eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💢ملاک و محور مباحث در بررسی هماهنگی نظام انسان شناسی امام و علامه، است. 🔰استاد علی فرحانی 📌 بررسی هماهنگی نظام انسان شناسی امام و علامه، جلسه اول، ۹۹/۴/۸ 🌐🌐لینک مشاهده در اینستاگرام👇 https://www.instagram.com/tv/CCYQ2AZpSOu/?igshid=1ccpl68pg9wtj @fater290
المرسلات
♨️ #مجموعه_جلسات برهان و عرض ذاتی @fater290👇👇
♨️ برهان و عرض ذاتی 🔰استاد علی فرحانی 💠مبحث و ملاک آن، مسئله ای است که معمولا در ابتدای علم اصول و علم فلسفه، مطرح می شود. یکی از اقوال در بحث تمایز علوم، «» است و غالب حکما قائل اند که ملاک تمایز علوم «موضوع» است. از آنجایی که موضوع علم را چنین تعریف کرده اند که «ما یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه» ، بحث ملاک تمایز علوم به بحث از چیستی «» کشیده می شود. 💠 محققین از حکما، قائلند که قول به موضوع علم و عرض ذاتی و معنای آن، بر اساس قرارداد و تسالم نیست بلکه این مطلب حاصل دقت نظر در مسئله «» است. لذا بحث تمایز علوم به بحث «برهان» در علم منطق و «» می رسد. «برهان» که وسیله ای برای رسیدن به یقین بالمعنی الاخص می باشد، عصاره علم منطق است و برای فهم جایگاه آن لازم است که سازمان منطقی صحیحی در ذهن داشته باشیم. 💠 استاد علی فرحانی در ابتدای تدریس کتاب بدایه الحکمه، به مناسبت اینکه علامه در مورد موضوع فلسفه می فرمایند: «موضوعها- الذی یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه- هو الموجود بما هو موجود»، به بحث «موضوع علم» می پردازند و با توجه به توضیحی که بیان شد، برای مشخص شدن معنای «» و جایگاه باب «»، یک دوره سازمان کتاب «» را مرور می کنند و خصوصا باب «برهان» این کتاب را توضیح می دهند. این بحث هم در مقدمه بدایه سال 89 و هم سال 86 بیان شده است و هر کدام در عین اینکه موضوع واحدی دارند، دارای مزایای خاصی هستند. 💠 استماع هر دو دوره برای کسانی که می خواهند ای از کتاب المنطق خصوصا باب برهان داشته باشند و همچنین بحث موضوع علم و عرض ذاتی را فراگیرند، توصیه می شود. 💢💢💢💢💢💢 ✅ برهان و عرض ذاتی، 👈مقدمه بدایه،سال 86 🔸تعداد: 9 جلسه 📌 لینک دانلود از سایت👇👇 http://ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/mantegh/borhan-v-arazezati-bedaye86/ 💢💢💢💢💢💢 ✅ برهان و عرض ذاتی 👈 مقدمه بدایه، سال 89 🔸تعداد: 10 جلسه 📌 لینک دانلود از سایت👇👇 http://ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/mantegh/borhan-v-arazezati-bedaye89/ 💢💢💢💢💢💢 ✳️ قابل توجه است که از شروط مهم استماع این جلسات، رعایت آداب استماع صوت است. صوت استاد در بیان بشنوید 👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/heda-va-maha/download.php?file=03-raveshha-v-maharathaye-elmamoozi/aadabe-estemae-soate-doroos.mp3 @almorsalaat
