eitaa logo
این عماریون
327 دنبال‌کننده
259.2هزار عکس
71.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ وقت در زندگی احساس چیزی را . همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز. 🍃🌷🍃 همکارانش می گفتند در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. وقتی از او سوال می شد شما از همه زودتر می آید و از همه دیرتر می روید، چرا کسر کار؟ 🍃🌷🍃 در جواب می گفت: در می رود یک لحظه به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار من به المال هستم و حق استفاده ندارم. 🍃🌷🍃 همیشه در مقابل و زانو می نشست و هر وقت به دیدن آنها می رفت را بوسید و وقتی هم می کرد باز آنها را بوسید.😭 🍃🌷🍃
ایشان از ورود به پاسداران حضور در ها را به کار در شهر ترجيح می داد لذا به مناطق رفت و در المبين ، المقدس ، ، ابن عقيل ، مقدماتی ، 2 و مرحله و 4 شرکت کرد. 🍃🌷🍃 و مختلفي را در اين بر عهده داشت،ایشان در متعدد و شد از جمله در والفجر مقدماتی از ناحيه شد و عملاً خود را از دست داد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1362# براي درمان و چشم از طرف پاسداران به آلمان اعزام و بعد از مراجعت عليرغم استراحت پزشکي به بازگشت و در مسلم ابن عقيل ابوالفضل (ع)🌷 را بر عهده گرفت. 🍃🌷🍃 در زمان تصدی نسبت به آمادگي نيروهاي تحت امر بسيار حساس بود و با نظمی و توجهی به مسائل به شدت برخورد می کرد. 🍃🌷🍃
احمد متوسليان را خود مي دانست، بارز و را قرار داد و از همان اولين روزهاي حضورش در، با نشان دادن خود را نشان داد. 🍃🌷🍃 بعدا از شد. با ۲۷ محمد رسول الله (ص)🌷 احمد، ایشان هم  از آن به بعد ۲۷ در هاي مختلف كرد. 🍃🌷🍃 ایشان از اواسط سال۱۳۶۰# تا اواخر ماه سال ۶۱#، حمزه (ع)🌷را در المبين و المقدس بر عهده داشت. 🍃🌷🍃 ایشان پس از احمد متوسليان در ۶۱ و ۲۷ توسط حاج همت، در و بن عقيل در ، به عنوان مقام لشكر كرد. 🍃🌷🍃
در هايي كه به مي گرفت، و كار بود. نسبت به المال ،هر گاه با به مي آمد، المال را خانه مي گذاشت و با من به اش مي كرد. 🍃🌷🍃 يك بار يكي به منزل ما آمد و گفت كه رضا با ماشين او را به جايي برسند. حاضر# نشد از المال استفاده كند و با من او را به مقصد رساند. 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزم: دشمن در ارتفاع 143 فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آن جارساندم، چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال آر پي چي 60 بودند. 🍃🌷🍃 دشمن پاتك سنگيني زده بود. هر چه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي فقط نفر سالم مانده بودند كه جنگيدند. 🍃🌷🍃
۷۰ و دفاع مقدس زرین قلم 🍃🌷🍃 ایشان درسال  ۱۳۴۱   متولد شد. در و سه راه مرگ که بعد‌ها به سه راه معروف شد شد. 🍃🌷🍃 ۱۹ بود و  خدمتش را در پاسداران در شهریور سال  ۱۳۵۹# در شروع کرده بود. 🍃🌷🍃 با حمله صدام به ‌ایران برای از ایشان راهی شد با آنکه جوان بود، در بسیاری از داشت. 🍃🌷🍃 ایشان همان هست که در یکی از مراسم رهبری، در حین سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان بلند گفت : به آقا بگویید از رفتن حرف نزند، از دیشب تا الان به قلبم فشار آمده.😔 🍃🌷🍃
---==🍃🌺﷽؛🌺🍃==--- 👈چرا#قبله رابه سمت وسپس به سمت داد؟ 🕋👇👇 1⃣ درقرآن دلیل تغییر راشناسایی پیروانِ حقیقی اسلام ازدیگرمسلمانان وسنجش میزان اطاعت‌پذیری آنان ازپیامبراکرم معرفی کردوفرمود: 📚ماآن قبله‌اى راكه قبل ازاین بر آن بودى برگرداندیم، تا افرادى كه از پیامبراکرم پیروى میكنندباافراد جاهلیّت رابازشناسیم 2⃣ یهودبرای خودش،نقش محوری در ادیان قائل بود؛به گونه‌ای که مسیحیت راانشعابی ازخود میدانست وباآن مبارزه میکردوحتّی دین خودرا برترازاسلام میدانست،ودلیل شان این بودکه مسلمانان همان المقدس است.خداوندبرای اینکه این برتری‌جویی آنها راسرکوب نمایدومستقل بودن اسلام رانشان دهد راتغییرداد 3⃣✅ ، همانگونه که ازآیاتِ قرآن پیداست، یکی‌بودن مسلمانان بایهود، بهانه‌ای بودبرای اذیت‌ مسلمانان؛ لذاءپیامبراکرم دوست داشت تا به سمت تغییرکند 🕋خداوندبه پیامبراکرم فرمود: اكنون تورابه سوى قبله‌اى میگردانيم كه ازآن خشنودباشى. 4⃣ 📚خداونددرقرآن کریم میفرماید: ماشمارا امت معتدل ومیانه‌رو قرار دادیم. 🕋شایددرموردقبله نیزاینگونه بوده استکه چون بیشترمللِ مسیحی دركشورعربی زندگی میكردندوبرای ایستادن به سوی بیت المقدس ناچاراًبه سمت شرق میایستادند، ولی یهودیانِ شامات وبابل ومانندآن به سوی بیت المقدس كه تقریباًسمت غرب بودمیایستادند 🕋اما درسمت جنوب ومیان مشرق ومغرب قرارداشت،و یك خط میانه محسوب میشد.
۷۰ و دفاع مقدس زرین قلم 🍃🌷🍃 ایشان درسال  ۱۳۴۱   متولد شد. در و سه راه مرگ که بعد‌ها به سه راه معروف شد شد. 🍃🌷🍃 ۱۹ بود و  خدمتش را در پاسداران در شهریور سال  ۱۳۵۹# در شروع کرده بود. 🍃🌷🍃 با حمله صدام به ‌ایران برای از ایشان راهی شد با آنکه جوان بود، در بسیاری از داشت. 🍃🌷🍃 ایشان همان هست که در یکی از مراسم رهبری، در حین سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان بلند گفت : به آقا بگویید از رفتن حرف نزند، از دیشب تا الان به قلبم فشار آمده.😔 🍃🌷🍃
💔فریاد صبور (قسمت سوم) 5⃣ شكوه از خلافت عثمان: 💢 تا آن كه به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و 💢 خويشاوندان پدرى او از به پاخاستند و همراه او المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه به جان گياه بهارى بيفتد. 💢 عثمان آنقدر كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و او نابودش ساخت. ادامه دارد...⏮ .
با تشكيل بسيج، وارد بسيج شد، خريده بود كه بچّه ها با آن گشت بدهند و كارهاي پايگاه را انجام دهند. 🍃⚘🍃 روزي مادرش سخت بيمار شد و به دكتر احتياج پيدا كرد، به گفتم: با اين موتور مادر رو  تا همين خيابون خاوران ببر دكتر...! ـگفت: نه ، اين موتور مال الماله نميشه! گفتم : جان! تو كه پول بنزين را از خودت ميدي گفت،ـ باشه! موتورش كه مال الماله...! با اينكه بسيج جا نداشت، موتور را به داخل حياط خانه ميآورد و بعنوان پاركينگ هم استفاده ميكرد حاضر نشد مادرش را ببرد! 🍃⚘🍃 در 16/12/62 در «خيبر» و در سرزمين «جزيره ي مجنون» همچون برادر بزرگوارش گرديد ،وتاكنون ما  را چشم به راه گذاشته 😭😭 🍃⚘🍃 هنوز كمتر از ماه از اوّلين نگذشته بود كه «حميد» در حال تحصيلات سوم راهنمايي، عازم شد 🍃⚘🍃   در 22/2/62 حين «والفجر1» شد و هرگز جنازش را نياوردند😔 آنقدر خوش خلق بود كه پس از ، اقوام و نزديكان بهمون گفتند: چراغ خانه تون خاموش شد!! 🍃⚘🍃
نامه عزل منتظری 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ جناب آقای منتظری‏ ‏‏🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان‏‎ ‎‏امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم‏ می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست‏ و از کانال آن‌ها به می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را‏‎ ‎‏از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین‏‎ ‎‏دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در علیه اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و‏‎ ‎‏می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. 🔸در مسئله ، شما‏‎ ‎‏او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است‏‎ ‎‏مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است‏‎ ‎‏و من حالِ بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی‏‎ ‎‏که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای و یا در تهران به جماران‏‎ ‎‏مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. 🔹اگر شما نظر من را شرعاً‏ ‎‏مقدم بر نظر خود می‌دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کندـ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از‏‎ ‎‏آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت ‏می‌کنم دیگر خود دانید:‏ 🔸1ـ سعی کنید افراد خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و‏‎ ‎‏گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.‏ 🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت‏‎ ‎‏نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است‏‎ ‎‏را به رادیوهای بیگانه دهند.‏ 🔹4ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان‏‎ ‎‏گمنام ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای‏ این‌که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک‌تان کند.‏ 🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح‏‎ ‎‏می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای‏ حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم‏‎ ‎‏و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان‏‎ ‎‏مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری‏ بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.‏ 🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من‏‎ ‎‏با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز‏‎ ‎‏چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و‏‎ ‎‏دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.‏ 🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.‏‎ ‎‏من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع‏‎ ‎‏مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی‏‎ ‎‏کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها آن را با شوق و‏‎ ‎‏شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران‏‎ ‎‏صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را‏‎ ‎‏بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه‏‎ ‎‏هست اوست. والسلام.‏ ‏‏یکشنبه 6 / 1 / 68‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج21، صص332-330) ‌
ایشان از ورود به پاسداران حضور در ها را به کار در شهر ترجيح می داد لذا به مناطق رفت و در المبين ، المقدس ، ، ابن عقيل ، مقدماتی ، 2 و مرحله و 4 شرکت کرد. 🍃🌷🍃 و مختلفي را در اين بر عهده داشت،ایشان در متعدد و شد از جمله در والفجر مقدماتی از ناحيه شد و عملاً خود را از دست داد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1362# براي درمان و چشم از طرف پاسداران به آلمان اعزام و بعد از مراجعت عليرغم استراحت پزشکي به بازگشت و در مسلم ابن عقيل ابوالفضل (ع)🌷 را بر عهده گرفت. 🍃🌷🍃 در زمان تصدی نسبت به آمادگي نيروهاي تحت امر بسيار حساس بود و با نظمی و توجهی به مسائل به شدت برخورد می کرد. 🍃🌷🍃
یادم می‌آید در تشییع جنازه‌ی حججی، باهم در خانه بودیم و از تلویزیون تماشا می‌کردیم. همسر شهید کنار قبر نشسته بود و دعا می‌خواند. از آقاش♡ یک عبا خواسته بودند که در شهید بگذارند. آقا وحید آن‌جا رو به من کرد و گفت: خانم، ببین همسر شهید چگونه آرزوهای شهید را برآورده کرد! این ماجرا را فراموش کرده بودم تا اینکه قبل از تشییع جنازه، یادم افتاد و به برادرم گفتم هرطور شده به رهبری پیامی بفرستید تا اگر ممکن است چیزی هم برای من بفرستند که الحمدلله، شب قبل از تشییع جنازه، چفیه‌ای از آقا♡ به دستم رسید که صبح قبل از تشییع، به همراه برادرم به محل شهید رفتیم و پرچمی🇮🇷 که رویشان بود به همراه آقا♡و معراجی که هرشب برایشان می‌خواندم، روی سینه‌شان گذاشتم و گفتم: خودم هر آرزویت را برآورده می‌کنم؛ نمرده‌ام که آرزو به دل بمانی!😭