حاج #احمد_متوسلیان در ١۵ فروردین ماه سال ۱۳۳۲ در یکی از #محلات جنوب شهر #تهران به دنیا آمد. دوران #تحصیل ابتدایی را در دبستان اسلامی #مصطفوی به #پایان رساند و ضمن تحصیل، به پدرش که در #بازار به شغل شیرینی فروشی اشتغال داشت، کمک میکرد. #احمد در کودکی بسیار گوشهگیر بود. پس از پایان دوره ابتدایی، وارد #هنرستان صنعتی شد و در سال۱۳۵۱ موفق به اخذ #دیپلم گردید. سپس به #خدمت سربازی اعزام شد و در شیراز دوره تخصصی #تانک را گذراند و پس از آن، به #سرپل_ذهاب اعزام شد. در سال ۱۳۵۶ در رشته #مهندسی الکترونیک #دانشگاه علم و صنعت ایران پذیرفته شد.
.
🌸 به مناسبت سالروز تولد #حاج_احمد_متوسلیان
.
📆تاریخ تولد: ۱۵ فروردین ۱۳۳۲
.
📆تاریخ انتشار طرح: ۱۴ فروردین ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #سوریه #استوری_شهدایی
🍃بهار، مفتخر به داشتنِ توست...
بیست و ششمین روزِ خرداد را به نامت آذین بسته اند تا در قلب بهار درخشان و جاودانه بمانی
.
🍃تربیت شده در خانواده ای #متدین...پدر و مادری حسینی که تربیتشان ذره ذره #عشق را با تو عجین میکرد!
.
🍃زیرِسایه مادرِ عالم، در مدرسه #فاطمی مشغول طلبگی شدی!
با عشق درس میخواندی! طوری که راهِ ده ساله را،هشت ساله به پایان بردی و شدی شاگردِ مکتبِ بزرگان🙂
.
🍃خوشرویی
#آراستگی
دوری از #ریا
جاذبه قوی بود برای جذب #جوانان😊
طبق فرمایش رهبری؛ زندگیات آمیخته ای بود از #تحصیل #تهذیب #ورزش .
.
🍃پدر دو دختر بودی؛ بشری و فاطمه⚘
و همین مهرِ پدری نگذاشت لحظهای بیتفاوت از ظلمی که به بچه ها و مظلومان میشود بگذری!
دل نازک بودی! طاقت شنیدن ناله های جانسوز کودکان #سوریه و #عراق را نداشتی پس دخترانت را به مادرشان و هر سه را به حضرت ارباب سپردی و راهی شدی🥺
.
🍃در گوش مادر زمزمه کردی : " نمیتوانم در کنار #همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم #کودکان سوریه و عراق؛ والدینشان سر بریده میشوند"
.
🍃کار خوب،تدریس،حقوق و زندگی آرام، هیچکدام پایِ رفتنت را سست نکرد! گویی آن سوی مرزها، چیزی انتظارت را میکشید که تو به #شوقِ وصلش بال و پر میزدی🕊
به قولِ خودت رفتی تابه "حاصل آموخته هایت" برسی👌
.
🍃در "سی و یکمین" روز فروردین رها شدی...در روزِ میلادِ مولایت،امامِ باقر (ع)؛ اولین روز ماه رجب❣
گفتی زحمت #تشیع پیکرم را به کسی نمیدهم و چند سالی است که پیکرِ پاکت،مهمانِ سرزمینِ شام است...
در "دَرعا" مانده ای... گویا توانِ دل کندن از #سوریه و بانویش را نداری!
.
🍃هرجا خوشی همانجا باش اما...اینجا دو دختر چشمِ به راهِ آمدنت نشسته اند.
بشری بعد از شنیدن خبر پروازت #تب کرد!تبی که هیچ دکتری علت و درمانی برایش نداشت!
دکتری گفت: تبِ بیپدری است...ببریدش؛خودش خوب میشود💔
تبِ جسمش قطع شده اما تبِ دلش...؟ گمان نکنم😔
.
🍃برگرد و بگذار،هدیه تولدت، در آغوش کشیدن دخترهایت باشد🙂
#دختران_بابایی_اند
.
#میلادت_مبارک ، بابایِ دخترها
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_مهدی_مالامیری
.
📅تاریخ تولد: ۲۶ خرداد۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار: ۲۵خرداد ۱۳۹۹
.
🥀مزار یادبود: قم
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بهار، مفتخر به داشتنِ توست. بیست و ششمین روزِ خرداد را به نامت آذین بسته اند تا در قلب بهار درخشان و جاودانه بمانی♡
🍃تربیت شده در خانواده ای #متدین. پدر و مادری حسینی که تربیتشان ذره ذره #عشق را با تو عجین میکرد!
🍃زیرِسایه مادرِ عالم، در مدرسه #فاطمی مشغول طلبگی شدی! با عشق درس میخواندی! طوری که راهِ ده ساله را، هشت ساله به پایان بردی و شدی شاگردِ مکتبِ بزرگان🌺
🍃خوشرویی، #آراستگی، دوری از #ریا، جاذبه قوی بود برای جذب #جوانان. طبق فرمایش رهبری، زندگیات آمیخته ای بود از #تحصیل #تهذیب، #ورزش.
🍃پدر دو دختر بودی، بشری و فاطمه، و همین مهرِ پدری نگذاشت لحظهای بیتفاوت از ظلمی که به بچه ها و مظلومان میشود بگذری! دل نازک بودی! طاقت شنیدن ناله های جانسوز کودکان #سوریه و #عراق را نداشتی پس دخترانت را به مادرشان و هر سه را به حضرت ارباب سپردی و راهی شدی.
🍃در گوش مادر زمزمه کردی: "نمیتوانم در کنار #همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم #کودکان سوریه و عراق، والدینشان سر بریده میشوند"😔
🍃کار خوب، تدریس، حقوق و زندگی آرام، هیچکدام پایِ رفتنت را سست نکرد! گویی آن سوی مرزها، چیزی انتظارت را میکشید که تو به #شوقِ وصلش بال و پر میزدی.
🍃به قولِ خودت رفتی تابه "حاصل آموخته هایت" برسی. در "سی و یکمین" روز فروردین رها شدی. در روزِ میلادِ مولایت، امامِ باقر (ع)؛ اولین روز ماه رجب.
🍃گفتی زحمت #تشیع پیکرم را به کسی نمیدهم و چند سالی است که پیکرِ پاکت، مهمانِ سرزمینِ شام است. در "دَرعا" مانده ای. گویا توانِ دل کندن از #سوریه و بانویش را نداری!
🍃هرجا خوشی همانجا باش اما. اینجا دو دختر چشمِ به راهِ آمدنت نشسته اند. بشری بعد از شنیدن خبر پروازت #تب کرد! تبی که هیچ دکتری علت و درمانی برایش نداشت! دکتری گفت: تبِ بیپدری است. ببریدش، خودش خوب میشود.
تبِ جسمش قطع شده اما تبِ دلش...؟ گمان نکنم😔
🍃#دختران_بابایی_اند، برگرد و تنها یک بغل، بابایشان باش
#شهادتت_مبارک؛ پدر دختران🌺
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مهدی_مالامیری
📅تاریخ تولد: ۲۶ خرداد۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار یادبود: قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨به نام خدای کویرهای داغ
🍃از دیار خاک های آفتاب خورده #یزد، لالهای رویید که حکایت از معجزه عشق داشت.
🍃تا پایان دوره ابتدایی #تحصیل کرد و پس از آن حرفهی بنایی را در پیش گرفت. بنا بود و فهمیده بود ساختمانی که پایههایش استوار باشند، تا فلک هم میتوان بُردش. بنابراین پایههای #ایمان را چنان محکم در قلبش نشاند که حتی #مرگ هم نتوانست آنها را بلرزاند.