🌀ماهیت؛ قبل و بعد از هل بسیطه 📝 توضیحی پیرامون یکی از شروط مقدمات برهان 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار 💠 یکی از قوانین محوری در حکمت و منطق مشاء تفکیک بین قبل از و بعد از آن است. این قانون در سراسر آثار حکمی و منطقی قابل مشاهده است و اگر کسی به آن توجه نکند در فهم دلالت عبارات آن ها و هم چنین پیکر بندی مسائل آن ها به مشکل بر خواهد خورد. به طور طبیعی این مشکل در حکمت و فلسفه علامه نیز قابل مشاهده است زیرا ماهیت و احکام آن در این دو نظام فلسفی نیز مورد بحث قرار می گیرد و اعتقاد به اصالت وجود، در نظام احکام ماهیت تغییر جدی به وجود نمی آورد بلکه مسائل دیگری را به فلسفه می افزاید. برای درک ملموس تر این مساله می توان مباحثی مانند استدلال نخست اصالت وجود، تخصصات وجود، تقسیم وجود به ذهنی و خارجی، احکام ماهیت، مقولات عشر و قوه و فعل را مروری دوباره کرد. 💠یکی از مشکلاتی که متون معاصر منطق و فلسفه به وجود آورده اند در رابطه با همین مساله است. کتاب المنطق جناب مظفر در بُعد منطقی ماجرا و کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح (حفظه الله) و هم چنین تقریر شایع از کتاب بدایه الحکمه که از ذهن نظام یافته بر اساس آموزش فلسفه ارائه می شود را می توان با این قانون محوری محک زد. البته این امر نیازمند بحثی تفصیلی تر است اما اشاره ای کوتاه به چند نکته از کتاب می تواند جنبه منطقی ماجرا را کمی روشن کند. 💠مطابق اعتقاد مشاء، ماهیت قبل از هل بسیطه با ماهیت متفاوت است و ماهیت محققه احکامی دارد که ماهیت من حیث هی ندارد. ریشه اصلی این تفاوت ها که احکام متعدد دیگری را در پی دارد، ترتب آثار وجودی بر ماهیت محققه است. ماهیت قبل از تحقق و در مرتبه تقرر ذاتی آن جز ذات و ذاتیات نیست و نسبت به وجود و عدم، تساوی دارد و به تعبیر دیگر عنصری است. عنصر بی اثر از مدار علیت خارج است زیرا علیت قانون حاکم بر تحقق است و به همین دلیل ماهیت تنها پس از تحقق می تواند نسبت به اعراض خود علیت داشته باشد بلکه اطلاق به ذاتیات ماهیات قبل از تحقق نیز صحیح نیست و علیت آن ها تنها پس از تحقق پا می گیرد. 💠این تفاوت، مبدا تصدیقی سلسله ای از مسائل منطقی است به طور مثال تفاوت عرض لازم و مفارق در باب ذاتی و عرضی، تفاوت ماده و صورت با جنس و فصل در اعتبار آن ها به صورت بشرط لا و لابشرط، تفاوت حد اسمی و حد حقیقی در باب معرف، تناظر حمل اولی و ترکیب اتحادی در باب کلیات خمس، تفکیک محمول من صمیمه از محمول بالضمیمه در باب حمل، تفکیک علل قوام از علل ایجادی در باب برهان و در نهایت تفکیک ذاتی و غریب در باب برهان نمونه ای از این مسائل هستند اما آن چه را که در این میان می توان مهم ترین ثمره این تفکیک ها دانست برآمده از آن ها و حاکم بر علم منطق است؛ زیرا کارآیی یک علم و ثمرات آن تنها از برخاسته از مسائل آن ناشی می شود؛ یعنی علم به عنوان یک حقیقت و با حیثیت آن منشا آثار خواهد بود (آنچه حکما در باب تمایر علوم در نظر دارند همین نکته است.) و علم منطق نیز چنین است. 💠منطق دانان مشائی و در راس آن ها ابن سینا(ره) با توجه به توضیح فوق پیکر بندی منطق را با محوریت انجام می دادند و علاوه بر تصدیقات، باب را نیز نیازمند باب برهان می دانستند. اما کتاب المنطق چنین نظمی ندارد و به همین دلیل است که رئیسی ترین باب منطق یعنی باب «مشارکت الحد مع البرهان» را از مباحث خود جا انداخته است. این اشتباه اساسی نه تنها علم منطق را از هدف خود باز می دارد بلکه در مقام آموزش نیز ذهن خواننده را از آن چه که این علم هست منحرف می کند و در نهایت ارتباط ذهنی دانش آموز معاصر را با گذشته این علم قطع می کند. 💠همانطور که گفتیم این اشتباه اساسی ناشی از عدم توجه کافی به قانون فوق الذکر است که مرحوم مظفر نیز از آن مصون نبوده است. شواهد متعددی را می توان از عبارات ایشان در تایید این نکته بر شمرد اما به یکی از عبارات صریح ایشان در این رابطه اکتفاء می کنیم زیرا این عبارت در موطن اصلی این بحث توسط ایشان نوشته شده است و تسامح در آن نشان از کمال بی دقتی است. 💠جناب مظفر در مقام توضیح اصلی ترین شرط چنین می فرمایند که : ان تکون مناسبه للنتائج و معنی مناسبتها ان تکون محمولاتها اولیه لموضوعاتها لان لایفید الیقین بما لایناسبه لعدم بینهما؛ایشان سپس در ادامه به نقل عبارت خود بوعلی می پردازند که گفته است: فان الغریبه لاتکون عللا و لو کانت المحمولات البرهانیه یجوز ان تکون غریبه لم تکن مبادی البرهان فلاتکون مبادی البرهان عللا للنتیجه؛ 💠جناب مظفر در این عبارت می گوید که باید بین موضوع و محمول علیت طبیعی برقرار باشد تا یک گزاره بتواند مقدمه برهانی باشد و به همین دلیل عوارض غریب صلاحیت مقدمیت در برهان را ندارند؛ اما باید دانست که علیت طبیعی اصطلاحی در مقابل است که مربوط به باب کلیات خمس و ناظر به علل قوام است بنابراین استفاده از آن در باب برهان ناکافی است. می دانیم که باب برهان مربوط به تجمیع علل اربعه و ناظر به تحقق ماهیات است بنابراین باید از علت تامه شئ سخن بگوییم نه علیت طبیعی؛ جالب آن که ایشان بلافاصله عبارات بوعلی را نقل می کنند و با این حال به دقت عبارت او توجهی نمی کنند. ۹۹/۵/۱۸ @fater290
♨️ برهان و عرض ذاتی 🔰استاد علی فرحانی 💠مبحث و ملاک آن، مسئله ای است که معمولا در ابتدای علم اصول و علم فلسفه، مطرح می شود. یکی از اقوال در بحث تمایز علوم، «» است و غالب حکما قائل اند که ملاک تمایز علوم «موضوع» است. از آنجایی که موضوع علم را چنین تعریف کرده اند که «ما یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه» ، بحث ملاک تمایز علوم به بحث از چیستی «» کشیده می شود. 💠 محققین از حکما، قائلند که قول به موضوع علم و عرض ذاتی و معنای آن، بر اساس قرارداد و تسالم نیست بلکه این مطلب حاصل دقت نظر در مسئله «» است. لذا بحث تمایز علوم به بحث «برهان» در علم منطق و «» می رسد. «برهان» که وسیله ای برای رسیدن به یقین بالمعنی الاخص می باشد، عصاره علم منطق است و برای فهم جایگاه آن لازم است که سازمان منطقی صحیحی در ذهن داشته باشیم. 💠 استاد علی فرحانی در ابتدای تدریس کتاب بدایه الحکمه، به مناسبت اینکه علامه در مورد موضوع فلسفه می فرمایند: «موضوعها- الذی یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه- هو الموجود بما هو موجود»، به بحث «موضوع علم» می پردازند و با توجه به توضیحی که بیان شد، برای مشخص شدن معنای «» و جایگاه باب «»، یک دوره سازمان کتاب «» را مرور می کنند و خصوصا باب «برهان» این کتاب را توضیح می دهند. این بحث هم در مقدمه بدایه سال 89 و هم سال 86 بیان شده است و هر کدام در عین اینکه موضوع واحدی دارند، دارای مزایای خاصی هستند. 💠 استماع هر دو دوره برای کسانی که می خواهند ای از کتاب المنطق خصوصا باب برهان داشته باشند و همچنین بحث موضوع علم و عرض ذاتی را فراگیرند، توصیه می شود. ✅ برهان و عرض ذاتی، 👈مقدمه بدایه،سال86، 9جلسه ✅ برهان و عرض ذاتی 👈 مقدمه بدایه، سال 89، 10جلسه ⬇️لینک دانلود صوت جلسات👇 eitaa.com/almorsalaat/1009 ⬇️لینک خرید و دانلود متن پیاده شده جلسات 👇👇 http://soda96.ir/araz-zati/ 📌پ.ن: متن این جلسات توسط مجموعه صُدا @soda96 آماده و منتشر شده است. @soda96 @almorsalaat
♨️درباره برهان ملازمات 🖊محسن ابراهیمی 🔅علامه طباطبایی در کتاب شریف نهایه الحکمه هم در فروعات مدخل و هم فروعات اصالت وجود بیان می دارند که تنها برهانی که در مسائل فلسفی جاری می شود، برهان "ان ملازمات" است. دلیل این ادعا را نیز چنین توضیح میدهند که چون موضوع فلسفه "واقعیت" است و محمولات فلسفه هم مساوق با موضوع هستند، ثبوت محمول برای موضوع علتی که غیر از موضوع و محمول باشد ندارد، لذا برهان "لم" در اثبات آن جاری نمی شود. از طرفی برهان "ان متعارف" هم که یقین آور نیست. 🔅بزرگان حکمت معاصر همچون حضرات آیات جوادی، مصباح و فیاضی همگی (البته هر کدام به طریقی) با این مدعا مخالفت کرده اند. استاد هم در درس خارج اسفار و هم در تدریس نهایه و همچنین استاد در تدریس نهایه، مراد علامه را تبیین و در مقابل اشکالات وارده، از دیدگاه علامه دفاع کرده اند. 🔅اصل این برهان را در کتاب ذکر کرده اند. ایشان در فصل "ذوات الاسباب لاتعرف الا باسبابها" بیان می دارد که در گزاره هایی که ثبوت محمول برای موضوع، دارای سبب است، تنها راه حصول یقین، پی بردن به علت آن است که در واقع همان برهان "لم" است که علت، حدوسط قرار می گیرد. 🔅ایشان در ادامه بیان می کند که یک قسم از برهان هم در جایی است که ثبوت محمول برای موضوع، علت ندارد اما چون آن گزاره نظری است، نیاز به حدوسط داریم که اثباتا این گزاره را اثبات کند. ایشان در بیان این قسم از برهان، تعبیر گزاره های "لاسبب لها" به کار می برد. 🔅استاد در جلسات اخیر تدریس کتاب ، دیدگاه بوعلی را در تبیین این قسم از برهان شرح می دهند. 🔅ایشان در شرح این بحث، به دیدگاه آیت الله مصباح در شرح عبارت بوعلی اشاره می کنند و اشکالاتی را به ایشان در شرح عبارت بوعلی وارد می کنند. و نکات ارزشمندی را در مورد این برهان بیان می دارند. 🔅پیشنهاد می کنم که دو جلسه اخیر تدریس این کتاب را که در همین هفته برگزار شد، استماع کنید. ⬇️دانلود جلسه شنبه ۹۹/۸/۱۰ eitaa.com/majazi_almorsalaat/565 ⬇️ دانلود جلسه دوشنبه ۹۹/۸/۱۲ eitaa.com/majazi_almorsalaat/567 @almorsalaat
