eitaa logo
المحکمات
1.1هزار دنبال‌کننده
114 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌐المحکمات 🔰بازتاب اندیشه های استاد حجت الاسلام و المسلمین سید فرید موالی زاده 📜استاد درس خارج حوزه علمیه قم 📚نکات تفسیری براساس تفسیر المیزان 📙تبیین منظومه فقه الخمینی 📕بایسته های روش تحصیل در‌حوزه 📞 ارتباط با ادمین: @adminalmohkamat
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊فلسفه : از یونان تا قرآن ✍به قلم : 🔹بی شک رواج فلسفه در اسلام مدیون تاکید این دین بر تعقل و ترغیب پیروان خود به اندیشه ورزی است « أَفَلاَ تَعْقِلُونَ » اما مسلمانان برای لبیک به این دعوت ، نخست سراغ یونان رفتند و به فراگیری فلسفه یونانی پرداختند که بر پایه تعقل و استدلال محض نهاده شده است .  اگر چه فلسفه یونانی به دست مسلمانان رشد شگفت آوری یافت و آنها مسائلی همچون ماهیت و وجود ، جعل ، ترکب و بساطت جسم و قاعده امکان اشرف را به فلسفه اضافه کردند اما همچنان این فلسفه از دوری از « غرر آیات » قرآنی رنج می برد و از درک جهان بینی توحیدی ع جز داشت. امام خمینی فلسفه یونان و فلسفه مشاء برگرفته از آن را به جهت بیگانگی با اسرار توحیدی قرآن ، «عامیه» می نامید ، و فلسفه حکمت متعالیه صدرایی را برآمده از آموزه های توحیدی قرآن و اهل بیت می دانست و آن را با وصف «عالیه» می ستود . 📌با آنکه ارسطو در توحید ،کتاب «اثولوجیا» را تدوین کرده است اما این کتاب از درک اسرار توحیدی نهفته در آیاتی همانند « هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ »، « هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُ م» ، « وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ » ناتوان می باشد ؛ زیرا فهم این آیات بر پایه «احاطه قیومی» ذات حق و «امکان فقری» مخلوقات امکان داشت که فلسفه ارسطویی از آن تهی است . 🔸حکمت بوعلی سینا به جای قرآنی بودن ، یونانی است و بی توجه به آیه « أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ *   أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ » و آیه « أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ » ، خدا را فاعل بعید پدیده ها می داند . لذا فلسفه مشاء از نگاه امام خمینی « در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبيّة و مبدأ و معاد رونقى ندارد و ارزشى از براى آن نيست »(آداب الصلاة/ص 304) در مقابل ، فلسفه حکمت متعالیه صدرایی است که ذات آن بر خلاف فلسفه مشاء ، برگرفته از نور معارف قرآن و احاديث پیامبر و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است لذا امام خمینی تاکید می کند « حكمت و عرفان اسلامى از يونان‏ و يونانيّين نيست، بلكه اصلا شباهت به آن ندارد » 🖇جهان هستی در نگاه حکمت متعالیه بر اساس «وحدت وجود» و قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشئ منها» تفسیر می گردد در نتیجه جایی برای اشیاء مستقل خارج از ذات حق باقی نمی گذارد مگر آنکه عین الربط ذات حق و تجلی اسماء الهی گردد . 🔺حکمت متعالیه قرآنی همانند حکمت مشاء یونانی برآمده از عقل بشری است اما عقلی که حکمت متعالیه را کشف کرده ، پرورش یافته ی مکتب پیامبران می باشد « وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ » لذا می تواند از اسرار آیاتی همچون « كُلُّ شَيْ‌ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ » و « كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ » و « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ » سر درآورد .  البته اثبات بیگانگی فلسفه مشاء با مفاهیم بلند قرآنی در شناخت هستی و انسان ، به معنای ترک فراگیری آن نیست بلکه نظام علوم حقیقی ریاضی و طبیعی بر اساس فلسفه مشاء می باشد . 🔹همچنین مطالعه فلسفه مشاء زمینه ساز فهم فلسفه حکمت متعالیه و التفات به اشارات قر آنی آن می باشد . از باب نمونه به درک درست اصالت وجود اشاره می کنیم که نیازمند آشنایی با تحقیقات مشاء در ماهیت و احکام آن است و یا فهم تشکیک در وجود که از غرر مسائل حکمت متعالیه است ، بدون فراگیری دیدگاه مشاء در تباین وجودات بدست نمی آید . @almohkamat
🖊«بهشت» از مراتب ولایت امام علی ✍به قلم : 🔹شیخ صدوق در کتاب امالی از پیامبر نقل می کند : « إِنَ‏ حَلْقَةَ بَابِ‏ الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ‏ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ : يَا عَلِيُّ » (امالی صدوق/588) صدای کوبه درب بهشت ، «یا علی» است یعنی مومن در برابر درب بهشت با کوبیدن کوبه آن ، مالک بهشت که امیر المومنین است را صدا می کند تا إذن ورود یابد و وارد گردد . 🖊نسبت بهشت با ولایت : «ولایت» یکی از واژه های پر تکرار در فرهنگ شیعی است که بیشتر با معنای تشریعی و سیاسی آن انس داریم و از معنای تکوینی و ملکوتی آن غافلیم با آنکه اصالت با آن است . ولایت تکوینی ، واقعیتی زنده و ملکوتی می باشد که حامل آن «امام» است . ولایت دارای مراتبی است و بهشت یکی از مراتب آن بشمار می رود ل ذا بهشت از مراتب وجود امام می باشد . 🔸ولایت غیبی با آنکه بر جهان طبیعت احاطه دارد اما حس انسان از درکش ناتوان است « لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ » و تنها در آخرت با کنار رفتن حجاب انیّت و استقلال بینی ، حقیقت ولایت بر انسان نمایان می گردد « لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ » اما این ولایت ، تجلیات و مظاهری در دنیا دارد . مقررات و نُسُک دینی ، ارزش های فطری ، مکان ها و زمان های مقدس و سنن الهی که از فرآورده های دین بشمار می رود ، همگی از تجلیات ولایت در دنیا است . در واقع نبوت و دین تجلی ولایت در زندگی انسان هستند . بنابراین همه عبادات و اعمال نیک انسان در دنیا ، باطن ملکوتی دارند که همان بهشت است که از مراتب ولایت امیر المومنین می باشد . از این رو ، عبادت و کار نیک انسان بدون هدایت و راهبری امام از باطن نورانی ملکوتی برخوردار نخواهد شد . 🖊تجلیات بهشت در زندگی انسان : 🔺پیامبر در روایت کوبه درب بهشت ، گزارشی از تمثل جسمانی بهشت ارائه فرموده که بر درب بهشت حلقه ای از یاقوت سرخ است که در هنگام نواخته شدن ، ندای «یا علی» سر دهد . کوبه درب بهشت که «یاقوت أحمر» است تمثل ملکوتی توسل و محبت به اهل بیت در دنیا می باشد . لذا کوبه درب بهشت با اقامه توسلات و عزاداری ها در دنیا نواخته می شود و ندای «یا علی» کوبه درب بهشت ، تمثل باطن توسلات است که همه به امام علی ختم می شود . 🖇از این رو در آخرت کسی می تواند برای ورود به بهشت ، کوبه درب بهشت را بنوازد که در دنیا محبت و توسل به اهل بیت داشته باشد ؛ زیرا توسل و محبت سبب اتصال روحی با امام می گردد. اما کسی که خود را از ولایت و محبت اهل بیت محروم گرداند ، اگر چه توشه ای از اعمال نیک و عبادات به همراهش باشد ناتوان از کوبیدن درب بهشت ، در پشت آن ناکام می ماند . از این رو ، اعمال نیک بدون ولایت اهل بیت مقبول درگاه الهی نگردد . پیامبر می فرماید : « وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ أَنَّ رَجُلًا لَقِيَ اللَّهَ بِعَمَلِ‏ سَبْعِينَ‏ نَبِيّاً ثُمَّ لَمْ يَأْتِ‏ بِوَلَايَةِ أُولِي الْأَمْرِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ‏ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلا » (امالی شیخ مفید/ص 115) 🌹 علیه السلام مبارک باد . @almohkamat
🖊امام خمینی (ره): 🔹حضرت زینب (سلام الله علیها) در مقابل حکومتهای جبار ایستاد و آن خطبه را خواند و آن حرفها را زد که‏‎ ‎‏همه می دانید؛ زنی که در مقابل یک جباری ایستاد ـ که اگر مردها نفس می کشیدند همه را‏‎ ‎‏می کشتند ـ و نترسید و ایستاد و محکوم کرد حکومت را، یزید را محکوم کرد. به یزید‏‎ ‎‏فرمود تو قابل آدم نیستی، تو انسان نیستی. زن یک همچو مقامی باید داشته باشد. 📚کتاب صحیفه امام، جلد ۷، صفحه۳۴۰ 🏴وفات تسلیت باد. @almohkamat
📝اطلاعیه 📘نشست علمی: عقل عرفی و منشاء اعتبار آن در اندیشه امام خمینی (ره) 🎙با سخنرانی : 📆زمان: چهارشنبه 3 بهمن ساعت 18:30 مکان: میدان روح الله، مجتمع یادگار امام، جنب بیت امام @almohkamat
🖊ارزش خدمت به مردم در سیره امام کاظم 📝به قلم : 🔹یکی از ویژگی های سیره امام کاظم ، اجازه ایشان به برخی از اصحاب نزدیک خود و تشویق آنها به پذیرش مناصب کلیدی حکومتی در دستگاه خلافت عباسی است تا آنجا که علی بن یقطین که از بزرگان شیعه بود ، به منصب وزارت هارون رشید دست یافت .همچنین محمد بن اسماعیل بن بزیع و احمد بن حمزه بن بزیع از اصحاب امام هم در دیوان عباسی منصب داشتند . 📌علی بن یقطین با آنکه فردی فقیه ، محدث و دارای تالیفات بود و به تقوی و نیکوکاری شهرت داشت اما به اصرار امام کاظم ، وزارت هارون خلیفه ستمگر را پذیرفت . بارها از امام تقاضا کرد تا اجازه دهد دربار عباسی را ترک گوید : «إِنَّ قَلْبِي يَضِيقُ مِمَّا أَنَا عَلَيْهِ مِنْ عَمَلِ السُّلْطَانِ» اما با مخالفت امام روبرو گشت :«لَا آذَنُ لَكَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عَمَلِهِمْ وَ اتَّقِ اللَّهَ»(قرب الاسناد/ص305) 🖇هارون الرشید از تشیع علی بن یقطین ناآگاه بود و اگر از آن باخبر می شد ، ابن یقطین را به قتل می رساند اما حضور علی بن یقطین در دربار عباسی آنچنان برای امام کاظم حائز اهمیت بود که امام برای جلوگیری از افشاء تشیع ابن یقطین و حفظ جانش ، او را به تقیه در نُسُک امر می کرد و گاهی از علم غیب خود به اذن الهی برای حفظش بهره می برد . (حکایت رد هدیه ابن یقطین) این در حالی است که امام کاظم به صراحت و بدون تقیه یاران خود از هر گونه همکاری و همراهی با دستگاه عباسی نهی می کرد . نمونه بارز آن صفوان جمال بود که امام او را از کرایه دادن شترانش به هارون الرشید حتی برای سفر حج ، منع کرد . (رجال کشی/ج2/ص740) ⁉️پرسش : چرا امام کاظم بر ماندن ابن یقطین در دربار عباسی اصرار می ورزید با آنکه از بارزترین آموزه های تشیع ، عدم همکاری با حاکم ستمگر است ؟ آیا هدف امام همانند هر اپوزیسیونی، نفوذ در دستگاه حاکم برای مقاصد سیاسی گروهی بود ؟ یا هدف مقدس تری در میان می باشد ؟ 🖊اثر خدمت به مردم در انسجام اجتماعی : 🔸امام کاظم در پی جامعه سازی بود نه گروه بازی . جامعه شیعه در دوره امام باقر و امام صادق ، به سبب افول بنی امیه و ظهور بنی عباس ، از آرامشی نسبی برخوردار بود اما در دوره امام کاظم با ظلم شدید عباسیان روبرو گشت . دربار عباسی تلاش کرد جامعه شیعه را با تحت فشار قرار دادن در همه عرصه ها ، منحل کند تا خطرناکترین تهدید برای حکومتش را از بین برد . امام کاظم در این شرائط بحرانی ، از سویی درصدد کم کردن فشارهای حکومت عباسی بر جامعه شیعه بدون عقب نشینی از مبارزه با دستگاه ظلم بود و از سوی دیگر خدمت رسانی به عموم مردم کوچه و بازار را از مهمترین راه های انسجام جامعه شیعه و تقویت تاب آوری آن می دانست . 🔹امام کاظم برای اجرای برنامه خود بر حضور علی بن یقطین و امثال او در دستگاه خلافت اصرار ورزید و از ابن یقطین ضمانت گرفت تا نیاز هر شیعه ای را با اکرام و احترام برآورده سازد .« اضْمَنْ لِي أَنْ لَا تَلْقَى أَحَداً مِنْ أَوْلِيَائِنَا إِلَّا قَضَيْتَ حَاجَتَهُ وَ أَكْرَمْتَهُ» و اگر گزارشی از برخورد نامناسب ابن یقطین با شیعه ای از عموم مردم کوچه و بازار همانند ابراهیم جمال دریافت می کرد ، از او روی گردان می شد تا رضایت قلبی آن شیعه ساده را بدست آورد . علی بن یقطین به خوبی از عهده تکلیف سختِ نفوذ در دربار عباسی برآمد و با خدمت به عموم مردم شیعه ، در حفظ و ارتقاء جامعه شیعه به امام خود کمک کرد . 🏴 تسلیت باد. @almohkamat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
18.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭐ رهبر انقلاب، هم‌اکنون در سالروز عید مبعث: جریان بعثت یک جریان مستمر و همیشگی است و در همه دوره‌ها می‌شود از برکات بعثت استفاده کرد / اگر عقل و ایمان را کار بیندازیم، در واقعیت زندگی و در ذهن ما، بعثت و تحرک و تحول به وجود می‌آید. ۱۴۰۳/۱۱/۹ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🖊 شعبان : ماه «صَعْق» ✍به قلم «الٰهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَاجابَكَ وَ لٰا حَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلٰالِكَ» 🔹امام خمینی به استناد این فقره از مناجات شعبانیه که بیان کننده مقامات اولیاء الهی است ، ماه شعبان را ماه «صعق» و فناء در ذات الهی به سبب تجلی جلال الهی معرفی می کند . 💠ایشان بشر را با توجه به نسبت او با ذات حق ، به 4 گروه تقسیم می کند : 1⃣گروه محجوبان که در حُجُب ظلمانی جهان مادی فرو رفته اند و غافل از سیر الی الله هستند . 2⃣گروه سالکان که مسافر الی الله و مهاجر به سوی بارگاه قدس هستند و سفر نخست خود را که سیر من الخلق الی الحق می باشد ، آغاز کرده اند . 3⃣گروه واصلان که از حجاب کثرت خارج شده اند و تنها به ذات حق مشغولند و از خلق ، غافل و محجوبند . اینان به مقام «صعق کلی» و «فنای مطلق» رسیده اند . همان مقام «قاب قوسین» که حضرت موسی هم بدان رسید « وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً» اگر چه مقام پیامبر اسلام بالاتر است و به «أو أدنَی» نائل شد . 4⃣گروه راجعان الی الخلق که در جایگاه هدایت قرار می گیرند مانند انبیاء عظام و اوصیای ایشان ـ علیهم السلام ـ . این گروه با آنکه به کثرت التفات دارند و به ارشاد خلق مشغولند اما کثرت ، سبب حجاب آنها نیست . 📌مناجات شعبانیه اشاره به مقامات و ویژگی های گروه سوم دارد . ماه شعبان ظرف سلوک سالکانی است که به درجه «کمال الانقطاع» می رسند و حجب نورانی را در نوردیده ، به «معدن عظمت» حق تعالی نائل می شوند و پذیرای تجلی الهی می شوند و به مقام «صَعق» و فناء فی الله می رسند . 🖊مقام «صَعق» حضرت موسی 🔸حضرت موسی پس از اتمام چله موسویه ، از ربّ خود تقاضا کرد :«رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ» و پاسخ شنید:« لَنْ تَرَانِي» و سپس خداوند متعال بر کوه تجلی کرد و سبب نابودی آن کوه شد «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً » ، و موسی هم از هوش رفت :«وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً». ⁉️آیا موسی از اتفاق وحشتناک با خاک یکسان شدن کوه ترسید و از هوش رفت ؟ علامه طباطبایی سبب را ترس و وحشت مادی نمی داند بلکه حضرت موسی جلال الهی را با واسطه جبل شهود کرد و فناء خود را در ذات حق دید و از هوش رفت اگر چه از شهود مستقیم ذات حق منع شد . 🖊معنای «صَعِقَ لِجَلٰالِكَ» در مناجات شعبانیه 💢همه انسان ها در واقع فانی در ذات حق هستند و از هویت مستقل و کثرت بی بهره اند اما به سبب انس با طبیعت مادی، در حجب ظلمانی گرفتارند و از فناء خود غافلند تا زمان مرگ فرا رسد که متوجه فناء می شوند « لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»(ق /22) 🔹اما اگر کسی در این دنیا به فناء خود التفات یافت و تجلیات جلالی خداوند متعال را با چشم دل مشاهده کرد ، همانند حضرت موسی دچار «صعق» می شود . @almohkamat
🌱عظمت روز سوم شعبان🌱 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹 «روز میلاد حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌الصّلاةوالسّلام روز باعظمتی است. به فرمایش مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تبریزی ملکی -عالمِ فقیهِ عارفِ بزرگوار- عظمت روز سوّم شعبان را باید به‌عنوان پرتوی از عظمت حسین‌بن‌علی به‌حساب آورد و به‌شمار آورد؛ روز بزرگی است. 🔸در این روز کسی متولد شد که سرنوشت اسلام، به او، به حرکت او، به قیام او، به فداکاری او، به اخلاص او بسته بود. این بزرگوار در تاریخ بشریّت، یک حرکتی را -که نظیر و شبیهی ندارد- ارائه‌ی به تاریخ کرد و در مقابل چشم بشریّت گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد.» @almohkamat
ارمنی یک بار رو زد، حاجت خود را گرفت خوش به حال ما که عمری در پی‌ات آواره‌ایم 🌹 (ع)مبارڪـ باد. @almohkamat
🔰 🔹جلسۀ(س) 📌مراسم جشن میلاد سرداران کربلا 🎙 سخنران: ▪️حجت‌الاسلام والمسلمین موالی زاده 🎤 مدیحه سرایی: ▪️مداحان اهل‌بیت(ع) 🗓 دوشنبه ۱۵ بهمن ماه بعد از نماز مغرب 🕌 مکان: مدرسه فقهی امیرالمؤمنین(ع) 💢 برادران و خواهران @almohkamat
🖊قالَ السَّجادُ عليه السلام: لايَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوى وَكَيْفَ يَقـِلُّ مايُتقَبَّلُ. 📌امام سجاد عليه السلام فرمود: كارى كه با تقوا همراه باشد اندك نيست، چگونه آنچه مقبول خـدا قرار گرفته، انـدك محسـوب شـود. 📚[تحف العقول، ص 318.] 🌹 علیه السلام مبارک باد. @almohkamat
🖊نگاه پراگماتیک عرف ✍ : 🔹شناخت مطابق با واقع و بدون خطای جهان تکوین ، وظیفه علم فلسفه است که با «عقل فلسفی» بر پایه برهان انجام می پذیرد . اما در کنار «عقل فلسفی» ، عرف نیز به تحلیل واقعیت تکوینی می پردازد اگر چه شناختی متفاوت از نگاه فلسفی ارائه می دهد . 🔸عقل فلسفی در شناخت تکوین به دنبال ارزش نظری معلومات خویش است اما عُرف اصراری بر شناخت مطابق با واقع از تکوین را ندارد بلکه به آن میزان از شناخت که ارزش عملی داشته و نیازهای زندگی بشر را برطرف سازد ، بسنده کرده و آن را حق شمرد . در واقع منطق عرف در شناخت امور تکوینی ، نتیجه گرا و پراگماتیک است نه واقع گرا و رئالیست . 🔰امام خمینی بر ضرورت جداسازی نگاه فلسفی برهانی از نگاه عرفی در شناخت و تحلیل تکوین تاکید دارد اگر چه واژه «عقل عرفی» را بکار نبرده اما این تعبیر را شاگرد ایشان آیت اله سبحانی در کنار واژه «عقل فلسفی» از دیدگاه خاص استاد برداشت کرده است . از این رو ، حکیم در حوزه فلسفه و حکمت از عقل فلسفی و برهانی بهره می برد اما فقیه در شناخت موضوعات تکوینی مطرح در حوزه فقه و اصول از عقل عرفی پیروی می کند . 🔺البته «عرف» در فقه و اصول دو کارکرد دارد : 1 ـ تحلیل موضوعات تکوینی مورد نیاز ، 2 ـ سیره سازی اعتباری مانند حجیت خبر واحد ، حجیت ظهور الفاظ و قاعده ید . در این یادداشت به منطق شناخت عرف از موضوعات تکوینی و بیان نمونه هایی در این باب می پردازیم : 1⃣ نسبت کلی و فرد : امام خمینی نگاه فلاسفه در تحلیل رابطه کلی و فرد و تشبیه آن به « آباء و أبناء » را از نگاه عرف و تشبیه آن به « أب و أبناء » جدا می سازد و با این جداسازی ، نزاع ابن سینا و رجل همدانی را حل می کند . بر این اساس در نگاه عقل فلسفی ، کلی و طبیعت با انعدام یک فرد از میان می رود اما عقل عرفی ، انعدام جمیع افراد را سبب از بین رفتن کلی می داند . 2⃣تقیید معنای حرفی : امام خمینی معانی حرفی در نگاه عرف را از سنخ وجود ربطی می داند که فاقد جامع مقولی می باشد اما عرف معنای حرفی را به گونه ای لحاظ می کند که قابل تقیید باشد اگر چه فلاسفه تقیید آن را ممتنع می دانند . از این رو ، در نزاع رجوع قید به هیات یا ماده ، امکان تقیید هیات در نزد امام خمینی عرفی است اگر چه امتناع فلسفی دارد . 3⃣ نسبت کل با جزء در مرکب : امام خمینی قوام و هویت مرکب را در نگاه فلسفی به اجزاء آن می داند به گونه ای که با تغییر یک جزء ، هویت مرکب تغییر می یابد اما در نگاه عرفی ، هویت مرکب به کلّ است که لا بشرط از اجزاء می باشد . لذا تغییر اجزاء را می پذیرد بدون آنکه هویتش تغییر کند . در نتیجه ، عرف اجزاء مرکب را متفاوت از نگاه فلسفی تحلیل می کند . 4⃣ زمان و مکان : زمان از موضوعات پرکاربرد در فقه و اصول می باشد که نگاه عرف در تحلیل آن تفاوت عمده با نگاه فلسفی دارد . عرف زمان و مکان را استقلال می بخشد و آن را مانند تونل می بینند که متحرک در آن حرکت می کند اما تحلیل زمان در نگاه فیلسوف از پیچدگی خاصی برخوردار است که بر اساس آن نمی توان در مسائل فقهی از آن بهره برد . @almohkamat