هدایت شده از امید محمدی سروش
سیمای دانشوران۷.ادیب اول.بخش ۱.mp3
8.77M
🌺 podcast 🌺
🔽 سیمای دانشوران(۷)
📛 زندگانی ادیب نیشابوری اول(بخش اول)
📌 پژوهش و اجرا : امید محمدی سروش
✔حتماً ببینید و لذت ببرید!
📲 ارتباط با کانال سیمای دانشوران( دانشنامه) 👇👇👇👇👇
@daneshnameh1399
🗡 «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة امّتى الى يوم القيامة¹»؛
#نبی_اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: #ضربه_على عليهالسّلام در #جنگ_خندق از #عبادت_امتم تا روز قيامت بافضيلتتر و برتر است.
🎤 کلام فقیه:
⚖ #ثقلين يعنی جن و انس، از اين دائره كسی از مكلفین خارج نيست؛ #تمام_عبادات، آن هم از ثقلين در يک كفه، يک #ضربت_علی علیهالسلام هم در يك كفه؛
⁉️ ابن ابی الحدید میگويد: از استاد ابوالهذيل پرسيدند كه ابیبكر افضل است يا علی؟
‼️ گفت: ضربت علی، از عمل همهی مهاجر و انصار بالاتر است؛ شما مىپرسيد ابیبكر افضل است یا علی؟!²
📌 ۱. مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين عليهالسلام، ص۳۱۳.
۲. شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج۱۹، ص۶۰.
🎙 برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۲۳/ اسفند/ ۱۳۷۹
◻️ #کلام_فقیه #امیرالمومنین
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🔴می دانیم که در اسلام بسیاری از رشته های علمی و ادبی،بلکه همه آنها در رابطه با تکلیف و تعهد پدید آمده است.
و این امر حاکی است از آگاهی دینی و زمانی عالمان پیشین.فلسفه تطبیقی،علم کلام،علم بلاغت،نقد سخن،علم نحو و صرف وهمه وهمه،در رابطه با حفظ و صیانت فرهنگ اسلامی و انتقال آن پیدا شده و تدوین یافته است.
بخش عمده ای از علم بلاغت در خدمت بحث درباره قرآن و اعجاز آن شکل یافته است.
عالمانِ آگاه آن روزگاران،همواره،در رابطه با آگاهی و تعهد، به تدوین و تألیف و تحصیل و تدریس دست می برده اند.
علم برای علم،روشنفکری برای روشنفکری و شعر برای دل و اطلاع برای لذت عقل یا تفاخر و تفاضل مطرح نبوده است،پس ادبیات اسلامی،ادبیاتی است کاملا متعهد و جهت دار.
📔ادبیات و تعهد در اسلام،حکیمی از شاگردان مرحوم ادیب ثانی،ص۱۴
@alnokat
🔴استاد فاضل شیخ مصطفی سلیمانیان زید عزه می فرمودند:
اگر در کتب ادبی مباحث مختلفی ،مورد بررسی ادباء قرار گرفت،بدان جهت بود که در آیه یا روایتی این مطالبِ مورد بحث، وارد شده و برای بررسی آن بعضا بابی در علوم ادبی باز شده است.
بنابر این، قیل و قال های ادبی،غالبا برای حل مشکله ای در آیات و روایات پیش آمده اند، که بررسی آن ها لازم است.
@alnokat
🕋 در طواف، ابوبصیر کنار #امام_صادق علیهالسلام راه میرود؛ عرض کرد: یابن رسول الله! این جمع حجاج آیا مورد نجات هستند؟
‼️ فرمود: یا ابابصیر! عدهای خوکند، عدهای سگاند و...
🐖 ابوبصیر نابیناست؛ دست را روی چشم ابابصیر کشید، تا چشم گشود، دیده یک عده دور خانه طواف میکنند اما خوک به اشکال مختلف.
✨ یک دست روی چشم کشید، هم بَصر داد هم بصیرت، هم ملک داد هم ملکوت، هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید.
⚫️ بعد دوباره دست کشید روی چشم، همهی آنها رفت، دیده نابینا شد.
❇️ کسی که به یک نظر دست کشیدن، بصر و بصیرت میدهد، به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را میگیرد، او #رییس_مذهب ماست.
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳
◼️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیهالسلام
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
💥ظرف
📌سؤل:
⁉️مگر نحویون نگفته اند اگر اسمی متضمن معنای حرف باشد،مبنی می شود،حال چرا ظروف که متضمن معنای «فی» هستند،همچنان معرب هستند؟
✅جواب:
♻️در حقیقت تسامح است که گویند ظرف متضمن معنای فی است،خیر متضمن معنای فی نیست،بلکه به خاطر علم به آن حذف شده است،زیرا صحیح است فی در کنار ظرف ظاهر شود!در حالی که اگر متضمن معنای فی بود،جایز نبود آشکار شود،مثل أین که متضمن همزه اسفهام است و آشکار شدن همزه جایز نیست!
📓اللباب فی علل البناء و الاعراب،ص۱۹۱
@Alnokat
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و تبریک به مناسبت ولادت مولانا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و السلام،از همه دوستان بابت عدم فعالیت کانال پوزش می طلبم،ان شاء الله تعالی در هفته های آتی فعالیت کانال شروع خواهد شد.
والحمدلله.
فرق و معنای ما و لا نافیه هنگام دخول بر فعل مضارع : 👇
🌹 جمهور نحویون قائلند وقتی ما بر فعل مضارع داخل می شود، زمان مضارع را برای حال، خالص می کند.
لکن حق این است که غالبا (ما) برای نفی حال است. ولی گاهی برای غیر حال هم استعمال می شود و در این حالت، دلالت بر استمرار می کند:
(ما یَعلمُ تاویلَه الّا الله) (آل عمران:7)
(ما یَعِدُهُم الشیطانُ الّا غرورا) (نساء: 120)
(ما تسقُط مِن ورقة الّا یَعلَمُها) (انعام: 59)
🌹نحویون معتقدند وقتی لا بر فعل مضارع داخل می شود، زمانش را خاص مستقبل می کند اما بنا بر قول ارجح وقتی لا بر مضارع داخل می شود، آن را مقید به زمان خاصی نمی کند.
حق این است که :
🌺گاهی لا بر سر مضارع، برای نفی حال است: (ما لکم لا تَنطِقون) (صافات: 92) (ما لی لا اری الهدهد) (نمل: 20)
🌺گاهی برای نفی استقبال است: (لا یُکلّمُهُم الله یومَ القیامة و لا یُزکّیهم) (بقره: 174)
🌺گاهی برای استمرار است: (لا تاخُذُه سنة و لا نوم) (بقره: 255) (لا یُحبّ اللهُ الجهرَ بالسوء مِن القول الّا من ظلم) (نساء: 148)
بعض المعاصرین
@alnokat
#اشتراک_و_افتراق_مانع_و_مزاحم
اشتراک:هردو موجب جلوگیری از تاثیر مقتضی هستند.
افتراق:مانع جلوی تاثیر مقتضی را از جانب معلول می گیرد؛مثلا:
آتش مقتضی سوزاندن چوب است، حال اگر چوب خیس باشد مقتضی عمل نمیکند.
مزاحم جلوی تأثیر مقتضی را از جانب علت می گیرد؛مثلا: اگر عدم سوزاندن آتش بدان خاطر باشد که آب روی خود آن ریخته شده است.
آیت الله موسوی تهرانی،رسائل،باب انسداد.
@alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دفاع جانانه علامه امینی رحمة الله علیه از امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام.
{{انصافا شنیدنی است }}
هدایت شده از M.A
قابل توجه فرهیختگان، پژوهشگران، استادان و دانش آموختگان حوزوی و دانشگاهی؛
کتاب سیر تاریخی استنادات به حدیث غدیر، در دفاع از مذهب شیعه تألیف حجتالاسلام محسن افشار به مرحله انتشار بار یافت.
ویژگیهای این کتاب؛
۱- پنجاه مورد از استنادات، احتجاجات و مناشدات ائمه، اصحاب، عالمان و شاعران سه قرن نخستین به حدیث غدیر که کلمه مولی در آن جز به معنای رهبری و سرپرستی نمی شود معنا کرد جمع آوری شده است.
۲- معرفی منابع(تاریخی،تفسیری،حدیثی و کلامی)حدیث غدیر از اهل سنت و شیعه.
۳- تبیین محتوایی حدیث غدیر
۴- استفاده از منابع دست اول و معتبر اهل سنت و شیعه.
۵- مورد مطالعه و تایید بزرگانی چون حجت الاسلام شفیعی شاهرودی (نویسنده کتاب برگزیده ای از الغدیر)حجت الاسلام داعی نژاد (مدیر مرکز شیعه شناسی) استاد مصطفی سلیمانیان و ...
علاقمندان برای تهیه این کتاب( با پنجاه درصد تخفیف) به مبلغ ۲۰ هزار تومان میتوانند با شماره زیر تماس حاصل فرمایند.
۰۹۱۸۹۰۱۳۳۷۴
🔆«برترین فضیلت مولاعلي(ع)»🔆
💠روزى مأمون الرشید(علیه الّلعنة والعذاب)به امام رضا (علیه السّلام) گفت:بزرگترین فضیلتى که امیرمؤمنان على(علیه السّلام) از #قرآن دارد براى من بگو.
🌹حضرت رضا علیه السّلام فرمودند:
#برترین_فضیلت آن حضرت،در قصّه #مباهله است که #پیغمبرخاتم(ص)،
آنحضرت را همانند #جان_خویش ♥️
قرار داد؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار داد و البته ثابت است که کسى از آفریدگان،همانند رسول خدا(ص)نبوده!
✅بنابراین، همه فضایلى که بر رسول خدا(صلى الله علیه و آله) لازم بوده
بر على علیه السلام نیز ثابت شده جز پیامبرى! پس کدامین فضل و برترى بالاتر از این فضل و شرف است؟!...
📚|منبع:بحارالانوار؛ج35؛ص257|
@etelaresanihamedan
هدایت شده از با نهج البلاغه
تتبعی ادبیاتی در یک جمله ..pdf
173K
🌹 🌹 فایل متنی ؛
۲۳وجه ترکیب جملہ ( اکرم الناس احمد ).
@alnokat
#لام_مزحلقه
لام مزحلقہ همان لام ابتدائیہ است،
مثال لام ابتدائیہ:
"لَزیدٌ قائمٌ"،وفی القرآن الکریم:"لَاَنتم اَشدُّ رَهبةً فی صدورهم من الله"(حشر/١٣)،و"
:لَلْآخِرةُ خیرٌ لک من الاُولی"(ضحی/۴)،و:
"لَذکرُاللهِ اکبرُ"(عنکبوت/۴۵)
❇️مثال لام ابتدائیہ مزحلقہ:
"اِنّ زیداً لَقائمٌ"،و در قرآن کریم می خوانیم:"اِنّ ربّی لَسمیعُ الدّعاء"(ابراهیم/٣٩)،
و:"اِنّ الانسانَ لَفی خسرٍ"(عصر/٢)،و:"اِنّ ربّک لَیحکمُ بینهم یومَ القیامة"(نحل/١٢۴)
❓وجہ تسمیہ لام ابتدائیہ به لام مزحلقہ:
چون لام ابتدائیه با"اِنّ" جمع نمی شود و نمی تواند بر سر اسمش(که در اصل مبتدا بوده است بیاید)از این رو آن لام ابتدائیه را-چنان که در مثالهای یادشده می بینید-منتقل می کنند به خبر و بر سر خبر در می آورند گویا آن را هُل می دهند و می غلتانند؛مُزَحْلَقَة(غلتانده شده،لغزانده شده) اسم مفعول است از فعل رباعی مجرد"زَحْلَقَ الرّجلُ الشّئَ"(آن چیز را غلتانید)پس،آن چیز می شود"مَزَحْلَق"
اگر مذکر باشد و"مُزَحْلَقَة" اگر مونث باشد.
گفتنی است عرب"زَحْلَفَ" هم می گوید به همان معنای مزبور؛پس لام مزحلفہ(با فاء)
نیز صحیح است.
قال ابن مالک:
و بعدَ ذاتِ الْکسرِ تَصْحَبُ الْخبر
لامُ ابتداءٍ نحوُ اِنّی لَوَزَر
که ابن مالک در این جا صریحا از لام مزحلقہ به لام ابتدا تعبیر کرده است.
ٌ
🔺جمعبندی:لام مزحلقہ یا مزحلفہ،همان لام ابتدائیہ است و چون از جایگاه اصلیش
که مبتدا(همان اسم اِنّ) باشد عدول کرده،
به سوی خبرش نقل داده شده است از این رو نام جدید بر آن نهاده اند که مزحلقہ یا مزحلفہ باشد.
عن بعض المعاصرین
@alnokat
🔳آجرک الله یا بقیه الله
⚫️علامه امینی(ره) "شب عاشورا"براۍ "امام زمان ارواحنا له الفدا"صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند:
🏴امشب قلب حضرت درفشار است ، صدقه برای حضرت فراموش نشود
◾️جهت سلامتی وتعجیل درفرجشان صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
#ما_ملت_امام_حسینیم
♨️امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
💢هنگام تعزیت به یکدیگر چنین بگویید:
💠اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا الحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین لثاره مع ولیّه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام.
🔰سرّ مطلب آن است که: مصیبت اهل بیت علیهم السلام مانند غم های دنیوی نیست که شیعیان به یکدیگر تسلیت گویند!
✅چرا که تسلیت به معنای فراموش کردن است،و مصیبت اهل بیت علیهم السلام نه تنها نباید فراموش شود بلکه باید هر روز تازه تر شود.
@alnokat
تحلیل ادبی "یا لَثاراتِ الْحسین"
یا: حرف نداءٍ،مبنیٌّ علی السّکون،غیرُ عاملٍ
لَ: حرفُ استغاثةٍ مبنیٌّ علی الفتحة،عاملُ جرٍّ
قالَ ابنُ مالک فی ذلک:
اذا اسْتُغیثَ اسْمٌ منادیً خُفِضا
بِاللّامِ مفتوحاً ک:یا لَلْمرتضی
ثاراتِ: جمعُ ثارَةٍ، و ثارَةٌ جمعُ ثائرٍ(اسمُ فاعلٍ:خونخواه) مِنْ" ثَأَرَ یَثْأَرُ ثَأْراً"(مهموز العین)؛
یقال:"ثَأَرَ زیدٌ الًقتیلَ"؛ (زید انتقام خون کشته شده را گرفت)
ف"ثاراتٌ" جمعُ الْجمعِ؛ مثلُ "ساداتٍ"(جمعُ سادَةٍ و هی جمعُ سائدٍ)، و مثلُ "قاداتٍ"(جمعُ
قادَةٍ و هی جمعُ قائد)، و فی زیارةِ الجامعة فی نعت الْاَئمّة علیهم السلام:
"قادَةُ الْاُمَم"
و ثاراتِ: مجرورٌ بِالکسرةِ، مضافٌ
الْحسینِ:مجرورٌ بِالکسرةِ اَیضاً مضافٌ الیه.
و معنی الْجملة بِالْفارسیّة:"ای خونخواهان حسین"(بر خیزید و خون کشندگانش را بر زمین بریزید)
عن بعض المعاصرین
@alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
♨️امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: 💢هنگام تعزیت به یکدیگر چنین بگویید: 💠اعظم الله اجورنا و اجور
شاهد:
تسلت عمایات الرجال عن الصبا
زائل شد نادانی مردان که از هوا و هوس بود
و لیس فؤادی عن هواك بمنسل (۱)
ولی قلب من از عشق تو خالی شدنی نیست!
تسلّت از سلی باب تفعّل:زائل شدن.
منسلٍ هم همان ماده وزن اسم فاعل باب انفعال.
پس تسلیت هم به معنای زوال و فراموشی است.
بیت ۵۴ قصیده امرء القیس.
@alnokat
✳️ درس خارج اصول آیت الله #سبحانی :
چهارشنبه 85/11/18
☑️ در #اشتقاق_اكبر حروف محفوظ نيست؛ مانند: (ثلم) و (ثلب)؛ آن چيزي كه اصل بوده (ثلم) است : (اذا مات الفقيه #ثلم في الاسلام ثلمه) ولي از این ثلم ؛ (ثلب) مشتق شده است. (ثلب) هم همان معناي (ثلم) را دارد يعني «شكاف». به اين اشتقاق اكبر ميگويند ؛ چون اصلاً حروف عوض شده است.
سه نوع اشتقاق داريم:
1⃣ اشتقاق صغير
2⃣ اشتقاق کبیر
3⃣ اشتقاق اكبر
🔷 اگر هم حروف محفوظ است هم ترتيب؛ به آن ميگويند: (#اشتقاق_صغير). مثلا (نَصَرُ) مشتق از نَصر است؛ هم حروف محفوظ است و هم ترتيب محفوظ است.
اگر حروف محفوظ است و ترتيب محفوظ نيست مثل (فسّر) كه ميگويند كه اصلش (سفر) بوده است؛ به آن ميگويند: (#اشتقاق_كبير).
اما اگر تغيير بنيادي رخ داد و آمدند (ميم) را (باء) كردند ؛ به اين #اشتقاق_اكبر ميگويند.
🔶 البته اين تغيرات به خاطر قبايل مختلف عرب پيش ميآيد ؛ يكي ميگويد : ثلم ؛ ديگري ميگويد : ثلب. چون (باء) و (ميم) تقريباً هم مخرج و از #حروف_شفوی هستند.
✅ پ. ن :
#شفه به معنای «لب» است و «حروف شفوی» یا «شفهی» حروفی هستند که از محل لبها خارج میشوند.
چهار حرف (ف - م - ب - و) را چون با اتکا به لبها تلفظ میشوند «حروف شفوی» گفتهاند.
به تعبیر #نصاب_الصبیان :
«شفه» لب، «لسان» چه؟ زبان، «فم» دهان/ «ید» و «جارحه» دست و «حلقوم» نای
#ادبیات
@alnokat
مصباح هدایت.mp3
1.66M
تا نفس می کشید مشغول درس و بحث باشید...
تا جادارد باید درس بخوانی
@alnokat
💠 میرزای شیرازی و ارکان چهارگانه مرجعیّت
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: 🔻
▫️ارکان اربعه یک عالِم که اگر در او جمع شوند، صلاحیت مرجعیّت دارد، در میرزای شیرازی وجود داشته: علمیّتش درجه اول، تقوایش درجه اول، اخلاقش درجه اول، عقلش هم درجه اول بوده. این چهار چیز در میرزا در حدّ اعلا بوده و نباید کسی هیچ شکی در علمیّت میرزا بکند و اگر هیچ شاهدی نبود جز همین شاگردها و همینکه هر چه ملّای متفکر میبینیم، تربیت شده اویند، کافی بود.
▫️در تاریخ شیعه دو نفر ملّای درجه اول هستند که شاگردهای آنها مهمترین شاگردهای همه اعصارند: یکی وحید بهبهانی و دیگری میرزای شیرازی.
وحید بهبهانی شاگردانی همانند بحرالعلوم، صاحب ریاض، کاشف الغطاء، میرزا مهدی شهرستانی، سید محسن اعرجی و ملا مهدی نراقی داشته است که نشان دهندة موقعیت علمی ممتاز اوست.
بزرگان طبقة بعد از میرزای شیرازی نیز که مطالب تحقیقی و محققانهای دارند، همه از شاگردان اویند؛ مثل آخوند خراسانی، سید محمّد کاظم یزدی، سید محمّد فشارکی، میرزا محمّد تقی شیرازی، سید اسماعیل صدر، سید حسن صدر، شریعت اصفهانی و... که نشاندهنده سطح بالای علمی ایشان است.
📚جرعهای از دریا، ج1، ص113
از کانال معظم له
@alnokat
💥الماضی یکون قبل الحال و الاستقبال
🔒اینکه می گویند ماضی قبل از حال و استقبال است،از چه حیث است این قبلیت؟
🔓جواب:برای قیاس ماضی نسبت به حال و استقبال چندین فرض متصور است که تنها در یک فرض است که ماضی،نسبت به حال و استقبال قبلیت دارد لا غیره:
📝طبلاوی شارح شرح تصریف می گوید:
۱.اگر اراده شده قبلیت (ماضی از حال و استقبال) به اعتبار وصف ماضویت و استقبالیت و حالیت یا اراده شده قبلیت به اعتبار ذات واحدی مثل روز پنج شنبه ،در این دو صورت امر برعکس است زیرا یک ذات خارجی اول مستقبل است بعد حال می شود بعد ماضی (مثل اینکه الان شنبه است ما منتظر پنج شنبه هستیم (یعنی ذات پنج شنبه ابتدا مستقبل است بعد که وارد ان می شویم حال می شود بعدِ گذشت از آن ماضی می شود).
۲.اگر منظور از قبلیت به اعتبار ملاحظه چند ذات است (مثل اینکه ذات روز چهار شنبه و پنج شنبه و جمعه را باهم در نظر بگیریم)در اینجا ترتیب و قبلیت و بعدیتی وجود ندارد و هرسه به صورت دفعه واحدی متصف به هر سه وصف می شوند(چهار شنبه ماضی پنج شنبه حال و جمعه استقبال است).
۳.فرض سوم اینکه منظور از قبلیت وجود باشد، دو صورت دارد:
۱.یکبار وجود یک ذات را در نظر می گیریم مثلا وجود ذات پنج شنبه،در اینجا قبلیت اصلا متصور نیست زیرا در روز پنج شنبه ،این ذات موجود است، اما زمانی که موصوف به استقبال یا ماضویت می شود معدوم.
۲.یکبار وجود را نسبت به هر سه ذات می گیریم مثل وجود چهار شنبه پنج شنبه و جمعه، که تنها در این فرض است که قبلیت ماضی نسبت به حال و استقبال صحیح است (زیرا چهار شنبه موجود بوده،پنج شنبه موجود است و جمعه موجود می شود) و آنچه که مصنف(تفتازانی و تمام کسانی که می گویند ماضی مقدم بر حال و استقبال است)می گوید به این اعتبار وجود ذوات می باشد والا در صور دیگر ماضویت بعد حال و استقبال است لما مر.
تدریج الادانی،ص۱۰۸،چاپ بیروت
متن عبارت در تصویر زیر قابل مشاهده است👇👇
@alnokat