♨️ برهان و عرض ذاتی 🔰استاد علی فرحانی 💠مبحث و ملاک آن، مسئله ای است که معمولا در ابتدای علم اصول و علم فلسفه، مطرح می شود. یکی از اقوال در بحث تمایز علوم، «» است و غالب حکما قائل اند که ملاک تمایز علوم «موضوع» است. از آنجایی که موضوع علم را چنین تعریف کرده اند که «ما یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه» ، بحث ملاک تمایز علوم به بحث از چیستی «» کشیده می شود. 💠 محققین از حکما، قائلند که قول به موضوع علم و عرض ذاتی و معنای آن، بر اساس قرارداد و تسالم نیست بلکه این مطلب حاصل دقت نظر در مسئله «» است. لذا بحث تمایز علوم به بحث «برهان» در علم منطق و «» می رسد. «برهان» که وسیله ای برای رسیدن به یقین بالمعنی الاخص می باشد، عصاره علم منطق است و برای فهم جایگاه آن لازم است که سازمان منطقی صحیحی در ذهن داشته باشیم. 💠 استاد علی فرحانی در ابتدای تدریس کتاب بدایه الحکمه، به مناسبت اینکه علامه در مورد موضوع فلسفه می فرمایند: «موضوعها- الذی یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه- هو الموجود بما هو موجود»، به بحث «موضوع علم» می پردازند و با توجه به توضیحی که بیان شد، برای مشخص شدن معنای «» و جایگاه باب «»، یک دوره سازمان کتاب «» را مرور می کنند و خصوصا باب «برهان» این کتاب را توضیح می دهند. این بحث هم در مقدمه بدایه سال 89 و هم سال 86 بیان شده است و هر کدام در عین اینکه موضوع واحدی دارند، دارای مزایای خاصی هستند. 💠 استماع هر دو دوره برای کسانی که می خواهند ای از کتاب المنطق خصوصا باب برهان داشته باشند و همچنین بحث موضوع علم و عرض ذاتی را فراگیرند، توصیه می شود. ✅ برهان و عرض ذاتی، 👈مقدمه بدایه،سال86، 9جلسه ✅ برهان و عرض ذاتی 👈 مقدمه بدایه، سال 89، 10جلسه ⬇️لینک دانلود 👇👇 http://soda96.ir/araz-zati/ @almorsalaat
♨️ برهان و عرض ذاتی 🔰استاد علی فرحانی 💠مبحث و ملاک آن، مسئله ای است که معمولا در ابتدای علم اصول و علم فلسفه، مطرح می شود. یکی از اقوال در بحث تمایز علوم، «» است و غالب حکما قائل اند که ملاک تمایز علوم «موضوع» است. از آنجایی که موضوع علم را چنین تعریف کرده اند که «ما یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه» ، بحث ملاک تمایز علوم به بحث از چیستی «» کشیده می شود. 💠 محققین از حکما، قائلند که قول به موضوع علم و عرض ذاتی و معنای آن، بر اساس قرارداد و تسالم نیست بلکه این مطلب حاصل دقت نظر در مسئله «» است. لذا بحث تمایز علوم به بحث «برهان» در علم منطق و «» می رسد. «برهان» که وسیله ای برای رسیدن به یقین بالمعنی الاخص می باشد، عصاره علم منطق است و برای فهم جایگاه آن لازم است که سازمان منطقی صحیحی در ذهن داشته باشیم. 💠 استاد علی فرحانی در ابتدای تدریس کتاب بدایه الحکمه، به مناسبت اینکه علامه در مورد موضوع فلسفه می فرمایند: «موضوعها- الذی یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه- هو الموجود بما هو موجود»، به بحث «موضوع علم» می پردازند و با توجه به توضیحی که بیان شد، برای مشخص شدن معنای «» و جایگاه باب «»، یک دوره سازمان کتاب «» را مرور می کنند و خصوصا باب «برهان» این کتاب را توضیح می دهند. این بحث هم در مقدمه بدایه سال 89 و هم سال 86 بیان شده است و هر کدام در عین اینکه موضوع واحدی دارند، دارای مزایای خاصی هستند. 💠 استماع هر دو دوره برای کسانی که می خواهند ای از کتاب المنطق خصوصا باب برهان داشته باشند و همچنین بحث موضوع علم و عرض ذاتی را فراگیرند، توصیه می شود. 🔊صوت برهان و عرض ذاتی 👈مقدمه بدایه،سال86 ▫️9جلسه 👇👇👇 ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/mantegh/borhan-v-arazezati-bedaye86/ 🔊صوت برهان و عرض ذاتی 👈 مقدمه بدایه، سال89، ▫️10جلسه 👇👇👇 ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/mantegh/borhan-v-arazezati-bedaye89/ 📝لینک خرید و دانلود متن پیاده شده جلسات 👇👇 http://soda96.ir/araz-zati/ http://soda96.ir/araz-zati/ @almorsalaat
📌شرافت این سه ماه در زبان ها و عقل ها و فکرها نمیگنجد/ مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات ها و عظیم ترین معارف الهی است/ اشاراتی به معنای عمیق عبارات مناجات شعبانیه 🔰امام خمینی (ره) 🌀اين سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، بركات بسيار نصيب انسان، انسانهايى كه مى‏توانند استفاده كنند از اين بركات، شده است. البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتى كه هست. 🌀در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت - سلام اللَّه عليه- و بعض ائمه ديگر، و در ماه شعبان ولادت - سلام اللَّه عليه- و ولادت حضرت صاحب- ارواحنا له الفداء- و در ماه مبارك، نزول قرآن بر قلب مبارك پيغمبر اكرم بوده است. و شرافت اين سه ماه در زبانها و در بيانها و در عقلها و در فكرها نمى‏گنجد. 🌀و از بركات اين ماهها ادعيه‏اى است كه وارد شده است در اين ماهها. 🌀ما امروز در ماه شريف شعبان واقع هستيم، و مناجات شعبانيه از بزرگترين مناجات و از عظيمترين معارف الهى و از بزرگترين امورى است كه آنهايى كه اهلش هستند مى‏توانند تا حدود ادراك خودشان استفاده كنند. 🌀عناوين مسائل الهى و مسائل عرفانى، عناوين سهلى است كه هر كس گمان مى‏كند كه اين عناوين را فهميده است؛ و امور استدلاليه برهانيه هم در عين حالى كه دقيق است، ليكن سهل الادراك است. بعد از قيام برهان و دنبال او رساندن حاصل اين عناوين و نتيجه برهان به قلب مشكلتر است، كه آن را ايمان گفته مى‏شود به آن، و چه بسا كه اصحاب برهان به اين مرتبه ايمان نرسيده باشند. اين يك مسئله‏اى است كه بايد با تلقينات و تكرار و رياضات به قلب رساند. 🌀شما ملاحظه مى‏كنيد كه به حسب ضرورت يك كسى كه مرده است، از او به انسان ضررى وارد نمى‏شود، لكن الّا بعض اشخاص، ديگران، اگر چنانچه در يك قبرستانى باشند و كسى نباشد يا با يك مرده‏اى همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشند مى‏ترسند؛ براى اينكه، آن و ضرورت عقلى به نرسيده است. آن معنايى كه عقل ادراك كرده است ضرورت هم دارد، لكن به دل نرسيده است. لكن آنهايى كه مثلًا مرده شور هستند و سر و كار دارند با مرده‏ها، از باب اينكه تكرار شده است اين‏ مطلب پيششان، به قلبشان رسيده است و آنها خوفى ندارند. 🌀در مسائل اسلامى هم و مسائل عقلى هم همين طور هست. چه مسائلى عقلى هست كه با برهان، با برهان قوى ثابت است، لكن در انسان تأثير نكرده است، براى اينكه، نتيجه برهان به عقل رسيده است، لكن به قلب وارد نشده است، ايمان به آن نيست، عقل او را ادراك كرده است، لكن قلب ايمان به او نياورده است. 🌀و چه بسا مسائل عرفانى كه در قرآن و اين مناجاتهاى ائمه اطهار سلام اللَّه عليهم و همين مناجات شعبانيه مسائل عرفانى هست كه اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودى ممكن است ادراك كنند، بفهمند عناوين را، لكن آن ذوق عرفانى چون حاصل نشده است نمى‏توانند وجدان كنند. آيه شريفه در قرآن: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ خوب، مفسرين، فلاسفه در اين باب صحبتها كردند، لكن آن ذوق عرفانى كم شده است. 🌀...اينها عناوينشان را خيال مى‏كند انسان، خوب، ما هم مى‏دانيم. نه عارف و نه فيلسوف و نه دانشمند نمى‏توانند ذوب كنند چى هست مسأله. 🌀مسئله‏ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ‏ كه مبدأش قرآن است: وَ خَرَّ مُوسى‏ صَعِقاً ، مسئله‏اى است كه انسان گمان مى‏كند كه خوب افتاد غش كرد «صَعِقَ» يعنى غش كرد، اما اين غش چى بوده است؟ غش حضرت موسى چى بوده است؟ اين مسئله‏اى نيست كه غير موسى بفهمد. يا: دَنى‏ فَتَدَلّى‏ را، اين مسئله‏اى نيست که غير آن كسى كه «دنُوّ» پيدا كرده است بتواند فهم كند، ادراك كند، ذوب كند. يا همين جملاتى كه در اين مناجات بزرگ است و بعض جملات ديگرى كه در آن هست، مسائلى است كه به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. 🌀رياضات بسيار مى‏خواهد تا انسان بتواند بفهمد كه ناجيته [با فتح تا] نه ناجيته [با ضم تا]، «ناجَيتَه» اين چى است؟ خدا با آدم مناجات مى‏كند، چى است مناجات؟ چه خواسته‏اند ائمه؟ 🌀اين از دعاهايى است كه من غير از اين دعا نديدم كه روايت شده است همه ائمه اين دعا را، اين مناجات را مى‏خواندند، اين دليل بر بزرگى اين مناجات است كه همه ائمه اين مناجات را مى‏خواندند. چى بوده است اين؟ بين آنها و خداى تبارك و تعالى چه مسائلى بوده است؟ 🌀هَبْ لِى كَمالَ الْانْقِطاعِ الَيْكَ‏. كمال انقطاع چى است؟ وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَ نَقْصِى وَ نَفْعِى وَ ضَرّى ؛ خوب، آدم به حسب ظاهر مى‏گويد خوب، همه چيز با اوست. 🌀اما وجدان اين مطلب كه هيچ ضررى به ما نمى‏رسد الا به دست اوست، هيچ منفعتى نمى‏رسد الّا به اوست، اوست ضارّ و نافع، اينها چيزهايى است كه دست ماها از آن كوتاه است. و دعا كنيد كه خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد كه در اين ماه شريف و ماه شريف رمضان از اين مسائل هم يك حظى و لو يك جلوه كوچكى در دلها و قلبهاى ما واقع بشود، و لا اقل مؤمن به اين بشويم كه قضيّه «صَعِقَ» چه قضيه‏اى است. 🌀مؤمن به اين بشويم كه مناجات خدا با انسان چى هست. مناجات را مؤمن بشويم به آن، انكار نكنيم، نگوييم اينها حرفهاى درويشى است. همه اين مسائل در قرآن هست به نحو لطيف و در كتب ادعيه مباركه ما كه از ناحيه ائمه هدى وارد شده است، همه اين مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لكن به نحو لطيف. 📚صحيفه امام، ج‏17، ص: 457 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b