🍃آن هنگام که دین و #اسلام را در خطر دید، جامه رشادت و شجاعت و #عشق بر تن کرد و راهی دیار عاشقان شد. به عنوان کمک تیربارچی در آنجا خدمت کرد. خالصانه، بی ادعا، بی ریا و... تا اینکه سرانجام مزد خدمت در راه معشوق را با شیرینی وصل، دریافت کرد.
🍃قریب به ده سال، مزارش چون بانوی #گمنام بقیع، پنهان بود. اما بالاخره در سال هفتادو سه به چشم انتظاری خانوادهاش پایان داد و برای همیشه در زادگاهش آرمید.
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسن_خواجه
📅تاریخ تولد : ۱۰ خرداد ۱٣۴٧
📅تاریخ شهادت : ٢٢ دی ۱٣۶۵
📅تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : شلمچه
🥀مزار شهید : شهرستان اشکذر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بهار، مفتخر به داشتنِ توست. بیست و ششمین روزِ خرداد را به نامت آذین بسته اند تا در قلب بهار درخشان و جاودانه بمانی♡
🍃تربیت شده در خانواده ای #متدین. پدر و مادری حسینی که تربیتشان ذره ذره #عشق را با تو عجین میکرد!
🍃زیرِسایه مادرِ عالم، در مدرسه #فاطمی مشغول طلبگی شدی! با عشق درس میخواندی! طوری که راهِ ده ساله را، هشت ساله به پایان بردی و شدی شاگردِ مکتبِ بزرگان🌺
🍃خوشرویی، #آراستگی، دوری از #ریا، جاذبه قوی بود برای جذب #جوانان. طبق فرمایش رهبری، زندگیات آمیخته ای بود از #تحصیل #تهذیب، #ورزش.
🍃پدر دو دختر بودی، بشری و فاطمه، و همین مهرِ پدری نگذاشت لحظهای بیتفاوت از ظلمی که به بچه ها و مظلومان میشود بگذری! دل نازک بودی! طاقت شنیدن ناله های جانسوز کودکان #سوریه و #عراق را نداشتی پس دخترانت را به مادرشان و هر سه را به حضرت ارباب سپردی و راهی شدی.
🍃در گوش مادر زمزمه کردی: "نمیتوانم در کنار #همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم #کودکان سوریه و عراق، والدینشان سر بریده میشوند"😔
🍃کار خوب، تدریس، حقوق و زندگی آرام، هیچکدام پایِ رفتنت را سست نکرد! گویی آن سوی مرزها، چیزی انتظارت را میکشید که تو به #شوقِ وصلش بال و پر میزدی.
🍃به قولِ خودت رفتی تابه "حاصل آموخته هایت" برسی. در "سی و یکمین" روز فروردین رها شدی. در روزِ میلادِ مولایت، امامِ باقر (ع)؛ اولین روز ماه رجب.
🍃گفتی زحمت #تشیع پیکرم را به کسی نمیدهم و چند سالی است که پیکرِ پاکت، مهمانِ سرزمینِ شام است. در "دَرعا" مانده ای. گویا توانِ دل کندن از #سوریه و بانویش را نداری!
🍃هرجا خوشی همانجا باش اما. اینجا دو دختر چشمِ به راهِ آمدنت نشسته اند. بشری بعد از شنیدن خبر پروازت #تب کرد! تبی که هیچ دکتری علت و درمانی برایش نداشت! دکتری گفت: تبِ بیپدری است. ببریدش، خودش خوب میشود.
تبِ جسمش قطع شده اما تبِ دلش...؟ گمان نکنم😔
🍃#دختران_بابایی_اند، برگرد و تنها یک بغل، بابایشان باش
#شهادتت_مبارک؛ پدر دختران🌺
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مهدی_مالامیری
📅تاریخ تولد: ۲۶ خرداد۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار یادبود: قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃دانشجوی دانشگاه #صنعتی_شریف بود، درسش که تمام شد طبیعتا باید ادامه تحصیل می داد اما رفت سمت کار، همه اطرافیان تعجب کردند که او با آن همه هوش و استعداد، خصوصا که شرایط ادامه تحصیل برایش مهیا بود چرا این کار را نکرد به همین خاطر شروع کردند اصرار کردن به او تا باز هم ادامه #تحصیل بدهد اما او قبول نکرد و همه را با یک جمله کوتاه جواب داد😌
🍃بعدها هم که توی کارش پیشرفت کرد و شد مسئول بازرگانی کل سازمان، اطرافیان که می دیدند ادامه تحصیل خیلی برای او ساده تر شده است باز هم اصرار کردند اما #مصطفی باز هم همان جمله قبلی را جواب داد:«با همین مقدار تحصیلات هم خیلی کارها میشود انجام داد که انجام نداده ام»
🍃همیشه همینطور بود سعی می کرد بیهوده هیچ کاری را انجام ندهد. هدفی را در نظر میگرفت به سمتش حرکت می کرد و توی راه رسیدن به آن به هیچ حاشیه ای هرچند جذاب توجه نمیکرد، کاری هم به #سرزنش باقی مردم نداشت.
🍃کل زندگی نه چندان طولانی اش به همین منوال گذشت، اصلا به همین خاطر رسیدن به هدف اصلیش که لقا خدا بود هم خیلی طول نکشید و در اوج #جوانی به آن رسید😓
🍃مصطفی احمدی روشن با این خصوصیات حقیقتا نمونه و الگوی یک جوان #حزب_اللهی است❣
✍نویسنده : #گمنام
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
📅تاریخ تولد : ۱۷ شهریور ۱۳۵۸
📅تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۰
📅تاریخ انتشار : ۱۶ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اکبر چیذر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بارها با خود فکر کرده ام آیا انسان ها خودشان #سرنوشت شان را انتخاب می کنند یا سرنوشت است که آنهارا انتخاب کرده و گل چینشان می کنند. در مواردی این سوال برایم پر رنگتر می شود و یکی از آن موارد #زندگی شهید علی خاقانی است که در دوران کودکی به بیماری سختی دچار شد تا جایی که امیدی به زنده ماندنش نبود و به طرز #معجزه آسایی از #مرگ رهید تابماند و علیه #ظالمان و مستکبران مبارزه نماید.
🍃دانش آموز بود و با ورود به دوران راهنمایی که مصادف با شروع جریانات #انقلاب_اسلامی بود در تظاهرات شرکت می کرد و در آگاه سازی دوستانش نقش بسزایی داشت. با شروع #جنگ تحمیلی با وجود سن و سال کمش عازم #جبهه های نبرد شد، تا از خاک کشور دفاع نماید. دفاع از#کشور اسلامی و #تحصیل در مسلخ عشق از او مردی مقاوم و صبور ساخت. خاقانی سرانجام در تاریخ ۱۰\ ٨\۱٣۶۱ در حالیکه ۱۶ سال بیشتر نداشت در جریان عملیات محرم خاک خونین عین خوش را به خون خویش مزین ساخت و پیکر این نوجوان ۱۶ ساله ایران اسلامی در گلزار شهدای رهنان به خاک سپرده شد.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_خاقانی
📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش
🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر رهنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃شهید محمد سال۱۳۴۲ در روستای پاقلعه از شهر بابک کرمان دنیا آمد. در سن دو سالگی پدر را از دست داد با کمک مادر درس خواند. تا مقطع دوم دبیرستان، جنگ آغاز شد. شهید محمد درس را رها کرد و به #جبهه رفت. تا آخر جنگ کنار #فرمانده اش، ح.ا.ج ق.ا.س.م جانفشانی کرد. بعد از جنگ به #تحصیل ادامه داد و در رشته مدیریت کارشناس شد. #خانواده تشکیل داد و صاحب دو دختر و یک پسر. ولی باز هم در کنار ح.ا.ج ق.ا.س.م به مبارزه مشغول شد؛این بار با #اشرار.
🍃 زمان بازنشستگی اش، با آغاز کار تبلیغ و #ترویج_فرهنگ شهادت در کاروانهای #راهیان_نور با عنوان #روایتگر جنگ رقم خورد. فروردین سال ۹۲ با دیدن حال پریشان ح.ا.ج ق.ا.س.م در مراسم عزاداری ایام #فاطمیه در خانه سردار، متوجه وخامت اوضاع جنگی در #سوریه شد. خانواده را آماده وداع کرد. علی رقم ناراحتی دوری از خانواده و مخالفت سردار، رفت. دو ماه در سوریه به نبرد با #داعش پرداخت. به خانه آمد ولی دلش در دمشق، حرم بی بی زینب و خانم رقیه سلام الله علیها جا مانده بود. بعد از دو هفته دوباره خانواده را آماده وداع کرد؛ اینبار با حال خاص.
🍃چهار روز از آن خداحافظی خاصش گذشت. در اردوگاه استتار شده ای که نزدیک دشمن تشکیل داده بود، به جهت قد و قامت بلندش مورد دیدرس قرار گرفت و با یک گلوله به شهادت رسید. پیکرش با خبر شهادتش آمد. ح.ا.ج ق.ا.س.م خود مراسم خاکسپاری اش را مدیریت کرد و در آخر مراسم در #قبر با شهید جمالی حرفهای ناگفته اش را گفت. #انگشتر اهدایی #رهبر را به روی پیکر گذاشت. خاک تربت به دهانش ریخت و با دلی پر از غم بیرون امد و به دلجویی خانواده شهید جمالی مشغول شد💔
✍نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_جمالی
📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ۱٢ آبان ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۱آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : کرمان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃شهید مهدی سال ۱۳۴۱ در شهرضا استان #اصفهان به دنیا آمد. پدرش به واسطه رویای صادقه ای که دیده بود نامش را #مهدی گذاشت.
🍃شهید مهدی تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در مدارس شهرضا سپری کرد. وی در کنار #تحصیل به فعالیتهای مذهبی و سیاسی پرداخت. در دوران #انقلاب همراه مردم شهرش به تظاهرات میرفت و برای بیرون کردن ماموران شاه فعالیت بسیار کرد. پس از پیروزی انقلاب، وارد بسیج و سپاه پاسداران شد. دوره آموزش های لازم را در پایگاه غدیر گذراند. در سن هجده سالگی از طریق سپاه به #جبهه اعزام شد.
🍃شهید مهدی در اولین #عملیات مجروح شد ولی پس از بهبودی نسبی به جبهه برگشت. وی در عملیاتها از خود رشادت های بسیار به جا میگذاشت. در یک عملیات که دشمن از تانکهای مجهز اسرائیلی استفاده کرده بود، شهید مهدی با ابتکار خود، قبضه ار.پی.جی را پشت یک ماشین گذاشت با یک راننده #شجاع که با مهارت و سرعت بسیار، دور تانکها میچرخید، توانست تعدادی از تانکها را منفجر کند. #رزمندگان با دیدن این پیروزی روحیه بیشتری پیدا کردند و با نبرد بی امان، مانع پیشروی تانکها شدند.
🍃شهید مهدی در #عملیات_محرم حال خاصی پیدا کرد. مرحله اول عملیات با موفقیت انجام شد. در آغاز مرحله دوم نگهبانها به جهت بی خوابیهایی که فرمانده شان در شناسایی داشت، او را برای #نمازشب بیدار نکردند. شهید مهدی با حسرت و آه گفت. آخرین نماز شب عمرم از دستم رفت. همان روز در مرحله دوم عملیات محرم تاریخ ۶۱.۸.۱۲ با سمت #فرماندهی به شهادت رسید🕊
✍نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_سامع
📅تاریخ تولد : ٢۵ شهریور ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ۱٢ آبان ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱٢ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عملیات محرم
🥀مزار شهید : گلستان شهدای شهرستان شهرضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی