هدایت شده از yosefpoor.ir
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو
به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو
زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل
زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو
زنی که هست از القاب او بزرگ قریش
نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او
زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است
بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو
چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا
برای بردن نامش گرفته اند وضو
خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق
در آن زمان که کسان داشتند با بت خو
هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن
شتر سوار جمل را قیاس با بانو
خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام
دوبار آمده السابقون خود از این رو
خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را
به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو
خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه
بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو
به سال رفتن او گفته اند عام الحزن
غم خدیجه و قلب نبیست، سنگ و سبو
خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت
چنان عبای علی بر دلش نشان رفو
خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست
به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو
کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر
به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو...
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/yosefpoor_ir
15.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یقینا ماه، وصفش خارج است از درک دریاچه...
رحلت حضرت ام المومنین خدیجه سلام الله علیها
#مسعود_یوسف_پور
#قم_المقدسه
#سوگواره
https://eitaa.com/yosefpoor_ir
📌 اعلان برنامه
دعوتید به «انجمن مطلع»
• یکشنبه ها ساعت ۱۷ الی ۱۹
• مشهد | کانون انوار الثقلین
• بین کاشانی ۴ و ۶، پلاک ۱۰۲
📍 موقعیت در نشان
به صفحه انجمن بپیوندید👇
@anjoman_matla
May 11
#مناسبتی
🔰 شاعر حق پرست و صادق
🔻رهبر معظم انقلاب: شهریار یک شخصیّت نظیف و پاکیزه و دارای خصال برجستهی اخلاقی بود، یک انسان متواضع، حقپرست، پارسا، بسیار صمیمی و صادق بود که حاضر نشد کالای شعرش را به کسی بفروشد؛ در زمان حیاتش، به اوج شهرت رسید اما تسلیم درخواست طاغوت نشد. ۱۳۸۵/۶/۲۶
🗓 ۲۷شهریور، سالروز درگذشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی
🚩 همآواز
(شعری برای وحدت)
راز شکوهمندی دریا جماعت است
مجموع باش، دست خدا با جماعت است
آنانکه تخم تفرقه را میپراکنند
یا دشمنند یا که سرانگشت دشمنند
ای دوست! جنگ و دشمنی و فتنه فاجعه است
بین من و تو اینهمه دیوار، شایعه است
جانا بیا عبور کنیم از شکافها
دامن زدن به آتش این اختلافها
خود را به اضطرار و فلاکت نیفکنیم
خود را به دست خود به هلاکت نیفکنیم!
بگذار با تو درد دلی تازهتر کنم
بگذار این حدیث، به خون جگر کنم
این مملکت که هر قدمش یک شهید داشت
کِی اعتنا به کاخ سیاه و سفید داشت
دیدی که چادر از سر ناموس میکشند؟
دیدی که شعله بر اقیانوس میکشند؟
این فتنهی اخیر به پایان نمیرسد!
جز با تو این مسیر به پایان نمیرسد
برخیز این معادلهها را به هم زنیم
بر خاکریز خط مقدّم قدم زنیم
کفگیرهایشان به تهِ دیگ خورده است
روباه پیر، دیرزمانیست مرده است
افکندمان به جنگ برادر_برادری
با نام قِرمطیگری و ناصبیگری
نزدیک صبح، زوزهی شیطان بلندتر
فریاد و قارقار کلاغان بلندتر
وقتی من و تو هردو همآواز و همدلیم
یعنی که اهل یک اقیانوس و ساحلیم
با هر زبان و لهجه و مذهب کنار هم
نزدیک قلهایم، پیِ اقتدار هم
نزدیک قله، تن به نشستن نمیدهیم
جان میدهیم و باج به دشمن نمیدهیم
دارد بهار، گِرد زمین میکند حلول
پیروز کیست؟ مَن یُطِعِ اللهَ وَالرّسول
بیهوده نیست اینهمه زیباست مصطفی
الحق که مستحقّ تماشاست مصطفی
"حسنش به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق، جهان میتوان گرفت"
راز شکوهمندی دریا جماعت است
مجموع باش، دست خدا با جماعت است...
#مهدی_جهاندار
#وحدت_اسلامی
#مثنوی
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
@mehdi_jahandar
هدایت شده از پیشانینوشت
ما مسلمانیم و اصل دادخواهی کیش ماست
شیعهی لبنان و سنیِ فلسطین، خویش ماست
#عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
#معدن_طبس
پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه
عصرها رو سفید بر میگشت
سربلند از نبرد با صخره
او که خود قلهای فروتن بود
بارهایی که نانش آجر شد
از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دوتا که نبود!
دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا
از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد
پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته
از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود
در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران
مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد
کارگر بود، اهل معدن بود
#موسی_عصمتی
هدایت شده از yosefpoor.ir
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل من به مهر ماهی شده گرم و دیده روشن...
📽️ شعر خوانی #مسعود_یوسف_پور
تبریز / اولین کنگره ملی شهریار
https://eitaa.com/yosefpoor_ir
{بسم الله الرحمٰن الرحیم}
#گزارش_جلسه
قسمت اول
🖌#امیرحسین_قاسمی_پور
تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱ همزمان با میلاد رسول اکرم و امام صادق علیهما السّلام
📖
در مکتبی که دفتر حُسنت رقم زند
یک نقطه است مطلع دیوان آفتاب
هر صبح چاک پیرهنی تازه میکند
یارب به دست کیست گریبان آفتاب
#بیدلدهلوی
🕔شروع جلسه
جلسه با تبریک اعیاد توسط آقای #مقدم شروع شد.
در ابتدای جلسه به عنوان مقدمه آقای مقدم اشاره به بعضی از نمونه های شعر هجو کردند و اشاره کردند که حتی شعر هجو هم میتواند یک شعر ارزشی باشد. به شرطی که هجوِ زشتی ها باشد. ما امروزه هم نیاز داریم که موضوعاتی مثل اسرائیل، استکبار و بعضی از رفتارهای غلط را هجو کنیم
شعر اجتماعی با رویکرد #نقد و #هجو در گذشته بین شاعران برجسته مطرح بوده است از جمله #ملکالشعرایبهار حتی وقتی مدل های موی مردانه برای زنان مُد شد، دو شعر در هجو این کار سروده بود.
امروزه هم باید مورد توجّه شاعران قرار بگیرد. و ما در صدر اسلام هم میبینیم که پیغمبر اکرم علیه و آله السّلام حسّان بن ثابت، که از شاعران برجستهٔ زمان خود بود را تشویق به هجو دشمنان میکردند.
بعد از بیان مقدمه شعرخوانی شروع شد
اولین نفری که سروده اش را خواند آقای #معمری بود که شعری خواند که در وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن بود
آقای #یوسف_پور به مناسبت این شعر به نکاتی در باب استفاده از این وزن اشاره کردند
ایشان اشاره کردند :
استفاده به جا از وزن در فرم شعر از اهمیت بالا برخوردار است؛ به عنوان مثال وزن/مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن/ که در شعر سعدی/ای ساربان آهسته ران کآرام جان میرود/ نمایانگر حرکت شتر و رفتن کاروان است و شاعران سعی داشتند زمانی که از این وزن استفاده میکنند الفاظی و مفاهیمی را که نشان دهندهٔ حرکت است را در آن به کار ببرند.
#مَحمِلسرایی
به مناسبت استفاده از #رد_القافیه در شعر آقای معمری، آقای #یوسف_پور این صنعت را توضیح دادند.
کم کم به زمان اذان مغرب رسیدیم و جلسه به مدت یک ربع برای نماز جماعت تعطیل شد
🕌اقامه نماز مغرب و عشاء🕋
بعد از نماز جماعت جلسه دوباره شروع شد
نوبت شعر خوانی آقای #سیدمحمدحسین_ضیائی شد
ایشان شعری را تقدیم کردند.
به مناسبت آقای #مقدم اشاره کردند شعر بعد از اینکه وزن و قافیه و دستور زبان سالم داشت نوبت میرسد به علوم بلاغی یعنی علم معانی، علم بیان و علم بدیع
#علم_معانی مربوط به #بلاغت است و از مطابقت کلام با مقتضای حال صحبت میکند که میشود گفت این علممربوط به #رسایی کلام است. #علم_بیان مربوط به #فصاحت است و در مورد #شیوایی کلام و شیوه های متنوع عرضه معنا با ابزار مجاز و کنایه و تشبیه است و #علم_بدیع مربوط به شگردهای متنوع زیبا ساختن کلام است که مربوط به #زیبایی کلام است.علم بدیع بیرونی ترین علوم بلاغی است.
بعد به مناسبت بیتی از عرفی شیرازی، آقای #مقدم مطلبی را در باب اهمیت اخلاص در سرودن شعر برای اهل بیت علیهم السلام را اشاره کردند و به جریان شعری از عرفی شیرازی و هجرت او از نجف به هندوستان اشاره کردند
به کاووش مژه از گور تا نجف بروم
ادامه دارد......
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
#گزارش_جلسه
قسمت دوم
نفر بعدی که شعر خواند آقای #محسن_علوی بود که با ترجیع بند علوی یازده بندی زیبایی که خواند فضای جلسه را تحت تاثیر قرار داد و مخاطبین را به وجد آورد
یک بند از این ترجیع بند این بود
علت خلق آسمان و زمین
خاک نعلین توست عرش برین
ای حروف مقطعه مدحت
از الف لام میم تا یا سین
دست های تو عروه الوثقی
نخ عمامه ی تو حبل متین
معدنش وحیِ چشم های تو بود
لوح محفوظِ جبرییل امین
شب معراج دید پیغمبر
که تو بودی به عرش پرده نشین
همه ی عرش تا کمر خم بود
وقتی از عرش آمدی پایین
بین اشعار مدح تو مولا
هیچ بیتی نبود بهتر ازین
عجز الواصفون عن صفتک
ما عرفناک حق معرفتک
بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای #حسن_میلانی رسید. ایشان غزلی عاشقانه خواند با این مطلع
به حال عاشق بی تو تباه میگویند
به روزگار پس از تو سیاه میگویند
بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای #مصطفی_جلیلی رسید. ایشان ترانه ای عاشقانه که با حال و هوای اول مهر هم تناسب داشت خواند
یک عُمره که از غصه و دردام
با مَردُمِ دنیا گَلاویزم
من عُمریه غمگین و بی حالم
من بیست و چند ساله که پاییزم...
جادو شدم شاید، نمیدونم....
بغضم طلسمه، اشک هام سِحره
هر روزِ حالم مثلِ دیروزه...
هر روزِ سالم اولِ مهره...
بعد از ایشان، آقای #طاها_تحقیقی رباعی در مدح امیرالمومنین علیه السلام خواند
بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای #امیرحسین_قاسمی رسید.
ایشان غزلی توحیدی خواند با اینمطلع
آغاز سپیده سحرگاه
پایان شب سیاه و جانکاه
بعد از ایشان به تقاضای دوستان، آقای #مسعود_یوسف_پور غزلی را که به تازگی سروده بودند و برگزیده کنگره ملی شهریار شده بود را خواند
دل من به مهرِ ماهی شده گرم و دیده روشن
که برای دیدن او، کشد آفتاب گردن
ره مدحتش ندانم، غزلی مگر بخوانم
که نشسته خود به جانم، نه غزل؛ میِ مطنطن
«علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را»
نرسد به درک نامت قلم هزار چون من
حسن ختام جلسه سبکی بود که آقای #طرز_فان در مدح قمربنی هاشم علیه السلام خواند و جمع را مستفیض کردند.
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
🏷️ بعضی از تصاویر ثبت شده توسط دوستان در محفل ادبی مطلع
• به مطلع بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2