💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷
💐🌷
#روزی_که_مجید_اسیر_شد
سردار شهید #مجید_داوودی_راسخ
فرمانده گروهان گردان قمربنی هاشم در عملیات خیبر
و فرمانده گردان حضرت زهراء سلام الله علیها بعد از اسارت
اسارت اول فروردین سال 1363
#منطقه_طلائیه
✍️✍️✍️ راوی: #معز_خادم_حسینی
به محض دریافت #فرمان_حمله، گروهان مجید به خط زدند. شبی پرحادثه را پیش رو داشتیم. دود و آتش و خون همه جا را به هم ریخته بود. هنوز پنجاه قدم جلوتر نرفته بودند که یک گرینوف دشمن همهی ستون را هدف گرفت و در همان اولین دقایق تعداد زیادی از نیروها مجروح شدند. مجید ته ستون بود. به او تکلیف کرده بودند که از دستهای که قرار دارد خارج نشود. دشمن هر لحظه با امکانات جدیدتر و آرایشی قویتر به منطقه میآمد. لحظهای امان نمیداد. آتش توپ و خمپاره از زمین و زمان میبارید. من از طریق بیسیم با فرمانده گردان در تماس بودم. ارتباط با گروهان مجید، بیست دقیقه بیشتر طول نکشید. بیسیمچی لحظه به لحظه عملیات را مرتب گزاری میداد.
بچهها دارن میرن جلو . . .
به سیمخاردار رسیدند . . .
معبر را زدند . . .
عراقیها ما رو دیدند . . .
تیراندازی شروع شد . . . ت . . . ت . . تق . . .
بچهها زخمی شدند . . .
از فرماندهی به بیسیمچی گفتند: خودت برو جلو
نمیشه . . .
چرا؟
تیر خوردم!
گوشی را بده داوودی.
اونم زخمی شده . . . افتاده نمیتونه حرکت کنه . . .
خودت چه کار میکنی؟ مگه سلاح نداری؟
نه، اوضاع خیلی خرابه . . .
بعد صدای تک تیر و ناگهان سکوت. ارتباط به کلی قطع شد. دشمن با کالیبر دوشکا آنتن بیسیم را زد و از بین برد. احساس کردم هر دو به شهادت رسیدند. به کنار جاده رفتم. #تانکهای_دشمن در حال پوشش دادن بودند تا پاتک کنند. توی کانال پر از اجساد عراقی و شهدا بود. سرم را از کانال بیرون آوردم و نگاهی به منطقه کردم؛ محاصره شده بودیم. پایین آمدم و به سمت نیروها رفتم و رو به آنها گفتم: ما محاصره شدهایم. اگر به بیرون کانال نگاه کنید به راحتی متوجه میشوید . . .
کمی مکث کردم و بعد در حالی که به شهدا اشاره میکردم، ادامه دادم: تعارف نداریم. هر کس اهلش نیست یا نمیتونه تحمل کند با آمبولانس مجروحین بره عقب . . .
هنوز حرفم تمام نشده بود که نوجوانی از بین جمع بلند شد و با صدای بلند رو به من گفت: سه ماه به انتظار امروز صبر کردیم، حالا که به اینجا رسید بگذاریم و برویم! ما تا آخرش هستیم.
حرفهایش که تمام شد، بقیه بلافاصله حرفهای او را تأیید کردند. کسی عقب نرفت تا صبح مقاومت کردیم. صبح روز بعد برای بررسی وضعیت منطقه و همچنین شهدا و مجروحین که جلوتر از ما بودند، به بالای خاکریز رفتم. با دوربین وجب به وجب منطقه را بررسی کردم. بسیاری از شهدا مظلومانه در خون خود غلتیده بودند. نه امکان جلو رفتن بود، نه امکان عقب نشینی. بی خبر از وضعیت مجروحینی که جلوی ما بودند، لحظهای آرام و قرار نداشتم. برگشتم پایین. هنوز به کف کانال نرسیده بودم که آسمان غرید و باران گرفت.دیگر مطمئن شدم که کسی زنده نمانده است. چون اگر هم تا آن لحظه زنده مانده بود با آن باران شدید و سیلابی که راه افتاده بود، حتماً غرق شده بود. رفتم لیست شهدا را آوردم. بغضی گلویم را میفشرد. به سختی قلم در دستم میچرخید. نام #مجید_داوودی را هم جزو #اسامی_شهدا نوشتم.
شهید_مجید_داوودی_راسخ در تابستان سال 64 از اسارت آزاد شد و مجدد به صفوف رزمندگان لشگر10 پیوست و در کسوت #فرماندهی_گردان_حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها در #عملیات_نصر_4 در تابستان 1366 در ارتفاعات مشرف به #ماووت_عراق به شهادت رسید
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷.
@alvaresinChannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_فتح_المبین
در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۳۶۱/۱/۲
عملیات فتحالمبین
با رمز مبارک #یازهرا (س) در جبهه شوش و غرب رودخانه کرخه آغاز شد.
@alvaresinchannel
#مدد_الهی_در_فتح_المبین
به روایت
#سردار_شهید_حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10
ساعت ده ونیم شب تا یازدهصبح به همراه نيروها راه رفتم، به جایی رسیدیم و دستور توقف دادند. از خستگی با تجهیزات خوابم برد؛ اما یکدفعه با صدای انفجار از خواب پریدم: دیدم هواپیماها دارند بمباران میکنند. از آن طرف هم بچهها داد میزدند که تانکها دارند میآیند. در آن موقع ما سی ـ چهل نفر بیشتر نبودیم و تنها سلاحمان دو ـ سه قبضه آر.پی.جی7 و چندتايي هم اسلحه کلاشینکف و نارنجک بود.
تانکها جلو میآمدند كه من دیدم یک تانک در فاصله سی ـ چهل متری من است و دارد نزدیک و نزدیکتر میآید. هر چه داد زدم، بچهها نشنیدند. انگاری کسی توی آن گیرودار، متوجه من و تانک نشد. اگرنزدیک تر ميآمد، بيشتر بچهها را شهيد ميكرد. خودم را آماده مرگ کردم: دو ـ سهتا نارنجک برداشتم و شهادتین را زیر لب خواندم و به طرف تانک خيز برداشتم. ناگهان از سمتي دیگر، متوجه شدم که تانکهاي دشمن دارند فرار میکنند! باور کنید که اگر آن موقع این مزدورها را میگرفتی و ازشان میپرسیدی که برای چه دارید فرار ميکنید؟ خودشان هم نمیدانستند چرا؟!
در مصاف با آن امكانات و تجهيزات دشمن، ما تقريباً دستخالي به حساب ميآمديم؛ اما به واسطه عنايت خداوندي و #امدادهای_غیبیاش و خوفی که خداوند تبارك و تعالي به وسيله فرشتههايش توی دل دشمن انداخته بود، تانکها فرار کردند.
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🟢 #روزی_که_امام_بر_دست_و_بازوی_مجاهدان_بوسه_زد
پیام امام (ره) به مناسبت #عملیات_فتح_المبین
2 فروردین 1361
بسم الله الرحمن الرحیم
انْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اقْدامَکُمْ «۱» اخبار غرورآفرین جبهههای نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی- که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید- تبریک عرض میکنم. مبارک باد بر شما عزیزان افتخارآفرین پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکه الله و نصرت ملکوت اعلی نصیب اسلام و کشور عزیز ایران، کشور بقیه الله الاعظم- اروحنا له الفداء- نمودید.
رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیه الله- ارواحنا له الفداء- وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار میکنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکه الله نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت چنین جوانان رزمندهای، و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستند. این جانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم. شما دیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید. «یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً». «۲»
درود بر فرماندهان بزرگوار رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام. و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانی که میخواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند. و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانی که با کمک به صدام عفلقی میخواستند او را نجات دهند. و شکر بیپایان خداوندی را که توانستید با شکست مفتضحانه، نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بیآبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور نمایید. من از خداوند تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم.
درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهدای جبهه نبرد حق علیه باطل. و السلام علی عباد الله الصالحین.
2 فروردین 61
روح الله الموسوی الخمینی
جلد ۱۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۴۲ تا صفحه ۱۴۳
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_یاد_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
قطره اشکی به یاد بی بی
السلام علیک خذیجه الکبری
السلام علیک سیده الغرا
#السلام_علیک_والده_الزهراء_سلام_الله_علیها
همه مدیون خدیجه ایم
خدا اشک چشم را قبول کنه
@alvaresinchannel
انا لله و انا الیه راجعون
باخبر شدیم در روز وفات خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها امروز پنج شنبه ۲ فروردین ماه ۱۴۰۳ کربلایی حاج مصطفی شهبازی پدر شهید تفحص علیرضا شهبازی به فرزند شهیدش پیوست .
برنامه تشییع و تدفین به اطلاعتان خواهد رسید.
@alvaresinchannel
▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️▪️
◾️
همسنگر بی مثل و مانندم #خدیجه
بر عشق تو یک عمر پابندم #خدیجه
ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم
ای یاور دیرینه ام کوه غرورم
در مهربانی و وفا غوغا تو هستی
الگوی همسرداری #زهرا تو هستی
🔸▪️ #دهم_ماه_مبارک_رمضان_سالروز_وفات
#ام_المومنین_و_ام_الفاطمه_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها_تسلیت_باد
🍂🍃 @alvaresinchannel
✅ هیئت_الوارثین(رزمندگان تخریب لشکر10سیدالشهداء )
#عزای_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
زمان : این جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳
حسینیه شهید حجت الله عباسپور ساعت :۱۷/۳۰
مکان: بلوار ابوذر پل۶ خیابان شهید بقایی خیابان شهدای فاضل بجستانی جنوبی روبروی مسجدالنبی(ص) کوچه شهید عباسپور پ۴۷برگزار میگردد.
🌟🌷 @alvaresinchannel
انا لله و انا الیه راجعون
با خبر شدیم
سردار بزرگ اسلام جانباز رشید و مداح با اخلاص اهل بیت علیهم السلام،از رزمندگان اطلاعات عملیات لشگر۱۰سیدالشهدا علیه السلام برادربزرگوار حاج ابوالفضل بافرانی آسمانی شد و به دوستان شهیدش پیوست .
🔷 خبر رسید انشا الله تشییع حاج ابوالفضل روز یکشنبه5فروردین 1402 ساعت 9 صبح در مقبره الشهدای شهرک شهید محلاتی تهران انجام خواهد شد.
@alvaresinchannel
42.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه مبارک رمضان
#بهار_قرآن
قرائت قرآن و تک خوانی فرزند شهید
🔷و مداح نامی امروز #حاج_محمود_کریمی
حاج محمود کریمی اینجا 18 ساله است
4 اردیبهشت 1365 مصادف با 14 شعبان1406
اردوگاه دز و جمع رزمندگان #لشگر10_سیدالشهداء_علیه_السلام
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
هفت سال گذشت
سال 96 بود
چهارشنبه بود
#دوازدهم_ماه_مبارک_رمضان_بود
و این خبر به گوش همسنگران رسید
🔴 انالله وانا الیه راجعون
با خبر شدیم روحانی #هیات_الوارثین_تخریبچی_شهید_حجه_الاسلام_سید_مهدی_تقوی امروز در حمله کوردلان به مجلس شورای اسلامی در دفتر کارش با #زبان_روزه به شهادت رسید.
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#آخرین_عکس_با_یک_شهید
5 روز قبل از شهادت
هیات الوارثین
جمعه 12 خرداد 96
مطابق با 7 ماه رمضان1438
حسینیه #شهید_اربابیان
#شهید_حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
#حاج_جعفر_طهماسبی
شهادت 17 خرداد 1396
مطبق با 12 ماه رمضان 1438
@alvaresinchannel
#آخرین_دیدار
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
منزل سردار #شهید_تخریب_حاج_ناصر_اربابیان در ده ونک بود
وقتی من رسیدم آقا سید مهدی روی صندلی مشغول صحبت بود و کنارش نشستم و بعد هم ایشون مجلس رو به من واگذار کرد و کنارم نشست و من هم چون روز هفتم ماه رمضان بود بیاد هفتمین روز ماه محرم زیارت عاشورا خوندم و به یاد لب خشکیده اربابمون ، لحظه شهادت در گودی قتلگاه با آقا سید مهدی کلی گریه کردیم.
اذان رو گفتند و همه پشت سر آقا سید مهدی نماز مغرب و عشاء رو قبل از افطار خوندیم.
سید خیلی با طمئنینه نماز میخوند بین دو تا نماز با صدای بلند گفتم #آقا_سید_عملیاتی_نماز_بخون ...
با سید کنار سفره افطار نشستیم و روزه روز جمعه 7 ماه رمضان رو با هم افطار کردیم.
بعد از افطار وقت جدا شدن از همدیگر رو در آغوش گرفتیم و روی همدیگر رو بوسیدیم . به سید مهدی گفتم:
آقا سید یه عکس از 30 سال پیش شما دارم میخواهم یه عکس هم از الان شما داشته باشم و کنار هم بگذارم.
او هم سر و وضعش رو درست کرد و آخرین عکس رو از آقا سید گرفتیم.
#سید_مهدی_شهادت_حقش_بود_و_به_حقش_رسید
#رفیق_داغدار_سید_مهدی
#جعفر_طهماسبی
🌿🌹🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#لحظه_دفن
#تخریبچی_شهید
#حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
#گلزار_شهدای_علی_ابن_جعفر_قم
در سرازیری #قبرعلی به فریادت برسه
چقدر سخت است بهترین یارت رو توی خاک بگذاری
هفت سال گذشت
@alvaresinchannel
✅ هفت سال از این نوشته میگذرد
#حالا_بی_حساب_شدیم
#شهید_سید_مهدی_تقوی
یکی #سخترین_رو_های_عمر_پنجاه_ساله ام روزجمعه گذشته بود که پیکرمطهر رفیق با صفایی که بیش از سی سال با هم حشر ونشر داشتیم در بغل گرفتم ودر خانه قبرخوابوندم
رفیقی که چند روزقبل کنار یک سفره با هم روزه مان رو افطار کردیم و بعد از افطار فرصتی دست داد از شهید وشهادت با هم گفتیم..
به #سید_مهدی گفتم آقا سید خدایی من دیگه تاب و تحمل #فراق_دوستانم رو ندارم .
وقتی داشتیم از هم برای آخرین بار جدا میشدیم رو به من کرد و گفت : #بگذار_روت_رو_ببوسم
وبعد دست درآغوش همدیگر رو بغل کردیم و گذشت..
روزجمعه تشییع سید بعد ازنماز جمعه قم بود وبا دوستان هماهنگ کردیم که بعد از اذان ظهر از تهران حرکت کنیم تا روزه بچه ها به مشکل نخوره
یک ربع ازظهر گذشته بود که از تهران بیرون رفتیم.
درمسیر مدام تماس میگرفتیم ووضعیت رو سووال میکردیم
با سید محمد حسین آقا زاده سید تماس گرفتم که کجایید
گفت: رسیدیم مقابل گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع)
شما زود خودتون رو برسونید.
ما هم چند دقیقه بعد رسیدیم و من به محض پیاده شدن با عجله رفتم به سمت مکانی که برای دفن سید مشخص شده بود
اون رو با داربست محصورکرده بودند.
وارد شدم وپاها رو برهنه کرده و آستین ها رو بالا زدم و وارد حفره قبر شدم
و چند لحظه بعد هم یکی از سخترین لحظه ها اتفاق افتاد.
پیکرمطهرکسی که هفته های پی در پی بعد از #منبرش_روضه_خوندی دارن به دستت میسپارن تا توی خانه قبر بخوابانی.
خیلی به خودم فشار آوردم که به هم نریزم
از همه #دوستان_شهیدم یک جا مدد خواستم
اون ها هم روی من رو زمین نگذاشتن و خدایی مدد کردند تا سید صورتش روی خاک قرار گرفت.
تلقین رو خوندن و من هم حرف هایی که باید با سید میزدم زدم وقول و قرار هامون رو گذاشتیم .
حالا وقت جدایی شده بود وباید از سید جدا میشدم
یاد جمعه هفته قبل افتادم که قبل ازجدایی ، سید لبهاش رو روی صورتم گذاشت وگفت : #جعفر_بگذار_ببوسمت
ومن هم لبهام رو روی گونه ی چپ سید که با #تربت_کربلا آغشته شده بود گذاشتم وگفتم #سید_مهدی ...
#حالا_حساب_بی_حساب_شدیم.
#جامونده_از_شهدا
#جعفر_طهماسبی
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#یاد_شهدا_بخیر
🔷 تخریبچی شهید #مرتضی_کهن
فرمانده تخریبچی لشگر33 المهدی و
مربی تخریب پادگان امام حسین(ع)
شهادت: #عملیات_فتح_المبین
فروردین 1361 منطقه سایت رادر
🔶 شهید مرتضی کهن هنگامه عملیات فتح المبین تهران را رها کرد و برای یاری یارانش به تیپ المهدی آمد و در کسوت جانشینی تخریب تیپ 33 المهدی(ع) به فرماندهی حاج علی فضلی قرار گرفت و این فرمانده خودش مسوولیت معبر را در میدان مین برای عبور رزمندگان به عهده گرفت....
شهید مرتضی کهن در هنگام باز کردن معبر در میدان مین با آتش تیربار دشمن به شهادت رسید.
🔷 نشانی مزار : قطعه24 ردیف 123شماره 35
به روح مطهرش صلوات...
@alvaresinchannel