار لشکر، هر 10 هزار تن تحت فرماندهى يک نفر، آماده پيکار تحت فرمان آن حضرت با ستمگران شام شده بودند. ولى شهادت آن امام شيرازه آنها را درهم ريخت.😔 👈بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسير ديگرى براى اين بخش از خطبه کرده اند و گفته اند که اشاره به تمام دوران حضرت است; ولى اين تفسير، بسيار بعيد به نظر مى رسد! ❌چرا که تعبيرات قبل از اين جمله، خلاف اين معنا را مى رساند; به خصوص اينکه، اين خطبه بعد از خلافت آن حضرت ايراد شده و اشاره به آينده مى کند. ✅امام(عليه السلام) براى اين که اصحاب و يارانش مأيوس نشوند، آنها را به پيروزى هاى آينده بشارت مى دهد و مى فرمايد: «بعد از او مدّتى در انتظار خواهيد بود، تا خداوند شخصى را ظاهر کند که شما را جمع نمايد و پراکندگى تان را به جمعيّت مبدّل سازد». (فَلَبِثْتُمْ بَعْدَهُ مَا شَاءَ اللهُ حَتَّى يُطْلِعَ اللهُ لَکُمْ مَنْ يَجْمَعُکُمْ، وَ يَضُمُّ نَشْرَکُمْ). 👈در اينکه اين جمله ها اشاره به قيام کيست⁉️ «مفسّران نهج البلاغه» دو احتمال داده اند: 1⃣بعضى آن را اشاره به قيام حضرت مهدى(عليه السلام) مى دانند 2⃣و بعضى ديگر، به قيام بنى عبّاس; که زندگى ننگين بنى اميّه را به طور کامل درهم پيچيدند و سايه شوم آن گروه ظالم و فاسد و مفسد را، از سرِ مسلمين کم کردند; هر چند خود آنها به شکل ديگرى جنايات را آغاز نمودند. 👈ولى تفسير اوّل بسيار مناسبتر است; چرا که بنى عبّاس شايسته اين تعبيرات در کلام امام(عليه السلام) نبودند و مظالم آنها بر شيعيان على(عليه السلام) و مردم عراق، کمتر از مظالم بنى اميّه نبود. اضافه بر اين، سخن در کسى است که پرچمدار حق باشد و به يقين بنى عبّاس پرچمدار باطل بودند!😏 👈اين احتمال نيز در تفسير جمله بالا داده شده که منظور از اجتماع ياران حضرت بر گرد فرد يا افرادى در آينده، تنها اجتماعى سياسى و نظامى نيست; بلکه اجتماع فکرى و فرهنگى را نيز شامل مى شود و اين معنا در زمان امام باقر و امام صادق و امام على بن موسى الرضا(عليهم السلام) تحقّق يافت و جمله هاى آخر اين خطبه را، گواهى بر اين معنا گرفته اند. ولى با توجّه به ناهماهنگى اين تفسير با جمله هاى پيشين که از اجتماع سياسى و نظامى سخن مى گويد، اين احتمال بعيد به نظر مى رسد. ⬅️ولى به هر حال، هدف از بيان اين جمله نفى آن چيزى است که غالباً بعد از شکست ها بر افکار چيره مى شود و آن يأس و نوميدى و بدبينى است. مى فرمايد: اين موج به هر حال گذرا است و آينده اى روشن براى جامعه اسلامى در پيش است; نگران نباشيد!
۱۰۰(بخش۳) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 آگاه باشيد! آل محمّد(صلى الله عليه وآله) همانند ستارگان آسمانند که هرگاه يکى از آنها غروب کند، ديگرى طلوع مى کند. گويا (مى بينم در پرتو خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله)) نعمت هاى الهى بر شما کامل شده، و آنچه را آرزو داشته ايد، خدا به شما ارزانى داشته است.  🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