eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
sire amir 2.mp3
22.34M
💠 استاد: حجت الاسلام شیخ محسن ابراهیمی 🔰موضوع: تدریس کتاب «سیره امیرالمومنین» ✳️ جلسه دوم 💢 چهارمین دوره کشوری طرح بینش مطهر، استان قم #بینش_مطهر #شهید_مطهری #استاد_ابراهیمی #مرحله_دوم #بینش_قم #مطهری_خوانی http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473 بینش مطهر استان قم
هدایت شده از طائف|سجاد انتظار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃در زمین 🍃چاره نیست.. 🍃هر روز تاخیر بندازید... @taef110
هدایت شده از فقه الخمینی
| درس خارج اصول/ 👈جلسه دوم: ۹۵/۲/۲۵ 🔰استاد آیت الله فرحانی ✍ مقرر: محسن ابراهیمی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ✅فرق بین بحث مقدمه واجب و بحث ضد 🔺از آنجایی که در مقدمه واجب بحث مرتکز بر مقدمیت بود و در بحث ضد هم یکی از ادله، استفاده از حد وسط مقدمیت ترک ضد است، بحثی شده است که ارتباط این دو بحث چیست؟ آیا بحث از مقدمه واجب، کفایت از بحث ضد نمی کند؟ در بحث مقدمیت، بحث از ملازمه بین وجوب نفسی و وجوب غیری است و در این جا بحث از وجوب شئ و حرمت غیری است. 🔺جواب می دهیم که این ها دو مسئله مستقل هستند. درست است که یکی از راه های اثبات حرمت ضد، مقدمیت ترک ضد است. اما: 🔸اولا این استدلال همه بحث از ضد را شامل نمی شود و در این بحث، ضد را به نحو اعم بحث می کنیم. 🔸ثانیا: مسلک مقدمیت ، یکی راه های استدلال بر حرمت ضد است. و راه دیگر مسلک تلازم است. پس حد وسط مقدمیت، تنها حد وسط نیست. و یک حیث از بحث حیث تلازم است. 🔸ثالثا: در حیث مقدمیت و مسلک مقدمیت هم با صرف لحاظ مقدمیت کار تمام نمی شود. با حد وسط مقدمیت، وجوب ترک ضد، به عنوان مقدمه، اثبات می شود. اما تا رسیدن به حرمت ضد، باید حد وسط های دیگری هم اضافه شوند. ✅بررسی معنای کلمه اقتضاء در عنوان مسئله ضد 👈دیدگاه آخوند خراسانی 🔺با توجه به عبارت متن کفایه، آخوند می فرماید که اقتضاء، اعم است چون عنوان باید شامل همه اقوال بشود. (کفایه 129) 💠اقوال در مسئله ضد 🔸در کتاب معالم ص90، تفصیل اقوال آمده است. 1⃣1- عینیت: بر اساس این قول در ضد عام، امر به شئ عین نهی از ضد عام است. وجوب الصلاه، عینا همان حرمت ترک صلاه است. وقتی شارع می گوید: «صل»، هم معنای وجوب صلاه دارد و هم معنای حرمت ترک صلاه و این دو معنا یکی هستند. در اینصورت امر بالمطابقه دلالت بر حرمت ضد عام دارد. 2⃣2- تضمن: این قول در ضد عام می گوید که وجوب صلاه عین حرمت ترک صلاه نیست. چون وجوب مرکب از الزام به انجام شئ و منع از ترک است. در نتیجه وقتی شارع می فرماید: «صل»، بالمطابقه دلالت بر وجوب صلاه دارد و بالتضمن دلالت بر حرمت ترک صلاه (ضد عام) دارد. 3⃣3- التزام: برخی گفته اند که امر به شئ ملازمه با نهی از ضد دارد. لزوم گاهی بین بالمعنی الاخص است. که در این صورت داخل در دلالات لفظی می شود. و آن را دلالت التزامی می دانند. برخی در ضد عام این نظر را قائلند. ملازمه گاهی می تواند بین بالمعنی الاعم و یا غیر بین باشد. این دو نوع از ملازمه از دلالات لفظی خارج می شود و داخل در ملازمات عقلی است. برخی در ضد خاص قائل به دلالت غیر بین هستند. 🔺بر اساس دیدگاه جناب آخوند، عنوان باب باید به گونه ای باشد که همه (دلالت تطابقی، دلالت تضمنی، دلالت التزامی و ملازمه عقلی) را شامل شود. لذا اقتضاء دارای چنین معنای اعمی است. 👈دیدگاه محقق نائینی 🔺محقق نائینی نیز دیدگاهی مانند دیدگاه آخوند دارند. (فوائد الاصول ج1 ص 301 و اجود التقریرات ج1 ص 251) 👈دیدگاه محقق خوئی 🔺دیدگاه محقق خوئی نیز همانند دیدگاه آخوند است (محاضرات ج3 ص 8) البته ایشان در ذیل کلامشان مطلبی دارند که در کلام آخوند وجود ندارد. ایشان می فرمایند که کلمه «اقتضاء» به تنهایی ظهور در استلزام دارد اما در مانحن فیه، اعم است و همه اقوال را شامل می شود. 👈دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) 🔺حضرت امام با هر دو مسئله هم اعمیت معنای اقتضاء و هم ظهور اقتضاء در استلزام مخالفت کرده اند. 🔹اشکال امام به اعمیت معنای اقتضاء 🔺ایشان در مورد اعمیت معنای اقتضاء می فرمایند (مناهج الوصول ج2 ص 7) : اگر اقتضاء را اعم بدانیم که همه اقوال را شامل شود، با مسئله ای که قبلا بحث شد و نتیجه آن چنین شد که مسئله ضد اولا اصولی و ثانیا عقلی است، سازگار نیست. چون همینطور که بیان شد، یکی از اقوال عینییت وجوب شئ و نهی از ضد عام آن است. و به دلالت مطابقی، دلالت بر حرمت ضد دارد. در این صورت، مسئله یک مسئله لفظی، لغوی می شود که در آن معنای امر به شئ مشخص می شود و در نتیجه می گوییم که امر به شئ به همان معنای نهی از ضد عام است. آنگاه باید ملاک مسئله اصولی مشخص شود که چگونه می تواند مسئله ای لغوی را نیز در بر بگیرد. یکی دیگر از اقوال هم، دلالت تضمنی و التزامی است که این دو نوع دلالت هم دلالت لفظی و از جنس فهم ظهور لفظ است. که در اینصورت نیز مسئله عقلی نخواهد بود. 🔺اگر کسی بگوید که اشکال ندارد که مسئله ای لغوی باشد و با تعدد جهت در علم اصول نیز بحث شود، ( مانند بحث از صیغه افعل یا مشتق، کما اینکه آخوند چنین نظری دارد. البته باید مبنای مثل محقق نائینی مشخص شود که آیا او نیز می تواند یا نه؟) اما به هر حال اگر اصولی بودن مسئله هم درست شود، اما قبلا بیان شد که مسئله ضد یک مسئله عقلی است. اما اعم بودن معنای اقتضا و شامل بودن همه اقوال، با عقلی بودن سازگار نیست. چون بحث از ظهور و دلالت، از مباحث الفاظ است. در دلالت مطابقی که اصلا ملازمه ای وجود ندارد و در دلالت تضمنی و التزامی هم اگر چه که ملازمه بین دو معنا وجود دارد، اما مشهور اصولیین این دو نوع ملازمه را از باب دلالات لفظی و ظهور می دانند و داخل در مباحث عقلی نمی دانند. 🔹نظر امام در معنای اقتضاء 🔺حضرت امام می فرمایند که اقتضاء به معنای این است که بین «دو شئ» رابطه «سببیت و مسببیت» باشد. در اینصورت گفته می شود که یکی اقتضای دیگری را دارد.در اینصورت، کلمه اقتضا در دلالت مطابقی و تضمنی، مصداق ندارد. چون اثننیت وجود ندارد. در سایر اقسام هم که ملازمه بین و غیر بین است، هرچند که ملازمه بین دو شئ است ولی لزوما اقتضاء وجود ندارد. چون اقتضاء یک ملازمه خاص است و باید بین طرفین رابطه سببیت باشد. و تلازم اعم از اقتضاء است. 