💢چرا شهید میشوند؟
سید لبنان در تحلیل ماجرای شهادت حاج قاسم عزیز گفت که «ترامپ چرا همچین کاری کرد؟» و جواب او یک چیز بود: «چون او هیچ دستاوردی نداشت. او ۹ پرونده مهم داشت: ایران، عراق، لبنان، افغانستان، سوریه، یمن، معامله قرن، ونزوئلا، کوبا و در همه این ۹ پرونده شکست خورد. ترامپ بدون پیروزی میخواست وارد انتخابات شود و به همین خاطر باید برای خود دستاورد میساخت.»
_ هر چند که زدن یک مامور رسمی حکومتی در یک کشور ثالث، هنری نمیخواست اما نتیجه آن انتخابات هم برخلاف خواست ترامپ رقم خورد.
۳ اتفاق مهم رقم خورد. او #شکست خورد. دوم اینکه در زندگی شخصی به گفته همسر برایان هوک (رییس میز ایران در کمپین فشار حداکثری) زندگی بر آنان از ترس انتقام سخت، #سخت شد و سوم بنا به گفته پنتاگون از زمان شهادت حاجی ما، تعداد سربازان امریکایی در منطقه تا خرداد امسال به نصف رسید و به حدود سی هزار نفر کاهش پیدا کرد. به قول سید حسن نصرالله «ما را در میدان دنبال کنید نه در سخنرانیها».
_ حالا هم «شهید» میشوند چون اسرائیل دستاوردی پیدا نکرد. میخواست ایران را به آشوب بکشاند، میخواست به قول خودش #سر_مار را در #تهران بزند و حالا نه تنها هیچ کدام از اهدافش محقق نشده که حتی نگران #تلآویو و بندر ایلات است و در تکاپوی رساندن کشتیهایش به سرزمینهای اشغالی...!
در میدان نظامی هم اسرائیلیها میبینند که در یک جنگ تمام عیار با مرکاوا و جنگنده و ... نتوانسته هیچ هدف نظامی را محقق کند. حتی اهداف اعلامیاش هم به سرانجام نرسیده و او مانده است با رسوایی بیمارستان شفا و کودککشی و کشته شدن تعداد زیادی از درجهداران ارتشش و راهپیماییهای اعتراضی در شهرهای اروپایی و امریکایی...
_ آنها چارهای ندارند. «الغریق یتشبث بکل حشیش.» کسی که در حال غرق شدن است به هر گیاه خشکی چنگ میزند. زدن یک مستشار، دیپلمات ایرانی در سوریه آن هم در خانه خودش هیچ هنری نمیخواست که حتما از بیهنری به نام اسرائیل بر میآمد.
ولی حالا چند وقتی هست که شرایط تغییر کرده است. از زمان شهادت حاجی به بعد، مقاومت روزبهروز توسعه پیدا کرده است.
همین الان میدان نشان میدهد که اسرائیل درون سرزمینهای اشغالی با چه ارتش پهن و پنهانی از دریای سرخ تا شمال فلسطین _بدون دستاورد_ درگیر شده است و از طرف دیگر شرّی که میخواست به جامعه ایرانی وارد کند به خودش برگشته است....
#شهید_سیدرضی
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
#بار اول كه رفت ما هنوز #نامزد بوديم اما بار دوم كه 26#آذر 94# رفت، #پنج ماه قبلش #ازدواج كرده بوديم. در #چهل و هشتمين روز #اعزام #دومش هم به #شهادت رسيد.😭
🍃🌷🍃
برخلاف بار اول، اين بار #حجت گفت كه قراره به #سوريه بره😭 راستش من ابتدا مخالفت كردم. خب واقعاً دو ماه دوري از ايشان با توجه به اينكه #تازه از #ازدواجمان ميگذشت، #سخت بود.😭
🍃🌷🍃
هرچند #همسرم #مأموريتهاي زيادي ميرفت و #كم پيش ميآمد كه #كنار من باشد. وقتي مخالفت من را ديد گفت آن دنيا جواب #حضرت زينب(س)🌷را ميتواني بدهي؟😭
🍃🌷🍃
گفتم نه نميتوانم، 😭بعد ديگر نتوانستم هيچ حرفي بزنم. نميتوانستم مخالفتي بكنم چون پاي #ناموس #امام حسين(ع)🌷در ميان بود.😭😭 و#حجت رفت و......😭😭😭
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
#پسر اولم ،
#محمدحسن در #عملیات فتحالمبین به #شهادت رسید و #پیکر او و#تعدادی دیگر از #شهدا پس از 13#روز در خاک عراق پیدا شد، تمام مقدمات ازدواج #محمدحسن فراهم شده بود اما #قبل از #ازدواج به #شهادت رسید.😭
🍃🌷🍃
همسرم بعد از #شنیدن #شهادت #پسرم که قرار بود داماد شود منزل را ۹#شب و روز چراغانی کرد و خودم نیز با انجام #غسل #صبر و #تلاوت قرآن #فراق #فرزندانم را بر خود آسان کردم.😭
🍃🌷🍃
#پسردومم
#محمد محسن هنگام #شهادت تنها 15#سال داشت، از 13#سالگی به #جبهه رفت و با اینکه #سن و سال #کمی داشت اما در #گروه #شناسایی #فعالیت داشت، در سالهای 1360# تا 1362# در #جبهه بود و در خاک عراق به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#پسر سومم،
#محمدجواد پس از #شهادت #برادرش که #لباس #برادر بزرگ خود را به #تن کرده و در سن 18#سالگی وارد #سپاه شد و در همان 18# سالگی نیز با #خواهر #شهید سید عبدالحمید حسینی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
#محمدجواد پس از #برادران خود به #جبهه رفت و در #عملیات کربلای 5 به #برادران خود #پیوست و #داغ از دست دادن #فرزندانمان برای #همسرم بسیار #سخت بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
ایشان رفت #جبهه و#جانباز شد.
وقتی که #جانباز شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه #راه برود خیلی برایش #سخت بود، وقتی #اشک های #مادرش را می دید خیلی اذیت می شد البته #مادرش این #اواخر هم وقتی ایشان را می دید #گریه می کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
اگر #تعالیم #دینی و #امید به #خدا🤍 نبود به یقین شرایط، برایش #سخت می شد، ایشان #جوانی #پرشور و #حرارتی بود، اهل #ورزش و #تحرک و ۳۰#سال بود که #تحرک و #حرکت را فقط #می دید.
🍃🌷🍃
مدت ۱۶#سال من فقط #دَمر و #روی سینه #خوابید.
🍃🌷🍃
ایشان در #راه #هدف #مقدسش به این #درجه الهی نائل شد، و ابدا #ناراحت #نبود، ایشان به #حرف #ولی امرش #امام خمینی #لبیک گفت، همین که به عنوان یک #شیعه در آن دنیا پیش #امامش #روسیاه نیست #خوش حال بود.
🍃🌷🍃
ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس ۲۷#سال در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان بود، این سال ها ایشان بیش از 20#بار زیر #عمل جراحی رفت.
🍃🌷🍃
یک بار 7#ماه در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند.
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
ایشان افزود :با وجود شرایط #سخت #زندگی به دلیل اینکه #پسرم #تک فرزند بود #تلاش میکردم از #نظر #پوشش همسطح دیگر #دوستانش باشد و هیچ وقت احساس #کمبود نکند با این وجود در بیشتر مواقع #پول توجیبی که بهش میدادم را به #همکلاسیهایش که بعضیها #کرایه #رفت و آمد #نداشتند میداد و برای #کمک به #وضعیت اقتصادی #خانه در #تابستانها کار میکرد.
🍃🌷🍃
به گفته ایشان #گلمحمد #پدر #قربانعلی از چند سال قبل از #شهادت #پسرمان به دلیل #بیماری فلج شده بود که #پسرم برای #نگهداری از #پدرش از هیچ #تلاشی #کوتاهی نمیکرد و در بیشتر موارد حتی #نظافت شخصی #پدرش را هم خود #شخصا انجام میداد و تمام #درآمد #کارگری خود را برای #تامین هزینه #درمان #پدرش صرف میکرد.
🍃🌷🍃
تمام #همسایهها در زمان حیات #قربانعلی به دلیل #کمکهایی که انجام میداد از #پسرم به نیکی یاد میکردند و برایش #دعای خیر داشتند. داشتن #فرزندی مانند #قربانعلی برای هر #مادری #افتخار است چرا که #شهدا #راه و منش #خدایی دارند.
🍃🌷🍃