eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ 🔰شهید مطهری 🔸مسئله بالاتر اينکه آيا انسان کامل اسلام انسان سالک است؟ انساني است که مرحله به مرحله و قدم به قدم پيش رفته؟ انساني است که سير و سلوک کرده و منزل به منزل جلو رفته؟ بله. علي عليه السلام مي‌گويد: وَ تَدافَعَتْهُ الْابْوابُ الي‌ بابِ السَّلامَةِاز اين در به آن در مي‌رود و در ديگري به روي او باز مي‌شود و منزل ديگري [را پشت سر مي‌گذارد] تا به دري مي‌رسد که به آن «باب السلامه» مي‌گويند. به آنجا که برسد، به‌ نهايت راه رسيده است. 🔸آيا «قرب به حق» درست است؟ بدون شک. مسلّم است که انسان اگر به آنجا برسد، بين او و خدا حجابي نيست و خدا را با ديده دل مي‌بيند. او ديگر مثل ما نيست [که لازم باشد برايش اين‌طور استدلال کنند:] به آسمان نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به زمين نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به برگ درخت نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد. خدا براي او از اين برگ درخت و اين زمين و آسمان روشنتر است. مگر امام حسين عليه السلام همين مطلب را نفرموده است: ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ شخصي از علي عليه السلام پرسيد: آيا خدا را ديده‌اي؟ فرمود: من اصلًا خدايي راکه نديده باشم عبادت نکرده‌ام! بعد براي اينکه او خيال نکند منظور، ديدن خدا با چشم است که خدا در يک [جايي‌] قرار گرفته باشد، فرمود: لا تَراهُ الْعُيونُ بِمُشاهَدَةِ الْعِيانِ وَ لکنْ تُدْرِکهُ الْقُلوبُ بِحَقائِقِ الْايمانِ‌. با چشم سر، او را نديده‌ام ولي با چشم دل ديده‌ام، شهودش کرده‌ام‌. 📚انسان کامل ص۱۵۹ @fater290
المرسلات
⁉️چگونه بین تکالیف اجتماعی و طی کردن مسیر عرفان جمع کنیم؟؟ 🔰 استاد علی فرحانی ◽️استاد در این صوت
💢سلوک عرفانی در دفاع مقدس 🔰مقام معظم رهبری ۸۳/۷/۱۳ 🔅پیرمردهای ما؛ اساتید سلوک و عرفان، سی، چهل یا پنجاه سال زحمت کشیدند، ریاضت کشیدند، عبادت کردند، تا در آخر عمرشان آن در آنها به‌وجود آمد و وجه‌الله را رؤیت کردند؛ توانستند را کسب کنند. 🔅یکی از عرفای معروف سلاک که از علمای بزرگی بود که من زیارتش کرده بودم، در این چند سال آخر زندگی‌اش تنها در نجف زندگی می‌کرد؛ آقازاده‌اش که در تهران بود، به من گفت که ایشان از نجف به من نوشته که آن چیزی که سالهای متمادی در انتظارش بودم، همین روزها خدا نصیبم کرد و آن را به دست آوردم. او بعد از چهل، پنجاه سال ریاضت، گناه نکردن، عبادت کردن، مستحبات را انجام دادن، روزه گرفتن، سختی‌ها را تحمل کردن، گرسنگی و فقر نجف را به جان خریدن، از عناوین و القاب و ریاستها کناره گرفتن و به اینها چشم ندوختن، زندگی را زاهدانه گذراندن و با توجه دایم به خدا، این حالت برایش پیدا شده؛ 🔅اما من می‌دیدم که یک جوان هجده، نوزده یا بیست ساله که نه ریاضت آن‌چنانی کشیده و نه پنجاه سال عمرش را صرف این کار کرده و نه استاد دیده، و فقط یک کار کرده؛ از جانش گذشته، خدای متعال این موهبت معنوی را در ظرف و در کیسه‌ی او گذاشته و این جوان نورانی طوری حرف می‌زند که آخوند «ملا حسین‌قلی همدانی» حرف می‌زده؛ مرحوم «حاج میرزاعلی آقای قاضی» حرف می‌زده؛ مرحوم «آقا میرزا جواد ملکی» حرف می‌زده. حرف این جوان، بوی حرفهای آنها را می‌دهد؛ در حالی‌که شاید این جوان اسم آنها را هم نشنیده است. @almorsalaat
المرسلات
✴️راهکاری برای #مشارطه موثرتر 🔸استاد در ابتدای جلسه ای که چند روز پیش به مناسبت شب‌قدر داشتند، بیان
♨️| راه به این کرامت عظمی است. ✅برادر من! اگر همت داری که از اهل معرفت شوی، و انسان بشوی، بشر روحانی باشی، سهیم و شریک ملائکه باشی، و رفيق انبیاء و اولیاء بوده باشی؛ کمر همت به میان زده از راه بیا. یک مقدار از صفات حیوانات را از خود دور کن، و متخلق به اخلاق روحانیین باش؛ راضی به مقامات حیوانات و قانع به مرتبه جمادات نشو! حرکتی از این آب و گل به سوی وطن اصلی خود که از عوالم عليين و محل مقربین است بكن تا بالكشف والعيان به حقیقت این امر بزرگ نائل باشی و راه به این کرامت عظمی است. همت بكن بلکه نفس خود را بشناسی که شناختن او را شناختن خداوند جل جلاله است؛ چنان که در روایت است که: "من عرف نفسه فقد عرف ربه". 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، رساله لقاءالله @almorsalaat
💢مقدمات معرفتی توبه 👈اگر اين مقدّمات عرفانى براى تائب موجود شد، همه آن مراتب ديگر بالضّرورة به اكمل وجوه درست مى ‏شود؛ 🔸اگر انسان معرفت واقعيّه به حقيقت و شناعت و آثار معصيت پيدا نمايد مثلا واقعا در وقت خوردن مال يتيم اعتقاد نمايد كه آتش مى ‏خورد و اين آتش هم با خوردن خاموش نشود بلكه اگر بماند بعد از مردن قوّت پيدا مى‏ كند، عروق و اعماق را مى‏ سوزاند و هرچه هم كه مى ‏سوزاند عروق و اعماق ديگرى بدلش به‏ جا مى ‏آيد، لا بدّ از اين معرفت، پشيمانى بى ‏اختيار برايش به قدر اندازه آن شقاوت و زحمت كه بر خود وارد آورده، حاصل مى ‏شود و لا بدّ حركتى به سوى دفع آن مى ‏كند لا سيّما اگر هم قطع بكند كه در دفع اين بدل اين آتش كه در توى خود روشن كرده، چه لذّت‏ها و كرامت‏ها و شرافت‏ها براى او حاصل مى ‏شود؛ آن‏وقت به قدر آن معرفت، شوق به دفع آن آتش پيدا مى‏ كند و هر عمل شاقّى را براى دفع آن متحمّل مى‏ شود و به شوق اقدام نمايد. 🔸و اگر بگويى در توبه غير از علاج معصيت، چه لذّت و شرافت هست؟ [در جواب‏] بگويم: مگر نمى‏ دانى خداوند مبدّل السيّئات بأضعافها من‏ الحسنات است؟! مگر كرامت و بشارت عظماى إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ را در قرآن مجيد نديده‏ اى؟! يا اينكه تصوير مقام خدا را نكرده‏ اى؟! اهل حقّ- و العهدة عليهم- چنين گويند كه محبّت خداوند به بنده‏اش اين است كه براى او مى‏ كند و او را از جوار و قرب و لقاى خودش بهره‏ مند گرداند. 🔸بارى؛ اگر اين مقدّمات عرفانى براى تائب موجود شد، البته با شراشر وجودش تماما حاضر بر علاج بوده، هر ذرّه از وجودش با تمام مراتب و جهات تضرّع و ابتهال به درگاه حضرت ذى الجلال- اتوب إلى اللّه- خواهد گفت و همه آن مراتب ديگر بالضّرورة به اكمل وجوه درست مى ‏شود؛ 🔸مثلا مواردى كه فى الجملة حقيقت عرفانى شناعت معصيت دست داد، ببين كه چه حالات براى صاحبانش روى داد؛ مثلا را به ياد آور و ملاحظه كن كه كسى او را ياد داده بود كه چنين بكن؟! يا اينكه فى‏ الجمله معرفت شخصيّه جزئيّه به درجه بزرگى جنايت خودش حاصل شد و اين معرفت، او را به اين هنگامه‏ ها و اقدامات وادار نمود. بلى، هيچ ديده شده كه پسر مرده را كسى نوحه ياد بدهد؟ مراسم نوحه ‏گرى را از پسر مرده ياد مى ‏گيرند. 📚میرزا جواد آقا ملکی، ص۷۳ @almorsalaat
🔺ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ 🔰شهید مطهری 🔸مسئله بالاتر اينکه آيا انسان کامل اسلام انسان سالک است؟ انساني است که مرحله به مرحله و قدم به قدم پيش رفته؟ انساني است که سير و سلوک کرده و منزل به منزل جلو رفته؟ بله. علي عليه السلام مي‌گويد: وَ تَدافَعَتْهُ الْابْوابُ الي‌ بابِ السَّلامَةِاز اين در به آن در مي‌رود و در ديگري به روي او باز مي‌شود و منزل ديگري [را پشت سر مي‌گذارد] تا به دري مي‌رسد که به آن «باب السلامه» مي‌گويند. به آنجا که برسد، به‌ نهايت راه رسيده است. 🔸آيا «قرب به حق» درست است؟ بدون شک. مسلّم است که انسان اگر به آنجا برسد، بين او و خدا حجابي نيست و خدا را با ديده دل مي‌بيند. او ديگر مثل ما نيست [که لازم باشد برايش اين‌طور استدلال کنند:] به آسمان نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به زمين نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به برگ درخت نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد. خدا براي او از اين برگ درخت و اين زمين و آسمان روشنتر است. مگر امام حسين عليه السلام همين مطلب را نفرموده است: ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ شخصي از علي عليه السلام پرسيد: آيا خدا را ديده‌اي؟ فرمود: من اصلًا خدايي راکه نديده باشم عبادت نکرده‌ام! بعد براي اينکه او خيال نکند منظور، ديدن خدا با چشم است که خدا در يک [جايي‌] قرار گرفته باشد، فرمود: لا تَراهُ الْعُيونُ بِمُشاهَدَةِ الْعِيانِ وَ لکنْ تُدْرِکهُ الْقُلوبُ بِحَقائِقِ الْايمانِ‌. با چشم سر، او را نديده‌ام ولي با چشم دل ديده‌ام، شهودش کرده‌ام‌. 📚انسان کامل ص۱۵۹ @almorsalaat
🌀 (۱)| مراد از لقاء الله در آیات و روایات ▫️در قرآن مجيد زياده از بيست جا عبارت لقاء اللّه و نظر بر خداوند وارد شده، و هكذا در تعبيرات انبياء و ائمّه عليهم السّلام و از اين طرف هم در اخبار، در تنزيه حقّ- جلّ و علا- كلماتى وارد شده كه ظاهرش تنزيه صرف است از همه مراتب معرفت. ▫️... اخبارى كه در تنزيه صرف وارد شده است بايد جمع ميان آنها و اخبار تشبيه و اخبارى كه ظاهر در امكان معرفت و وصول است، به اين‏طور نمود كه: اخبار تنزيه صرف را حمل كرد به معرفت به طريق رؤيت به اين چشم ظاهر و به معرفت كنه ذات‏ اقدس الهى؛ و اخبار تشبيه و لقاء و وصول و معرفت را حمل كرد به معرفت اجمالى و معرفت اسماء و صفات الهى و تجلّى مراتب ذات و اسماء و صفات حقّ تعالى، به آن ميزان كه براى ممكن، ممكن است. ▫️و به عبارت ديگر، كشف حجب ظلمانيّه و نورانيّه كه براى عبد شد؛ آن وقت معرفت بر ذات حقّ تعالى و اسماء و صفات او پيدا مى‏‌كند كه آن معرفت از جنس معرفت قبل از آن كشف نيست. ▫️و به عبارت ديگر، انوار جمال و جلال الهى در قلب و عقل و سرّ خواصّ اولياى او تجلّى مى‏‌كند، به درجه‌‏اى كه او را از خود فانى مى‏‌نمايد و به خود باقى مى‏‌دارد؛ آن‏‌وقت محو جمال خود نموده و عقل او را مستغرق معرفت خود كرده، و به جاى عقل او خود تدبير امور او را مى‏‌نمايد. ▫️اگرچه بعد از اين همه مراتب كشف سبحات جلال و تجلّى انوار جمال و فناى فى اللّه و بقاى باللّه، باز حاصل اين معرفت، اين خواهد شد كه از روى حقيقت از وصول به كنه معرفت ذات، عجز خود را بالعيان و الكشف خواهد ديد. ▫️بلى اين هم عجز از معرفت است و عجز ساير ناس هم عجز از معرفت است؛ ليكن اين كجا و آن كجا؟ بلى جماد هم عاجز از معرفت است، انسان هم. ولى قطعا تفاوت مراتب عجز حضرت اعلم خلق اللّه محمّد بن عبد اللّه صلّى اللّه عليه و آله با ساير ناس بلكه با علماى امّت، زيادتر از عجز جماد يا انسان است. 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، رساله لقاءالله @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۱)| مراد از لقاء الله در آیات و روایات ▫️در قرآن مجيد زياده از بيست جا عبارت لقاء اللّه
🌀 (۲)| پیامبر اکرم (ص)، اسم اعظم و حجاب اقرب است. ▫️در اخبار معتبره وارد شده است كه فرموده‌‏اند: نحن الأسماء الحسنى. و مراد از اين اسماء قطعا اسم لفظى كه نيست؛ اسم عينى خواهد بود. ▫️چنان‏كه از اخبار معلوم مى‏‌شود، خداوند اسماء عينيّه غير لفظيّه دارد كه با آنها در عالم كارها مى‌‏كند و خداوند جلّ جلاله با آن اسم‏ها در عوالم تجلّى مى‏‌كند و تأثيرات در عالم واقع مى‌‏شود، بلكه وجود همه عالم از تجلّيات اسماء الهيّه است؛ ▫️چنان‏كه در ادعيه ائمّه معصومين عليهم السّلام خيلى وارد است: و باسمك الّذى تجلّيت به على فلان و على فلان! و باسمك الّذى خلقت به السّماوات و الأرض! ▫️و در دعاى كميل است: و بأسمائك الّتى ملأت أركان كلّ شى‏ء! ▫️... از اين روايت و روايات و ادعيه متواتره معلوم مى‏‌شود كه: اسماء مخلوقند، و اسماء عينيّه هم هستند و هم روايات معتبره هست كه ائمّه ما عليهم السّلام مى‏‌فرمايند كه: ما اسماء حسنى هستيم، بلكه امام، اسم اعظم است. ▫️و به اعتقاد طائفه شيعه، اشرف تمام مخلوقات حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و آله است و به اين قرار بايد اسم اعظم هم باشد. ▫️علاوه بر اين در ادعيه ماه مبارك هست كه مى‏‌گويد: آن حضرت حجاب اقرب است. يعنى طرف ممكن و اقرب مخلوقات است و در روايت است كه علىّ ممسوس است به ذات اللّه. 📚رساله لقاءالله، میرزا جوادآقا ملکی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۲)| پیامبر اکرم (ص)، اسم اعظم و حجاب اقرب است. ▫️در اخبار معتبره وارد شده است كه فرموده
🌀 (۳)| علت غایی تمام عالم ▫️ حقّ جلّ جلاله اجمالا براى بزرگان دين و اولياى خداوند رحيم، و فيه است. بلكه اهمّ مطالب دينيّه همين است كه بلكه كسى از اين مطالب و مراتب چيزى تحصيل نمايد. بلكه اين مطلب غايت دين بلكه علّت غائيّه خلق سماوات و ارضين، بلكه تمام عالم‏هاست. 📚لقاءالله، میرزا جوادآقا ملکی تبریزی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۳)| علت غایی تمام عالم ▫️#معرفت حقّ جلّ جلاله اجمالا براى بزرگان دين و اولياى خداوند رح
🌀 (۴)| اگر چیزی را نفهمیدیم، انکار نکنیم، تضرع و توسل کنیم تا بفهمیم ▫️انسان اگر بنايش را به اين بگذارد كه هر مطلبى كه در بادى نظرش نفهمد نفى نمايد، از ايمان خارج مى‌‏شود؛ ▫️بلكه به مقتضاى دستور العمل امام صادق عليه السّلام بعد از تأمّل و تحقيق هم اگر نفهمد، (هرگاه) ردّ و انكار بنمايد و اين ردّ را براى خودش مذهب اخذ كند و به اين تديّن نمايد، از ايمان خارج مى‏‌شود. ▫️و خوب است كه انسان در اين جمله از مطالب، اگر در كلمات انبياء و اولياء و علماى حقّه برايش مشكل بشود و به كنهش نرسد، به خداوند واهب العلم و العقل تضرّع نموده و قصدش را خالص نمايد و مكرّرا در كلمات ايشان فكر نمايد و اگر از اتقياى علماء دستش برسد سؤال نمايد، حكما خداوند عالم يا همان مطلب را بر او مى‏‌فهماند و يا راه فهميدنش را ياد مى‌‏دهد. 📚رساله لقاء الله، میرزا جوادآقا ملکی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۴)| اگر چیزی را نفهمیدیم، انکار نکنیم، تضرع و توسل کنیم تا بفهمیم ▫️انسان اگر بنايش را
🌀 (۵)| راه وصول به این کرامت عظمى است. ▫️برادر من! اگر همّت دارى كه از اهل معرفت شوى، و انسان بشوى، بشر روحانى باشى، سهيم و شريك ملائكه باشى، و رفيق انبياء و اولياء بوده باشى؛ كمر همّت به ميان زده از راه بيا يك مقدار از صفات حيوانات را از خود دور كن، و متخلّق به اخلاق روحانيّين باش؛ راضى به مقامات حيوانات و قانع به مرتبه جمادات نشو! حركتى از اين آب و گل به سوى وطن اصلى خود كه از عوالم علّيّين و محلّ مقرّبين است بكن تا بالكشف و العيان به حقيقت اين امر بزرگ نائل باشى ▫️و راه وصول به این کرامت عظمى است، همّت بكن بلكه نفس خود را بشناسى كه شناختن او را شناختن خداوند جلّ جلاله است؛ چنان‏كه در روايت است‏ كه: من عرف نفسه فقد عرف ربّه‏. 📚لقاءالله، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۵)| راه وصول به این کرامت عظمى #معرفت_نفس است. ▫️برادر من! اگر همّت دارى كه از اهل معرف
🌀 (6)| انسان بما هو انسان ▫️اين انسان كذائى طرفه معجونى است كه در او از همه عوامل امكان نمونه‏‌اى هست؛ بلكه از تمام صفات و اسماء الهى جلّ جلاله تأثيرى در او موجود است. كتابى است كه احسن الخالقين او را با دست خود نوشته است. و اوست مختصر از لوح محفوظ و اوست اكبر حجّة اللّه. و اوست حامل امانت كه سماوات و ارضين نتوانستند آن را حمل نمايند. ▫️و به عبارت ديگر از عالم محسوسات و عالم مثال و عالم معقول هر سه عالم در انسان حظّ وافرى گذاشته‏‌اند. و اگر انسان، عالمَين حسّ و مثال خود را تابع عقلش نمايد يعنى توجّهش و همّتش را به آن عالمش كند و قوّه آن را به فعليّت بياورد، سلطنت عالمَى الشّهادة و المثال بر او موهبت مى‏‌شود. ▫️خلاصه به مقامى رسد كه بر قلب احدى خطور نكرده از شرافت و لذّت و بهجت و بهاء و معرفت حضرت حقّ تعالى. بلى آنچه اندر وهم نايد آن شود. ▫️و اگر عقلش را تابع عالم حسّ و شهادتش كه عالم طبيعت و عالم‏ سجّين است نمايد و منغمر در عالم طبيعت بشود و أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ باشد، خدا مى‏‌داند كه بعد از مفارقت روحش از اين بدن چه ابتلائى، و چه شقاوتى، و چه ظلمتى، و چه شدّتى، به او خواهد رسيد؛ لا سيّما در قيامت كبرى كه يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ است. ▫️و بالجمله؛ اگر انسان اخلاق خود را تزكيه نمايد و اعمال و حركت و سكون خود را به ميزان شرع و عقل مطابق نمايد- چون شرع و عقل مطابق‌‏اند- در اينكه انسان را امر مى‏‌كنند كه متّصف به صفات و اخلاق روحانيّين بشود و مراقب باشد كه حركات و سكونش موجب ترقّى به عوالم علّيين و مقام والاى روحانيّين بشود، بالجمله تحصيل معرفت بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ نمايد بالمعرفة الوجدانيّة؛ آن وقت موجودى مى‌‏باشد انسانى روحانى، نه انسانى جسمانى. به عبارت ديگر، صار موجودا بما هو إنسان دون أن يكون موجودا بما هو حيوان. 📚لقاءالله، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (6)| انسان بما هو انسان ▫️اين انسان كذائى طرفه معجونى است كه در او از همه عوامل امكان نم
🌀 (۷)| معرفت نفس پایان حجب ظلمانی و آغاز حجب نورانی ▫️و اگر اين دولت براى كسى دست دهد و از عوالم آب و گل كه عالم ظلمت است ترقّى نمايد، و خود را به مقام برساند يعنى حقيقت نفس و روح خود را كه از عالم نور است و مفتاح معرفت ربّ است بالكشف و العيان ببيند؛ خواهد ديد كه نفس او از مجرّدات است. ▫️آن وقت از نجات يافته؛ و نمى‌‏ماند ما بين او و وصول به مقامى كه ممكن است از معرفت حضرت او جلّ جلاله، مگر ؛ ▫️و در طىّ اين حجب و وصول به اين مقام منيع، لذّات و بهجات و لوازم و عوالمى هست كه آن عوالم و لوازم را كسى غير از اهلش چنان‏كه شايد و بايد نمى‌‏داند. ▫️و اگر كسى هم علما و يا از راه برهان، اعتقاد [به‏] دست بياورد، چنان‏كه‏ مثلا شيخ الرّئيس و غيره مقامات عرفا، نوشته‌‏اند، و يا تقليدا از اهلش ياد بگيرد، باز هزاران فرق‏ها ما بين اين علم و معرفت با معرفت شهودى و وجدانى اهلش مى‌‏باشد؛ ▫️و لذّتى كه در شهود اين مراتب بر اهلش دست مى‌‏دهد، همان است كه در «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه مى‌‏فرمايد: لو علم النّاس ما فى فضل معرفة اللّه، ما مدّوا أعينهم إلى ما متّع اللّه به الأعداء من زهرة الحياة الدّنيا و نعمتها، و كانت دنياهم عندهم أقلّ ممّا يطئونه بأرجلهم، و ليتنعّموا بمعرفة اللّه تعالى و تلذّذوا بها تلذّذ من لم يزل فى روضات الجنّات مع أولياء اللّه. إنّ معرفة اللّه أنس من كلّ وحشة، و صاحب من كلّ وحدة، و نور من كلّ ظلمة، و قوّة من كلّ ضعف، و شفاء من كلّ سقم. انتهى. 📚لقاءالله، میرزا جواد آقا ملکی @almorsalaat
المرسلات
🌀#لقاءالله (۷)| معرفت نفس پایان حجب ظلمانی و آغاز حجب نورانی ▫️و اگر اين دولت براى كسى دست دهد و از
(۸)| فإذا دخلت ميدان الشّوق ... ▫️در «مصباح الشّريعة» مى‌‏فرمايد: ▫️المشتاق لا يشتهى طعاما و لا يستلذّ شرابا و لا يستطيب رقادا و لا يأنس حميما و لا يأوى دارا و لا يسكن عمرانا و لا يلبس ليّنا و لا يقرّ قرارا، و يعبد اللّه ليلا و نهارا راجيا أن يصل إلى ما يشتاق إليه، و يناجيه بلسان شوقه معبّرا عمّا فى سريرته، كما أخبر اللّه عن موسى بن عمران فى ميعاد ربّه بقوله: و عجلت إليك ربّ لترضى. ▫️و فسّر النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله عن حاله: أنّه ما أكل و لا شرب و لا نام و لا اشتهى شيئا من ذلك فى ذهابه و مجيئه أربعين يوما شوقا إلى ربّه. ▫️فإذا دخلت ميدان الشّوق فكبّر على نفسك و مرادك من الدّنيا، و دع المألوفات و أحرم عن سوى مشوقك و لبّ بين حياتك و موتك- إلخ. 📚رساله لقاء الله، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی @almorsalaat
المرسلات
#لقاءالله (۸)| فإذا دخلت ميدان الشّوق ... ▫️در «مصباح الشّريعة» مى‌‏فرمايد: ▫️المشتاق لا يشتهى طعا
(9)| إلهى و سيّدى! عقد حبّك على قلبى فلست أصبر أو أراك! ▫️و در «علل الشّرائع» روايت كرده است كه از حضرت رسالت‏‌پناه صلّى اللّه عليه و آله: ▫️إنّ شعيبا بكى من حبّ اللّه عزّ و جلّ حتّى عمى فردّ اللّه عليه بصره، ثمّ بكى حتّى عمى فردّ اللّه عليه بصره، ثمّ بكى حتّى عمى [فردّ اللّه عليه‏] بصره. ▫️فلمّا كانت الرّابعة أوحى اللّه إليه: يا شعيب! إلى متى يكون هذا منك أبدا؟! إن يكن هذا خوفا من النّار فقد أجرتك؛ و إن يكن شوقا إلى الجنّة فقد أبحتك! ▫️فقال: إلهى و سيّدى! أنت تعلم أنّى ما بكيت خوفا من نارك و لا شوقا إلى جنّتك، و لكن عقد حبّك على قلبى فلست أصبر أو أراك! ▫️فأوحى اللّه جلّ جلاله: أمّا إذا كان هذا هكذا فمن أجل ذلك سأخدمك كليمى موسى بن عمران. 📚رساله لقاء الله، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی @almorsalaat
المرسلات
#لقاءالله (9)| إلهى و سيّدى! عقد حبّك على قلبى فلست أصبر أو أراك! ▫️و در «علل الشّرائع» روايت كرده
(۱۰)| غالبا مؤمنين به‏ تدريج به مقام عالى توبه نائل شده ‏اند/توبه هم مثل ساير مقامات دين، مراتب دارد. ♨️خلاصه؛ اگر توبه صحيح، سهل است؛ توبه ناقص هم نباشد؛ يك ذرّه ‏اى از خير، يك كلمه خير، يك تسبيح و يك حمد و يك تهليل هم، البته فعلش مفيد و تركش ضرر است. هر خاطرى كه انسان را دلالت نمايد بر ترك اين خير جزئى، قطعا از شيطان است و قطعا شيطان خير انسان را نمى ‏گويد. گاه است اين يك كلمه خير سبب بشود به نجات كلّى انسان، به اين ميزان كه در اين «خير جزئى» قطعا اثرى و نورى هست؛ گاه همين نور سبب مى ‏شود در يك موردى، به توفيق خير ديگر و آن هم نورى دارد و آن هم به توفيق ديگر [منجر مى‏ شود]- هلمّ جرّا- انسان را به عالم نور مى ‏رساند. اين [قاعده‏] كلّى- ابدا- جاى انكار نيست و غالبا مؤمنين به‏ تدريج به مقام عالى توبه نائل شده ‏اند. اين است كه توبه هم مثل ساير مقامات دين، مراتب دارد. 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، لقاءالله 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
المرسلات
#لقاءالله (۱۰)| غالبا مؤمنين به‏ تدريج به مقام عالى توبه نائل شده ‏اند/توبه هم مثل ساير مقامات دين،
🌀(۱۱)| خداوند متعال، پاداش سجده شکر 🔅إنّ العبد إذا صلّى و سجد فتح الرّبّ تعالى الحجاب بينه و بين الملائكة، فيقول: يا ملائكتى! انظروا إلى عبدى؛ أدّى فريضتى و أتمّ عهدى ثمّ سجد لى شكرا على ما أنعمت به عليه!ملائكتى! ما ذا له؟! 🔅فتقول الملائكة: يا ربّنا رحمتك! ثمّ يقول الرّبّ تعالى: ثمّ ما ذا؟! فتقول الملائكة: يا ربّنا كفاية مهمّه! فيقول الرّبّ: ثمّ ما ذا؟! فلا يبقى شى‏ء من الخير إلّا قالته الملائكة. 🔅فيقول اللّه تعالى: يا ملائكتى! ثمّ ما ذا! فيقول الملائكة: يا ربّنا لا علم لنا! ✅فيقول اللّه تعالى: لأشكرنّه كما شكرنى، و أقبل عليه بفضلى و ! 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، لقاءالله 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
المرسلات
🌀#لقاءالله(۱۱)| #رویت خداوند متعال، پاداش سجده شکر 🔅إنّ العبد إذا صلّى و سجد #سجدة_الشّكر فتح الرّب
(۱۲)| از و تا همنشینی با خدا ▫️و در اخبار مثوبات نظر كن به حديث معراج كه در «وافى» از علماى اعلام او را روايت كرده، مى ‏فرمايد: يا أحمد! تا آنجا كه: ▫️قال: يا ربّ ما أوّل العبادة؟! ▪️قال: الصّمت و الصّوم. تعلم يا أحمد ما ميراث الصّوم؟! ▫️قال: لا، يا ربّ! ▪️قال: ميراث الصّوم قلّة الأكل و قلّة الكلام و العبادة. ▪️الثّانية الصّمت و الصّمت يورث الحكمة و يورث الحكمة المعرفة و يورث المعرفة اليقين. و إذا استيقن العبد لا يبالى كيف أصبح بعسر أم يسر. فهذا مقام الرّاضين! ▪️فمن عمل رضاى ألزمه ثلاث خصال: أعرّفه شكرا لا يخالطه الجهل، و ذكرا لايخالطه النّسيان، و محبّة لا يؤثر على محبّتى محبّة المخلوقين! ▪️فإذا أحبّنى أحببته و حبّبته إلى خلقى و أفتح عين قلبه إلى عظمتى و جلالى! فلا أخفى عليه علم خاصّة خلقى! فأناجيه فى ظلم اللّيل و ضوء النّهار حتّى ينقطع حديثه مع المخلوقين و مجالسته معهم و أسمعه كلامى و كلام ملائكتى و أعرّفه سرّى الّذى سترته من خلقى. ▪️- إلى أن قال:ثمّ أرفع الحجب بينى و بينه فأنعّمه بكلامى و ألذّذه بالنّظر إلىّ.- إلى أن قال: و لأجعلنّ ملك هذا العبد فوق ملك الملوك حتّى يتضعضع له كلّ ملك و يهابه كلّ سلطان جائر و جبّار عنيد و يتمسّح له كلّ سبع ضارّ، و لأشوّقنّ إليه الجنّة و ما فيها، و لأستغرقنّ عقله بمعرفتى، و لأقومنّ له مقام عقله، ثمّ لأهوّننّ عليه الموت و سكراته و حرارته و فزعه حتّى يساق إلى الجنّة شوقا. و إذا نزل به ملك‏ الموت يقول: مرحبا بك! فطوبى لك! طوبى لك! إنّ اللّه إليك لمشتاق! ▪️اعلم يا ولىّ اللّه! أنّ الأبواب الّتى كان يصعد منها عملك يبكى عليك! و أنّ محرابك و مصلّاك يبكيان عليك! فيقول: أنا راض برضوان اللّه و كرامته؛ و يخرج الرّوح من بدنه كما تخرج الشّعرة من العجين. و إنّ الملائكة تقومون عند رأسه، بيدى كلّ ملك كأس من ماء الكوثر و كأس من الخمر يسقون روحه حتّى يذهب سكرته و مرارته و يبشّرونه بالبشارة العظمى، و يقولون: طبت و طاب مثواك! إنّك تقدم على العزيز الكريم الحبيب القريب! فيطير الرّوح من أيدى الملائكة فيسرع إلى اللّه فى أسرع من طرفة عين؛ فلا يبقى حجاب و لا ستر بينها و بين اللّه تعالى. ▪️و اللّه تعالى إليها لمشتاق. فتجلس على عين عن يمين العرش. ثمّ يقال لها: أيّتها الرّوح! كيف تركت الدّنيا؟! فتقول: إلهى و سيّدى! و عزّتك و جلالك لا علم لى بالدّنيا! أنا منذ خلقتنى إلى هذه الغاية خائف منك! ▪️فيقول اللّه: صدقت! كنت بجسدك فى الدّنيا و بروحك معى! فأنت بعينى أعلم سرّك و علانيتك! سل أعطك و تمنّ علىّ فأكرمك! هذه جنّتى فتبحبح فيها، و هذا جوارى فاسكنه! 🔅فتقول الرّوح: إلهى عرّفتنى نفسك فاستغنيت بها عن جميع خلقك! و عزّتك و جلالك لو كان رضاك فى أن أقطّع إربا إربا أو أقتل سبعين قتلة بأشدّ ما يقتل به النّاس لكان رضاك أحبّ إلىّ. ▪️إلى أن قال: قال اللّه عزّ و جلّ: و عزّتى و جلالى لا أحجب بينى و بينك فى وقت من الأوقات حتّى تدخل علىّ أىّ وقت شئت و كذلك أفعل بأحبّائی 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، لقاءالله 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
المرسلات
#لقاءالله(۱۲)| از #صمت و #صوم تا همنشینی با خدا ▫️و در اخبار مثوبات نظر كن به حديث معراج كه در «واف
(13)| ايمان ضعيف است كه هست، ولى قلوب هم از محبّت دنيا مريض شده؛ 🔹اى نفس بى‌‏حياى نويسنده! و اى بينوا شنونده! اگر قطع به اين عوالم دارى، كو اثرش؟! چرا آرامى؟! چرا بر سر كوه‌‏ها نمى‏‌روى؟! چرا به بيابان‏ها فرار نمى‏‌كنى؟! چرا ورد شب و روزت وا حسرتا على ما فرّطت فى جنب اللّه نيست؟! 🔹بلكه اگر مظنّه هم دارى چرا از غصّه نمى‌‏ميرى؟! بلكه اگر احتمالش هم مى‏‌دهى بايد اين احتمال، عيش تو را منغّص كند و لذّتت را از اَعراض اين دنياى دنيّه فانيّه قطع كند. بگو: وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا ثبوراه! وا حيرتاه! يا ويلى! يا دمارى! يا عولى! يا شقوتى! 🔹بلى! ايمان ضعيف است كه هست، ولى قلوب هم از محبّت دنيا مريض شده؛ و الّا اگر ايمان نشد، هم كافى است. احتمال هم كافى است. 🔹نعوذ باللّه، و المشتكى إلى اللّه، و إلى حضرة رسول اللّه و حضرة أمير المؤمنين و آلهما الطّاهرين، لا سيّما إلى خليفة عصرنا، و إمام زماننا، و سلطاننا، و سيّدنا، و معاذنا و ملاذنا، و عصمتنا، و نورنا، و حياتنا، و غاية آمالنا، أرواحنا و أرواح العالمين فداهم صلوات اللّه عليهم أجمعين. 📚رساله لقاء الله، مرحوم ملكى تبريزى @almorsalaat
المرسلات
#لقاءالله(13)| ايمان ضعيف است كه هست، ولى قلوب هم از محبّت دنيا مريض شده؛ 🔹اى نفس بى‌‏حياى نويسنده!
🌀(14)|اولین قدم پس از شناخت مقصد، توبه صحیح از گذشته است. مراحل رسیدن انسان به توبه: 1-معرفت، 2-پشیمانی و 3-حرکت. 🔹بعد از اينكه مقصود معيّن شد، آن وقت دامن همّت به كمر بزند و بگويد: ▫️دست از طلب ندارم تا كام من برآيد ▫️يا جان رسد به جانان يا جان ز تن درآيد! ▪️ صحيحى از گذشته‏ ها بكند: 🔹 1- اگر انسان به حقيقت و شناعت و آثار معصيت پيدا نمايد مثلا واقعا در وقت خوردن مال يتيم اعتقاد نمايد كه آتش مى‏خورد و اين آتش هم با خوردن خاموش نشود بلكه اگر بماند بعد از مردن قوّت پيدا مى‏كند، عروق و اعماق را مى‏سوزاند و هرچه هم كه مى ‏سوزاند عروق و اعماق ديگرى به دلش به ‏جا مى‏آيد 🔹2- لا بدّ از اين معرفت، بى ‏اختيار برايش به قدر اندازه آن شقاوت و زحمت كه بر خود وارد آورده، حاصل مى‏شود 🔹3- و لا بدّ به سوى دفع آن مى‏كند 🔸لا سيّما اگر هم قطع بكند كه در دفع اين بدل، اين آتش كه در توى خود روشن كرده، چه لذّت‏ها و كرامت‏ها و شرافت‏ها براى او حاصل مى‏شود؛ آن‏وقت به قدر آن ، به دفع آن آتش پيدا مى‏كند و هر شاقّى را براى دفع آن متحمّل مى‏شود و به شوق اقدام نمايد. 📚رساله لقاء الله، مرحوم ملكى تبريزى @almorsalaat
📌توبه حضرت داوود (ع) ❇️و أمّا توبة الأنبياء (ع) فيكفيك منها ما بلغك من توبة داود النّبىّ (ع) و قد روى أنّه لمّا علم بعد نزول الملكين ... دانست كه براى تنبيه او نازل شده‏ اند، چهل روز سجده كرد و سر از سجده برنداشت مگر براى حاجت و نماز و در اين چهل روز، نه خورد و نه آشاميد و همه‏ اش را گريه مى‏ كرد، و آن‏قدر گريه كرد كه از آب چشمش در اطراف سرش گياه روييد! و همه‏ اش خدا را مى‏ خواند با زبان‏هاى محرقة القلوب و توبه مى ‏كرد و از جمله حرف‏ها كه در مناجات مى‏ گفت، عرض كرد: سبحان خالق النّور جرح الجبين و فنيت الدّموع و تناثرا الدّود من ركبتي و خطيئتي ألزم بي من جلدي. ❇️پس ندا آمد: يا داود! آيا گرسنه‏ اى طعامت بدهم؟ آيا تشنه‏ اى آبت بدهم؟ آيا مظلوم شده‏ اى كمكت نمايم؟ و از گناهش اسم برده نشد! [حضرت داود (ع)‏] صيحه‏ اى كشيد و عرض كرد: گناهى را عرض مى‏ كنم كه مرتكب شدم. پس ندا آمد: سرت را [از سجده‏] بردار كه بخشيدم تو را؛ مع‏ذلك، سر برنداشت تا حضرت جبرئيل عليه السّلام آمده سرش را برداشت و در بعضى روايات هست كه بعد از قبولى توبه‏ اش هم به گناه خود نوحه مى‏ كرد به درجه‏ اى كه از سوز ندبه و نوحه‏ اش مستمعين كثير هلاك مى‏ شدند و خودش غش مى‏ كرد و مى ‏افتاد! 📚 ص۸۰ @almorsalaat
📌دَرِ توبه- مادامى ‏كه مرگ را معاينة نبيند- باز است. ❄️و بالجملة؛ يلزم أن يكون النّدم و التضرّع و الابتهال و البكاء في التّوبة كمّا و كيفا مناسبا لعظمة الذّنب و كثرته و الأولى أن يدعوا اللّه عند استغفاره بأسمائه و صفاته الّتي تناسب مقام التّوبة بل يناسب ذنبه الّذى منه التوبة ان كانت من الذّنب المخصوص و ان يكون من الحال و الهيئة و اللباس و الحركات على ما هو أجلب للرّحمة و العطوفة من اظهار الملق و الاستكانة و المخافة و يدخل من الأبواب الّتي يليق بحاله أن يدخل منها. ❄️پس هرطور است از يك درى از درهاى رحمت الهى كه مناسب حالش است داخل بشود، اگر از هيچ‏يك از درها نتواند داخل بشود لامحاله از در عدم يأس- كه در ابليس است- داخل بشود و عرض بكند: يا من أجاب لأبغض خلقه ابليس حيث استنظره لا تحرمني من إجابتك. ❄️و بالجمله؛ اين را بداند كه در توبه- مادامى‏كه مرگ را معاينة نبيند- باز است اگرچه گناهش در وصف نيايد. و اين را هم بداند كه يأس از رحمت الهى، بدترين گناهان است و از آن، بالاتر گناهى را سراغ نداريم؛ جسارت مى‏كنم و عرض مى‏كنم: به يك جهت، يأس از رحمت الهى، از كشتن انبيا عليهم السّلام بدتر است! 📚 ص 85 @almorsalaat
💠 کمال مطلوب انسان لقاءالله و راه آن، مراقبه و کشیک نفس کشیدن است. 🔰علامه حسن زاده آملی ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ◽️انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازم است مثلا ديوار را سنگ و گل بايد و انسان را علم و عمل. انسان تا به لقاء اللّه نرسيده است به كمال مطلوبش نائل نشده است و لقاء اللّه به معنى اتصاف انسان باوصاف الهى و تخلق او به اخلاقى ربوبى است. ◽️در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مى ‏شود و ساير آداب و اعمال پروراندن آنست. مراقبت كشيك نفس كشيدن و همواره در حضور بودن است. حديث نفس مزاحم با مراقبت است، اين سخن دل‏نشين امام صادق عليه السّلام را بايد بر دل نشاند: القلب حرم اللّه فلا تسكن فى حرم اللّه غير اللّه، حافظ به اين حديث در اين بيت نظر دارد: ◽️پاسبان حرم دل شده ‏ام شب همه شب ◽️تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم‏ ◽️ناگفته نماند كه بدن تور شكار و سوارى راهوار ماست، مبادا با او چنان كنيم كه نه به كار شكار آيد و نه تواند سوار را بجايى برساند، ره چنان رو كه رهروان رفتند، كسى به ما نگفت كه شب و روز را با يك دانه خرما بسر ببريم، در حد اعتدال بدن نياز به تعيش دارد كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، انسان كامل آن كسى است كه حق هر ذى حق را اداء مى‏ كند. ◽️مراقبت را حفظ بفرماييد يعنى در همه حال مواظب خود بوده باشيد كه در نزد حقيقت همه موجودات بسر مى‏ برى. مى ‏دانيد كه همنشين مؤثّر است، مصاحبت اثر دارد، خوپذير است نفس انسانى، كسانى ‏كه در مصاحبت با ملكوت عالم بسر مى ‏برند كم‏ كم ملكوتى مى‏ شوند. آن سعادتمندى كه چنين معاشرت و مصاحبت را به راستى در نهانخانه سرّ و ذات خود با اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ به دست آورده است مترنم به اين ترانه است: ◽️گر بشكافند سراپاى من ◽️جز تو نيابند در اعضاى من‏ ◽️اينچنين كس پيوسته در ذكر و فكر و عشق و شوق و سوزوگداز و رازونياز است و به قول خواجه حافظ: ◽️مرا مگوى كه خاموش باش و دم در كش ◽️كه مرغ را نتوان گفت در چمن خاموش‏ ◽️چنين كسى را هيچ كارى از حضور باز نمى ‏دارد رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ. باز از امام صادق عليه السّلام است كه: العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع اللّه تعالى. شيخ اجل سعدى به اين حديث گرانقدر در اين بيت نظر دارد: ◽️هرگز وجود حاضر و غائب شنيده‏ اى ◽️من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است‏ ◽️آقاى من همچنان كه طلب مجهول مطلق محال است، خطاب به مجهول مطلق نيز چنين است، هر يك از ما شأنى و جدولى از درياى بيكران حقيقت دار هستى مى ‏باشيم و از اين جدول با او در ارتباطيم، البته: ◽️ارتباطى بى ‏تكيّف بى‏ قياس ◽️هست ربّ النّاس را با جان ناس‏ و از اين كانال او را خطاب مى ‏كنيم. غرضم از اين نكته اين است كه هرچه عائد ما مى ‏شود از كانال وجود خودمان است اين خيال رهزن ما نشود كه از خارج ما چيزى عائد ما مى ‏گردد. 📚نامه‏ ها برنامه‏ ها، ص: 240 @almorsalaat
♨️نباید از رحمت خدا مأیوس شد/ گدا مجانی طلب است 🔸بارى؛ العياذ باللّه اگر هفتاد پيغمبر را هم كشته باشد، نبايد مأيوس بشود و ترك توبه نمايد كه يأس و ترك توبه هلاك قطعى و سبب زيادتى عقوبت است؛ و ليكن در توبه، احتمال نجات كلّى و در همين عقاب يأس و ترك توبه خلاص قطعى موجود است. 🔸وانگهى، جواب ديگر محكم شافى براى اين وسوسه خبيث اين است كه تو، به من مى‏گويى كه تو، توبه صحيح نمى‏توانى به‏جا بياورى! بلى، مرا اگر عنايت اللّه دستگيرى ننمايد، توبه صحيح كه سهل است توبه ناقص هم نمى‏ توانم؛ و ليكن عنايت او- جلّ جلاله- اگر برسد به هر درجه و مقام عالى كه به خيال نگنجد ممكن است كه برسم، اگر بگويد از كجا كه عنايت او به تو خواهد رسيد؟ بگو: از كجا [معلوم‏] كه نخواهد رسيد! 🔸اگر بگويد عنايت او هم اهليّت مى ‏خواهد، بگو: اهليّت را بزرگان از كجا آورده‏اند؟ نه اين است كه او داده، من هم از او مى‏ گيرم؛ اگر بگويد: آخر تو چه قابليّت كرم او را دارى در قبال چه عملت اين تمنّا را مى‏كنى؟ نمى ‏بينى [اين قابليّت را] به هركس نمى‏ دهند؟! جوابش بگو: به گدايى مى‏ خواهم، گدا مجّانى طلب است! اگر بگويد: به گدايان هم همه چيز را نمى‏دهند، بگو: لعلّ جدّ در گدايى ندارند؟ و اگر بگويد: تو نافرمانى كرده ‏اى، حكم سلطنت خداوند جليل ردّ تو است؛ بگو: در حكم سلطنت و قهاريّت واجب نيست كه هر نافرمانى را غضب نمايد و ردّش كند؛ اگر بگويد كه قهاريّت خدا پس كجا ظاهر خواهد شد؟ بگو: به امثال تو كه معانده با خداوند جليل نموده و بر ضدّ دعوت او، بندگانش را از درگاه او منع و مأيوس نمايد؛ و اگر بگويد كه استحقاق عقاب تو كه قطعى است و وعده عذاب معاصى قطعى است؛ امّا اجابت و عطاى گدايى تو، محتمل است؛ بگو: تو اشتباه دارى و غفلت از وعده اجابت و قبول او دارى، بلكه اگر سلطان خلاف وعيد خود را نمايد قبيح نيست، ولى خلاف وعده را كسى بر خداوند احتمال نمى‏ دهد؛ 🔸و اگر بگويد: آخر روى تو از گناه، سياه و حال تو تباه است به چه روى به آستان قدس او مى‏ روى؟ بگو: اگر روى من سياه است به‏وسيله انوار وجوه مشرقات اوليا او مى‏ روم! اگر بگويد: تو قابليّت توسّل به آنها را هم ندارى؛ بگو: به ايشان هم به توسط دوستان ايشان، توسّل مى‏ نمايم! 🔸خلاصه؛ الحذر، الحذر! كه گول او را بخورى و از رحمت واسعه خداوند مأيوس بشوى؛ [همچنين‏] در جواب او بگو: اگر هزار مرتبه از اين در برانندم، باز برنمى‏گردم! و حال آنكه اين در، درى است كه تا به حال شنيده نشده كه كسى به اميد رحمت و نوال آن در، به روش اهل مسألت‏ و ضراعت و گدايى آنجا برود و مأيوس شود! چنان ‏كه فرعون كذايى يك شب گدايى نمود، مأيوس نگرديد؛ توى [شيطان‏] خبيث را اجابت نمود. خلاصه؛ «برانى‏ ام گر از اين در، بيايم از در ديگر!» 🔸از حديث نبوى صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است: اگر كسى هفتاد پيغمبر را كشته باشد و توبه كند، توبه او قبول است! توبه وحشى- قاتل حضرت حمزه سيّد الشهداء عليه السّلام- را با اينكه آن همه به قلب مبارك حضرت- قلب اللّه الواعية صلّى اللّه عليه و آله- وارد آورد، قبول كردند! آيا نشنيده‏اى به [موسى‏] كليم خود چه فرمود؟ فرمود: از همه كس مى‏ گذرم الّا قاتل حسين عليه السّلام. 📚 ص85 @almorsalaat