🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
توی #قرارگاه_تاکتیکی لشگر10 در #غرب_کانال_ماهی بودیم که حاج احمد از راه رسید مثل اینکه توی تهران پیگیری درمان جراحاتش بود. شنیده بود عملیات است و به وجودش احتیاج است درمان رو رها کرده بود و اومده بود. همه ی فرمانده هان جمع بودند. شب نیمه شعبان بود.
نزدیک غروب بود که رفت بیرون از قرارگاه تا برای نماز وضوء بگیره. ما با یه تعداد دیگه فرماندهان از جمله #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب داخل سنگر بودیم.
یک دفعه از بیرون صدای انفجار مهیبی اومد. بیرون پریدیم دیدیم شهید #جعفر_محمدی فرمانده عملیات لشگر که اون هم بیرون قرارگاه بود غرق خون روی زمین افتاده و حاج احمد عراقی هم بالای سرش است.
دشمن قرارگاه تاکتیکی رو گلوله بارون کرد. همه جا گرد و خاک شده بود و چشم چشم رو نمیدید. گرد و خاک که خوابید حاج احمد هم روی زمین افتاده بود. همه ی وجودش رو ترکش گرفته بود. سر و صورتش پر خون بود. #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی دوید سمت حاج احمد... حاج احمد زنده بود ولی به سختی نفس میکشید.کمک کردند و حاجی رو داخل ماشین گذاشتیم و به عقب فرستادیم.
#شهید_حاج_احمد_عراقی فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10سیدالشهداء(ع) در شب نیمه شعبان سال 66 میهمان عرشیان شد.
✍️✍️✍️ راوی : #سردار_خادم_حسینی
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
از سمت راست
حاج علی فضلی فرمانده لشگر10
#شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب
#عملیات_نصر_4 شهادت 14 تیرماه 1366 ماووت
#شهید_حاج_احمد_عراقی فرمانده اطلاعات عملیات
#عملیات_کربلای_8 شهادت 24 فروردین 66 غرب کانال ماهی
@alvaresinchannel
🌱💐🌱💐
🌱
#سی_و_چهار_سال_گذشت
در تاریخ 25 فروردین ماه 1365و در شب میلاد علمدار کربلا ابالفضل العباس علیه السلام هفت تن از رزمندگان تخریبچی لشگر10سید الشهداء علیه السلام در عملیات مین گذاری مقایل دشمن برای دفع پاتک در #شهر_فاو با انفجار مین مظلومانه به شهادت رسیدند.
این رزمندگان تخریبچی به #هفت_تن_آل_صفا مشهور هستند.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#توسل به شهدا
التماس دعا به شهدا برای شفای حاج جعفر جهروتی زاده
در کنار مزار حماسه ساز عملیات والفجر1
#شهید_علی_کفایی
فرمانده شهید تخریبچی #لشگر_27
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
یاد و خاطره شهدای تخریبچی #عملیات_نصر_یک را گرامی میداریم
#عملیات_نصر_1 در آخرین روزهای فروردین سال 66 در منطقه عمومی مریوان #هزار_قله با رمز مبارک #یا_صاحب_الزمان (ع) انجام شد.
در این عملیات لشگر10 حضور نداشت اما تعدای از بچه های تخریب #لشگر_10 برای زدن معابر برای عبور از #میادین_مین به #تیپ_بیت_المقدس مامور شدند که در حین عملیات دو تن از رزمندگان تخریبچی در ماموریت تخریب به شهادت رسیدند.
#شهید_حمید_محمدی
#شهید_کاظم_بیگدلی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️
▪️▪️
▪️
#حاجیه_خانم_افروز_حسنی_هوشیار
والده #شهیدان_ابراهیم_و_اسماعیل_خوش_سیر
امروز چهارشنبه 27 فروردین در قطعه 45 (صالحین) در #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا_سلام_الله_علیها میهمان خاک شد.
از آنجائیکه به علت رعایت مسائل بهداشتی ، تشییع و تدفین بدون حضور مشتاقان فرهنگ شهادت و تنها با حضور بستگان درجه یک این مادر قهرمان انجام شد . پس بر ماست که با خواندن #نماز_لیله_الدفن در اولین شب دفن ، ذره ای از حق این مادر شهید را ادا کنیم.
دورکعت نماز بین نماز مغرب و عشاء و یا بعد از نماز مغرب و عشاء
در رکعت اول بعد از سوره حمد ، آیت الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد 10 مرتبه سوره قدر
و هدیه میکنید به روح حاجیه خانم افروز فرزند سیف الله
هدیه روح این مادر و شهیدانش صلوات
@alvaresinchannel
#به_یاد_مادرم
هدیه به مادری فداکار و صبور
#والده_شهیدان_خوش_سیر
مادری از بین ما رفت که نمونه ای از شیر زنان صبور این سرزمین بود
او جوان بود که سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفت و در دامن پر مهر خود 4 رزمنده پرورادند.
او مادر #دو_شهید شد و دو جانباز
روزهای قبل از عید غدیر سال 67 بود که فرصتی شد برای تشییع همسنگر عزیزمان #شهید_اسماعیل_خوش_سیر به تهران بیاییم.
پیکر اسماعیل رو با آمبولانس از معراج شهدا به منزلشون در محدوده صفائیه شهرری آوردیم و بعد از طواف در منزل و خداحافظی با مادر به سمت مسجد امام حسن عسگری علیه السلام در میدان صفائیه تشییع کردیم.
تشییع که تمام شد تابوت اسماعیل رو داخل آمبولانس گذاشتیم و من و یکی دوتا از دوستان عقب آمبولانس کنار تابوت نشستیم. قبل از راه افتادن آمبولانس به سمت #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا_سلام_الله_علیها مادر بزرگوار اسماعیل هم به جمع ما اضافه شد.
یه مقدار خودمون رو جمع و جور کردیم.
مادر اسماعیل یه هیبت خاصی داست یکی دو بار از نزدیک در حضور اسماعیل و ابراهیم با ایشون سلام وعلیک کرده بودیم اما این بار فرق میکرد.
ابراهیم که کربلای 5 شهید شد و اسماعیل هم تابوتش مقابل مادر بود.
سعی کردیم خیلی به هم نریزیم.
جلوی ناله و گریه هامون رو گرفتی.
وقتی ماها رو کنار تابوت اسماعیل دید که با لباس جبهه هستیم به ما تسلیت گفت و ماشین به سمت گلزار شهدا حرکت کرد.
ما هم که دلتنگ اسماعیل بودیم درب تابوت رو بازکردیم و نایلون رو از صورت رفیقمون کنار زدیم.
من شروع کردم به زمزمه کردن..
و دوستان هم آروم آروم گریه میکردند.
مادر اسماعیل هم گهگاهی دستان لرزانش رو روی صورت آخرین پسرش میکشید و فقط میگفت:
اسماعلیم مادر... و قطرات اشکش روی گونه های بی جان فرزندش میچکید.
اونقدر بی صدا و آرام گریه میکرد که ماها که در عقب آمبولانس بودیم از شدت چکیدن پی در پی اشک روی صورت اسماعیل متوجه حزن این مادر میشدیم
مدت زمان طولانی سپری شد تا ما به محل دفن اسماعیل در قطعه 29 رسیدیم و فقط ذکر خدا بر زبان این مادر بود و گاهی هم میگفت #اسماعیلم_مادر.
و حکایت مادران غیور و صبور این سرزمین که اسماعیل ها را به قربانگاه فرستادند همین گونه است.
#تخریبچی_شهید_اسماعیل_خوش_سیر در روز اول فروردین سال 46 که مصادف با #شب_عید_قربان بود به دنیا اومد و نامش رو به این مناسبت اسماعیل گذاشتند و #اسماعیل چند روز بعد از عید قربان سال 67 به قربانگاه #پاسگاه_زید رفت و اسمانی شد.
سلام بر اسماعیل
روزی که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رخت بربست
@alvaresinchannel
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🌷
🌷🌷
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷
در سالروز ارتش جمهوری اسلامی یاد و خاطره آزاده سرافراز و جانباز شهید حاج ابوالقاسم آقایی گرامیباد
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀☘☘☘☘☘
@alvaresinchannel
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
یاد شهید حاج ابوالقاسم بخیر. حاج ابوالقاسم یک بسیجی بود در ارتش جمهوری اسلامی ایران. روزهای زیادی رو در جبهه گذروند و در دقیقه 90 جنگ اسیر شد. جزء اسرایی بود که در تیرماه سال 67 در منطقه عمومی دهلران دشمن از ارتش گرفت. خودش تعریف میکرد یکی دو روز توی بیابون رها بودیم و از تشنگی چندین بار تا حد مرگ رفتم و بعد توسط دشمن اسیر شدم.
ابوالقاسم جزء اسرایی بود که اسمشون رو بعثی ها به صلیب سرخ نداده بودند. و این بدین معنی بود که تاسرحد مرگ به اونها فشار میآوردند. اونقدر خاطرات اسارت رو شیرین تعریف میکرد که انگار نه انگار در چنگال دشمن خونخوار بعثی بوده.
🌹🌹یکی از خاطرات شیرینش رو اینجوری نقل میکرد:
توی اسارت به من میگفتند "قاسم شر خر" من زیر بار زور خواسته های دشمن نمیرفتم و به این خاطر هم خیلی کتک میخوردم. یک روز من رو در حالتی که سینه هام رو به تخت سفت بسته بودند خوابوندند و مزدور بعثی شروع کرد از کف پاهام کابل رو زدن...از کف پا شروع میکرد و تا پشت گردن ادامه میداد و گاهی هم با همه غیضش به سرم میکوبید.. و من هم با هر بار زدن در حالیکه به او میخندیدم میگفتم "آخ".... و گاهی این آخ ها رو میکشیدم و اون سرباز بعثی محکم تر میزد... تا اینکه عصبانی شد و به زبان عربی گفت: "لا آخ"... و باز شروع کرد به زدن..و من هم با هر ضربه او اینبار من میگفتم "اوخ" و او باز تند تر میزد و دوباره در حالیکه عرق کرده بود باز با عصبانیت گفت:"لا آخ و لا اوخ" و من هم از با همه دردی که میکشیدم گفتم "نعم سیدی" و باز زدن شروع شد... اینبار از شدت درد میگفتم: "ایخ"... اینبار سرباز عراقی که کلافه شده بود گفت: "لا آخ و لا اوخ و لا ایخ" و کابل رو به گوشه ای پرت کرد و گفت:"امشی"
🌷🌷🌷🌷🌷
شهید حاج ابوالقاسم آقایی با کاروان آزادگان در مردادماه 69 ، سر افراز به میهن برگشت و چند ماه بعد از اسارت صدمات ولطمات اسارت خودنمایی کرد. درد های کشنده ای در بدن داشت که در اثر کتک خوردن های ممتمد از بعثی ها مزدور ایجاد شده بود و برای تسکین دردها از مسکن های مرد افکن استفاده میکرد و گاهی هفته ها و ماها در بیمارستان بستری بود... اما همیشه شاکر و ذاکر نعمات الهی بود و همواره پای کار انقلاب و ولایت بود...این رزمنده غیور ارتش جمهوری اسلامی در آخرین روز پائیز سال 90 و در روز شهادت سیدالساجدین علیه السلام خرقه تهی کرد و به یاران شهیدش پیوست. عاش سعیدا و مات شهیدا 🌹🌹(راوی: جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
◾️◾️◾️◾️
◾️
#همسنگر_عزیز
#برادر_علیرضا_کریمی
فقدان پدر بزرگوارتان ما را نیز اندوهگین ساخت.
غفران و رحمت الهی برای آن عزیز از دست رفته و سلامتی و طول عمر با عزت برای جناب عالی و خانواده محترم را از پروردگار متعال خواهانیم.
با خبر شدیم پدر بزرگوار همسنگرمان علیرضا کریمی بدرود حیات گفته اند و مراسم تشییع ایشان فردا انجام خواهد شد.
روحش شاد.
@alvaresinchannel
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️
#مجلس_ترحیم_مادر_شهید
در زیر باران
روزجمعه 29 فروردین مجلس ترحیم #والده_شهیدان_خوش_سیر
در قطعه 45 بهشت زهراء(س) با حضور خانواده و جمعی از همسنگران #تخریبچی با حفظ رعایت مسائل بهداشتی و فاصله اجتماعی انجام شد.
@alvaresinchannel