عجب شعری #حاج_قاسم میخواند!
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند
مرزها سهم زمیناند و تو اهل آسمان
آسمان #شام یا #ایران چه فرقی میکند
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر #الزهرا و #آبادان چه فرقی میکند
مرز ما #عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
#سامرا، #غزّه، #حلب، #تهران چه فرقی میکند
هر که را صبح #شهادت نیست شام #مرگ هست
بیشهادت، مرگ با خسران چه فرقی میکند
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظۀ آغاز با پایان چه فرقی میکند!
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّـدٍ وَّ آلِ مُحَمـَّد وعَجـِلْ فَرَجَهُم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#ب یاد شهدا
#ب یاد شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
التماس دعای فرج
#محمد آن چنان #عاشق #شهادت بود که مکرراً از پدر و مادر و همسرش درخواست می کرد که برای #شهادتش دعا کنند و می گفت دعا کنید تا من نیز #شهید شوم تا اینکه از رفیقانم جا نمانم.
🍃⚘🍃
#محمد با #دفاع از حرم #عمه سادات (س)⚘ و همچنین #سامرا(حرم امامین عسکریین)⚘ عشق خود را به#اهل بیت (ع)⚘ نشان داد.#آخرین اعزام او در #دفاع از حرم #حضرت زینب (س)⚘ در آذر ماه#1394 بود.
🍃⚘🍃
سرانجام در روز چهارشنبه 23 دی ماه #1394 قبل از #اذان ظهر در منطقه #خان طومان حلب بر اثر #اصابت ترکش خمپاره از #ناحیه #شاهرگ و #پهلو به آرزوی دیرینه اش رسید و به #دایی #شهیدش ملحق شد و در روز جمعه 25 دی ماه 1394 در #بهشت زهرا⚘ قطعه 50 (مدافعان حرم) ردیف 115 شماره 18 به خاک سپرده شد.
🍃⚘🍃
#محمد با #جانفشانی اش اثبات کرد که چه زیبا از قدیم گفته اند: حلال زاده به #دایی اش می رود چرا که حتی این دو #شهید از #یک #ناحیه نیز به فیض #شهادت رسیده اند.
🍃⚘🍃
#شهید به دست داعش،#حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا بطحائی
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۵۸# در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
#طلبه ای #باتقوا، #عالم و #بی رغبت به دنیا بود که #تحصیل را از #حوزه علمیه چیذر تهران #شروع و مدت #ده سال به #تدریس و #تحصیل در #نجف مشغول بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود.
پسرش که ۳#ساله بودند و #فرزند #دومش هم هنوز #متولد #نشده بود که ایشان به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
به همراه #پسر #سه سالهاش #محمدعلی و همسرش که #فرزند #دومشان را هم #باردار بودند، برای #زیارت حرم #امام حسن عسکری (ع)🌷به #سامرا مشرف شده بودند.
🍃🌷🍃
#هدف ایشان از #عزیمت به #سامرا انجام #تبلیغات برای #مراسم #نیمه شعبان بود.
🍃🌷🍃
با توجه به اینکه شنیده بود در #سامرا #امام جماعت ندارند، #تصمیم گرفته بود با #خانواده به این شهر #سفر کند و اگر شرایط برای #زندگی #مساعد بود در آنجا بمانند.
🍃🌷🍃
آن موقع هنوز هیچ خبری در مورد حضور داعش در #عراق و کشتارهای وحشیانه و ناجوانمردانه آنها در #جهان #منتشر نشده بود.
به روایت از آقای موسی اسماعیلی #مسئول ستاد بازسازی عتبات: این دو خانواده اوائل هفته ی قبل برای #زیارت به #سامرا آمدند که به دلیل #ناامن شدن اوضاع، چند روزی را در #سامرا اقامت داشتند.
تا اینکه #چهارشنبه ساعت 15# از #حرمین #عسکریین به قصد #زیارت #کربلا خارج شدند و با #وسیله نقلیه خود به راه افتادند.
وقتی به منطقه "اسحاقی" که یکی از #ناامن ترین مناطق در مسیر #سامرا به "سیدمحمد" است می رسند، #هدف #تیر مستقیم مهاجمین داعش قرار می گیرند.😔
🍃🌷🍃
#اینها تا مدتی در #آتش و #دود #گُم می شوند تا اینکه بعد از #مدتی طی تماسی که با #شهید بطحایی صورت می گیرد، یکی از #عوامل داعش گوشی را می بردارد و اعلام می کند که ما #او را به #قتل رسانده ایم.😔
🍃🌷🍃
ازم #حلالیت طلبیدند، دلم لرزید،اشک توی چشمام حلقه زد😭، ولی #یک ثانیه هم به #برنگشتن #بابام فکر نمیکردم.😭
#بابا #حلالیت طلبید ولی من نتونستم #حلالیت بطلبم.😭
🍃🌷🍃
دلم راضی نمیشد حتی یک در صد به نبود #بابام فکر کنم،#بابا بغلم کرد منو بوسید یه خنده مهربون کرد 😭و بهم اطمینان داد تا دنیا دنیاس حواسش به من هست و رفت ...😭😭
🍃🌷🍃
برادر بزرگترم آقا مجتبی خبر #شهادت #بابا سعیدم رو بهم دادن روز #جمعه 8#خرداد ساعت 8# صبح بود و من خونه یکی از اقوام بودم.😭
🍃🌷🍃
با ناباوری داشتم حرفای داداش مجتبی رو می شنیدم ولی اصلا حرف هایش برام قابل درک نبود؛ میگفت #بابام #شهید شده ولی من اصلا متوجه نبودم.
#شهید؟؟؟؟#بابای من؟؟؟😭😭
🍃🌷🍃
#اولین چیزی که به #ذهنم خطور کرد این بود که من تا وقتی توی این #دنیا هستم #هیچوقت #هیچوقت #فیزیک #بابام رو نخواهم دید
به شدت به بابام وابسته بودم بیشتر از خواهر و برادرم #عاشق #بابام بودم.😭😭
🍃🌷🍃
#بابا #اردیبهشت ماه ۹۴# رفت و ۲۸# روز بعد در# ششم #خردادماه در #سامرا به #شهادت رسید.
۹#خرداد هم #پیکرش آمد.😭😭
🍃🌷🍃
#عموی #شهیدم #حمید قارلقی #سه سال از #بابا #کوچکتر بود و سال ۶۷#شهید شد. ما خیلی به #زیارت #مزار #عمو میرفتیم و اتفاقاً #بابا هم در همان جایی که خیلی #دوست داشت #دفن شدند.😭
🍃🌷🍃
{{یاد #شهیدان با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}}
🍃🌷🍃
#پدرم یک عمر #بسیجی بود، #بسیجی ماند و همین #روحیه #بسیجی هم باعث شد تا #عاقبت بخیر شود.😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از پسر #شهید آقا مجتبی:
ما سه فرزند هستیم، من و دوخواهرم.
«روزی که خبر دادند کار #اعزام #پدرم جور نشده و نمیتواند برود #هیچوقت ایشان را آنقدر #ناراحت ندیده بودم.😭
🍃🌷🍃
بعد به بالکن خانه رفت و همانجا مشغول #دعا شد، نمیدانم چه به #خدایش🤍گفت که روز بعد تماس گرفتند و گفتند برای #چهارشنبه بلیت گرفتهایم و باید رهسپار #سامرا شود.»😭
🍃🌷🍃
پس از 28# روز #حضور در #سامرا و #فعالیتهای مستشاری وقتی خبر میرسد که داعشیها قصد منفجر کردن سد #سامرا را دارند
🍃🌷🍃
به همراه #مترجمش #شهید فاضل برای #سرکشی به اوضاع #منطقه رهسپار میشود که روی #تله انفجاری دشمن میرود و به #شهادت میرسد.😭😭
🍃🌷🍃
#پدرم بهم #وصیت کرده بودند که #قبل از #خاکسپاریاش، #زیارت عاشورا را در #مزار شون #قرائت کنم.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید سعید قارلقی هم درتاریخ ۱۳۹۴/۳/۶# در #سامرا به آرزویش که همانا
#شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
تهران، بهشت #حضرت زهرا سلام الله علیها،🌷
قطعه ۲۸
درکنار #مزار #برادر #شهیدش#حمید قارلقی.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید سعید قارلقی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد