eitaa logo
عمـــــــو روحـــــــــانــی
3.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
15 فایل
این کانال متعلق به یکی از گروه های سرود بزرگ کشور به نام منتظران نور می باشد. شما چگونگی تربیت فرزند و بازی های متفاوت و فعالیت کودک و نوجوان را مشاهده خواهید کرد. مسائل روز جامعه را مشاهده می کنید 09170025811 ادمین ها👇 @amoorohani_313 @Hasiba_315
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 بلوچستان، سرزمین شگفتی‌ها 😍 ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبتهای یک پسر مسیحی درباره قرآن ⭕️ من کل قرآن را در هجده ساعت خواندم و واقعاً شوکه شدم. فکر می‌کردم آیات این کتاب درباره ترویج تروریسم و کارهای ناشایست باشه ولی واقعاً حیرت انگیز بود. صلح آمیز‌ترین کتابی بود که خوندم ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥با چشماتم دیدی باور نکن ... ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
قسمت دوم قصه دلبری وسط دفتر بسـیج جیغ کشیدم، شـانس آوردم کسـی آن دور و بر نبود. نه که آدم جیغ جیغویی باشـم، ناخودآگاه از ته دلم بیرون زد. بیشتر شبیه جوک و شوخی بود. خانم ابویی که به زور جلوی خنده اش را گرفته بود، گفت: «آقای محمدخانی من رو واسطه کرده برای خواستگاری از تو!» اصلا ًبه ذهنم خطور نمی کرد مجرد باشد. قیافۀ جاافتاده ای داشت. اصلا ًتوی باغ نبودم. تا حدی که فکر نمی کردم مسئول بسیج دانشـجویی ممکن اسـت از خود دانشجویان باشـد. می گفتم تهِ تهش کارمندی چیزی از دفتر نهاد رهبری است. بی محلی به خواستگارهایش را هم از سر همین می دیدم که خب، آدم متأهل دنبال دردسر نمی گردد! به خانم ابویی گفتم: «بهش بگو این فکر رو از توی مغزش بریزه بیرون!» شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده از من خواستگاری کند. وصلۀ نچسبی بود برای دختری که لای پنبه بزرگ شده است. کارمان شروع شد، از من انکار و از او اصرار. سر درنمی آوردم آدمی که تا دیروز رو به دیوار می نشست، حالا این طور مثل سایه همه جا حسش می کنم. دائم صدای کفشش توی گوشم بود و مثل سوهان روی مغزم کشیده می شد. ناغافل مسیرم را کج می کردم، ولی این سوهان مغز تمامی نداشت. هرجا می رفتم جلوی چشمم بود: معراج شهدا، دانشکده، دم درِ دانشگاه، نمازخانه و جلوی دفتر نهاد رهبری. گاهی هم سلامی می پراند. دوستانم می گفتند: «از این آدم مأخوذ به حیا بعیده این کارا!» کسی که حتی کارهای معمولی و عرف جامعه را انجام نمی داد و خیلی مراعات می کرد، دلش گیر کرده و حالا گیر داده به یک نفر و طوری رفتار می کرد که همه متوجه شده بودند. گاهی بعد از جلسه که کلی آدم نشسته بودند، به من خسته نباشـید می گفت یا بعد از مراسم های دانشـگاه که بچه ها با ماشین های مختلف می رفتند بین این همه آدم از من می پرسید «با چی و کی برمی گردید؟» یک بار گفتم: «به شما ربطی نداره که من با کی می رم!» اصرار می کرد حتماً باید با ماشین بسیج بروید یا برایتان ماشین بگیریم. می گفتم: «اینجا شهرستانه. شما اینجا رو با شهر خودتون اشتباه گرفتین، قرار نیست اتفاقی بیفته!» گاهی هم که پدرم منتظرم بود، تا جلوی در دانشگاه می آمد که مطمئن شود. در اردوی مشهد، سینی سبک کوکوسیب زمینی دست من بود و دست دوستم هم جعبۀ سنگین نوشابه. عزّ و التماس کرد که «سینی رو بدید به من سنگینه!» گفتم: «ممنون، خودم می برم!» و رفتم. از پشت سرم گفت: «مگه من فرمانده نیسـتم؟ دارم می گم بدین به من!» چادرم را کشـیدم جلوتر و گفتم: «فرمانده بسیج هستین نه فرمانده آشپزخونه!» گاهی چشـم غره ای هم می رفتم بلکه سـر عقل بیاید، ولـی انگار نه انگار. چند دفعه کارهایی را که می خواسـت برای بسـیج انجام دهم، نصفه نیمه رها کردم و بعد هم با عصبانیت بهش توپیدم. هربار نتیجۀ عکس می داد. نقشـه ای سـر هم کردم که خودم را گم و گور کنم و کمتر در برنامه ها و دانشـگاه آفتابی بشوم، شاید از سرش بیفتد. دلم لک می زد برای برنامه های «بوی بهشت». راستش از همان جا پایم به بسیج باز شد. دوشنبه ها عصر، یک روحانی کنار معراج شهدا تفسـیر زیارت عاشـورا می گفت و اکثـر بچه هـا آن روز را روزه می گرفتند. بعد از نماز هم کنار شمسـۀ معراج افطار می کردیـم. پنیر که ثابت بـود، ولی هر هفته ضمیمه اش فرق می کرد: هندوانه، سـبزی یا خیار. گاهی هم می شـد یکی به دلش می افتاد که آش نذری بدهد. قید یکی دو تا از اردوها را هم زدم. ادامه دارد... ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
😔*اگر نماز صبحمون قضا بشه* 📣بخونید و برای دوستانتون ارسال کنید. 💠«در حدیث اومده از امام صادق علیه‌السلام سؤال شد 🟢«چرا کعبه را کعبه نامیدند؟» فرمودند: «چون مربع است و چهارگوش » 🟢پرسیدند: «چرا مربع شد؟» فرمودند: «چون مقابل بیت‌المعمور در آسمان چهارم است و آن نیز چهارگوش است.» 🟢‏پرسیدند: «چرا عرش چهارگوش شد؟» فرمودند: «چون از ۴ کلمه ای که این کلمات ۴ ستون و ارکان بنای اسلام است، تشکیل شده.: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» 🌺‏خب‌! می‌دونید وقتی داریم نماز میخونیم، موقع ذکر تسبیحات اربعه، 🍃مرتبه‌ی اولش در واقع داریم دور خانه‌ی خدا طواف می‌کنیم؟ 🍃و دومین باری که تکرار می‌کنیم دور بیت‌المعمور؟ 🍃و مرتبه سوم رسیدیم به عرش خدا و داریم عرشش رو طواف می‌کنیم!؟ 💎‏و اماکی می‌دونه چرا آخر نماز سلام میدیم؟ چون توی رکعات قبل نمازمون، رسیدیم به عرش خدا! 🥀حالااون‌جا، توی عرش  پیامبر ص و بندگان صالح خدارو می‌بینیم وبهشون سلام میدیم السلام علیک ایهاالنّبی ورحمة الله وبرکاته السلام علینا وعلی عبادلله الصالحین. السلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🟢‏حالا می‌خوام اون راز اصلی رو بهتون بگم! 🍀بیاین با هم بشماریم در شبانه‌روز چند مرتبه تسبیحات اربعه می‌گیم: نماز ظهر، ۲ مرتبه؛ نماز عصر، ۲مرتبه؛ نماز مغرب، ۱مرتبه؛ نماز عشاء، ۲مرتبه. 🌸جمعش شد چقدر؟ ۷ مرتبه. یعنی یه طواف کامل! در شبانه روز یک مرتبه دور خانه‌ی خدا طواف می‌کنیم! ‌‏هر طوافی هم که با نماز کامل می شه. 🌹اینجاست که اون دو رکعت نماز صبحمون، می شه همون دو رکعت نمازی که بعد از طواف، پشت مقام ابراهیم می خونیم واَعمال مون تکمیل می شه ان شاءالله. 🌼پس،مراقب باشیم نماز صبحمون قضا نشه.. الحمدلله علی کل حال... علل الشرایع ، ج ۲ ص ۳۹۸؛ باب العلة التی من آجلها سمیت الکعبة کعبه (فصل : علتی که به خاطر آن کعبه را کعبه نامیده اند) پس حالاکه فهمیدی باعشق نمازبخوان ای مسلمان ای شیعه اهل بیت «ع» ثواب نشر فاتحه و صلوات نثار شهداء و جمیع اموات💠🌺🙏 ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
قسمت ۷ شاهرخ ببينيد رفقا، ما اين همه به خاطر امام حسين به سر و سينه ي خودمان مي زنيم، از آن طرف فرزند اين مولاي ما يعني آقاي خميني را گرفته اند. بدون دليل هم تبعيدش کرده اند. اما ما هيچ کاري نمي کنيم. مگر ايشان چه گفته، اين سيد مي گويد: شاه نبايد پول مملکت را اين قدر صرف عّياشي و جشن و خوش گذراني کند. مي گويد اسلام در خطر است. مي گويد نبايد به اسرائيل کمک کرد. شما ببينيد از پول مملکت اسلامي ما به اسرائيلي که کشورهاي اسلامي را اشغال کرده کمک مي شود. به جاي بها دادن به اسلام واقعي، شخصي را نخست وزير کرده اند که مذهبش بهائي است. واقعاً آقاي خميني راست گفته که اسلام در خطر است. اين ها صحبت هايي بود که حاج سيد علي نقي تهراني در عصر عاشورا براي ما مي گفت، بعد ادامه داد: نور ايمان را ببينيد اين آقاي خميني بدون هيچ چيزي و فقط با توکل بر خدا، با يک عبا و لباس ساده به مبارزه پرداخته، اما شاه خائن با اين همه تانک و توپ از پس او برنمي آيد. شاهرخ که ساکت و آرام به سخنان حاج آقا گوش مي کرد وارد بحث شد و گفت: اتفاقاً من هم به همين نتيجه رسيده ام. حاج آقا شما خبر نداري. نمي داني توي اين کاباره ها و هتل هاي تهران چه خبره، اکثر اين جور جاها دست يهودي هاست، نمي دونيد چقدر از دختراي مسلمون به دست اين نامسلمون ها بي آبرو مي شن. شاه دنبال عياشي خودشه، مملکت هم که دست يه مشت دزدِ طرفدار آمريکا و اسرائيلِ، اين وسط دين مردمه که داره از دست مي ره. وقتي بحث به اينجا رسيد حاج آقا داشت خيره خيره تو صورت شاهرخ نگاه مي کرد، بعد گفت: آقا شاهرخ، من شما را که مي بينم ياد مرحوم طيب مي افتم. بعد ادامه داد: طيب در روزگار خودش گنده لاتي بود، مدتي هم وابسته به دربار حتي يک بار زده بود تو گوش رئيس پليس تهران، ولي کاري باهاش نداشتند. همين آقاي طيب را بعد از پانزده خرداد گرفتند و گفتند: شرط آزادي تو، اينه که به خميني دشنام بدي. بعد هم بگي كه من از او پول گرفتم تا مردم را به خيابان ها بريزم، اما او عاشق امام حسين و آزادمرد بود. قبول نکرد. گفت: من تا حالا خميني را نديده ام. دروغ نمي گم. توي همين تهران هم طيب رو به رگبار بستند. بعد ادامه داد: طيب اين درس عاشورا را خوب ياد گرفته بود که؛ «مرگ با عزت بهتر از زندگي با ذلت است.» ادامه دارد... ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداشناسی:قسمت اول آیا تابحال برای ترشح بزاق بعد از تولد خدارو شکر کرده ایم؟😮 امام صادق(ع)خطاب به مفضل می فرمایند: ريزش بزاق كودكان: امّا آبى كه از دهان كودكان جارى مى شود، با خود رطوبتى را خارج مى سازد كه اگر در بدن شان بماند، آنها را به بيمارى هاى سختى دچار مى كند. ديده اى كسانى را كه رطوبت بر آنها غلبه كرده و آنها را به حدّ حماقت و ديوانگى و كم عقلى رسانده و به امراضى چون سكته و لَقوه و مانند آن مبتلا نموده است. خداوند كارى كرده كه اين رطوبت در كودكى از دهان بچه ها بيرون مى ريزد، تا در بزرگى صحيح و سالم زندگى كنند، و اينگونه ، آفريدگان را با چيزى كه نمى دانند، مورد فضل و رحمت خويش قرار داده و با آنچه نمى شناسند، به آنان توجّه و عنايت فرموده است. اگر آدميان نعمت هاى خداى تعالى را مى شناختند، اين كارْ آنان را از غوطه ور شدن در منجلاب معاصى باز مى داشت. پاك و منزّه مى دارم خدايى را كه نعمت هايش عظيم است و جارى به سوى آفريدگانِ مستحق و غير مستحق . برتر است خدا، به مراتبى بسيار، از آنچه باطل گرايان مى گويند . برگرفته از 📗 توحید مفضل ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌷امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: 💫«فاتَّقُوا اللهُ وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ». ✨از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بی نیاز و سیراب نمائیم همان طوری که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما می باشد؛ و سعی نمائ ید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید. 📚منبع : كتاب الغيبة للحجة، ص ۲۸۶ ‌‌‌ ــ ـ ــــــــ ــ ◇ ــ ــــــــ ـ ــ 🔆گروه فرهنگی و جهادی هنری تربیتی عمو روحانی شهرستان جهرم ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ــ 📌 بـا ما هـمراه شویـد . . . ▫️عمـو روحــانے : ↓ https://eitaa.com/amoo_rohani_jahrom