#رفع ضعف کودکان
🦋سویق کودک
🦋انجیر
🦋عناب
🦋حریره بادام یا شیر بادام
🐝فالوده سیب
🐝سنجد
🐝مویز
🐝برگه زردالو
🐝سوپ گندم
🦆عسل
🦆نخودچی و کشمش
🦆برگ چغندر در غذاها
🐝شیره انگور یا سه شیره (در مزاج گرم سه شیره توصیه نمیشود) اثر معکوس دارد
⚠️پرهیز از محصولات کارخانهای
به روایت از همسر #شهید :
من و #مجید بیشتر از آنکه همسر باشیم، #رفیق بودیم. خیلیها به رابطه عاطفی ما غبطه میخوردند. تمام مشکلاتمان را به کمک هم حل میکردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت.
🍃🌷🍃
حس میکردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک #تکیهگاه محکم بود. با وجود #مجید خوشبختترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭
🍃🌷🍃
اما برای #همسرم داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواستههایش را تأمین کند. او #دغدغههای دیگری هم داشت. نمیخواست تنها #آرامش و #امنیت برای #خودش باشد،😭
🍃🌷🍃
میخواست از #خودش، از #جوانیاش، #استعدادها و ت#واناییهایش برای #رفع #مشکلات دیگران استفاده کند. برای همین #خدمت در #نیروی انتظامی را #انتخاب کرده بود.😭
🍃🌷🍃
دنیا در نظر #مجید بیارزشتر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. #همسرم چندین ماه قبل از #شهادتش #فرمی پر کرده بود تا از طریق #محل کارش به #سوریه برود.
🍃🌷🍃
#آرزویش این بود که #مدافع #حرم
#حضرت زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من #سوریه بروم؟»😭
🍃🌷🍃
#تقویت #استخوان
#رفع #ضعف #ولاغری.
💐سوپ گندم كه با پاچه گوسفند پخته شود به همراه روغن زیتون.
( آرام پخته شود برای حفظ کلسیم )
💐هفتهاي سه وعده، حليم که بجای شکر ، عسل مخلوط شود
💐 هفتهاي سه وعده، بادام روزي 14-7 عدد، شبها انجير و صبحها زيتون هر كدام 7-3 عدد.
💐اگر در يك دوره 4 ماهه اينها را بخورید تمام ساختار بدن تغيير خواهد كرد
به روایت از همسر #شهید :
من و #مجید بیشتر از آنکه همسر باشیم، #رفیق بودیم. خیلیها به رابطه عاطفی ما غبطه میخوردند. تمام مشکلاتمان را به کمک هم حل میکردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت.
🍃🌷🍃
حس میکردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک #تکیهگاه محکم بود. با وجود #مجید خوشبختترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭
🍃🌷🍃
اما برای #همسرم داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواستههایش را تأمین کند. او #دغدغههای دیگری هم داشت. نمیخواست تنها #آرامش و #امنیت برای #خودش باشد،😭
🍃🌷🍃
میخواست از #خودش، از #جوانیاش، #استعدادها و ت#واناییهایش برای #رفع #مشکلات دیگران استفاده کند. برای همین #خدمت در #نیروی انتظامی را #انتخاب کرده بود.😭
🍃🌷🍃
دنیا در نظر #مجید بیارزشتر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. #همسرم چندین ماه قبل از #شهادتش #فرمی پر کرده بود تا از طریق #محل کارش به #سوریه برود.
🍃🌷🍃
#آرزویش این بود که #مدافع #حرم
#حضرت زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من #سوریه بروم؟»😭
🍃🌷🍃
🍏#رفع لکه های قهوهای صورت
آب پياز يك قاشق
آب خيار يك قاشق
كمی عسل
مواد بالا را مخلوط كرده به مدت ۳ تا ۴ ساعت روي پوست بگذاريد
📣وجوب دفع منکر
⭕️آیتالله عباس کعبی:
#دفع_منکر مانند #رفع آن واجب شرعی است.
باید به حکم وظیفه شرعی در مقابل مفسدان ایستاد؛ راه ایستادن هم قیام لله به عنوان امر به معروف و نهی از منکر است.
✅پیشگیری از عمل اشرار و مفسدان و جلوگیری از شبکهای شدن فساد، به وسیلهی همگانی کردن و #شبکهای_کردن #امر_به_معروف و نهی از منکر است؛ لذا در مقیاس حکومتی باید بر « دفع المنکر کرفعه واجب» اذعان کرد.
📌در مسائل فقه فردی در مقیاس حکومتی، همه فقها اتفاقنظر دارند که پیشگیری از وقوع جرم #وظیفه_همگانی بوده و نظام اسلامی و #مردم به همراه #دستگاههای گوناگون نظام اسلامی که متولی این امر هستند؛ #مسئولیت_مشترک برای این کار دارند.
✍#آیت_الله_کعبی، درسگفتارهای مبانی فقهی-حقوقی گزارشگری فساد.
🍏#رفع لکه های قهوهای صورت
آب پياز يك قاشق
آب خيار يك قاشق
كمی عسل
مواد بالا را مخلوط كرده به مدت ۳ تا ۴ ساعت روي پوست بگذاريد
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
#آیندهنگر بود و در #کارهایش #خیلی تلاش میکرد. اگر #شهید علیمحمدی تصمیم به انجام کاری میگرفت کسی نمیتوانست جلوی او را بگیرد و تا زمانی که آن کار را به پایان نمیرساند، دست از کار بر نمیداشت.
🍃🌷🍃
#معلم بسیار خوبی بود و از #هیچ تلاشی برای #کمک به #دیگران جهت #رفع مشکلات دریغ نمیکرد.
#پرداخت #زکات #علم را از #صفات خوب ایشان میتوان نام برد.
🍃🌷🍃
#همسرم یک #عاشق واقعی بود. بسیار برای #امام و #خون #شهدا #ارزش قائل بود. گاهی از بعضی اتفاقها گله میکردم همیشه به من میگفت: «مواظب باش! برای این انقلاب خون ریخته شده، مبادا به بیراهه بروی.»
🍃🌷🍃
#همسرم همیشه میگفت: «شما هر کاری را برای #خدا🤍 انجام بدهی هم احساس بهتری داری هم موفقتری. برای #خدا🤍سلام کن برای #خدا🤍 به گلها آب بده.» در همه چیز #خدا🤍 را در نظر داشت.
به نظر من علت #شهادتش هم همین #خلوص نیتش بود. آدمی معمولی بود. مثل من و مثل شما، نمازش هم حتی گاهی دیر میشد.
🍃🌷🍃
همسرم چند سال قبل از #شهادتش به من شماره تماس یکی از دوستانش را داده بود و گفته بود که اگر برای من اتفاقی افتاد، حتی قبل از اینکه پلیس را مطلع کنی ایشان را در جریان بگذار.
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
من و #مجید بیشتر از آنکه همسر باشیم، #رفیق بودیم. خیلیها به رابطه عاطفی ما غبطه میخوردند. تمام مشکلاتمان را به کمک هم حل میکردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت.
🍃🌷🍃
حس میکردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک #تکیهگاه محکم بود. با وجود #مجید خوشبختترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭
🍃🌷🍃
اما برای #همسرم داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواستههایش را تأمین کند. او #دغدغههای دیگری هم داشت. نمیخواست تنها #آرامش و #امنیت برای #خودش باشد،😭
🍃🌷🍃
میخواست از #خودش، از #جوانیاش، #استعدادها و ت#واناییهایش برای #رفع #مشکلات دیگران استفاده کند. برای همین #خدمت در #نیروی انتظامی را #انتخاب کرده بود.😭
🍃🌷🍃
دنیا در نظر #مجید بیارزشتر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. #همسرم چندین ماه قبل از #شهادتش #فرمی پر کرده بود تا از طریق #محل کارش به #سوریه برود.
🍃🌷🍃
#آرزویش این بود که #مدافع #حرم
#حضرت زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من #سوریه بروم؟»😭
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