eitaa logo
این عماریون
381 دنبال‌کننده
234.3هزار عکس
63.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
مجید بودند. قرار بود هفت سال دیگر  از و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به دینی و خاصی داشتند.😭 🍃🌷🍃 جمکران و معصومه(س)🌷 بود، در هم می‌کرد. همچنین بود و حوزوی را دنبال می‌کرد، صالحین شده بود و را می‌داد. 🍃🌷🍃 شون باعث شده بود که با ایشان خیلی باشند. بیشتر بودند تا و . بود و زیادی برایشان می‌گذاشت. بچه‌ها هم بودند.😭😭 🍃🌷🍃 را که بود دیگری داشت. به خاطر و خاصش، زیادی به نشان می‌داد. اما از نظر سعی می‌کرد به هر تایشان . 🍃🌷🍃 همیشه به من می‌گفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت می‌توانم بگویم که لحظه از سرش نیفتاد.😭 🍃🌷🍃
حضرت زینب(س) شهیدمحمود نریمانی بانام مستعار (حبیب)🍃⚘🍃درتاریخ 1366/10/12درکرج متولدشد. ایشان درتاریخ1395/5/10درحما_سوریه به رسید.مزار در کرج است.ایشان متاهل بودند و 1فرزند به نام(محمدهادی)داشتند. نریمانی 4 بار برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع)⚘به سوریه اعزام شد و در آخرین اعزام  در 10 مرداد ماه  1395 و در ماه رمضان در حماه سوریه به رسید. شهید محمودنریمانی(حبیب)یکی از شبیه ترین نوع شهادت را به ابوالفضل(ع)⚘داشتند. به روایت ازهمسر شهید: نحوه آشنایی با این شهید بزرگوار به زمان ازدواج باز می‌گردد و اینکه عموی آقا محمود همسایه ما بودند و از این طریق  به یکدیگر معرفی شدیم که منجر به ازدواج شد و هیچ شناخت قبلی از نریمانی نداشتم.
بعد از گذراندن دو ترم در اداره ی بازرگانی استانشان استخدام شدو بیش از پیش احساس تکلیف می کرد و با رشوه خواری و رفع تبعیض مبارزه و رسیدگی به مستضعفان تنها بخشی از دل نگرانیها بود. پس از کارش ، خانواده اش تصمیم گرفتند که برامپیش آستین بالا بزنند و بعد از تحقیقات مستمر بالاخره همسر ایده ال خود را پیدا کرد و این وصلت انجام شد و زندگی ساده خود را شروع کردند. مدتها گذشت تا اینکه حمله ی داعشیان به حرم زینب (س)⚘شروع شدو می شنید که چه جنایتهایی در کشور سوریه انجام میشه. 😔 آرام و قرار نداشت و بی تاب بود و نیمه شب ها گریه ، امانش را بریده بود. دیگه پای موندن نداشت و مرتب خبرها را رصد می کرد و با دوستان بسیجی خود مرتب در تماس بودکه چه باید کرد و چه جوری میشه به سوریه رفت و آن مزدوران را ریشه کن کرد. تصمیم جدی گرفت که باید برای دفاع از حرم بیت (ع)⚘عازم سوریه شود. می گفت این را بدانید تا زمانی که بچه های شیعه زنده هستند نمی گذاریم زینب⚘دوباره به اسارت کفر در بیاید.
به روایت از همسرشهید سید مهدی موسوی: مهدی جزء اولین کسانی بود که به سوریه رفت. با نارحتی بهش می گفتم چرا باید بری سوریه بجنگی ؟ توی کشور خودمون به آدمهای مثل شما بیشتر نیازه ، نباید جانت را در یک کشور غریب از دست بدی.😔 مگه سوریه خودش جوون نداره که از کشورش دفاع کنند. چون مهدی سه ویژگی مهم داشت : با ، و مدار بود. روی همین اصل همیشه میخواست طرف مقابلش را روشن کنه.😔 می گفت : اشتباه شما همینه که به مرزها توجه میکنی اولا اینکه حرم زینب (س)⚘در محاصره است دوم اینکه مرز اسلام تا جایی است که اسلام و مظلوم وجود داره.😔 پس یک مسلمان واقعی باید گوش به فرمان ♡ باشه و از اسلام و دینش دفاع کنه که دشمنان اسلام نتونند به اون خدشه وارد کنند.
دوست ایشان آسال همسرشان را به شهید مصطفی علمدار معرفی کرد، خانم ایشان  دوست همسر آسال بود، به همسر ایشان گفتند قبل از ازدواج یک ماهی برو وضعیت جسمی ایشان را ببین بعد با ایشان ازدواج کن. 🍃🌷🍃 همسرشان در جواب شان گفت:«من که سعادت نداشتم در جبهه حضور داشته باشم، پس بگذارید وظیفه ام را این گونه ادا کنم.» 🍃🌷🍃 وقتی همسرشان  فهمید ایشان هستند از ایشان خواست که آن دنیا پیش فاطمه (س)🌷 از او کند و اش که به ایشان گفتند: این بود که در از من نخواهید را کنار بگذارم. 🍃🌷🍃 بزرگوار ، ۲۷ مثل از ایشان  کردند‌. 🍃🌷🍃
سرانجام سید مصطفی علمدار که  در والفجر 10 در سال 66#و در سن 21 به درجه نائل شده بود. 🍃🌷🍃 سرانجام پس از و حاصل از ، سرانجام در سن 51# سالگی، روز 15 96# در ایام سادات فاطمه زهرا (س)🌷 به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید پس از با شکوهی که انجام شد در گلزار ملامجدالدین ساری خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : من و بیشتر از آنکه همسر باشیم، بودیم. خیلی‌ها به رابطه عاطفی ما غبطه می‌خوردند. تمام مشکلات‌مان را به کمک هم حل می‌کردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت. 🍃🌷🍃 حس می‌کردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک محکم بود. با وجود خوشبخت‌ترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭 🍃🌷🍃 اما برای داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواسته‌هایش را تأمین کند. او دیگری هم داشت. نمی‌خواست تنها و برای باشد،😭 🍃🌷🍃 می‌خواست از ، از ، و ت برای دیگران استفاده کند. برای همین در انتظامی را کرده بود.😭 🍃🌷🍃 دنیا در نظر بی‌ارزش‌تر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. چندین ماه قبل از پر کرده بود تا از طریق کارش به برود. 🍃🌷🍃 این بود که زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من بروم؟»😭 🍃🌷🍃
سال   ۱۳۵۷#   کلاس اول بود که وارد علیه رژیم شاه شد. 🍃🌷🍃 ایشان لحظه‌ای آسایش نداشت، از و امام و مبارز گرفته تا و در ، مردم به و … بود. 🍃🌷🍃 آموزان کاشمر رژیم خون‌خوار پهلوی در ۵۷# توسط ایشان و دوستانش و شد. 🍃🌷🍃 اسلحه‌ مزدوران رژیم را به غنیمت گرفت و به نظامی پرداخت، در و ، عمده‌ای داشت و ایشان از مردمی این بود. 🍃🌷🍃 در تمام این اوقات، همیشه با خاصی، مراقب نفوذ افراد فرصت‌طلب و انقلابیون بعد از انقلاب، در نهادها بود و با افشاگری، مردم را به از انقلاب و طرد فرصت‌طلبان دعوت می‌کرد. 🍃🌷🍃 قبل از انقلاب،ایشان و دوستانش با موتور برای کردن (ره) در شهر تردد می‌کردند و به خاطر اینکه همیشه لباس مبدل می‌پوشیدند،مأموران نمی‌توانستند  شناساییش کنند. 🍃🌷🍃
سرانجام سید حمید نخلی هم درتاریخ   ۱۳۶۰/۶/۲۶# ، در بر اثر به به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید به منتقل و پس از تشییع با شکوهی که انجام شد خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃 #شهید : تهران، بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه  ۲۴  ردیف ۱۶ 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠شهید سید حمید نخلی 💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
۱۲ اسفند ۱۳۶۰# که روز به بود با خانواده و اقوام برای بدرقه او به سپاه رفتیم. آنجا به من گفت: "مادر برایم نان نیاوردی؟ 🍃🌷🍃 گفتم تو نان نخواستی. رفتم تا برایش نان بگیرم وقتی برگشتیم دیدیم که حرکت کردند و رفتند. بعدها فهمیدم به یکی از اقوام گفته بود که "نمیخواستم ی مادرم را موقع خداحافظی ببینم".😭😭 🍃🌷🍃 خیلی ها می‎گفتند معلوم نیست چه شده است و خیلی ناراحتی می‎کردم. یک روز های کوچکش را پشت نویس کردم و به یکی از اقوام دادم تا به داخل ضریح (ع)🌷بیندازد. 🍃🌷🍃 همان شب خواب دیدم که یک زن رو بند دار صدایم می‎زند و می‎گوید حالا بیا و فرزندت را ببین که چه شده. دیدم در صحن علی(ع)🌷زمین خورده است اینجا بود که خیالم راحت شد که پسرم شده.😭 🍃🌷🍃 بعد از عیدنوروز سال ۱۳۶۱# بود که ساکش را اوردند و گفتند اصغر شده 😭😭 . برای پیدا کردنش به رفت ولی شد، عمویش هم رفت و او هم شد و نتوانستند را پیدا کنند.😭😭 🍃🌷🍃
ایشان از ورود به پاسداران حضور در ها را به کار در شهر ترجيح می داد لذا به مناطق رفت و در المبين ، المقدس ، ، ابن عقيل ، مقدماتی ، 2 و مرحله و 4 شرکت کرد. 🍃🌷🍃 و مختلفي را در اين بر عهده داشت،ایشان در متعدد و شد از جمله در والفجر مقدماتی از ناحيه شد و عملاً خود را از دست داد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1362# براي درمان و چشم از طرف پاسداران به آلمان اعزام و بعد از مراجعت عليرغم استراحت پزشکي به بازگشت و در مسلم ابن عقيل ابوالفضل (ع)🌷 را بر عهده گرفت. 🍃🌷🍃 در زمان تصدی نسبت به آمادگي نيروهاي تحت امر بسيار حساس بود و با نظمی و توجهی به مسائل به شدت برخورد می کرد. 🍃🌷🍃
ایشان در شرايط نيز فضيلت شب را از دست نمی داد، تفاوتی و توجهی به مسائل و # شهدا را از بزرگ می دانست و در کنار نظامی در از نيز غافل نبود‌. 🍃🌷🍃 در 6 1362# در مرحله والفجر 4 در بازپس گيري قندی در منطقه عراق به همراه ابوالفضل العباس (ع)🌷 وارد شدند. 🍃🌷🍃 اين در نبرد شبانه به# اهداف مورد نظر دست يافت و نيروها در مقر نيروهای عراقي مستقر شدند . اما ارتش عراق گردان ابوالفضل العباس (ع)🌷 به ایشان را از #3 جهت به درآورد.😔 🍃🌷🍃 و تعداد از تحت امر ایشان با ناچيز در برابر پاتک اول عراقی ها شبانه روز کردند. 🍃🌷🍃 در شب روز نيروهاي عراقي با اجراي پاتک سنگين ، نيروهاي ابوالفضل العباس (ع)🌷 را با شرايط بسيار روبرو کردند با شدت گرفتن دشمن بر اثر ترکش راست ایشان شد. 🍃🌷🍃
با وجود اين ایشان تا مقاومت کرد. با نيروهاي عراقی و سنگرهای ابوالفضل (ع)🌷 در به تن به رسيد. 🍃🌷🍃 بعد از ایشان، #علی اصغر در بدر در تاريخ /12/22 در مجنون به رسيد. 🍃🌷🍃 {یاد با ذکر یک شاخه گل 🌷} سرانجام#شهید صالح الهیار لو هم در تاریخ 6# آبان 1362# در 4  به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید: گلزار شهر خوی. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید صالح الهیارلو💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
سرانجام فرهاد سرحدی  هم  روز شنبه (۱۴ تیرماه) به دلیل بروز بیماری به بیمارستان مراجعه و روز چهارشنبه (۱۸ تیرماه) به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : تهران، بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه ۵۰  🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠شهید دکتر فرهاد سرحدی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
❣️❣️ سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ،سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ صبحتون معطر به عطر صلوات بر مهدی صاحب زمان (عج)❤️
☝️ مربوط حضور آقا🤍 بر سر #شهید هادی جوان دلاور. 🍃🌷🍃 تنها شرطمان این بود که ضارب باید بعد از آزادی هر سال در سوری در همکاری با نیروی انتظامی و کارشناسان، و انجام بدهد و را که در آن روز متوجه به آن‌ها کند. پدر و مادر آرش شوکه شده بودند. پدرش می‌گفت من وقتی شنیدم بدون هیچ پسرم را اصلاً باورم نمی‌شد. در پاسخش گفتم ما با زهرا (س)🌷 کردیم. بروید و به بیت (ع)🌷متوسل شوید.😭 🍃🌷🍃 می‌خواستند به نوعی کار ما را جبران کنند که قبول نکردیم. دو بنر نوشتند که یکی را در محله ۳۰ متری جی تهران و یکی دیگر را هم در سراب نصب کردند. با این کار موافقت کردیم، چون می‌خواستیم مردم بدانند بی‌هیچ چشمداشتی از قاتل فرزند عزیزمان گذشتیم.😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام هادی جوان دلاور هم درتاریخ ۲۴# اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳# بعداز کما ، به آرزویش که در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید تهران ، بهشت زهرا سلام الله علیها🌷 قطعه ۵۰ 🍃🌷🍃
نحوه ی : 😭 جمعه ظهر ( ۶ آذر ۹۴ ) توی سنگر بودیم. اگه ایستاده نماز می خوندیم دشمن ما رو می زد. نمازش رو به صورت نشسته توی سنگر ما خوند. 🍃⚘🍃 ده الی بیست دقیقه بعد از نماز ظهر بود که تیر خورد بالای چشم چپش. با اینکه کلاه سرش بود تیر از کلاه رد شد و پیشونی اش رو شکافت ... 😭😭 🍃⚘🍃 سریع سوار ماشینش کردیم و هنوز نبضش می زد و داشت خس خس می کرد. توسل کردیم به زهرا (س)⚘ اما انتخاب شده بود و فدای زینب سلام الله علیها⚘شد … 😭😭 🍃⚘🍃 وقتی می خواستیم دفنش کنیم انگار به خواب رفته بود. آرامش توی چهره اش موج می زد. 😭 🍃⚘🍃 سرانجام قلی پور هم در تاریخ ۱۳۹۴/۹/۶ در حلب سوریه به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید. 🍃⚘🍃 مزار گلزار شهر قیروکارزین استان فارس 🍃⚘🍃
به روایت از #شهید: پدر عزیزم بسیار ، اخلاق، ، ، و دوست بود، تمامی ویژگی های خوب اخلاقی یکجا در پدرم جمع شده بود. 🍃🌷🍃 روز شنبه 8 اول وقت برای کارهای به تهران رفت و ظهر برگشتند، ظهر با ایشون تماس گرفتن و گفتن معلوم نیست کی بشن. عمیقا ناراحت شدند و به قول خودشون به رقیه (س)🌷 شدند. غروب که شد با بابا تماس گرفتند و گفتند فردا صبح ساعت 6 فرودگاه باشند. 🍃🌷🍃 برای ؛ زمان زیادی برای خداحافظی نداشت و فقط میتونستند با اقوام تماس بگیرند و بطلبند؛ از همه خداحافظی کردند و مارو به شوهر عمه ام و عمو عباس سپردند. 🍃🌷🍃 همراه سعید شروع به جمع کردن ساک لباساشون شدیم و هرچیزی که به ذهنم می رسید براشون گذاشتم، زمان اذان مغرب بود که مادرم رفت مسجد و من و تنها بودیم. 🍃🌷🍃
سرانجام سعید قارلقی هم درتاریخ     ۱۳۹۴/۳/۶# در به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : تهران، بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه  ۲۸ درکنار #حمید قارلقی‌. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید سعید قارلقی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
ایشان در تکاور امیر(ع)🌷 تیپ ۴۴ بنی‌هاشم (ع)🌷 سپاه چهارمحال و بختیاری بود که  به‌منظور غرب کشور (کردستان) برای با منافقین، گروهک‌های دموکرات، کومله و پژاک داشت. 🍃🌷🍃 سِمت ایشان  در زمان حضورش در ، تکاور تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع)🌷 و بختیاری بود. 🍃🌷🍃 به روایت از همسر : متولد روستای «باغملک» استان کهکیلویه و بویراحمد بود. من هم در همان روستا به دنیا آمدم و نسبت دور فامیلی با هم داشتیم. سال 1371# وارد می شوند، از همان سال 1372# که با هم عقد کردیم، شان در شد و در با «کومله»، «پژاک»، «پ ک ک» داشت. 🍃🌷🍃 سال 1392#، تلویزیون مزار «حجربن عدی» در را نشان می داد. و که زمانی که این را دیدند، می گفتند که با جلوی این آدم ها . 🍃🌷🍃 بعد از آن از جنایت های داعش در منتشر می شد که بسیار تکان دهنده بود. سال 1394 را گرفت و شد. 🍃🌷🍃
همسر و مادر بزرگوار ایشان از اولین کسانی بودند که کنار پیکر حاضر می شوند.💔 🍃🌷🍃 تصویر از پیکر در معراج تهران، درروز دوشنبه دوم خرداد ماه. 🍃🌷🍃 سرانجام حسن صیاد خدایی هم در ساعت ۱۶ یکشنبه _یکم خردادماه_ در حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران توسط دو موتور سوار با شلیک گلوله وبه رسید. 🍃🌷🍃 # پیکر از تشییع باشکوهی که انجام شد در قطعه ۵۰ بهشت زهرا (سلام الله علیها)🌷 خاکسپاری شد در هادی طارمی حاج قاسم سلیمانی) 🍃🌷🍃
ایشان با ورود به تهران و اش تازه یافت ، پیوندی نزدیک با نواب صفوی و اسلام برقرار کرد. 🍃🌷🍃 در خرداد ۱۳۴۲# به ندای امت گفت و از خونبار ۱۵ شد. 🍃🌷🍃 در کنار این   لحظه‌ای از و غافل نمی‌شد و که در این داشت. 🍃🌷🍃 در مختلف به جعفر صادق (ع)🌷 و ابوالفضل (س)🌷 و 🌷 گذاشته شد و اخیر محل فعالیت های ایشان بود‌. 🍃🌷🍃 در این از سال‌های ۴۷ – ۴۶ شایسته‌ای منجمله گروه‌های و ، ، قرض الحسنه رو داشت. 🍃🌷🍃 ایشان متاهل بود و  ۶  فرزند به یادگار دارد،   ۵ فرزند پسر و ۱ دختر. 🍃🌷🍃 ای ایجاد کرد که حدود ۷۰۰# خانوار را تحت داشت و  بخش   هم تشکیل داد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال‌های شکوفایی انقلاب اسلامی در ارشاد و# هدایت نقش به سزایی داشت و در برگزاری عامل مؤثری بود. 🍃🌷🍃
پس از پیروزی انقلاب ایشان  به سبب عالی و وسیعش به ۲ کمیته ۱۳ منصوب شد و در این منشأ شد. 🍃🌷🍃 و را در منطقه سازمان داد ،باشروع  تحمیلی علاوه بر به ، و ک فراوانی را جهت ارسال به جمع آوری نمود و به زده ارسال داشت. 🍃🌷🍃 به روایت از یکی از دوستان : همه ساله منزل مخبر از تا ۲۸# صفر شاهد سوگواری شهیدان حسین بن علی (ع)🌷 بود و حسینی را سیراب می‌کرد. 🍃🌷🍃 روز و پنجم آذر ۱۳۶۰# نیز طبق معمول هر ساله عزاداران و در ایشان نموده و مهیای مراسم بودند. 🍃🌷🍃 یکی از تروریست‌های منافق به مخبر را که پذیرایی از بود را به کوچه می‌کشاند.
و با یک دست پلید خود را به و ایشان آغشته می‌کند و این عالم متقی در بزرگوارش در کنار حسینی به الله می‌پیوندد.😭😭 🍃🌷🍃 مخبر پیش از این بار مورد قصد عوامل گروهک اسلامی منافقین قرار گرفته بود و هر بار به طور آسایی زنده مانده بود.😭 🍃🌷🍃 بود که این در به رسد که# مصادف با بزرگوارش باشد تا دیگر در همیشه تاریخ بر پا دارد.😭 🍃🌷🍃 سرانجام حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالکریم مخبر هم درتاریخ    ۱۳۶۰/۱۰/۲۵#  به دست به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : تهران ، بهشت زهرا سلام الله علیها،🌷 قطعه  ۲۴  🍃🌷🍃
یادم می‌آید در تشییع جنازه‌ی حججی، باهم در خانه بودیم و از تلویزیون تماشا می‌کردیم. همسر شهید کنار قبر نشسته بود و دعا می‌خواند. از آقاش♡ یک عبا خواسته بودند که در شهید بگذارند. آقا وحید آن‌جا رو به من کرد و گفت: خانم، ببین همسر شهید چگونه آرزوهای شهید را برآورده کرد! این ماجرا را فراموش کرده بودم تا اینکه قبل از تشییع جنازه، یادم افتاد و به برادرم گفتم هرطور شده به رهبری پیامی بفرستید تا اگر ممکن است چیزی هم برای من بفرستند که الحمدلله، شب قبل از تشییع جنازه، چفیه‌ای از آقا♡ به دستم رسید که صبح قبل از تشییع، به همراه برادرم به محل شهید رفتیم و پرچمی🇮🇷 که رویشان بود به همراه آقا♡و معراجی که هرشب برایشان می‌خواندم، روی سینه‌شان گذاشتم و گفتم: خودم هر آرزویت را برآورده می‌کنم؛ نمرده‌ام که آرزو به دل بمانی!😭
به روایت از آقای قاسم سلیمانی دشتکی استاندار خوزستان درباره جزئیات حادثه : در حدود ساعت ۱۰ صبح روز شنبه یک هلیکوپتر شامل نفر پرواز و نفر عوامل یک نفر تامین انتظامی برای اخذ رای انتخابات از روستای احمدفداله بخش شهیون دزفول به مرکز شهر دزفول اعزام شد. که متاسفانه این هلیکوپتر در نزدیکی دریاچه تمبی  که در بین شهرستان‌های لالی و اندیکا قرار دارد اقدام به فرود اضطراری می‌کند. و بر اثر این حادثه و تکان های شدید سرنشینان این بالگرد از داخل با بدنه برخورد می کنند. و در این بین باغبان به رسید و #۹ نفر دیگر شدند که همگی پس از اعزام نیروهای اورژانس به بیمارستان انتقال داده شدند. 🍃🌷🍃 همه سرنشینان بالگرد دچار ها و های جزئی شده و خوشبختانه حال آنها رو به بهبودی رفت و از بیمارستان مرخص شدند. مطهر سروان علیرضا باغبان زاده با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی از آستان مقدس سبزقبا (ع)🌷 به سمت گلزار علی شلگهی شهرستان دزفول تشییع و درآنجا تدفین شد. ‏ 🍃🌷🍃
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 اللهم‌صلی‌وسلم‌علی‌محمدوآل‌محمد بعدد‌مااحاط‌به‌علمک‌وعجل‌فرجهم 🟠 حدود ۹۰ سال قبل آیت الله ابوالحسن حدائق در سفر مکه با کاروان، گرفتار طوفان شن می شوند که مرگ حتمی در کمین شان بود. آیت الله حدائق متوسل به صاحب الزمان علیه السلام شده،نماز استغاثه به امام زمان می خوانند، و ملهم به این صلوات می شوند. همه‌ی اهل کاروان این صلوات را همراه با ایشان تکرار می کنند و نجات می یابند. آیت الله حدائق تا آخر عمر به دوستان و شاگردان خویش، گفتن این صلوات را توصیه و خود ایشان نیز به خواندن این صلوات مداومت داشتند. تکرار و مداومت این صلوات شریفه بعد از نماز های واجب برای رفع مشکلات موثر و تکرار آن به صورت دسته جمعی در هنگام نزول بلا و سختی در رفع آن موثر می باشد. ✅ مرحوم آیت الله حاج ابوالحسن بسم الله الرحمن الرحیم 🤲1- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ زِنَةَ عَرشِ الله، 🤲2- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ زِنَةَ السَّمواتِ السَّبعِ، 🤲3- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ زِنَةَ الأرَضینَ السَّبع، 🤲4- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ زِنَةَ الجِبالِ، 🤲5- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ زِنَةَ المِیاهِ البِحارِ وَ الأنهار، 🤲6- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ أنفاسِ الخَلائقِ، 🤲7- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ الشِّعرِ وَ الوَبَرِ، 🤲8- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ الحَجَرِ وَ المَدَرِ، 🤲9- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ قَطَراتِ الأمطارِ، 🤲10- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ أوراقِ الأشجارِ، 🤲11- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ سُوَرِ القُرآنِ، 🤲12- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ آیاتِ القُرآن، 🤲13- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ أسطُرِ القُرآنِ، 🤲14- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ کَلِماتِ القُرآنِ، 🤲15- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ عَدَدَ حُرُوفِ القُرآنِ، 🤲16- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ مِنَ الآنِ إلی یَومِ القِیامَةِ، 🤲17- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الأنبیاءِ المُرسَلینَ و المَلائِکَةِ المُقَرَّبینَ و الشُّهَداءِ وَ الصِّدیقینَ وَ عِبادِکَ الصّالِحینَ عَدَدَ أنفاسِ الخَلائِقَ، 🤲18- اللهمَّ صلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الأنبیاءِ المُرسَلینَ وَ المَلائِکَةِ المُقَرَّبینَ و الشُّهَداءِ وَ الصِّدیقینَ وَ عِبادِکَ الصّالِحینَ مِنَ الآنِ إلی یَومِ القِیامَة. 🤲19- اللهمَّ العَن أعداءَ مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ عَذِّبهُم عَذاباً ألیماً وَ العَنِ الجِبتَ وَ الطّاغُوتَ عدد أنفاسِ الخَلائِق. ⭕️ به قول مرحوم حضرت آیت الله حدائق این صلوات یک گنج است.
بعد از گذراندن دو ترم در اداره ی بازرگانی استانشان استخدام شدو بیش از پیش احساس تکلیف می کرد و با رشوه خواری و رفع تبعیض مبارزه و رسیدگی به مستضعفان تنها بخشی از دل نگرانیها بود. پس از کارش ، خانواده اش تصمیم گرفتند که برامپیش آستین بالا بزنند و بعد از تحقیقات مستمر بالاخره همسر ایده ال خود را پیدا کرد و این وصلت انجام شد و زندگی ساده خود را شروع کردند. مدتها گذشت تا اینکه حمله ی داعشیان به حرم زینب (س)⚘شروع شدو می شنید که چه جنایتهایی در کشور سوریه انجام میشه. 😔 آرام و قرار نداشت و بی تاب بود و نیمه شب ها گریه ، امانش را بریده بود. دیگه پای موندن نداشت و مرتب خبرها را رصد می کرد و با دوستان بسیجی خود مرتب در تماس بودکه چه باید کرد و چه جوری میشه به سوریه رفت و آن مزدوران را ریشه کن کرد. تصمیم جدی گرفت که باید برای دفاع از حرم بیت (ع)⚘عازم سوریه شود. می گفت این را بدانید تا زمانی که بچه های شیعه زنده هستند نمی گذاریم زینب⚘دوباره به اسارت کفر در بیاید.
به روایت از همسرشهید سید مهدی موسوی: مهدی جزء اولین کسانی بود که به سوریه رفت. با نارحتی بهش می گفتم چرا باید بری سوریه بجنگی ؟ توی کشور خودمون به آدمهای مثل شما بیشتر نیازه ، نباید جانت را در یک کشور غریب از دست بدی.😔 مگه سوریه خودش جوون نداره که از کشورش دفاع کنند. چون مهدی سه ویژگی مهم داشت : با ، و مدار بود. روی همین اصل همیشه میخواست طرف مقابلش را روشن کنه.😔 می گفت : اشتباه شما همینه که به مرزها توجه میکنی اولا اینکه حرم زینب (س)⚘در محاصره است دوم اینکه مرز اسلام تا جایی است که اسلام و مظلوم وجود داره.😔 پس یک مسلمان واقعی باید گوش به فرمان ♡ باشه و از اسلام و دینش دفاع کنه که دشمنان اسلام نتونند به اون خدشه وارد کنند.
به روایت از پدر : با کردم و را زینب(س)🌷 ، رقیه(س)🌷 ، و نمودم.😭 🍃🌷🍃 چرا که لایق بود و از عزیز انقلاب و همه و نظام را خواهانم. 🍃🌷🍃 وقتی به می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از به رفت و من نمی دانستم که در بوده. 🍃🌷🍃 برای بیت و 🌷 را یکی از بود😭 بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه خواند قلبی داشت.😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ   ۱۳۹۳/۱۲/۱۲#   در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر سپیدان، شیراز. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد