eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢برنامه زندگی 👈قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین 🔰امام خمینی (ره) 🔺مگر نه آن است که دستور آموزنده «کُلُّ یَومٍ عاشُورا و کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء» باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین، عاشورا قیام عدالت‌خواهان، با عددی قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ‌نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه است در هر روز و در هر سرزمین.... این دستور آموزنده، تکلیفی است و مژده‌ای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان، اگر چه با عده‌ای قلیل، علیه مستکبران، گرچه با سازوبرگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مامورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است؛ و مژده که شهادت رمز پیروزی است. ۱۷شهریور، مکرر عاشورا و میدان شهدا، مکررِ کربلا و شهدای ما، مکررِ شهدای کربلا و مخالفان ملت ما، مکررِ یزید و وابستگان او هستند. کربلا کاخ ستمگری را با خون درهم کوبید؛ و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی‌ را فرو ریخت. اکنون وقت آن است که ما که وارثان این خونها هستیم و بازماندگان جوانان و شهدای به خون خفته هستیم از پای ننشینیم تا فداکاری آنان را به ثمر برسانیم. 📚صحیفه ج۹ص۴۴۵ 📌پ.ن: ما در مجالس عزای اباعبدالله تبیین می کنیم که عاشورا در کربلا تمام نشد، بلکه هر روز و هر لحظه یا در صف یزیدیم و یا در صف اباعبدالله. اما باید این نکته را هم اضافه کنیم که تنها ، است و هر جریان دیگری چه حوزوی و چه غیرحوزوی که همراه با انقلاب نیست، در صف اباعبدالله نیست. @fater290
♨️ایفای نقش در لحظه ی مناسب 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۸/۱/۲۶ ✅این که گفتند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» به معنای این است که زمان میگذرد، اما حوادث جاری در زندگی بشر، حقایق آفرینش دست نخورده است. در هر دوره‌ای انسانها نقشی دارند که اگر آن نقش را بدرستی، در لحظه‌ی مناسب، در زمان خود ایفاء کنند، همه چیز به‌سامان خواهد رسید، ملتها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد. 📌پ.ن: درس عاشورا این است که حوزه علمیه نیز امروز باید نقش خود را بشناسد و تا دیر نشده، آن را محقق کند و نقش حوزه، به روز آوری اسلام برای عصر حاضر در راستای تمدن نوین اسلامی است و سه مقدمه اصلی آن: تهذیب، علم و بصیرت است. @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب سوم محرم، شنبه 99/6/1 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت رقیه 🌀8.75مگ ⏰38:14دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/03-ebtelaate-moamen-99.6.1.mp3 @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب چهارم محرم، شنبه 99/6/2 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت حرّ 🌀6.70مگ ⏰29:15دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/04-ebtelaate-moamen-99.6.2.mp3 @fater290
♨️مادیت عملی و اخلاقی در نهایت منجر به مادیت اعتقادی میشود / خداشناسي، جوّ روحي و عملي مساعدي لازم دارد. 🔰استاد شهید مطهری 🔅همانطور که مادّيت اعتقادي منجر به مادّيت اخلاقي مي‌‌‌‌‌شود، مادّيت عملي و اخلاقي نيز در نهايت امر منجر به مادّيت اعتقادي مي‌‌‌‌‌شود؛ يعني همان طور که فکر و انديشه بر روي اخلاق و عمل اثر مي‌‌‌‌‌گذارد، اخلاق و عمل نيز روي فکر و اعتقاد و انديشه اثر مي‌‌‌‌‌گذارد. 🔅ممکن است سؤال شود چه رابطه‌‌‌‌‌اي ما بين عمل و فکر هست؟ مسأله فکر از مسأله عمل مجزّاست. ممکن است انسان جوري فکر کند و نظام فکري‌‌‌‌‌اش ثابت بماند، امّا عمل و اخلاقش مطابق آن نباشد و به نحو ديگري سير کند. 🔅جواب اين است که ايمان و اعتقاد، يک فکر مجرّد و خشک نيست که گوشه‌‌‌‌‌اي از ذهن را اشغال کند و با ساير قسمتهاي هستي انسان سر و کاري نداشته باشد. در بين افکار انسان، افکار بي‌‌‌‌‌ارتباط به عمل، بسيار است، مانند افکار و اطّلاعات رياضي انسان و قسمتهاي بسياري از اطّلاعات طبيعي و يا جغرافيايي. امّا بعضي از افکار است که وقتي در انسان پيدا شد، به حکم اينکه با سرنوشت انسان پيوند دارد، مي‌‌‌‌‌خواهد بر سراسر وجود انساني تسلّط يابد و همه را در قبضه خويش قرار دهد؛ هنگامي که پيدا مي‌‌‌‌‌شود، زنجيروار يک عدّه انديشه‌‌‌‌‌هاي ديگري را به دنبال خويش مي‌‌‌‌‌آورد و خطّ مشي انسان را عوض مي‌‌‌‌‌کند. ... مسأله خدا عيناً همان «الف» مکتبي است که انسان وقتي گفت، بلافاصله بعدش بايد بگويد «ب» و به ترتيب ساير الفباي معرفت به دنبال آن. 🔅انسان وقتي خدا را پذيرفت بايد بپذيرد که خدا عالم السّرّ و الخفيات است، قادر مطلق است، حکيم علي الاطلاق است، عبث و بيهوده درکار او وجود ندارد؛ پس، از خلقت انسان نيز هدف و غرضي درکار است و بيهوده نيست. قهراً اين فکر به دنبال مي‌‌‌‌‌آيد: آيا زندگي انسان به همين حيات و زندگي محدود است و يا اينکه انسان تکليف و وظيفه ديگري دارد؟ آيا آن که انسان را آفريده است، وظيفه‌‌‌‌‌اي را هم به عهده او گذاشته است يا اينکه نگذاشته است؟ و اگر وظيفه‌‌‌‌‌اي هست، آن وظيفه چيست و چگونه بايد رفتار کرد؟ 🔅اين است «الفي» که تا آخر گريبان انسان را رها نمي‌‌‌‌‌کند، مگر اينکه سراپاي زندگي خود را تسليم اين «الف» کند؛ يعني اين خطّ سيري است که «الف خدا» براي انسان معين مي‌‌‌‌‌کند. 🔅روي اين حساب است که خداشناسي، جوّ روحي و عملي مساعدي لازم دارد و اگر جوّ روحي و عملي مساعدي نبود، همان ريشه اصلي نيز خشک مي‌‌‌‌‌گردد؛ همچون بذري که در زميني افشانده مي‌‌‌‌‌شود که اگر محيط مساعد نباشد فاسد مي‌‌‌‌‌گردد و از بين مي‌‌‌‌‌رود. 🔅توحيد اقتضا مي‌‌‌‌‌کند يک زمينه آماده روحي را براي تعالي. توحيد مقتضي تعالي روحي است؛ مي‌‌‌‌‌خواهد روح را برتري دهد و با هدفهاي حيات و خلقت سازگاري دهد و به همين جهت در قرآن کريم همه سخن از قابليت و پاکي و استعداد است؛ مي‌‌‌‌‌گويد: «هدي للمتّقين» هدايت است براي پرهيزکاران. «لتنذر به من کان حيا» قرآن براي اين است که تو به وسيله آن زنده‌‌‌‌‌ها را اعلام خطر کني. 🔅از طرف ديگر، عصيانهاي اخلاقي و عملي، روح را از آن مقام قدس والا تنزّل مي‌‌‌‌‌دهند و لذا اين فکر و آن عمل دو نيروي متضاد با يکديگرند. نه تنها در مفاهيم مقدّس مذهبي مطلب اينچنين است، بلکه در تمام مفاهيم مقدّس، ولو غير مذهبي، مطلب به همين منوال است. شرافت و شهامت و شجاعت‌‌‌‌‌ روح در همه کس رشد نمي‌‌‌‌‌کند. عزّت و آزادگي و عدالتخواهي و خيرخواه بشر بودن در همه کس رشد ندارد. در انسان شهوتران و عياش، اينها رو به زبوني و فرسودگي مي‌‌‌‌‌روند؛ در انسان از خود گذشته و از تن رهيده رشد مي‌‌‌‌‌کنند، و لذا در آنجا که انسان به شهوت و عيش و نوش گراييده است، همه سجاياي انساني مرده است و انسان در لجن سيئات اخلاقي فرو رفته است و بدان سبب جامعه و انسانها در راه سقوط مي‌‌‌‌‌افتند. 📚علل گرایش به مادیگری 📌پ.ن: معمولا در رابطه بین علم و عمل، تاثیر علم بر عمل بیان می شود. شهید بزرگوار در این عبارات، تاثیر عمل بر علم و اعتقاد را بیان می کند. این نکته از جهت تربیتی آثار زیادی دارد و یکی از علل وقوع حادثه عاشورا را نیز می توان از این زاویه بررسی کرد. همچنین توجه به این نکته برای کسانی که به دنبال یادگیری علوم توحیدی همچون فلسفه و عرفان هستند، بسیار حائز اهمیت است. @almorsalaat
📚علل گرایش به مادیگری 🔰استاد شهید مطهری ✅آنچه در کشورهای غربی درچند قرن اخیر اتفاق افتاد این بود که سرنوشت این کشورها از یک تسلط همه جانبه کلیسا بر امور مختلف جوامع، به یک سکولاریسم و نفی خدا در زندگی و محدودیت دین، کشیده شد. شهید مطهری در این کتاب عوامل مختلف این گرایش به مادیگری را بررسی میکند. ✅ از وجوه اهمیت این کتاب این است که یکی از عوامل مهم در مادیگرایی غرب، اعمال، عقاید و رفتار در آن دوره است. لذا مناسب است که این کتاب را مطالعه کنیم و بدانیم که رفتار و منتسبین به دین در جامعه چه تاثیرات منفی بر عقاید سایر مردم می گذارد و سعی کنیم که از آن ها احتراز کنیم. ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/lib/shahidmotahari/elale-gerayesh-be-maddigari.pdf @fater290
♨️انقلاب اسلامی ایران، یکی از درسهای عاشورا به رهبری بود. 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۷/۲/۱۸ ✅درسهای عاشورا یک بحث زنده و جاودانه و همیشگی است و مخصوص زمان معیّنی نیست. درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. @fater290
✅استقامت، وجه تشابه نهضت حسینی و نهضت خمینی/ عذرهای شرعی، ایشان را از انجام تکلیف منصرف نکرد 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۵/۳/۱۴ 🔸میدانید که حرکت امام، مشابهت های زیادی با نهضت حسینی دارد و تقریباً، الگوبرداری شده از حرکت حسینی است. گرچه آن حرکت - یعنی حرکت امام حسین (ع) - منتهی به شهادت آن حضرت و یارانش شد و این حرکت به پیروزی امام منتهی گردید؛ ولی این فارقی ایجاد نمی کند. زیرا یک نوع فکر، یک مضمون و یک طرح کلّی بر هر دو حرکت حاکم بود. اقتضائات متفاوت بود؛ لذا سرنوشت آن حرکت، شهادت امام حسین (ع) و سرنوشت این حرکت، حکومت امامِ بزرگوارِ ما شد. این، به طور کلّی، امر روشن و واضحی است. 🔸از جمله ویژگیهایی که در هر دو حرکت، به طور بارزی وجود دارد، موضوعِ «استقامت» است. با کلمه استقامت و معنای آن، نباید عبوری و گذرا برخورد شود؛ چون خیلی مهمّ است. ◀️استقامت امام حسین (ع) 🔸در مورد امام حسین (ع) استقامت به این صورت است که آن حکومت، ایستاد. هنوز مشکلات، خود را بروز نداده بود. پس از مدتی، آن حضرت تصمیم گرفت تسلیم یزید و حکومت جائرانه او نشود. مبارزه از این‌جا شروع شد؛ تسلیم نشدن در مقابل حاکمیت فاسدی که راه دین را به کلّی منحرف میکرد. 🔸امام از مدینه که حرکت فرمود با این نیّت بود. بعد که در مکه احساس کرد یاور دارد، نیّت خود را با قیام همراه کرد. و الّا جوهر اصلی، اعتراض و حرکت در مقابل حکومتی بود که طبق موازین حسینی، قابل تحمّل و قبول نبود. 🔸امام حسین علیه‌السّلام ابتدا در مقابل آن حرکت، مواجه با مشکلاتی شد که یکی پس از دیگری رخ نمود. ناگزیرىِ خروج از مکه، بعد درگیری در کربلا و فشاری که در حادثه کربلا بر شخص امام حسین علیه‌السّلام وارد می آمد، از جمله این مشکلات بود. 🔸یکی از عواملی که در کارهای بزرگْ جلوِ انسان را سد میکند، عذرهای شرعی است. انسان، کار واجب و تکلیفی را باید انجام دهد؛ ولی وقتی انجام این کار مستلزم اشکال بزرگی است - فرض بفرمایید عدّه زیادی کشته خواهند شد - احساس میکند که دیگر تکلیف ندارد. 🔸شما ببینید در مقابل امام حسین علیه‌السّلام از این گونه عذرهای شرعی که میتوانست هر انسان ظاهر بینی را از ادامه راه منصرف کند، چقدر بود! یکی پس از دیگری، رخ مینمود. 1⃣اوّل اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم پیش آمد. فرضاً این‌جا بایستی امام حسین علیه‌السّلام میفرمود: «دیگر عذر شرعی است و تکلیف ساقط شد. میخواستیم با یزید بیعت نکنیم؛ ولی ظاهراً در این اوضاع و احوال، امکان‌پذیر نیست. مردم هم تحمّل نمیکنند. پس، تکلیف ساقط است. لذا از روی اجبار و ناچاری بیعت میکنیم.» 2⃣مرحله دوم، حادثه کربلا و وقوع عاشوراست. این‌جا امام حسین علیه‌السّلام میتوانست در مواجهه با یک مسأله، به مثابه انسانی که حوادث بزرگ را با این منطقها میخواهد حل کند، بگوید: «زن و بچه در این صحرای سوزان، طاقت ندارند. پس، تکلیف برداشته شد.» یعنی تسلیم شود و چیزی را که تا آن وقت قبول نکرده بود، بپذیرد. یا بعد از آن‌که در روز عاشورا حمله دشمن آغاز گردید و عدّه زیادی از اصحاب امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسیدند - یعنی مشکلات، بیشتر خود را نشان داد - آن بزرگوار میتوانست بگوید: «اکنون دیگر معلوم شد که نمیشود مبارزه کرد و نمیتوان پیش برد.» آن‌گاه خود را عقب بکشد. یا آن هنگام که معلوم شد امام حسین علیه‌السّلام شهید خواهد شد و بعد از شهادت او، آل اللَّه - حرم امیرالمؤمنین و حرم پیغمبر علیهماالسّلام - در بیابان و در دست مردان نامحرم، تنها خواهند ماند - این‌جا دیگر مسأله ناموس پیش می‌آید - به عنوان یک انسان غیرتمند، میتوانست بفرماید: «دیگر تکلیف برداشته شده است. تکلیف زنان چه میشود؟ اگر این راه را ادامه دهیم و کشته شویم، زنان خاندان پیغمبر و دختران امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام و پاکیزه‌ترین و طیّب و طاهرترین زنان عالم اسلام، به دست دشمنان - مردان بی سرو پایی که هیچ چیز از شرف و ناموس نمیفهمند - خواهند افتاد. پس، تکلیف برداشته شد.» 🔸توجّه کنید برادران و خواهران! مطلب مهمّی است که در واقعه کربلا از این دیدگاه دقّت شود که اگر امام حسین علیه‌السّلام میخواست در مقابل حوادثِ بسیار تلخ و دشواری مثل شهادت علی اصغر، اسارت زنان، تشنگی کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادثِ فراوانِ دیگری که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشی بسپارد، قدم به قدم میتوانست عقب نشینی کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم. حال با یزید بیعت میکنیم. چاره چیست!؟ الضرورات تبیح المحذورات.» اما امام حسین علیه‌السّلام چنین نکرد. این، نشانگر استقامت آن حضرت است. استقامت یعنی این! 🔸استقامت، همه جا به معنای تحمّل مشکلات نیست. تحمّل مشکلات برای انسان بزرگ، آسانتر است تا تحمّل مسائلی که بر حسب موازین - موازین شرعی، موازین عرفی، موازین عقلی ساده - ممکن است خلاف مصلحت به نظر آید. تحمّل اینها، مشکلتر از سایر مشکلات است. 🔸یک وقت به کسی میگویند: «این راه را نرو؛ ممکن است شکنجه شوی.» خوب؛ انسانِ قوی میگوید: «شکنجه شوم! چه مانعی دارد؟! راه را میروم.» یا میگویند: «نرو! ممکن است کشته شوی.» انسان بزرگ میگوید: «خوب؛ کشته شوم! چه اهمیت دارد؟!» اما یک وقت صحبتِ کشته شدن و شکنجه شدن و محرومیت کشیدن نیست. میگویند: «نرو؛ ممکن است که گروهی از مردم، به خاطر این حرکت تو کشته شوند.» این‌جا دیگر پای جان دیگران در بین است: «نرو؛ ممکن است بسیاری از زنان و مردان و کودکان، به خاطر پیش رفتن تو، سختی بکشند.» این‌جا دیگر کسانی که کشته شدن برایشان مهمّ نیست، پایشان میلرزد. آن کسی پایش نمیلرزد که اوّلاً در حد اعلی بصیرت داشته باشد و بفهمد چه کار بزرگی انجام میدهد. ثانیاً قدرت نفس داشته باشد و ضعفِ نفس نگیرد. این دو خصوصیت را امام حسین علیه‌السّلام در کربلا نشان داد. لذا، حادثه کربلا مثل خورشیدی بر تارک تاریخ درخشید؛ هنوز هم میدرخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشید. ◀️ استقامت امام خمینی 🔸عرض من این است که امام بزرگوار ما در این خصوصیت، به طور کامل دنباله رو امام حسین علیه‌السّلام شد. لذا، این خصوصیت امام، انقلاب را به پیروزی رساند. ثانیاً، پیروزىِ بعد از رفتن خودش را هم تضمین کرد؛ هم پیروزی فکرش و هم پیروزی راهش را که مظهر آن، همین اجتماع عظیم شما مردم و مظهر وسیعترش در سطح عالم، گرایش ملتها به اسلام و به راه امام است. کسب این پیروزیها، به خاطر استقامت او بود. 1⃣روزی به امام گفتند: «اگر شما این نهضت را ادامه دهید، حوزه علمیه قم را تعطیل خواهند کرد.» این‌جا صحبتِ جان نبود که امام بگوید: «جان مرا بگیرند. اهمیت ندارد.» خیلی کسان حاضرند از جانشان بگذرند؛ اما وقتی بگویند «با این اقدام شما ممکن است حوزه علمیه قم تعطیل شود.» پای همه میلرزد. اما امام نلرزید؛ راه را عوض نکرد و پیش رفت. 2⃣روزی به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید، ممکن است همه علمای بزرگ و مَراجع را علیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنی اختلاف در عالم اسلام پیش آید.» پای خیلی کسان، این‌جا میلرزد. اما پای امام نلرزید و راه را ادامه داد تا به نقطه پیروزىِ انقلاب رسید. 3⃣بارها به امام گفته شد: «شما ملت ایران را به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی تشویق میکنید. جواب خونهایی را که بر زمین میریزد چه کسی میدهد؟» یعنی در مقابل امام رضوان‌اللَّه علیه، خونها را - خونهای جوانان را - قرار دادند. یکی از علمای بزرگ، در سال ۴۲ یا ۴۳، به خود بنده این مطلب را گفت. گفت: «در پانزده خرداد که ایشان - یعنی امام - این حرکت را کردند، خیلی کسان کشته شدند که بهترین جوانان ما بودند. جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟» این طرز فکرها بود. این طرز فکرها فشار می آورد و ممکن بود هر کسی را از ادامه حرکت منصرف کند. اما امام، استقامت ورزید. عظمت روح او و عظمت بصیرتی که بر او حاکم بود، در این‌جاها دیده میشد. 🔸به هر حال؛ این همه، مربوط به دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی بود. آنچه که برای ما درس است، مربوط به بعد از پیروزی انقلاب است. همه باید به این نکته التفات و توجّه داشته باشند و همان‌طور که عرض کردم، اندیشمندان سیاسی، صاحبان فکر سیاسی و اهل تحلیل، روی این کار کنند. واقعاً مهمّ است. 🔸خوب؛ جمهوری اسلامی تشکیل شد. تا قبل از آن، مبارزه با رژیم ستمشاهی بود. از وقتی رژیم جمهوری اسلامی تشکیل شد و نظام جمهوری اسلامی به وجود آمد، دایره مبارزه، وسیع شد. شکل مبارزه عوض شد؛ اما دایره، وسیع گشت. مبارزه با نظام جمهوری اسلامی، از سوی دشمنان جهانی آغاز گردید. دشمنان جهانی چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که ما به آنها «استکبار جهانی» میگوییم. استکبار جهانی، همه زورگوهای عالم، همه قلدرها و همه پُرروهای مسلّط بر ملتها را شامل میشود. این، استکبار جهانی است. چرا با جمهوری اسلامی مبارزه میکردند؟ جواب این سؤال، طولانی است و بارها هم گفته شده است. به طور خلاصه میتوان گفت: منافعشان به خطر افتاده بود. توسعه‌طلبیشان به خطر افتاده بود. حضور جمهوری اسلامی در میان کشورهای مسلمان، ادامه تسلّط آنها را بر آن کشورها به خطر انداخته بود و از این قبیل. به هر حال، مبارزه سختی را شروع کردند. هر قدم به قدم این مبارزه، جای این بود که اگر انسان ضعیفی به جای امام بود، حرکت را متوقّف کند و به سبب وجود مانع و عذر بگوید: «نمیشود با استکباری چنین عریض و طویل مبارزه کرد. چاره‌ای نیست؛ لذا عقب‌نشینی میکنیم.» اما امام، عقب‌نشینی نکرد. 🔸به این دو، سه مقطع توجّه کنید تا اهمیت قضیه معلوم شود: 1⃣یک حمله از همه جوانب به ایران، از جهت سیاسی بود. همه دستگاههای تبلیغاتی، در چند برهه به ما حمله سیاسی کردند که فلج کننده است. گاهی حمله سیاسی، برای کشورها به ستوه آورنده است. امروز که تبلیغات رسانه‌های صوتی و تصویری، همه دنیا را فرا گرفته است، غالباً حملات سیاسی، دولتها را خیلی میترساند؛ چون روی افکار ملتهایشان اثر میگذارد. چنین حمله‌ای را علیه نظام جمهوری اسلامی، از همه طرف شروع کردند. البته ملت ما بصیر و مستحکم بود و تکان نخورد. امام هم نگفت «حال که همه علیه ما همدستند، پس عقب بنشینیم.» نگفت «به تنهایی با امریکا میشود مبارزه کرد؛ اما امریکا و شوروی را چطور از عهده برآییم؟» چون آن زمان که دنیا دو قطبی بود، هر دو قطب، علیه ما اتّحاد و اتّفاق و همدستی داشتند. امام استقامت ورزید؛ عقب‌نشینی نکرد و از حرف و شعار و راهش برنگشت. یک کلمه از آن حرفهایی که دشمنان میخواستند بر زبان امام جاری شود، بر زبان او جاری نشد. این، استقامتِ حسینی است. شبیه ایستادگیهای امام حسین علیه‌السّلام در مقیاس و در قالبهای امروز است. 2⃣یا آن وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد. شما فکرش را بکنید! ملتی با آن همه ویرانیهاىِ دوران ستمشاهی و آن همه احتیاج به کار و نوسازی، ناگهان مورد حمله دشمن قرار گیرد و همان چیزی را هم که دارد از کار بیندازند! راه آهن را از کار انداختند، پالایشگاهها را از کار انداختند، صادرات نفت را از کار انداختند، کارخانه‌های آهن را از کار انداختند. خوب؛ هر کس باشد، در مقابل چنین حرکتی به زانو در می‌آید. طرف هم که فقط رژیم عراق نبود! همه میدانستند که رژیم عراق، به اضافه شوروی، به اضافه فرانسه، به اضافه «ناتو»، به اضافه کارشناسان امریکایی - همه و همه - بودند. اگر امام ضعیف بود، این‌جا ممکن بود بگوید «دیگر تکلیف از ما برداشته شده است. اینها میخواهند که ما بر قوانین اسلام چندان اصرار نکنیم؛ خیلی خوب، نمیکنیم! اینها میخواهند که ما با اسرائیل مبارزه نکنیم؛ خیلی خوب، مبارزه نمیکنیم. چون فشار زیاد است. چه کار کنیم؟!» امام، چنین چیزی نگفت و ایستادگی کرد. 🔸قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود. 🔸در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی. 🔸جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبُرد، اشک میریخت و یا در چشمانش اشک جمع میشد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقب‌نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمیشود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگی است که دشمن احساس کند عنصری چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمیشود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کاری کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمیشود خارج کرد؛ تهدید نمیشود کرد؛ با فشار و با تهدیدهای عملی هم نمیشود او را از راه خود منصرف کرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبیق دهند. 💠آنچه که حاصلِ جمع‌بندی بحث ماست، دو حرف است - البته این جمع‌بندی، قابل گسترش و فکر کردن است - : اوّل این‌که یکی از خطوط روشن نهضت عاشورا و بلکه خطِّ نشان نهضت عاشورا، عبارت است از استقامت امام حسین، علیه‌السّلام. حرف دوم این‌که: امام بزرگوار ما رضوان‌اللَّه تعالی علیه، همین خطِّ نشان حسینی را در نهضت، در منش و در زندگی خود انتخاب کرد و لذا توانست جمهوری اسلامی را بیمه کند. توانست دشمن را از تهدید و از فشار منصرف کند. چون به دشمن تفهیم کرد که فشار، اثری ندارد. تهدید، اثری ندارد. حمله، اثری ندارد و این حرکت و این رهبر، جریان و کسی نیست که با این حرفها، از راهی که میرود برگردد. این دو حرف، جمع‌بندی مطالبی است که عرض کردم. 📌 هفتمین امام خمینی @fater290
🌐درس عاشورا: مبارزه همیشگی با ظلم ✅امام خمینی (ره) 🔸این کلمه «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلاء» یک کلمه بزرگی است که اشتباهی می‌فهمند. آنها خیال می‌کنند که یعنی هر روز باید گریه کرد! لکن این محتوایش غیر از این است. کربلا چه کرد؟ ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد؟ همه زمینها باید آن طور باشند. نقش کربلا این بود که سید الشهداء (ع) با چند نفر جمعیت و عدد معدود، آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار. در مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند، و شکست دادند یزید را. همه جا باید این طور باشد. همه روز هم باید این طور باشد. همه‌ روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم بایستیم؛ و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را ما پیاده کنیم، انحصار به یک زمین نداشته؛ انحصار به یک افراد نداشته. قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفری و یک زمین کربلا نبوده. همه زمینها باید این نقشه را اجرا کنند، و همه روزها غفلت نکنند. ملتها باید غفلت نکنند از اینکه همیشه باید مقابل ظلم باشند. 📚صحیفه ج۱۰ص۱۱۷ @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب پنجم محرم، شنبه 99/6/3 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت عبدالله بن حسن 🌀10.0مگ ⏰43:51دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/05-ebtelaate-moamen-99.6.3.mp3 @fater290
سخنرانی دهه محرم ۱۳۹۹ بوئین زهرا، هیئت انصارالمهدی (عج) @h_ansaralmahdi @fater290
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠عارف کیست؟/ تفاوت امام خمینی (ره) با سایر عرفا در تربیت انسان چیست؟ 🔰استاد علی فرحانی @fater290
♨️ مراقبه دهه اول محرم 🔰میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 🔺ينبغي لأولياء آل محمد صلوات الله عليهم - بحكم الولاية والوفاء والإيمان بالله العلي العظيم والرسول الكريم، أن يتغير حاله في العشر الأول من المحرم، فيظهر في قلبه و وجهه و هيأته آثار الحزن و الفجع من هذه المصائب الجليلة و الرزايا الفجيعة، ويترك بعض لذاته لامحالة - في مطعمه ومشربه ، بل منامه وكلامه - ويكون بمثابة من أصيب في والده أو ولده، ولا يكون حرمة ناموس الله و حرمة رسوله العزيز و حرمة إمامه، أهون عنده من حرمة نفسه وأهله، و يكون حبه لنفسه و ولده و أهله أقل و أدون من حبه لربه و نبيه و إمامه - صلوات الله عليهم - والله تعالى يقول: "و قل إن كان آباؤكم وأبناؤكم - إلى أن قال :- أحب إليكم من الله و رسوله و جهاد في سبيله فتربصوا". 📚المراقبات، شهر محرم الحرام @fater290
♨️پشت كردن به فرهنگ دوَل دنياى امروز و پايه ‏ريزى فرهنگى جديد بر مبناى اسلام در جهان، و و و را به دنبال دارد. 🔰امام خمینی (ره) ❄️سلام و درود به پيشگاه مقدس مولود نيمه شعبان و آخرين ذخيره امامت حضرت بقية اللَّه- ارواحنا فداه- و يگانه دادگستر ابدى و بزرگ پرچمدار رهايى انسان از قيود ظلم و ستم استكبار. سلام بر او و سلام بر منتظران واقعى او، سلام بر غيبت و ظهور او و سلام بر آنان كه ظهورش را با حقيقت درك مى‏ كنند و از جام هدايت و معرفت او لبريز مى ‏شوند. ❄️سلام بر ملت بزرگ ايران كه با فداكارى و ايثار و شهادت راه ظهورش را هموار مى ‏كنند. ❄️انقلاب مردم ايران نقطه انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. ❄️بايد جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايد، ولى اين بدان معنا نيست كه آنها را از عظيم انقلاب كه ايجاد است منصرف كند. ❄️چه كسى است كه نداند مردم عزيز ما در سختى هستند و گرانى و كمبود بر طبقه مستضعف فشار مى‏ آورد، ولى هيچ كس هم نيست كه نداند پشت كردن‌ به فرهنگ دوَل دنياى امروز و پايه ‏ريزى بر مبناى اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامى با امريكا و شوروى، فشار و سختى و شهادت و گرسنگى را به دنبال دارد و مردم ما اين راه را خود انتخاب كرده ‏اند و بهاى آن را هم خواهند پرداخت و بر اين امر هم افتخار مى‏ كنند. اين روشن است كه شرق و غرب، بى‏ شهادت ميسر نيست. 📚صحيفه امام، ج‏۲۱ص۳۲۵ @almorsalaat
المرسلات
♨️پشت كردن به فرهنگ دوَل دنياى امروز و پايه ‏ريزى فرهنگى جديد بر مبناى اسلام در جهان، #فشار و #سختى
👆👆👆این مطلبی که امام در این متن فرموده اند، بسیار زیربنایی است و متناسب با شرایط امروز جامعه ماست. خوب است که در این شبها در منبرهای حسینی، این موضوع هم برای تبیین شود. باید تبیبن کنیم که تنها مصداق در عصر حاضر تلاش برای تحقق است. @almorsalaat
🌐قرائت زیارت عاشورا در دهه اول محرم 🔺مرحوم ملکی تبریزی در مراقبات ماه محرم می فرماید: ("یزور لامحاله فی العشر الاول کل یوم بالزیاره المعروفه ب"عاشورا") 🔺زیارت کامل عاشورا به این ترتیب است: متن زیارت عاشورا به همراه ۱۰۰لعن و ۱۰۰سلام + دو رکعت نماز زیارت + دعای علقمه @almorsalaat
🔸با سلام 🔸همانطور که مستحضرید، سابقا نام این کانال، بود. اکنون دوباره نام آن را به همان تغییر می دهیم. 🔸انشالله که بتوانیم در راستای منویات امام و رهبری جهت تحقق حوزه انقلابی و تمدن ساز قدم برداریم. با همراه شوید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💠شوق وصال در روز عاشورا 🔰میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 🔸لا يغفل أنه - عليه الصلاة والسلام - وإن كان يصيبه في الظاهر من الصدمات ما لم يسمع أن يصيب مثله أحدة من الأنبياء والأوصياء، بل أحد من العالمين - لاسيما عطشه الذي ورد فيه ما لايحتمله العقول من ألفاظ الأحاديث القدسية وغيرها، ومصيبته من جهة المستشهدين من أهله، والمأسورات من حرمه، فكأنه عاهد مع الحبيب أن يتحمل في رضاه القتل بكل ما يقتل به سائر المقتولين، من الذبح والنحر والصبر والجوع والعطش والأحزان وغيرها - ولكن كان يصل مع ذلك إلى روحه الشريف من بهجات تجليات أنوار الجمال وكشف سبحات الجلال، وشوق اللقاء والوصال، ما يهون به تلك الشدائد، بل يحول شدتها إلى الله. كما أخبر عنه بعض أصحابه حيث قال: «وكان كلما اشتد عليه الأمر أحمر لونه وابتهج حاله ». @almorsalaat
⁉️اگر عاشورا نبود ... 🔰امام خمینی (ره) 🌀اگر عاشورا و فداکاری خاندان پیامبر نبود، بعثت و زحمات جانفرسای نبی اکرم را طاغوتیان آن زمان به نابودی کشانده بودند. 🌀و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که می‌خواستند قلم سرخ بر وحی و کتاب بکشند و یزید یادگار عصر تاریک بت‌پرستی که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحی امید داشت اساس اسلام را برچیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحی نزل» بنیاد حکومت الهی را برکند. نمی‌دانستیم به سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه می‌آمد. ✅لکن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست که اسلام رهایی‌بخش و قرآن هدایت افروز را جاوید نگه دارد و با خون شهیدانی چون فرزندان وحی احیا و پشتیبانی فرماید و از آسیب دهر نگه دارد و حسین بن علی آن عصاره نبوت و یادگار ولایت را برانگیزد، تا جان خود و عزیزانش را فدای عقیدت خویش و امت معظم پیامبر اکرم نماید، تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری فرماید و از وحی و از رهاوردهای آن پاسداری نماید. 📚ج۱۴ ص۴۰۶ @fater290
♨️حضرت اباعبداللَّه عليه السلام به من خير مَقدم فرمودند 🔰داستانی به نقل از علامه طباطبایی در مورد یک جوان تازه مسلمان که هنگام ورود به عراق، اباعبدالله به او خیر مقدم گفتند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔹يكى از دوستان چنين نقل مى‌كرد كه: «در ماشين نشسته و مشرف به كربلاى معلا مى‌شدم. سفر من از ايران بود. در نزديكى صندلى من جوانى ريش‌تراشيده و فرنگى‌مآب نشسته بود. لهذا سخنى بين ما و او رد و بدل نشد. ناگهان صداى اين جوان دفعتاً به زارى و گريه بلند شد. بسيار تعجب كردم، پرسيدم: سبب گريه چيست؟ گفت: پس اگر به شما نگويم به چه شخصى بگويم. 🔹من مهندس راه و ساختمان هستم. از دوران كودكى تربيت من طورى بود كه لامذهب بار آمده و طبيعى بودم و مبدأ و معاد را قبول نداشتم. فقط در دل خود محبتى به مردم دين‌دار احساس مى‌كردم، خواه مسلمان باشند يا مسيحى يا يهودى. 🔹شبى در محفل دوستان كه بسيارى بهايى بودند حاضر شدم و تا ساعتى چند به لهو و لعب و رقص و غيره اشتغال داشتم. پس از گذشت زمانى در خود احساس شرمندگى نمودم و از افعال خودم خيلى بدم آمد. ناچار از اتاق خارج شده، به طبقه فوقانى رفتم و در آن‌جا تنها مدتى گريه كردم و چنين گفتم: اى آن‌كه اگر خدايى هست آن خدا تويى، مرا درياب. پس از لحظه‌اى به پايين آمدم. شب به پايان رسيد و تفرق حاصل گرديد. 🔹فرداى آن شب به اتفاق رئيس قطار و چند نفر از بزرگان، براى مأموريت فنىِ خود عازم مسافرت به مقصدى بوديم. ناگهان ديدم از دور سيدى نورانى نزديك من آمده، به من سلام نمود و فرمود: با شما كارى دارم. وعده كردم فردا بعدازظهر از او ديدن كنم. اتفاقاً پس از رفتن او بعضى گفتند: اين بزرگوار است و چرا با بى‌اعتنايى جواب سلام او را دادى؟ چون وقتى كه آن سيد به من سلام كرد گمان كردم او احتياجى دارد و براى اين منظور اين‌جا پيش من آمده است. از روى تصادف، رئيس قطار فرمان داد كه فردا بعدازظهر كه كاملًا تطبيق با همان وقت معهود مى‌نمود بايد فلان مكان بوده و دستوراتى چنين و چنان به من داد كه بايد عمل كنى. من با خود گفتم: بنابراين، نمى‌توانم ديگر به ديدن اين سيد بروم. 🔹فردا چون وقت كار محوّله رئيس قطار نزديك مى‌شد در خود احساس كسالت كردم و كم كم تب شديدى روى‌ نموده، به قسمى كه بسترى شدم؛ به طورى كه طبيب براى من آوردند و طبعاً از رفتن براى مأموريتى كه رئيس قطار داده بود معذور گرديدم. پس از آن‌كه فرستاده رئيس قطار از نزد من بيرون رفت، ديدم تب فرو نشست و حالم به حالت عادى برگشت، كاملًا خوب و سرحال خود را ديدم. دانستم بايد در اين ميان سرّى باشد. 🔹از اين روى، برخاسته به منزل آن سيد رفتم. به مجرد آن‌كه نزد او نشستم فوراً يك دوره اصول اعتقاديه با برهان و دليل براى من گفت، به طورى كه من مؤمن شدم و سپس دستوراتى به من داده، فرمود: فردا نيز بيا. چند روزى هم‌چنان نزد او رفتم. هنگامى كه پيش روى او مى‌نشستم آن‌چه از امور واقعه روى داده بود براى من بدون ذره‌اى كم و بيش حكايت مى‌نمود و از افعال و نيات شخصى من كه احدى جز من بر آن‌ها اطلاع نداشت بيان مى‌نمود. 🔹مدتى گذشت تا اين‌كه شبى از روى ناچارى در مجلس دوستان شركت كردم و ناچار شدم قمارى بنمايم. فردا چون خدمت او رسيدم فوراً فرمود: آيا حيا و شرم ننمودى كه اين گناه كبيره موبقه را انجام دادى؟ اشك ندامت از ديدگان من سرازير شد، گفتم: غلط كردم، توبه كردم. فرمود: غسل توبه كن و ديگر چنين منما؛ و سپس دستوراتى ديگر فرمود. 🔹خلاصه به طور كلى رشته كارم را عوض كرد و برنامه زندگى مرا تغيير داد. چون اين قضيه در زنجان اتفاق افتاد و بعداً خواستم به تهران حركت كنم امر فرمود كه بعضى از علما را در تهران زيارت كنم و بالأخره مأمور شدم كه براى زيارتِ اعتاب عاليات بدان صوب مسافرت كنم. اين سفر، سفرى است كه به امرِ آن سيد بزرگوار مى‌نمايم». 🔹دوست ما گفت: «در نزديكى‌هاى عراق دوباره ديدم ناگهان صداى او به گريه بلند شد، سبب را پرسيدم، گفت: الآن وارد خاك عراق شديم، چون حضرت اباعبداللَّه عليه السلام به من خير مَقدم فرمودند». 🔹منظور آن‌كه اگر كسى واقعاً از روى صدق و صفا قدم در راه نهد و از صميم دل‌ هدايت خود را از خداى طلب نمايد موفق به هدايت خواهد شد، اگرچه در امر توحيد نيز شك داشته باشد. 📚رساله لب اللباب 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
📚 مقتل لهوف 🔰سید بن طاووس 🔺این مقتل، مقتل بسیار معتبری است. این سیدبن‌طاووس - که علی‌بن‌طاووس باشد - فقیه است، عارف است، بزرگ است، صدوق است، موثّق است، مورد احترام همه است، استاد فقهای بسیار بزرگی است؛ خودش ادیب و شاعر و شخصیت خیلی برجسته‌ای است. ایشان اوّلین مقتل بسیار معتبر و موجز را نوشت. البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است. استادشان - ابن نَما - مقتل دارد، «شیخ طوسی» مقتل دارد، دیگران هم دارند. مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشته شد؛ اما وقتی «لهوف» آمد، تقریباً همه آن مقاتل، تحت‌الشّعاع قرار گرفت. این مقتلِ بسیار خوبی است؛ چون عبارات، خیلی خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است. (رهبری ۷۷/۲/۱۸) ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 http://alfeker.mediafire.com/file/lrpfjsgzlbtkwxp @almorsalaat