🍃قلم، خسته از نوشتن های همیشگی و دفترم پر از جملات تکراری ...
دلم، کلافه از آوارشدن هایی که بنای ساخته شدن ندارند و روزهایم بلاتکلیف امیدهایی که ناامید هستند.
.
🍃خوش ب حال #شهدا که راه را شناختند.آنان که #بندگی کردند و عاشق شدند و با #شهادت عاقبت بخیر...
.
🍃خوش به حال #روح_الله_قربانی ..
زندگی نامه اش را که خواندم دلم با #حسرت، آه کشید.
.
🍃سوغات #خرداد ماه است به #بهار و شاید هم #امانت خدا به خانواده اش....
.
🍃دعای مستجاب شده همسرش در #مشهد_الرضا و مدافع حریم آل الله....
عاشق خدا و بیقرار برای #شهادت...
.
#منتظر برای امام زمان و مجاهد در راه #تقوا....
.
🍃لبیک گوی دعوت حق و سوختن به رسم #حضرت_زهرا...
.
🍃خبر شهادت و دل بیقرار #همسر...
.
#معراج_الشهدا و پیکر سفید پوش
.
و زینبی که دلتنگ گفت #ما_رایت_الا_جمیلا...
.
🍃#تولدت_مبارک، قهرمان داستان عشق...
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🌹به مناسبت سالروز تولد #شهید_روح_الله_قربانی
.
📅 تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال سوریه، حلب
.
📅تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۹
.
🥀محل دفن: بهشتزهرا قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دلم تنگ و #اشک با چشمانم غریبه است.
تقویم، تولد شهیدی را نشانم می دهد که روزی #رفیق_شهیدم شد و عهد بستم دلش را خون نکنم با کارهایم اما #عهدها شکسته شد و #دلم را زخمی کرد💔
.
🍃می دانی رفیق، من نتوانستم چون تو، روی دنیا را کم کنم .
خودم کم آورده ام .دست به زانو گرفته ، با نفس های بریده در جاده #انتظار ایستاده ام و به آرزوهایی که زیر پای سنگین از #گناه ، له شده با حسرت می نگرم .😥
.
🍃سرزمین قلبم، مدتی است اشغال شده و یاد خدا را گم کرده است.
#فرمانده_حلب بیا و فرمانده قلبم باش.
این نیروی خسته از خود را جان دوباره ببخش .برایم خط و نشان بکش .
لکه های گناه و #نفرت و کینه را با یک عملیات، پاکسازی کن . .یاری ام کن پیروز شوم در این جنگ که تا به حال مغلوب این #نفس_سرکش شده ام.😓
.
🍃مدتی است نماز صبح هایم با طلوع خورشید ، قضا می شود و روزگار و تلخی هایش را در این قضا مقصر می دانم .تو را قسم به #نماز_شب_هایت ، دعا کن بیدار شوم از این خواب غفلت که در آن #اسیر شده ام...😔
.
🍃تو را قسم به #بین_الطلوعین که در آن شهد #شهادت نصیبت شد دعا کن برای طلوع ایمان در دلم. مدتی است فقط غروبش را نظاره گر هستم.😞
.
🍃 حاج عمار نتوانسم خودم را خرج #امام_حسین کنم . روز به روز دورتر می شوم از ارباب.فقط اگر گاهی کسی از #تل_زینبیه و #چشم_مضطر_خواهر و #گلوی_بریده_برادر بگوید.دلم می لرزد...😭
.
🍃کاش تو بودی و اتاق اشک #مشهد_الرضا با وسعتی بی پایان.تو #زیارت_عاشورا بخوانی و من برای عاشورای دلم گریه کنم.
تو مداحی کنی و من بر سر بزنم و گریه کنم برای خودم که بندگی را گم کرده ام .شاید اشک های #روضه روح خسته ام را #شفا دهد...🕊
.
🍃رفیق شهید، #رفیق_نیمه_راه بودم اما میدانم تو بر سر همان راه منتظری تا بازهم دست گیری کنی و فانوس #امید را نشانم دهی. بندگی کنم برای خدا و #زیارت_آل_یاسین هدیه کنم به تو...🥀
.
🍃راستی #تولدت_مبارک_فرمانده .ببخش که امروز هم سنگ صبور درد های دلم بودی.💔
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و #مادرانه صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کمکم خسته از بازی هرکدام گوشهای از این #آسمان جای میگیرند وَ عده ایشان همپای #پرستوها از این دیار کوچ میکنند.
.
🍃پرستوی خیال من نیز بر بام #مشهد_الرضا مینشیند. آنجا نسیم پچپچ کنان در گوش طبیعت از #زینبیه میگوید😓
.
🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر #دردناک است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز ، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده😞
.
🍃ببین پرستو! #خون از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر #یاس. نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش میافتد🥺
.
🍃تو هم میبینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به #پهلو به این سو میآید سرش را به دامن میگیرد و #سید_ذاکر برای بار آخر زمزمه میکند سرم بر دامن زهراست مادر...
.
🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای #ناله یا زهرا نمیآید این همه ارادت یک جا او را به #حضرت_مادر وصل کرد.
.
🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال #معشوق شتافتید🕊
.
🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های #نفس بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن.
#شفاعت لازمیم😔
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_سخندان
.
📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱
.
📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃شاهرخ ضرغام...
خیلی کوچک بود که سایه یتیمی روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت.
.
🍃از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به #آقازاده کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر #مردانگی و زیر بار ظلم نرفتن او😌
.
🍃شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا گنده لات محل شود.
.
🍃روزها را در #کاباره شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و امرار معاش از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش بر خورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد🙂
.
🍃شاهرخ که دل در گرو مردانگی و آزادگی داشت، از شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده #حسینی بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ابهتی که داشت میان دار هیئت میشد و با یا حسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند😇
.
🍃این دلدادگی و مشتی گری لطف ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج اقای هیئت بیدار شود و ره صدساله را یک شبه برود. در #مشهد_الرضا توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش❣
.
🍃 عاشق #امام_خمینی شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با #ضدانقلاب داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه فدائیان اسلام🌹
.
🍃در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه #آدم_خوارها را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید😎
.
🍃آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم #شهادت شد. #السابقون_السابقون_اولئک_المقربون.
.
🍃آری. شاهرخ ،پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی #حر_انقلاب و پیکری که هنوز هم در آغوش جبهه به امانت مانده است😔
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_شاهرخ_ضرغام
.
📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۲۸
.
📅تاریخ شهادت : ۱۷ آذر ۱۳۵۹
.
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌷
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃شاهرخ ضرغام...
خیلی کوچک بود که سایه یتیمی روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت.
.
🍃از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به #آقازاده کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر #مردانگی و زیر بار ظلم نرفتن او😌
.
🍃شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا گنده لات محل شود.
.
🍃روزها را در #کاباره شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و امرار معاش از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش بر خورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد🙂
.
🍃شاهرخ که دل در گرو مردانگی و آزادگی داشت، از شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده #حسینی بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ابهتی که داشت میان دار هیئت میشد و با یا حسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند😇
.
🍃این دلدادگی و مشتی گری لطف ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج اقای هیئت بیدار شود و ره صدساله را یک شبه برود. در #مشهد_الرضا توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش❣
.
🍃 عاشق #امام_خمینی شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با #ضدانقلاب داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه فدائیان اسلام🌹
.
🍃در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه #آدم_خوارها را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید😎
.
🍃آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم #شهادت شد. #السابقون_السابقون_اولئک_المقربون.
.
🍃آری. شاهرخ ،پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی #حر_انقلاب و پیکری که هنوز هم در آغوش جبهه به امانت مانده است😔
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز تولد #شهید_شاهرخ_ضرغام
.
📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۲۸
.
📅تاریخ شهادت : ۱۷ آذر ۱۳۵۹
.
📅تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌷
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و #مادرانه صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کمکم خسته از بازی هرکدام گوشهای از این #آسمان جای میگیرند وَ عده ایشان همپای #پرستوها از این دیار کوچ میکنند.
🍃پرستوی خیال من نیز بر بام #مشهد_الرضا مینشیند. آنجا نسیم پچپچ کنان در گوش طبیعت از #زینبیه میگوید♡
🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر #دردناک است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده.
🍃ببین پرستو! #خون از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر #یاس. نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش میافتد🌷
🍃تو هم میبینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به #پهلو به این سو میآید سرش را به دامن میگیرد و #سید_ذاکر برای بار آخر زمزمه میکند سرم بر دامن زهراست مادر...
🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای #ناله یا زهرا نمیآید این همه ارادت یک جا او را به #حضرت_مادر وصل کرد.
🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال #معشوق شتافتید🕊
🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های #نفس بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن.
#شفاعت لازمیم🌺
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
💐به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمد_سخندان
📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
📅تاریخ انتشار : ۲۴ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃زائر همیشگی #مشهد_الرضا بود. در سال چند بار دلش را برمیداشت و راهی می شد. به قول خودش امام رضا بسیاری از دردهایش را دوا کرده بود. به گمانم آرزوی شهادت را گره زده بود به شبکه های #پنجره_فولاد شاید هم روبروی گنبد طلا با اشک چشم عاقبت بخیری را آرزو کرده بود.
🍃هرچه بود امام رضا براتش را داد و راه صد ساله را یک شبه طی کرد.در وصیت نامه اش نوشته:« صدای هل من ناصر ینصرنی از جانب #شام شنیده می شود و گویا تاریخ همچنان تکرار شدنی است اما این بار کور خوانده اند. آن تعرضی که در #کربلا به مولایم و اهل بیتش کردند این بار تکرار نخواهد شد....》
🍃در آغوش #پدر با دنیا و تعلقاتش خداحافظی کرد و راهی شد، در ماه مهمانی خدا با زبان روزه و لب های تشنه دعوت شد به رزق شهادت. در اولین شب قدر که همه برای فرق شکافته علی گریه می کنند و برای خودشان طلب #مغفرت، شهادتش ثبت شد و در دومین شب قدر عاقبت بخیری اش امضا...
🍃آری او راه صد ساله را یک شبه طی کرد و ما هنوز قدرِ قدرهایمان را نمی دانیم و العفو هایمان را به #خدا بدهکاریم...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_مهدی_فریدونی
📅تاریخ تولد : ٣۰ شهریور ۱٣۶۶
📅تاریخ شهادت : ۱٣ خرداد ۱٣٩٧
📅تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای فسا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و #مادرانه صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کمکم خسته از بازی هرکدام گوشهای از این آسمان جای میگیرند وَ عده ایشان همپای #پرستوها از این دیار کوچ میکنند.
🍃پرستوی خیال من نیز بر بام #مشهد_الرضا مینشیند. آنجا نسیم پچپچ کنان در گوش طبیعت از #زینبیه میگوید♡
🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر #دردناک است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده.
🍃ببین پرستو! #خون از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر #یاس. نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش میافتد🌷
🍃تو هم میبینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به #پهلو به این سو میآید سرش را به دامن میگیرد و #سید_ذاکر برای بار آخر زمزمه میکند سرم بر دامن زهراست مادر...
🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای #ناله یا زهرا نمیآید این همه ارادت یک جا او را به #حضرت_مادر وصل کرد.
🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج #آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال #معشوق شتافتید🕊
🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های #نفس بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن. #شفاعت لازمیم🌺
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
💐به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمد_سخندان
📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲٧ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡شاهرخ ضرغام♡
🍃خیلی کوچک بود که سایه #یتیمی روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت.
🍃از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به #آقازاده کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر #مردانگی و زیر بار #ظلم نرفتن او...
🍃شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا #گنده_لات محل شود.
🍃روزها را در #کاباره شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و #امرار_معاش از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش برخورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد.
🍃شاهرخ که دل در گرو مردانگی و #آزادگی داشت، از #شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده #حسینی بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ُاُبهتی که داشت میان دار #هیئت میشد و با یاحسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند.
🍃این دلدادگی و مشتی گری لطف #ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج آقای هیئت بیدار شود و رَه صدساله را یک شبه برود. در #مشهد_الرضا توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش.
🍃 عاشق #امام_خمینی شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش #خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با #ضدانقلاب داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه #فدائیان_اسلام.
🍃در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه #آدم_خوارها را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید.
🍃آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم #شهادت شد. #السابقون_السابقون_اولئک_المقربون.
🍃آری! شاهرخ، پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی #حر_انقلاب و پیکری که هنوز هم در آغوش #جبهه به امانت مانده است.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_شاهرخ_ضرغام
📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۲۸
📅تاریخ شهادت : ۱۷ آذر ۱۳۵۹
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌷
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ابوالفضل_ضرغام