16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 روایتی از سبک مواجهه اهل یک مسجد با تولد ششمین فرزند امام جماعتشان!
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
🆔 @asanezdevag
4_5800701629325905820.mp3
2.85M
🎙 { رابـــــــطـــــه عاطــــــــفــــــی }
🔹️حجت الاسلام #محمد_برمایی
🆔 @asanezdevag
💎روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...
در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
شیطان گفت : این نا امیدی است...
شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟
شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
شخص گفت : چرا اینگونه است !؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است
مراقب "اميدمان"باشيم
#داستان
#داودی_نژاد_مشاور
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۵ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #قسمت_اول ۱۷ سالم بود که خواهر بزرگترم ازدواج کرد و
#تجربه_من ۴۸۵
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_دوم
خوشبختانه سید محمدصالح کولیکهای داداشش رو نداشت و ما از وجودش لذت میبردیم که خدا با دادن یه هدیه ی دیگه غافلگیرمون کرد. پسرم یک سال و ۹ ماهش بود که فهمیدم مجدد باردارم
با اینکه من خودم همیشه میگفتم ۴تا بچه میخوام، اما اول ناراحت شدم چون هنوز پسرم داشت شیر می خورد و دوست نداشتم این چندماه باقی مونده از نعمت شیر مادر محروم بشه...
دوباره ویار های شدید اومد سراغم و از ماه ۶ بارداری هر شب دردهای شدید داشتم بارداری سخت و داشتن بچه ی کوچیک و یه پسر کلاس اولی که اصلا حوصله ی درس و مشق رو نداشت خیلی بهم فشار میاورد به طوری که به همسرم میگفتم اگه من دوباره خواستم باردار بشم دعوام کن😂
البته الان همش شده خاطره و داریم به فرشته ی چهارممون فکر میکنیم😅
خلاصه این کوچولو هم عجله داشت و وارد ماه ۸ که شدم دردهام خیلی شدیدتر شد و مجبور شدم دو روز در بخش زایمان بستری بشم تا جایی که ممکنه از اومدن این فرشته ی عجولمون جلوگیری کنیم.
خداروشکر دردها کم شد و مرخص شدم و بعد از دوهفته فاطمه سادات خانم ۲۵ روز زودتر از موعدش به دنیا اومد😍
خوشبختانه با اومدنش زندگیمون شیرین تر شد.
هرچند داداشش کمی حسودی میکرد به طوری که اصلا نمیذاشت خواهرش رو شیر بدم، ولی به مرور بهتر شد و الان خیلی با هم خوب بازی میکنن و خیلی خوشحالم که تفاوت سنیشون کم هست. البته دعواهای خواهر برادری رو دارن ولی شیرینی های وجودشون خیلی بیشتره.
من و همسرم وقتی وارد زندگی مشترک شدیم که همسرم تازه سربازیشون تموم شد درست دو روز بعد از پایان خدمتشون😄
ولی لطف خدا همیشه همراهمون بوده و با کمک بزرگترامون تا الان زندگی خیلی شیرینی داشتیم.
شاید از لحاظ مالی خیلی خوب نباشیم و هنوز موفق به خرید خونه و ماشین نشدیم و با سه تا بچه ها تو آپارتمان ۷۰ متری هستیم و با وجود کرونا بچه ها کمی اذیت میشدن که مدام تو خونه باشن.
ولی برکت معنوی بچه ها خیییلی زیاد بوده و محبت من و همسرم هر روز بیشتر میشه.
به برکت وجود فاطمه سادات خانم همسرم در آزمون وکالت قبول شدن و الان در حال گذروندن دوره کار آموزیشون در یه شهر دیگه هستن.
من هم فعالیتهای اجتماعیم رو بیشتر کردم و سعی کردم در کنار مادر و همسر نمونه بودن، فرد مفیدی هم برای جامعه ام باشه.
یکی از خوبیای کرونا هم برای من این بود که با فضای مجازی بیشتر آشنا شدم و تو اون مدت کلی کلاسهای مختلف آنلاین شرکت کردم و سطح معلومات واطلاعاتم رو بالا بردم💪
ان شاالله اگه خدا بخواد نیت داریم یه فرشته ی دیگه هم وارد زندگیمون کنیم تا ان شاالله با یاری خدا و ائمه، سربازی بشه برای امام زمانش.
از همه ی عزیزان میخوام برام دعا کنن تا ان شاالله بارداریهام، راحت تر سپری بشه و ان شاالله بتونم امر رهبرم رو اطاعت کنم🙏
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حجاب زن، غیرت مرد
#استاد_عالی
🆔 @asanezdevag
⭕️ مگه نمیگن قدیما وضعیت اقتصادی خیلی بهتر بود، خب چندنفرتون پدرش موقع ازدواج خونه ملکی داشته که الان و توی این وضعیت از پسرها خونه میخوایید؟!
🆔 @asanezdevag
#استاد_الهی_فرد
💖به همدیگر #محبت کنید. زن و شوهر به هم محبت کنند و هم دیگر را دوست بدارند. اهل بیت روی این قضیه خیلی حساسند.
✨ زن و شوهر با هم #نماز_شب بخوانند محبت میآورد، آقا بلند نمی شود شما بلند شو و برایش نماز شب بخوان و دعایش کن چند شب می گذرد و می بینی بلند می شود یا بالعکس.
✅ زنی به امام صادق علیه السلام عرض کرد که: شوهرم مرا دوست ندارد، چه کنم؟
حضرت فرمود: نماز شب بخوان.
آن زن بعد از مدتی دوباره خدمت امام علیه السلام رسید و عرض کرد: شوهرم هیچ کسی را به اندازه من دوست ندارد و از حضرت تشکر کرد.
#آداب_همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۵ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #قسمت_دوم خوشبختانه سید محمدصالح کولیکهای داداشش رو نداشت
#تجربه_من ۴۸۶
#فرزندآوری
از وقتی چهار پنج سالم بود مدام به مامانم میگفتم که خواهر برادر میخوام اما متاسفانه اون روزها شعار ایست دوبچه کافیست به جون اعتقاد مردم افتاده بود، شعاری که معتقدم برای مردم ایران از بمب اتم هم مخربتر بود...
تا اینکه خداوند لطف کرد و وقتی هفت ساله بودم، برادرم رو به جمع ما اضافه کرد خیلی خیلی خوشحال بودم. روزها میگذشت و ما بزرگتر میشدیم اما سال به سال بیشتر از هم فاصله میگرفتیم.
اختلاف سنی زیاد و تفاوت جنسیتی و البته تفاوت اخلاقی باعث شد زیاد نتونیم با هم رابطه بگیریم و روزبه روز من و برادرم ازهم فاصله گرفتیم منی که اون همه به یه همدم و همبازی احتیاج داشتم الان تک و تنها مونده بودم و فقط آویزون دوستام بودم، دوستایی که اکثرشون حداقل یه خواهر داشتن و کلی با هم کیف میکردن و من همچنان مثل بچه های تک فرزند تنها بودم.
تا وقتیکه ازدواج کردم و اونجا بود که درد بی خواهری خودشو بیشتر نشون میداد، خواهری که برای عروسیت ذوق کنه، لباس بخره، کمک فکری بده و کلی پا به پات بیاد و باهات از اتفاقای خوب بگه....
و من همچنان تنها و فقط با همراهی مادرم بازار رفتیم و تنها انتخاب کردیم و ...
مراسم عروسی هم که بماند چقدر از نبود یه خواهر احساس تنهایی میکردم خواهر دارها یه لحظه تصور کنن بی خواهری رو تا متوجه بشن چی میگم...
این گذشت ولی در فکر من ثبت شد که هیچوقت همچین بلایی رو سر بچه های خودم نیارم.
تصمیم گرفتم به یاری خدا زود بچه دار بشم تا بتونم بچه های بیشتری بیارم، پسرم که دنیا اومد تازه فهمیدم درد بی خواهری که تا الان داشتم هیچ بوده، از نبود هم زبون بگیر تا نبود کسی که راحت بیاد خونه ت و مراقب بچه ت باشه تا کارهای عقب افتاده ت رو انجام بدی تا راحت باهاش بازار بری تا وقتی که یه روز عصر دلت لک زده با یکی هم سن خودت تعریف کنی ولی نیست که نیست...
وقتی پسرم دو سال و نیم بود اقدام کردیم برای بارداری بعدی اما خدا نخواست تا ده ماه باردار بشم و تو این فاصله پسرم هر روز از امام زمان میخواست که خدا بهش خواهر برادر بده و بالاخره خداوند کم کم داشت مارو به آرزومون میرسوند تا اینکه فهمیدیم این نی نی موندنی نیست و متاسفانه تو دوازده هفته باهامون خداحافظی کرد و رفت.
دکترها میگفتن باید شش ماه صبر کنی بعد دوباره باردار بشی اما از اونجا که من خیلی عجله داشتم گوش ندادم و بلافاصله باردار شدم، اینبار خداوند لطفش رو مجدد شامل حالمون کرد و من باردار شدم.
وقتی دخترم به دنیا اومد پسرم خیلی ذوق میکرد و الان هم که نه ماهش شده عامل شادی و نشاط همه مون مخصوصا برادرش شده
پسر من خیلی بچه کم تحرک و حساسی بود
اما با اومدن خواهرش خیلی پرتحرک و مهربون شده اصلا احساس میکنم کلی مرد شده.
تو تمام این سالها پدر و مادر بزرگوارم خیلی خیلی حمایتم کردن اما همیشه بهشون میگم اگه اون موقع یه خواهر برام میآوردید الان من این همه زحمت براتون نداشتم حداقل یه سری از کارها رو اون انجام میداد😂
خلاصه اینهمه گفتم تا شاید در کسانی که فکر میکنند بچه تربیتش سخته یا میگن وضع مالی مون خوب نیست یا فکر میکنن میتونن همبازی بچه شون باشن یا از همه بدتر اصلا به فکر تنهایی بچه شون بعد از خودشون نیستن اثر کنه و تا دیر نشده برای فرزندشون همبازی و همدم بیارن ان شاالله
🆔 @asanezdevag