👈دیدگاه آیت الله فاضل 🔺آیت الله فاضل هم، دیدگاه امام را طرح و تایید کرده اند. البته ایشان تمام ظرافت های کلام حضرت امام را بیان نکرده اند و از جهت دیگری کلام امام را بیان کرده اند. (اصول فقه شیعه ج5 ص22) 🔹راه حل امام در عنوان بحث 🔺حضرت امام می فرمایند: (مناهج الوصول ج2 ص 8) برای نگه داشتن عنوان اقتضاء در عنوان باب، باید گفته شود که بحث ظهور لفظی در امر به شئ و نهی از ضد آن، ظاهرالبطلان است. به عبارت دیگر باید گفته شود که دلالت تطابقی و تضمنی و التزامی، ظاهر البطلان است و اصلا در محل بحث نیستند و در اینصورت آنچه که باقی می ماند، اثنینیت و استلزام است و دیگر کلمه اقتضاء را هم بیان نکنیم. بگوییم می خواهیم از نوعی استلزام بحث کنیم. 🔹راه حل آقای مظفر 🔺آقای مظفر هم در اصول فقه ص 301 راه حلی را بیان کرده اند. @fegh_alkhomeini
📜احیای سنت در حوزه علمیه 🔰مقام معظم رهبری 💠بنده جزو کسانی هستم که از اوائل بر روی مستقل حوزه‌ای تکیه کردم، الان هم اصرار دارم. ؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق‌تر، ثابت‌تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش، حوزه بدهد. حالا اسم را هر چه میخواهند بگذارند. 💠بعضی از دوستان اعتراض کردند که چرا می گریزید از اسم دکترا و کارشناسی ارشد و اسمش را گذاشته‌اید سطح سه و سطح چهار؛ اینها را من بحثی ندارم. اینها را بنشینند بحث کنند، هر جور تصمیم گرفتند، همان درست است؛ لیکن اصلِ را بنده قبول دارم، اما زدگی آفت مدرک است. طلبه برای درس بخواند، این عیب بزرگی است. 📚 بیانات 86.09.08 💠من این‌جا می‌خواهم مطلبی دیگر را هم پیشنهاد کنم: سنت را که سالهاست در حوزه‌های ما منسوخ شده است، آقایان دوباره زنده کنند. در گذشته، چیز خوبی بود. طلاب بعد از آن‌که مقداری درس می‌خواندند، برای این‌که به مراکز و شهرها بروند و مشغول خدمت علمی شوند، احتیاج به گواهینامه‌ای داشتند که معلوم شود این آقا اهل علم و فضل است. لذا پیش علمای بزرگ می‌رفتند و یک مسأله‌ی فقهی را مطرح و بحث می‌کردند. وقتی آن عالم تشخیص می‌داد که ایشان مجتهد است، می‌نوشتند و به او می‌دادند. 💠بین علمای دوره‌ی قبل که ما دیده بودیم، اجازه‌های اجتهاد زیادی بود. بزرگان و پیرمردان و پدران ما، از علمای قبل از خودشان داشتند. ولی الان، سالهاست که این کار منسوخ است. چرا منسوخ شد؟ شاید عللی هم داشت؛ که یکی از مهمترین آنها این بود که بعضی از بزرگان مراجع، عادت نداشتند بدهند. جهاتی را رعایت می‌کردند. در نتیجه، این ، تدریجاً منسوخ شد. اکنون دست افراد فقط اجازه‌ی امور حسبیه است و این، کافی نیست. 💠چقدر خوب است که در حوزه‌ها زنده شود. منتها، من به این ترتیب می‌کنم و می‌گویم: یک طلبه‌ی فاضل، بعد از آن‌که مقداری درس خواند و در خود احساس قوت اجتهاد کرد و نیروی اجتهاد و قدرت اجتهاد را در خودش حدس زد، پیش استاد برود. استاد موضوعی را، مسأله‌ی مهمی را انتخاب کند - سعی کنند مسأله را از مسائل جدید؛ مسائلی که رویش بحث نشده است انتخاب کنند - و به طلبه بدهد. طلبه برود روی آن کار کند و حاصل آن جزوه‌ای بشود مثل جزوه‌های پایان‌نامه‌ای که در دانشگاهها معمول است. 💠ما البته این را به حوزه‌ی قم ... پیشنهاد کردیم؛ که موضوع به طلاب بدهند و از آنها بخواهند که پایان‌نامه بنویسند. حالا عرض می‌کنیم که این را برای اجتهاد بنویسند. یعنی به طلبه موضوعی را بدهند و او آن موضوع را تنقیح کند، کار کند، بحث کند. گاهی دو، سه نفری راجع به قضیه‌ای بحث کنند و استاد راهنمایی هم باشد. آن وقت خواهید دید در ظرف چند سال، هزاران تز فقهی جالب و مسائل بحث نشده به دست خواهد آمد و این، راه را باز خواهد کرد. نمی‌گوییم آن طلبه‌ جوان تازه مجتهدی که مسأله‌ای را بحث کرده، حرف آخر را در این مسأله خواهد زد؛ نه. بگذارید اولین حرف را بزنند و اولین گام را بردارند. بنابراین، اگر این کار را ما در قم راه بیندازیم، به تبع آن در جاهای دیگر انجام خواهد گرفت. در نتیجه، ممکن است را هم نخواهیم که مراجع بزرگ بدهند. همین فضلا و مدرسینی که در حوزه به فضل شناخته شده‌اند و قوت علمی و تحقیقی دارند، یک نفرشان، دو نفرشان به طلبه‌ای بدهند. ببینید چقدر خوب خواهد شد! طلبه می‌خواهد به شهری برود، می‌خواهد در دستگاهی وارد شود، می‌خواهد یک شغل تبلیغی انتخاب کند؛ این ورقه‌ی اجتهاد که در جیبش باشد، نشانه‌ی فضل اوست. این، چقدر راه را باز و طلاب را تشویق خواهد کرد که بروند و این کار را پی بگیرند! 📚 بیانات 71.06.29 💠یک جمله درباره‌ پیشنهاد آقای ... عرض کنیم. مسئله‌ دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکتری نیستم؛ همان طلبگی ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم... من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم. 📚 بیانات 88.13.11 @fater290
♨️ محاسبه مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد ☘ حضرت استاد علامه حسن زاده (دام عزه) به محاسبه خیلی عنایت داشتند و بر آن تاکید می ورزیدند. روزی در محفل درس فرمودند: ☘ عزیزان! خودتان را حساب کنید تا مصداق "یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیر حساب" باشید، از بدیها استغفار کنید و از خوبیها حمد کنید، که محاسبه مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد. 📚 صراط سلوک، ص49 @almorsalaat
01-velayate-faghih-makaseb-981121.mp3
8.58M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه اول، دوشنبه ۹۸/۱۱/۲۱ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
02-velayate-faghih-makaseb-981123.mp3
10.65M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه دوم، چهارشنبه ۹۸/۱۱/۲۳ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
03-velayate-faghih-makaseb-981126.mp3
7.1M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه سوم، شنبه ۹۸/۱۱/۲۶ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
farhang-98.11.26.mp3
24.82M
💠فقه فرهنگ روابط اجتماعی 👈جلسه ۹۸/۱۱/۲۶ 🔰استاد علی فرحانی @fater290
⁉️کدام فقه؟ 👇👇👇
کدام فقه؟.mp3
9.06M
🔉🔉 ♨️ کدام فقه؟ 👈فقه فقها یا فقه اهل بیت؟ 🔰استاد علی فرحانی 📌 اولین جلسه درس شرح لمعه @fater290
المرسلات
🔉🔉 #بشنوید ♨️ کدام فقه؟ 👈فقه فقها یا فقه اهل بیت؟ 🔰استاد علی فرحانی 📌 اولین جلسه درس شرح لمعه #
👆👆استاد در جلسه فقه فرهنگ ۹۸/۱۱/۲۶ به این صوت اشاره کردند. صوت بسیار مهمی است. بشنوید. @fater290
💠فقه و علوم انسانی 🔰استاد علی فرحانی @fater290 👇👇👇👇
fegh-v-oloome-ensani-98.11.26.mp3
8.18M
🔉🔉 💠فقه و علوم انسانی 🔰استاد علی فرحانی 📌📌📌📌📌 🔹همانگونه که سابقا در کتاب جام جم اجتهاد تبیین کرده ایم، مسائل علوم انسانی عمدتا از جنس مسائل فقهی هستند و با همان روش باید به تولید علوم انسانی پرداخت. 🔹استاد در این صوت به عنوان مقدمه ورود در مباحث فقهی علوم انسانی، نگاه صحیح به فقه را تبیین می کنند. 🔹همینطور که استاد در این صوت بیان میکنند، توجه به این نگاه در تولید علوم انسانی بسیار حائز اهمیت است. 📌📌📌📌📌 📌جلسه فقه فرهنگ ۹۸/۱۱/۲۶ @fater290
💢 سخنرانی استاد علی فرحانی در جمع طلاب مدرسه امیرالمومنین (ع)، آران و بیدگل 👈 به همراه مراسم تعمیم جمعی از طلاب 🔰شنبه ۹۸/۱۱/۲۶ @fater290 🔉🔉 صوت بیانات استاد در همین کانال
📌 : غزل شماره 111 غزلیات حافظ ✨عکس روی تو چو در آینه جام افتاد ✨عارف از خنده می در طمع خام افتاد ✨حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد ✨این همه نقش در آیینه اوهام افتاد ✨این همه عکس می و نقش نگارین که نمود ✨یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد ✨غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید ✨کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد ✨من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ✨اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد ✨چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار ✨هر که در دایره گردش ایام افتاد ✨در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ ✨آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد ✨آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی ✨کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد ✨زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت ✨کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد ✨هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است ✨این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد ✨صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی ✨زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد @fater290
🔉🔉 تدریس ولایت فقیه از کتاب مکاسب 👇👇👇👇
04-velayate-faghih-makaseb-981127.mp3
10.72M
🔉🔉 💢 تدریس مکاسب: موضوع ولایت فقیه 🔰استاد علی فرحانی 👈جلسه چهارم، شنبه ۹۸/۱۱/۲۷ 📌 مدرسه فقهی امیرالمومنین، ساعت ۷صبح @fater290
📌ثبات در آرمانهای فطری نظام اسلامی و تغییر و نوسازی در سازوکارها و نظامات بر اساس اقتضائات زمانه و مطابق با اصول اسلامی 🔰رهبر معظم انقلاب ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 💢وقتی انسان اهداف و آرمانهای نظام اسلامی را نگاه میکند، میبیند اینها هیچ وقت کهنه نمیشود. انسان همیشه دنبال این آرمانهاست. مثلاً یکی از آرمانهای شما پیشرفت است. پیشرفت نهایت ندارد، آخر ندارد. پس اینها کهنه نمیشود؛ 💢لیکن در راه رسیدن به اینها، آن حلقه‌ قبلی، دولت اسلامی است. دولت اسلامی، یعنی سازوکارها و نهادسازیهای لازم برای ایجاد آن جامعه‌ اسلامی؛ اینها ممکن است کهنه شود. ممکن است اقتضائات در دنیا جوری بشود که این سازوکار، این هندسه‌ نظام، کامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشکال ندارد. نظام اسلامی این ظرفیت را دارد. اگر نظامی دنبال آن آرمانهاست، آن آرمانها کهنه‌بشو نیست؛ اما سازوکارها، چینش این نهادهائی که میخواهد ما را به آن آرمانها برساند، قابل نو شدن است. 💢البته نو شدن به معنای این است که اقتضائات بیرونی و واقعیتها گاهی یک چیزی را اقتضاء میکند، یک روز چیز دیگری را اقتضاء میکند؛ یک نمونه‌ عملىِ عینی اش همین سیاستهای اصل ۴۴ در باب اقتصاد است. یک روز تقسیم منابع اقتصادی در کشور به آن شکلی بود که در صدر اصل ۴۴ قانون اساسی آمده است. اسم آوردند؛ این نهادها، این بنیادها متعلق به بخش عمومی است، اینها متعلق به بخش خصوصی است - احصاء کردند، مشخص کردند - لیکن در ذیل همین اصل آمده است که این تا هنگامی است که به شکوفائی اقتصاد کشور کمک کند. معنایش چیست؟ معنایش این است که اگر شرائط جوری شد که این تنظیم و این ترتیب به شکوفائی و پیشرفت اقتصاد کمک نمیکند، میتواند تغییر پیدا کند؛ و تغییر پیدا کرد. این، همان جابه‌جا کردن خطوط هندسی نظام است. 💢فرض بفرمائید ما یک روزی در قانون اساسی نخست‌وزیر و رئیس جمهور داشتیم، با یک شکل خاصی؛ بعد تجربه به ما نشان داد که این درست نیست. امام دستور دادند گروهی از خبرگان ملت، از دانشگاهیان، از روحانیون، از مجلس شورای اسلامی، از برجستگان و نخبگان بنشینند و آنچنان که بر طبق نیاز است، آن را تغییر بدهند. همین کار را هم کردند. یا در زمینه‌ی قضا همین جور. در آینده هم اینها قابل تغییر است. 💢امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رأی مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه‌ی بسیار خوب و تجربه‌شده‌ای است. اگر یک روزی در آینده‌های دور یا نزدیک - که احتمالاً در آینده‌های نزدیک، چنین چیزی پیش نمی‌آید - احساس بشود که به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است - مثل اینکه در بعضی از کشورهای دنیا معمول است - هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند. و از این قبیل. 💢البته همین تغییر هم باید متکی به اصول باشد. همین نگاهِ دوباره و نوسازی و بازسازی هم بایستی ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاسته‌ از اصول اسلامی باشد. مثلاً فرض بفرمائید شایسته‌سالاری. احساس بشود که شایسته‌سالاری، به این شکل، بهتر تحقق پیدا میکند؛ یا عدالت، به این شکل، بهتر تحقق پیدا می کند. 💢سیاستها هم همین جور. سیاستهای نظام هم ممکن است تغییر پیدا کند؛ یک روزی یک سیاست اقتصادی در کشور حاکم باشد، یک روز دیگر به اقتضای نیازها، یک سیاست دیگر؛ منتها هر دو باید از اسلام گرفته شده باشد. این تغییر هم بایستی مبتنی باشد بر اصول اسلامی. سیاست دیپلماسی ما ممکن است در یک شرائطی تغییر پیدا کند، لیکن این تغییر هم باید بر اساس اصول اسلامی باشد. اینجور نیست که اگر چنانچه کسی سلیقه‌اش اینجور است، یا منفعت شخصی اش اینجور است، یا بقایش در مسند قدرت اینجور اقتضاء میکند، حق داشته باشد که این سیاست را یا این خط را تغییر دهد؛ نه، لازم است بر طبق معیارها باشد. البته در خود قانون اساسی تضمینهای لازم برای این معنا هم پیش‌بینی شده است. 💢بنابراین نتیجه‌ای که میتوانیم بگیریم، این است که نظام اسلامی آرمانهایش غیر قابل تغییر است؛ علت این است که آرمانها، آرمانهای فطری است. نگاه به این آرمانها، نگاه هوس‌گونه و از سر هوسِ گذرا نیست؛ بلکه نیاز طبیعی و جوشیده‌ی از فطرت انسان است. نیاز به عدالت، نیاز به آزادی، نیاز به پیشرفت، نیاز به رفاه عمومی، نیاز به خُلقیات عالی، اینها نیازهای فطری انسان است. جامعه‌ی اسلامی یعنی این. ما دنبال این هستیم. این قابل تغییر نیست؛ اما نظاماتی که ما را به اینها میرساند، احیاناً قابل تغییر است؛ بستگی به این دارد که اقتضائات زمانه چگونه باشد. 💢بنابراین با این دید، نظام جمهوری اسلامی، هم ثبات دارد، هم تحول دارد. ثبات وجود دارد، یعنی حرکت، یک حرکت مستمری است به سمت آرمانها؛ تذبذب و عوض کردن راه وجود ندارد؛ حرکت در خط مستقیم به سمت آرمانهای معین است؛ اما سازوکارها عوض میشود. 💢بنابراین اگر بخواهیم این بخش را خلاصه کنیم، در پاسخ به این سؤال که مسئله‌ی جوانی و پیری نظام چگونه قابل حل است، باید بگوئیم: اولاً نوسازی نظام ممکن است، اما به معنای تجدیدنظر در آرمانها نیست؛ زیرا این آرمانها فطری است. دوم، نوسازی به معنای تغییر نظامات، تغییر سازوکارها، تغییر سیاستها، عملی است، ممکن است، در مواردی هم لازم است و مانع از تحجر است؛ منتها باید بر طبق اصول باشد. نکته‌ی سوم هم همین است که این تغییر باید بر اساس اصول باشد. 📚بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۴ @fater290
📌اسلام و سازگاری با توسعه تمدن 🔰شهید مطهری 🔅اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگي نپرداخته است. تعليمات اسلامي همه متوجه روح و معني و راهي است که بشر را به آن هدفها و معاني مي‌رساند. اسلام، هدفها و معاني و ارائه طريقه رسيدن به آن هدفها را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غير اين امر آزاد گذاشته است و به اين وسيله از هر گونه تصادمي با توسعه تمدن و فرهنگ پرهيز کرده است. 🔅در اسلام يک وسيله مادي و يک شکل ظاهري نمي‌توان يافت که جنبه «تقدس» داشته باشد و مسلمان وظيفه خود بداند که آن شکل و ظاهر را حفظ نمايد. 🔅از اين رو، پرهيز از تصادم با مظاهر توسعه علم و تمدن يکي از جهاتي است که کار انطباق اين دين را با مقتضيات زمان آسان کرده و مانع بزرگ جاويد ماندن را از ميان برمي‌دارد. 🔅اين همان درهم آميختن تعقل و تدين است. از طرفي اصول را ثابت و پايدار گرفته و از طرفي آن را از شکلها جدا کرده است. کليات را به دست داده است. اين کليات مظاهر گوناگوني دارند و تغيير مظاهر، حقيقت را تغيير نمي‌دهد. 🔅اما تطبيق حقيقت بر مظاهر و مصاديق خود هم آنقدر ساده نيست که کار همه کس باشد، بلکه نيازمند درکي عميق و فهمي صحيح است. 📚جاذبه و دافعه ص۱۴۴ @fater290
📌در پژوهشهای کاربردی باید از تجربه دیگران بهره برد. 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۷/۲/۲۷ 🔸من ... قبول دارم که روشها مطمئناً از اهداف تأثیرپذیر هستند - در این شکی نیست - اما این معنایش این نیست که ما از روشها و تجربه‌های دیگران هیچ نتوانیم استفاده کنیم؛ نه، بلاشک میتوانیم استفاده کنیم. ... در بخش پژوهشهای کاربردی، نوبت استفاده‌ی از تجربیاتی است که دیگران انجام داده‌اند. 🔸فرض کنید در زمینه‌ی بانکداری یا در هر زمینه‌ی دیگری در مسائل اقتصادی، یا در بحثهای اجتماعی به یک شکل دیگری، یا در بحثهای قضائی به یک صورت دیگری، تجربه‌ای را یک ملتی انجام داده و با آن تجربه مدتی را گذرانده، آثارش هم مشخص است؛ خب، از این میشود استفاده کرد؛ این هیچ اشکالی ندارد. بنابراین از تجربه‌های دیگران بایستی بهره برد. @fater290
💢 مشروح مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی(4جلد) ✅ لینک دانلود 👇👇👇👇 http://www.majlesekhobregan.ir/fa/MashroheMozakerat.html @fater290
♨️ با هر تعب‏‎ ‎‏و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّۀ نماز اهل معرفت را‏‎ ‎‏تحصیل کن. 🔰امام خمینی (ره) 💠💠💠💠💠💠💠 ✨اکتفا نمودن به صورت نماز و قشر‏‎ ‎‏آن و محروم ماندن از برکات و کمالات باطنیّۀ آن، که موجب سعادات ابدیّه‏‎ ‎‏بلکه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب‏‎ ‎‏مطلق  ـ که غایت آمال اولیاء و منتهای آرزوی اصحاب معرفت و ارباب قلوب‏‎ ‎‏بلکه قرّة العین سیّد رسل صلّی اللّه علیه و آله است،‏ از اعلا مراتب خسران‏‎ ‎‏و زیان کاری است که پس از خروج از این نشأه و ورود در محاسبۀ الهیّه موجب‏‎ ‎‏حسرتهایی است که عقل ما از ادراک آن عاجز است. ✨ما تا در حجاب عالم‏‎ ‎‏ملک و خدر طبیعت هستیم از آن عالم نمی توانیم ادراکی نماییم و دستی از‏‎ ‎‏دور بر آتش داریم. کدام حسرت و ندامت و زیان و خسارت بالاتر از آن است‏‎ ‎‏که چیزی که وسیلۀ کمال و سعادت انسان و دوای درد نقایص قلبیّه است و در‏‎ ‎‏حقیقت صورت کمالیّۀ انسانیّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه‏‎ ‎‏آن از آن به هیچ وجه استفادۀ روحیّه نکرده سهل است مایۀ کدورت قلبیّه و‏‎ ‎‏حجابهای ظلمانیّه شود، و آنچه قرّة العین رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم است موجب ضعف بصیرت ما گردد ‏‏یا حَسْرَتی علَیٰ مٰا فَرَّطْتُ فی جَنْبِ‏‎ ‎‏اللّه.‎ ✨پس ای عزیز، دامن همّت به کمر زن و دست طلب بگشای و با هر تعب‏‎ ‎‏و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّۀ نماز اهل معرفت را‏‎ ‎‏تحصیل کن؛ و از این معجون الهی که با کشف تامّ محمدی صلّی اللّه علیه و‏‎ ‎‏آله برای درمان تمام دردها و نقصهای نفوس فراهم آمده استفاده کن؛ و خود را‏‎ ‎تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بُعد از‏‎ ‎‏ساحت مقدس ربوبیّت جلّ و علا کوچ ده و مستخلص کن و به معراج وصال و‏‎ ‎‏قرب کمالْ خود را برسان؛ که اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع‏‎ ‎‏است: ‏‏اِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مٰا سِوٰاها؛ وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها. 📚آداب نماز @fater290