eitaa logo
آن سوی مرگ
101.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1 فایل
🌱در این کانال می‌خواهیم یاد مرگ باشیم تا نسبت به دلبستگی‌های دنیا بی‌رغبت و در مسیر بندگی سبک‌بال و زنده‌دل شویم. سفارش ختم صلوات: @khatm_ansuiemarg تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1542980287Ce13ea53958
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: 💞 ای فرزند آدم! مرا در روزهای خوشی یاد کن، تا در روزگار گرفتاری، تو را اجابت کنم. 📚 بحارالانوار ، ج۱۴ ، ص۳۷ ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 تونلی که از گناهان تجربه‌گر ساخته شده بود! 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
♨️ در بند معصیت! ⛓ دیدید بعضی‌ها می‌خواهند دو رکعت نماز صبح بخوانند انگار یک کوه پشت آنها افتاده؟! گناه زیاد سنگینی می‌آورد، هر چه آنها را صدا می‌کنید انگار بختک روی آنها افتاده؛ اینها اثرات گناهان بسیار است. ✍آیت الله مجتهدی (ره) ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۱ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز اول ماه مبارک رمضان 🔸اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا اِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ. 🔹خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه روزه‌داران حقیقی قرار ده و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما و مرا از خواب غافلان هوشیار ساز و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتیهایم عفو فرما ای عفو کننده از گناهکاران عالم. ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ببینید چه رحمت بزرگی در همین روز اول ماه مبارک رمضان به بنده می‌رسد! 🎙@ansuiemarg_ir
امام رضا علیه السلام: 💎 مَن كَفَّ فيهِ غَضَبَهُ كَفَّ اللّهُ عَنهُ غَضَبَهُ يَومَ القِيامَةِ 💞 هر كس در آن (ماه رمضان)، خشم خود را نگه دارد، خداوند نيز روز قيامت، خشمش را از او نگه خواهد داشت. 📚بحارالأنوار ، ج96 ، ص341 ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت بیست و هشتم) 🔻خواهی نخواهی در شب رفتم به سر منزل خود دیدم عیالم شوهری اختیار نموده و اولادم نیز شده‌اند. نا امید شدم و دلم به درد آمد که چرا آدم به فکر خود نیست و همه اوقات خود را صرف هوس‌ها و خواهش‌های زن و بچه می‌کند، عجب دنیا دار و جهالت است. 🔻ناگهان دیدم در خانه روبرو پسر و دختری تازه از نبیره های من نشسته و میوه می‌خورند و صحبت می‌کنند تا آن که یکی گفت: همین را حاج آقا کاشت و الان زیر خاک‌ است. دیگری گفت: او الان در بهشت بهتر از این انگورها میخورد خدا کند در بچگی چقدر با ما شوخی میکرد. دیگری میگفت راستی راستی ما را دوست داشت گاهی پول میداد و ما را میکرد خدا خوشحالش کند. دیگری گفت: «حالا شب جمعه است خوب است هر کدام یک سوره برایش بخوانیم من هل اتی میخوانم تو هم سوره دخان بخوان.» 🔻من چقدر خوشحال شدم و برایشان دعای نمودم و پرواز کردم آمدم دیدم که هادی اسب را آورده و خورجینی نیز روی اسب بسته و مهیای حرکت است. گفتم این از کیست؟ گفت: ملکی آورد و گفت در یک طرف آن هدیه‌ای است از حضرت زهرا که در اثر تلاوت سوره که منسوب به اوست فرستاده است و در طرف دیگر هدیه ای است از علی بن ابیطالب ال که در اثر سوره «هل اتی» که منسوب به اوست فرستاده است و کرده‌اند که از راه دورتر از برهوت حرکت کنیم که سموم آن ما را نگیرد. سوار اسب شدم و سفرمان دوباره شد. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلوله های آتشی که تجربه‌گر با اختیار خود می‌خورد! 😳 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
🌸 کدام عبادت در ماه رمضان اولویت دارد؟ 🔸«از کارهای مهم در این ماه، قرائت قرآن و دعا و ذکر است که باید از هر کدام مقدار معین انتخاب و در هر روز انجام شود. در این انتخاب، اولویت با مواردی است که باعث افزایش نشاط انسان برای عبادت گردیده و در قلب او، فکر و نوری به وجود می آورد.» 📿 ✍ میرزا جوادآقا ملکی تبریزی ره ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۲ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز دوم ماه مبارک رمضان 🔸اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ اِلَی مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 🔹خدایا مرا در این روز به رضا و خشنودیت نزدیک ساز و از خشم و غضبت دور ساز و برای قرائت آیات قرآنت موفق گردان به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ پیشونی که به سنگ لحد میخوره، آدم تازه چرتش پاره میشه! 🎙 آیت الله مجتهدی تهرانی ره ➥@ansuiemarg_ir
💢 انتقال به برزخ! 🔸پیرمردی در حال جان دادن بود با انواع و اقسام حیله ها دورش را گرفته بودند. برخی شبیه حیوانات ترسناک و حتی برخی از شیاطین شبیه نیمه برهنه بالای سر او به عشوه گری می پرداختند 🔸این پیرمرد که ظاهراً رابطه ای با نداشت هرچه میخواست خدا را صدا بزند نشد از دیدن آن چهره ها کرد و دست آخر هیچ کاری نتوانست انجام دهد. او به طرز بدی از دنیا رفت. 🔸این را از نحوه انتقال او توسط ملک الموت میشد فهمید. بعد از آن هم چندین بار این موجودات را دیدم که وارد شدند. همان لحظه می‌فهمیدم کسی در حال انتقال به برزخ است. 📚کتاب شنود ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت بیست و نهم) 🔻سفرمان دوباره آغاز شد چیزی نگذشت که به زمین رسیدیم، انسان هایی را دیدیم که به شکل سگ‌های متعفن بد شکل که بعضی چاق و بعضی لاغر بودند و صحرا پر از مرده بود که بوی گندش بلند بود و هر دسته از سگها در سر یک لاشه مرده در جنگ و جدال بودند و یکدیگر را می‌دریدند که مجال خوردن برای هیچکس نبود تا آن که همه از می افتادند و آن لاشه همان طور می‌ماند. 🔻دسته هایی بودند پر زور و سگهای را دور می‌ساختند و خود مشغول خوردن می‌شدند، تا چیزی هنوز نخورده، دیگران باز می آوردند بخاطر آن لاشه مرده یکدیگر را می دریدند و چون هر کدام به فکر خود بودند؛ دونفر با هم خوب نبودند و آن پر از سگ، و جنگ هفت لشکر برپا بود. إنما الدنيا جيفة وطالبها كلاب (دنیا مرداری است که خواهان آن سگ‌ها هستند.) 🔻و بعضی از آنها که این لاشه ها را می‌خوردند از دود و از پشت‌شان آتش بیرون می‌آمد و در خوردن تنها بودند زیرا به حالی گرفتار بودند که سگ‌های دیگر به نزدیک آنها نمی رفتند. گفت: اینها مال یتیم خواران و رشوه خوارانند. گفتم: هادی سفارش شده بود که ما دورتر از صحرای حرکت کنیم گویا راه را غلط نموده‌ایم گفت: «اشتباه نکرده‌ایم، آب زیر برهوت است و سموم مهلک او به ما نمی‌رسد.» از کنار حرص گذشتیم و رسیدیم به کنار زمین حسد. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 چشمش رو درآورده بودن و داشت درد می‌کشید! 😱 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
🌸 بهار سالکان 🌸 💎سید بن طاووس، درباره بزرگ داشت ماه مبارک رمضان فرموده‌اند: «عده‌ای اول سالشان است که تلاش می کنند لباس نو در بر کنند. اول سال یک کشاورز، اول است که درآمد مزرعه را حساب می کند. تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می کند ولی آن ها که اهل سیر و سلوک‌اند، اول سالشان ماه مبارک است. آنها به حساب رسی خود می پردازند که ماه رمضان گذشته، چه درجه ای از معنویت داشته و امسال چه درجه ای دارند؟ ماه مبارک رمضان، برای سالکان کوی دوست، ماه محاسبه است.» ✍ علامه جوادی آملی ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۸۳ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 دعای روز سوم ماه مبارک رمضان 🔸اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ 🔹خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخشش‌دار ترین عالم ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جوان ها بیشتر به یاد مرگ نیاز دارن! 🎙استاد عالی ➥@ansuiemarg_ir
🌹 رضایت پدر 🔸در احوالات آیت‌الله العظمی میرزا جمال گلپایگانی نقل شده است که روزی مؤمنی از اطرافیان ایشان از دنیا رفت. ایشان وارد قبر شد تا کار تلقین میت را انجام دهد. اما یکباره با چهره ای وحشت زده بیرون آمد و سراغ این میت را گرفت! 🔸او را به کناری برد و سؤال کرد از دست این جوان نیستی؟ پدر گفت: چرا راضی هستم اما مدتی قبل تمام فامیل دور هم جمع بودند. شخصی سوالی پرسید من خواستم بدهم که پسرم بلند گفت بابا تو که سواد نداری حرف نزن و بعد خودش جواب سؤال را داد. خیلی در جلوی جمع آبرویم رفت، خیلی شدم. 🔸میرزا جمال آقا گفت: پسرت بواسطه همان دل شکستن اکنون است. حلالش کن تا در برزخ راحت باشد. پدر او را حلال کرد و این مرجع والامقام دوباره به داخل قبر رفت و کار و تدفین را انجام داد. وقتی بیرون آمد با خوشحالی به پدر آن جوان گفت: خدا را شکر مشکل پسرت حل شد. 📚کتاب بازگشت ➥@ansuiemarg_ir
🌏 (قسمت سی‌ام) 🔻رسیدیم به کنار زمین حسد. در آن صحرا های زیادی بود دور از راه که همه به کار افتاده و دود آنها افق را تاریک نموده بود و به حدی بزرگ بودند و به در حال کار بودند که آن صحرا به لرزه درآمده بود و صدای چرخیدن آن چرخهای بزرگ را پر و گوشها را کر می ساخت. 🔻کارگران آنها تمام بودند و این کارخانه ها مثل موتورهای قوی در این صحرای وسیع در حرکت بودند و یکی از آنها به نزدیکی راه رسید و آقای نیز مثل دود سیاه حاضر گردید نگاه کردم به عقب سر که دیدم هادی خیلی عقب افتاده و خیلی به افتادم، اسب را راندم که دور شوم اما سیاه جلو افتاد و پشت تپه ای پنهان شد. 🔻من کردم که او رفته در فکر این بودم که چرا هادی دور شده است و به من نمی‌رسد، ناگهان سیاه از کمین درآمد به شکل جانوری مهیب و رم کرده و از راه بیرون شد و من در نزدیکی آن کارخانه به زمین افتادم و اعضایم از حس رفت و نمی‌توانستم حرکت نمایم و آن کارخانه های دور دست به من شده گویا میخواستند به دم در کشند. 🔻آن سیاه خبیث به من می خندید و می‌رقصید و می‌گفت ای ، چه کسی از حسد نجات یافته. من از تمسخرات او با حال ضعفی که داشتم خون در رگ‌هایم به جوش آمد و با صدای بلند گفتم «یاعلی». کارخانه های که اطرافم بودند رو به فرار گذاردند و به یکدیگر برخورد نموده خورد خورد شدند و سیاهک هم رفت که کند که به زیر چرخ یک کارخانه گیر کرده استخوان هایش در هم شکست. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir