eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
933 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۰۲ #ازدواج_آسان #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #فواید_و_برکات_فرزندآوری ما ازدواج آسانی د
۳۰۳ من تک دختر بودم و سه تا داداش داشتم که آخری ۱۲ سال از من کوچکتر بود. ما دور از فامیل تو تهران زندگی میکردیم و اقواممون مشهد بودن. تنها دختر خونه و یار مادر و مادر برادرم بودم به طوری که همه می گفتن تو مامان داداش حسینتی. همیشه به خاطر نداشتن خواهر احساس تنهایی میکردم و تو مدرسه هم با هیچ کی اونقدرا صمیمی نمیشدم. سر خودمو به کاری بند میکردم تا زیاد از تنهایی اذیت نشم. گاهی اوقات با پدرم بسکتبال بازی میکردم، خیلی خوش می گذشت ولی کم بود. ۱۴ یا ۱۵ ساله که بودم با پدرم کلاسهای تکنولوژی فکر رو میرفتم که کلی باعث ارتباط بهترم با خالقم و با اطرافم شده بود. هر موقع مسجدالحرام رو تلویزیون نشون میداد از خدا میخواستم که اول ازدواجم برم مکه، نمیدونم چطوری ولی خواسته بودم. خلاصه تو همین دوران وانفسای نوجوانی به جوانی بودم که مادر شوهرم زنگ زدن با مادرم راجع به پسرشون و من صحبت کردن. جالبه بدونین که تقریبا ۷ یا ۸ سال پیشش موقعی همسرم سرباز بودن، پدرم ایشون و خونوادشون رو می‌شناختن و به مامانم گفته بودن انشاءالله یه روزی این آقا پسر بیاد خواستگاری دخترمون☺️ خانواده همسرم خیلی مذهبی بودن و خصوصا همه اخلاق و رفتار و منش همسرم رو تایید میکردن. اینطور شد که پدرم اجازه خواستگاری دادن و خانواده همسرم از مشهد اومدن تهران خواستگاری من. پدرم میخواست مهریه مون ۱۱۴ سکه باشه ولی با کلی خواهش و التماس من و لطف ائمه، پدرم به ۱۴ سکه راضی شدن. چون شنیده بودم از پیامبر روایت داریم عروسی که مهریه اش کمه برای همسرش بابرکته، اینطوری میخواستم ولی واقعا نمیدونستم برکت یعنی چی🤔. ما یک سال نامزد بودیم، بعد به طور غیر منتظره ای همسرم استخدام شدن و بالاخره پدرم اجازه عقد رو دادن. و بعد هم با کلی اصرار و التماس و خواهش از پدرم ایشون راضی شدن که ما بعد از کمتر از ۱۰ ماه بریم سر خونه زندگی خودمون. همسرم پشتکار فراوانی داشتن و در عین حال بسیار دوستدار ائمه خصوصا خانوم فاطمه زهرا (س) بودن. همون اول عقد با همسرم دو تا قرار گذاشته بودیم اولیش اینکه هر شب دو رکعت نماز شب بخونیم و دومیش هم اینکه هر شب سوره نبا رو تلاوت کنیم تا انشاءالله بعد یک سال بریم مکه. قرارمون رو پیگیری میکردیم و طبق وعده روایی که داده شده بود در کمتر از یک سال عازم حج عمره شدیم و بعد هم رفتیم خونه خودمون. خیلی خیلی دوران زیبایی بود در عین سختی. همیشه تو عقد که بودیم به خاطر دوری راه با تلفن ارتباط داشتیم و به هم توصیه صبر میکردیم. میگفتیم میوه صبر شیرینه، واقعا هم شیرین بود. سال اول ازدواج من پیش دانشگاهی رو در دبیرستان بزرگسالان خوندم و تونستم مادر شوهرم رو هم تشویق کنم بیان مدرسه و دیپلم بگیرن. با هم می رفتیم مدرسه خیلی جالب بود همه فکر میکردن مادر شوهرم مامانمه، بس که با هم صمیمی بودیم. من دانشگاه قبول شدم البته فقط بخاطر ثابت کردن به پدرم که من میتونم هم خونه شوهر باشم و هم درس بخونم. از اول ازدواج قرارمون بود که دو جین بچه بیاریم🤭😊 همه بهمون میخندیدند البته بعضی هم تشویق میکردن. خودمونم باورمون نمیشد😂 سال دوم دانشگاه دخترم به دنیا اومد و من دو ترم مرخصی گرفتم. دخترم که ۶ ماهه شد دوباره کلاس میرفتم با مادر شوهرم برنامه ریزی کرده بودم روزهایی که ایشون خونه بودن کلاس بر می داشتم تا بتونم دخترم و بذارم پیششون، خدا خیرشون بده خیلی کمکم کردن. تو همون دوران تونستیم یه پیکان بخریم الحمدلله. دخترم دوسالش بود که پسرم رو باردار شدم و هر طوری بود دانشگاه رو در حد کاردانی تموم کردم و چسبیدم به بچه داری و خونه داری. همون موقع رفتیم خونه ای که خریده بودیم الحمدلله 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ زن باید برای همسرش عطر بزند... 🆔 @asanezdevag
💎ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺷﻨﯿﺪﯾﻦ ﯾﺎ ﻧﻪ! ﻣﯿﮕﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺳﺐ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﻮﻧﻪ ﺭﺩ ﺑﺸﻪ، ﺍﻭﻝ ﺁﺏ ﺭﻭ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻌﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ!! ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻭ ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﭘﺎﺷﻮ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ! ﭼﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﻮﻋﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ ﺗﻮ ﺁﺏ... ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ: ﺭﻭ ﺩﻝ ﻫﺎﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ، ﺭﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ، ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ، ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﭘﺎ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﯿﻢ..!! 🆔 @asanezdevag
✅ پرسش: باسلام.بنده يه ساله که ازدواج‌کردم اولاش همسرمو دوس داشتم ولي طي اين يک سالي که گذشته احساس علاقه اي نسبت به همسرم ندارم‌ هرروز باهم دعواميکنيم وهر روز فکر طلاق ميکنم خواهشا اگه چاره يا راه حلي داريد که بتونيم عشقو علاقه رو تو خودمون بپرورونيم دارين بگين ؟ اخلاقامونن باهم به هيچ وجه نميخوره ديگ خسته شدم راه حلي برا افزايش محبت وجود داره ؟ 🌸☘☘☘☘☘🌸 🌺پاسخ: يكي از مهمترين اركان مشاوره مخصوصاً در زمينه راهنمايي كه باعث مي گردد نتيجه مطلوبي از آن حاصل گردد ميزان اطلاعاتي است كه شما بايد در اختيار مشاور قرار دهيد. اطلاعات مطرح شده در سؤال شما کلي بود و ما نمي دانيم که چه اختلافات شما از چه نوع تعارضي بوده و چرا رخ داده است؟ آيا هيچ نقطه مثبتي بين شما وجود ندارد و هميشه همين حالت را داريد؟ تاکنون چه اقداماتي براي رفع اين تعارضات انجام داده ايد؟ پاسخ اين سؤالات در مکاتبات بعدي تان، ما را در پاسخگويي بهتر ياري مي رساند هر اطلاعي را نيز كه گمان مي كنيد مي تواند راهگشا باشد نيز اضافه كنيد. جهت افزايش محبت همسرتان و رفع مشکلات توصيه مي کنيم: - مواقعي که ارتباط عاطفي داريد، از اين فرصت استفاده کنيد با او صحبت کنيد. از احساس تان بگوييد. به او بگوييد که تا چه حد او را دوست داريد و به محبتش نيازمنديد. - از او بخواهيد که تمريني انجام دهد. هر کدام برگه اي برداريد و انتظارات تان از همسر را يادداشت کنيد و درجه اهميتي که هر خواسته برايتان دارد يا با عددي از 1 تا 100 نمره دهيد و اين برگه ها را به هم بدهيد. او بايد از انتظارات شما آگاه شود. - به شوهرتان توجه كنيد؛ به سينة فراخ و مردانه‌اش، به چهرة زيبايش، به چشمان خوش حالتش، به دستان بزرگ و مردانه‌اش و... به هر چيزي كه از او يك مرد مي‌سازد توجه كنيد. به شوهرتان بگوييد كه چه مرد پر شور و حرارتي است و شما از رابطة زناشويي با او خيلي احساس رضايت مي‌كنيد. - پيش از ورود شوهر، خود را بياراييد، لباس‌هاي زيبا و اغوا كننده بپوشيد، عطر يا ادكلن خوش بو استعمال كنيد، و به او نشان دهيد كه همة اين كارها را براي او انجام داده‌ايد. - به اين نكتة مهم توجه داشته باشيد كه، براي مردان نشان دادن عشق خود از طريق معاشقه و آميزش بسيار راحت‌تر از بيان لفظي آن است. بنابراين، تمايل شوهرتان را به معاشقه و آميزش، نوعي ابراز عشق و علاقه به حساب آوريد. - شما مي توانيد کتاب هايي در اين زمينه تهيه کنيد و به او هديه دهيد و لکن بهترين کار اين است که او را ترغيب کنيد تا براي بهبود زندگي مشترک تان با هم در جلسات مشاوره شرکت کنيد. در هر صورت شما و همسرتان با مهارت هاي ارتباطي و همسرداري آشنا نيست و بايد آنها را از طريق مطالعه کتب افزايش دهد. از جمله اين کتاب ها کتب ذيل هستند: - اميني، ابراهيم، همسرداري، قم: بوستان کتاب قم، 1392. - افروز، غلامعلي، روان شناسي خانواده: همسران برتر، تهران: انجمن اولياء و مربيان، 1389. - بهار، علي‌رضا، مهارتهاي زندگي در قرن 21: روابط همسران (حقوق متقابل زن و مرد)، اصفهان: نقش نگين، 1388. موفق باشيد. 🌺 ☘🌺 🌺☘🌺☘🌺☘ 🆔 @asanezdevag
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨خواستم بگم که زندگی همینه! بالا پایین زیاد داره غصه نخور حتما با هر سختی، آسونی هم هست… 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۰۳ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #قسمت_اول من تک دختر بودم و سه تا دا
۳۰۳ پسرم یک سالش شده بود من از راکد بودن خسته بودم انقدر گشتم تا کلاس حفظ قرآن پیدا کردم تو مسجد نزدیک خونمون. میرفتم کلاس حفظ فک کنم ۹ جزء حفظ کرده بودم که دختر سومم به دنیا اومد و ما یه خونه بزرگتر خریدیم الحمدلله من با سه تا بچه کوچک ده جور فعالیت فرهنگی میکردم تو خونمون جلسات مذهبی میگرفتیم، تو خیابون خیمه شادی و عزای ائمه رو برپا میکردیم. در کنارش قرآن هم حفظ میکردم الحمدلله این بار فاصله بچه ها بیشتر شد، دخترم سه سالش بود که دختر چهارمم به دنیا اومد الحمدلله و من هم هنوز مثل لاک پشت در کنار تمام وظایف خونه و بچه ها قرآنم رو حفظ میکردم. همه همکلاسی هام از من جلو زدن خیلی ها حفظشون تموم شد ولی من ناامید نشدم و ادامه دادم میگفتم عیب نداره دیر و زود داره سوخت و سوز نداره، همسرم هم در این مسیر بسیار کمکم بودن به طوری که اگر هدایت و پشتیبانی ایشون نبود هیچ وقت اینجایی که هستم نبودم. خلاصه بعد یک سال و هشت ماه از آخرین فرزندم دوباره باردار شدم. اما همون اوایل کرونا بود که بعد از ۳ ماه و ۱۰ روز جنینم سقط شد و چقدر دوران سختی بود خصوصا برای همسرم. دختر بزرگم که الان ۱۱ سالشه برام کاچی درست میکرد و بهم رسیدگی میکرد. نمیدونین چقدر تو همون بارداری بهم می رسید ماشاءالله خانوم شده همه کار بلده. غذا درست کردن ، بچه داری کردن، خونه تمیز کردن، به مامان باردار یا زائو رسیدگی کردن، قرآن خوندن و حفظ کردن، بچه ها رو مدیریت کردن، خلاصه با این تعداد بچه، خودش بزرگ شده و خواهرا و برادرش هم همینطور. جونم براتون بگه که بعد دو ماه از سقط به فرمان رهبرم دوباره باردارم😍 الحمدلله که زندگی مون عین وعده ای که خدا داده شیرین و دوست داشتنیه. و روز بروز برکت مادی و معنوی زندگی مون بیشتر میشه و ما راهمون رو با قدرت تر از قبل پیگیری میکنیم. به امید خدا 🆔 @asanezdevag
🌼کتک خوردن آیت اللّه از همسرش🌼 ✍مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء(رحمة الله علیه) معروف به شیخ کبیر و از بزرگ ترین فقیهان عالَم تشیّع بوده است، در حدّی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کرده اند که فرموده بود: اگر تمام کتاب‌های فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و شیعه دیگر یک ورق فقه در دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه‌ام دارم، همه را می‌گویم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود. اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی می‌کند، ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. این قدر در مقام جست وجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالی قدر گاهی که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابی او را کتک می‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانی شنیده ایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهی شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قدرت بدنی هم دارد گاهی که عصبانی می‌شود، حسابی مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی رسد. گفتند: او را طلاق بدهید. گفت: نمی دهم. گفتند: اجازه بدهید ما زن هایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی دهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمت‌های خداست، چون وقتی بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من تعظیم می‌کنند، گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمی دارد، همان وقت می‌آیم در خانه کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود. این چوب الهی است، این باید باشد. 📚کتاب نفس (شیخ حسین انصاریان) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🆔 @asanezdevag
⭕️ مستر همفر جاسوس آمریکایی: زنان مسلمان دارای حجابی محکم هستند که نفوذ فساد در آن ها ممکن نیست، بنابراین باید آن ها را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید... فکر نمی‌کنید مدل های موجود در بازار برای خانمهای محجبه نوعی تشویق برای داشتن محسوب میشه؟ حجابی که در ظاهر پوشیده ست ولی فلسفه و اصل پوشیدگی رو زیر سوال برده! نحوه آرایش،بستن شال و روسری،جذابیت رنگ و طرح نظر هر بیننده ای رو جلب میکنه! و با این توجیه که من محجبه و پوشیده م نیازی به چادر نیست خیلی نرم چادر و از زندگی حذف و مد رو تحمیل میکنه... 👤 خانم تی | 🆔 @asanezdevag
‍ 🌷به مناسبت ۱ مرداد؛ سالروز شهادت دانشمند هسته ای، داریوش رضایی نژاد یک ماه بعد از به دنیا آمدن آرمیتا، با کمک داریوش در فصلنامه ای که قبلا هم در آن فعالیت کرده بودم، مشغول به کار شدم. داریوش بعداز ظهرها به خانه می‌آمد، آرمیتا را نگه می‌داشت و من هم به دفتر فصلنامه می‌رفتم. آرمیتا هم اصلاً شیر پاستوریزه یا شیرخشک نمی‌خورد. یک بار که به محل کار رفته بودم، داریوش به من زنگ زد و گفت: خودت را زود برسان، آرمیتا از شدت گرسنگی خودش را هلاک کرد. ۲۰ دقیقه طول کشید تا به خانه برسم. بعد از رسیدن به خانه دیدم که آرمیتا آن قدر گریه کرده که خوابش برده. بعد از این جریان تصمیم گرفتم که سر کار نروم، چون فرزندم برایم خیلی مهم‌تر بود. لذا آخرین فصلنامه زمستان را ارائه دادم و دیگر به آنجا نرفتم. (همسر شهید) حضرت علی (ع) با حضرت زهرا (س) برای تقسیم کارها از رسول خدا (ص) رهنمود خواستند،ایشان فرمودند: کارهای داخل منزل با فاطمه (س) و کارهای بیرون منزل بر عهده ی علی (ع) باشد. (بحار الانوار، ج 43، ص 81 ) 🆔 @asanezdevag
به سبک ! 👇👇☘☘👇👇 ❣ انتخابهای 🌺 آغاز های اینترنتی از چت می باشد. کسی که همسر خود را از طریق چت انتخاب می کند انتخابش ابتدا بر اساس گفته های وی است گفته هایی که اصلا معلوم نیست تا چه حد براساس واقع نگری و صداقت است. چون این گفته ها اغلب احساسی و عاطفی است عمدتا طرفین به تناقض گویی ها و یا سخنان غیر واقعی توجه نکرده و پس از گذشت مدتی دچار عشق مجازی شده و به تدریج وارد مرحله بعدی ارتباط می شوند. پس از مدتی ارتباط از چت روم به ارتباط تلفنی کشیده شده و همچنان طرفین بدون در نظر گرفتن مناسبات واقعی شیفته گفتار و صحبتهای یکدیگر می شوند تا سرانجام قرارهای حضوری رخ می دهد. 🌺 در بسیاری از مواقع نخستین جلسات ملاقات برای طرفین شوکه آور است چون طرف مقابل ان چیزی نبوده که در ذهن خود و با رویاپردازی بسیار ساخته است. در اغلب مواقع طرفین از همان ابتدا متوجه عدم تناسبات می شوند اما چون از قبل شیفته و دلبسته یکدیگر شده اند پذیرش واقعیت (عدم همتایی) برایشان سخت است چرا که عشق آنها را بی منطق کرده است. در مواردی عدم تفاهم را درک می کنند اما به علت ترحم، ترس از نفرین، تهدیدات طرف مقابل و .. به مساله ازدواج جدی تر فکر می کنند و روشن است که چنین ازدواجی فرجامی خوش نخواهد داشت. ❣ انتخاب همسر در آری یا خیر؟ انتخاب همسر با همه اهمیت و جاذبه ای كه دارد، پیچیده ترین و دشوارترین انتخاب انسان است. لذا با توجه به ارزش و اهمیتی که انتخاب همسر دارد، نباید با این مقوله بسیار مهم، سطحی و کوتاه بینانه برخورد نمود بلکه یک جوان باید بداند که هر قدر هم که برای یافتن همسر مناسب، در مضیقه است و از تنهایی رنج می برد، دلیل نمی شود که بخواهد از روشهای غیر متعارف در صدد این انتخاب سرنوشت ساز باشد. 💫 پس با این اوصاف فضای مجازی نباید گزینه اول مجرای انتخاب همسر باشد بلکه این روش، باید راه حل آخر جوانان برای یافتن مورد مناسب در نظر گرفته شود اما منوط بر شرایطی: 💫 و در ابتدای آشنایی در فضای مجازی رابطه های عاطفی و عاشقانه برقرار نكنند. یعنی اگر با مورد به ظاهر مناسبی در فضای مجازی مواجه شدند ابتدا باید درباره فرد مورد نظر هماهنگیها و تناسبهایی را ، بررسی كنند و مطمئن شوند كه خود و فرد مورد نظرشان به راستی انگیزه، توان و امكانات تشكیل زندگی را دارند. در صورتیكه نتیجه بررسیها مثبت بود، اشكالی ندارد كه حداكثر سه جلسه با او در مكانهای عمومی صحبت و سپس با و یا یكی از خویشاوندان آگاه مشورت كنند (البته کل جریان ملاقاتها و ارتباطات باید با اطلاع های هر دو طرف باشد). ❣ اگر چنین فرآیندی طی شود، یعنی: - شما و طرف مقابل انگیزه و توان ازدواج را داشته باشید؛ - تناسب و هماهنگی های اولیه و اساسی درباره تان صدق كند؛ - از همان آغاز آشنایی خانواده را در جریان بگذارید؛ - با كمك بزرگترها درباره ویژگیهای پنهان طرف مورد علاقه خود تحقیق كنید؛ - از مشورت یک آگاه برخوردار شوید، میتوان امیدوار بود با لطف و عنایت خداوند بزرگ در مسیر روشن ازدواجی بالنده و امیدبخش قرارگرفته اید. ❣ فراموش نکنید که: ازدواجهای اینترنتی تنها در یک صورت می تواند منطقی باشد آن هم زمانی که صرفا نقش واسطه(معرف) را داشته باشد و دو طرف به شدت مراقب دلبستگی ها و شیدایی ها باشند . 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۰۳ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #قسمت_دوم پسرم یک سالش شده بود من از راکد بودن خسته بودم
۳۰۴ من در سن ۳۰ سالگی ازدواج کردم و الان که ۳۸ سالمه، به لطف خدا سه تا بچه قد و نیم قد دارم( ۷ ساله و ۴ ساله و ۱ ساله) قصدم از نوشتن این مطالب که در ادامه میگم اینه که به همه مامانهایی که از آوردن بچه سوم میترسند،بگم: من وااااقعاً واااااقعاً، شیرینی و لذت بچه داری رو در فرزند سوم چشیدم.😍😍 البته قبلش این رو هم بگم که فرزند سوم ما خدایی شد و ما جداً غافلگیر شدیم و من وقتی متوجه شدم، تا مدتها نمیتونستم و نمیخواستم قبول کنم و مداااام گریه میکردم و میگفتم که من آمادگی ندارم، خیلی خسته ام و بچه نمیخوام. چون بلافاصله بعد از عروسیم، باردار شده بودم و از اون موقع همش در بارداری و شیر دهی و بی خوابی های شبانه و دردسرها و اذیتهای دو تا بچه کوچیک پشت سر هم و .....بودم. خلاصه اینکه خیلی خسته بودم و دلم‌ میخواست که تا حدی آزاد باشم و کارهایی که دوست دارم رو انجام بدم. وقتی متوجه بارداری سوم شدم، تماااام این مراحل بارداری و شیر دهی و سختی هایی که کشیده بودم، مثل فیلم از جلوی چشمام حرکت میکرد و مدام گریه میکردم و ناراحت بودم. البته این رو هم بگم که همسرم بسسسیار مشتاق فرزند بود و همیشه میگفت ماها که تا حدی اعتقاداتمون قوی هست، باید فرزند زیاد بیاریم و سعی کنیم بچه های خوب تربیت کنیم و بتونیم نسل شیعه رو زیاد کنیم. ولی هیچوقت نتونسته بود من رو راضی به آوردن بچه سوم بکنه و من به هیییچ عنوان بچه نمیخواستم و به شدت مواظب بودم که بچه دار نشم. ولی دوستان گلم از زمانی که دیگه به ناچار، وجود بچه سوم رو پذیرفتم، بقدری خدای مهربون در تماااام مراحل بارداری(با وجود دو تا بچه کوچیک که مدام در حال برآوردن خواسته ها و نیازها و بهونه هاشون بودم) کمکم کرد که از قبل، باورش برام غیر ممکن بود و به جرات میتونم بگم بهترین و آرام ترین و شیرینترین دوره بارداریم بود. بعد هم بدنیا اومدن و تمااااام مشکلات و سختی های داشتن سه تا بچه کوچیک که درک زیادی از مسائل اطراف رو نداشتند. و من در تمام این مراحل، از ابتدای بارداری اول تا الان، تنهای تنها و بدون هیییچ کمکی بودم و حتی همسرم هم بدلیل مشغله زیاد کاری از صبح تا ۱۰-۱۱ شب بیرون هستند. الان که پسر عزیزم یک سالش هست خدا به شدت کمکم کرده و سختی ها رو برام هموار کرده و تمام چیزهایی که برام دغدغه بوده، به آسانی تمام سپری شده. الان که فکرش رو میکنم و برام یادآوری میشه، تعجب میکنم چرا اینقدر از بارداری و بچه داری مجدد میترسیدم. باور کنید از تمام مراحل بارداری و بعد هم بچه داری سه تا بچه کوچیک بصورت همزمان با "جزء جزء" وجودم لذت بردم و فقط زیبایی و شیرینی در این مسیر را به یاد دارم و این فقط و فقط عنایت و لطف ویژه خداوند بوده.❤️❤️❤️ به عنوان مثال من در همین حین که باردار بودم، دختر بزرگترم که ۵ سالش بود رو در کلاس حفظ قرآن گذاشتم و تا قبل از اینکه وارد مدرسه بشه و بتونه خوندن و نوشتن یاد بگیره، تونست جزء ۳۰ قرآن رو حفظ کنه. با اینکه مسیر کلاسش دور بود ولی من با دختر دو سالم همیشه همراهیش میکردیم. هم در رفت و آمد و هم در تمرینهای حفظش در منزل که همین باعث شد که بیشتر وقت های اضافه ما در منزل، به خواندن و حفظ قرآن سپری بشه که برای همگی ما بسیار دلنشین بود. و این موضوع تا همین الان بسیار در تربیت و آرامش بچه ها نقش داشته. طوری که الان هر دو تا دخترهام به خوندن و حفظ قرآن علاقه دارند و از من میخوان که باهاشون تمرین کنم و واااقعا چی میتونه بهتر از این باشه در تربیت بچه ها که در پناه قرآن و با عشق به قرآن بزرگ بشن و این رو فقط و فقط از برکات فرزند سوم و توجه ویژه خداوند میدونم که در این مسیر خیلی کمکمون کرد.🙏🌹🙏 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag