eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام_الله_علیها نیست کوچک او بزرگ عالم است کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید دلبر عالم در این عمر کم است مُحرم حج حسین بن علیست در حریم کبریایی مَحرم است کسب فیض از دامن عباس کرد پس یقین مانند او صاحب دم است در مسیر جذب عشاق حسین بر سر دوش رقیه پرچم است روز محشر دستگیر ما همه است دست او در دستهای فاطمه است شاعر: .
. تقدیم به علی علیه السلام به شب‌نشینیِ خورشید، سایه ها دوراند اگر که نور تویی چشم‌های شب کوراند نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو میانِ سینه‌ی شخصِ رسول مستوراند به غیرِ ذات، همه... هرچه بوده از آغاز به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند به ناودانِ طلایت چقدر می‌بارند ملائکی که ز جنس لطافتِ نورند به نوشِ شهدِ لبت، شش‌جهت شتاب آرند ملائکی که به ظاهر شبیه زنبوراند به شوقِ بوسه به تاکِ ضریح، لب‌هایم چهار فصل پیاپی دخیلِ انگوراند به خاکِ پای تو این‌ها که خاکمالِ تواند یکی یکی به دیارِ خود امپراطوراند دو تن ز خیلِ گدایانِ کوچه گردِ نجف به قومِ خود به کلیم و مسیح مشهوراند به روز واقعه تازه اگر اجازه دهی پیمبران همه با قنبر تو محشوراند غلام‌های غلامانِ قنبرت غِلمان کنیز‌های کنیزانِ فضه‌ات حوراند به وصله‌های عبایت قسم به ما بی تو هرآنچه وصل شود وصله‌های ناجوراند به انتظارِ تو از شوقِ "مَن یَمُت یَرَنی" هزارها چو من اینجا به مرگ مسروراند به زندگانِ سرِ دارِ باقی‌ات سوگند که مردگانِ تو مشتاقِ نفخه‌ی صورند ✍ .====================== کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🔹رایحۀ جبهه‌ها🔹 غبار خانه بروبید، عید می‌‏آید ز کوچه‏‌هاست که بوی شهید می‌‏آید صدای دلکشی از دور، محملم را برد دوباره رایحۀ جبهه‌‏ها دلم را برد دوباره آینه از زیر خاک آوردند هزار باغ گلِ سینه‏‌چاک آوردند شراب نور دوباره به دست مستان است بیا که پیکر خورشید، روی دستان است کجا شهید بمیرد که پرپری بزنیم؟ بیا به مجلس ترحیم خود سری بزنیم هنوز لشکر ده نذر سیدالشهداست دوکوهه در تب پرواز حاج همت‏‌هاست جبین آب از آن التهاب پُرچین است هنوز ساحل والفجر هشت غمگین است هنوز خاک شلمچه جنون به دل دارد ز هجر آن همه خورشید خون به دل دارد سخن بگوی طلائیه! باز دلتنگم برای سجدۀ سرخ نماز، دلتنگم خروش سینه‌زنان را، هویزه! می‌شنوی؟ صدای قاری قرآن ز نیزه می‌شنوی؟ تبسمی به من ای فکه! هر دو تنهاییم چگونه بعدِ شهیدان خود، سر پاییم؟ پر از دعای کمیلی، پر از جنون، کارون! کجاست منزل لیلی، جزیرۀ مجنون؟ تو ای شهید! که نامت خلاصۀ پاکی‌ست چقدر پیرهن خاکی تو افلاکی‌ست چقدر قمقمۀ خالی‌‏ات، ادب دارد هنوز نام اباالفضل، زیر لب دارد؟ به جان مادر محزون نشسته‌‏ات، سوگند به استخوان و پلاک شکسته‏‌ات، سوگند دلم ز هجر تو ای دوست! شعله‌‏ور شده بود ز استخوان تو قلبم شکسته‌‏تر شده بود اگر چه پیکرت از زیر خاک می‌‏آید به پیشواز تو صد سینه‌چاک می‏‌آید 📝 .
. ! اَلا ای یوسف زهرا! مرا درسيست از قرآن يقين که نیست بی‌حکمت، کلام خالقِ منّان خدا فرموده در ذکرش،روایت کرده این‌را که... زلیخا ماتِ زیباییّ یوسف گشت و شد حیران به‌شوق روی زیبایش قرارش رفت از دستش پس از آن کرد دعوت،حجّت حق را به یک‌عصیان چه شد‌؟ با تَركِ یوسف،صحنه را یکباره در آنجا خدا نگذاشت تا یابد زلیخا عزم را سامان زلیخا باز، ظلم دیگری یک طور دیگر کرد به کِذب و خُدعه،بی‌جُرم و خطا انداختش زندان ندارم کار با این قصّه و تنها بُوَد حرفم: همین آدم که اینسان کرد با پیغمبر یزدان... در آخر گشت اهل او، کنار او... برای او... کرامت را ببین و لطف‌ومِهر و بخشش‌واحسان! الا ای یوسفِ زهرا! مرا در هجرِ رویت بین... خيالِ حُسنِ وجهِ تو، شکارم کرده آقا جان! اگر چه روسیاهم از گناهانِ فراوانم یقین‌دارم اگر خواهی شوم من،مال تو یک‌آن تمام ها حرفم: " اباصالح! بخر من را " دعای می‌خوانم به شوقِ خَتم ِ اين‌هجران سگ دربان نمی‌خواهی؟ الا ای یوسف زهرا! نی ام بدتر از آن زن، تو، بِهی از یوسف کنعان ✍ جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ .
. مهدوی جمعه آخر سال ۱۴۰۱ آخرین جمعه شد و از تو نیامد خبری تو بیا بر دل غمدیده ی من کن نظری روزها هفته و ماه طِی شد و دلتنگ شدم آخر سال تو بر کوی دلم کن گذری کوله بار گنهم از تو مرا دورم کرد دیگر این ناله و اشکم که ندارد اثری با دعایت به خدا سوز دلم ساز شود کن دعایی به دل مضطر من در سحری چون دعای تو یقین بوی اجابت دارد نیست ترسی به دلم از فِتَن و هر خطری چه شود با نظرت کرب و بلایی بشوم مرغ دل زائر جدِ تو شود در سفری .
. آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا سوختیم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما لحظه تحویل همین است فقط چه شود جمعه ی امسال بیایی آقا .
. برای شاعر عاشق سیاست نان نخواهد شد ولی با دشمن و مزدور هم پیمان نخواهد شد میان فقر و قحط عشق و بیکاری گرفتاریم ولی هم بازی نامردها ایمان نخواهد شد اگر صد زخم بر دارد غرور شیر، می جنگد ولی بر سفره ی کفتارها مهمان نخواهد شد به قربانگاه خواهد رفت اسماعیل،هر آشوب ولی قربانی و بازیچه ی شیطان نخواهد شد من از حجم قساوت های آدم زاده فهمیدم که هرموجود جاندار دوپا انسان نخواهد شد فروکش می کند گرد و غبار فتنه و هرگز به کوری دو چشم دشمنان طوفان نخواهد شد برای حفظ ناموس و وطن ،ایرانی عاشق شود صد پاره، هرگز پاره تن ایران نخواهد شد .
. آخرین جمعه ی سال است بیا پیر شدم بی تو از ظلمت این غمکده دلگیر شدم شیشه ی صبر مرا سنگ فراق تو شکست وه! که چون آینه در اینه تکثیر شدم جمعه میعاد همان وعده ی معهودتو بود دیر کردی و من از صبر زمان سیر شدم آمده سال نو اما تو ببین حال مرا در جوانی ز غم غیبت تو پیر شدم ✍ .
تقدیم به مقام معظم رهبری «امام خامنه ای» فصل الخطاب آرام جان ماست، سلام تو ای عزیز محبوب قلب ها شده نام تو ای عزیز با جان خود به هرسخنت گوش می دهیم فصل الخطاب ماست، کلام تو ای عزیز کوتاهی کلام من بی بضاعتی هرگز نمی رسد به مقام تو ای عزیز خواهم ز کردگار، به سجّاده ی نیاز درهر نماز خویش، قوام تو ای عزیز نسلت حسینی است،که با پیروی از او محشر به پا شود ز قیام تو ای عزیز سوریه وعراق و یمن، فتح می شود هنگام انفجار پیام تو ای عزیز همراه باشماست،«وفایی»، شب فراق چشم انتظار وصل امام تو ای عزیز
. امسال هم گذشت، تو از ما گذشت کن اوضاعمان خراب شد آقا گذشت کن وقتی پدر تویی همه کارها به حکمت است.. یا اینکه چوبمان بزن و یا گذشت کن.. هرجا شدیم بی خبر از تو حلال کن هرجا شدیم بنده‌ی دنیا گذشت کن از دوستان که خیر و محبت ندیده‌ای ماندی میان ما تک و تنها گذشت کن شرمنده ایم! شاهد ما گریه‌های ماست... بدکرده‌ایم ما به تو، اما گذشت کن اقا بحق ساقی عطشان کربلا! حرف از عمو آمده حالا گذشت کن افتاد برزمین و صدا زد حسین جان... آبی نرفت سمت خیمه ‌ها، گذشت کن... ==================== کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بدرقه راه مقام معظم رهبری - در سفر به مشهدالرِّضا(ع)، از تهران تا خراسان --------- می روی سمت خراسان از همه جان می بری جان ما را تا خراسان غرق توفان می بری دیده ایم اشک شما را ، این بود ما را یقین کوله باری از ارادت در خراسان می بری از نبودت بی گمان دلگیر گردد شهر ما گرچه جان‌ها را به دنبالت گل افشان می بری می روی تا که بهار آغاز گردد در زمین گوییا همراه خود صبح بهاران می بری جان خود را کرده ایم اهدا به مولای رئوف هدیه ی ما را شما در نزد سلطان می بری از خراسانِ رضا باد صبا با ما بگفت عاشقانِ خویش را گیسو پریشان می بری می روی امّا نه تنها ، در قفا بنما نظر یک جهان دل را به همراهت به میدان می بری گفته ایم از ما شما دل برده اید آقا ولی آنچه بردی دل نباشد ، شمع سوزان می بری از گلاب ناب قمصر هم تو بهتر ای عزیز یک بغل با خویشتن عطر شهیدان می بری زعفرانِ قائنات افتد ز رونق ، چون شما یک سبد گل زیر چترِ سبزِ باران می بری غیر جانِ عاشقانت نیست ای سالار عشق آنچه همراهِ خودت از شهر تهران می بری بارها دیدم شما را در رکوع و در سجود نزد مولایت رضا چشمان گریان می بری با تضرُّع می گذاری صورت خود را به خاک از خدای بی نیاز اینگونه فرمان می بری در کنار مَضْجَعِ مولا علی موسی الرِّضا درد ما را هم شما از بهرِ درمان می بری «یاسر» از فیض نفس های سحر فهمیده است این شما هستید ما را در گلستان می بری ** «یاسر»✍ .
. هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است بهار اگر تو نباشی شبیه پائیز است  دلم هوای تو کرده چه میشود آیی ببین که کاسه صبرم ز غصه لبریز است قسم به عصمت زهرا کسی که در قلبش ولایت تو ندارد فقیر و بی چیز است به انتظار قدومت مسافر زهرا ببین که جمعه به جمعه گدا سحر خیز است  به عالمی نفروشم دمی ز حالم را که انتظار فرج قیمتی ترین چیز است شنیده ام که به سختی جدا شدند از هم در شکسته که با مادرت گلاویز است  فقط تویی که زیارت نموده ای هر شب امام زاده ی نازی که بین دهلیز است  یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا غریب خسته دل و دلبر مدینه بیا محمود مربوبی .